مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
پدیدار شناسی
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
159 - 188
حوزههای تخصصی:
در چند سال گذشته، بحث پر جنب و جوشی حول این موضوع وجود داشته است که آیا و چگونه پدیدارشناسی می تواند به تحقیقات شناخت اجتماعی مدد رساند. به ویژه، برخی تشکیک نموده اند که آیا توصیفات پدیدارشناختی اول شخص از تجربه انترسوبژکیتو و کنش متقابل می تواند نظریه های مشخصی را درباره شناخت اجتماعی تایید یا رد کند (به عنوان مثال، Spaulding 2015). در برابر این گونه ارزیابی، هدف از همکاری حاضر ارائه بررسی اجمالی از بحث غنی و دقیق همدلی است که در سنت پدیدارشناختی یافت می شود، با تمرکز ویژه بر جنبه های این بحث که ما معتقدیم حاوی بینش های مهم و ظریف راجع به رابطه همزمان است.
واکاوی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 144
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های مهم زندگی انسان شناخته می شود و شور و اشتیاق نوجوانی به همراه تحولات هویتی و اجتماعی، این دوران را به یک دوره خاص و منحصر به فرد تبدیل می سازد. از آنجا که دختران نوجوان در این دوره تلاش دارند تا افکار و رفتار همسو با سایر همسالان خود داشته باشند؛ ممکن است در مقوله پوشش و حجاب یا پذیرش نوع خاصی از حجاب مورد تردید واقع شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی کیفی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر کم حجاب در یکی از مراکز آموزش زبان های خارجی شهرکاشان است که مشارکت کنندگان در پژوهش به شیوه هدفمند از میان آنها انتخاب شدند و بعد از مصاحبه با 11 نفر داده های حاصل از پژوهش به اشباع نظری رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و در نهایت با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از پژوهش با ۴ مضمون اصلی و ۱۲ مضمون فرعی شامل: زمینه های اجتماعی (هنجارهای اجتماعی، انطباق با عرف جامعه و مد، بستر محیط و جغرافیای محل زندگی، قضاوت اجتماعی، امنیت اجتماعی و دلالت دینی)، زمینه های فردی (احساس راحتی، اختیاری بودن پوشش، اصالت زیبایی)، زمینه های خانوادگی (الگوگیری و پیروی از خانواده، اقناع و نرمش خانواده)، الگوهای رسانه ای (فضای مجازی) به دست آمد. با عنایت به نتایج به دست آمده به نظر می رسد یکی از مهم ترین رسالت های مراکز فرهنگی و سیاست گذار در امر پوشش و حجاب تبیین هر چه بهتر این پدیده برای نسل نوجوان جامعه است.
واکاوی علل گرایش جوانان شهر زنجان به شبکه های اجتماعی مجازی: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
رسانه های اجتماعی مجازی به طور فزاینده ای برای برقراری ارتباط، یادگیری و همکاری مورداستفاده قرار می گیرند و برای برخی از افراد به یک عادت بالقوه مشکل ساز و اعتیادآور تبدیل شده اند. از این رو، شناسایی علل گرایش افراد به این شبکه ها ضرورت دارد.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل گرایش جوانان به شبکه های اجتماعی مجازی به روش پدیدار شناختی تفسیری انجام شد. جامعه مورد مطالعه، دختران و پسران عضو شبکه های اجتماعی شهر زنجان بودند. نمونه بررسی شده 15 نفر از جامعه مورد نظر بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. داده های کیفی به دست آمده گردآوری، ثبت، کدگذاری و طبقه بندی شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد.
تحلیل تجارب مشارکت کنندگان در مصاحبه ها نشان داد 13 عامل جذابیت و تازگی، احساس تنهایی، هیجان خواهی، سرکوب مشکلات فردی، حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، ابراز وجود، سرگرمی و وقت گذرانی، آموزش و یادگیری، اطلاع رسانی و اطلاع گیری، تجارت الکترونیکی، همنوایی گروهی و صرفه جویی در گرایش جوانان به شبکه های اجتماعی مجازی مؤثر بوده اند.
بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود دختران و پسرانی که به شبکه های اجتماعی مجازی اعتیاد دارند مورد ارزیابی روان شناختی قرارگیرند، مشکلات آنها از قبیل احساس تنهایی و سرکوب درمان شود و هیجان خواهی آنها با روش های دیگری تعدیل گردد.
علاوه بر آن علل گرایش مثبت جوانان مانند حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، آموزش و یادگیری، اطلاع رسانی و اطلاع گیری، تجارت الکترونیکی و صرفه جویی از طرف خانواده ها و نهادهای اجتماعی مورد توجه و تقویت قرار بگیرد.
شناخت و فهم پدیده تصمیم هراسی مدیران؛ بررسی تجربه زیسته مدیران با روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ترس و دودلی مدیران در تصمیم گیری های خود، گاهی عواقب خطرناک و غیرقابل جبرانی برای فرد، کارکنان و سازمان خواهد داشت. هدف این پژوهش شناخت و فهم پدیده تصمیم هراسی مدیران دستگاه های دولتی و همچنین شناسایی انواع تصمیم هراسی مدیران است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-اکتشافی و از نوع کیفی است که با استفاده از روش پدیدارشناسی (تجربه زیسته افرادِ درگیر با پدیده) استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز مصاحبه های عمیق با مشارکت کنندگان است. بر اساس همین، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری، 20 نفر از مدیران دولتی و استادان رشته مدیریت به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته های پژوهش علاوه بر شناخت و فهم پدیده مذکور، انواع تصمیم هراسی مدیران را شناسایی نمود که شامل هفت مضمون اصلیِ تصمیم هراسی موقعیتی، تصمیم هراسی ستادی-نظارتی، تصمیم هراسی اجتماعی، تصمیم هراسی قانونی، تصمیم هراسی فردی-شخصیتی، تصمیم هراسی شغلی (سازمانی)، و تصمیم هراسی سیاسی می شود.
بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی حسابداری براساس فرآیند پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
239 - 282
حوزههای تخصصی:
حسابداری نمادی از مسئولیت پذیری شرکت ها تلقی می شود که امروزه فراتر از گذشته می تواند به پاسخگویی شرکت ها در جلب اعتماذ ذینفعان کمک نماید. بشردوستی به عنوان یکی از زمینه های تغییر پارادایمی در حسابداری، مفهوم نوظهوری است که فرآیندهای پیاده سازی حسابداری را به سمت مشروعیت پذیری توسعه داده است. هدف این مطالعه، بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی حسابداری براساس فرآیند پدیدار شناسی می باشد. این مطالعه براساس ماهیت پدیدارشناسی به دنبال دسته بندی مفهومی و مقوله بندی زمینه های توسعه بشردوستی در رویه های پیاده سازی حسابداری بود. لذا به لحاظ روش شناسی این مطالعه را می توان اکتشافی و ترکیبی تلقی نمود. زیرا از طریق مصاحبه با خبرگان به دنبال کشف مضامین گزاره ای پدیده ی مورد بررسی بود تا امکان تعمیم آن به بستر مطالعه مهیا گردد. مشارکت کنندگان در این مطالعه خبرگان دانش حسابداری جهت جمع آوری داده های بخش کیفی و مدیران مالی و روئسای حسابداری شرکت های بازار سرمایه در بخش کمی بودند. دوره ی زمانی این مطالعه نیز یکساله می باشد. نتایج مطالعه در بخش کیفی طی 12 مصاحبه ی انجام شده از شناسایی 159 کدباز و 24 مضمون گزاره ای جهت بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی رویه های حسابداری حکایت دارد. در بخش کمی نیز نتایج مطالعه از شناسایی 4 مقوله جهت شناخت منسجم تر اثرگذاری کارکردهای بشردوستانه در پیاده سازی رویه های حسابداری دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد، حسابداری با تغییر رویه های کلاسیک و صرفاً کمی گرایانه ی خود، در تلاش برای پذیرش ارزش های فراگیرتری از نیازهای اطلاعاتی ذینفعان در بازار سرمایه می باشند تا فارغ از دیدگاه های اعتقادی؛ جنسیتی و قومی، به دلیل وجود برابری و توازن، بستر برای دستیابی به پویایی و تعامل پذیری بالاتر بین شرکت ها با ذینفعان مهیا شود و در این صورت جریان گردش وجه نقد در بازار بتواند به صنایع و شرکت های فعال در این حوزه کمک نماید.
واکاوی تجارب معلمان ابتدائی از آموزش مجازی در دوران پاندمی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از آموزگاران مدارس دوره ابتدایی شهرستان اهواز بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر اختلاف انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. با واکاوی تجارب زیسته معلمان از آموزش مجازی در ابتدا 55 مضمون پایه شناسایی و سپس در دو دسته ی مضامین سازمان دهنده ی اول و دوم (تجارب مثبت و منفی مربوط به محتوای آموزشی، روش تدریس، تجهیزات آموزشی، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضا، والدین و معلمان) دسته بندی شدند. تحلیل عمیق مصاحبه ها، موجب شناسایی تجارب مثبتی مانند ارتقا سواد رسانه ای، فراهم شدن امکان بازخورد سریع و به کارگیری محتوای چند رسانه ای و برخی تجارب منفی مانند دشواری تولید محتوا، کمبود تجهیزات، ضعف تحصیلی دانش آموزان و کاهش مشارکت آنان در فعالیت ها گردید. با توجه به تجارب متفاوت معلمان از رویارویی با آموزش مجازی، اهتمام به جنبه های گوناگون این تجارب جهت بهبود عملکرد و فعالیت موثر تر در حوزه آموزش مجازی ضرورت مییابد.
اعتبار در پژوهش های پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
دغدغه ی این مقاله مسائل مربوط به «اعتبار» در پژوهش پدیدارشناختی است. پدیدارشناسی کوششی برای غنابخشیدن به جهانِ تجربه است و در طول سالیان از تأکید صرف بر «توصیف محض» به تمرکز بر تفسیرِ تجربه گذر کرده است. پدیدارشناسی توصیفی تضمین می کند که شناخت به دست آمده می تواند پدیده را به همان شکلی منعکس کند که مشارکت کنندگان اولین بار تجربه اش کرده اند. در مقابل، هدف پدیدارشناسیِ تفسیری مشخص کردن آن دسته ازمعنا های پدیده است که مشارکت کنندگان در ذهن دارند. پدیدارشناسان توصیفی مسئله ی اعتبار را به شکل های متفاوتی نگریسته اند: (۱) اینکه توصیف اساسیِ پدیده بتواند ذات شهودشده را به درستی ثبت کند؛ (۲) برای بررسی تحلیل های پدیدارشناختی بتوان از وارسی خبرگان بهره برد؛ (۳) بازگشت به مشارکت کنندگان. از سوی دیگر، در پدیدارشناسی تفسیری مسئله این است که آیا تفسیرهای پدیدارشناختی ِ مرتبط با ساختارهای معناییِ زیربناییِ توصیف ها معتبرند و مضمون ها و بینش های برآمده از توصیف ها مناسب و بدیع هستند؟
آینده آموزش سایه در ایران: فرصت ها و چالش ها برای نظام تعلیم و تربیت رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
127 - 160
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی فرصت ها وچالش های آموزش سایه برای نظام تعلیم وتربیت رسمی کشور ایران برمبنای تجارب زیسته معلمان، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه، معلمان دوره ابتدایی ومتوسطه شهرشیراز درسال تحصیلی 1402-1401بودند، که علاوه بر آموزش رسمی، تجربه تدریس در آموزشگاه خصوصی را داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (ملاک مدار)، تاحد اشباع داده ها 16 تن انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازمصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایه، فرصت-های متعددی از جمله: «بهبودیادگیری، کسب آمادگی برای آزمون ها، پرشدن اوقات فراغت و...» و نیز چالش-هایی همچون «تضعیف محوریت آموزش رسمی، تبعیض آموزشی، نابرابری اجتماعی و...» را برای نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ایجاد نموده است. بر این اساس، تجهیز مدارس و تنوع بخشی به محیط های یادگیری، استاندارد سازی اماکن آموزش سایه، تغییر رویه در سیستم پذیرش و آزمون ورودی مدارس و دانشگاه ها پیشنهاد می گردد.
مطالعه مساله زیبایی بدن در هویت یابی دختران نوجوان:، مطالعه شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
86 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی درک دختران کمتر از پانزده سال شهر خرم آباد از زیبایی در فرآیندهای هویت یابی است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دختران نوجوان زیر پانزده سال شهر خرم آباد بود. روش گردآوری داده ها به صورت میدانی بوده و پژوهشگران، پس از انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۲۱ نفر از این افراد، به اشباع نظری دست یافتند و این نکته دریافت شد که انجام مصاحبه جدید، حاوی هیچ نوع اطلاعات تازه ای نخواهد بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند و غیراحتمالی بوده است و افرادی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرارگرفته اند که ضمن تمایل به انجام مصاحبه، زیبایی بدن خود را به عنوان یکی از مرجع های هویت بخش، مهم عنوان نموده اند. کُدگذاری داده های این پژوهش با استفاده شیوه تحلیل داده های کلایزی[1]<!--[endif]--> انجام شده است. بنا بریافته ها، مضمون های «این همان شدن با سلبریتی»، «تأیید شدن در تعامل»، «کسب سرمایه اجتماعی»، «استفاده از فرصت ها» و «ایده آل گرایی جسمی» درک و تصور دختران کمتر از پانزده سال سن بوده است که در فرآیندهای هویت یابی شان پیگیری می شود. نتیجه کلّی این پژوهش حاکی از این است که، رغبت و توجه به «مسئله زیبایی بدن» دربین دختران کمتر از پانزده سال بسی بیشتر از انتظاراتی است که جامعه از این افراد دارد. به گونه ای که غالب این نوجوانان «زیبایی بدن» را همانند افراد بزرگ سال و جوانان درک می کنند. علاوه بر این رفتار بسیاری از نوجوانان در رابطه با زیبایی در عمل تفاوت معنی داری با رفتار دختران جوان ندارد و موضع گیری آنان نسبت به زیبایی، بخش قابل توجهی از فرآیند هویت یابی و هویت سازی آن ها را دربرگرفته است.
بررسی پدیدارشناسانه کیفیت دوران کودکی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
19 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پدیدار شناسانه کیفیت دوران کودکی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد داده بنیاد انجام شد. برای این منظور با 12 نفر مصرف کننده مواد مخدر 25 تا 49 ساله که به روش هدفمند انتخاب شدند مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته انجام شد که طی آن، این افراد تجربیات خود را در مورد این پدیده به اشتراک گذاشتند. مصاحبه های صورت گرفته با اتکا به رویکرد ظاهر شونده در نظریه داده بنیاد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقوله های محوری سوءمصرف مواد شامل عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و شرایط علّی است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، تأثیرگذارترین عوامل زمینه ای بر مصرف مواد، شرایط خانوادگی، شرایط اقتصادی، شرایط محیطی و فرهنگی، تبعیض عاطفی و فشارهای خانوادگی بوده است. شایع ترین عوامل مداخله گر احساس غرور و شادی، احساس لذت، افراط گرایی و طلاق یا مرگ بود. شرایط علّی نیز می تواند شامل مواردی چون احساس کنجکاوی و سرگرمی، دوستان نامناسب، فرار از مشکلات و... باشد. درنهایت یافته های این پژوهش تصویری از علل گرایش افراد به سوءمصرف مواد و تأثیر آسیب های دوران کودکی در این زمینه ارائه داه است.
تجارب زیسته دختران 30 سال به بالا در زمینه داغ ننگ ناشی از تجرد (مورد مطالعه: شهرهای اصفهان و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
305 - 331
داغ ننگ پدیده ای است ساختگی و وابسته به زمان و مکان، فشار اجتماعی موذیانه ای که جامعه بسته به فرهنگ مسلط آن را خلق و بر پیشانی کسانی می زند که از هنجارهای مرسوم جامعه تجاوز کرده اند. توجه بیش از حد به نقش ازدواج در جامعیه ما، به ویژه در مناطقی که ارزش های سنتی و مردسالارانه هنوز تأثیرگذار است، برای هویت یابی زنان، به قرار گرفتن دخترانی که از سن مطلوب ازدواج از نگاه جامعه گذر کرده اند در معرض داغ ننگ ناشی از تجرد منجر می شود. این پژوهش با هدف رسوخ به بطن دنیای دختران مجرد 30 سال به بالا و دست یافتن به واقعیت محض و ملموس تجربه زیسته آنان به شیویه پدیدار شناسی به دنبال کاوش در خصوص مفهوم داغ ننگ ناشی از تجرد است. در این راستا با بهره گیری از نظر جامعه شناسانی مانند گافمن و بوردیو و با استفاده از روش گلوله برفی با 24 دختر مجرد 30 سال و بالاتر ساکن شهرهای یزد و اصفهان مصاحبیه عمیق شد. یافته های پژوهش بیانگر حضور پررنگ داغ ننگ برآمده از تجرد در تجربه زیستیه افراد بررسی شده است. سنگینی نگاه دیگران، ترحم های بی مورد، پرسش ها و کنجکاوی های مزمن، سرکوفت های خانواده، احساس سرباربودن، نسبت دادن عیب و ایرادات ناروا و القاب ناشایست، نیشخندهای زهرآلود، و طعنه های بی رحمانه ازجمله مقولاتی هستند که داغ ننگ معطوف به خود و داغ ننگ ادراک شده از جانب جامعه را در تجربیه تجرد دختران 30 سال و بالاتر در این پژوهش رقم می زنند.
فهم پدیدارشناسانه معنای آموزش و شناسایی فرایندهای اصلی اجتماعی شکل دهنده آن در تجربه زیسته دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
259 - 281
شواهد کلی حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش به ویژه در دو دهه گذشته فضای پرچالشی را تجربه کرده است. از سوی دیگر به نظر می رسد در جریان مطالعات و سیاست گذاری های این حوزه، به تجربه دانش آموزان که مخاطبان آموزش و پرورش هستند توجه چندانی مبذول نشده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی داده ها، از منظری پدیدارشناسانه و با هدف مطالعه ساختارهای معنا و کشف روابط پنهان میان آن ها، به تجربه زیسته دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران رجوع می کند. پس از مصاحبه عمیق با 8 نفر اشباع نظری حاصل شد. معنای ظهور یافته در خصوص آموزش، تحت عنوان «آموزش نخبه محور کنکوری»، در فرایند اصلی اجتماعی شناسایی شد. سه مقوله مرکزی «مدرسه»، «خانواده» و «کنکور»، و یک مقوله غیر مرکزی تحت عنوان «صنعت چاپ و انتشار کتب کنکوری» ظهور یافت. دو فرایند اصلی مهم دیگر تحت عنوان «فرایند اصلی روانشناختی اجتماعی»، و «فرایند اصلی ساختاری کارکردی» شناسایی گردید. این فرایندها حاکی از نقش مدرسه به عنوان مکانیزم رسمی خلق و بازتولید نظام های ارزش گذاری دو قطبی، از جمله «اقلیت نخبه/اکثریت غیرنخبه» بوده و خانواده به عنوان «کارگزار اقتدارگرایی مدرسه در منزل» شناسایی گردید. که هر دوی این نهادها، در معنابخشی به کنکور به عنوان «تنها گزینه مناسب برای ادامه عضویت اجتماعی»، نقش مستقیم دارند.