ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۴۰۱.

شرّ و بازنمایی آن در هستی شناسی ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر کلام سیاسی تخاصم اسماعیلیه ناصرخسرو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
دسته بندی امور به خیر و شر، به قدمت آفرینش انسان است و این نحوه مواجهه انسان هاست که خیر و یا شرّ بودن پدیده ها را تعیین می کند. شرّ، طیف وسیعی از مفاهیم را دربر می گیرد و یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مفاهیم آن شرّ سیاسی است که از مهم ترین شاخص های آن، دوگانه دوست-دشمن و دغدغه کسب قدرت است. مذهب، با هدف ماندگاری و برای دفاع از مشروعیت خود، کارکرد دفاعی کلام را هم سو با مقاصد سیاسی به کار می گیرد؛ درنتیجه، مذاهب و مرام ها در تقابل با یکدیگر تعریف می شوند، شرّ نامیده می شوند و اقدام به نابودی دیگری می کنند. اسماعیلیه از مسیر کلام اسماعیلی و در تقابل و دشمنی با حکومت عباسی، عباسیان و پیروان آن ها را به انواع شُرور منسوب و به عنوان حکومت ظلم و جور و مصادیق بارز شرّ معرفی می نمایند. ناصرخسرو به عنوان یک متفکر رده بالای اسماعیلی، با بهره گیری از ساختار تفکر اسماعیلیه، ضمن بیان چیستی شرّ و دسته بندی و بیان انواع آن، دوری از شرّ و نابودی دشمن را (که عامل اصلی شقاوت انسان است) لازم می داند. در این مقاله بر آنیم که با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه «تخاصم» کارل اشمیت، بحث شرّ و دشمنی را در نظام فکری ناصرخسرو تحلیل کنیم.
۴۰۲.

اهداف و اصول یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی یادگیری اهداف یادگیری اصول یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف مقاله حاضر استخراج اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع اول و نوع دوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا)، اهداف و اصول یادگیری بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از دو قیاس عملی حاصل گردیده اند. برخی از اهداف به دست آمده از این روش عبارت اند از «مرتبط با زندگی، توصیف راه حل های مسئله و یادگیری، مطالعه ذهن در همه ابعاد، یادگیری بهینه، آموزش بر اساس تفاوت های فردی، تولید دانش معتبر و مفید»، و برخی اصول به دست آمده باتوجه به این اهداف و مبانی نوع دوم شامل: اصل بدنمندی، اصل یادگیری غیرخطی، اصل تغییر مغز، اصل هوشیاری آرمیده، اصل یکپارچگی مغز، اصل ایجاد توجه و تمرکز بر یادگیری است. از نتایج این پژوهش می توان برای بهبود و بهسازی فرایند یادگیری فراگیران در کلاس استفاده نمود. هرچند برای اعتباربخشی بیشتر، نیاز به ترکیب این یافته ها و علوم تربیتی است به این ترتیب می توان با ترکیب این دو عرصه، پیشرفت های بزرگی در زمینه یادگیری به عمل آورد.
۴۰۳.

نگاه انتقادی به تجربۀ دینی از منظر رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی علوم شناختی بدنمندی تجربه ی دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۹
تبیین های علمی از تجربه ی دینی چالش جدی برای تجربه ی دینی است. در این راستا در نیمه-ی دوم قرن بیستم علوم شناختی نیز خود را با مسئله ی دین درگیر کرده است. در بین رویکردهای این دانش رویکرد استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ بالاخص ادعای اندیشمندان این حوزه مبنی بر این که ذهن اساسا جسمانی است و مفاهیم انتزاعی عمدتا استعاری هستند چالشی بسیار جدی برای تجربه ی دینی است. در بررسی نگاه انتقادی رویکرد استعاره های مفهومی متوجه نتایجی خواهیم شد که به نفع رویکرد تجربه ی دینی است؛ بواسطه ی تجربه ی دینی تعمیم و همگرایی استعاره محوری تنزل پیدا می-کند. از طرفی تجربه ی دینی باعث می گردد که باور داشته باشیم که حتی با وجود تجربه ی زیسته ، امر دینی از مقوله ی سطح پایه و یا مقولات عینی نیستند که نیازی به استعاره سازی نداشته باشد. از طرفی با بررسی تجربه ی دینی متقاعد می شویم که باور داشته باشیم که انسان به عنوان موجودی که توانایی ادراک امور متافیزیکی را دارد ناگزیر دارای ذات غیر جسمانی است؛ چرا که درک امور متافیزیکی به ابعادی فراتر از بعد جسمانی نیاز دارد. در این پژوهش هدف بررسی نگاه این رویکرد به تجربه ی دینی و در مقابل دفاع قائلین به تجربه ی دینی است.
۴۰۴.

