ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۹۶۱.

تأثیر برنامه درسی فلسفه برای کودکان بر رشد خلاقیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت مولفه های خلاقیت برنامه درسی فلسفه برای کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۴۶۵
هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر اجرای برنامه درسی فلسفه برای کودکان بر رشد خلاقیت دانش آموزان بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی منطقه نوزده آموزش و پرورش شهر تهران بودند که از بین آنها 56 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش با برنامه درسی فلسفه برای کودکان طی 16 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود، ابزار اندازه گیری خلاقیت در دو نوبت قبل و بعد از ارائه برنامه درسی فلسفه برای کودکان اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر حاکی از تأثیر مطلوب مداخله پژوهش بر خلاقیت و خرده مقیاس های آن داشت. به عبارتی یافته های پژوهش حاضر مبین آن است که برنامه درسی فلسفه برای کودکان میزان خلاقیت فراگیران و مولفه های آن یعنی انعطاف پذیری، ابتکار، بسط، سیالی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه را افزایش داده است.
۱۹۶۲.

Divine and Conventional Frankfurt Examples(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: blameworthiness determinism divine Frankfurt example foreknowledge obligation praiseworthiness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۲۲
The principle of alternate possibilities ( PAP ) says that you are morally praiseworthy or blameworthy for something you do only if you could have done otherwise. Frankfurt examples are putative counterexamples to PAP. These examples feature a failsafe mechanism that ensures that some agent cannot refrain from doing what she does without intervening in how she conducts herself, thereby supposedly sustaining the upshot that she is responsible for her behavior despite not being able to do otherwise. I introduce a Frankfurt example in which the agent who could not have done otherwise is God. Paying attention to the freedom requirements of moral obligation, the example is commissioned, first, to assess whether various states of affairs that are unavoidable for God can be obligatory for God and for which God can be praiseworthy. The example is, next, used to unearth problems with conventional Frankfurt examples that feature human agents. I argue that conceptual connections between responsibility and obligation cast suspicion on these examples. Pertinent lessons that the divine Frankfurt example helps to reveal motivate the view that divine foreknowledge and determinism, assuming that both preclude freedom to do otherwise, may well imperil obligation and responsibility.
۱۹۶۳.

چگونگی مواجهه هایدگر با هنر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر زیبا شناسی (استتیک) هنر بزرگ هنر مدرن سکنیگزیدن ریلکه سزان کله هولدرلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۳۱۳
محور تحلیل های هایدگر از هنر در کتاب سرآغاز اثر هنری، هنر بزرگ است که شأنی غیراستتیکی دارد و محل رخداد حقیقت وجود است. در این کتاب، هنر مدرن نمایان گر غلبه تلقی استتیکی از هنر و دارای شأنی نیست انگارانه به حساب می آید که درنهایت، به مرگ هنر بزرگ منجر می شود.دیدگاه هایدگر پس از آشنایی با آثار برخی از هنرمندان مدرن، به ویژه نقاشی های سزان و کله و نیز شعر ریلکه و همچنین تحت تأثیر اشعار هولدرلین، تغییر کرد و موجب شد او از منظری نو به هنر مدرن بنگرد و آن را تحلیل کند. درنهایت، هایدگر به این نتیجه می رسد که برخی از آثار هنری مدرن این قابلیت را دارد که بتواند امکان سکنی گزیدن آدمی را در قرب وجود فراهم کند و برای بی خانمانی انسان معاصر چاره ای بجوید؛ پس می توان برخی از این آثار را در زمره هنر بزرگ به حساب آورد.مقاله حاضر بر آن است که چگونگی مواجهه هایدگر را با آثار برخی از هنرمندان مدرن چون ریلکه، سزان و کله بررسی کند و پیامدهای ناشی از این مواجهه را در تغییر نگاه وی به هنر در دوران مدرن، آشکار سازد و نشان دهد این چرخش در اندیشه هایدگر موجب شد وی بپذیرد که هنر مدرن نیز قابلیت و توان ایفای نقش و کارکرد هنر بزرگ را در آشکارگی حقیقت دارد.
۱۹۶۴.

