فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدل شایستگی های عمومی مدیران حرفه ای مندرج در «دستورالعمل نحوه ارزیابی و توسعه شایستگی های عمومی مدیران حرفه ای» ابلاغی سازمان اداری و استخدامی کشور است. به این منظور، با طراحی و اجرای کانون ارزیابی برای 1616 نفر از کارکنان دولتی واجد شرایط در سه سازمان دولتی و تحلیل نمرات هشت شایستگی براساس نمرات کانون ارزیابی، نمرات شایستگی ها و نمرات عملکرد شغلی بر مبنای ارزیابی مدیران مستقیم، داده های موردنیاز جمع آوری شد. نتایج بررسی روایی سازه داخلی، روایی سازه خارجی، روایی ملاکی شایستگی ها و همچنین برازش مدل شایستگی، تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که مدل شایستگی فعلی، دارای اعتبار و اثربخشی کافی نیست. شایستگی های «مسئولیت پذیری» و «تعهد و تعلق سازمانی» کمترین میزان روایی سازه و روایی ملاکی را داشتند. شایستگی «نظارت و کنترل» بیشترین میزان روایی سازه خارجی و شایستگی «تفکر تحلیلی و حل مسئله» بیشترین میزان روایی ملاکی را داشت. در انتها، پیشنهادهای کاربردی و سیاستی و پژوهشی ارائه شدند.
ارزشیابی مطلوبیت حوزه معنویت و اخلاق دانش آموختگان یک مرکز آموزش عالی نظامی مبتنی بر سند گام دوم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
63 - 87
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه راه کارهای تحقق توصیه های بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه معنویّت و اخلاق در نظام تربیتی-آموزشی یک مرکز آموزش عالی نظامی از طریق ارزشیابی عملکرد دانش آموختگان آن انجام گردید. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی و مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از فرماندهان مستقیم کلیه دانش آموختگانِ سال 1395 مرکز (به تعداد 699 نفر) که پس از طی موفقیت آمیز دوره مقدماتی رسته ای و در زمان اجرای پژوهش (سال 1398) قریب به 2 الی 3 سال در یگان های عملیاتی خدمت کرده اند. جامعه نمونه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری داده ها، در روش کمّی، پرسشنامه سنجش شایستگی های دانش آموختگان جوان در حوزه معنویّت و اخلاق و نیز در روش کیفی، مصاحبه گروه کانونی است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و هم چنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 88. 6% بدست آمد. تکمیل کنندگان پرسش نامه ها و مصاحبه شوندگان شامل فرماندهان گردان های عملیاتی هستند که 2 الی 3 سال در تماس کاری مستقیم با این دانش آموختگان بوده اند. بر این اساس تعداد 521 پرسشنامه تکمیل و قریب به 1268 دقیقه مصاحبه صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های t استودنت تک نمونه ای و ANOVA) و داده های کیفی از جدول فراوانی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میزان شایستگی های دانش آموختگان در حوزه معنویّت و اخلاق، به طور معنی داری بالاتر از میانگین و در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد هم چنین رتبه بندی شایستگی های سه گانه دانش آموختگان جوان، نشان داد که شایستگی های ارزشی، دارای بالاترین رتبه در میان شایستگی های سه گانه عملکردی آنها می باشد.
اقدام های اساسی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دفاع بیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
119 - 146
حوزههای تخصصی:
حملات میکروبی و زیستی، خطرناک ترین تهدیدات علیه امنیت و سلامت یک کشور است. به دلیل پنهان ماندن تهاجم و دشواری تشخیص وقوع تهدیدات زیستی علیه جمعیت غیرنظامی بسیار هراس آور است و قطعاً در برنامه پدافند غیرعامل باید اقدامات اساسی برای مقابله با تهدیدات بیولوژیکی، صورت گیرد. هدف اصلی مقاله تبیین اقدام های اساسی آجا در دفاع بیولوژیکی است این تحقیق به روش توصیفی و زمینه ای- موردی با رویکرد کمی انجام شده و از نوع توسعه ای- کاربردی است. ابزار گردآوری پرسشنامه و روش جمع آوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای است، داده ها در محیط نرم افزار SPSS وارد و با استفاده از روش های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری بر اساس نظر خبرگان 200 نفر می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، آجا باید 4 اقدام کلان و 8 اقدام بخشی دفاع بیولوژیک آینده را انجام دهد. با توجه به اقدامات کلان و بخشی یاد شده، تعداد 43 اقدام اجرایی به ترتیب اولویت برای دفاع بیولوژیک به دست آمده است. اولویت اقدامات کلان و چهارگانه آجا عبارتند از: عملیاتی- آماد و پشتیبانی- آموزشی و ساختاری. بر اساس اقدامات کلان و چهارگانه، تعداد 8 اقدام بخشی به ترتیب اولویت بدست آمده است: نظامی- مردم یاری- بهداشت و درمان- اقدامات ستادی- آموزش عمومی- اقدامات صفی- آموزش تخصصی و تجهیزات عمومی. با توجه به نتایج تحقیق، تعداد 16 پیشنهاد کاربردی بیان شده است.
پیشران های استراتژی بر اساس مدل مک کنزی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
584 - 614
حوزههای تخصصی:
هدف: اجرای موفقیت آمیز استراتژی در سازمان ها، یکی از چالش های اساسی مدیران و پژوهشگران حوزه مدیریت بوده است. در پژوهش های استراتژی به ایجاد تناسب و تعادل بین اجزای سازمان، از یک سو و ادراک و برداشت استراتژیست ها (مدیرعامل و مدیران ارشد) از موانع استراتژی، از سوی دیگر کمتر پرداخته شده است. این دیدگاه خاص، به استراتژی مانند یک «عمل» توجه می کند که حاصل فعالیت های روزمره استراتژیست در بستر سازمانی است. با توجه به اینکه شکست استراتژی می تواند به هدررفت منابع سازمان منجر شود؛ پرداختن به این موضوع حائز اهمیت فراوانی است. در این پژوهش نویسندگان به دنبال شناسایی موانع اجرای استراتژی، از نگاه تیم مدیریت ارشد در یک شرکت کشت وصنعت دولتی در ایران بوده اند. نویسندگان از مدل مک کنزی، به عنوان لنز نظری برای واکاوی شکست استراتژی استفاده کرده اند تا اجزای تشکیل دهنده هر عامل از مدل، از دیدگاه مدیران ارشد مجموعه شناسایی شود.
روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع مطالعه موردی اکتشافی، به شیوه لانه گزینی است. برای گردآوری داده های کیفی، از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است تا پژوهشگر هم زمان به عمق کافی در خصوص سوژه پژوهش دست یابد و هم بتواند داده ها را به طور نظام مند گردآوری کند. مصاحبه های بعدی برای گردآوردن داده ها یا توضیحات بیشتر صورت پذیرفت تا در نهایت مضامین تکراری شدند و اشباع پس از ۲۱ مصاحبه حاصل شد. پس از کدگذاری داده های به دست آمده با روش کدگذاری باز، داده های حاصل از مشاهده ها و مصاحبه ها تحلیل شدند.
یافته ها: کدهای شناسایی شده منفی ومثبت و با تأثیر دوگانه بودند. از نظر تأثیر مثبت ومنفی کدها بر اجرای استراتژی، ۱۵۵ کد با تأثیر منفی و ۲۹ کد با تأثیر مثبت، ۴ کد با تأثیر دوگانه و ۱۶ یادداشت (سؤال ها و ابهام ها) شناسایی شد. کدها در نهایت در ۲۱ مقوله و ۵ مضمون دسته بندی شدند. برخی از مقوله ها عبارت اند از: بستر سازمان، روحیه کارآفرینی، برنامه ریزی مشارکتی، ازدست دادن علاقه مندی کارکنان، تضاد منافع و آرا بین مدیران میانی و مدیر ارشد، مشکلات تدوین استراتژی، بی صلاحیتی مدیران، مشکلات مالی، سرخوردگی مدیریت ارشد، بیکاری مزمن و عدم تعهد، دخالت مدیر ارشد، عدم شفافیت در شرح وظایف و رؤیاپردازی استراتژی به جای تدوین استراتژی. مضامین به دست آمده نیز عبارت اند از: ارزش های مشترک، سبک رهبری، اشکالات ساختار و سیستم، مهارت، کارکنان و استراتژی.
نتیجه گیری: در این مطالعه ابعاد مدل مک کنزی از دید مدیران ارشد و میانی بررسی و در نهایت مشکل عدم اجرای استراتژی شناسایی شد. به عنوان مهم ترین عامل، می توان به عدم وجود «ارزش های مشترک» اشاره کرد؛ مسئله نمایندگی (مقوله هفتم)، سرخوردگی رهبر سازمان از ناهم سویی مدیران میانی با وی (مضمون یکم) و احساس بی عدالتی بین مدیران صف و ستاد (مضمون دوم) باعث می شود که رأس هرم سازمان، ارتباطاتی آشفته و پیچیده داشته باشد و سیگنال های متناقضی به بدنه هرم سازمان مخابره کند. در بخش میانی سازمان نیز، دخالت مستقیم رهبر سازمان در امور مدیران میانی و گاهی دورزدن آن ها و رویکرد سرکوب گرایانه مدیران میانی برای جلوگیری از این موضوع (مضمون اول)، باعث سردرگمی کارشناسان، احساس بی عدالتی و بی انگیزگی آن ها می شود. ماهر نبودن مدیران میانی در کنترل اوضاع (مضمون دوم) به بی انگیزگی و بی علاقگی کارکنان دامن می زند و در نهایت، گسست کاملی در فهم مشترک سازمانی در کلیه سطوح سازمان را شکل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای موفقیت استراتژی، به چیزی فراتر از یک روش خوب برای تدوین استراتژی نیاز است. همه اجزای هفت گانه سازمان باید در تناسب و تعادل باشند تا استراتژی به ثمر نشیند.
تحلیلی بر ماهیت شهر مطلوب از دیدگاه امیر مؤمنان علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
7 - 20
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب عنوانی است برای یک جامعه زمینی که زمینه حداکثری امکانات مادی و معنوی در این شهر، باعث گرایش اکثر افراد به روحیه خداباوری و خدامحوری می شود. ازآنجاکه تحقیقات جامع و همه جانبه در خصوص صفات شهر مطلوب اسلامی از کلام امامان معصوم (ع) و به طور ویژه از کلام امام علی (ع) همچنان در ابتدای راه بوده، پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی کلام امام علی (ع) از منابع حدیث به طور خاص نهج البلاغه در راستای دستیابی به اصول حاکم بر شهر مطلوب پرداخته است. در این مسیر هشت مبنای اصلی از دیدگاه امیرمؤمنان علی (ع) در معرفی شهر مطلوب، شامل توحید، عدالت، حیات، کرامت انسان، آزادی، امنیت، نظم و مالکیت شناسایی شده و این هشت مبنا در ابعاد سه گانه اصلی شهر مطلوب یعنی مبانی فکری انسان، ارتباطات انسانی و ابعاد عینی و کالبدی، از دیدگاه امام (ع) پی جویی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساحت فکری شهر از دیدگاه امام علی (ع)، برجسته ترین و مهم ترین ساحت بوده که هم جایگاه تجلی شهر مطلوب به شمار رفته و هم بر ساحت های دیگر تأثیرگذار است. در نهایت شهر مطلوب بایستی به تمام ابعاد زندگی انسان، اعم از جسمی و روحی توجه کامل داشته و محیط پاک و سالم نقش ابزاری داشته و تنها بستری برای رشد این ابعاد وجودی انسان با هدف دستیابی انسان به مقام اصلی خود، یعنی خلیفه اللهی بوده؛ فلذا همه چیز در این جامعه، ابزاری در جهت خدمت به انسان و رشد کرامت های اوست.
طراحی الگوی رهبری تحول آفرین جهانی مبتنی بر رویکرد شایستگی محور (مورد مطالعه: وزارت نیروی ایران و واحدهای تابعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
157 - 194
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو انجام شده است. در انجام این پژوهش از چارچوب رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی (طرح نظام مند) استفاده شده است. این الگو شامل شرایط علّی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو است. در این راستا 15 نفر از معاونان و مشاوران وزیر و مدیران شرکت های بین المللی از شرکت های وابسته به وزارت نیرو به عنوان نمونه آماری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در مجموع 192 کد باز، 45 کد محوری و 16 کد انتخابی دسته بندی شد. یافته ها نشان داد که در وزارت نیرو ایران شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی شامل مهارت های شناختی، مهارت های ارتباطی جهانی، دانش عمومی و تخصصی و نگرش های خاص است. همچنین، شرایط علّی شامل ویژگی های شخصی، تجربه و عوامل سازمانی، راهبردها شامل توانمندسازی و توسعه فردی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ سازمانی و نظام شایسته سالاری و شرایط مداخله گر شامل تحریم ها، فرهنگ ملّی و سیاست های کلان ارائه شده است. در نهایت، پیامدها شامل تحقق اهداف و مأموریت های وزارت نیرو، درآمد ملّی بالاتر، توسعه پایدار و ارتقای امنیّت ملّی است .
برنامه ریزی شهری ویژه در جهت نیل به شهرهای هوشمند در ایران (مبتنی بر بهترین تجارب جهانی و نیازسنجی بازیگران شهر هوشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۲۵-۷
حوزههای تخصصی:
مطالعات حاکی است که طرح های جامع شهری در شکل و رویکرد کنونی خود نتوانسته اهدافی را که برای آن وضع شده اند، ارتقاء دهند و با فن آوری های نوین و تحولات الگوی مصرف مکان در محتوا و روش، بهنگام نشده اند. این پژوهش با تاکید بر بهره گیری از بهترین نمونه تجارب جهانی در فرآیند برنامه ریزی شهری و مدل سازی برای نیل به شهرهای هوشمند، سعی دارد تا پیشنهادهایی برای تغییر در فرآیند سنتی برنامه ریزی در جهت نیل به برنامه شهرهای هوشمند ارائه دهد. پژوهش حاضر به طریق چند روشی و مطالعات کیفی انجام شده است. در مرحله اول با روش مفهوم سازی و پس از مرور مبانی و اسناد فرادست برنامه ریزی شهرهای هوشمند در پنج کشور منتخب کره جنوبی، هند، آمریکا، چین و هلند(که بر اساس معیارهایی برای قابلیت استفاده در ایران انتخاب شده اند)، جداول تحلیل تطبیقی ارزیابی اهداف، برنامه های کلان و خرد تهیه شده است. در مرحله بعد با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با گروهی از مدیران شهری، جامعه متخصصین دانشگاهی و مهندسین مشاور تهیه کننده طرح های توسعه شهری، آسیب شناسی وضع موجود و درک اولویت ها، نیازها، نگرش ها و مشکلات صورت گرفته است. حجم نمونه مصاحبه ها برای هر گروه ده نفر بوده است که نتایج با این تعداد به اشباع رسیده و با روش تفسیری و جداول مربوطه تحلیل شده اند. در نهایت با توجه به نمونه تجارب موفق جهانی، پیشنهادهایی در قالب اسناد لازم، فرآیند ارائه پروپوزال شهر هوشمند و انتخاب مشاور و تهیه و اجرای و نظارت بر آن و ساختار نهادی لازم در قالب طرح های ویژه شهر هوشمند در ایران ارائه شده است.
مقایسه اثر بخشی روش های تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی روشهای تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر خرم آباد که به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک کنترل) قرار گرفتند. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، این 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه جایی داده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه یادگیری خودراهبر و پروتکل آموزش کاوشگری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و پروتکل آموزش همیاری در 9 جلسه 90 دقیقه ای بود. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج نشان داد که روش تدریس همیاری و روش تدریس کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد تأثیر معناداری دارد.
رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری میزان استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۲۷-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری داده ها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج می باشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۸۴-۱۵۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی انجام شده است. این پژوهش را میتوان در زمره پژوهش های رویکرد کیفی و روش آن را پدیدارشناسانه از نوع تفسیری قرار داد. میدان پژوهش، تمامی مدیران مراکز یادگیری محلی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. با استفاده از دو روش فوق، در مجموع 26 نفر از میدان پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و همه آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش با توجه به نظرات مشارکت کنندگان و به تفکیک سوالات موردنظر به سه بخش تقسیم شدند. در بخش مدیران در شناخت نیازها و مسائل مراکز یادگیری محلی بطور کلی 10 مقوله اصلی و 41 زیرمقوله استخراج شد. مقولات اصلی در این بخش عبارتند از نیازسنجی، شناخت محله و جامعه محلی، دغدغه های آموزشی، دغدغه های مالی، بررسی نیازهای اقتصادی مرکز، بررسی امکانات مرکز، بررسی مسائل اجرایی در نرکز، محتوای کتب، دوره های ضمن خدمت، بازخوردگیری. در ارتباط با نقش مدیران در پیشبرد اهداف مراکز یادگیری محلی نیز 5 مقوله اصلی و 18 زیرمقوله استخراج شد که مقولات اصلی عبارتند از توان جلب همکاری برای حل مسائل، ارتقای امکانات محیطی، ارتقای امکانات آموزشی، همه جانبه نگری مسائل، کمک به ایجاد کارآفرینی. همچنین در ارتباط با ارزیابی مدیران نسبت به میزان دستیابی به اهداف نیز 4 مقوله اصلی و 11 زیرمقوله استخراج گردید کهمقولات اصلی شامل رضایت از کیفیت اهداف، رضایت از نحوه انتقال اهداف به جامعه محلی، رضایت میزان تحقق اهداف، رضایت از دوره های ضمن خدمت برای مدیران می باشد. بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدیران مراکز یادگیری محلی نقش بسزایی در شناخت نیازهای جامعه محلی داشته و از طریق تعامل همه جانبه ای که با فراگیرانف اموزش دهندگان و مسئولین دارند، در پیشبرد اهداف بسیار موثر خواهند بود.
تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
91 - 120
حوزههای تخصصی:
همانند همه فرایندهای سازمانی، پیاده سازی اثربخش مدیریت استعدادها نیاز به جاری شدن یک فرهنگ پشتیبان قوی در سطوح مختلف سازمان دارد. در این بین، مبانی ارزشی به عنوان یکی از لایه های اصلی فرهنگ در اجرای موفقیت آمیز این فرایند بسیار نقش آفرین اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی ارزشی پشتیبان فرهنگ استعداد باوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران طی مطالعه ای توسعه ای- کاربردی از نوع اکتشافی و با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) انجام گرفته است. در مرحله نخست با رویکردی کیفی برمبنای مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان به شناسایی ارزش های فرهنگ استعدادباوری و در مرحله دوم با رویکرد کمی، به اعتبارسنجی سازه آن پرداخته شد. جامعه آماری شامل 210 نفر از فرماندهان، مدیران و اساتید برجسته ستاد آجا و دانشگاه های سازمانی بوده است. نمونه آماری برای مصاحبه به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 11 نفر از خبرگان حوزه مدیریت سرمایه انسانی نیروهای چهارگانه آجا تا مرحله اشباع نظری داده ها انتخاب گردیدند. همچنین حجم نمونه جهت توزیع پرسش نامه با فرمول کوکران به تعداد 136 نفر محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون (تِماتیک) و در بخش کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار AMOS 26 انجام شده است. نتایج نشان داد ارزش های فرهنگ استعدادباوری در سه دسته کلی ارزش های فردی، ارزش های شغلی(حرفه ای)، ارزش های سازمانی قابل تقسیم هستند. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد در بین مؤلّفه های ارزش های فردی، «احترام به دانش و تخصص» و «خلّاقیت و نوآوری» با بار عاملی 65/0، در بین مؤلّفه های ارزش های شغلی، «رشد و توسعه شغلی در مسیرکارراهه مستعدان» با بار عاملی 67/0 و همچنین در بین مؤلّفه های ارزش های سازمانی، «الگوسازی شخصیت مستعدان در سازمان» با بار عاملی 68/0 بیشترین حمایت را از استعدادباوری در ارتش جمهوری اسلامی ایران داشته اند.
اثرسنجی تنظیمگرها به عنوان ابزاری برای اِشکالزدایی در فرایند کشورداری: فهم خردمایهها، فرایند اجرا و چالشهای فرارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه خطمشیهای عمومی در سطح حکمرانی، راهبردها در سطح اداره امور عمومی، روال و رویهها در سطح عملیات برای اجرا، نیازمند تنظیمگرهایی (Regulations) هستند. اگرچه قانون، خطمشی، بخشنامهها، احکام حکومتی، دستورالعملها همگی صبغه و ساحت تنظیمگری دارند ولی در ادبیات کشورداری، تنظیمگرها (در معنای Regulations) اشعار به اقدامات تنظیمی دارند که دولت ها و حکومت ها برای اجرای خطمشی عمومی اقامه میکنند. اثرسنجی این تنظیمگرها خواه برای اِعمال در بخش دولتی، خواه برای جامعه، یکی از ابزارهای مهم تصمیمگیری سیاسی و مدیریتی در نظامهای سیاسی کشورهای مختلف جهان محسوب میشود. اثرسنجی تنظیمی یا تحلیل آثار تنظیمی سندی است که قبل از تصویب یک اقدام تنظیمی به وسیله مجموعههای مشاورهای خطمشیهای عمومی در حکومت و دولت تدوین میشود. بنابراین میتواند نقش مهمی در اشکالزدایی (Debugging) پیشینی در نحوه عمل کشورداری ایفا کند. فهم چیستی، اهمیت و ضرورت اثرسنجی، مراحل انجام آن و چالشهای فراروی اجرای آن در بخش دولتی ایران هدف غایی این نوشتار است.
عنوان شناسایی و اولویت بندی عوامل مفهوم غبار و اصطکاک در جنگ نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
125 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: فضای سرشار از عدم قطعیت، پیچیده و مبهم تأثیر مستقیمی در میدان جنگ دارد؛ زیرا باعث ازدست رفتن روحیه ی نظامیان و سربازان و حتی شهروندان شده و تهدیدی واقعی برای نیروهایی است که در شرایط سخت جنگی به نبردشان ادامه می دهند. این مقاله به بررسی مفاهیم غبار و اصطکاک در جنگ از منظر یکی از نظریه پردازان نظامی به نام «کلاوزویتس» پرداخته است و شناسایی و تبیین عوامل و عناصر تشکیل دهنده غبار و اصطکاک در نبرد های امروزی هدف این تحقیق است.روش: این پژوهش آمیخته و از حیث هدف، کاربردی و به صورت موردی در حوزه جنگ انجام شده است. جامعه آماری خبرگان، کلیه اساتید و فرماندهان نظامی می باشد که در این حوزه فعالیت داشته و به صورت گلوله برفی تعداد 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه های مربوطه بین جامعه آماری به صورت تمام شمار توزیع و با استفاده رویکرد دلفی فازی، 12 مؤلفه شناسایی و اولویت بندی شدند.یافته ها: مفهوم غبار یا اصطکاک در جنگ به دشواری تصمیم گیری در میانه درگیری ها اشاره دارد. تصمیمات فرماندهان جنگی در حالت ابهام و عدم قطعیت نمی تواند تصمیمات صحیحی باشد؛ زیرا آنان برای پیروزی در جنگ و داشتن عملکردی قوی و مطمئن، باید به تصویر کلی و صحیحی از صحنه نبرد دست پیدا کنند.نتیجه گیری: عواملی همچون تهدیدات فضای سایبر، عدم اطلاعات و یا اشباع اطلاعاتی، معایب فناوری و انقلاب در امور نظامی موجب خلق ابهام، عدم قطعیت و غبار و اصطکاک مدنظر کلاوزویتس در جنگ های امروزی می گردد.
پیشایندها و پسایندهای انگیزش درونی کارکنان: رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها فارغ از اندازه و نوع صنعت در تلاش برای برقراری ارتباطی قوی و مثبت با کارکنان خود هستند. یکی از روش های مهم برقراری ارتباط مناسب، درک انگیزه های درونی کارکنان است. هدف این پژوهش، فراتحلیل پیشایندها و پسایندهای انگیزش درونی کارکنان بود.طراحی/روش شناسی/رویکرد: این پژوهش به روش فراتحلیل انجام شد. با استفاده از چک لیست در پایگاه های داده در طی 38 سال (1985-2023) در این زمینه 317 مطالعه یافت شد که از بین آن ها 30 مطالعه انتخاب و به وسیله نرم افزار CMA2 تحلیل شد. یافته های پژوهش: پیشایندهای ارتباطی مهم ترین پیشایندها و پسایندهای رفاهی مثبت و رفتاری مهم ترین پسایندها بودند. در بین 13 پیشایند؛ متغیر عدالت رویه ای دارای اندازه اثر پایین تر از 3/0 و ضعیف (8 درصد)، اخلاق کار اسلامی، خودکارآمدی، استقلال، رفتار شهروندی، رهبری اخلاقی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، رهبری خدمتگزار و توانمندسازی روانشناختی بین 3/0 تا 5/0 و متوسط (69 درصد)، رهبری تحولی، رهبری معنوی و پاداش های درونی بیشتر از 5/0 و قوی (23 درصد) بودند. از میان 13 پسایند؛ رضایت شغلی ضعیف (8 درصد)، خلاقیت، بهره وری، عملکرد، ریسک پذیری، شناسایی سازمانی، تعهد سازمانی، قصد جابجایی و فرسودگی شغلی متوسط (61 درصد) و رفتارهای فرامحیطی، تسهیم دانش، مشارکت شغلی و نگهداری (31 درصد) قوی بودند.محدودیت ها و پیامدها: به دلیل تمرکز کمتر مطالعه ها روی پیشایندها و پسایندهای انگیزش درونی این پژوهش تنها به انگیزه های درونی پرداخته است تا خلأ پژوهشی این بخش را پوشش دهد.پیامدهای عملی: نتایج پژوهش، می تواند در اقدامات مرتبط با منابع انسانی به مدیران کمک شایانی نماید.ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش به شناسایی و دسته بندی پیشایندها و پسایندهای انگیزش درونی در مطالعه های پیشین پرداخته است که می تواند الگویی جامع در حوزه انگیزش درونی باشد.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، با استفاده از معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. محقق با رویکرد کمی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از استادان دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس؛ با استفاده از تکنیک 3 مرحله ای دلفی و شاخص های آمار توصیفی؛ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نهایی (58 شاخص، 15 مؤلفه و 5 بعد) استخراج گردید. سپس، محقق با استفاده از معادلات ساختاری به تحلیل داده های کمی پرداخته و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مؤثر بر نظام مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی را آزمون کرده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مشتمل بر 368 نفر است که براساس فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی- طبقه ای انتخاب گردید. در این پژوهش؛ به منظور تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ و تصنیف و جهت بررسی روایی سازه، تحلیل عاملی تأییدی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که ابعاد؛ عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی به عنوان متغیر مستقل و همچنین ابعاد؛ شناسایی، جذب، توسعه و نگهداشت به عنوان متغیرهای متأثر از مدیریت استعداد، شناسایی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان وضعیت موجود و مطلوب مدیریت استعداد در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران، در همه ابعاد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فرامطالعه پژوهش های تأمین اجتماعی در ایران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
61 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف تأمین اجتماعی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی تأمین اجتماعی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی تأمین اجتماعی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی، همچنین ارزیابی قدرت تبیین کنندگی رویکردهای نظری مورد استفاده در مطالعات می باشد.روش: روش به کار گرفته شده کیفی از نوع فرامطالعه است که پژوهش های مرتبط با نظام تأمین اجتماعی بازخوانی و دسته بندی شده اند.یافته ها: مطابق یافته ها؛ 170 مقاله در بازه زمانی 1398-1390 به تأمین اجتماعی پرداخته اند، متخصصان حوزه اقتصادی و حقوقی به ترتیب بیشترین توجه را به این موضوع داشته اند. 9/34 درصد با رویکرد کیفی و 1/65 درصد با رویکرد کمی به بررسی موضوعات موردنظر پرداخته اند. تحلیل نظری این مفهوم در مطالعات داخلی تقلیل گرایانه است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد تأمین اجتماعی به مثابه ابزار برقراری دموکراسی، ابزار بازتوزیع درآمد و ابزار اعمال کنترل نرم بر ساخت اجتماعی از حیث نظری قابلِ تبیین است. در ایران نیز تأمین اجتماعی غالباً ابزار مفهومی در درون گفتمان مدرنیزاسیون است و به مثابه سازه گفتمانی که مورد پرسش هستی شناسانه قرار گیرد، در نظر گرفته نشده است، بلکه تأمین اجتماعی یک ثابت تاریخی است که رویدادها و ویژگی های بستری که در آن ظهور و بروز داشته، حتی در مطالعات تاریخی آن نادیده گرفته شده و وضعیت تاریخی آن با نظریه های موجود تطبیق داده می شود.
ارائه چارچوب عارضه یابی و بهینه سازی در سیستم تربیت بدنی و ورزش نیروهای مسلح مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۱
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه چارچوب عارضه یابی و بهینه سازی مبتنی بر فناوی اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در سیستم تربیت بدنی و ورزش نیروهای مسلح بود. روش تحقیق از نوع کیفی نیمه اکتشافی با رویکرد تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل صاحب نظران علمی و اجرایی حوزه مدیریت و توسعه ورزش نیروهای مسلح بود. نمونه انتخابی شامل مدیران و کارشناسان سازمانی (8 نفر) و اساتید دانشگاهی (6 نفر) حوزه ورزش نیروهای مسلح بود. برآورد تعداد نمونه براساس رسیدن مولفه ها به اشباع نظری انجام شد. نمونه-گیری به روش هدفمند انجام گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند به همراه مطالعه نظری تکمیلی آن بود. روایی پژوهش با استفاده از میزان توافق بین مصححان کدگذاری (دو پژوهشگر خبره)، تایید گروه کانونی (تیم تحقیق به همراه 4 صاحب نظر) و روایی محتوایی چارچوب مصاحبه (3 متخصص) ارزیابی و تایید گردید. تحلیل یافته ها با استفاده از روش کدگذاری و چارچوب بندی مفهومی (رویکرد ماتریسی و تطبیقی دو طرفه) انجام شد. مولفه های شناسایی شده شامل 60 شاخص وضعیتی، 47 عارضه سیستمی و 40 راهکار بهینه سازی بود. براساس چارچوب ارائه شده می توان گفت عارضه یابی مبتنی بر وضعیت سنجی و بهینه سازی مبتنی بر فناوی اطلاعات و ارتباطات (فاوا) یک چارچوب چندسطحی و چندمرحله ای نظام مند است که در نهایت منجر به عملکرد و پیامد مناسب در سطحی کلی و جزئی می شود.
تأثیر خدمات الکترونیکی تأمین اجتماعی برتوانمند سازی کارکنان و رضایت بیمه شدگان با نقش میانجی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان (مطالعه شعب تأمین اجتماعی شیراز)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
91 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: ابزارهای دیجیتال به بخش بزرگی از زندگی شخصی روزمره تبدیل شده اند، با ایجاد بسترهای فناوری اطلاعات و انجام فعالیت های شغلی از این طریق کارمندان می توانند کارآمدتر و انعطاف پذیرتر باشند. هدف از انجام پژوهش تبیین و شناخت تأثیر کیفیت خدمات الکترونیکی تأمین اجتماعی بر توانمندسازی کارکنان و رضایت بیمه شدگان با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری کارکنان است تا بتوان با تعیین سطح نیازها خدمات بهتری ارائه داد.
روش: در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه اقدام به سنجش متغیرهای پژوهش توسط نمونه موردِ مطالعه ، کارکنان شعب تأمین اجتماعی شیراز پرداخته شد و سپس ازطریق نرم افزار Smartpls3 به تحلیل داده ها و اثر متغیرها به روش مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر پرداخته شد. این پژوهش ازلحاظ طبقه بندی پژوهش و هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-همبستگی است.
یافته ها: بر اساس تحلیل مسیر مدل مفهومی پژوهش، خدمات الکترونیک طرح (3070) اثر معناداری بر بهبود کیفیت زندگی (645/=β) و توانمندسازی کارکنان (607/=β) داشته است. اثر غیرمستقیم خدمات الکترونیک در تأمین اجتماعی با واسطه بهبود کیفیت زندگی بر توانمندسازی کارکنان (392/=β) معنادار بوده و میزان ضریب تبیین شده توانمندسازی کارکنان (662/=R2) می باشد، درحالی که توانمندسازی کارکنان (503/=β) تأثیر قابل توجهی بر رضایت بیمه شدگان با واریانس (253/=R2) دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد خدمات الکترونیک سازمان تأمین اجتماعی موجب بهبود دسترسی و سرعت در انجام امور اداری شده، که این امر به تداوم فعالیت های کاری و افزایش بهره وری کارمندان کمک کرده است. همچنین، ارتقاء کیفیت خدمات الکترونیک به میانجی گری در ارتقاء رضایت بیمه شدگان منجر شده، که این افزایش رضایت بهبود کیفیت زندگی کاری آنان را نیز تضمین می کند. به طور کلی، تداوم پیشرفت در خدمات الکترونیک تامین اجتماعی، باعث بهبود کلان کیفیت زندگی کاری و ارتقاء رضایت بیمه شدگان شده و تأثیر مثبتی بر توانمندسازی کارکنان دارد.
از تمایل تا أخذ تصمیم: فهم تصمیم ها و الگوهای کنش فرزندآوری زنان شاغل در شهر تهران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
13 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: باروری در ایران از اوایل دهه 1380 به زیر سطح جانشینی رسید و علی رغم افزایش اندکی در سال 1395، در سطح پایینی باقی مانده است. طی این دوره میانگین تعداد فرزندان ایدئال زوجین حدود 2/5 فرزند بوده است. شواهدی از شکاف بین شمار ایدئال و واقعی فرزند وجود دارد و نشان می دهد که دستِ کم بخشی از تمایلات فرزندآوری زوجین فعلیت پیدا نمی کند. مادران شاغل یکی از زیرگروه های خاص و مهم جمعیتی هستند که به واسطه تعارضات شغلی و خانوادگی، انتظار می رود تحقق ایدئال های فرزندآوری آنان با موانع و چالش های جدی تری در مقایسه با زنان غیرشاغل مواجه باشد. هدف مطالعه حاضر این است که نشان دهد فهم و تفسیر مادران شاغل از تصمیمات باروریشان چیست؟ و آنان استراتژی مواجهه خود را با خواست فرزندآوری از یک سو و دغدغه ها و چالش های ذهنی فرا روی خود را از دیگر سو، چگونه تعریف و تنظیم می کنند؟روش: با بهره گیری از رویکرد پژوهش کیفی، 22 نفر از زنان ازدواج کرده شاغل در شهر تهران در این پژوهش موردِمطالعه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت انتخاب شدند. داده ها به کمک تکنیک مصاحبه عمیق در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 جمع آوری شدند و به کمک تکنیک تحلیل مضمون موردِتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در این مطالعه، سه الگو از تصمیمات باروری زنان شاغل استخراج شد: الگوی چشم پوشی از تمایلات باروری که شامل زنانی است که قصد فرزندآوری ندارند اما تعداد فرزندان ایدئال شان بالاتر از تعداد فرزندانی است که درحال حاضر دارند. الگوی معقول پنداری پرهیز از فرزندآوری شامل افرادی است که قصد فرزندآوری ندارند و تصمیمات باروری خود را درست و عقلانی می دانند. الگوی سوم شامل افرادی است که درک متناقضی از تصمیمات باروری دارند، قصد فرزندآوری دارند، بااین حال دغدغه ها و نگرانی های متعددی در رابطه با محیط کار، محیط خانواده و فرزندان دارند.نتیجه گیری: نتایج مطالعه، اهمیت و ضرورت اتخاذ سیاست های رفاهی و برنامه هایی که به سازگاری نقش های کاری و والدینی می انجامد را نشان می دهد. جامعه ایران نیاز به ساختاری دارد که ناسازگاری بین اشتغال و والدگری را کاهش می دهد.
واکاوی اثرگذاری و اثرپذیری پیامدهای تجلی سه گانه روشن شخصیت مدیران در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
94 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: سه گانه روشن شخصیت، ساختاری جایگزین در تقابل با سه گانه تاریک است که از سه بُعد کانتیسم، انسانیت و ایمان به انسانیت تشکیل شده است. نقش پُررنگ مدیران و افراد کلیدیِ سازمان های دولتی در زندگی مردم، تجلی این نوع شخصیت را در رفتارهای آنان حائز اهمیت می سازد. این پژوهش بر آن است تا با واکاوی اثرگذاری و اثرپذیری پیامدهای سه گانه روشن شخصیت مدیران در سازمان های دولتی، در غنی سازی دانش در این زمینه سهیم باشد.
روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکردهای کیفی و کمّی در منطق قیاسی استقرایی است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی اساتید، مدیران میانی و ارشد سازمان های دولتی بود. با توجه به هدف پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند، با استفاده از تکنیک گلوله برفی و به تعداد 20 نفر انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی، مدیران میانی و ارشد سازمان های دولتی بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، 42 نفر از مدیران این حوزه در پژوهش مشارکت داشتند.
یافته ها: داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، به استخراج 14 پیامد تجلی سه گانه روشن شخصیت مدیران در سازمان های دولتی انجامید. بر اساس تحلیل دیمتل، عوامل تصور ذهنی مثبت، ارتقای تبادلات رهبر پیرو، حفظ و نگهداشت کارکنان متخصص و یکپارچگی و انسجام، بیشترین تأثیرگذاری در میان پیامدها را دارند و عوامل توسعه و تعالی سازمان، رضایت و اعتماد سازمانی، ارتباطات اثربخش و جهت گیری خیرخواهانه، بیشترین تأثیر را از سایر پیامدها می پذیرند.
نتیجه گیری: سه گانه روشن شخصیت مدیران، پیامدهای مثبتی را برای زندگی سازمانی کارکنان به همراه دارد؛ بنابراین ضروری است که این سازه جدید شخصیتی، در کانون توجه پژوهشگران و متولیانِ اجرایی حوزه منابع انسانی قرار گیرد.