هم سنجی فقرات "درباره سه دگردیسی" نیچه با عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه چنین گفت زرتشت مسیحیت عهد جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۱
زبان نمادپرداز و شاعرانه نیچه، افزون بر مداقه درون متنی، به خوانشی میان متنی نیاز دارد. نیچه فیلسوفی است که کمر به نابودی کهن ارزش ها بسته است، او هرچند تربیتی مذهبی داشت، اما فلسفه اش را می توان نقد همه جانبه نگرش مسیحی، توصیف کرد. در این جستار، به شرح و تفسیر فصل "درباره سه دگردیسی" از کتاب "چنین گفت زرتشت"، با تاکید ویژه بر نگاه احتمالی نیچه به فقرات عهد جدید، پرداخته می شود. همچنین کوشش خواهد شد که عبارات طعنه آمیز آن، با عناصر بنیادین اندیشه مسیحی، هم سنجی شود و با مواجهه با قطعات پراکنده این فیلسوف، کلیت نظام آشکارتر گردد؛ این پژوهش می خواهد با حرکتی رفت و برگشتی میان جزء و کل، به فهمی دقیق تر از ذهن و زبان غریب نیچه در فقره سه دگردیسی تقرب جوید. شاید نتیجه این تلاش نشان دادن این باشد که مسیحیت نهادینه شده در درون نیچه او را وامی دارد، که با مسیح علیه آیین مسیحیت برآشوبد.
۴۰۵.

مطالعه تطبیقی مبانی معرفت شناختی نقد متافیزیک در آراء فلسفی کانت و کارناپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی معرفت شناسی علم مدرن احکام تحلیلی احکام پسینی متافیزیک فلسفه تحلیلی کانت کارناپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
متافیزیک در تاریخ فلسفه پیشینه ای دیرینه دارد. هرچند که به قدمت خود فلسفه نمی رسد، همواره بخشی اساسی از نظام های فلسفی بوده و به عنوان فلسفه اولی، یعنی برترین بخش دانش عقلی، شناخته شده است. گاه نیز متافیزیک مترادف با فلسفه در نظر گرفته شده و به بررسی مسائل بنیادین، جوهر و واقعیت امور یا همان هستی محض پرداخته است. با این حال، در نتیجه تحولات فکری، متافیزیک با انتقادهای جدی و حتی انکار مواجه شده است. ایمانوئل کانت و رودلف کارناپ، دو فیلسوف برجسته از دو جریان اصلی فلسفی، دیدگاه های انتقادی ای نسبت به متافیزیک اتخاذ کردند که تحولات عمیقی در این حوزه پدید آورد. کانت با طرح انقلاب کپرنیکی و تمایز میان گزاره های تحلیلی/تألیفی و مفاهیم پیشینی/پسینی، امکان پذیری متافیزیک را مورد بررسی قرار داد. در مقابل، کارناپ، از چهره های شاخص حلقه وین، با ارائه نظریاتی درباره احکام تحلیلی/تألیفی و نسبت آن ها با تجربه، نظامی معرفت شناختی بنا کرد که گزاره های متافیزیکی را بی معنا تلقی می کرد .این مقاله به دنبال پاسخ به پرسش های زیر است: کدام جنبه از فلسفه کانت موجب احیای فلسفه و تأثیر بر کارناپ و پوزیتیویسم منطقی حلقه وین شده است؟ نقد و تبیین کانت از متافیزیک چگونه بوده است؟فلسفه عقل گرای کانت چه تأثیری بر تجربه گرایی پوزیتیویست های منطقی داشته است؟ مقایسه دیدگاه های این دو فیلسوف نشان می دهد که کارناپ از فلسفه کانت الهام گرفته است. با این حال، تفاوتی بنیادین میان آن ها وجود دارد: کانت تلاش کرد متافیزیک را از چارچوب سنتی آن رها کرده و به شکلی علمی و استوار بازتعریف کند؛ درحالی که کارناپ، با تأکید بر تجربه گرایی و انکار ارزش متافیزیک، در پی حذف آن و علمی کردن معرفت بشری بود.
۴۰۶.

تحلیل محتوای پرسش های کتاب درسی تاریخ پایۀ دوازدهم رشته علوم انسانی بر اساس مولفه های حیطۀ شناختی بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کتاب تاریخ پایه دوازدهم طبقه بندی بلوم حیطه شناختی تفکر سطح بالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
کتاب درسی تاریخ ایران و جهان معاصر پایه دوازدهم علوم انسانی نزدیک ترین ارتباط با مولفه های هویتی نوجوانان دارد. بنابراین بررسی محتوای این کتاب و بررسی نسبت آن یا یادگیری صحیح و تحقق «تفکر سطح بالا» ضرورتی بنیادین دارد. پژوهش حاضر محتوای شناختی پرسش های نمونه دروس این کتاب را بر پایه طبقه بندی بلوم بررسی و تحلیل کرده و در چهارچوب حیطه شناختی نظریه بلوم و تحلیل محتوای پرسش های کتاب درسی دوازدهم انسانی سامان یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد پرسش های نمونه کتاب تاریخ دوازدهم عمدتا در سطوح اولیه حیطه شناختی یعنی «دانش» و «فهمیدن» قرار می گیرند. آن دسته از پرسش هایی که در قالب حیطه های تحلیل، ترکیب و بازآفرینی یعنی سوالات مرتبط با «سطح تفکر بالا» هستند؛ به رغم نسبت کم از وجه «پویا»، «خلاقانه» و «فعالانه» برخوردارند؛ و سطح ارزشیابی در مقایسه با سایر سطوح تفکر بالا از دامنه کمّی مناسبی برخوردار است و توانسته در چالش با دانسته های دانش آموزان «تفکر سطح بالا» را بسنجد. نتایج پژوهش نشان می دهد برای درس تاریخ پرسش هایی از حیطه ترکیب، ارزیابی (مقایسه کردن) و نوآفرینی با «پاسخ های باز» ضرورت دارد و از سوالات حافظه محور در سطوح پایین حیطه شناختی به جدّ دوری شود؛ چرا که منجر به دلزدگی از درس تاریخ خواهد شد.
۴۰۷.

مقام و منزلت عقل در نگاه عارفانه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بصیرت حقیقت محمدیه عقل عین القضات میزان خاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۳
بحث درمورد اندیشه و دیدگاه های عین القضات همدانی، عارف نامدار قرن ششم، به سبب منظومه فکری خاص عرفانی-فلسفی و نیز صراحت لهجه و بی پروایی مثال زدنی دربیان منویات درونی اش همواره جذاب و پرکشش بوده است. او در کنار دیدگاه عقلانی یک فیلسوف متشرّع، نگاه متفاوتی را از نظرگاه یک عارف ارائه داده است. یکی از موارد مهم در دستگاه فکری عین القضات همدانی، تعریف و تحلیل او از مقوله «عقل» است. لذا برای عقل، طوری مشخص کرده و آنجا که پای عقل بدان نخواهد رسید را طور ورای عقل می نامد که برای دستیابی به این طور، باید چشم بصیرت انسان گشوده شود. قاضی همچنین عقل را «میزان خاص» معرفی می کند و درعین حال معتقد است عقل را یارای دست یابی به عالم ملکوت نیست. آنجا که عقل توان رسیدن ندارد همان جایگاه نبوت است و عقل را بدان راهی نیست. لذا در طور ورای عقل، معرفت و بصیرت ناب و خالص است که می تواند سالک را به حقایق هستی رهنمون شود. این مقاله با تحقیق و تعمق در آثار عین القضات، آرای فلسفی-عرفانی او را درمورد مقام و منزلت عقل تحلیل نموده و نیز تعریف و ویژگیهای عقل را ازمنظر دید عارفانه او معرفی می کند.
۴۰۸.

علم و الهیات؛ طبیعی گرایی روش شناختی و جهان بینی توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم و دین شناخت طبیعت علم تجربی جدید خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۳۶
موضوع این مقاله معرفی حوزه عمومی مباحث علم و دین و تبیین اهمیت آن است و هدف آن این است که ضرورت ورود جهان بینی توحیدی به چهارچوب نظری دانش تجربی را نمایان کند. برای تثبیت این هدف، در گام اول نشان داده ایم که ورود معارف غیرحسی به ساحت نظریه پردازی علمی اجتناب ناپذیر است و در گام بعدی استدلال کرده ایم که طبیعی گرایی روشی اولاً یکی از مهم ترین مبانی علم جدید است و ثانیاً با ارکان اساسی جهان بینی توحیدی قابل جمع نیست. در طول مقاله، پس از تعیین معانی مورد نظر برای «علم»، «دین» و «الهیات»، به این پرسش می پردازیم که «چرا الهیات با علم نسبت پیدا می کند؟ ». پس از آن، مراحل متنوعی که معرفت غیرحسی وارد فرایند نظریه پردازی علمی خواهد شد را تشریح می نماییم و در این بخش به برخی از آموزه های پذیرفته شده فلسفه علم نیمه دوم قرن بیستم نیز استشهاد خواهیم کرد. سپس طبیعی گرایی را تعریف کرده و جایگاه آنرا به عنوان یکی از مبانی بی بدیل علم تجربی جدید نمایان می کنیم و تبعات الهیاتی پذیرش آنرا به تصویر خواهیم کشید. نهایتاً ناظر به تقابل طبیعی گرایی با خداباوری از یک سو و نادرستی طبیعی گرایی از سوی دیگر، ضرورت ورود جهان بینی توحیدی در فرایند شناخت طبیعت را تثبیت خواهیم کرد.
۴۰۹.

بررسی تاثیر زیبا شناسی بر روش شناسی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبا شناسی علم فلسفه هنر فلسفه علم روش شناسی علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
علم یک روش عینی از طریق مشاهده و آزمایش برای شناخت پدیده های جهان است که بنابه تعریف، باید مستقل از ذهنیت فرد دانشمند باشد. زیبا شناسی اما می تواند کاملا ذهنی و وابسته به ذوق فردی باشد. به همین دلیل برای مدت طولانی، دیدگاه غالب در بین فلاسفه علم این بود که علم هیچ رابطه ای با زیبا شناسی ندارد. ولی در چند دهه اخیر، تغییر دیدگاه فلاسفه علم نسبت به متدولوژی علمی، باعث شده رابطه بین علم و زیباشناسی نظر آنها را جلب کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین علم و زیبا شناسی و پاسخ به این پرسش ها است که روش شناسی علمی چگونه از زیبا شناسی تاثیر می گیرد و علم و زیبا شناسی چه رابطه ای با یکدیگر دارند. فرضیه ای که در این پژوهش در پی بررسی آن هستیم این است که علم درپنج سطح روش شناسی، عملی، تولیدی، موضوعی و سطح تبینی، با زیباشناسی نسبت دارد. در این راه، ما بیشتر به اظهارات دانشمندان علوم مختلف، بالاخص فیزیک، شیمی و زیست شناسی رجوع می کنیم تا دیدگاه آن ها را درباره رابطه کار علمی شان با زیبا شناسی بررسی کنیم. در وهله دوم به فلاسفه و نظریه پردازان رجوع می کنیم تا این رابطه را تحلیل کنیم.
۴۱۰.

تفاوت الگوی انسان شناسی اسلامی با اومانیستی از منظر استاد مطهری در ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی ادراکات اعتباری پوزیتویسم انسان شناسی اسلامی اومانیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۴
نظریه «اعتباریات»، یک ابداع نظری و ابتکاری معرفت شناسانه است که با رویکرد معرفت شناختی تدوین شده است. در مجموع اعتباریات، قلمروی روشن از مناسبات و روابط اجتماعی بین انسان ها، نیازهای آدمی، اغراض و اهداف او در جهت حرکت استکمالی و چارچوبی قوی از نظریه پردازی در علوم انسانی، اخلاق و ... عرضه می کند. اساس طرح اعتباریات، مبتنی بر نظریه «انسان شناسی» علامه طباطیایی توسط استاد مطهری امتداد یافته است. این نظریه به دنبال شناخت روشن از انسان، پرسش ها و نیازها و نیز اهداف و غایات او از دیدگاه اسلامی است از این منظر قرائت استاد مطهری از ادراکات اعتباری انسان شناسی اسلامی را در بستر شکل گیری بنیان های حقوق و اخلاق جمعی، زندگی اجتماعی و نظامات جمعی را متفاوت از اندیشه های سکولاریستی شرح می دهد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل فلسفی تطبیقی به دنبال پاسخ به این پرسش است که قرائت استادمطهری از ادراکات اعتباری در زمینه انسان شناسی اسلامی چه ویژگی هایی دارد که می تواند موجب تفاوت الگوی انسان شناسی اسلامی از از الگوی اومانیستی قرار باشد؟ در نوشتار حاضر در صددیم تا به تبیین تفاوت مدل انسان شناسی اسلامی از روش اومانیستی از منظر ادراکات اعتباری استاد مطهری بپردازیم، دستآوردی که نتیجه آن می تواند در باز تدوین علوم انسانی اسلامی در تقابل با علوم انسانی اومانیستی مؤثر و کارآمد باشد.
۴۱۱.

بررسی تحلیلی عوامل معرفتی و غیر معرفتی مؤثر بردین گریزی و راهکارهای مقابله با آن با تأکید بر آراء استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی گریز از دین باور دینی مادی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۰
شناخت عوامل مؤثر بر باور دینی از جنبه های مختلف معرفتی و غیرمعرفتی، نقش مهمی در تبیین دلایل گرایش یا گریز از دین دارد. در این پژوهش، با تکیه بر آرای استاد مرتضی مطهری، ابعاد مختلف این عوامل بررسی شده است. عوامل معرفتی شامل توانایی دین در ارائه پاسخ های عقلانی به مسائل اساسی، رفع نیازهای فکری و انسجام مفاهیم دینی است. در مقابل، برخی موانع غیرمعرفتی مانند سخت گیری های افراطی در مسائل دینی، محیط اجتماعی نامساعد، عملکرد نادرست مبلغان دینی و عدم تطبیق شیوه های تربیتی با مقتضیات زمان، می توانند موجب کاهش گرایش به دین شوند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، با بررسی آثار شهید مطهری نشان می دهد که در کنار مبانی عقلی و معرفتی، توجه به عوامل غیرمعرفتی نیز برای حفظ و تقویت باور دینی ضروری است. استاد مطهری بر اهمیت تربیت مبتنی بر تقوا، ترویج آزاداندیشی، احترام به عقل و تقویت روح حقیقت جویی تأکید کرده و این موارد را به عنوان راهکارهایی برای مقابله با دین گریزی مطرح کرده است. این مطالعه بر ضرورت رویکردی جامع در بررسی دین داری و دین گریزی تأکید داشته و تأثیر تعامل این دو دسته از عوامل را بر شکل گیری باور دینی مورد توجه قرار داده است.
۴۱۲.

این همانی چیست؟ نظریه ویتگنشتاین درباره گزاره های این همانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: این همانی ها ویتگنشتاین تراکتاتوس نظریه جهان مقوله مکان منطق فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
اهمیت گزاره های این همانی در منطق ویتگنشتاین بیش از هرگونه گزاره دیگری اعم از بسیط یا معین است. گزاره های این همانی است که از طریق آن می توانیم به عینیت و یگانگی ماهوی جهان آگاهی یقینی بیابیم. گزاره های این همانی مبنای اثبات و حتی انکار دیگر گزاره هایند، بنابرین گزاره های این همانی هیچ گزاره علمی دیگری را تولید نمی کند اما بدون آن نیز هیچ گزاره علمی دیگری، صادق یا کاذب، و به نحو منطقی امکان پذیر نیست. تنها به تأیید مضمونی گزاره این همانی در گزاره های دیگر می توان آن گزاره ها را صادق یا کاذب دانست. بدون گزاره های این همانی حتی نمی توان حدس زد جهان غیر مبتنی بر این گزاره ها چگونه خواهد بود. این است اسطوره گزاره های این همانی که فیلسوف لودویک ویتگنشتاین در برخی از نوشته های خویش و به خصوص در اثر ارزشمند وی مرسوم به درباره یقین و یادداشت ها (1918- 1914) به جنبه هایی از آن توجه نموده است. گستره گزاره های این همانی جهان است و گستره جهان به اندازه گستره منطقی است که گستره این همانی است. مرزهای جهان و مرزهای زبان به غیر از گزاره های این همانی نماینده تام و تمام دیگری در میان گزاره ها ندارد. در نظر ویتگنشتاین این گزاره ها فاقد ویژگی تحاکی و تصویری اند اما ضرورت برخاسته از این گزاره ها یک ضرورت تام و تمام ابتدایی و مقدماتی است. بدون گزاره های این همانی نمی توانیم آن گونه بیندیشیم که اینک می اندیشیم و بنابرین بحث درباره ماهیت این گزاره ها بدون تردید در کشف و شناخت منطق وجودشناسی مندرج در نظریه زبانی ویتگنشتاین مهم و ارزشمند خواهد بود. واقعیت ناشی از این همانی نیست اما آن مصداق این همانی است.
۴۱۳.

باز تفسیر وحدت شخصی وجود در پرتو ابتناء متافیزیکی؛ از ابهام تا وضوح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت شخصی وجود رابطه واجب و ممکن تجلیات و ظهورات ابتناء متافیزیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۷
ملاصدرا در چارچوب وحدت شخصی وجود، رابطه واجب و ممکنات را با مفاهیمی چون تجلیات و ظهورات تبیین کرده است. این مفاهیم نشان دهنده رابطه ای غیرعلّی هستند. با وجود سازگاری این مفاهیم با وحدت شخصی وجود، ابهام زبانی آنها ممکن است برداشت های متعددی ایجاد کند. این پژوهش، با رویکردی تحلیلی-انتقادی و مبتنی بر نظریه ابتناء متافیزیکی، تلاش دارد چارچوبی برای رفع این ابهامات ارایه دهد. ابتناء، با ویژگی هایی چون غیرعلّی بودن و فرادرون مفهومی بودن، امکان بازتعریف این مفاهیم صدرایی را فراهم می آورد و در وضوح بخشی به اصطلاحات ملاصدرا و تبیین رابطه واجب و ممکن موثر است. این پژوهش با تلفیق رویکردهای سنتی و تحلیلی، ظرفیت های ابتناء در نظریه صدرا را آشکار می سازد.
۴۱۴.

آموزش فلسفه در حوزه های علمیه بر اساس مراحل سلوک عقلی از ظاهر عالم به باطن آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی حکمت متعالیه آموزش فلسفه مسائل فلسفی برنامه ریزی درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
معمولاً طلاب فلسفه که در آغاز کتابی همچون بدایه الحکمه، با مبحثی همچون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت روبرو می شوند، با این چالش مواجهند که فایده خواندن این مباحث چیست؟ در پاسخ گفته اند که این مباحث برای فهم عقائد و حکمت اسلامی و ... است. لکن چون ارتباط میان این غایت، و زنجیره مباحث کتاب فلسفی تبیین نمی گردد، آشفتگی ذهنیشان تسکین نمی یابد که این نشان از باقی ماندن آن رخنهٔ ذهنی است. مسأله نوشتار حاضر این است که «محتوای آموزشی فلسفه را چگونه سامان دهیم تا طلاب این علم، نیاز به هر مطلب را احساس کنند و با تلاش ذهنی خود سعی در دستیابی به پاسخ آن داشته باشند؟» این تحقیق که از نوع کاربردی می باشد، با اصل موضوع انگاشتن این مبنا در علوم تربیتی که روش سازماندهی منطقیِ مبتنی بر «ساختار دانش» را متناسب با نیازهای یادگیرنده نمی داند، با عطف توجه به کتاب بدایه الحکمه و روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهیم زنجیرهٔ مباحث فلسفه مبتنی بر نظام نیازهای یادگیرنده سامان داده شوند، باید در آموزش فلسفه، سیر مباحث از محسوس به انتزاعی و از معقول اولی به معقول ثانی تنظیم گردد که ترتّب ادراک آنها بر یکدیگر ملموس شود تا ذهن مخاطب با آن درگیر شده و بتواند فعّالانه در فرآیند یادگیری مشارکت کند.
۴۱۵.

تحلیل پیوند «پرسش گری» با تطورات نفس انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسش پرسش گری تطورات نفس قوای نفس استکمال جوهری اتحاد عاقل به معقول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۰
یکی از برجسته ترین ویژگی های تمایز بخش میان انسان و حیوان خصلت «پرسش گری» انسان است. پرسش زاییده ذهن جستجوگر انسان است که از دو وجه علم و جهل نسبت به یک موضوع نشأت می گیرد. کنش پرسش گری در بستر نفس رخ می دهد و موجب تطور و استکمال نفس می شود. این که مبدأ فاعلی و سرچشمه پیدایش «پرسش» کدام یک از قوای نفسانی است، و این مطلب که اساسا چه فرایندی در نفس اتفاق می افتد که یک پرسش شکل می گیرد و در نهایت، کنش پرسش گری چه نقشی در تطور و استکمال نفس دارد از جمله دغدغه های انسان شناسانه این نوشتار در باب حقیقت پرسش و پرسش گری است. به طور کلی در راستای تکامل نفس می توان دو نوع کارکرد «تمهیدی» و «اصیل» را برای پرسش گری برشمرد.بر اساس یک تحلیل پدیدارشناسانه در هر پرسشی لازم است نفس انسانی این مراحل طی کند: توجه و التفات نفسانی به یک موضوع، برخورداری از پیش دانسته های اجمالی و مبهم، تفکیک نمودن حیثیت ها و جهات گوناگون در یک موضوع، ناسازگاری میان پیش دانسته ها و پس دانسته های نفس، فاصله گرفتن نفس و ذهن از موضوع مورد پرسش، طهارت و شایستگی نفس برای تولید پرسش پاک، تحقق مبادی فعل اختیاری در آفرینش پرسش.این تحقیق در پرتو روش تحلیلی- عقلی به دنبال تبیین نقش و کارکرد «پرسش و پرسش گری» در تطورات نفس می باشد.
۴۱۶.

رورتی و «اضطراب دکارتی» ظرفیت انتقادی دیدگاه اجتماعی- سیاسی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رورتی پراگماتیسم اضطراب دکارتی نظرگاه چشم خدا نقد اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۱
طبق دیدگاه رورتی، هیچ مرجعی به نام حقیقت، برای سنجشِ ارزش های اجتماعی وجود ندارد؛ رویه های مستقر در جامعه مبتنی بر هیچ حقیقتی نیستند بلکه محصولِ پویای گفتگو، اجماع، و توافقِ آزادانه اعضای جامعه اند. امیدواری رورتی به اینکه می توان بدون توسل به حقیقت و صرفاً از طریق گفتگوی آزاد و گشوده، معیاری برای سنجش ارزش های اجتماعی فراهم ساخت، انتقادات بسیاری را برانگیخته است. محوری ترین بخش این انتقادات، مطابق با آنچه ریچارد برنشتاین «اضطراب دکارتی» می خواند، از این نگرانی حکایت دارد که اگر حقیقت وجود نداشته باشد، پس همه چیز مجاز خواهد بود. به عبارت دیگر، از نظر بسیاری از منتقدان، موضع رورتی در برابر حقیقت، و انکار بنیان های ثابتِ باور و تعهدات اجتماعی از سوی او، ناگزیر به این معناست که ما هیچ معیار قابل اتکایی برای به نقد کشیدن باورها و رویه های جاری جامعه در اختیار نخواهیم داشت. هر یک از آنها به طرق مختلف استدلال می کنند که دیدگاه رورتی جامعه را از ظرفیت انتقادی لازم برای ارزیابی ارزش های اجتماعی تهی می سازد. در این مقاله، با رویکردی تحلیلی، در چارچوب این خط انتقادی، دیدگاه رورتی را مورد بررسی قرار می دهیم. درصددیم نشان دهیم که این انتقادات بر اساس سوء برداشت و خوانشی نامنسجمِ از آرای او شکل گرفته اند؛ طبق نتیجه این پژوهش، پراگماتیسمِ سیاسیِ رورتی، نه تنها به معنای انکارِ امکانِ نقدپذیری رویه های جاریِ جامعه نیست، بلکه کوششی است مبتکرانه برای ارائه طرحی از سازه های انتقادیِ غیرحقیقت محور، که متناسب با اندیشه پست مدرن و برای رهایی آن از اضطراب دکارتی طراحی شده است.
۴۱۷.

تحلیل سعادت نهایی انسان و نسبت سعادت دنیا با آن ازدیدگاه ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت نهایی سعادت دنیا سعادت اِنسی سعادت عقلی سعادت ادنی سعادت قصوی عامری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۷
چیستی، بالاترین رتبه سعادت انسان و نسبت سعادت دنیا با آن، همواره مسأله ای مهم در فلسفه اسلامی بوده است. در قرن چهارم ابوالحسن عامری، فیلسوف مشائی، به طور گسترده درباره این مسأله بحث کرده است. وی باور دارد که سعادت انسان به دو گونه اِنسی و عقلی و در نگاهی دیگر، به دو گونه ادنی و قصوی دسته بندی می شود. سعادت انسی و ادنی، پدیدآمده از کمال بدنی، کمال قوای حیوانی، کمالات بیرون از نفس (مانند برخورداری از همسر نیک و....) و هدایت و راهبری قوه ناطقه عملی (نفس مرتابه) فراخور این کمالات و قوا هستند و به دلیل اشتمال بر کمالات بدنی و بیرونیِ مادی، در مدت عمر دنیا رخ داده و سعادت انسان دنیوی را _  از آن جهت که انسان دنیوی است _ تشکیل می دهند. سعادت عقلی و قصوی که معطوف به قوه ناطقه نظری است، سعادتی فراتر از انسی و ادنی بوده، بر سعادت نهایی انسان منطبق هستند. وی سعادت دنیا (انسی و ادنی) را به دلیل تفاوت موضوع، دارای ارتباط ضروری با سعادت نهایی نمی داند و تنها به دلایلی، بین آنها پیوندی وقوعی قائل است. اما وی در دیدگاه نهایی، سعادت نهایی انسان را با محوریت وحدت و قرب مرتبه به حق تعالی و تشبه وجودی به او توضیح می دهد و در پرتوی همین نظر، سعادت دنیا را هم اتحاد همه قوا برای حصول یک فضیلت واحد و عصاره بودنِ وجود انسان فراخور با عالم ماده تعریف می کند که نتیجه آن، حصول وحدت در قوای عملی و نظری انسان و اشتمال همه آنها بر فضیلتی به نام حکمت و ربانی شدن وجود انسان است. بنابراین، با یکی شدن موضوع سعادت دنیا و سعادت نهایی (حصول مقام وحدت و خداگونگی) بین این دو سعادت پیوندی ضروری، بلکه اتحاد برقرار خواهد بود؛ به گونه ای که سعادت دنیا رشح و نازله ای از سعادت نهایی و سعادت نهایی، شدت و عُلُوّ سعادت دنیا شمرده می شود.
۴۱۸.

پی جویی ریشه های تاریخی روایت ستایش مغان در اندیشۀ مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مغ ستایش مغان انجیل متی اندیشه مسیحی اپیفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۳
مغان که در ایران به عنوان کارگزار آیین های دینی، و پیشگویان و آموزگاران درباری، و در سرزمین های همجوار به سان اخترشناسانی خردمند نام دار بودند، در انجیل متی سفری را برای ستایش عیسای نوزاد آغاز می کنند. نوشتار حاضر تلاش دارد خاستگاه های این روایت را پی جویی و خوانشی مستند درباره دلایل اهمیت آن نزد مسیحیان پیشنهاد کند. پاره آغازین نسخه متی که پس از ویرانی اورشلیم خطاب به یهودیان و نومسیحیان تحت سیطره روم نوشته شده، زاده رنج این دوران است، و سعی در ترسیم یک خط مشی سیاسی و امیدبخشی به نودینان دارد. از این رو پس از رساندن نسب عیسی به شاهان بنی اسرائیل، از شهادت مغان شرق در بارگاه حاکم رومی برای اثبات حقانیت پادشاهی عیسی بر یهودیان بهره می جوید. بیشتر شارحان کتاب مقدس خاستگاه این مسافران را ایران دانسته اند؛ کشوری که یک بار یهودیان را از اسارت بابلی رهانیده بود، و در آن روزگار نیز به یهودیان و مسیحیان پناه می داد و هم آورد دشمن مشترک آنها بود. یادگار ستایش مغان در جشن اپیفانی، هنوز هم برای بسیاری از مسیحیان جهان همان کارکرد سیاسی نیرومندی را دارد که پدران کلیسا در سده های نخست از آن طلب می کردند: این دین آوازه اش را تا دوردست ها گسترده و پادشاهی پیامبرش از سوی داورانی خردمند برحق دانسته شده است.
۴۱۹.

معیار سنجش فیلم بر مبنای نظر مارتین هایدگر در رساله سرچشمه اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر سرچشمه اثر هنری معیار سنجش فیلم عباس کیارستمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
مطابق نظر هایدگر، اثر هنری، آشکارکننده حقیقت است. اما این آشکارگی نه در هر اثر هنری، بل در اثر هنری بزرگ! امکان پذیر است. اما کدام اثر است که امکانِ پذیرفتن عنوان اثر هنری بزرگ را دارد؟ هایدگر خود در رساله سرچشمه اثر هنری به برخی از این آثار اشاره کرده است. اما چگونه می توان معیاری را از رساله سرچشمه اثر هنری استخراج نمود و بر مبنای آن، دانست که آیا یک اثر، توان نزدیک شدن به آنچه هایدگر از اثر هنری مراد کرده است را دارد یا نه؟ آیا می توان معیار را در مورد واسطه هنری همچون سینما به کار بست؟ در این تحقیق تلاش گردید معیاری مهیا شود برای سنجش فیلم؛ شروط این معیار عبارتند از عدم بازنمایی، عدم انتزاع از هرروزگی و عدم تعلّق. در ادامه، به جهت آشکار شدن زوایای معیار، فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس کیارستمی به بحث گذاشته شد و شرایط معیار در مورد آن فیلم مورد سنجش قرار گرفت: این فیلم شرایط معیار را از سر می گذراند. بر این اساس می توان گفت که بر اساس اندیشه هایدگر می توان معیاری در مورد واسطه هنری همچون سینما، بدست آورد. این تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.
۴۲۰.

تبیین فلسفی دلالت تجربه های نزدیک مرگ بر تجرّد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های نزدیک مرگ تجرد نفس ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۲
هدف این مقاله تبیین دلالت «تجربه های نزدیک به مرگ» بر تجرّد نفس است. پس از تعریف تجربه های مذکور، تبیین مولفه های آن و پاسخ به اشکالات وارده، چنین استدلال شده است که این تجربه ها دلالت آشکاری بر تجرّد نفس (ذهن) دارند. ایدئولوژی هایی نظیر فیزیکالیسم، طبیعت گرایی و علم باوری که هیچ مبنایی علمی و فلسفی ندارند دلیل انکار تجربه های مذکور توسط طبیعت گرایان و انتساب آنها به توهم و تغییرات شیمیایی مغز است. اما داشتن ادراکاتی بسیار واضح هنگام ناهشیاری و یا مرگ بالینی که فرد فاقد ادراکات است چه توجیه علمی دارد؟! لذا اگر در تفسیر تجربه های مذکور پیش فرض ها و پیش داوری های ذهنی کنار گذاشته شود، به نظر می رسد پذیرش بعد مجردی برای انسان چندان مشکل نیست. همچنین تجربه های نزدیک مرگ چالشی جدی در باب نظریه های فیزیکالیستی در باب «آگاهی» است که در فلسفه ذهن باید جدی گرفته شود.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان