ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
۴۲۱.

تعیین عوامل و سیر تکامل درگیرسازی مشتریان در کسب وکارها به روش بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیری مشتری ساختار دانش بیبلیومتریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: در سال های اخیر، مفهوم درگیرسازی مشتری موقعیت برجسته ای را در تحقیقات بازاریابی کسب کرده است. با وجود افزایش فزاینده علاقه به این مفهوم، کمبودی از جنبه ترسیم بدنه تحقیقات درگیرسازی در این حوزه نمایان است؛ افزون بر اینکه پژوهش های انجام شده در این حوزه، نگاه کل نگری به ادبیات پژوهش نداشته اند و فقط توجه خود را به بخش های کوچکی از حوزه درگیرسازی معطوف کرده اند. از سوی دیگر، وجود دیدگاه های تئوریک متفاوت درگیرسازی، این تئوری را چندپاره کرده است. بر اساس خلأ بیان شده، پژوهش حاضر با هدف ترسیم سیر تکاملی ادبیات پژوهش و ترسیم ساختار دانش حوزه درگیرسازی، دیدگاه جامعی را برای پژوهشگران و فعالان بازاریابی فراهم آورده است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده، از نوع کیفی و از جنبه هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده، از نوع بیبلیومتریک است. روش بیبلیومتریک در قالب روش های ریاضی و آماری، به شناسایی خطوط فکری اندیشمندان یک حوزه و همچنین، تبیین سازه ها و زیربنای بدنه دانش و ارتباط بین آن ها می پردازد و دیدگاه غیرمتعصبانه ای را برای پژوهشگران فراهم می کند. کلیه تحلیل های پژوهش با زبان برنامه نویسی آر انجام شده است. در این پژوهش از تحلیل تماتیک، تحلیل تناظر و الگوریتم های خوشه بندی استفاده شده و تحلیل هم رخدادی کلمات نیز صورت گرفته است. یافته ها: مهم ترین نویسندگان و مجله ها بین سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۲ مشخص شد. در این حوزه خانم هالوبیک اثرگذارترین نویسنده و همچنین، تحقیقات کسب وکار با تعداد ۴۱ مقاله چاپ شده، فعال ترین نشریه بوده است. بیشترین تألیف ها به کشورهای آمریکا، استرالیا و چین اختصاص داشته است. بیشترین کلمات پُرتکرار با درگیرسازی مشتری، کلمات رضایت مشتری، رفتار، اثر و توسعه سنجه بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه درگیرسازی مشتری، روی بازاریابی شبکه های اجتماعی و وفاداری به برند تمرکز داشته است. به علاوه، بر اساس تحلیل هم رخدادی، سه خوشه از کلمات در ارتباط با مفاهیم درگیرسازی و سنجه های آن در شبکه های اجتماعی استخراج شد که عبارت بودند از: پیش شرط های درگیرسازی مشتری، بازاریابی توصیه ای و اثرهای شبکه های اجتماعی بر رفتارهای مشتری.   نتیجه گیری: بر اساس نتایج نگاشت هیستوگراف، سه مسیر اصلی کاری اندیشمندان این حوزه تبیین شد. مسیر اول، نگاه منبع محور بودن مشتری برای سازمان است. از این منظر، سازمان می بایست بخشی از کنترل خود را به مشتری تفویض کند و همچنین برای آن ها مشوقی در نظر بگیرد. در عمل مشتری، بازاریاب شرکت است. مسیر دوم، با ظهور شبکه های اجتماعی و تعاملات سازمان مشتری و مشتری مشتری به اوج رسیده است. مجموعه وسیعی از تحقیقات در حوزه های انجمن برند، سنجه های درگیرسازی، محرک های ایجادکننده درگیرسازی، یعنی نوع محتوا، نگرش مشتری، صنعت و بافتار را دربرمی گیرد. مسیر سوم، چیرگی خدمات است. بر این مبنا، درگیرسازی، تعامل و تجربه های خلاقانه مشتری با برند تعریف می شود. این مسیر به سرعت از نگاه خُرد به سوی کلان در حال توسعه است و به احتمال زیاد، تحقیقات جدید روی کل کنشگران در یک اکوسیستم خدمات تمرکز می کند.
۴۲۲.

استخراج انگاره های فقهی تکافل از فتاوی بیمه ای مراجع و فقهای امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگاره بیمه تکافل فتوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
پیشینه و اهداف: مفهوم تکافل در فقه اسلامی، پیشینه ای به قدمت تاریخ اسلام دارد، اما به کارگیری تکافل در صنعت بیمه و در معنای اصطلاحی آن به حدود یک قرن پیش برمی گردد. فقهای امامیه، از زمانی که مفهوم بیمه در کشورهای اسلامی رواج پیدا کرد، درباره آن به عنوان یکی از مسائل مستحدثه نظریه پردازی کردند. برخی بیمه را یک عقد مستقل مشروع دانسته اند و برخی نیز جدای از مستقل دانستن یا ندانستن عقد بیمه، معتقدند که می توان با مطابقت دادن بیمه بر یکی از عقود اسلامی وجه شرعی آن را تأمین کرد. نظرات این گروه از فقها، شباهت چشمگیری با تکافل مصطلح دارد. بر این اساس، هدف این مقاله، استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی بیمه ای این گروه از فقهای امامیه با توجه به شباهت آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی– تحلیلی، با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه سندی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش نیز فتاوی مراجع و نظرات فقهای امامیه است.یافته ها: برخی از فقهای امامیه، وجه شرعی بیمه را با عقود صلح، مضاربه، هبه معوض و ... تأمین می کردند که این عقود، شباهت هایی با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل دارند.نتیجه گیری: با استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی فقهای امامیه و مقایسه آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل می توان گفت که وجود عقودی مانند صلح معوض، هبه مشروطه، شرکت، مضاربه و ... در نظرات و فتاوی بیمه ای فقهای امامیه پذیرفته و تکرار شده و وجود شباهت هایی میان فتاوی فقهای امامیه و الگوهای تکافلی انکارناپذیر است. همچنین، عده ای از فقها علاوه براینکه عقد بیمه را تصحیح کرده اند، اضافه کردن مواردی مانند سود رساندن به مشتریان را به این منظور جایز دانسته اند، که هرچند با اصول بیمه ای رایج منطبق نیست، ولی منطبق بر اصول تکافل است.بر این اساس می توان گفت که گویی علمای امامیه از همان ابتدای ورود بیمه به جوامع اسلامی، برخی از انگاره های تکافل را در فتاوی بیمه ای خود بیان کرده اند، اما چون اکثر آنها، عقد بیمه را در قالب عقدی مستقل مشروع می دانستند، اقبالی ازسوی فقها و بیمه گران به این انگاره های تکافلی صورت نگرفته است.
۴۲۳.

ارائه الگوی تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه اجتماعی (مورد مطالعه: صنعت مد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های تأثیرگذاران تأثیرگذاران بازاریابی تأثیرگذار اینستاگرام شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۴
شرکت ها برای انتخاب تأثیرگذار مناسب و گرفتن یک بازخورد خوب به اطلاعاتی بیش از تعداد لایک و کامنت نیاز دارند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی از تأثیرگذاران بازاریابی و مشخصات آنها در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت مد برای رسیدن به بهترین تأثیرگذار است. در این مطالعه روش گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. برای گردآوری داده های بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که از نتایج بخش کیفی تدوین و بین 172 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی غیراحتمالی توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از آمار توصیفی و برای بررسی سؤال های پژوهش از آمار استنباطی و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به کمک نرم افزارهای SPSS و SMARTPLS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه های اجتماعی دو ویژگی اصلی دارند: ویژگی های مربوط به شخصیت و ویژگی های مربوط به بازاریابی. بازاریابی تأثیرگذار نمونه ای از بازاریابی در بستر شبکه های اجتماعی است که شامل پیشنهاد و معرفی محصول و خدمات با تأثیرگذاران است. این تأثیرگذاری بر بازار بیشتر برگرفته از تخصص، شهرت و یا محبوبیت افراد است. در این پژوهش نیز ویژگی ها و مشخصه های بیشتری به عنوان ویژگی های افراد تأثیرگذار در شبکه اجتماعی اینستاگرام شناسایی و تعیین شد که در پژوهش های مشابه یافت نشد. یافته های این پژوهش به کسب و کارها در صنعت مد کمک می کند تا با شناسایی دقیق ویژگی های شخصیتی و بازاریابی تأثیرگذاران اینستاگرام انتخاب های هوشمندانه تری را در راستای بهبود اثربخشی کمپین های بازاریابی و افزایش تعامل با مخاطبان هدف داشته باشند. همچنین، این نتایج می تواند استراتژی های بازاریابی دیجیتال را بهینه و اعتماد مشتریان به برندها را تقویت کند.
۴۲۴.

شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند شخصی برند اینستاگرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۳
برند شخصی باعث می شود تا افراد ویژگی ها و تخصص های خود را به نمایش بگذارند. اهمیت برند شخصی در جامعه روزبه روز بیشتر می شود. با داشتن برند شخصی مناسب افراد می توانند در جامعه موفق تر باشند و به اهداف خود برسند. به این منظور داشتن اطلاعات در زمینه برند شخصی حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران صفحات شخصی افراد دارای برند شخصی در چهار دسته ورزشکاران، بازیگران، خوانندگان، مشاوران کسب و کار در آذر 1402 می باشد. از این جامعه نمونه ای به حجم 400 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان و روایی سازه سنجیده شد و پایایی آن نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش و استخراج ابعاد از تحلیل عاملی اکتشافی، جهت بررسی و تائید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و اولویت بندی آن از آنتروپی شانون به ترتیب در نرم افزارهای آماری SPSS، LISREL و EXCEL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد برند شخصی به ترتیب اهمیت شامل توانایی عملکرد، سبک زندگی، متمایز بودن، شایستگی، دانش و تجربه، توانایی راهبردی و مسئولیت پذیری است.
۴۲۵.

ارائه مدل بهبودیافته یLRFM جهت خوشه بندی بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات و خوشه بندی K-میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشه بندی مدل LRFM الگوریتم ازدحام ذرات روش K - میانگین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
تلاش این مقاله در جهت حل یکی از مشکلات اصلی حوزه ی بانکداری می باشد که ارتباط تنگاتنگی با حوزه ی فناوری اطلاعات دارد. ترکیب بحث مدیریتی این موضوع با حیطه ی فناوری اطلاعات یکی از مباحث مهم حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات را رقم خواهد زد.هدف اساسی این مقاله، خوشه بندی مشتریان بانک است.در ابتدا، تمامی ویژگی های مشتریان از پایگاه داده ی بانک استخراج گردیده که استخراج برای 900 هزار مشتری و به طور تصادفی انجام گرفته است که به عنوان ورودی در اختیار روش پیشنهادی این مقاله قرار خواهد گرفت. تمامی ویژگی-های این مشتریان استخراج شد و با استفاده از نظرات کارشناسان 10 ویژگی (به جز چهار ویژگی روش LRFM) لیست گردید. روش پیشنهادی باید از بین این 10 ویژگی بتواند ویژگی هایی را برای خوشه بندی مشتریان انتخاب کند که تفکیک پذیری بیش تری را در خوشه بندی نتیجه دهد. با توجه به تعداد بالای حالات این مساله، امکان انجام دستی آن وجود ندارد و روش پیشنهادی سعی می کند با بررسی حالات مختلف، برای مشتریان هر بانک الگوی مجزایی را برای خوشه بندی ارایه دهد. همچنین، مشکل انتخاب مقدار مناسب برای تعداد خوشه ها در روش K-میانگین به وسیله ی روش پیشنهادی این مقاله برطرف می گردد. نتایج حاصل، نشان از بهبود آن نسبت به روشRFM و LRFM پایه دارد.کلمات کلیدی:مدیریت ارتباط با مشتریان بانک،خوشه بندی، مدل RFM،مدل LRFM، الگوریتم ازدحام ذرات، روش K-میانگین.
۴۲۶.

الگوی تحلیلی نقش واسطه گری نوآوری سازمانی بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازارگرایی نوآوری سازمانی عملکرد کسب و کار (SMEs) مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۹۹
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ارتباط بازارگرایی، نوآوری سازمانی و عملکردکسب وکارهای کوچک و متوسط انجام گردیده است. برای این منظور ابتدا، با رویکرد اکتشافی و با مرورجامع ادبیات، فرضیات پژوهش تدوین و ابعاد/مولفه ها و نیز شاخص های سنجش هریک از متغیرهای مذکور شناسایی و سپس، با برقراری روابط نظری بین سازه های اصلی پژوهش، مدل مفهومی طراحی گردید. داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات با ابزار پرسشنامه از نمونه آماری 170 نفره از مدیران، کارشناسان و دست اندرکاران اجرایی کسب وکارهای کوچک و متوسط استان آذربایجانشرقی با روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شد.چارچوب پیشنهادی با تحلیل داده های میدانی و روش مدلسازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مدل نهایی ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش، ارتباط مستقیم و معنادار بازارگرایی و عملکرد کسب وکارها و نیز ارتباط مثبت و معنادار نوآوری سازمانی با عملکرد تایید شد. همچنین، تاثیر بازارگرایی بر عملکرد از طریق تاثیرگذاری بر نوآوری سازمانی نیز مورد تایید قرار گرفت. مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق نشان داد که بازارگرایی به میزان 3/23 درصد از تغییرات متغیر عملکرد را بطور مستقیم تبیین می کند. علاوه براین، متغیر بازارگرایی بطور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی به میزان 21 درصد بر متغیرعملکرد تاثیر دارد. همچنین، مقدار آماره (47/0 (VAF= برای تعیین شدت اثر غیرمستقیم بازارگرایی بر عملکردکسب و کار از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی نشان داد که تقریباً نیمی از اثر کل بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی نوآوری سازمانی تبیین می شود.
۴۲۷.

ارائه الگوی عوامل عملکردی تاب آوری پایدارزنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران با رویکرد توسعه صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تامین پایداری تاب آوری عملکرد زنجیره تامین صادرات صنعت قطعه سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
کوچک ترین اخلال در روند یک زنجیزه تامین را می توان به یک گسل تشبیه کرد. گسلی که شکاف و عمق آن می تواند لحظه به لحظه افزایش پیدا کند. تاب آوری زنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران ضمن امکان مقابله با این اختلالات، منجر به توسعه صادرات در این زنجیره تامین می شود.در همین راستا، این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) باهدف ارائه الگوی عوامل عملکردی تاب آوری پایدارزنجیره تامین صنعت قطعه سازی خودروایران با رویکرد توسعه صادرات انجام گرفته است. ابتدا در بخش کیفی با کمک مرور پیشینه های پژوهشی معتبر 49 شاخص شناسایی شدند. سپس در بخش کمی با استفاده از روش دلفی وپنل 19 نفره خبرگان پس از سه راند 24 شاخص مهم برگزیده و پایداری شاخص ها نیز با نظر خبرگان تایید شد. درادامه بخش کمی پژوهش نیزتعیین ارتباط بین متغیرها برای دستیابی به الگو در بخش کمی با اتکا به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شد. یافته های پژوهش مدلی ده سطحی بود که تأثیرگذارترین شاخص در سطح دهم پیش بینی بحران ها همانند حوادث غیر مترقبه(طوفان،ریزگرد،زلزله،سیل، خشکسالی) و تاثیر پذیرترین شاخص هم سرعت و توانایی واکنش اضطراری بود.
۴۲۸.

تحلیل اثر توسعه گردشگری بر قیمت مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه گردشگری اقتصاد مسکن قیمت مسکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
گردشگری به عنوان یک صنعت کاربر به بهبود اقتصاد در زمینه اشتغال در مقاصد گردشگری، توسعه زیرساخت ها، حفظ منابع مالی و احیای اماکن گردشگری تاریخی و جدید و درک بهتر مردم جهان از یکدیگر کمک می کند. مجموعه عوامل مذکور می تواند به رشد اقتصادی بالاتر کشورهای میزبان منجر شود و به افزایش سرمایه گذاری در سایر بخش های اقتصادی بیانجامد. یکی از بخش های متأثر از افزایش رشد اقتصادی، بخش مسکن است. هدف از مقاله حاضر، تحلیل اثر توسعه گردشگری خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی فصل اول 1391 تا فصل اول 1400 می باشد. به این منظور، تعداد گردشگران خارجی ورودی به کشور به عنوان شاخصی برای توسعه گردشگری و متغیرهای قیمت دلار، جمعیت، تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدند و روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی برای برآورد به کار برده شد. نتایج حاصل از برآورد نشان داد که تعداد گردشگران خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه اثر منفی داشته است. قیمت دلار، جمعیت و تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی بر قیمت مسکن اثر مثبت و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن اثر منفی داشته اند. 
۴۲۹.

عوامل مؤثر بر سرسپردگی برند با نقش میانجی تعهد مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرسپردگی برند تعهد برند انحراف از کیفیت جایگزین های برند رضایت مشتری هویت برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۹
امروزه پیدایش و رشد صنایع مختلف و برندهای گوناگون با بحران های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی همراه بوده است. از طرف دیگر با تغییرات مداوم خواسته های مصرف کنندگان، به دست آوردن رضایت مشتری و قصد خرید مجدد محصول و سپس ایجاد روابط بلندمدت و پایدار مصرف کننده با برند خاص به راحتی صورت نمی گیرد؛ بنابراین در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر روابط بلندمدت مصرف کننده با برند و ایجاد پایداری در این روابط بوده. در این حین سرسپردگی برند به عنوان یک راهکار متفاوت و سازنده در راستای احیای این اهداف به کار برده می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و اجرا توصیفی-پیمایشی می باشد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و حجم نمونه به دست آمده 222 نفر از مصرف کنندگان 10 برند معروف (اپل، سامسونگ، لارا، سالیان، ال سی وایکیکی، ال سی من، دامات، کوتون، شیرین عسل، کاله) در سطح شهر تبریز و از جمله مرکز خرید لاله پارک است. نتایج داده های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که تأثیر سه عامل هویت برند و سرمایه گذاری بر برند و رضایت مشتری از طریق تعهد برند صورت می گیرد و تعهد برند نیز تقویت کننده این سه عامل بوده و خود نیز تأثیر مثبت و معناداری بر سرسپردگی برند دارد و همچنین تمامی متغیرها به جز سرمایه گذاری بر برند و رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری بر سرسپردگی برند دارند.
۴۳۰.

پیش بینی کیفیت زندگی ساکنان مقاصد گردشگری از طریق گردشگری مسئولیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی توسعه پایدار روستایی گردشگری مسئولیت پذیر مقاصد هدف گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۱
گردشگری مسئولیت پذیر به عنوان یک راهبرد اثربخش در دست یابی به اهداف توسعه پایدار، کاهش فقر و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی ساکنان مناطق روستایی شناخته شده است. بااین حال، ابعاد مختلف گردشگری مسئولیت پذیر نمی توانند دارای اثر یکسانی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی باشند که در پژوهش های پیشین مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی اثرگذاری ابعاد گردشگری مسئولیت پذیر بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی ساکنان مقاصد هدف گردشگری در روستاهای شهرستان خرم آباد بود (20750 = N).  حجم نمونه ی آماری با استفاده از «پاور آنالایسیس» برای رگرسیون خطی با سه متغیر مستقل و «قدرت برآورد شده معادل 98/0»، 254 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم در دو دهستان «مرکزی» و «پاپی» انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراجی و پایایی ترکیبی تأیید شد. داده ها در محیط نرم افزارهای SPSSVer27 و Smart-PLS 4.01 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مطابق انتظار، ابعاد سه گانه گردشگری مسئولیت پذیر دارای اثرات متفاوت بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی ساکنان روستاهای هدف گردشگری است؛ به طوری که کیفیت زندگی مادی تنها به طور مثبت و معناداری تحت تأثیر مسئولیت پذیری اقتصادی گردشگران قرار می گیرد ( ) و ابعاد اجتماعی ( ) و زیست محیطی ( ) تأثیر معناداری بر آن نداشته اند. در نهایت، نتایج پژوهش یک ساختار تجربی کنترل شده برای برنامه ریزی های توسعه روستایی از طریق توسعه گردشگری مسئولیت پذیر فراهم کرده است.
۴۳۱.

ارائه الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: محتوای کاربر ساخته رفتار مصرف کننده کُنش های مشتری احساسات و نگرش مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در شبکه های اجتماعی برمبنای مطالعه ای آمیخته و با رویکرد توصیفی-اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری به منظور ایجاد محتوای کاربرساخته در شبکه های اجتماعی برای تبیین عناصر الگو، شامل کلیه مشتریان بانک سپه در شهر تهران می باشند که به شکل فعال در شبکه های اجتماعی حضور داشته اند. همچنین، جامعه آماری برای مرحله مدلسازی ساختاری- تفسیری، شامل خبرگان نظام بانکداری و دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی محتوایی بوده اند. نمونه آماری خبرگان به تعداد 15 نفر و به روش هدفمند قضاوتی انتخاب گردیده است. ابزار گردآوری داده ها شامل محتوای کاربرساخته توسط مشتریان بانک سپه در شبکه های اجتماعی و وب سایت بانک برای شناسایی مضامین و مقوله های مرتبط با رفتار مصرف کننده و پرسشنامه خبره مبنا برای سطح بندی مضامین و ارائه الگو است که روایی ابزارهای اندازه گیری به روش محتوایی و پایایی آن به روش درصد توافقی کدگذاری تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی به روش مدلسازی نرم ساختاری- تفسیری (ISM) انجام شده است. نتایج تحلیل مضمون منتج به شناسایی مضامین و مقوله های مرتبط با رفتار مصرف کننده در صنعت بانکداری گردید. همچنین در بخش دوم، مبتنی بر مضامین و مقوله های شناسایی شده و با استفاده از روش مدلسازی نرم ساختاری- تفسیری، الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر تحلیل محتوای کاربر ساخته در شبکه های اجتماعی طراحی گردید که در شش سطح ارائه شد که در برگیرنده مضامینی چون، «توسعه فرایندهای بازاریابی برند»، «توسعه اجتماعی برند»، «کُنش های مشتریان بر برند»، «کُنش های مشتریان بر سایر مشتریان»، «احساسات و نگرش منفی مشتریان»، «احساسات و نگرش مثبت مشتریان»، «انتظارات مشتریان مبتنی بر محتوای کاربر ساخته»، و «الزامات و شرایط تولید محتوای کاربرساخته» است.
۴۳۲.

بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی در صنعت تجهیزات جوشکاری (مورد مطالعه: شرکت صنعتی آما، سهامی عام)

کلیدواژه‌ها: سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یکپارچه هوش مصنوعی (AICS) صنعت جوشکاری شرکت آما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی در صنعت تجهیزات جوشکاری است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی می-باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. به این منظور، نرم افزارهای Smart PLS3 و SPSS23 به کار گرفته شد. با توجه به نتایج تحقیق، سودمندی ادراک شده بر قصد استفاده و نگرش کارکنان از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی، سهولت استفاده ادراک شده بر نگرش و سودمندی ادراک شده کارکنان نسبت به استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی، اعتماد کارکنان بر نگرش آنان نسبت به استفاده، پذیرش و سودمندی ادراک شده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی، نگرش کارکنان بر قصد استفاده کارکنان از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی، هنجارهای ذهنی کارکنان بر قصد استفاده کارکنان از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی، کنترل رفتاری ادراک شده کارکنان بر قصد استفاده کارکنان از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه هوش مصنوعی و قصد استفاده کارکنان بر پذیرش سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری یکپارچه با رویکرد هوش مصنوعی تأثیر دارد.
۴۳۳.

پیشران های توسعه گردشگری خلاق با تأکید بر نقش برندسازی شهری استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خلاق پیشران ها برندسازی میراث فرهنگی - تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های توسعه گردشگری خلاق با تأکید بر نقش برندسازی شهری در استان کرمانشاه انجام شده است. رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود که در بخش کیفی از روش تحلیل تم و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی را مدیران و کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری ها، فعال بازاریابی/ حوزه گردشگری، اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارآفرینان استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 22 مصاحبه با مشارکت کنندگان انجام شد و اشباع نظری حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش جامعه آماری شامل مدیران فعال در حوزه ی کسب و کارهای گردشگری استان کرمانشاه به تعداد 284 نفر بود که از جدول مورگان تعداد 163 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل محتوای استقرایی طی سه رویه کُدگذاری باز، کدگذاری ثانویه و مقوله ها، به شناسایی 153 کد اولیه، 17 کد مفهومی و 5 عامل منتج شد.
۴۳۴.

مرور نظام مند بر انتخاب شریک استراتژیک در استارت آپ ها (با رویکرد بیبلیومتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارت آپ بیبلیومتریک سرمایه گذار شریک کسب و کار کارآفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
یکی از عوامل موفقیت استارت آپ ها و کسب و کارهای نوپا درمسیر رشد و توسعه، انتخاب شریک استراتژیک است. بنابر این انجام این فرآیند کار ساده ای نیست و در این خصوص می بایست جنبه ها و معیارهای مختلفی مد نظر قرار گیرد.شناسایی و تحلیل ارتباط بین معیارهای انتخاب شریک می تواند برای بالابردن احتمال موفقیت و ادامه مسیر استارت آپ های شکل گرفته درون اکوسیستم کمک نموده تا باعث شود فعالان این اکو سیستم بتوانند تصمیم گیری های هوشمندانه تری داشته باشند. به جهت تحقق این امر، داشتن نگاه تکمیل، به هم پیوسته و یکپارچه برای بررسی موضوع پژوهش و به منظور پرکردن خلاهای موجود در این بین، این تحقیق به دنبال انجام موارد زیر است:عملکرد و رویکرد علمی محققان و فعالین اکوسیستم به جهت امکان بیان برخی از معیارهای انتخاب شریک و سرمایه گذار در کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها تحلیل شود.روش: روش به کار گرفته شده در پژوهش حاضر کیفی - مرور نظام مند بیبلیومتریک است و به این جهت از نرم افزار ووس ویور جهت ترسیم خوشه ها و تحلیل های آتی استفاده شده است یافته ها: کلمات غالب مورد استفاده در قسمت مربوط به ترسیم علم بدین شرح می باشند: عملکرد، کارآفرینی،نوآوری، سرمایه گذاری خطرپذیر،تاثیرات،شرکتها، سرمایه گذاری،رشد، شبکه ارتباطی و مدیریتهمچنین نویسندگان،کشورها و دانشگاه های پر استناد، نیز در بخش مرتبط با تحلیل عملکرد شناسایی و تحلیل شدند.
۴۳۵.

بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان

کلیدواژه‌ها: توسعه بومگردی توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی معادلات ساختاری شهرستان کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف : ازآنجاکه توانمندسازی، یکی از اهداف مهم توسعه بوم گردی می باشد، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان بوده است. روش شناسی : این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از مطالعات اسنادی و روش پیمایشی استفاده شده، از این رو به کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش را 27 روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی شهرستان کرمان تشکیل داده است. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که میزان تأثیر توانمندسازی اجتماعی جهت توسعه بوم گردی با بار عاملی 755/0 و مقدارt  (تی) 298/14 و میزان اثرپذیری آن 426/0 و برازش کلی آن، رقم 482/0 را نشان داده است. سپس توانمندسازی اقتصادی با بار عاملی 928/0 و مقدار t(تی) 019/52  در رتبه دوم قرار گرفته است. نتیجه گیری و پیشنهادها : توسعه بوم گردی توانسته است در منطقه در دو بعد توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار باشد. لذا باتوجه به اینکه ارقام به یکدیگر نزدیک می باشد، می بایستی در زمینه تأمین زیرساخت ها جهت تقویت این بعد از توانمندسازی همت بیشتری گمارد. نوآوری و اصالت : با توجه به نقش بوم گردی در توانمندسازی روستاییان در زمینه های اجتماعی و اقتصادی، این پژوهش می تواند الگوی مناسبی جهت برنامه ریزان در مناطق مشابه باشد.
۴۳۶.

نقش چابکی یادگیری در ارتباط میان تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش در مصرف کنندگان با نقش تعدیلگری عجین شدن شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چابکی یادگیری هم آفرینی ارزش تجربه خدمات عجین شدن شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۶
چابکی یادگیری به دلیل تأثیرات چشمگیری که بر سازگاری و موفقیت دارد، یک حوزه مهم برای مطالعه در میان مصرف کنندگان است. بررسی چابکی یادگیری در بازاریابی در حال افزایش است؛ اما تاکنون توجه کمی به پیش بینی کننده ها و پیامدهای چابکی یادگیری شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش مشتریان با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده عجین شدن شناختی است. روش پژوهش حاضر همبستگی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری مشتریان باشگاه های ورزشی بود که تعداد 417 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه های تجربه خدمات Klaus & Maklan (2012)، چابکی یادگیری Gravett & Caldwell (2016)، هم آفرینی ارزش Nysveen & Pedersen (2014) و عجین شدن شناختی Hollebeek et al. (2014) استفاده و برای سنجش روایی و پایایی آنها از روش های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، بار عاملی گویه ها و روایی افتراقی بهره گرفته و درنهایت، پرسشنامه ها تأیید شد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 18 و ام پلاس نسخه 7 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه خدمات بر چابکی یادگیری و هم آفرینی و چابکی یادگیری بر هم آفرینی ارزش تأثیر دارد. همچنین، علاو بر این، چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد. در نهایت، عجین شدن شناختی بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش تعدیلی ندارد. پژوهش حاضر نشان داد که تجربه خدمات به عنوان یک عامل کلیدی نقش مهمی در چابکی یادگیری دارد و این امر منجر به هم آفرینی ارزش با مصرف کنندگان خدمات ورزشی می شود.
۴۳۷.

ارتباط میان عوامل مؤثر بر توسعه استارتاپ های صنعتی با استفاده از متدولوژی نگاشت شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارتاپ ها استارتاپ های صنعتی شایستگی های توسعه برند استارتاپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۷
هدف این پژوهش ارتباط میان عوامل مؤثر بر توسعه استارتاپ های صنعتی با استفاده از متدولوژی نگاشت شناختی فازی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 19 نفر از خبرگان حرفه ای در استارتاپهای صنعتی، شامل مدیران ارشد و مجموعه های آن می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای گردآوری داده ها از تکنیک دلفی فازی برای شناسایی مؤلفه ها استفاده شد و برای ارائه مدل از روش نگاشت شناختی فازی استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که اصلی ترین عوامل مؤثر بر توسعه استارتاپ های صنعتی شامل یازده متغیر عبارتند از: شایستگی های توسعه، شایستگی های نیروی انسانی، نیازمندی های سازمان به توسعه، جذب و حفظ نخبگان، برند استارتاپ، ایجاد فرصت مناسب، توسعه مهارت های نخبگان، شرایط اقتصادی، رضایتمندی مشتریان، پیشرفت استارتاپ، فرهنگ توسعه، سپس با استفاده از متدولوژی نقشه های شناختی فازی، چگونگی ارتباط میان این عوامل مطابق تبیین گردید.
۴۳۸.

شکست هم آفرینی ارزش؛ هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه های اجتماعی هم تخریبی ارزش هم تخریبی ارزش برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: با افزایش بهره گیری مشتریان از پلتفرم های رسانه های اجتماعی به منظور خرید محصولات و خدمات برندها، اهمیت تعاملات شرکت ها با مشتریان برای ارتقای ارزش برندها افزایش یافته است؛ از این رو مدیران برند تعاملات خود با مشتریان را از همکاری مبتنی بر معامله، به همکاری مبتنی بر رابطه تغییر داده اند؛ زیرا آنان دریافته اند که همان طور که مشتریان می توانند به هم آفرینی ارزش برند، هنگام طراحی، تولید و بازاریابی بپردازند، از طرف دیگر قادرند در صورت از بین رفتن منافع و کاهش سطح رفاه خود، به تخریب ارزش برندها نیز اقدام کنند. از این رو، ضروری است که با شناخت محرک های پیشران در هم تخریبی ارزش برند، از بروز این پدیده جلوگیری شود. بنابر اهمیت این موضوع، هدف مطالعه حاضر، شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی است. روش: پژوهش پیش رو از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ صبغه پژوهش، از نوع کیفی کمّی است. در این مطالعه، از روش مرور نظام مند ادبیات علمی بهره گرفته شده است تا از بررسی دقیق تمام جوانب پدیده مدنظر اطمینان حاصل شود. نتایج واکاوی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف نشان می دهد که از میان ۴۳ مطالعه یافت شده، تنها ۲۶ سند بیشترین ارتباط را با هدف پژوهش داشتند و به همین دلیل، برای تحلیل انتخاب شدند. در گام بعدی، به منظور تعیین روابط ساختاری بین مقوله های به دست آمده و مشخص کردن سلسله مراتبِ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر، از روش دیمتل مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های حاصل از مرور سیستماتیک نشان می دهد که ۱۱۳ کد اولیه، به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار، شناسایی و در قالب ۲۹ مفهوم و ۸ مقوله اصلی دسته بندی شدند. مقوله های اصلی عبارت اند از: تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند؛ ناتوانی در تغییر؛ استثمار مصرف کننده؛ شکست خدمات برند؛ مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف؛ تعاملات منفی؛ یکپارچه سازی ناموفق منابع؛ نزدیک بینی هم آفرینی ارزش برند. نتایج تکنیک دیمتل ISM نیز حاکی از آن است که «مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف» به عنوان تأثیرگذارترین متغیر، «تعاملات منفی» به عنوان تأثیرپذیرترین متغیر و «تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند» نیز به عنوان مرتبط ترین متغیر در میان سایر متغیرها، شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم تخریبی ارزش برند توسط مشارکت منفی مشتریان و شرکت ها، به طور متقابل و هم زمان رخ می دهد؛ به گونه ای که اگر طی جریان شکل گیری ارزش، یکی از طرفین، از به اشتراک گذاری منابع خودداری یا سوء استفاده کند، احتمال بروز تنفر، طرد و در نهایت تخریب برند را افزایش می دهد. بنابراین مدیران می بایست آگاه باشند که تصمیم گیری های اشتباه در زمینه تبیین استراتژی های برند، می تواند چه تبعات مخربی در پی داشته باشد و از طرف دیگر، نقش مشارکتی مشتریان در هم تخریبی ارزش برند را فراموش نکنند و همواره پاسخ مناسبی به انتظارهای نامعقول و رفتارهای خودخواهانه برخی مشتریان، در استفاده از خدمات برند داشته باشند. این مطالعه توانسته است با شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در بروز پدیده هم تخریبی ارزش برند، شرکت ها را از وقوع این پدیده مخرب آگاه سازد.
۴۳۹.

طراحی الگوی انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان خلق ارزش صنعت کفش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۴
خلق ارزش در عصر رقابتی به خلق ارزش مشترک بین شرکت ها و مشتریان تبدیل شده است. در چنین شرایطی توزیع کنندگان به عنوان واسط بین تولیدکننده و مشتری در خلق ارزش مشترک به عنوان یک عامل مهم و اصلی تلقی می گردند؛ با این حال انگیزه های توزیع کنندگان برای ارزش آفرینی تا حد زیادی مبهم و ناشناخته مانده است. بر همین اساس هدف این پژوهش طراحی الگوی انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز بوده است. روش تحقیق توصیفی-علی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش خبرگان و کلیه فروشندگان عمده و خرده کفش تبریز بوده است. در این پژوهش 12 نفر از خبرگان در بخش اول مشارکت داشته و 384 نفر از فروشندگان عمده و خرده کفش در سطح شهر تبریز در بخش دوم پژوهش به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری تفسیری و مدل سازی مسیری ساختاری بهره گرفته شده است. یافته های بخش مدل سازی ساختاری- تفسیری نشان می دهد که انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح دارای روابط مستقیم و غیرمستقیم با سطوح دیگر می باشد. تأثیرگذارترین عامل در الگوی تدوین شده، محصول و تأثیرپذیرترین آن منافع مورد انتظار بوده است. همچنین آزمون الگوی طراحی شده نشان دهنده روایی و پایایی مناسب الگو و تأیید روابط مستقیم و غیرمستقیم انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش و تأیید الگوی طراحی شده بر اساس داده های تجربی بوده است.
۴۴۰.

تأثیر تجارت الکترونیک بر صادرات، شواهد فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارت الکترونیک صادرات کسب و کار بین الملل فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
ازآنجایی که مجموعه ای از تحقیقات پیوند بین تجارت الکترونیک و عملکرد صادرات را بررسی کرده اند و توجه کمی به ادغام یافته های پراکنده موجود در ادبیات مربوطه شده است، هدف اصلی این تحقیق تجزیه وتحلیل نظام مند تحقیقات قبلی و ترکیب کمی نتایج مطالعه های انجام گرفته در حوزه تأثیر تجارت الکترونیک بر توسعه صادرات است. در این تحقیق از رویکرد فراتحلیل چند سطحی، پروتکل پریزما و نرم افزار جامع CMA برای شناسایی، جمع آوری و تجزیه وتحلیل مقاله های اصلی انتخاب شده از مجلات علمی معتبر داخلی و خارجی بین بازه زمانی ژانویه 2000 تا نوامبر 2023 استفاده شده است. با توجه به پروتکل پریزما، بعد از بررسی تمام متن مطالعه ها، 16 مطالعه انتخاب شدند و به فراتحلیل ورود پیدا کردند. داده های مربوط به این مطالعه ها، شامل 132 ضریب در دو سطح فراتحلیل استخراج و ترکیب شدند. با توجه به معیار تفسیر کوهن، اندازه ی اثر کل به دست آمده در مطالعه، یک اندازه ی اثر مثبت و میزان آن متوسط و رو به بالا بود که بیانگر این است که تجارت الکترونیک و استفاده از فناوری های جدید در این حوزه، یک منبع مؤثر برای دستیابی به عملکرد برتر در بازارهای صادراتی است؛ بااین وجود، لازم است به عوامل دیگری مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و عوامل مشابه بیشتر توجه شود، زیرا آن ها نقش تعدیل کننده ای در ارتباط بین تجارت الکترونیک و صادرات دارند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که نتایج مطالعه های فردی نسبت به شاخص تجارت الکترونیک به کاررفته حساس هستند و تجارت الکترونیک در کشورهای توسعه یافته، تأثیر بیشتری بر صادرات به نسبت سایر کشورها دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان