مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه فردوسی


۲۲۱.

پیوند آینده بینی و حماسه در روایت پردازی (بر اساس داستان خواب های ده گانه کیدشاه هندی از شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حماسه شبه قاره شاهنامه فردوسی خواب آینده بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۵۳
آینده بینی یکی از مهم ترین بخش های روایات ادبی کهن است که در گسترش پیرنگ، مضمون سازی و شخصیت پردازی حماسه، قصه کوتاه و بلند عام، رمانس های خاص و عام، افسانه ها و حکایات سنتی، نقش ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، خواب های کیدشاه هند در زمان فرمانروایی اسکندر به روایت شاهنامه بررسی و تحلیل شده است. حاصل کار نشان می دهد که خواب های کیدشاه و تعبیرهای مهران پرهیزکار از آن، ابزاری در پیوندسازی دو کلان روایت «پادشاهی دارا» و «پادشاهی اسکندر» در شاهنامه است؛ بنابراین، روایت پردازان با استفاده از پیرنگ سازی، شخصیت پردازی و مضمون سازی، روایت را وسیله ای برای موجه جلوه دادن شخصیت «شاه غیرایرانی» برای ایرانیان تبدیل کرده و با استفاده از چهار ابزار جادویی (فیلسوف، پزشک، جام و دختر)، صفت های مهم و چهارگانه اسکندر را بازسازی کرده اند. خواب کیدشاه و تعبیر آن، پیش درآمد داستان اسکندر و علت آن و همچنین حلقه اتصال دو روایت بزرگ پادشاهی دارا و پادشاهی اسکندر در شاهنامه فردوسی است. 
۲۲۲.

جلوه های شاهنامه در ادبیات پایداری و هویت ملی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات پایداری شاهنامه فردوسی افغانستان هویت ملی-فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
شاهنامه، از دیرباز به عنوان یک اثر ادبی بزرگ و حماسی، نقش مهمی در حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی مردم افغانستان داشته است و به همین دلیل از منابع اصیل و ارزشمند در اشاعه روحیه مبارزه و استواری در مقابل اشغالگران در کشور افغانستان به شمار می رود. این اثر ادبی، با تأکید بر مفاهیمی چون خردورزی، دادگری، شجاعت، وفاداری و جوانمردی همواره توانسته است به عنوان راهنمای قدرتمندی برای ارتقای فرهنگ این سرزمین عمل کند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای مضمونی نشان داده می شود که شاعران و نویسندگان افغانستان چگونه از طریق الهام گیری از شاهنامه توانسته اند ارزش های ملی و اندیشه های پایداری خویش را حفظ کنند و رواج دهند. جامعه آماری این پژوهش، شعرمعاصر افغانستان و شاعران حوزه پایداری ست. نتایج واکاوی در این آثار روایت می کند که تأثیرپذیری از شاهنامه به عنوان بنیانی فرهنگی، نه تنها به حفظ و تقویت هویت ملی و فرهنگی افغانستان کمک کرده، بلکه نقش بسزایی در تقویت ارزش های انسانی، اخلاقی و پایداری در برابر اشغال و ستمگری داشته است. روایت نگاری ملهم از مفاهیم قهرمانی شاهنامه و شاهنامه خوانی در فرهنگ افغانستان، بازگوکننده توجه مردم به طور عینی و عملی به شاهنامه است. تأمل در نمونه های شعری متعدد شاعران پایداری افغانستان، حاکی از تأثیر شخصیت ها، مکان ها، اسطوره ها و دیگر عناصر هویتی شاهنامه بر شعر آنان است و نشان می دهد که اسطوره های شاهنامه، در این آثار، به دلیل کنشگری و ایجاد روحیه حماسی و قهرمانی و باورمندی هویتی، زنده و پویا هستند.  
۲۲۳.

طراحی منشور اخلاق حرفه ای نظامی بر پایه آموزه های شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای منشور اخلاقی اخلاق حرفه ای نظامی شاهنامه فردوسی تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۵
زمینه و هدف: اخلاق حرفه ای بیانگر اصول و استاندارهای رفتاری است که راهنمای تصمیمات و اقدامات حرفه ای ها در زمینه های مربوط است و ضروری است با ماهیت و الزامات شغلی تناسب داشته باشد. مقاله حاضر با هدف طراحی منشور اخلاق حرفه ای نظامی مبتنی بر آموزه های شاهنامه فردوسی به رشته تحریر در آمده است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی به صورت استقرایی- اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل مضمون طی سه مرحله کدگذاری انجام شده است. منابع داده های مورد نیاز پژوهش اشعار و ابیات و داستان های مرتبط شاهنامه فردوسی است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به وسیله ابزار شبکه مضامین تحلیل شده است.یافته ها: اصول و آموزه های اخلاقی شناسایی و استخراج شده در قالب پنج مضمون فراگیر تلفیق و دسته بندی شده اند که عبارتند از: اعتقادات مبنایی، اصول اخلاقی روبط میان فردی، اصول ارزشی حرفه نظامی گری، رفتارهای اخلاق مدارانه (رفتار با مردم و رفتار با نظامیان) و اصول اخلاق در نبرد (بایدها و نبایدهای اخلاق نبرد). نتیجه گیری: این پژوهش آموزه های اخلاق نظامی یکی از برترین آثار فرهنگ ملی ایران را استخراج و به دانش موجود در این زمینه افزوده است. ترویج و عمل به این اصول اخلاقی توسط دست اندرکاران فرهنگی سازمانی های نظامی می تواند بنیان های فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری نظامیان را تقویت کند.
۲۲۴.

بررسی و تحلیل آداب سوگواری در نگاره های شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگ و سوگواری نگارگری ایرانی شاهنامه فردوسی آداب و رسوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۴۵
تحلیل مضامین سوگواری در نگاره ها، که عنصری هنری و در خورِ تامل است، می تواند سبب درک عمیق تری از مفاهیم بنیادی سوگواری شود. همچنین لازمه شناخت نگارگری ایرانی، درک ارتباط نگاره ها با متن است که به آن هویت می بخشد. آداب و رسوم سوگواری در هردوره، جلوه گر عقاید و باور یک ملت است. هدف از نگارش پژوهش حاضر، شناخت نگاره هایی با مضمون سوگ در شاهنامه نگاری، که کمتر به آن توجه شده است، و یافتن تفاوت ها در آیین سوگواری بر اساس متن شاهنامه، منابع مکتوب و نگاره ها با رویکرد مطالعات کیفی است. این پژوهش، درپیِ پاسخ به این پرسش هاست که عناصر و شاخصه های نگاره های سوگ در نسخ خطی شاهنامه فردوسی کدام اند؟ و مهم ترین ویژگی های بصری سوگ در نگاره های منتخب چگونه تبیین می شوند؟ با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که نگاره های سوگ در شاهنامه با توجه به آداب و رسوم که در متن و اشعار شاهنامه به آن اشاره شده، خودنمایی می کند. بیشترین نمود سوگواری در شاهنامه نگاری، شاملِ به سر و روی خود زدن، خاک بر سر ریختن، جامه چاک دادن است؛ اما بعضی از نمود های سوگواری که در متن شاهنامه وجود دارد، در نگاره ها مشاهده نمی شود؛ مانند مراحل کفن و دفن، انواع دخمه، مدت زمان سوگواری. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. از ۱۲ نگاره یافت شده، تعداد ۶ نگاره مرتبط با مضمون سوگ و سوگواری از مکاتب ایلخانی (مغول)، هرات تیموری و صفوی (تبریز دوم و اصفهان) که به نوعی سیر تحول آن است و شاخص ترین نمودها را دارند، انتخاب شده است.
۲۲۵.