اصطلاح شناسی ابداع در نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابداع صفات خدا المیزان طباطبایی اصطلاح شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۲۲۷
ابداع به عنوان یکی از صفات فعلیه خداوند همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و شخصیت های برجسته ای چون کندی، فارابی، ماتریدی، صدوق، ابن سینا، طبرسی، سهروردی و غیره بحث های مختلفی را درباره آن مطرح کرده اند. برخی به تعریف حداقلی از ابداع بسنده کرده و شماری، تعریف حداکثری ابداع را ضروری می دانند. در این میان علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته تفسیری، فلسفی و کلامی عصر حاضر، به مناسبت کاربرد کلمه بدیع و برخی مشتقات بدع، به بحث در مورد ابداع نیز می پردازد. ایشان ابداع را از صفات فعلیه خداوند می داند. علامه بدیع را به معنای مبدِع درنظر گرفته و این همانی مبدِع، فاطر و خالق را برنمی تابد. در نگاه ایشان، ابداع، ایجاد بدون نمونه، بدون زمان، بدون تقلید، بدون علل و بدون مثل است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و هدف نهایی آن زدودن اختلافات لفظی در تعریف ابداع و تقریب نظریات در این حوزه است.
۱۹۶۵.

درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت به مثابه دستاورد نگرش دوگانه انگار آئودی در معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درون گروی برون گروی دسترسی توجیه معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۲۹۰
از حدود نیم قرن پیش، دوگانگی درون گروی و برون گروی در خصوص توجیه و معرفت بحثی چالش برانگیز بوده و گرایش به یکی از آن دو، به مثابه مشخِّصه ی دیدگاه معرفتی معرفت شناسان معاصر تلقی می شده است. درون گروی، مبتنی بر ضرورت درونی بودن همه ی عوامل توجیه و معرفت، و برون گروی در نقطه ی مقابل و مبتنی بر سلب ضرورت یادشده است. رابرت آئودی، در خصوص توجیه و معرفت نظریه ای ترکیبی دارد؛ «درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت». پرسش محوری این نوشتار این است که از دیدگاه آئودی دیدگاه ترکیبی در مورد توجیه و معرفت چگونه ممکن است، منشأ آن چیست و چگونه متمایز می شود؟ آئودی مانند گتیه تعریف سه جزئی معرفت را قابل انتقاد می داند، از تفاوت شالوده توجیه و معرفت سخن می گوید و معرفت را به خاطر وابستگی به صدق مانند توجیه دسترس پذیر نمی داند. ترکیبی بودن نظریه و تفصیل آن در خصوص توجیه و معرفت، مبتنی بر دیدگاه دوگانه انگار او به موضوع معرفت شناسی و اعتقاد او به تفاوت در قابلیت دسترسی به دو موضوع موازی معرفت شناسی یعنی توجیه و معرفت است؛ او توجیه را درونی و معرفت را بیرونی می داند. نظریه آئودی تنها نظریه تفصیلی و ترکیبی مشهور در باب ماهیت توجیه و معرفت است.
۱۹۶۶.

جامعه اخلاقی؛ از شعار تا واقعیت

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۶۵
آرمان شهر، افقی است که از رنج ها و آلام انسان می کاهد و بر شادی و فرحش می افزاید. اما مسیر حرکت انسان ها در طول تاریخ به گونه ای بوده است که به سادگی نمی توانند به این آرزوی دیرینه، لباس تحقق بخشند. جامعه اخلاقی، همان جامعه ای است که علاوه بر رعایت اصول و قواعد زیست بشری، با ذات تکامل جوی بشری هم هم خوان و همراه هست. جامعه اخلاقی انسان ها را همان گونه که هستند و در قامت واقعیت ها می شناسد و نیازهای آنان را مبتنی بر عقل، علم و شناخت دقیق انسان پاسخ می دهد. جامعه اخلاقی فرصتی است که حرمت انسان بودن را پاس می دارد و شرافت انسانی را شکوفا می سازد. در چنین جامعه ای نه تنها علیه جهان هستی و عصیان علیه مواهب آن، تحریمی صورت نمی گیرد که بسترهای لازم برای بهره مندی عزت مدار از آن ها را نیز تدارک می بیند. جامعه ای را که از مفاهیم اساسی چون آزادی، عدالت، دموکراسی، حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت، رفاه، امنیت، آرامش و... گریزان باشد، نمی توانیم اخلاقی بدانیم. زیست متعالی انسان ها، نیازمند رعایت قوانین و اصول واقعی است؛ بنا بر این شناخت، مگر می شود جامعه ای اخلاقی شود، اما آزادی در آن جامعه به قهقرا رفته باشد، عدالت و مخصوصا عدالت اجتماعی رخت بربسته باشد، افراد جامعه از حضور و مشارکت و ایفای نقش خود سر باز زنند یا واهمه داشته باشند، سیاست منجلاب اخلاق شده باشد، حقوق افراد پایمال شود، محیط زیست رو به نابودی رفته باشد، آرمان ها بی رنگ و سجایای اخلاقی مذموم شده باشند؟ مدیریت جامعه جای شعارهای رنگارنگ و فریبنده نیست. زندگی جمعی، همانند سایر عناصر این جهان هستی تابع علت ها و عوامل است و کار علم پی بردن و تحلیل این عوامل است.
۱۹۶۷.

بررسی انتقادی دلایل الهیاتی نادرستی تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غذاهای اصلاح شده ژنتیکی بازی در نقش خدا عبور از مرزهای گونه نقض ارزش ذاتی گیاهان و حیوانات تغییر در خلقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۰
جمعیت جهان به صورت چشمگیر و روزافزونی در حال افزایش است و مردم با مشکلات و معضلات مهمی چون گرسنگی و سوءتغذیه شدید روبرو هستند. به ادعای برخی، تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی می تواند راه حل مناسبی برای تأمین غذای سالم و کافی و در نتیجه، حل گرسنگی جهانی باشد. تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی با مخالفت های بسیاری نیز روبرو شده است. گروهی از مخالفان، با ارائه دلایل الهیاتی، تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی را به خودی خود و بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن، غیراخلاقی و ناپسند می دانند. این مقاله در صدد  بررسی و نقد مهم ترین دلایل الهیاتی مخالفت با تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی مانند بازی در نقش خدا، عبور از مرزهای گونه، نقض ارزش ذاتی گیاهان و حیوانات و تغییر در خلقت است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این دلایل از اتقان کافی برخوردار نیستند و نمی توانند غیراخلاقی بودن تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی را اثبات کنند، البته لازمه این مطلب، اخلاقی بودن چنین کاری نیست.
۱۹۶۸.

تأمّلات نقّادانه در تقسیمات صفات الهی به «ثبوتی -سلبی» و «ذاتی -فعلی» و ارائه ی طرح تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقسیمات صفات الهی ثبوت و سلب شیخ کلینی تمایز صفات ذاتی از صفات فعلی هاشم حسینی تهرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۲۸
از میان تقسیمات متنوّع اوصاف الهی، دو تقسیم ثنائی «ثبوتی سلبی» و «ذاتی فعلی» در آثار اندیشمندان امامیه، تبلور بیشتری داشته است. نگاه  اوّل که ریشه در آثار اهل سنّت دارد، بر یک تحلیل ساده ی عقلی مبتنی است. این تقسیم از حیث مصداق یابی واجد ابهاماتی است؛ از جمله تعداد و مصادیق هر دسته از صفات، ارجاع یکی از اقسام به دیگری و تسرّی آن از ذات به افعال الهی. امَا تقسیم «ذاتی فعلی» بنابر منابع موجود، توسّط محدّثان امامیه طرح شده، هم ایشان در تبیین ملاک تمایز و مصادیق آن کوشیده اند. تقسیم اخیر جامع صفات وجودی خداوند است و ظاهراً تنها نقطه ضعف آن، عدم شمول بر صفات تنزیهی ایزد یکتا است. بنابراین به نظر می رسد، تلفیق دو تقسیم پیشین، رافع مجموع ایرادات یادشده باشد؛ چنان که علّامه حسینی تهرانی، اوصاف الهی را به چهار دسته ی «ثبوتیِ ذاتی»، «ثبوتیِ فعلی»، «سلبیِ ذاتی» و «سلبیِ فعلی» تقسیم کرده است.
۱۹۶۹.

رویکرد زیستی-تکاملی در مواجهه با ادیان: بررسی دیدگاه دیوید ویلسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویلسون نظریه تکامل تکامل فرهنگی کارکردگرایی سیستم های متحدکننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۳۳۳
یکی از صفات مهم و متمایزکننده انسان نسبت به پستان داران نخستین، به لحاظ زیستی-تکاملی، فرهنگ است که نهادهای سیاسی و اجتماعی، سنت های دینی و اخلاقی را در بر می گیرد. بنا بر مطالعات زیستی-ژنتیکی، ادیان به عنوان یک فرهنگ جهان شمول از میزان ارث پذیری بالایی برخوردارند، به طوری که خصیصهٔ دین داری از نسل میان سال به نسل جوان تر به ارث می رسد. دیوید ویلسون زیست شناس آمریکایی، دین را یک «تطابق چندسطحی» و محصول تکامل فرهنگی می داند که در جهت مشارکت و ایجاد همبستگی بین گروه ها شکل گرفته و آنچه باعث بقای ادیان در طول تاریخ و تنوع و تکثر آن در فرهنگ های مختلف بوده کارکرد تکاملی آنها در جهت همبستگی گروه های دینی بر مبنای واقع گرایی عملی است. در نظر ویلسون، بحث از واقع نمایی حقیقی و صدق گزاره های دینی هیچ وجهی ندارد و آنچه اهمیت دارد تنها جنبهٔ مفید بودن گزاره هاست. این نوع تبیین از علل پدید آمدن و بقای ادیان در طول تاریخ بشری به لحاظ معرفت شناختی چالش های فراوانی را پدید می آورد که به خصوص در ادیان گزاره محور و منتسب به وحی الهی قابل توجه است. در این نوشتار آرای ویلسون به تفصیل بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و بحث خواهد شد که شکل گیری معرفت دینی در یک دین دار باورمند تنها با نگاه کارکردگرایانه منفعت محور و با تکیه بر تبیین های تکاملی قابل تبیین نیست و نباید از نقش سایر مؤلفه های معرفتی-دینی، عقلی و احساسی غفلت کرد.
۱۹۷۰.

نقد و بررسی دیدگاه امام محمد غزالی در باب نسبت اختیار و ضرورت علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار مسئولیت قاعده ضرورت علی و معلولی غزالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱ تعداد دانلود : ۲۷۵
رابطه اختیار با قاعده فلسفی «جبر علّی و معلولی» از مسائلی است که محل نزاع میان اندیشمندان اسلامی، از حکما و متکلمان و اصولیان بوده است. مشهور حکمای اسلامی اختیار را در تعارض با این قانون عقلی و ضروری نمی دانند ولی برخی متکلمان از جمله غزالی آن را منافی با اختیار دانسته اند. لذا محور این پژوهش آن است که با مطالعه و تحقیق در آثار متفکر برجسته جهان اسلام و متکلم بزرگ اشعری (غزالی) اندیشه کلامی وی را در باب نسبت اختیار و ضرورت علّی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. با توجه به موضوع، این مقاله از حیث جمع آوری مطالب کتابخانه ای، و از حیث روش، توصیفی – تحلیلی و از منظر هدف، بنیادی است. در این نوشتار سعی شده است پس از تبیین مفاهیم اختیار، ضرورت علّی و اراده، انگیزه های اساسی نفی علیت در نظام فکری غزالی بررسی شود. در مجموع معلوم می شود که تفکر اشعری گری بر کل نظریات غزالی سایه افکنده است و سبب جهت گیری گوناگون وی در تمام مسائل از جمله اختیار و اراده شده است. از دیدگاه غزالی اعتقاد به قاعده ضرورت علّی و معلولی مستلزم محدود بودن قدرت الهی و سلب اختیار انسان و فاعل مختار و مجبور بودن خداوند در اعمالش می شود. از این رو در پاسخ به سوال اصلی تحقیق یعنی آیا از دیدگاه امام محمد غزالی میان اعتقاد به ضرورت علّی و معلولی و اختیار فاعل مختار می توان جمع کرد یا نه؟ می توان گفت که در اندیشه غزالی اختیار با ضرورت علّی جمع پذیر نیست.
۱۹۷۱.

جهان شناسی رمزی در داستان های عرفانی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی رمز رمزگشایی جهان شناسی اشراقی قصه های رمزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
رسائل رمزی شیخ اشراق حتی امروز هم می توانند بسیار برای ما راه گشا و پرکاربرد باشند. به این معنا که می توانند انسان و زمانه را بسازند و سمت و سوی جهان را به ما نشان دهند، چرا که شیخ در این داستان ها به صورت مرتب در پی نمایش مراتب عالم و جایگاه انسان در این مراتب و اثبات این مطلب است که نفس انسانی، نور مجردی بوده که در شرق هستی ریشه داشته است، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته، از عالم قدسی به ظلمتکده ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است و آنگاه به سعادت می رسد که به منزلگاه اصلی خویش بازگردد. به همین سبب، وی برای شناساندن هر چه بیشتر جایگاه اصلی نفس ناطقه انسانی در این داستان های رمزی، مراتب چهارگانه عالم را بر مبنای مسئله قهر و محبت میان انوار در قالب رمز و به صورت مفصل تنظیم نموده است که عبارتند از: عالم انوار قاهره (عقول)، عالم انوار مدبره (نفوس)، عالم اجسام و برازخ و عالم مثال. از میان این عوالم، شیخ اشراق بر عالم مثال یا خیال منفصل تاکید فراوان داشته است؛ عالمی که در واقع صحنه داستان سرایی رمزی اوست.
۱۹۷۲.

نقد و بررسی ابعاد انسان شناختی دعا از دیدگاه وینسنت برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برومر انسان ایمان عشق اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۶ تعداد دانلود : ۳۸۰
این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر وینسنت برومر است. انسان مستقل یکی از مؤلفه های اصلی دعا از نظر برومر است. اگرچه ایشان مباحث انسان شناختی دعا را از سایر مباحث متمایز نکرده است، با توجه به پیش فرض ها و مبانی معرفتی ایشان نسبت به انسان می توان گفت؛ ایمان، عشق، اختیار حداکثری انسان، آزادی و فردیت اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر برومر هستند. ایشان در تبیین این مسائل انسان شناختی دعا متأثر از اگزیستانسیالیسم و الهیات گشوده است. از نظر برومر ایمان شرط لازم و مقدم دعا و ذاتی رابطه انسان با خداوند است. ایشان با رویکرد اعتدالی به مسأله ایمان، هر سه عنصر معرفت، عمل و عشق را در حقیقت ایمان مؤثر می داند. در نگرش او غایت ایمان و دعا عشق به خداوند است. برومر در پرتو اعتقاد به اختیار حداکثری انسان و فردیت او، دعا را رابطه بیناشخصی انسان با خداوند تفسیر می نماید.
۱۹۷۳.

تحلیل میدان معنایی همنشینی «تقوا» و «ایمان» در ساختار معنایی قرآن با تأکید بر روش ایزوتسو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی میدان معنایی ایمان تقوا همنشینی ایزوتسو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۷ تعداد دانلود : ۷۳۷
با مراجعه به قرآن کریم این نکته کشف می شود که تقوا از جمله اموری است که در زندگی انسان ریشه دوانده است؛ لذا در جهان بینی قرآن کریم تقوا از جایگاه ویژه ای برخوردار است. تقوا از اموری است که با بسیاری از مؤلفه های دینی ارتباط دارد. از جمله مواردی که در قرآن کریم ارتباطی عمیق با تقوا دارد، ایمان است؛ لذا هم آیی تقوا و ایمان و بررسی ارتباط آن دو با هم که چه میدان معنایی را ترتیب می دهند، ضروری می باشد؛ چراکه فهم میدان معنایی تشکیل شده در فهم صحیح از این دو مؤلفه تأثیرگذار است. در این نگاشته بر آن ایم با روش معناشناسی ایزوتسو که یکی از روش های موجود در معناشناسی می باشد، میدان معنایی از همنشینی تقوا و ایمان را کشف و این ارتباط عمیق را اثبات کنیم. در این پژوهه به این نکته دست می یابیم که ایمان در نسبت همنشینی با تقوا سه ساحت زمینه، مکمل و نتیجه ای دارد؛ یعنی انسان متقی در تمام مراحل سیر خود از ایمان بهره جسته و از آنجایی که ارتباطی دو سویه بین تقوا و ایمان قرار دارد، با ازدیاد ایمان، تقوا نیز افزایش می یابد. می توان بیان داشت مرتبه تقوا فوق مرتبه ایمان می باشد. تقوا فضیلتی است ورای ایمان و هر مؤمنی متقی نیست؛ لکن هر شخص متقی باایمان است.
۱۹۷۴.

کیهان شناسی قوشچی؛ نجات پدیدارها به جای نظریه پردازی در مورد حرکات اجرام آسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوشچی مدل های جایگزین فلک بساطت افلاک نجات پدیدارها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۳۷۲
ستاره شناسان در دوره های متأخر نجوم اسلامی بیشتر تحت تأثیر فلسفه طبیعی ابن سینا قرار داشند. بنابراین بر روی استفاده از مبانی فلسفه طبیعی در تئوری های نجومی متمرکز شدند و همین موضوع باعث نقد به مسأله معدل المسیر بطلمیوس و ابداع مدل های جایگزین شد. ریشه ابداع این مدل ها را باید در علاقه مسلمانان به قائل شدن طبیعت مادی برای افلاک و در نتیجه جست وجوی علل پدیده ها در مبانی فلسفی دید. این درحالی است که بطلمیوس از مدل های خود تنها برای تبیین جهان بهره می برد و ظاهراَ حداقل در مجسطی به دنبال یافتن علل حرکات نبود. اعتقادات فلسفی ستاره شناسان درخصوص حرکت افلاک را در مباحث دیگری چون جنس افلاک، بساطت آنها و نوع حرکات آنها می توان ملاحظه کرد که همگی ریشه درتلاش برای یافتن علل حرکات سیارات و افلاک دارد. علاءالدین علی قوشچی دانشمندی است که در انتهای دوره درخشش نجوم اسلامی سعی در نوعی بازگشت به تبیین پدیدارها به جای جست وجو در علل مبتنی بر فلسفه طبیعی دارد. دلیل این موضوع را باید در بی اعتمادی به مبانی فلسفی دانست که خود ریشه در تجربیات و نگرش های خاص قوشچی دارد که در این مقاله به آنها پرداخته خواهد شد.
۱۹۷۵.

خوانش آیزیا برلین و دیوید وست در باب مبانی هستی شناختی آزادی مثبت در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی مثبت اسپینوزا اقتدارگرایی برلین عقل گرایی وست هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۳۳۳
آیزیا برلین و دیوید وست از جمله فیلسوفان سیاسی هستند که به تحلیل مفهوم آزادی مثبت در اندیشه اسپینوزا پرداخته اند. آن ها در تلاش برای تبیین معنای آزادی مثبت در اندیشه اسپینوزا تفاسیر و بینش های متفاوتی را اتخاذ کرده اند و به نتایج متفاوتی هم رسیده اند. برلین در مقاله دو مفهوم از آزادی، رساله الهی سیاسی اسپینوزا را منشأ دفاع از اصالت اقتدار و نادیده گرفتن آزادی های فردی قلمداد می کند. در حالی که وست با نگرشی جامع تر به دفاع از اندیشه سیاسی اسپینوزا برخاسته است، و با تحلیل وسیع تری از ابعاد مفهوم آزادی مثبت (هستی شناختی، اخلاقی و سیاسی) در اندیشه اسپینوزا معتقد است که لزوماً آزادی مثبت به اقتدارگرایی مستبدانه ای منجر نمی شود که برلین عموماً آن را به نظریه های سیاسی عقل گرایانی چون افلاطون، فیشته و هگل نسبت می دهد. پرسش های راهبر ما در این مقاله عبارتند از: خوانش اسپینوزا از آزادی چگونه منجر به دو رهیافت و نتیجه متفاوت از سوی برلین و وست شده است؟ تا چه حد نقدهای برلین به آزادی مثبت اسپینوزا مبنی بر وجوه مقتدرانه آن وارد است؟ وست چگونه بر اساس مبانی هستی شناختی و اخلاقی در اندیشه اسپینوزا، آزادی مثبت را  نه در مقابل آزادی منفی، بلکه مکمل آن می داند؟ پیشنهاد نهایی این است که اگرچه خوانش برلین درباره آزادی مثبت در اندیشه اسپینوزا از برخی وجوه صادق است، اما از رویکردی تقلیل گرایانه برخوردار است که در آن تنها بر برخی از مواضع اسپینوزا در رساله الهی سیاسی تمرکز دارد. این در حالی است که خوانش وست به دلیل توجه به ابعاد مختلف اخلاقی، هستی شناختی و سیاسی واقع بینانه تر و جامع تر است.
۱۹۷۶.

منطق، اندازه و رویکردی غیر کراندار به منطق انتگرال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق انتگرال بیکران قضیه فراضرب قضیه فشردگی فضاهای Lp

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
تعامل منطق با نظریه های اندازه و احتمال همواره از رویکردهای مهم مطالعات در علم منطق و نظریه مدلها بوده است. در این راستا بسترهای منطقی متعددی برای تلفیق این شاخه ها بوجود آمده اند. منطق انتگرال نمونه ای مهم از آنهاست که در ابتدا توسط کیسلر و هوور معرفی و بررسی گردید و سپس در مقالات مختلف از جمله مقاله باقری-پورمهدیان مطالعه اش تکمیلتر و تبدیل به بستری منطقی مناسب کار با ساختارهایی که انتگرالگیری روی اندازه ها در آنها حائز اهمیت اند شد. همچنین توسط مفیدی-باقری بستری کلی تر برای کار با اپراتورهای گسترده تر از صرفا انتگرال به عنوان سور فراهم گردید. ضمنا در کاری موخرتر در ارتباط اندازه و منطق، در سال 2018 جنبه های مختلفی از رویکردهای سیستمهای دینامیکی به اندازه ها در نظریه مدل توسط مفیدی به چاپ رسید. یکی از ویژگیهای بستر منطقی باقری-پورمهدیان کرانداری آن است بدین معنا که همواره فرض می شود تعبیر روابط منطقی همگی توابعی کراندار اند. این ویژگی در کنار مزایایی از قبیل راحت شدن کار با روابط و اثبات قضایای فراضرب و فشردگی، محدودیتهای مهمی را در قدرت بیان، اصل بندی ساختارها و تعامل با ساختارهای متنوع ریاضیاتی ایجاد می کند. در این مقاله قصد داریم این محدودیت را رفع کرده، ورژنی تعمیم یافته و تقویت شده از قالب منطق انتگرال معرفی کنیم که تعبیر روابط بتوانند توابعی (نه-لزوما-کراندار) در فضاهایL^p باشند و نیز قضایای بنیادی فراضرب و فشردگی نیز با فرمی قویتر (و البته اثباتهایی با تکنیکهای جدید) برقرار باشند. با این تعمیم امکان تعامل بیشتر با فضاهایL^p و نیز متغیرهای تصادفی نه-لزوما-کراندار (در احتمال) که بخشهای مهمی از آنالیز و احتمالات هستند فراهم می گردد.
۱۹۷۷.

مبانی انسان شناختی اگزیستانسیالیسم خداباور و مقایسه آن با آرای علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اگزیستانسیالیسم خداباور انسان شناسی علامه طباطبائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۵۴
مهم ترین رکن فلسفه اگزیستانسیالیسم بر انسان و اختیار او استوار است. در فلسفه اسلامی نیز علامه طباطبائی براساس آموزه های اسلامی و همچنین تحت تأثیر فلسفه صدرایی نکات ارزشمندی درباره انسان مطرح می کند. ازآنجاکه شناخت انسان و درک ویژگی های او نقش بسزایی در تکوین مکتب های فکری دارد، لذا بررسی مبانی انسان شناسی یکی از ارکان تفکرات فلسفی است. در فلسفه اگزیستانسیالیسم حتی در طیف خداباور انسان موجود وانهاده ای است که همه چیز حول محور او شکل می گیرد و ماهیت وی در آزادی کامل دائماً در حال شکل گیری است، درحالی که در عقاید علامه انسان موضوع شناخت است، همه چیز حول محور خداوند شکل می گیرد و انسان می تواند با اختیار خویش به بالاترین درجه تعالی برسد. مقاله حاضر سعی دارد مبانی انسان شناسی اگزیستانسیالیسم خداباور را با مبانی انسان شناسی علامه طباطبائی به روش توصیفی تحلیلی، مورد بررسی تطبیقی قراردهد.
۱۹۷۸.

نظریه فهم متن شلایرماخر و نقد اصول فقهی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شلایرماخر نظریه فهم متن قصد مؤلف بازآفرینی فردیت مؤلف تفسیر دستوری تفسیر روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۵۴۴
شلایرماخر از مهم ترین هرمنوتیست های تعین گرایی است که عینیت معنای متن را به مراد مؤلف می داند. او در هرمنوتیک خود در پی طراحی نظریه ای به نام نظریه فهم متن است که بتواند قواعد و روش های فهم معنای متن را تئوریزه نماید. از این جهت نظریه او برای اصول فقه می تواند الهام بخش باشد. نکته ای که وجود دارد، این است که ایده راهبردی شلایرماخر برای فهم مراد مؤلف بازتولید روان شناختی فردیت مولف توسط مفسر است. او نظریه خود را بر محوریت همین ایده راهبردی سامان داده است. نظریه او دارای نکات قابل استفاده ای برای اصولیون است؛ ولی هم ایده اصلی او در فهم مراد مؤلف و هم نظریه مبتنی بر آن از دیدگاه اصولیون دچار نقدهای متعددی است؛ برای مثال به جهت عدم امکان وقوع ایده بازآفرینی روان شناختی فردیت مؤلف شلایرماخر نهایتاً به این ایده وفادار نیست و عملاً به روش اصلی اصولیون که تمسک به ظهور عرفی کلام متکلم برای رسیدن به مراد اوست، تمایل پیدا می کند. یا اینکه این ایده او برای فهم مراد متکلم مطابق با سیره عقلا در محاورات عرفی شان نیست. یا اینکه این ایده به نسبی گرایی منجر می شود.
۱۹۷۹.

مفاهیم و معانی مشترک در باب طریقت و مقامات آن در ادبیات عرفانی ایران و اسپانیا با تاکید بر آثار و اقوال ابوسعید ابوالخیر و سانتاترسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زهد عرفان ریاضت عشق طریقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۸
سلوک به عنوان یکی از پربسامدترین مفاهیم درعرفان، برگرفته از یک دامنه مفهومی است که حول معنای راه رفتن یا رفتن شکل گرفته و به دامنه مفهومی دیگری الصاق شده است که همانا اندیشه عرفانی است؛ به طوری که گویی واقعا این فرایند را به مثابه راهی تصور کرده اند که در آن مقاماتی وجود دارد. همچنین مفهوم (Camino de Perfeccíon) در ادب عرفانی اسپانیا به معنای راه کمال و برخاسته از کلمه Camino)) به معنایی فیزیکی راه و مسیر است به جهت برداشت استعاری از آن، قابل تطبیق با مفهوم سیر و سلوک عارفانه و اصطلاح طریقت در عرفان اسلامی است. وجود سه مرحله تحت این عنوان در عرفان اسپانیا و شباهت آن به بحث طریقت در عرفان اسلامی آغاز بررسی شباهت در مفاهیم و فراتر از آن، مضامین و معانی موجود در این دو قلمروست؛ یعنی بررسی اشتراکات، اولاً در حیطه معانی و اصطلاحاتی چون طریقت و ثانیاً در باب مفاهیم و روش. بررسی این شباهت ها با استشهاد از آثار و زندگی نامه دو عارف نامی ایران و اسپانیا، سانتاترسا و ابوسعید ابوالخیر انجام شده است. اشتراکاتی که علاوه بر معانی  در زندگی، ریاضت ها، سلوک، آمیختن مفاهیم عاشقانه و زهدآمیز و آموزه های دینی و معرفتی این عارفان وجود دارد، می تواند نمودی از اشتراک در دو نحله عرفانی مذکور باشد.
۱۹۸۰.

فردیت رنج و نومیدی در هنگام عمومیت بلا؛ تحلیلی آنتی کلیماکوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردیت رنج کی-یرکگور آنتی-کلیماکوس عناصر اگزیستانسیل بلای فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۷
همان گونه که کی یرکگور می گوید، رنج آدمی یادآور فردیت آن است؛ ولی این رنجِ متفرد در هنگام ظهور یک بلای فراگیر چگونه می شود و چه تحولاتی را از سر می گذراند؟ آیا عمومیت بلا همیشه زمینه ای است که فرد به یُمن آن رنجِ بلا را بیشتر تاب می آورد؟ مگر عمومیت بلا مجالی برای یاری رسانی به دیگرانی که درگیر رنجند باقی می گذارد؟ آیا میان انواع بلایای فراگیر از حیث اقتضائات آن ها برای تاب آوری یا غلبه بر رنجِ متفرد تفاوتی نیست؟ پرسش هایی از این دست، ما را به بازخوانی نسبت فردیت رنج و عمومیت بلا وا می دارد؛ زیرا خود کی یرکگور به تحلیل رنج آدمی در وضعیت عمومیت بلا نپرداخته است. وی در کتاب بیماری تا سرحد مرگ از زبان شخصیتی به نام آنتی کلیماکوس، به عنوان نماینده ای از یک وضعیت اگزیستانسیل آدمی، نظرگاهی درباره مفهوم رنج پیش می اندازد که نسبت تنگاتنگی با مفهوم نومیدی دارد و دست مایه تحلیل ما برای بررسی مسأله فردیت رنج در عمومیت بلاست. ما در این تحلیل از رویکردی که آن را آنتی کلیماکوسی می نامیم یاری می گیریم تا به پرسش های مربوط به نسبت مذکور پاسخی دهیم. در این نوشتار به طورمختصر خواهیم گفت که فردیت رنج در شرایط عمومیت بلا شاید انسانِ تنهاشده را از پیگیری هم نهاد در یک دیالکتیک سه سطحی  برای رهایی از نومیدی باز دارد، ولی حضور امرابدی الهی در بستر امورزمان مند می تواند در این زمینه راه گشا باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان