ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۲۰۰۱.

بررسی مواجهه اصل آنتروپیک و نظریه چندجهانی با براهین غایت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل آنتروپیک چندجهانی براهین غایت شناختی برهان تنظیم ظریف کیهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۴۰۹
اصل آنتروپیک بر آن است جهانی که یک ناظر بتواند آن را ببیند، باید سازگار با وجود آن ناظر باشد. این اصل گاه به عنوان تبیینی برای نظم موجود در جهان یا شرایط اولیه آن تلقی می شود و درنتیجه تبیین غایی در این باره را کنار می گذارد. گاه نیز با ضمیمه فرضیه چندجهانی، بدون اینکه ادعای تبیین نظم موجود در جهان را داشته باشد، به عنوان چالشی در مقابل تبیین غایی شمرده می شود. در این مقاله چهار راه دفاع از تبیین غایی در مقابل این نقدها ارائه می شود و نشان داده می شود که می توان بر پایه یکی از این امور از تبیین غایی دفاع کرد: نقد فرضیه چندجهانی و توجه به تبیین وجود نظم به جای درک نظم، برتربودن تبیین غایی نسبت به فرضیه چندجهانی در ملاک های سادگی و فراگیری تبیین، بیشتربودن احتمال تعلق یک جهان منظم به مجموعه جهان های تنظیم شده، نسبت به احتمال تعلق آن به مجموعه جهان های تصادفاً منظم و توجه به نظم حاکم بر مکانیزم تحقق جهان های بسیار. هر یک از این تقریرها از نظر عدم ابتنا بر پیش فرض کیهان شناختی خاص، از تقریر سابق آن برتر است.
۲۰۰۲.

نظریه های مختلف شیء و تاثیر آن ها در تبیین آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشیاء حساسیت درون فکنی سوبژکتیویته حوزه - خود - بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۷
در پدیدارشناسیِ هوسرل بیش از آنکه از جهتِ موضوعیّت داشتن در آگاهی به سوژه نگریسته شود، به آن به صورت یک اصلِ مسلّم یا شهود نگریسته شده، و این نکته مغفول مانده است که سوژه خودش به عنوانِ محتوای شناختِ ما چه جایگاهی دارد؛ آیا ما خود را صاحبِ سوژه می دانیم؟ یا خودمان را سوژه ای می دانیم که مقابل نهادِ ابژه است؟ این دو ایده هایی گمراه کننده اند! ما نه سوژه ایم و نه صاحب آن؛ ما یک عنصرِ میانِ مفاهیم را برگزیده ایم و بر آن نامِ سوژه نهاده ایم، این امری تصادفی نیست بلکه تنها جدا کردنِ یک «مجموعه ی ارجاع» از دیگر «ارجاع» ها است که ما آن را به درونِ خویش می کشیم؛ دال هایِ محض بی آنکه «چیزی» یا «حتی» مفهومی، مدلول آن ها باشند و به لحاظِ محتوا به تنهایی التفاتِ تهی اند، صرفِ حساسیتِ ما را به کار می اندازد بی آنکه چیزی ارائه کنند. در این مقاله ما جهت نگرش مان را تغییر می دهیم، یعنی از اولویت سوژه، به سوی عاملیت شیء در آگاهی به مثابه حوزه مالکیت، میان ما و دیگر اشیاء و یا دیگر اذهان تغییر جهت می دهیم.
۲۰۰۳.

تحلیل و بررسی سوالِ آیا کانت ایده آلیسم است؟ با تکیه بر آراء نیچه و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده آلیسم استعلایی ایده آلیسم تجربی ایده آلیسم جزمی فی نفسه اراده قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۲۰
وجه تمایز ایده آلیسم کانت با ایده آلیسم جزمی و مادی در نقد اول بطور کامل مشخص است. یک نوع ایده آلسیم دیگر که کانت به انکار آن میپردازد؛ ایده آلیسم اِشکالی (problematic)(صوری) است که علم انسان به جهان خارج را به واسطه ی همین تجربه درونی و مفاهیم می داند که آنهم نیازمند استدلال به شیوه تحلیلی است. کانت در مقابل این ایده آلیسم، بحثِ ایده آلیسم استعلایی را پیش می کشد، هر چند بطور کلی با ایده آلیسم صوری یا اِشکالی و روش آن موافقت کامل دارد. سوال اساسی در اینجاست که وجه تمایز انواع ایده آلیسم های مختلف در چه موردی است؟ و وجه برتری از آن کدام نوع است؟ و دلایل این برتری در چه جنبه های است؟ در این مقاله به جنبه های برتری ایده آلیسم استعلایی بر ایده آلیسم مطلق می پردازیم، در عین حال مشکلات جدیدی که دراین باب بوجود می آید را بیان نموده ایم؛ همچنین شوپنهاور و نیچه نقدهای برنده ای در بحثِ فی نفسه دارند که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است، بخصوص نیچه که معتقدست کانت یک نوع بازی در این مطلب انجام داده است. در تحلیل نهایی به نتیجه رسیدم که کانت علی رغم همه موضوعاتی که برای وجه تمایز خود با ایده آلسیم جزمی و اِشکالی ارائه می دهد؛ در باب اعتبار شناخت و تبین وجودات خاص خارجی با مشکلات جدی مواجه میشود.
۲۰۰۴.

طرح تبیینی در اتحاد نفس و بدن بر اساس رهیافت وجودی ملاصدرا (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چارچوب های مفهومی رهیافت وجودی عینیت نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۹۴
در این مقاله مسئله رابطه نفس و بدن را از رهگذر رهیافت وجودی صدرالمتألّهین بررسی می کنیم. صدرا در تبیین این رابطه گاه به یگانگی و گاه به دوگانگی حکم می کند؛ همچنین تبیین مشهور وی از منظری تحلیلی با چالش هایی روبروست. در تعلیل این دو مشکل می توان گفت فیلسوف برای افاده حقایق وجودی لازم است دخل و تصرف هایی در چارچوب های متعارف فلسفی صورت دهد اما هر کجا خود را به استلزامات منطقی این چهارچوب ها مقید کند، نتیجه ای غیر از پیامد رهیافت وجودی به دست خواهد آورد. در این نوشتار پس از توضیحی پیرامون رویکرد وجودی و مرور آراء فلاسفه در مسئله، تبیین مشهور صداریی را تقریر می کنیم. سپس با اشاره به چالش های تبیین مشهور، تبیینی دیگر بر اساس رهیافت وجودی ملاصدرا ارائه کرده و مبتنی بر آن به این چالش ها و توضیح پدیده های تعیین کننده در مسئله می پردازیم. همچنین نشان می دهیم تصرف هایی که او از افقی وجودی در چارچوب های متعارف صورت داده آنها را مهیّای ارائه معانی متعالی کرده و نشان می دهیم در صورت مواجهه مفهومی با عبارات مبین آنها، چه اشکالاتی پیش می آید.
۲۰۰۵.

نقد دیدگاه گسست توحیدی قرآن از منظر حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فلسفی صفات حکمت صدرایی مبنای قرآنی بساطت نفی ترکیب ذات نورمن گیسلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۴۹۲
نورمن گیسلر اعتقاد دارد که دلیل گذار خدای ادیان ابراهیمی از هیأت تثلیثی به بلندای احدیت و صمدیت در قرآن، نفوذ اندیشه فلوطینی در آن بوده و همین امر سبب پیدایش گسست و ناپیوستگی توحیدی میان کتاب مقدس و قرآن شده است. وی از یک سو اندیشه بساطت مطلق ذات الهی را اندیشه ای فلوطینی و وارداتی در قالب واژگان احد و الصمد به قرآن می داند و از سوی دیگر رابطه صفات و ذات را ناگزیر از وقوع کثرت و نفی بساطت مطلق پنداشته است. در این مقاله ابعاد انتقادهای گیسلر از منظر حکمت صدرایی بررسی و به جای ادعای وارد کردن یا تحمیل بساطت بر آیات قرآن بر استنباط بساطت ذات الهی از طریق تحلیل فلسفی صفات الهی، همچون غنای مطلق، کمال مطلق، عدم محدودیت و زوال ناپذیری ذات الهی، به نفی همه انواع ترکیب من جمله ترکیب صفات و ذات و اثبات بساطت ذات الهی تأکید شده است.
۲۰۰۶.

موضوع متافیزیک: نقد رویکرد نوکانتی ناتورپ با استناد به تفسیر هاملن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک ارسطو موضوع متافیزیک فلسفه اولی موجود بماهو موجود تفسیر نوکانتی ارسطو پارادوکس ناتورپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۳۸۷
ارسطو در متافیزیک در پی مطالعه دانشی است که از آن با نام های حکمت، علم به موجود بما هو موجود، فلسفه اولی، و الهیات یاد کرده است. رابطه عناوین مختلف دانش متافیزیک با یکدیگر، اول بار توسط پل ناتورپ به عنوان یک تناقض صورت بندی شد که در ادبیات ارسطوشناسی به تناقض ناتورپ شهرت یافته است؛ موضوع فلسفه اولی نمی تواند هم موجود بما هو موجود (موجود به نحو کلی) و هم موجود الهی (برترین موجود) باشد. هدف این نوشتار، بررسی بنیان نوکانتی تناقض ناتورپ و نیز ارائه تفسیر اکتاو هاملن از نظریه وجود ارسطو، به عنوان تفسیری است که می توان از آن برای سازش بین دو وجه ظاهرا متناقض متافیزیک ارسطو و در نتیجه یافتن پاسخی مناسب به این تناقض استفاده نمود. در واقع ما در پی آنیم که بدانیم چه پیش فرض هایی در پس تفسیر ناتورپ از متافیزیک ارسطو نهفته است؛ و بر این باوریم که تفسیر وجودشناختی هاملن از ارسطو به گونه ای است که می توان از آن در جهت ارائه راهکاری برای عدم مواجهه با تناقضاتی از این دست استمداد نمود.
۲۰۰۷.

خدای دین و خدای فلسفه؛ مغایرت یا این همانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدای فلسفه خدای دین عشق به خدا صفات ذاتی صفات فعلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
برخی فیلسوفان غربی و متألهان مسیحی اعتقاد دارند خدایی که در فلسفه اثبات می شود، مغایر با خدایی است که دین توصیفش می کند. برخی دیگر از اندیشمندان معتقدند خدای دین شایسته محبت و پرسش است، در حالی که خدای فلاسفه تنها یک واجب الوجود است که شوری در دل ها نمی افکند. مدعای دوگانگی خدای دین با خدای فلسفه از منظر قرآن و فلسفه اسلامی پذیرفتنی نیست؛ زیرا طبق قرآن، یکی از اوصاف منحصر در فرد الله تعالی، «شیء غیرمخلوق» است. واجب الوجود فلسفه تنها موجود بدون علت است. پس «شیء غیرمخلوق» وصف انحصاری الله قرآن و واجب فلسفه است. بنابراین مصداق الله و واجب الوجود یکی است. حقیقت مدعای دوم با تمرکز بر صفات ذاتی و فعلی خداوند است. اوصاف فعلی خداوند بیانگر روابط گوناگون خداوند با مخلوقات و انسان اند؛ اما صفات ذاتی چگونگی ذات الهی و کمالات او را توصیف می کنند. توجه به اوصاف فعلی خداوند و نقش او در هستی و زندگی انسان، شایستگی او برای محبت ورزی و پرستش را نشان می دهد؛ اما فیلسوفان فراتر از این معرفت عمومی، خداوند را به اوصاف کمالش می شناسند و این معرفت به کمال بی پایان و زبیایی کران ناپیدای خداوند عشقی عقلانی در دل می افکند.
۲۰۰۸.

پدیدارشناسی معنای زندگی در اندیشه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی حیث التفاتی بحران معنای زندگی هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۴۷۹
ادموند هوسرل، فیلسوف سرشناس معاصر، با تکیه بر حیث التفاتی آگاهی، روش نوین پدیدارشناسی استعلایی را در فلسفه غرب مطرح کرد. طبق این روش، بر خلاف تجربه باوران، حقیقت نه ریشه در تجربه های حسی از جهان فیزیکی دارد، نه از عناصر متافیزیکی برمی خیزد، بلکه امری است که پیشاروی آگاهی قرار گرفته و متعلَّق آن به حساب می آید. در این فرایند، جهان فیزیکی به تعلیق درمی آید و آنچه باقی می ماند آگاهی و تجربه التفاتی و ایدئال از ذات اشیاء است. از این رو، جهان آن گونه که بر آگاهی پدیدار می شود معیار حقیقت خواهد بود. از نظر او، تنها راه تبدیل شدن فلسفه به علمی متقن و به تبع آن رهایی از بحران جهان معاصر و دست یابی به عالم زندگیِ مطلوب به کارگیری روش پدیدارشناسی استعلایی است. هوسرل پرسش از معنای زندگی را به شکل مستقیم مورد بررسی قرار نداده، اما چشم انداز نوینی را برای عالم زندگی تصویر کرده است. طبق این نگرش نوین، که در پژوهش حاضر تحلیل خواهد شد، زندگی آن گونه که بر ما پدیدار شده و شهود بی واسطه از آن داریم، حقیقتی استعلایی است که بر بستر عقلانیت می تواند افق نوینی را برایمان بگشاید.
۲۰۰۹.

Coronavirus Crisis and Philosophizing(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Coronavirus philosophizing Existentialism Meaning of life Globalization

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۲۹۲
The mind prepares for questioning during fundamental transformation in the course of human life. The Coronavirus Crisis brought about a fundamental change in human life that had not happened in the world for decades. In order to deal philosophically with this crisis, new questions must be hunted down. In this paper, I enumerate some of these challenges. Some of emerging questions from those challenges is explained. It is shown that their analysis causes philosophical creativity and in the face of them we will find the success of philosophizing. Some of these challenges is discussed in the following field of philosophy: phenomenological questions about Corona, the new challenges in philosophy of science, political challenges, moral philosophy and norms in ethics, philosophy of religion, the growth of existentialistic attitudes to human beings, highlighting the issue of the meaning of life and the need for a philosophical answer, Corona Crisis and globalization.
۲۰۱۰.

German Idealism and the Origins of Pure Mathematics: Riemann, Dedekind, Cantor(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: pure mathematics German Idealism logicism formalism intuitionism Riemann Dedekind Cantor

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۱۶
When it comes to the relation of modern mathematics and philosophy, most people tend to think of the three major schools of thought—i.e. logicism, formalism, and intuitionism—that emerged as profound researches on the foundations and nature of mathematics in the beginning of the 20th century and have shaped the dominant discourse of an autonomous discipline of analytic philosophy, generally known under the rubric of “philosophy of mathematics” since then. What has been completely disregarded by these philosophical attitudes, these foundational researches which seek to provide pure mathematics with a philosophically plausible justification by founding it on firm logico-philosophical bases, is that the genuine self-foundation of pure mathematics had been done before, namely during the 19th century, when it was developing into an entirely new and independent discipline as a concomitant of the continuous dissociation of mathematics from the physical world. This self-foundation of the 19th-century pure mathematics, however, was more akin to the German-idealist interpretations of Kant’s transcendental philosophy, than the post-factum, retrospective 20th-century researches on the foundations of mathematics. This article aims to demonstrate this neglected historical fact via delving into the philosophical inclinations of the three major founders of the 19th-century pure mathematics, Riemann, Dedekind and Cantor. Consequently, pure mathematics, with respect to its idealist origins, proves to be a formalization and idealization of certain activities specific to a self-conscious transcendental subjectivity.
۲۰۱۱.

نقد و بررسی أدله نفی ماهیت از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت اصالت وجود اصالت ماهیت واجب ممکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۸۴۷
در این مقاله به نقد و بررسی دلایل عمده فیلسوفان مسلمان برای نفی ماهیت از واجب الوجود پرداخته می شود. ابتدا با تفکیک معانی سه گانه ماهیت و سه تفسیر مختلف از اصالت وجود، تلاش میشود تا تصویر روشنی از محلّ نزاع به دست دهیم. سپس مهم ترین أدله نفی ماهیت از واجب را ذکر کرده و نشان داده می شودکه اکثر این أدله یا مبتنی بر اصالت ماهیت بوده و یا مبتنی بر فهم خاصی از اصالت وجود هستند که قابل مناقشه می باشند. در نهایت نشان داده می شود که بنابر تفسیر صحیح از اصالت وجود، ماهیت تعین وجود است و وجود بدون تعین معنا ندارد؛ لذا هر وجودی دارای ماهیت است؛ چه محدود و چه نامحدود. با این حال چون وجود واجب نامحدود است، ماهیت او هم که به عین وجود او تحقق دارد، نامحدود خواهد بود. بر این اساس هیچ دلیل قاطعی برای نفی ماهیت از واجب الوجود وجود نداشته؛ بلکه برهان بر ماهیت داشتن واجب قائم است و واجب و ممکن به معنایی یکسان دارای ماهیت هستند؛ اگرچه مصداق ماهیت در آنها متفاوت است.
۲۰۱۲.

همه گیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همه گیری قرنطینه میاسما طاعون مراقبت فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۶۸۱
شیوع بیماری کووید 19 در اوایل سال 2020 که بسرعت به همه گیری جهانی تبدیل شد مناسبات گوناگون بشری را بشدت تغییر داد. بکارگیری تکنیک قرنطینه برای جلوگیری از شیوع این بیماری، مناقشات فراوانی را در حوزه های بهداشت عمومی و کنترل اجتماعی مطرح کرد. لازمه وقوف بر این تغییرات گسترده و مناقشات حاصل از آن، شناخت تاریخ همه گیری و تاثیرات آن در حوزه سلامت و بهداشت عمومی و تبعات آن در تغییر الگوی سیاسی و کنترل اجتماعی است. در این مقاله می کوشیم ابتدا بطور اجمال تاریخی از تطور مفهوم همه گیری از یونان تا قرون وسطی را بیان کنیم و نشان می دهیم که شیوه غالب برای کنترل همه گیری ها تکنیک جداسازی بود. سپس نشان می دهیم که چگونه در قرن چهاردهم با گسترش همه گیری طاعون و تاثیر آن بر کاهش جمعیت و به خطر افتادن بقای حکومت های اروپایی؛ تکنیک قرنطینه برای مهار و کنترل همه گیری ها ابداع شد. نهایتا در قرن هیجدهم و نوزدهم سلامت ، بهداشت عمومی، جمعیت و کنترل آن خود ابژه جدیدی برای پیدایش دانش های جدیدی همچون آمار و کنترل اجتماعی شدند. در واقع پزشکی شهری در قرن هیجدهم ادامه و توسعه نهاد پزشکی-سیاسی قرنطینه در اواخر قرون وسطی بود که متضمن مطالعه مکان هایی بود که پدیده های همه گیری را تکثیر می کردند وگسترش می دادند. به عبارت دیگر برنامه بهداشت عمومی به عنوان رژیمی از سلامت برای جمعیت مطرح شد که مستلزم دخالت ها و کنترل های پزشکی اقتدارگرا شد.
۲۰۱۳.

سرشت هرمنوتیکی پزشکی و استلزامات آن: مطالعه موردی همدلی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک پزشکی مواجهه ی بالینی امتزاج افق همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
در پزشکی مدرن، یافته های پاراکلینیک سهم عمده ای از فرآیند تشخیص و درمان را به خود اختصاص داده اند و تصمیم گیری پزشک تا حد بسیاری با کمک این یافته ها صورت می گیرد. گسترش این تکنولوژی ها نقش گفتگوی پزشک و بیمار که لازمه ی طبابت بالینی است را کمرنگ تر کرده است. این در حالی است که طبابت اساساً فرآیندی هرمنوتیکی بوده که نیازمند حصول فهم مشترکی بین پزشک و بیمار است که این فهم در بستر مواجهه ی بالینی روی می دهد و بنابراین یافته های پاراکلینیک به هیچ وجه جایگزین گفتگو با بیمار نخواهند بود؛ لذا اهمیت توجه به هرمنوتیک در پزشکی از این روی قابل درک است. مقاله ی حاضر ضمن ارائه ی توضیحی از هرمنوتیک گادامر، فرآیند حصول فهم را از منظر گادامر واکاوی کرده و کاربرد آن را در پزشکی طرح و مستدل می کند که خوانش هرمنوتیکی از طبابت، چنانکه مورد نظر گادامر است، توجه به مفهوم ارسطویی فرونسیس را طلب می کند. از آنجا که همدلی لازمه ی حصول فهم مشترک یا به تعبیر گادامر «امتزاج افق های فهم» است در ادامه بحث، به همدلی نظر کرده و در این راستا شماری از تعاریف متداول همدلی در پزشکی را بیان می کند. در نهایت با نقد رویکردهای رایج همدلی، فهم پدیدارشناسانه ای از همدلی با کمک تفاسیر لو آگوستا ارائه داده و همدلی را صرفاً ابزاری برای افزایش رضایت بیمار از پزشک نمی داند بلکه با تاکید بر امتزاج مفهومی هرمنوتیک و همدلی، آن را شرط مهم و اساسی جهت حصول فهم مشترک در فرآیند گفتگو بالینی می پندارد.
۲۰۱۴.

مساهمت بنیادی فیشته در زیبایی شناسی آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی داوری ذوقی آفرینش هنری روح حس زیبایی شناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۴۰۱
فیشته در زیبایی شناسی/فلسفۀ هنر آثاری به عظمت نقد قوۀ حکم کانت یا درسگفتارهایی دربارۀ زیبایی شناسی هگل پدید نیاورده است. درنتیجه، تا مدت ها عقیده بر این بود که او هیچ سهمی در زیبایی شناسی ایدئالیسم آلمانی نداشته است. با وجود این، آثار اندکی از او برجا مانده که در آن ها می توان مصالح لازم برای طرح و بسط یک فلسفۀ هنر نوآورانه و بدیع را تشخیص داد. در این مقاله، این رأی را مطرح می کنیم که فیشته در عرصۀ زیبایی شناسی دستِ کم دو اقدام اساسی انجام می دهد: (1) نخست اینکه با انتقال ثقل بحث از زیبایی شناسی دریافت به فلسفۀ آفرینش هنری، به تعبیری در حوزۀ زیبایی شناسی انقلابی کوپرنیکی صورت می دهد و لذا زیبایی شناسی ذوق را به فلسفۀ هنر مبتنی بر روح آفریننده مبدل می سازد. (2) شأن زیبایی شناسی (درحقیقت، حس زیبایی شناسانه) را به مرتبۀ «شرطِ امکانِ فلسفه» ارتقا می دهد.
۲۰۱۵.

Free Will versus Determinism - As Determined by Radical Conceptual Changes(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Categorial frameworks Complex systems determinism free will Historicist philosophy laws of nature

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
My objective in this article is to question whether the problem of free will can, within our current conceptual system, be framed coherently. It is already widely recognized that a mental faculty, the will, needed to initiate action, no longer fits with current thought. However, we can still ask whether human decisions and actions are determined by something other than the agent. So the important question is whether we still have a cogent concept of determinism . The two prevalent alternatives are a closed set of deterministic laws of nature, and a simple distillation of the principle of sufficient reason: all events must have a cause. I first provide examples showing that philosophical concepts come and go as categorial frameworks change. The modern concept of deterministic laws of nature was developed during the latter half of the modern period and is now being called seriously into question. G. W. Leibniz’s principle of sufficient reason could only be justified in theological terms, which most contemporary Western scholars reject. I end with an inadequate account of a dawning worldview based on complex adaptive systems theory, in which most human actions are best described in terms of non-necessitating propensities .
۲۰۱۶.

علت اعدادی و نقش آن در پیدایش امور مادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت اعدادی معد علت طبیعی طبیعت مادی امکان استعدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۵۹
علت اعدادی یا معد در فلسفۀ اسلامی به عنوان علت غیرحقیقی شناخته می شود که معلول هیچ وابستگی وجودی به آن ندارد، ولی زمینه ساز پیدایش معلول است. حقیقت و ویژگی های علت اعدادی کاملاً روشن نیست. فلاسفۀ اسلامی مباحث مجمل و پراکنده ای در مورد آن مطرح کرده اند؛ اما به طور منسجم و مفصل به آن نپرداخته اند. در این مقاله تلاش می شود با مراجعه به منابع اصیل فلسفۀ اسلامی ابعاد مختلف این موضوع در یک ساختار منسجم بیان و نقش معد در پیدایش امور مادی تبیین شود. طبق یافته های این پژوهش، معد بنا بر اصطلاح رایج، زمینه ساز پیدایش معلول است؛ به این صورت که ماده را برای دریافت صورت جدید آماده و استعداد صورت جدید را در آن ایجاد می کند. با اینکه علت اعدادی با علت حقیقی تفاوت هایی دارد، مانند اینکه معیت و سنخیت علی- معلولی در آن ضرورت ندارد، اما فرآیند اعداد برای حدوث هر امر طبیعی ضرورت دارد. بدون اعداد معد، هیچ شئ مادی برای تبدیل به شئ جدید ترجیحی ندارد و ایجاد بدون اعداد در عالم ماده مستلزم ترجیح بلامرجح است. با عنایت به اینکه حقیقت اعداد همان تحریک ماده برای برای نزدیک شدن به امکان استعدادی است، هر معدی ضرورتاً صرفاً مادی یا نفسی است که با ماده در ارتباط است.
۲۰۱۷.

معرفت دوگانه از ترابط علم کلام با سایر علوم (با تأکید بر علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه مضاف فلسفه علم کلام علم کلام علوم انسانی علوم تجربی رابطه مبنایی رابطه دیالوگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶ تعداد دانلود : ۲۸۹
از مهم ترین مسائل فلسفه علم کلام -که معرفت درجه دو از دانش کلام را ارائه می کند- واکاوی «نسبت و تأثیر و تأثر دانش کلام اسلامی با سایر علوم و رشته های علمی خصوصا علوم انسانی» است. نوشتار حاضر تلاش کرده است دو گونه از این معرفت را در اختیار پژوهشگران قرار دهد؛ از سویی به انواع روابط بپردازد و از سوی دیگر این حوزه معرفتی را با نگاهی متاخر از نگاه پیشین مورد واکاوی قرار دهد. در محور اول ضمن تصویر دو نقش تعارضی و تعاضدی، سه نوع رابطۀ تعاضدی کلان  (روشی، گزاره ای و مبدائی) بر اساس مؤلفه ها و عناصر علم ارائه شد که در درون خود گونه هایی از روابط را جای داده اند که اقسام سه گانۀ رابطه زیر از این دست می باشد: الف) تولیدی و مصرفی؛ ب) دیالوگی؛ ج) انسجامی، تصحیحی و تعمیقی در ترابط گزاره ای. در محور دوم با امعان نظر در این حوزه معرفتی، اموری مانند اهمیت و ضرورت پژوهش، پرسش های اصلی و فرعی،  قلمرو، پیشینه و جایگاه و درنهایت ساختار منطقی در راستای انجام طرح های پژوهشی ارائه شد و تأسیس رشته ای با عنوان «فلسفه علم کلام» پیشنهاد گردید.
۲۰۱۸.

خوانشی بر مقایسه نسبت واحد و کثیر با تکیه بر مفهوم واحد و احد در نظام فکری افلوطین و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: افلوطین علامه طباطبایی احد بسیط کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۷۸۸
واحد و کثیر دو مفهوم مهم و اساسی در تفکر الهیاتی به شمار می آیند که  تبیین ارتباط و نسبت میان آنها همواره یکی از دغدغه های اساسی متفکران این حوزه بوده است و هر متفکری مبتنی بر نظام فکری خویش به آن پرداخته است. افلوطین به عنوان یک متفکر الهیاتی متأثر از نظام فکری افلاطون مفهوم واحد را به عنوان مفهومی مافوق وجود، توصیف ناپذیر، درک ناشدنی، بسیط و وحدت محض طرح می کند که به واسطه کمال و تعالی مافوق خویش به نحو ضروری از طریق فیضان، آفرینش را ایجاد نموده است. وی این گونه، تلاش داشته در عین حفظ استقلال واحد، نسبت کثرات به آن را نیز توجیه کند. علامه طباطبایی که نه تنها با تکیه بر نظام فکری متعالیه، بلکه به واسطه بینش عمیقی که در نتیجه سال ها هم نشینی با قرآن به آن دست یافته است، با طرح مفهوم احد به عنوان اصلی ترین مفهوم در نظام توحیدی، وحدت خداوند را  وحدت حقه می داند. ایشان البته با طرح مفهوم تجلی و ظهور، نسبت احد با کثرات را نیز تبیین نموده است. نگارندگان جستار پیش رو می کوشند در عین بررسی اوصاف و ویژگی های احد و دلایل اثبات آن در نظام فکری افلوطین و علامه طباطبایی، چگونگی حل مسأله ربط واحد و کثیر با توجه به احد و اوصاف احد نزد این دو متفکر را مقایسه و تطبیق نمایند.
۲۰۱۹.

نقد قاعده الواحد با تکیه بر آراء ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا قاعده الواحد صدور وحدت کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۳۳۲
قاعده الواحد یکی از قواعدی است که از دیرباز موردتوجه فلاسفه بوده به نحوی که می توان اشاراتی از مفادّ این قاعده را در آثار فلوطین یافت، ولی به نظر می رسد ابن سینا نخستین فردی است که در صدد اثبات منطقی قاعده الواحد برآمده است. اگرچه به نظر می رسد، نظریات او در آثار مختلفش برای توجیه صدور کثرت از وحدت، دچار اختلافاتی است، در مجموع وی را می توان جزء مدافعین این قاعده با مفادّی که مورد نظر فلاسفه است، برشمرد. هدف نگارندگان جستار پیش رو آن است که با مراجعه به آثار ابن سینا، ضمن استخراج موارد اختلاف در بیان او درباره صدور کثیر از واحد، به نقد ادله ای که در تأیید قاعده الواحد اقامه نموده، بپردازیم. هرچند تا به حال نقدهایی بر آراء ابن سینا (درباره این موضوع) نگاشته شده و عده ای نیز درصدد پاسخ برآمده اند، ما در این مقاله با تحلیل و بررسی خودِ کلام ابن سینا به مواردی دست یافته ایم که بیشتر آنها جزء موارد مطرح شده از جانب ناقدان نبوده و ازاین رو تحلیلی جدید به حساب می آید. از جمله می توان گفت اولاً اثبات قاعده الواحد به لحاظ منطقی موجبِ دور است و ثانیاً دیگر مبانی پذیرفته شده از جانب ابن سینا، نشان می دهد صدور کثیر از واحد بسیط امکان پذیر است و موجب ترکّب در ذات، نخواهد شد.
۲۰۲۰.

اصطلاح شناسی ابداع در نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابداع صفات خدا المیزان طباطبایی اصطلاح شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۲۴۸
ابداع به عنوان یکی از صفات فعلیه خداوند همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و شخصیت های برجسته ای چون کندی، فارابی، ماتریدی، صدوق، ابن سینا، طبرسی، سهروردی و غیره بحث های مختلفی را درباره آن مطرح کرده اند. برخی به تعریف حداقلی از ابداع بسنده کرده و شماری، تعریف حداکثری ابداع را ضروری می دانند. در این میان علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته تفسیری، فلسفی و کلامی عصر حاضر، به مناسبت کاربرد کلمه بدیع و برخی مشتقات بدع، به بحث در مورد ابداع نیز می پردازد. ایشان ابداع را از صفات فعلیه خداوند می داند. علامه بدیع را به معنای مبدِع درنظر گرفته و این همانی مبدِع، فاطر و خالق را برنمی تابد. در نگاه ایشان، ابداع، ایجاد بدون نمونه، بدون زمان، بدون تقلید، بدون علل و بدون مثل است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و هدف نهایی آن زدودن اختلافات لفظی در تعریف ابداع و تقریب نظریات در این حوزه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان