مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
پدیدار شناسی
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
646 - 661
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه کیفی معنای معماری خانه های بومی منطقه موکریان ایران از منظر پدیدارشناسی می پردازد. هدف نهایی از نگرش ناب به معماری خانه های موکریان، کشف و آشکارگی نظام معنایی حاصل از گوهر دریافت ماهیت و جوهر آن ها و فهم هستی و نحوه هستی یافتن خانه ها است. رویکرد پژوهش حاضر، پدیدارشناسی و نظام تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی آن، کیفی -روش نظریه ون مانن و روش MST- است. محقق با حضور در منطقه موردپژوهش و غوطه وری در معماری خانه های موکریان و انجام مصاحبه های باز و عمیق و ثبت تحریرهای میدانی در ذیل سرفصل های تجربه زیسته، تجربه نیابتی و خصائص هستندگی نسبت به گردآوری اطلاعات اقدام نموده و تفاسیر مهم، 87 عبارت و 15 تم معنی به عنوان مؤلفه های اصلی معنا بخش خانه های بومی موکریان شناسایی و تدوین گردید. با یکپارچه کردن، مقایسه، و تعمق پیرامون معیار های به دست آمده، یک مقوله هسته تحت عنوان "خانه موکریان : بازنمون خویشتن، تجلی حس بودن و تبیین هستی انسان" به عنوان معنای حقیقی خاص خانه های منطقه موکریان ایران انتخاب گردید.
شناسایی عوامل بی انگیزگی تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان: رویکرد پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بی انگیزگی تحصیلی در بین دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان است. روش کار: جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد است که تعداد 15 نفر به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شد. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کد گذاری و استخراج مضمون های اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که کادر آموزشی شامل: نحوه برخورد کادر آموزشی و جایگاه علمی اساتید، امکانات دانشگاه شامل: تغذیه و امکانات فضایی دانشگاه، محتوی دروس شامل: سنخیت محتوی، کاربرد در آینده و محتوی دروس تخصصی، دوستان و مسائل مربوط به خود دانشجو و همچنین مسائل مربوط به سیاستهای دانشگاه فرهنگیان شامل: سیاست مربوط به شغل و سیاست چگونگی برگزاری کلاس ها از جمله عواملی هستند که در بی انگیزگی تحصیلی دانشجویان مشغول به تحصیل نقش دارند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش می تواند جزء برنامه های اصلاحی دانشگاه فرهنگیان جهت رفع بی انگیزگی تحصیلی دانشجویان قرار گیرد.
عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشرفت های اخیر در زمینه ی عوامل موثر در رشد شغلی بر ویژگی های والدین به عنوان نخستین تاثیرگذاران در این مسیر تاکید می نمایند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی می باشد. روش: این پژوهش یک پژوهش کیفی با طرح پدیدار شناسی تفسیری می باشد. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 13 مشارکت کننده ( 8 مرد و 5 زن) از دانشجویان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی شهر بجنورد تشکیل می دهد که نمره رشد شغلی و انطباق پذیری شغلی آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بوده است. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب گردید و سپس داده ها با استفاده از روش مصاحبه ی نیمه ساختار یافته جمع آوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 759 کد اولیه، 23 مفهوم و 9 مقوله مشتمل بر حمایت عاطفی، بستر اکتشاف، بستر خوگردانی، بستر خودکفایی، بستر خودکارآمدی شغلی، فرارفتن از روایت های غالب، حمایت اطلاعاتی، روابط اجتماعی تضمین شده و درگیر شدن می باشد. نتیجه گیری: ضمن تاکید بر عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی، نتایج پژوهش حاضر بیانگر فرایندهایی است که از طریق آن فرزندان در جهت اکتشاف شغلی و بسترهای منجر به رشد شغلی بیشتر گام برمی دارند.
تجارب دانشجویان موفق از مسیر رشدی انتخاب شغل: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیر رشدی انتخاب شغل فرایندی است که در تمام دوره های زندگی ادامه می یابد و با افزایش سن و پیدایش بلوغ شغلی انتخاب های فرد درست تر و مناسب تر می شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته دانشجویان موفق در مسیر رشدی انتخاب شغل بود. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور 17 نفر از دانشجویان موفقی که چهار ترم از تحصیل آنها می گذشت با استفاده از مصاحبه عمیق و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها جمع آوری، ثبت و کد گذاری شد و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردید. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 510 کد اولیه، 27زیر مضمون و هفت مضمون اصلی شامل عوامل فردی، عوامل محیطی، خودشناسی، مهارت های تحصیلی، مشکلات تصمیم گیری، هدفمندی و بلوغ شغلی شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند شخصیت، علایق، ارزش ها، جو محیط آموزشی، طبقه اجتماعی- اقتصادی، خانواده، الگو، خودپنداره، خودپنداره تحصیلی، تجارب رشدی، برنامه ریزی، مهارت های فراشناختی، عدم آمادگی، عدم آمادگی، فقدان اطلاعات، اطلاعات متناقض، اطاعات کم، کسب اطلاعات به روش نادرست، انگیزه پیشرفت، نیازمندی مذهب، مهارت تصمیم گیری، درک رابطه پیشرفت تحصیلی و برنامه ریزی شغلی، نگرش مثبت به شغل و آموزش، مهارت در کسب اطلاعات شغلی، شناخت تأثیر شغل بر زندگی و شناخت تأثیر نیازهای جامعه بر ماهیت و ساختار شغل نقش مهمی در رشد افراد در فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل ایفا می کنند. بنابراین ضروری است در برنامه های آمادگی شغلی که برای دانشجویان اجرا می شود به این عوامل توجه شود..
بررسی فلسفه مرگ و دلالت های تربیتی آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و بررسی تجربه زیسته معلمان درباره مرگ پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه این دو دیدگاه در جایگاه نظر و عمل و استخراج اصول و روشهای تربیتی برای سبک زندگی است. بدین منظور از طرفی با استفاده از روش تحلیل مفهوم، ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم استخراج شده و سپس با تکیه بر روش استنتاجی، اصول و روشهای برآمده از تحلیل آیات قرآن در دسته بندیهایی ارائه شده است. از آنجا که در پژوهش به مرگ و سبک زندگی از دریچه نگرشی پرداخته شده است، اصول و روشهای تربیتی در سه نوع نگرش مورد استنتاج قرار گرفته که عبارت است از نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران. از سویی دیگر، معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند بر مبنای روش پدیدارشناسی، مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته اند. سپس تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه با استفاده از روش مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بوده و تعدادی دیگر نیز از ادراکات معلمان دارای سبک زندگی اسلامی دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبه رو بوده است. در نتیجه بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجربه زیسته معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند، شباهتهای بسیاری وجود داشته است؛ اما به نظر می رسد بسیاری از تشابهات در محدوده نظر همراه با تردید های بسیار بوده و به مرحله یقین نرسیده است.
واکاوی محدودیت های مشارکت والدین در مدارس متوسطه: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویت فرهنگ مشارکت والدین در فرایندهای مدیریتی و تربیتی مدارس، از نشانه های نظام آموزشی کارآمد به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی محدودیت های مشارکت والدین در مدارس متوسطه انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با 18 نفر از والدین، مدیران ، معلمان و دانش آموزان در سطح 3 مدرسه از منطقه 6 تهران گردآوری شده و بر اساس راهبرد کُلایزی تحلیل و مقوله بندی شده است. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، محدودیت های مشارکت والدین/ مدرسه را می توان در 3 مقوله کلی شامل عوامل مرتبط با مدرسه، عوامل مرتبط با والدین و عوامل مرتبط با نوجوانان معرفی نمود.
شناسایی عوامل بی انگیزگی تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان: رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
179 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بی انگیزگی تحصیلی در بین دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان است. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خرم آباد است که تعداد 15 نفر به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شد. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش پدیدارشناسی و کدگذاری استخراج مضمون های اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که کادر آموزشی شامل: نحوه برخورد کادر آموزشی و جایگاه علمی اساتید، امکانات دانشگاه شامل: تغذیه و امکانات فضایی دانشگاه، محتوی دروس شامل: سنخیت محتوی، کاربرد در آینده و محتوی دروس تخصصی، دوستان و مسائل مربوط به خود دانشجو و همچنین مسائل مربوط به سیاست های دانشگاه فرهنگیان شامل: سیاست مربوط به شغل و سیاست چگونگی برگزاری کلاس ها از جمله عواملی هستند که در بی انگیزگی تحصیلی دانشجویان مشغول به تحصیل نقش دارند. یافته های حاصل از پژوهش می تواند جزء برنامه های اصلاحی دانشگاه فرهنگیان جهت رفع بی انگیزگی تحصیلی دانشجویان قرار گیرد.
تجارب معلمان از تدریس در پایه ششم ابتدایی، در اولین سال تغییر نظام آموزشی (جستاری پدیدار شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه ششم ابتدایی بر اساس تغییر در ساختار نظام آموزش مدرسه ای ایجاد شده است. موفقیت تغییر در برنامه درسی و تحولات آموزشی به عوامل متعددی وابسته است. در این میان معلمان به عنوان یکی از عوامل، نقش اساسی بر عهده دارند. این مطالعه به دنبال فهم تجارب معلمان پایه ششم در اولین سال تدریس بوده است، رویکرد تحقیق کیفی و روش آن پدیدارشناسی بوده است. در این راستا داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته از 11 معلم پایه ششم جمع آوری گردید. نمونه گیری بر اساس هدف انجام و تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اطمینان از صحت یافته ها، آنها را با مدارک و شواهد دیگر (سه سوسازی) و ارجاع مجدد داده های تحلیل شده به مصاحبه شونده، مورد آزمون مجدد قرار گرفت. در تحلیل داده ها براساس روش اسمیت، چهار مقوله شامل: 1) دانش نظری و عملی معلم 2) نگرانی های معلم 3) نارسایی های برنامه و 4) جذابیت های تغییر، به دست آمد. معانی استخراج شده از تجربه معلمان نشان داد که آنها خواستار حضور در فرایند تدوین برنامه بودند، هرچند، اهداف و روش های برنامه درسی را با عملکرد قبلی خود در تعارض می دیدند. معلمان نگران عدم تناسب محتوا با زمان و از هم گسیختگی میان تجربیات قبلی و جدید دانش آموزان به دلیل فقدان عنصر پیوستگی در تغییر بودند. آموزش های نا کافی، حجم محتوای زیاد، عدم توازن زمان با اهداف، کیفیت و کمیت منابع و وسایل آموزشی ناکافی نارسایی هایی ملموس برای اجرای برنامه درسی به همراه داشته اند. علیرغم همه این معضلات تغییر جذابیت هایی داشته که معلمان آنها را در روش تدریس و موضوعات می دیدند.
شناسایی عوامل موثر در اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
181 - 218
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در شکل گیری اختلالات املا نویسی دانش آموزان ابتدایی انجام گردید. بدین منظور از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر (9 کارشناس و 14 معلم) که به روش ملاکی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای اعتبار یابی یافته ها از راهبرد های ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسانان، چند سویه سازی و درگیری طولانی مدت استفاده گردید. تحلیل داده ها به شناسایی و طبقه بندی 101 کُد، 19 زیرمضمون و 7 مضمون اصلی شامل، عوامل روانشناختی، محیطی، زبان شناختی، برنامه ای، ادراکی، فردی و فیزیولوژیکی، منجر گردید. نتایج آشکار نمود که دانش آموزان دوره ابتدایی با اختلال های متعدد و متنوع املا نویسی مواجه هستند و این امر ضرورت توجه جدی مدیران و برنامه ریزان آموزش ابتدایی را به منظور ارتقای کیفیت آموزش املا نویسی، فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از تشدید مخاطرات ناشی از آن را آشکار می نماید. در انتها، راهکارهای مناسب برای ارتقای وضعیت موجود و زمینه سازی برای کاهش اختلال های برشمرده شده ارائه گردید.
چرایی و چیستی هرمنوتیک از نگاه هایدگر
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک با هایدگر (1889 1976م.)، یکی از متفکران و فیلسوفان مغرب زمین، وارد مرحله ی جدیدی در دوران تاریخی خود می شود. هایدگر علاوه بر این که در زمینه های متعدد هستی شناسی، زیبایی شناسی، هنر و ... تحولات بنیادی را ایجاد نموده، در مسأله هرمنوتیک نیز چرخشی بنیادی خلق نموده است. هرمنوتیک در اندیشه هایدگر غیر از هرمنوتیکِ گذشته است. هایدگر بر اساس مبانی اندیشه خود، چرخشی را در هرمنوتیک پدید آورد که پس از آن، تفسیر از «متن محوری» به «مؤلف محوری» سوق داده شد. دستاورد عظیم هایدگر این است که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار داد. در اندیشه ی هایدگر، «هرمنوتیک» بحث و جدل درباره مفاهیم و مقولات نیست، بلکه اساساً آشکار کردن آن چیزی است که در درون ما می گذرد. دازاین (Da-sein) بودن – آن جا، اما آن جا بودن اساساً یعنی، عملی کردن حضور و حاضر شدن؛ عملی که از طریق آن و برای آن معنا در زمان کنونی آشکار می شود. این مقاله، هرمنوتیک را در نظر هایدگر مورد بازکاوی قرار می دهد.
چرایی و چیستی هرمنوتیک از نگاه هایدگر
هرمنوتیک با هایدگر (1889 1976)، یکی از متفکران و فیلسوفان مغرب زمین، وارد مرحله جدیدی در دوران تاریخی خود می شود، دستاورد عظیم هایدگر این است که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار داد. هرمنوتیک در هایدگر بحث و جدل درباره مفاهیم و مقولات نیست، بلکه اساسا آشکار کردن آن چیزی است که در درون ما می گذرد. دازاین (Da-sein) بودن = آنجا، اما آنجا بودن اساسا یعنی، عملی کردن حضور و حی و حاضر شدن؛ عملی که از طریق آن و برای آن معنا در زمان کنونی آشکار می شود. این مقاله، هرمنوتیک را در نظر هایدگر مورد واکاوی و پیرامون چرایی آن قرار می دهد.
نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق؛ یافته های یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
109 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی سنجه های یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارنگاری انجام گرفته است. پژوهش کیفی نوعی پژوهش است که در آن پژوهشگر بر دیدگاه های مشارکت کنندگان اتکاء داشته، سؤالات عمومی و گسترده می پرسد و داده هایی را که عمدتاً شامل کلمات (یا متن)مصاحبه مشارکت کنندگان است را جمع آوری و این متون وکلمات را برای موضوعات اصلی تبیین و تجزیه و تحلیل کرده و پژوهش را به شیوه ای ذهنی انجام دهد جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بوده است. از میان آنها 30 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند با روش اشتهار تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از روش کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر تهران دارای 36 سنجه در 5 مقوله شامل تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر آموزش و یادگیری، و رشد و توسعه حرفه ای می باشد.
رهیافتی پدیدارشناسانه در شناسایی عوامل مؤثر در ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
78 - 99
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل تعالی یا تباهی هر سازمانی، کیفیت نظام ارزشیابی عملکرد مدیران آن است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ارزیابی عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شده است. به منظور واکاوی عمیق و شناسایی عوامل و نشانگرهای اثرگذار بر کیفیت عملکرد مدیران مدارس، از رویکرد کیفی و به شیوه پدیدارشناسی از نوع توصیفی استفاده شد. تلاش شد تا با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، ادراک و تجربه زیسته 15 نفر (9 مدیر و 6 معلم) که به صورت ملاک محور و به عنوان اطلاع رسان انتخاب شدند، مورد بررسی عمیق قرار گیرد. داده ها مبتنی بر راهبرد کُلایزی تحلیل گردید؛ پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تحلیل عمیق داده ها، 120نشانگر، 27 ملاک و 8 عامل اصلی که شامل "اخلاق و ارزش ها"، "ویژگی های شخصیتی"، "انتظارات نقش"، "توانایی و مهارت "، "دانش و شناخت"، "امور حسابداری و مالی"، "امور اجرایی و اداری" و " امور تربیتی"، شناسایی و طبقه بندی گردید. از آنجاکه در ارزیابی عملکرد مدیران به این عوامل توجهی نگردیده و در فرم های ارزشیابی مدیران به افراد دارای این ویژگی ها امتیازی اختصاص نیافته است، در صورت تجدیدنظر اساسی در این زمینه و در نظر گرفتن امتیاز به این عوامل می تواند در تأثیرگذاری ارزیابی عملکرد مفید واقع شود. به نظر می رسد، استفاده از این عوامل بتواند زمینه مناسب برای ارزیابی دقیق و منصفانه از عملکرد مدیران مدارس ابتدایی را فراهم نماید.
واکاوی تجارب زیسته دانشجویان از پدیده اضطراب امتحان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
216 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب امتحان پاسخی به شرایط مربوط به ارزیابی عملکرد دانشجویان است و تجارب دانشجویان در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب زیسته دانشجویان از پدیده اضطراب امتحان بود. روش ها: روش پژوهش انجام شده بر اساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی رشته های علوم تربیتی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 9 نفر از دانشجویان از طریق نمونه گیری هدفمند جهت مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت و پس از ضبط مصاحبه متن آن ها تهیه شد و مضامین اصلی و فرعی استخراج گردید. جهت اعتباریابی داده ها از اعتبار گوبا و لینکلن و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده گردید. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها در سه مقوله اصلی؛ عوامل ایجاد کننده، پیامدها و راه های تقلیل و شانزده مقوله فرعی طبقه بندی شدند. مضامین فرعی عوامل ایجاد کننده شامل: استاد، والدین، مدیریت زمان، ترس از ارزیابی منفی دیگران، کمال گرایی، نظام ارزشیابی سنتی، اهمیت تکلیف؛ مضامین فرعی پیامدها شامل: افت تحصیلی، اهمال کاری، ناکارآمدی، افزایش اشتها، مشکلات فیزیولوژیکی و مضامین فرعی راه های تقلیل شامل ارتباط باخدا، لمس درمانی، تعیین اهداف تسلطی، افکار مثبت داشتن از توصیفات دانشجویان بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج کمک به یادگیری در دانشجویان برای مدیریت مؤثر اضطراب امتحان یک چالش اساسی بوده و نیاز به تلاش گروهی در تمام مراحل آموزشی دارد.
تحلیل پدیدارشناختی صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رویکرد سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
تنوع موضوعی و محتوایی و سهولت دسترسی و انتشار مطالب، یکی از عوامل جلب توجه کاربران به شبکه های اجتماعی، در دو دهه اخیر است. در این میان، صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سال های اخیر، افزایش قابل توجه داشته اند و علاوه بر انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی تعداد زیادی از کاربران را جلب کرده اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی دنبال کنندگان این صفحه ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفید یا مخرب آن ها در سواد و هویت بخشی تاریخی در جامعه اهمیت می یابد. محقق کوشیده است تا با توجه به فقدان مطالعاتی از این دست ، با رویکردی پدیدارشناسانه و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کاربران این صفحه ها به فهم بهتر این پدیده و پاسخ به سؤال های تحقیق دست یابد. در این تحقیق از کاربران، درباره پست های هفت صفحه تاریخی شخصی در اینستاگرام، که دنبال کنندگان زیاد داشته اند درباره اعتبار محتوایی، ارزشگذاری برای اشتراک، تشویق به مطالعه تاریخی و تأثیر بر دانش تاریخی کاربران و ... سوال شده است. نتیجه تحلیل مضمونی پاسخ ها نشان می دهد که این گونه صفحه ها در روش تولید محتوا پیرو الگوهای عمومی شبکه های مجازی بوده و اهمیت اعتبار محتوایی را در انتشار مطالب تاریخی مورد توجه قرار نداده اند. محتوای آن ها دور از بی طرفی و دارای سوگیری آشکار بوده و مخاطب را برای کسب اطلاعات بیشتر تشویق نمی کند. این یافته ها نه فقط اهمیت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاریخ به شبکه های مجازی، برای تولید محتوای معتبر و اثربخش را مورد تأیید قرار می دهد، بلکه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه ای و افزایش قدرت تحلیل پیام ها به وسیله کاربران تأکید دارد.
شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی و با رویکرد کیفی و استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام شد. بر اساس نمونه گیری هدفمند و تا حصول اشباع نظری، 13 نفر از متخصصان حوزه ی تعلیم و تربیت به مشارکت دعوت شدند. داده ها به کمک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. ابعاد و مولفه های شناسایی شده در قالب 36 کد باز و 5 کد محوری: نگرش معلم، فضای آموزشی مناسب، تشریک مساعی، قابلیت های محیطی و خودراهبری دانش آموزان تبیین شدند. مطالعات ما نشان داد که توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در دوره های تحصیلی، نیاز به داشتن معلمانی فکور و پژوهشگر، امکانات آموزشی مناسب، گسترش فرهنگ تفکر، پژوهش و همکاری، برقراری ارتباطات موثر با امکانات محیطی خارج از محیط مدارس و دانش آموزانی فعال و با انگیزه دارد.
تبیین پدیدار شناسی آموزگاران از تفکر خلاق کودکان در دبستان
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
101 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین پدیدار شناسی معلمان ابتدایی از چگونگی پرورش تفکر خلاق انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان درپژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهرستان آباده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع « مورد مطلوب »انتخاب شدند. حجم نمونه بعداز انجام مصاحبه و عدم دستیابی به اطلاعات جدیددر نهایت به9نفر رسید.اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با به کارگیری روش7مرحله ای کلایزی مورد تفسیر قرار گرفت.از مجموع یافته های این پژوهش بعد ازحذف کدهای مشترک، شامل 220 کدمفهومی که بیانگر تجارب شرکت کنندگان درپژوهش بود استخراج گردیدکه در سه «تم اصلی» به شرح زیر دسته بندی شدند. 1.« تفاوت در ویژگی ها »2.« استراتژی های دانش آموز محور »3.« موانع آموزشی رشد تفکر خلاق ».یافته ها بیانگر آن است که معلمان، مدارس و جو عاطفی خانواده می تواندتفکر خلاق را شناسایی و باعث رشدو شکوفایی آن دردانش آموزان شود،که به زعم آموزگاران، این مهم نیازمندبهبودروش های تدریس وپیوندبیشتر اولیاء با آموزشگاه می باشد.آگاهی از این یافته ها راه را برای تصمیم گیری برنامه ریزان درسی هنگام تدوین برنامه یا محتوا وچگونگی آن روشن تر و به تبع آن فرآیند یاددهی خلاقانه را برای معلمان سهل تر می سازد.
شناسایی و مدل ساختاری ویژگی های روان شناختی مدیران عالی در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ویژگی های روان شناختی مدیران از جمله عوامل اثرگذار در موفقیت سازمان ها و عنصر اصلی توانمندسازی نیروی انسانی می باشد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و ارائه مدل ساختاری ویژگی های روان شناختی مدیران عالی در مناطق نفتی استان آذربایجان غربی بود که با روش ترکیبی(کمّی – کیفی) مورد بررسی قرار گرفت. در بخش کیفی، پارادیم پُست مدرن، استراتژی پدیدارشناسی و تکنیک تحلیل محتوای پنهان با مصاحبه نیمه ساختاریافته (عمیق) با 16 نفر از مدیران عالی (تا حد اشباع نظری) انجام گرفت. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) استفاده شد و در مصاحبه ها از نفر 10 به بعد، اشباع نظری حاصل گردید. در بخش کمّی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی، پایایی و روایی ابزار به دست آمده مورد تایید قرار گرفت. مصاحبه ها از طریق کدگذاری باز و کدگذاری محوری با نرم افزار MAX QDA 12 و جهت تأیید ابزار به دست آمده از نرم افزار Smart Pls 2 استفاده شد. ویژگی های روان شناختیِ مدیران عالی در جامعه ی مورد بررسی در چهارمولفه ی نوع دوستی، آرزومندی، دوراندیشی و سازگاری با دیگران شناسایی گردید و یک مدل ساختاری بر اساس این مولفه ها ارائه و پایایی و برازش مدل جدید مورد سنجش قرار گرفت.
روش شناسی پدیدارشناسانه هنر با نگاهی به آراء مایکل دوفرن و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
هوسرل در جایگاه مؤسس پدیدارشناسی، روش پدیدارشناسی را برای تحلیل هنر و آثار هنری به کار نگرفت و جز اشارات کوتاهی در مقاله ی دائره المعارف بریتانیکا، چیزی در این حوزه ننوشت ولی راه پدیدارشناسی هنر را گشود وموجب گردیدکه بسیاری از پدیدارشناسان پساهوسرلی به هنر از منظری پدیدارشناسانه بنگرند.هدف مقاله ی پیش رو، نشان دادن کاربرد روش پدیدارشناسی در زیباشناسی و تحلیل آثار هنری است. برای رسیدن به این مقصود، نخست به اندیشه های «مایکل دوفرن» (که تا حدودی به سنت فکری هوسرل وفادار است) اشاره کوتاهی خواهیم داشت تا چگونگی پدیدارشناسی تجربه زیباشناختی به نزد وی آشکار شود و سپس آراء هایدگر را (که با فاصله بیشتری از سنت هوسرلی قرار دارد)، در تحلیل پدیدارشناسانه هنر بررسی خواهیم کردتا معلوم گردد که چگونه پدیدار شناسی هرمنویتیکی قادر است نسبت مغفول مانده میان حقیقت و هنر را بار دیگر برقرار کند که با توجه گستردگی مباحث هایدگر درباب هنر، این موضوع بیشتر در آراء وی دنبال شده است.
تجارب زیسته معلمان درزمینه شناسایی استعدادهای دانش آموزان مبتنی بر ابعاد و مؤلفه های الگوی تدریس اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجارب زیسته معلمان در زمینه شناسایی استعدادهای دانش آموزان براساس ابعاد و مؤلفه های الگوی تدریس اثربخش است و روش پژوهش آن، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. مصاحبه شوندگان پژوهش شامل همه معلمان سرگروه آموزشی ابتدایی نواحی و مناطق آموزش و پرورش استان اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. برای انتخاب شرکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع استفاده شد که در این پژوهش 38 نفر بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل انعکاسی یا تأملی با استفاده از روش شش مرحله ای ون منن (1990) بود. از نتایج پژوهش با تجزیه و تحلیل داده ها، 5 مضمون اصلی (درگیرکردن دانش آموزان، کنجکاوکردن دانش آموزان، ایجاد فرصت ابراز وجود، ارزشیابی هدف آزاد و توسعه برداشت ها از محتوای آموخته شده) و 15 زیرمضمون در ابعاد و مؤلفه های الگوی تدریس اثربخش برای شناسایی استعدادهای دانش آموزان کشف شد. پیشنهاد می شود معلمان علاوه بر به کارگیری روش های فعال از این تکنیک ها نیز برای شناسایی دانش آموزان بااستعداد استفاده کنند.