فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۵۲۱ تا ۱۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
508 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با استفاده از رویکرد پیش بینی احتمالاتی و بهینه سازی استوار، به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترهای مدل بهینه سازی پرتفوی در بازار سرمایه ایران انجام شده است. تمرکز اصلی این پژوهش، بر ارتقای عملکرد پرتفوی با لحاظ عدم قطعیت و بهره گیری از مدل های یادگیری ماشین، برای ساخت پرتفوهایی با نسبت شارپ بیشینه در بازار سرمایه ایران است.
روش: در این مطالعه، دو رویکرد رایج به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترها در مدل بهینه سازی پرتفوی استفاده شده است. نخستین رویکرد رایج، رویکرد بهینه سازی استوار است که برای هر پارامتر، یک مجموعهعدم قطعیت ترسیم می کند و مسئله را به گونه ای تحلیل می کند که جواب ایجاد شده در شرایط بدبینانه پارامترها نیز بهینه باشد. رویکرد دیگر، مدل یادگیری ماشین پیشرفته تقویت سازی گرادیان طبیعی و استفاده خروجی آن در رویکرد پیش بینی احتمالاتی است. ورودی های این مدل، پنج اندیکاتور تکنیکال، از جمله شاخص قدرت نسبی، میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی، میانگین محدوده واقعی، میانگین موزون قیمت معاملات و مومنتوم در نظر گرفته شده است. تحلیل تکنیکال یکی از رویکردهای اصلی در بررسی و پیش بینی روند بازارهای مالی است که بر پایه مطالعه و ارزیابی داده های تاریخی قیمت و حجم معاملات شکل گرفته است. در این روش فرض بر این است که تمام اطلاعات بنیادی و روانی بازار در قیمت ها منعکس می شود و حرکت قیمت ها، الگوهایی تکرارپذیر و قابل شناسایی ایجاد می کنند. این پژوهش در ده صنعت اعم از فلزات اساسی، پالایش فراورده های نفتی، بانک و مؤسسه های اعتباری، پتروشیمی و مواد شیمیایی، خودرو، سیمان، دارو، فلزات گران بها، لاستیک و پلاستیک و کانی های فلزی انجام شده است. صنایع نام برده، جزء بزرگ ترین صنایع بازار سرمایه ایران هستند و از منظر ارزش بازار، بخش عمده ای از بازار سرمایه را شامل می شوند. صنایع یاد شده، طیف گسترده ای از حوزه های تولیدی و خدماتی را دربرمی گیرند که هریک در اقتصاد و توسعه صنعتی کشور نقشی بنیادی دارند. در مجموع، هم افزایی این صنایع تنوع بخشی به اقتصاد، ارزآوری، اشتغال و توسعه پایدار را تقویت می کند. پس از پیاده سازی مدل های استوار و پیش بینی احتمالاتی در بهینه سازی پرتفوی، عملکرد نتایج با دو پرتفوی مبنای وزن برابر و مدل میانگین واریانس مارکوویتز با استفاده از شاخص شارپ مقایسه شد.
یافته ها: با در نظر گرفتن داده های فروردین ۱۴۰۱ تا فروردین ۱۴۰۳، به عنوان داده های آموزش (در مدل گرادیان طبیعی تقویت شده) و تخمین پارامترها (در مدل بهینه سازی استوار) و داده های سال ۱۴۰۳ به عنوان تست، پرتفوهای هر ۱۰ صنعت تشکیل و بازده و ریسک آن ها با رویکرد خارج از نمونه محاسبه شد. مقایسه نتایج پرتفوها نشان داد که هر دو رویکرد ارائه شده در پژوهش، نسبت به پرتفوی های مبنا در سطح معناداری ۹۹ درصد، شاخص شارپ بیشتری دارند.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از پیش بینی های توزیعی به جای نقطه ای و ترکیب آن با استراتژی های بتای هوشمند و همچنین، در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترها در مدل های بهینه سازی پرتفوی، به ساخت پرتفویی با نسبت بازده به ریسک بالاتر منجر می شود و این عملکرد برتر در سطح معناداری ۹۹ درصد معنادار است. همچنین بر این اساس می توان نتیجه گرفت استفاده از شاخص های تکنیکال به عنوان عوامل اثرگذار بر بازده، می تواند در پیش بینی بازده موفق عمل کند و بهره برداری از آن ها به منظور تشکیل پرتفوی بتای هوشمند، به پرتفویی با عملکرد بهتر منتج می شود.
اثر روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین ساختار مالکیت و اجتناب مالیاتی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اثر روابط سیاسی با دولت را بر رابطه بین ساختار مالکیت و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می دهد. به منظور اندازه گیری اجتناب مالیاتی از معیارهای اختلاف دائمی مالیات و نرخ مؤثر مالیات نقدی استفاده شده است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 95 شرکت طی دوره زمانی از سال 1385 لغایت 1395 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و چینش داده های ترکیبی، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با متغیر وابسته اختلاف دائمی مالیات نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین درصد مالکیت بزرگترین سهامدار، درصد مالکیت سه سهامدار بزرگتر و مالکان نهادی با اختلاف دائمی مالیات وجود دارد. همچنین، بین روابط سیاسی گسترده با دولت و اختلاف دائمی مالیات رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت، روابط سیاسی گسترده با دولت بر رابطه بین ساختار مالکیت و اختلاف دائمی مالیات اثر معناداری ندارد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با متغیر وابسته نرخ مؤثر مالیات نقدی بیانگر آن است که رابطه مثبت و معناداری بین درصد مالکیت بزرگترین سهامدار و نرخ مؤثر مالیات نقدی وجود دارد. همچنین، رابطه منفی و معناداری بین درصد مالکیت سه سهامدار بزرگتر و مالکان نهادی با نرخ مؤثر مالیات نقدی وجود دارد.
ارائه مدل گزارش گری پایداری: مقایسه الزامات بورس اوراق بهادار با استانداردهای گزارش گری پایداری متداول در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این تحقیق، بررسی الزامات گزارشات منتشر شده در بورس اوراق بهادار با استانداردهای گزارش گری متداول پایداری در جهان جهت ارایه مدل گزارش گری پایداری بهینه برای بازار سرمایه ایران است.روش: جامعه آماری جهت تحلیل کمی داده ها به سه گروه کلی خبرگان صنعت، ذی نفعان مردمی و خبرگان آکادمیک دسته بندی گردید. نظرات 15نفر از خبرگان در قالب مصاحبه ساختاریافته، در فاصله زمانی زمستان 1401 تا بهار 1402 گرد آوری شد. روش تحلیل داده های این تحقیق ترکیبی از روش تحلیل آماری در SPSS و تصمبم گیری چندمعیاره در ExpertChoice است. یافته ها: گزینه شرکت های بورسی در حوزه مواد غذایی با مقدار 80 درصد دارای جایگاه بهتری در معیارهای الزامات راهبری و حکمرانی و الزامات اقتصادی مدل کسب وکار و نوآوری ،حوزه پتروشیمی و دارو با مقدار 70 درصد دارای جایگاه بهتری در معیار الزامات زیست محیطی و خودرو با مقدار 80 درصد دارای جایگاه بهتری در معیار الزامات راهبری و حکمرانی گزارش گری پایداری هستند. نتیجه گیری: شرکت های بورسی در حوزه موادغذایی مناسب ترین گزینه برای گزارش گری پایداری بهینه در بورس تعیین گردید در حالی که شرکت های بورسی در حوزه خودرو، شرکت های بورسی در حوزه پتروشیمی و شرکت های بورسی در حوزه دارو، با اختلافی اندک، به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند.دانش افزایی: پژوهش حاضر از لحاظ موضوعی دارای نوآوری محسوب می گردد. باتوجه به تدوین استانداردهای بین المللی و گزارش های تفسیری بورس اوراق بهادار تهران سال 1396، و الزام ناشران به افشای جزییات مصرف انرژی مصوب آذر ماه 1400 تلاش جهت بررسی ابعاد مالی و غیرمالی پایداری هر یک از انواع این گزارش گری بصورت جامع ضروری بنظر می رسد.
رابطه بین نوع حسابرس مستقل و چسبندگی هزینه ها
حوزههای تخصصی:
حسابرس مستقل بخشی از مجموعه سازوکارهای راهبری شرکتی برون سازمانی است که تاثیر به سزایی در محدود نمودن رفتار فرصت طلبانه مدیر و کاهش چسبندگی هزینه ها دارد. در این مقاله رابطه بین نوع حسابرس مستقل و چسبندگی هزینه ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در بازه زمانی بین سال های 1388 تا 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق حسابرسان مستقل شرکت ها از بُعدکیفیت از نظر سازمان بورس و اوراق بهادار دسته بندی شدهاند (موسساتی که در گروه اول رتبه بندی کیفی قرار گرفته اند و سایر موسسات حسابرسی). نتایج بررسی 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سال های فوق الذکر نشان داد که حسابرسی شرکت توسط حسابرسان گروه اول رتبه بندی کیفی سازمان بورس و اوراق بهادار، توانسته است باعث کاهش چسبندگی هزینهها شود. مدل مورد استفاده جهت تحلیل داده های تحقیق، با بررسی آزمون چاو، مدل داده های ترکیبی است و سایر مفروضات کلاسیک (نرمال بودن اجزای اخلال، همسانی واریانس، عدم خود همبستگی اجزای اخلال، و عدم همبستگی متغیرهای مستقل) نیز در تحلیل داده ها برقرار بوده است.
پیش بینی ریسک حسابرسی با بهره گیری از الگوریتم های یادگیری عمیق: الگویی نوین در ارتقاء تصمیم گیری حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، توسعه مدلی دقیق، کارآمد و مبتنی بر الگوریتم های یادگیری عمیق برای پیش بینی ریسک حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و بررسی پیامدهای کاربردی این مدل در ارتقاء کیفیت قضاوت و تصمیم گیری حرفه ای حسابرسان است. این پژوهش در پاسخ به محدودیت های روش های سنتی ارزیابی ریسک حسابرسی که اغلب در شناسایی ناهنجاری ها، پیچیدگی روابط غیرخطی و وابستگی های زمانی ناکارآمد هستند، انجام شده است. روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مبتنی بر داده های واقعی است. جامعه آماری پژوهش شامل 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 تا 1402 می باشند. داده ها با استفاده از روش غربال گری انتخاب شده و از منابع رسمی مانند سامانه کدال، بانک مرکزی و صورت های مالی حسابرسی شده استخراج شده اند. ریسک حسابرسی به صورت یک متغیر ساختگی و با استفاده از وقوع خطاهای نوع اول و دوم در گزارش حسابرسی تعریف شده است. متغیرهای پیش بین شامل 40 متغیر در سه سطح اصلی (ویژگی های حسابرس، ویژگی های صاحبکار، و شرایط اقتصاد کلان و بازار سرمایه) هستند. از آزمون t برای انتخاب مهم ترین متغیرها استفاده شده و در نهایت 25 متغیر وارد مدل شدند.سه الگوریتم یادگیری عمیق شامل: ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی پیچشی و شبکه عصبی بازگشتی، جهت آموزش مدل و ارزیابی عملکرد آن استفاده شدند. برای سنجش دقت مدل ها از ماتریس اغتشاش، صحت و خطای نوع دوم استفاده گردید. داده ها به روش تصادفی 50 بار به دو دسته آموزش (75%) و آزمون (25%) تقسیم شدند. یافته ها: نتایج نشان داد الگوریتم RNN با دقت 96.4 درصد، بهترین عملکرد را در پیش بینی ریسک حسابرسی داشت. الگوریتم SVM نیز با دقت 89.6 درصد عملکرد قابل قبولی ارائه کرد، در حالی که CNN با دقت 85.8 درصد پایین ترین دقت را ثبت نمود. الگوریتم RNN توانست با نرخ خطای نوع دوم 2.7 درصد، الگوی مناسبی از روابط زمانی و غیرخطی بین متغیرها را استخراج کند. آزمون t و آزمون کای دو نشان دادند که متغیرهایی نظیر اندازه شرکت، نقدینگی، سودآوری، تخصص مالی هیأت مدیره، استقلال حسابرسی و نرخ تورم، اثر معناداری بر ریسک حسابرسی دارند. همچنین متغیرهایی مانند تغییر حسابرس، رتبه بندی مؤسسه حسابرسی و تخصص حسابرس، با ریسک حسابرسی ارتباط معناداری دارند. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که الگوریتم های یادگیری عمیق، به ویژه RNNمی توانند ابزارهای مؤثری برای ارتقاء دقت قضاوت حرفه ای در ارزیابی ریسک حسابرسی باشند. این مدل ها با توانایی بالا در استخراج الگوهای پنهان و وابستگی های زمانی، امکان تصمیم گیری آگاهانه تر و سریع تر را برای حسابرسان فراهم می کنند. از منظر کاربردی، این پژوهش می تواند به نهادهای نظارتی مانند سازمان حسابرسی، سازمان بورس و مؤسسات حسابرسی در تدوین راهکارهای دقیق تری برای ارزیابی ریسک کمک کند. همچنین، سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سرمایه می توانند با اتکاء به پیش بینی دقیق ریسک حسابرسی، تصمیمات شفاف تر و مبتنی بر داده اتخاذ نمایند.
Examining the Moderating Role of the Quality of Financial Audits and Sustainability Assurance on the Relationship between Environmental, Social, and Governance Factors and the Payment and Growth of Company Dividends: Evidence from Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۱, Spring ۲۰۲۴
39-54
حوزههای تخصصی:
Objectives: This research examines the relationship between environmental, social, and governance scores and dividend distribution decisions of companies, taking into account the moderating role of financial audit quality to ensure sustainability. Design/methodology/approach: This research is applied, with a causal correlation methodology. Despite limitations, a sample of 152 firms was selected for the years 2018-2022. Multivariate linear regression based on panel data was used to test the research hypotheses. Results: Panel regression analyses reveal a positive and significant correlation between ESG scores and dividend payouts. This suggests that companies with strong environmental, social, and governance practices prioritize stakeholders and shareholders, maintaining dividend payments. However, companies that prioritize high-quality ESG practices experience slower dividend growth. Additionally, audit quality negatively moderates the relationship between ESG scores and dividend payouts, particularly for companies audited by A-rated firms. Quality assurance of ESG factors did not yield statistically significant results. Innovation: The findings have implications for investors, management, analysts, and policymakers, offering valuable insights for companies looking to enhance their sustainability practices.
جریان منابع مالی در صندوق های سرمایه گذاری مشترک: بررسی دوره های رونق و رکود بازار سرمایه و وابستگی به نهادهای بانکی
منبع:
پژوهش های حسابداری و حسابرسی عملیاتی و عملکرد دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
59 - 81
حوزههای تخصصی:
جریان منابع نقدی در بازارهای مالی نقش تعیین کننده ای در جهت گیری اقتصاد و بازدهی نهادهای مالی دارد. صندوق های سرمایه گذاری نیز به عنوان یک نهاد مالی مهم و نوپا در ایران، نقش رو به رشدی در تعیین جریان منابع دارند. بررسی جریان های نقدی خالص ورودی صندوق های سرمایه گذاری در دوره های مختلف رکود و رونق برای درک بهتر قدرت جذب منابع در این نهاد مالی اهمیت ویژه ای دارد؛ لذا هدفی که به طورکلی این پژوهش دنبال می کند بررسی جریان منابع در صندوق های سرمایه گذاری در شرایط رونق و رکود و مقایسه جریان منابع صندوقهای سرمایه گذاری با توجه به وابستگی یا عدم وابستگی مدیریت آنها به بانک ها می-باشد. نمونه پژوهش مشتمل بر داده های ماهانه 98 صندوق سرمایه گذاری از ابتدای سال 1391 تا انتهای سال 1396 که شامل4213 مشاهده (ماه-صندوق) می باشد. نتایج این پژوهش بیانگر وجود تفاوت معناداری بین خالص جریان های ورودی صندوق های سرمایه گذاری در دوره های رونق و رکود می باشد، به عبارتی دیگر در دوره های رونق جریان منابع به صندوق های سرمایه گذاری کمتر است. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر عدم وجود تفاوت معناداری بین خالص جریان های نقدی ورودی صندوق ها ازلحاظ وابستگی مدیریت به بانک-ها می باشد.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر رفتارهای کاهنده ی کیفیت حسابرسی در ایران
حوزههای تخصصی:
موضوع کیفیت حسابرسی از زمان گزارش کمیسیون کوهن که توسط انجمن حسابداران رسمی آمریکا در سال 1978 منتشر شد و انگیزه های اساسی تحقیقات مرتبط با آن، توجه ویژه ای را به خود جلب نموده است. این مقاله، به تبیین رفتارهای کاهنده ی کیفیت حسابرسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر انجام آنها پرداخته و مدلی برای وضعیت موجود در حرفه حسابرسی ارائه می دهد. برای ارائه مدل، در گام نخست، با استفاده از مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق، مؤلفه های پژوهش شناسایی شده است و در گام دوم، برای تأیید مؤلفه های مربوطه از 5 نفر خبره دانشگاهی و 21 نفر از حسابداران رسمی نظرسنجی بعمل آمده است. برای استخراج میزان میانگین اهمیت عوامل اثرگذار (سازمانی و فردی) بر رفتارهای مزبور از نسبت روایی محتوا (CVR) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که هر دوی عوامل فردی و سازمانی در ابعاد مختلف بطور نسبی در انجام رفتارهای (حرفه ای و غیر حرفه ای) کاهنده ی کیفیت حسابرسی نقش ایفا می کنند.
مدل سازی نظام حسابداری خزانه در حکمرانی خوب با رویکردی تفسیرگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برخورداری از یک مدل جامع نظام حسابداری خزانه گامی بلند در راستای تحقق حکمرانی خوب است. پژوهش حاضر نیز با هدف مدل سازی نظام حسابداری خزانه در حکمرانی خوب انجام شد. روش: این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیرگرایانه و با رویکردی استقرایی انجام شد و دارای یک طرح پیمایشی است. جامعه مشارکت کنندگان شامل خبرگان دانشگاهی (اساتید حسابداری) و خبرگان حرفه ای شامل مدیران حوزه مالی وزارت اقتصاد و دارایی به ویژه مدیران و کارکنان اداره کل خزانه داری کشور، حسابرسان ارشد دیوان محاسبات، کارشناسان ارشد سازمان برنامه و بودجه، حسابرسان سازمان حسابرسی است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام و با 16 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، مدیریت بودجه و کنترل تعهدات دولت، مدیریت درآمدها و مدیریت بدهی ها بر گزارشگری مالی و اطمینان بخشی تاثیر می گذارند. اطمینان بخشی و گزارشگری مالی بر مدیریت حساب های بانکی دولت و نظارت مالی دولت اثرگذاشته و این عوامل نیز بر مدیریت منابع عمومی و ریسک تاثیر می گذارند. به همین ترتیب مدیریت منابع عمومی و ریسک بر اقدام در جهت منافع عمومی و مدیریت هزینه های عمومی دولت تاثیر گذاشته و در نهایت دستیابی به حکمرانی خوب منجر می شود. نتیجه گیری: حرکت به سوی حکمرانی خوب در نظام حسابداری خزانه موجب می شود از طریق شفافیت اطلاعات و پاسخگویی، منافع عمومی رعایت شود.
سنجش کیفیت حسابرسی شرکت ها با استفاده از مدل درخت احتمال (مورد مطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کیفیت حسابرسی چالشی چند بعدی از دو منظ ر نظ ری و کارب ردی (عمل ی) می باشد و از دیدگاه های مختلف می تواند تابع عواملی چون توانایی های حسابرس (دانش، تجربه، قدرت تطبیق و کارایی فنی) و ضوابط حرفه ای (استقلال، عینیت، مراقبت حرفه ای، تضاد منافع و قضاوت) باشد، مدل درخت احتمال که از فنون متداول داده کاوی در راستای حل مسائلی است که از نوع طبقه بندی می باشد. بخوبی دسته بندی و تحلیل عوامل سنجش کیفیت حسابرسی را انجام می دهد ... لذا مدل پیشنهادی مبنایی برای بررسی احتمال وقوع رویدادها می باشد که مشتمل بر 4 شاخص ورودی، فرایند، زمینه و پیامد است. نتایج حاکی از آن است که مدل پیشنهادی درخت احتمالات در سنجش فرایند و پیامد کیفیت حسابرسی موثر است، اما در سنجش ورودی و زمینه کیفیت حسابرسی موثر نیست. هدف این پژوهش سنجش کیفیت حسابرسی شرکتها با استفاده از مدل درخت احتمالات است که به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کاربردی از طریق مدلسازی ریاضی و استفاده از مدل احتمالات آماری انجام شده است. ج امعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در ب ورس اوراق بهادار ت هران در دوره زمانی سال های 1394- 1389 می باشد. همچنین یافته های بدست آمده از مطالعه موردی نشان می دهد که یادگیری، بخش اساسی کیفیت حسابرسی، به ویژه در موارد حسابرسی پیچیده است. تاثیر یادگیری بر کیفیت کاملا نسبت به محدودیت بودجه، تخصص بصری و پیچیدگی غیرحساس است در حالی که حساسیت بسیار زیادی نسبت به میزان یادگیری دارد.
پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تقویت گرادیان طبیعی و مقادیر SHAP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
34 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سهام یکی از کلیدی ترین عناصر اقتصادهای در حال توسعه است. به همین جهت مطالعات گسترده ای با استفاده از تحلیل های تکنیکال و بنیادی، به پیش بینی سری های زمانی مالی پرداخته اند تا بتوانند به سرمایه گذاران در معاملاتشان یاری رسانند. در همین راستا مدل های یادگیری ماشین توانسته اند به عنوان ابزاری کارآمد برای مسائل گوناگون، نقش آفرینی کنند. اما علی رغم عملکرد قابل توجه مدل های یادگیری ماشین در این حوزه، دو ایراد مهم به آنها وارد است. مسئله اول تفسیرناپذیری نتایج است که در این مدل ها نحوه تبدیل ورودی ها به خروجی ها و یا سهم هر یک از ورودی ها در شکل دادن به خروجی مدل مشخص نمی باشد. دوم، قابل اتکا بودن نتایج حاصل از پیش بینی این مدل هاست که به طور مستقیم از مدل قابل استخراج نمی باشد. به همین جهت در این پژوهش از جدیدترین روش های ارائه شده در حوزه یادگیری ماشین برای پاسخ گویی به این دو مسئله استفاده شده است. روش: با توجه به اینکه در این مدل ها انتخاب ویژگی های ورودی از اهمیت بسیار زیادی در شکل دهی خروجی مدل برخوردار است، در این پژوهش با روشی نظام مند، از طریق مرور سیستماتیک ویژگی های به کارگرفته شده در پژوهش های مرتبط در پنج سال اخیر استخراج شده و نهایتاً 34 ویژگی که داده های آنها به شکل روزانه موجود می باشند به عنوان ورودی مدل انتخاب شده اند. در گام بعد، از مدل تقویت گرادیان طبیعی برای پیش بینی داده های شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1389 تا سال 1403 استفاده شده است. عملکرد این مدل با استفاده از معیارهای RMSE، MAE و MAPE سنجیده شده و با جدیدترین روش های یادگیری ماشین برای پیش بینی سری های زمانی مقایسه شده است. در ادامه از مقادیر SHAP برای تفسیر نتایج مدل تقویت گرادیان طبیعی استفاده شده است و سهم هر یک از ویژگی ها در تخمین خروجی مدل ارزیابی شده است. مقادیر SHAP ابزاری قدرتمند برای سنجش اثرگذاری هر یک از ویژگی های ورودی بر تخمین خروجی فراهم می آورد که اطلاعات ارزشمندی را در اختیار کاربران مدل های یادگیری ماشین قرار می دهد. یافته ها: مقایسه مقادیر خطای مدل ارائه شده با سایر مدل های یادگیری ماشین، نشان از عملکرد بهتر این مدل در پیش بینی دارد. این مدل، برخلاف سایر مدل های یادگیری ماشین که یک پیش بینی به عنوان بهترین حدس را به عنوان خروجی ارائه می دهند، یک توزیع احتمال که بر اساس پارامترهای آن قابل توصیف است ارائه می دهد. شکل توزیع پارامتریک در نظر گرفته شده در این پژوهش تابع توزیع نرمال است که با پارامترهای میانگین و انحراف معیار قابل توصیف می باشد. در واقع مقدار پیش بینی شده، همان میانگین توزیع تخمین زده شده می باشد. برای پیش بینی شاخص بورس اوراق بهادار تهران، اثرگذارترین ویژگی ها قیمت پایانی، اندیکاتور EMA و اندیکاتور SMA هستند. تفسیر پارامتر انحراف معیار پیش بینی انجام شده، نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در این پارامتر را اندیکاتور ATR، قیمت پایانی و TEMA دارند که هر چقدر مقدار نسبی این متغیرها بیشتر باشد، انحراف معیار توزیع تخمینی بیشتر بوده و بنابراین پیش بینی انجام شده قابلیت اتکای کمتری خواهد داشت. نتیجه گیری: مدل تقویت گرادیان طبیعی می تواند به عنوان ابزاری مؤثر در پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گیرد. تفسیر نتایج با استفاده از مقادیر SHAP، امکان شناسایی مهم ترین ویژگی های ورودی و همچنین نحوه تشکیل خروجی از ویژگی های ورودی را فراهم کرده و به بهینه سازی مدل کمک می نماید. این رویکرد نه تنها دقت پیش بینی را بهبود می بخشد، بلکه به فعالان بازار سرمایه و سیاست گذاران کمک می کند تا تصمیم گیری های آگاهانه تری در مدیریت ریسک و تخصیص منابع داشته باشند. در نهایت، مقایسه با سایر مدل ها نشان می دهد که این روش می تواند به عنوان یک راهکار عملی و قابل اعتماد در تحلیل بازارهای مالی به کار گرفته شود.
تحلیل تصمیم گیری مدیران ارشد با تأکید بر نقش سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت و حاکمیت شرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به جهانی شدن و رقابت فزاینده، مدیران برای اتخاذ تصمیم گیری به اطلاعات نیاز دارند. سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت، ابزارهای تحلیلی جهت بهبود تصمیم گیری برای مدیران فراهم می نمایند. از سوی دیگر،کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت، نقش مهمی را به عنوان ارائه کننده اطلاعات در تصمیم گیری مدیران و بهبود عملکرد سازمان ها ایفا می کنند و حاکمیت شرکتی نیز، تصمیمات استراتژیک را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، تحلیل تصمیم گیری مدیران ارشد با توجه به نقش کیفیت سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت و ویژگی های حاکمیت شرکتی می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش کیفی و مصاحبه عمیق استفاده شد. با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی، 15 مصاحبه با اساتید دانشگاه، مدیران و اعضای هیات مدیره شرکت های تولیدی طی سال 1402 انجام و با نرم افزار مکس کیودا 20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه وتحلیل داده ها و کدگذاری باز و محوری، 25 کد به دست آمد که در قالب 3 مقوله و 15 مؤلفه طبقه بندی گردید. درنهایت، مدل مفهومی ارائه گردید. نتایج نشان داد که کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت و حاکمیت شرکتی بر تصمیم گیری استراتژیک مدیران تأثیر می گذارد. همچنین پشتیبانی مدیریت ارشد از سیستم های حسابداری مدیریت، استفاده از فناوری های نوآورانه، کنترل داخلی و اخلاق حرفه ای ازجمله مواردی هستند که کیفیت سیستم های اطلاعات حسابداری مدیریت تأثیرگذار هستند.
پاندمی کووید 19، شاخص دلار آمریکا و قیمت بیت کوین: شواهدی از روش تحلیل موجک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
246 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: در اواخر سال ۲۰۱۹، جهان با چالشی بی سابقه مواجه شد. بحران کووید ۱۹ همه اقتصادهای توسعه یافته و درحال توسعه را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال، بازارهای مالی بین المللی را به شدت محدود کرد. همان طور که کشورها به اجبار، قرنطینه سراسری را اجرا کردند، بازارهای مالی بسته شدند و هزینه های مراقبت های بهداشتی افزایش و رشد اقتصادی تا حدی کاهش یافت. ارزهای دیجیتال به طور چشمگیری تحت تأثیر بیماری کووید ۱۹ قرار گرفتند. کووید ۱۹ تنها دلیل افزایش قیمت بیت کوین نبود؛ اما شاید به دلیل افزایش عدم اطمینان و خطر در طول همه گیری جهانی، در افزایش این ارز دیجیتال نقش مهمی ایفا کرد. این پژوهش با استفاده از تبدیل موجک پیوسته (CWT) با هدف بررسی تأثیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین، در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۲۰ تا ۸ آوریل ۲۰۲۳ انجام شده است. در حالی که پژوهش های محدودی در زمینه این موضوع انجام شده است؛ این پژوهش به دلیل استفاده از تبدیل موجک پیوسته، ضمن داشتن نوآوری، مزیتی نسبت به سایر پژوهش های انجام شده در این حوزه دارد. روش: در این پژوهش، رویکرد موجک برای تحلیل تأثیر زمان – فرکانس پاندمی کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بر قیمت بیت کوین استفاده شده است. روش تبدیل موجک پیوسته، بر اساس مطالعه گنجای و همکاران (۲۰۰۲) ارائه و طیف توان موجک متقاطع بین سری های زمانی مختلف محاسبه شده است. انسجام مربع موجک که بین صفر (ناهم بسته) و یک (کاملاً هم بسته) است، به همراه شبیه سازی مونت کارلو، برای تعیین اهمیت آماری و تحلیل وابستگی های زمانی فرکانسی به کار رفته است. در دو مرحله، ابتدا رابطه قیمت بیت کوین با تعداد مبتلایان، مرگ ومیر کووید ۱۹ و شاخص دلار آمریکا بررسی شده و پس از آن، از انسجام موجک جزئی برای تحلیل وابستگی های بیشتر استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش از تأثیر مثبت تعداد مبتلایان و مرگ ومیر ناشی از ویروس کرونا بر قیمت بیت کوین، طی دوره پژوهش حکایت می کند. این در حالی است که تأثیر تعداد مبتلایان، بیش از تأثیر تعداد کشته شدگان است. دلیل اصلی این امر می تواند افزایش عدم اطمینان و ریسک در طول همه گیری و افزایش تقاضای بیت کوین توسط سرمایه گذاران برای محافظت از ثروت و دارایی های خود باشد. از سوی دیگر، شاخص دلار آمریکا در دوره پژوهش، بر قیمت بیت کوین تأثیر منفی و معناداری داشته است که می تواند نشئت گرفته از جایگزینی دو کالا به عنوان پول باشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد مبتلایان و تعداد مرگ ومیر ناشی از ویروس کووید ۱۹ در هر میلیون نفر، بر قیمت بیت کوین در بازه زمانی پژوهش، تأثیر مثبت و معناداری دارد. دلیل اصلی این تأثیر مثبت را می توان در فشار تقاضای ناشی از وجود ریسک و نااطمینانی سرمایه گذاران در یافتن سرمایه گذاری امن و افزایش تقاضای بیت کوین، به عنوان یک نوع دارایی امن دانست. از طرف دیگر، شاخص دلار آمریکا به عنوان رقیب کالایی بیت کوین، دارای تأثیر منفی و معنادار بر قیمت این ارز دیجیتال در دوره زمانی پژوهش است. دلیل اصلی این امر نیز می تواند در جانشینی دو ارز نسبت به هم دانست؛ زیرا هنگامی که ارزش دلار آمریکا روبه افزایش بوده، قیمت بیت کوین روند کاهشی به خود گرفته است.
بررسی تاثیر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) بر رفتار نامتقارن هزینه ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۰ (جلد ۱)
302 - 311
حوزههای تخصصی:
تغییر در انتظارات جامعه از بنگاه های اقتصادی منجر به ایجاد تعاریف جدید و پیدایش پدیده هایی همچون توسعه پایدار و پایداری شرکتی شده است. مسئله پایداری شرکتها بخصوص از بعد غیر مالی بشدت در سالهای اخیر به شدت مورد توجه سرمایه گذاران و سیاست گذاران قرار گرفته اند. در این پژوهش به بررسی تاثیر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) بر رفتار نامتقارن هزینه ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1399 تا 1402 انتخاب گردید و فرضیه های پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره آزمون شد. نتایج تحقیق نشان داد عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) بر رفتار نامتقارن هزینه ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.به عبارتی پایداری شرکت ها موجب افزایش رفتار نامتقارن هزینه ها می گردد.
رابطه سر قفلی و عملکرد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
21 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سرقفلی بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. سرمایه گذاران برای انجام سرمایه گذاری های خود به اطلاعات مالی نیاز دارند تا بتوانند تصمیم مناسبی بگیرند. صورت های مالی نقش عمده ای در تشریح وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت ها دارند. شناخت و اندازه گیری و افشای دارایی نامشهود در صورت های مالی یکی از چالش های بزرگ است. برخی از دارایی های نامشهود از جمله سرقفلی و دیگر دارایی های نامشهود قابل شناسایی در ترکیب های تجاری و تحصیل سهام شرکت ها ثبت و گزارش می شود. تجزیه و تحلیل درست عوامل موثر بر عملکرد مالی شرکت ها می تواند سرمایه گذاران را در جهت اتخاذ تصمیمات بهینه کمک کند. در این پژوهش برای محاسبه سرقفلی از ارزش دفتری آن در صورت های مالی اصلی شرکت ها و برای محاسبه عملکرد مالی شرکت ها، از معیار بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. این پژوهش از نوع مطالعه توصیفی– همبستگی مبتنی بر تحلیل داده های ترکیبی است. 80 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در طی دوره زمانی 1400- 1396 به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. بر اساس نتایج آزمون ها سرقفلی بر عملکرد مالی شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی دقت الگوریتم های هیوریستیک و رگرسیون خطی لوجیت در پیشبینی نوع اظهارنظر حسابرس مستقل
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، مدیران شرکت ها به دنبال اعتباربخشی به صورت های مالی و مؤسسه های حسابرسی به دنبال بکارگیری راهکارهایی برای افزایش کارآیی خود هستند؛ حال، به نظر می رسد جهت دستیابی به این مقصود باید عوامل تأثیرگذار بر افزایش کارآیی را شناسایی و در جهت رفع یا کاهش عوامل بازدارنده آن تلاش نمود. برای تحقق موضوع، حسابرس نیاز به ابزاری دارد تا وی را از وجود احتمال خطر و تحریف آگاه سازد. تغییرات فناوری و بکارگیری ان ها در علوم مختلف سبب شده که حسابرسان در راستای افزایش کارآیی روش های حسابرسی از شیوه های جدید داده کاوی استفاده نمایند. هدف از این پژوهش پیش-بینی نوع اظهارنظر حسابرس مستقل در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوریتم های هیوریستیک و رگرسیون لجستیک شامل 980 مشاهده طی سال های 1388 تا 1394 می باشد. در این پژوهش، از 33 متغیر مالی و غیرمالی از جمله شاخص های نقدینگی، مدیریت دارایی، سودآوری، مدیریت بدهی، ارزش بازار، رشد و اندازه شرکت، بهره وری کارکنان، حاکمیت شرکتی، ورشکستگی، عملکرد شرکت و سایر عوامل تأثیرگذار (عمر شرکت و نوع صنعت) به منظور پیش بینی اظهارنظر حسابرس استفاده شد. مقایسه عملکرد روش های مورد استفاده بیانگر این است شبکه عصبی بهینه سازی شده با الگوریتم رقابت استعماری با صحت پیش بینی 98/94 درصد نسبت به سایر روش ها، دارای بهترین عملکرد در پیش بینی نوع اظهارنظر حسابرس مستقل است. همچنین نتایج نشان می دهد که تغییر نوع اظهارنظر حسابرس مستقل، نوع گزارش حسابرسی سال قبل، بازده سرمایه گذاری، نسبت جاری، نسبت بدهی، زیان ده بودن شرکت، قیمت به درآمد و نسبت سودخالص بیشترین تأثیر را در پیش بینی نوع اظهارنظر حسابرس مستقل دارند.
تأثیر اجرای کنترل داخلی بر ریسک سقوط قیمت سهام با توجه به نقش حاکمیت شرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
24 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر اجرای کنترل داخلی در چارچوب COSO بر ریسک سقوط قیمت سهام در بازار سرمایه ایران است. به منظور رسیدگی به ناهمگونی های موجود، نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی نیز در این رابطه بررسی شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد تجربی-کمّی و مبتنی بر تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام شده است. بر اساس اطلاعات گردآوری شده از 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 8 ساله از سال 1395 تا 1402 و با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی به آزمون فرضیه های پرداخته شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اجرا و افشای کنترل داخلی در چارچوب COSO که شامل پنج معیار محیط کنترل، ارزیابی ریسک، فعالیت های کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و نظارت است، نقش موثری در کاهش ریسک سقوط قیمت سهام دارد. به علاوه، در شرکت هایی که دارای مکانیسم های حاکمیت شرکتی قوی هستند، تأثیر منفی اجرای کنترل داخلی بر ریسک سقوط قیمت سهام، نسبت به شرکت های با مکانیسم های حاکمیت شرکتی ضعیف، بارزتر است. دانش افزایی: یافته های این پژوهش بینش جدیدی در مورد پیامدهای پیاده سازی کنترل داخلی و حاکمیت شرکتی قوی ارائه می دهد که بر اساس آن می توان برای بهبود وضعیت شرکت ها در بازار سرمایه، برنامه ریزی و سیاست گذاری کرد.
تاثیر مدیریت رفتار هیجانی بر تصمیم گیری مالی پایدار در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
55 - 76
حوزههای تخصصی:
رفتار سرمایه گذاران حقیقی متاثر از خصوصیات رفتاری و چگونگی واکنش آنها در مواجه با رخدادهای مالی می باشد. با توجه به اهمیت تصمیمات اتخاذ شده در زمینه سرمایه گذاری مالی و رفتار هیجانی برخی از سرمایه گذاران نسبت به موج های خبری بازار در تصمیمات مالی خود؛ بررسی مدیریت رفتار هیجانی و تاثیر این مدیریت بر تصمیم گیری مالی پایدار سرمایهگذاران امری ضروریست. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی این موضوع بوده و با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش مدل ساختاری و با بهرهگیری از نرم افزار SPSS و PLS-Smart به تجزیه و تحلیل آماری پرداخته شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که مدیریت رفتار هیجانی بر تصمیم گیری مالی پایدار تاثیر مثبت داشته و میزان این تاثیر 585/0 است. لذا اگر به مدیریت رفتارهای هیجانی از طریق افزایش آگاهی سرمایه گذاران و گسترده تر کردن بازارگردانی های بازار سرمایه و آموزش حل مسئله درست به سرمایه گذاران پرداخته شود، میتوان شاهد افزایش تصمیمات سرمایه گذاری پایدار در بازار سرمایه بود.
تأثیر سبک رهبری بر فرسودگی شغلی و ترک کار حسابرس با توجه به نقش میانجی گری رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری بر فرسودگی شغلی و ترک کار حسابرس با توجه به نقش میانجی گری رضایت شغلی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل رده های مختلف کارکنان مؤسسات حسابرسی است. نظرات مربوط به تعداد 383 نفر از کارکنان مؤسسات حسابرسی به عنوان نمونه پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. سپس، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از الگوسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های اصلی نشان داد که رضایت شغلی به عنوان یک متغیر میانجی بر رابطه بین سبک رهبری و فرسودگی شغلی و تمایل به ترک کار حسابرس تأثیر معناداری دارد. هم چنین، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که سبک رهبری (ملاحظات و ساختار) بر رضایت شغلی تأثیر مثبت و معنادار و سبک رهبری (ملاحظات و ساختار) بر فرسودگی شغلی تأثیر منفی و معناداری دارد، اما سبک رهبری بر تمایل به ترک تأثیر معناداری ندارد. همچنین، رضایت شغلی بر فرسودگی شغلی و تمایل به ترک کار حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. نتیجه گیری: این نتایج لزوم توجه ویژه به ملاحظات انسانی در مدیریت نیروهای کار در حرفه حسابرسی را نشان می دهد، به طوری که سبک رهبری سخت-گیرانه منجر به فرسوده شدن نیروی کار حسابرسی، کاهش رضایت شغلی و در نهایت افزایش ترک کار در این حرفه می شود.
بررسی تاثیر پاداش هیئت مدیره و مدیرعامل، حاکمیت شرکتی و ویژگی های شرکت بر روی مدیریت مالیاتی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر پاداش هیئت مدیره، حاکمیت شرکتی و ویژگی های شرکت بر روی مدیریت مالیاتی شرکت می باشد. بهبود عملکرد شرکت از طریق مدیریت مالیات امکان پذیر است. مدیریت مالیات راهی قانونی برای کاهش هزینه های مالیات از طریق شناسایی فرصت هایی قانونی برای کاهش بار مالیاتی شرکت است. به منظور سنجش مدیریت مالیاتی از سه شاخص نرخ مؤثر مالیاتی، نرخ مؤثر مالیاتی نقدی و تغییر در نرخ ذخیره مالیات استفاده شده است. نتایج بررسی 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1389 تا 1393 نشان داد پاداش هیئت مدیره و مدیرعامل و ویژگی های حاکمیت شرکتی بر نرخ مؤثر مالیاتی تأثیر معنادار دارند. افزایش پاداش و حاکمیت شرکتی مناسب تر سبب کاهش نرخ مؤثر مالیاتی و مدیریت مالیاتی مناسب تر می گردد... درصورتی که شاخص های نرخ مؤثر مالیات نقدی و تغییر در نرخ ذخیره مالیات مورداستفاده قرار گیرد، ویژگی های حاکمیت شرکتی بر پرداخت مالیات مؤثر می باشد یعنی حاکمیت شرکتی مناسب تر سبب کاهش نرخ مؤثر مالیاتی نقدی و کاهش ذخیره مالیات و درنتیجه مدیریت مالیاتی مناسب تر می گردد. پاداش هیچ گونه رابطه معناداری با نرخ مؤثر مالیاتی نقدی و تغییر در نرخ ذخیره مالیات ندارد.