خُرّادِ بُرزین: چهره ای رازآلود و ناشناخته در تاریخ ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساسانیان خُرادِ بُرزین هرمزد چهارم بهرام چوبین خسرو دوم قباد دوم/ شیرویه شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۴
در دهه های پایانی تاریخ ساسانیان، گذشته از نام پادشاهان و شاهزاده ها و شهبانوها، نام مردان جنگاوری چون بهرام چوبین، بندویه، بستام، شهروراز و رستم فرخ هرمزد در رخدادهای بزرگ این دوره به چشم می آید و اکنون آگاهی های درباره سرگذشت آن ها در دست داریم، اما یکی از چهره های رازآلود و ناشناخته این روزگار، با سرگذشت و کارهایی شگفت آور، خُرّادِ بُرزین است. خُرّادِ بُرزین از بلندپایگان و نام آوران دوره پادشاهی هرمزد چهارم (579-590 م.) و خسرو دوّم پرویز (590-628 م.) بود. در روزگار قباد دوّم/ شیرویه (628 م.) نیز، او مردی سالخورده، اما همچون گذشته از درباریان و در چشم ایرانیان بسیار ارجمند بود. در منابع تاریخی اسلامی، تنها اشاره هایی کوتاه درباره خُرّادِ بُرزین وجود دارد، اما در شاهنامه فردوسی گزارش گسترده تری درباره سرگذشت و چندوچون کارهای شگفت انگیز او آمده است. در این منابع، همواره از او چنان دبیری فرهیخته و سیاستمداری ورزیده، خردمند، زبان آور و نیرنگ باز و یکی از ارجمندترین درباریان روزگار هرمزد چهارم و خسرو دوّم و قباد دوّم یاد می شود. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد. در این پژوهش، با رویکردی توصیفی تحلیلی به سرگذشت و کارهای خُرّادِ بُرزین به عنوان یکی از سیاستمداران رازآلود و ناشناخته دهه های پایانی تاریخ ساسانیان و کاردانی و بازیگری او در رخدادهای این دوره پرداخته خواهد شد.
۲۲۶.

واکاوی عناصر و کاربردهای آیرونی در سه نگاره ی منتخب مکتب شیراز در دوره ی آل اینجو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۲
آیرونی به معنی طنز، استهزا و نشان دادن جنبه های متعارض یک متن یا اثر است که اغلب موجب خنده می شود. آیرونی همچنین به عنوان صنعتی تصویری در روایت یا فرم یک اثر تصویری  به کار گرفته می شود. در این مقاله، آیرونی در سه نگاره ی مکتب نگارگری شیراز و به طور خاص دوره ی آل اینجو بررسی می شود زیرا گمان می رود شرایط اجتماعیِ سلطه ی مغول ها موجب شده باشد هنرمندان ایرانی در تصویرگری و کتاب آرایی، مفاهیمی را به طور کنایی و آیرونیک بیان کرده باشند. پس هدف تحقیق یکی معرفی اجزای و کاربردهای آیرونی، و دیگری تحلیل کیفیِ آیرونی در محتوا و فرم سه نگاره از شاهنامه های مصور دوره آل اینجو شامل «به بند کشیده شدن ضحاک توسط فریدون»، «مرگ چهار همدل کیخسرو» و «اتهام سودابه به سیاوش» می باشد. مطالب تحقیق برآمده از داده های کتابخانه ای و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد نگاره هایی بیش تر قابلیت تحلیل آیرونیک دارند که در آن سوژه ی اصلی در مواجهه با شرایط عمیق و مطلقی چون مرگ یا موقعیت بغرنجی که منجر به مرگ شود، قرار گرفته باشند. در تمامی نگاره های بررسی شده، عنصر ذوقی وجود داشت و آیرونی ساختاری و آیرونی موقعیت در آن ها به کار گرفته شده بود.
۲۲۷.

واکاوی تطبیقی ساختار روایی تراژدی داستان سیاوش و هیپولیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراژدی شاهنامه فردوسی ارسطو «داستان سیاوش» «هیپولیت»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۶۰
تراژدی نوعی ادب نمایشی از یونان باستان است که به شکل نمایش، بر روی صحنه اجرا می شود. ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی از نخستین کسانی بود که در کتاب فن شعر، درباره تراژدی، به طور کامل بحث کرده و به معرّفی و توضیح آن پرداخته است. وی عناصر و اجزایی را برای تدوین تراژدی معرّفی نموده که در کیفیّت، جذابیّت و برتری تراژدی نقش مهمّی را ایفا می نمایند. در ادبیّات فارسی آثاری وجود دارد که بازتابی از تراژدی های یونان باستان و دیدگاه ارسطو در این باره است؛ از جمله شاخص ترین این آثار، شاهنامه فردوسی است با داستان هایی که همسویی و شباهت زیادی به تراژدی های یونان باستان دارد پژوهش حاضر با هدف نشان دادن این شباهت در زمینه تراژدی و با روش توصیفی – تحلیلی به مقایسه داستان سیاوش از شاهنامه و تراژدی هیپولیت اثر اوریپید، به عنوان مطالعه موردی پرداخته است و این همسویی را نشان داده است.
۲۲۸.

جرائم نظامی و مجازات های آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جرائم مجازات جرائم نظامی نظامیان شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۳۱
جرائم نظامی در شاهنامه به جهت ارتباط تنگاتنگی که با مقوله امنیت اجتماعی و ملی، برقراری نظم و حفظ اقتدار سیاسی کشور دارند با سخت ترین و سنگین ترین برخوردها و مجازات ها همراه اند و در نوع خود، نشان دهنده وجود قواعدی کلی، میان دولت های پیشین در برخورد با چنین جرائمی نیز هستند. بر این اساس، یکی از مهم ترین موضوعات در ساختار قوانین و روی کردهای شاهان شاهنامه در حوزه جرائم نظامی تعریف می شود که بر مسؤولیت ایشان در قبال حفظ نظم سیاسی، توان امنیتی کشور و تضمین حقوق مردم تأکید دارد. پژوهش پیش رو با بررسی انواع جرائم نظامی در شاهنامه و مجازات های صادره برای این نوع جرائم، نشان خواهد داد که جدای از سرپیچی ها و خودسری های نظامیان در جنگ ها یا در برابر فرمان های نظامی، بخش مهمی از جرائمی که سرداران و سپاهیان درجات پایین تر مرتکب می شدند، در برابر مردم عادی و در قالب جرائم مالی (مصادره، غارت یا تخریب اموال) صورت می گرفت. از این روی، تلاش درجهت کاهش بسترهای اجتماعی- اقتصادیِ ارتکاب این نوع جرائم از طریق توجه به حقوق، مزایا و نیازهای سپاهیان، و نیز بهره گیری از انواع روی کردها و سیاست های بازدارنده (هشدارها، نظارت های پنهانی، مجازات های شدید و آنی و صدور انواع جریمه های مالی و غیرمالی و تأدیبی) یکی از پرتکرارترین مضامین را در اندرزها و فرمان های شاهان شاهنامه به خود اختصاص داده که بیش ترین آن ها نیز از سوی انوشیروان دیده می شوند.
۲۲۹.

تبلور فرهنگ در بررسی مطالعات اجتماعی ساختار معنایی مشترک روایت های شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی با محوریت اجتماع نظریه گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی معماری باغ ایرانی فرهنگ ایرانی تبلور مطالعات اجتماعی و فرهنگی نظریه گرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۷
تبلور مطالعات در حوزه اجتماعی و فرهنگی گویای آن است که شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی به عنوان 2نماد برجسته فرهنگ و تمدن ایرانی، حامل ارزش ها، باورها و ساختارهای معنایی مشترکی هستند که درطول قرون مختلف به صورت هم افزا در تاریخ و فرهنگ ایرانی شکل گرفته اند. دراین پژوهش بااستفاده از چارچوب نظری گرماس و روش های مطالعات اجتماعی و فرهنگی، به واکاوی ساختار معنایی این 2عُنصر پرداخته شده است. نظریه گرماس به عنوان یک مدل نیمه ساختارگرا، باتأکیدبر تحلیل روایت و بازشناسی نظام های معنایی، امکان بررسی تطبیقی میان ساختار روایی شاهنامه و معماری باغ ایرانی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به این تفحص پرداخته و از مفاهیم کلیدی همچون ساختارهای ژرف و سطحی، کُنشگران و افعال، به بررسی نحوه تبلور اصول مشترکی نظیر؛ تقابل های 2گانه، الگوهای قهرمانی و نمادپردازی های طبیعی دراین 2پدیده براساس مستندات مکتوب در ارائه یک تجزیه وتحلیل کیفی-کمی برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که معماری باغ ایرانی و شاهنامه فردوسی، هر2 به عنوان فضای بازنمایی کننده هویت و فرهنگ ایرانی، دارای روایت های معنایی مشترکی هستند که در پیوندی پیچیده میان طبیعت، اسطوره و تاریخ، به بازتولید و انتقال ارزش های فرهنگی و اجتماعی ایران پرداخته اند. درنتیجه، این مطالعه همچنین تأکید دارد که تحلیل های اجتماعی و تبیینات فرهنگی از منظر نظریه گرماس، می تواند ابزار مؤثری برای فهم بهتر و عمیق تر از مفاهیم بنیادین موجود در متون ادبی و هنری کلاسیک اجتماع ایران ارائه دهد. این امر به ویژه درراستای حفظ و ارتقای میراث فرهنگی و هویتی ایران، حائزاهمیت است و می تواند به غنای پژوهش های میان رشته ای دراین زمینه کمک شایانی کند.