مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
171 - 198
حوزههای تخصصی:
The present study aims to examine the foundations and implications of the historical-critical method of source criticism in Qur'anic studies. It employs a descriptive-analytical approach, relying on library-based sources. Source criticism seeks to identify the historical background, possible sources, and stages of the composition of a text. In Qur'anic studies, it endeavors to elucidate the processes through which the various sections of the Qur'an were compiled and arranged into a specific canonical form. This research analyzes three prominent approaches to the application of source criticism to the Qur'an: "Angelika Neuwirth’s theory of the secondary insertion of Medinan surahs, Nicolai Sinai’s evolutionary model, and Gabriel Reynolds’s Two-Source Hypothesis." Reynolds, based on the presence of Meccan-Meccan and Medinan-Medinan doublets in the Qur'an, proposes the existence of a Meccan sub-corpus and a Medinan sub-corpus underlying the Qur'anic text. This study critically evaluates Reynolds’s formulation of the Two-Source Hypothesis concerning the Qur'an, organizing the critique into two major domains: "Methodological criticism and historical criticism, each with several subcategories." The findings of this research indicate that the assumption of two distinct sources for the Qur'an lacks theoretical rigor and sufficient evidence. The results suggest that while source criticism may be useful in analyzing the internal evolution of the Qur'an and the differences between surahs, its invocation of hypothetical lost documents without historical substantiation cannot be accepted within the framework of sound Qur'anic scholarship.
The Role of the Federal Supreme Court in Ensuring the Supremacy of Moral Custom and Islamic Law in Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
Introduction: The Federal Supreme Court in Iraq plays an important role in ensuring the superiority of moral custom and Islamic Sharia through annulment lawsuits due to objections against the constitution. Because this lawsuit leads to the annulment of the text of the law whose constitution is challenged and all the authorities are obliged not to implement it. Material and Methods: This article is a descriptive review and the research method is historical, analytical, applied and inductive, which is based on the review of laws, books and legal articles published in ISC, Science direct, Elsevier and ProQuest databases between 2005 and 2023. The purpose of the research, which is to examine the role of the Federal Supreme Court in guaranteeing the superiority of moral customs and Islamic laws in Iraq, was investigated. Conclusion: The results of the research obtained by examining some of the judgments of the Federal Supreme Court in Iraq regarding municipal income from alcohol transactions and the issue of polygamy show that the Federal Supreme Court in Iraq plays an important role in guaranteeing the superiority of moral custom and Islamic Sharia through the annulment of objections against the constitution, because this lawsuit leads to the annulment of the text of the law whose constitution is challenged, and all the authorities accept In case the court issues a verdict that the law is illegal based on moral custom and Sharia law, it is obligatory to not implement this law contrary to the constitution and to take necessary measures to replace or amend it.
How Explicit Argumentative Training Improves EFL Students’ Argumentative Performance in English and Persian: Insights from Iranian IELTS Candidates(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
107 - 122
حوزههای تخصصی:
The study on second language (L2) argumentative writing has explored various surfaces and dimensions of learner behavior and presentation, although fewer studies have studied effective pedagogical strategies to boost students’ argumentative skills. The current study mentions the gap by exploring the effect of explicit argumentative instruction on the writing abilities of 30 Iranian IELTS candidates, according to CEFR ranging from B1 to B2, in an English Language Institute in Karaj - Iran in both Persian and English, the former their native language and the latter their foreign language . As a set of authentic IELTS Task 2 prompts were used and taken from the language learners, the study analyzed 180 argumentative essays, both in English and Persian, written by the participants prior, while and after instruction. The outcomes had shown noteworthy enhancement in the students’ English argumentative performance, with the recurrent use of argumentation key elements such as ‘claim’, ‘data’, and the ‘counterarguments’. Though, less emphasis was put on advanced argumentative structures such as ‘counterclaims’ and ‘rebuttals’. The results suggest that structured pedagogy in teaching argumentation can positively influence learners’ proficiency in both first language (L1) and second language (L2) writing. The insinuations for teaching argumentative writing in multilingual contexts will be further discussed.
فقه مقارن بین الادیان؛ امکان سنجی، فرصت ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
81 - 102
حوزههای تخصصی:
ادیان گوناگون مجموعه هایی از تکالیف عملی را برای پیروان خود عرضه کرده اند که تلاش دین داران برای شناخت صحیح آنها سبب پدید آمدن سازوکارها و دانش هایی خاص شده است. دانش شناخت احکام عملی و تکالیف دینی در اسلام، «فقه» نامیده می شود. اکنون با تسامح در کاربست اصطلاح «فقه» برای دانش نظیر در دیگر ادیان، باید دید که آیا می توان میان فقه اسلام و ادیان دیگر مقایسه موازنه ای نمود و اتخاذ چنین رویکردی در مطالعه تعالیم ادیان چه فرصت ها و تهدیدهایی دارد؟ مقاله پیش رو پس از بررسی علمی لازم، با روش تحلیلی استنباطی و با مطالعه کتابخانه ای نتیجه می گیرد که نه تنها چنین کاری در قالب «فقه مقارن بین الادیان» و از راه موازنه استدلالی احکام بر اساس مطالعه مقایسه ای تعالیم عملی ادیان با رویکرد فقهی امکان پذیر است، بلکه ورود به این عرصه می تواند فرصت های قابل توجهی را برای توسعه و ترویج گفتمان حق اسلام در سطح جهانی ایجاد کند و در عرصه هایی همچون تقریب ادیان، حقوق بین الملل و فعالیت های جهانی مسلمانان نتایج و فواید قابل توجهی در پی داشته باشد. با این وجود، تهدیدهای مهمی نیز در ورود به این عرصه وجود دارد که توجه به آنها از مهم ترین وظایف فعالان این حوزه برای پیشگیری از آفت ها و آسیب های آن است.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیروی از درمان پایین در بیماران مبتلا به ام اس، پیامدهای درمانی ضعیف و هزینه های مراقبتی بیشتر را در پی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که هر دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان موثراست، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد پژوهش، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به ام اس بود که در نیمه دوم سال 1399 جهت دریافت خدمات به انجمن ام اس ایران در شهر تهران مراجعه کردند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و شامل 60 نفر (شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) بود. ابزارهای پژوهش شامل؛ آزمون پیروی از درمان در بیماری های مزمن (سیدفاطمی و همکاران، 1397)، خلاصه جلسات طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) و خلاصه جلسات درمان درمان هیجان مدار (گرینبرگ و گلدمن، (2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارایه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و نسخه 26 برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر نمرات پیروی از درمان، در پس آزمون اثر معنی دار داشتند. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و نمرات پیروی از درمان اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین پیروی از درمان در گروه طرحواره درمانی از گروه درمان هیجان مدار بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار، می توان پیروی از درمان را در در بیماران مبتلا به ام اس بهبود داد. یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان در این بیماران، یاریگر درمانگران باشد.
پیش بینی مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی بر اساس ابعاد پنج گانه شخصیت با نقش میانجی خودپنداره در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۱۷۶-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی حل مسئله یکی از اهداف والا در نظام های آموزشی است. از طرفی پرورش روحیه کمک طلبی در ابعاد مختلف در اسناد بالا دستی نظام آموزش و پرورش مورد تأکید قرار گرفته است. با بررسی ادبیات این حوزه کمتر مطالعه ای را می توان یافت که زمینه را برای ارائه مدلی برای مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی براساس ابعاد پنج گانه شخصیت با در نظر گرفتن نقش خودپنداره فراهم ساخته باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر، ارائه مدلی برای پیش بینی مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر براساس ابعاد پنج گانه شخصیت با میانجی گری خودپنداره بود. روش: طرح پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران به تعداد 98237 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود. مطابق با جدول مورگان 538 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (به نسبت پایه تحصیلی دانش آموزان) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1986)، حل مسئله (هپنر، 2012)، کمک طلبی تحصیلی (ریان و پنتریچ، 2007) و مقیاس خودپنداره (راجرز، 1975) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای Spss25، و Amos24 انجام شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که میان ابعاد پنج گانه شخصیت (روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی در برابر تجربه، سازگاری و توافق، وظیفه شناسی) و مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد، به طوری که ابعاد پنج گانه شخصیت به صورت همزمان 285/0 از واریانس مهارت حل مسئله دانش آموزان و 38/0 از کمک طلبی را تبیین می کنند (05/0 >P). همچنین نقش میانجی خودپنداره
اثربخشی آموزش با نقشه های مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان پایه پنجم ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۲۹-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: نقشه مفهومی می تواند به عنوان ابزاری گرفته شود که مشخص کننده درک فراگیرنده از موضوع است. لذا توجه به اهمیت و کاربرد نقشه های مفهومی برای رشد تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در نظام آموزشی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش با نقشه های مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان پایه پنجم ادبیات بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه پنجم ادبیات شهر ارومیه به تعداد 801 نفر بود. از این تعداد 60 نفر از دانش آموزان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره (گروه کنترل 30 نفر و گروه آزمایش 30 نفر) گمارده شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه تفکر خلاق ولش و مک داوال (2002) و حفظ اطلاعات محمدی بهمنی(1393) انجام گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید استاتید و متخصصان مدیریت و علوم تربیتی رسید و از طریق تحلیل عاملی تایید مورد تایید قرار گرفت، پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای تفکر خلاق 89/0 و حفظ اطلاعات 84/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای آزمون ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی شامل (میانگین وانحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر آموزش با نقشه مفهومی بر رشد مهارت های تفکر خلاق (بسط، ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری) و حفظ اطلاعات مثبت و معنی دار می باشد (001/0>P)، همچنین مشخص شد که تاثیر آموزش نقشه ذهنی بر تفکر خلاق بیشتر از حفظ اطلاعات بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از آموزش نقشه مفهومی در توسعه مهارت های تفکر خلاق و حفظ اطلاعات در جغرافیای فیزیکی دانش آموزان مؤثر است.
ارائه الگوی راهبردی توسعه صادارت صنعت نفت و گاز ایران با توجه به تحریم های اقتصادی و سنجش میزان تأثیر گذاری و مکانیزم های تأثیرگذاری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۱
207-235
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر ارائه الگوی راهبردی توسعه صادارت صنعت نفت و گاز ایران با توجه به تحریم های اقتصادی و سنجش میزان تاثیر گذاری و مکانیزم های تاثیرگذاری آنها می باشد. در این مطالعه تحقیقی، از روند ترتیبی برای اجرای پژوهش استفاده می شود و در دو مرحله و از طریق دو روش، داده های پژوهش جمع آوری شده و تحلیل می گردند. در مرحله اول به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر قابلیت صادرات صنعت نفت و گاز در مواجهه با تحریم های اقتصادی پرداخته می شود تا شناخت بیشتری از بازیگران موثر بر آن حاصل گردد. این مرحله، از طریق روش تحلیل گراندد تئوری (مدل استراوس و کوربین) اجرایی خواهد شد. سپس در مرحله دوم، از طریق آزمون کمی، اثرگذاری عوامل شناسایی شده در مرحله قبل، بررسی می شود. در بخش کیفی، برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با خبرگان دانشگاهی در حوزه صادرات صنعت نفت و گاز و همچنین، کارشناسان و صاحب نظران آشنا پرداخته می شود. خبرگان دانشگاهی بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی، انتخاب خواهند شد. با توجه به اینکه روش تحقیق آمیخته می باشد در ابتدا اطلاعات کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری (مدل استراوس و کوربین) و سپس بر اساس اطلاعات بدست آمده با استفاده از پرسشنامه جمع آوری اطلاعات انجام خواهد شد. در مرحله کمی، فرضیات مرتبط با تاثیر عوامل اثرگذار بر قابلیت های صنعت نفت گاز برای مواجه با تحریم های اقتصادی که در مرحله اول شناسایی شده اند در قالب مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار SmartPLS ارائه شده است. در نهایت 43 مولفه و 91 شاخص تأیید شده مورد تایید خبرگان قرار گرفتند که در قالب عوامل علی یا پیش شرط (5 مولفه) شرایط محتوایی (6مولفه) شرایط مداخله گر (6 مولفه) شرایط بستر (10 مولفه )راهبردها (13 مولفه) و پیامدها (3 مولفه) در این مرحله شناسایی شدند. تحلیل عامل اکتشافی بر روی 91 سوال پرسشنامه انجام شد که عوامل: علی، مداخله گر، راهبرد، پیامدها به عنوان عوامل موثر بر ورود به بازارهای خارجی برای موفقیت صادرات محصولات نفت و گاز شناخته شدند. رابطه کلیه متغیرها با شرایط تأیید شد (عدد معنی داری بزرگتر از 96/1) و در نهایت مدل تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
تأثیرات حضور گردشگران بر منابع زیست محیطی در مناطق کوهستانی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بیستون)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه گردشگری امروزه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفته است. با این همه گردشگری از جمله رخدادهایی است که بر محیط پیرامون تاثیرات متعددی گذاشته است که از آن جمله می توان به محیط زیست اشاره کرد. گردشگری روستایی امروزه توسعه زیادی یافته است و به لحاظ ارتباط با محیط بیشترین تعامل با محیط طبیعی را دارد. در این تحقیق منطقه مورد مطالعه شامل منطقه حفاظت شده بیستون است که ضمن ویژگی های گردشگری دارای قابلیت های زیست محیطی بالایی است. لذا گردشگری به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر زیادی بر منطقه می گذارد. روش تحقیق با استفاده از ماتریس پاستاکیا است. داده های تحقیق با استفاده از روش های آزمایشگاهی و همچنین داده های موجود سازمان ها و ارگان ها بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که گردشگری دارای تاثیرات زیست محیطی مثبت و منفی بر منطقه بوده که مجموع تاثیرات مثبت آن بر محیط زیست از تاثیرات منفی آن بیشتر بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که کیفیت آب، خاک و هوا و همچنین گونه های جانوری و گیاهی در منطقه آسیب دیده اند. در ضمن ترافیک منطقه نیز افزایش یافته که سبب آسیب به محیط زیست شده است.
پیش بینی بی ثباتی ازدواج براساس بلوغ هیجانی و نیازهای دلبستگی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۲۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی بی ثباتی ازدواج براساس بلوغ هیجانی و نیازهای دلبستگی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان متاهل دانشگاه آزاداسلامی واحد شیراز در سال تحصیلی1403-1402 بود که از میان آن ها تعداد 200 نفر (75 مرد و 125 زن) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بی ثباتی ازدوج ادواردز و همکاران (1987، MII)، پرسشنامه نیازهای دلبستگی سامانی و سهرابی (2022، MANS) و پرسشنامه بلوغ هیجانی سینگ و بهارگاوا (1990، EMS) بود. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که متغیرهای بلوغ هیجانی و نیازهای دلبستگی به صورت معناداری (001/0>P) قادر به پیش بینی بی ثباتی ازدواج هستند، بدین گونه که میزان تبین واریانس برای بی ثباتی ازدواج توسط نیازهای دلبستگی و بلوغ هیجانی در مجموع برابر با 66 درصد بود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج به برسی سطح بلوغ هیجانی و نیازهای دلبستگی زوجین و برگزاری کارگاه هایی جهت ارتقا سطح آگاهی آنها نسبت به این عوامل پرداخته شود.
پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس انعطاف پذیری شناختی و ارگونومی شناختی با میانجی گری تاب آوری کارکنان صنایع پتروشیمی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۸۲-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه انعطاف پذیری شناختی و ارگونومی شناختی با فرسودگی کارکنان صنایع پتروشیمی خلیج فارس انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، کارکنان صنایع پتروشیمی خلیج فارس به تعداد 1600 نفر در سال 1403 بود که 250 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها توسط پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010، CFI)، ارگونومی شناختی شفیعی (1401)، فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981،MBI ) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003، CD-RISC) جمع آوری گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر این اساس انعطاف پذیری شناختی، ارگونومی شناختی و تاب آوری بر فرسودگی شغلی در کارکنان اثر مستقیم و معناداری دارد (۰۱/0>P). همچنین انعطاف پذیری شناختی و ارگونومی شناختی بر فرسودگی شغلی با میانجی گری تاب آوری در کارکنان تأثیر غیرمستقیم و معناداری دارد (۰۱/0>P). ازاین رو، با اعمال برنامه ها و مداخلاتی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی و ارگونومی شناختی و همچنین تاب آوری می توان از فرسودگی شغلی در کارکنان کاست.
آسیب شناسی فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
85 - 53
حوزههای تخصصی:
گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، فرایندی کلیدی در تعیین هندسه قدرت در نظام جمهوری اسلامی است. این مقاله با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی پسارویدادی بر مبنای تحلیل محتوای متون دست اول حقوق سیاسی در جمهوری اسلامی ایران و مطالعات موردی و میدانی روند گزینش سیاسی به آسیب شناسی فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است. یافته ها نشان می دهد فرایند گزینش سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دو بستر دچار آسیب است: 1. محتوای متون قانونی مانند کیفی وذهنی بودن قوانین، 2. فرایندهای اجرایی و عملی مانند نقش احزاب، مستندات و مبانی استدلالی در بررسی صلاحیت ها، استماع توضیحات نامزدها، استقلال و کارامدی نهاد گزینشگر، شفافیت سازوکارها و... . به نظر می رسد، بهترین و در دسترس ترین راهکار برای حل آسیب های مذکور تلاش برای کمی وعینی سازی معیارها تا حد ممکن است. توصیه های سیاستی مانند تشریح مصداقی شرایط کیفی، استفاده از فرض قانونی، استفاده از حد نصاب جمع آوری امضا از شهروندان به عنوان ابزار کمکی، استفاده از حد نصاب جمع آوری امضا از مقامات کنونی و سابق نظام به عنوان ابزار کمکی، ایجاد سامانه پیش ثبت نام اختیاری نامزدها، تعیین تکلیف موارد تعارض منافع احتمالی، رسمیت بخشی به نقش احزاب برای برخورداری از نامزد مطلوب خود در انتخابات در چارچوب قانون اساسی، الزام نهاد گزینشگر به ارائه مستندات و مبانی استدلالی عدم تأیید نامزدها و... در راستای بهبود آسیب ها پیشنهاد می شود.
قدرت، سیاست بازنمایی و زندگی روزمره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
492 - 463
حوزههای تخصصی:
بخش بزرگی از جدال میان قدرت حاکم و شهروندان در نظام های سیاسی جدید، در زمینه نحوه تثبیت معنا در نشانه ها و صورت های مختلف روابط اجتماعی در زندگی روزمره شکل گرفته است. در عصر گسترش فناوری های ارتباطی و ظهور و هجوم شبکه های اجتماعی، رابطه میان قدرت سیاسی و شهروندان وارد مرحله ای تازه و پویاتر شده است؛ مرحله ای که در آن دیگر معانی، نشانه ها و روایت های اجتماعی صرفاً از سوی نهادهای رسمی تعریف نمی شوند. در این میان، شبکه های اجتماعی به بستری فعال برای تولید و بازتولید معنا بدل شده اند و کاربران با بهره گیری از این ابزارها، روایت های شخصی، فرهنگی و اجتماعی خود را شکل می دهند و به چالش با روایت های رسمی می پردازند. در جوامعی مانند جمهوری اسلامی ایران، که ساختار قدرت تلاش می کند از طریق کنترل زندگی روزمره و مدیریت معنا، ایدئولوژی خود را تثبیت کند، این روند با پیامدهای فرهنگی و سیاسی عمیقی همراه است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش کیفی و تحلیل داده های کتابخانه ای و اسنادی، به بررسی این پرسش می پردازد که فناوری های نوین ارتباطی چگونه سیاست بازنمایی را با بحران مواجه می سازند. یافته ها نشان می دهد که شبکه های اجتماعی با تقویت روایت های غیررسمی و عرفی، نه تنها مشروعیت گفتمان رسمی را زیر سؤال برده اند، بلکه زمینه ساز شکل گیری فضایی شده اند که در آن، صداهای متکثر و گاه مخالف، به وضوح شنیده می شوند. این تحولات، بازتعریفی از قدرت، معنا و هویت در جامعه معاصر ایرانی را رقم زده اند و از ظهور دوره ای حکایت دارند که در آن انحصار معنابخشی دیگر در اختیار حاکمیت نیست.
مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز در اندیشه رهبران انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش بنیادین است که «مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز، در اندیشه رهبران انقلاب چگونه است؟». روش پژوهش کیفی بوده و در این پژوهش در گام نخست، کلیه بیانات مکتوب شده حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری موردبررسی قرار گرفت و در ادامه، با به کارگیری روش داده بنیان، بیانات مرتبط با مؤلفه های دینی و ملی مدیران شایسته تراز انقلاب در حکمرانی اسلامی کدگذاری گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 70 مضمون فرعی در بیانات حضرت امام خمینی (ره) و 110 مضمون فرعی در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) برحسب روش تحلیل کیفی مضمون در ارتباط با هدف پژوهش قابل استخراج است. درنهایت، با طبقه بندی مضامین شناسایی شده، 180 مضمون فرعی برحسب طبقه بندی روش تحلیل کیفی استخراج گردید. درنهایت، شش مضمون اصلی شامل ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪار، اخلاق مدار، عادل، مدبر، مسلمان انقلابی و همگرایی با جامعه شناسایی شد.
Space and Place: The Philosophical Foundation of the Science of Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Every scientific discipline requires a philosophical explanation. This means that it must address several fundamental questions, as follows:
What is the nature of the discipline? What does it study? In other words, what is its subject matter? And to what extent is it real, tangible, and researchable—whether objective or subjective, apparent, hidden, or virtual?
Why should the discipline exist? What are its existential and ontological necessities? How distinct and unique is its epistemological domain? To what extent does it overlap or intertwine with other scientific disciplines? What are the points of convergence and divergence with other fields? How real or constructed are the phenomena it examines?
What is the ultimate goal of the discipline? What cognitive or practical human needs does it fulfill?
How should the subject of the discipline be studied? What philosophical and cognitive methodologies, as well as research methods and techniques, are (or can be) used in this process? What is the epistemological validity of these methods?
A comprehensive and reasoned response to these questions effectively shapes the theoretical framework and scientific philosophy of the discipline in question. Since geography has long been recognized as one of humanity's cognitive and epistemological domains, its philosophical explanation is essential.
همکاری استراتژیک ایران و روسیه: ارتقای جایگاه و مقابله با یکجانبه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
وضعیت امنیتی منطقه غرب آسیا، ضرورت پویایی دکترین سیاست خارجی ایران را برای ارتقای جایگاه و سطح کنشگری در تعاملات میان قدرت های منطقه ای برجسته کرده و ازاین رو، تقویت روابط نظامی و سیاسی با روسیه به عنوان یک راهبرد استراتژیک در رفتار سیاست خارجی ایران صورت بندی شده است. حال سؤال اساسی پژوهش این است که چه ظرفیتی در روابط دو کشور وجود دارد که موجب گسترش همکاری های نظامی و مناسبات سیاسی میان ایران و روسیه شده و تعاملات دو کشور را به سطح روابط راهبردی و استراتژیک رسانده است؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی مناسبات سیاسی- امنیتی و نظامی ایران و روسیه در نظام بین الملل انجام شد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها نشان داد شکل گیری همکاری استراتژیک ایران و روسیه ناشی از فهم و نوع نگرش دو بازیگر به مساله "جایگاه" است. بدین معنا که مقابله با یکجانبه گرایی امریکا، افزایش توانایی های نظامی و کسب جایگاه نسبی بالاتر؛ بیشینه سازی قدرت/ امنیت در مناسبات همکاری جویانه، ناسازگاری از جایگاه و نارضایتی از آن و تلاش برای حداکثرسازی قدرت/ امنیت جهت ارتقای جایگاه موجب افزایش سطح همکاری ها و گاه ترسیم اهداف بلندمدت همسو؛ اشتراک نظر در مسائل راهبردی؛ همکاری های اقتصادی و باورمندی مشابه به نقش دشمن مشترک در مناسبات آتی موجب شکل گیری روابط عمیق و همکاری های استراتژیک بین ایران و روسیه شده است.
واکاوی مبانی هستی شناختی حقوق زن در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
فمینیسم که می توان آن را نه فقط یک جریان اجتماعی بلکه یک جریان فکری است که زمینه بروز پرسشهای زیادی درباره مسائل مربوط به زنان شده است. عدم توجه به مبانی فلسفی حقوق و تکالیف زن در اسلام؛ سبب همراهی با این جریان خواهد شد و در نتیجه پیام دین در این حوزه دچار تحریف خواهد گشت. باور به وجود خدا، نظام احسن، معاد، هدف از آفرینش انسان و... برخی از مبانی فلسفی هستی شناختی حقوق و تکالیف زن را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر بر آن است که این مبانی را برپایه عقل به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ در نظام هستی یک موجود به نام، خدا وجود دارد و سایر پدیده ها همگی از او نشأت گرفته اند. از آنجا که آفرینش جهان و انسان، هدفمند و بر مبنای حکمت الهی است، اقتضا می کندکه دستورات پروردگار بر اساس واقعیات جهان هستی و واقعیت انسان، و نیز مصالح و مفاسد نفس الامری در جهت رسیدن به کمال مطلوب او باشد. از سوی دیگر یکی از مؤلفه های توحید باوری، غایت اندیشی و فرجام باوری است، که این عقیده را تقویت می نماید که خلقت عالم و به تبع موجودات عالم به ویژه انسانها، منزلگاه مشخصی دارند که در رسیدن به سوی این غایت، نیازمند تشریع قوانین و ایجاد یک نظام حقوقی مطلوب می باشند تا سرانجام به سعادت حقیقی نائل آیند.
مقایسه تطبیقی معماری ساختمان های ایستگاه های راه آهن ایران و ترکیه در بازه زمانی 1300تا 1357ش
حوزههای تخصصی:
با آغاز قرن بیستم، ایران و ترکیه در پرتو تحولات جهانی و داخلی، گام های اساسی درجهت نوسازی و توسعه زیرساخت های حمل ونقل برداشتند. ایستگاه های راه آهن به عنوان نقاط اتصال فیزیکی، عملکردی و فرهنگی، نقشی مؤثر در بازتاب هویت ملی و سیاست های توسعه ای ایفاء کردند. بااین حال، تفاوت های فرهنگی، سیاسی و اقلیمی میان دو کشور، به بروز تمایزاتی در طراحی و ساخت این ایستگاه ها انجامید. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی معماری ایستگاه های راه آهن ایران و ترکیه در بازه زمانی ۱۳۰۰تا۱۳۵۷ش، باتمرکزبر عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای طراحی و بازتاب هویت ملی در هر کشور است. روش تحقیق به صورت کمی-تحلیلی بوده و داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. دراین چارچوب، هشت ایستگاه راه آهن منتخب از هر دو کشور، موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه های ایران، به ویژه در دوران رضاشاه پهلوی، تلفیقی از سبک های معماری ایرانی و غربی باتأکیدبر استفاده از مصالح محلی، ملاحظات اقلیمی و تقویت هویت ملی هستند. در مقابل ایستگاهای ترکیه، به ویژه در دوران جمهوری، تحت تأثیر سبک های نئوکلاسیک، آرت نوو و معماری ملی ترکی، بیشتر بر مدرنیسم و هویت جمهوری خواهانه تمرکز دارند. تحلیل تطبیقی نشان می دهد که ایستگاه های راه آهن در در هر دو کشور، افزون بر عملکرد زیرساختی، به مثابه نمادهای فرهنگی و سیاسی تلقی می شوند. این تفاوت ها بازتاب گر رویکردهای متفاوت نوسازی و توسعه در ایران و ترکیه اند.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پژوهش های حوزه کووید19 و بازار سهام: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری کووید ۱۹ علاوه بر تهدید سلامت عمومی، اقتصاد کشورها و به ویژه بازارهای سهام را با چالش های جدی مواجه کرد. از این رو، پژوهشگران کشورهای مختلف، هریک به سهم خود تلاش کردند تا موضوع را از جنبه های مختلف در این زمینه مطالعه و بررسی کنند. هدف این مقاله، مطالعه بیبلیومتریک پژوهش های انجام گرفته در حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از طریق ترسیم و تحلیل نقشه های علمی است.روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مقالات منتشر شده در حوزه موضوعی کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران از بهمن ماه ۱۳۹۸ تا فروردین ماه ۱۴۰۲ است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای اکسل، راور پریمپ و وس ویور انجام شده است.یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، صعودی بوده است و بیشترین تعداد مقاله های منتشر شده نیز، به سال ۱۴۰۱ با ۲۶ عنوان و ۵۰ درصد از کل مقاله ها مربوط می شود. ارزیابی ساختار فکری پژوهش ها در تحلیل های کتاب سنجی، معمولاً از طریق بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها و همچنین، هم رخدادی واژگان انجام می پذیرد. پُرتکرارترین کلیدواژه ها در شناسایی هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها و هم رخدادی واژگان در شناسایی خوشه ها، روند زمانی و همچنین، چگالی واژگان کلیدی تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها، از نکته نظر معرفی موضوعات غالب، توسعه یافته، اشباع شده، از بین رفته یا در حال ظهور مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش به منظور بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها، از واژه های اصلی استفاده شده در عنوان، چکیده و همچنین، واژگان کلیدی منتخب نویسندگان در هریک از مقالات استفاده شد. در هر حال، پژوهشگران حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از ۳۱۲ کلیدواژه اصلی در مقاله های خود استفاده کرده اند. کلیدواژه های کووید ۱۹ با ۴۷ و بازار سهام با ۴۲ بار تکرار، پُرتکرارترین کلیدواژه های این حوزه هستند و بعد از آن ها کلیدواژه های بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام قرار دارند. این کلیدواژه ها هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش های این حوزه در ایران هستند. به منظور بررسی هم رخدادی میان واژگان نیز از نقشه شبکه های اجتماعی استفاده شد. تجزیه وتحلیل نقشه شبکه های اجتماعی هم رخدادی واژگان، از طریق سه روش انجام می شود: ۱. تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۲. بررسی روند زمانی تشکیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۳. تحلیل چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها. اما به علت جدید بودن و همچنین، تعداد کم مقاله های این حوزه در ایران، تجزیه وتحلیل مقاله ها از طریق بررسی روند زمانی و همچنین، چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها معنادار نخواهد بود. بنابراین، هم رخدادی واژگان تنها از طریق تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها انجام پذیرفت. در هر حال، ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، فقط به شناسایی یک خوشه موضوعی منجر شد. این خوشه مشتمل بر ۸ کلیدواژه اصلی است که عبارت اند از: کووید ۱۹، بازار سهام، بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام. بدین ترتیب می توان گفت که کلیدواژه های تشکیل دهنده این خوشه، مسیر مطالعات حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام را در ایران نشان می دهد که در سال های اخیر آغاز شده است. بررسی ها نشان می دهد که همکاری های خوبی بین دانشگاه ها در این حوزه صورت گرفته است؛ اما همکاری های بیشتری، به ویژه با دانشگاه های سایر کشورها در این زمینه مورد انتظار است.نتیجه گیری: انتظار می رود که نتایج و پیشنهادهای این پژوهش، ضمن تسهیل روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، به عنوان نقشه راهی برای پژوهشگران، به منظور بهره بردن از فرصت های تحقیقاتی بالقوه در این زمینه استفاده شود.
طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیرۀ تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
70 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: زنجیره های تأمین بیش از پیش به فناوری اطلاعات و به روزرسانی اطلاعات بی درنگ در شبکه ها وابسته هستند. فناوری های نوظهور چهارمین انقلاب صنعتی را شکل داده اند و در این میان، زنجیره تأمین هوشمند، جزء ضروری آن محسوب می شود. تکنولوژی هوشمند فناوری با ترکیبی منحصربه فرد از ویژگی های هوشمند، برای تبدیل عملکردهای زنجیره تأمین از منشأ تا ارتقای عملکرد، پتانسیل بسیار زیادی دارد. این ترکیب با مفاهیم بسیاری مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت توسعه یافته، بلاکچین و... بیان می شود و از طریق نظارت بر تجهیزات زنجیره تأمین، به عملکرد زنجیره تأمین کمک می کند.
روش: این پژوهش با هدف طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین، به شیوه توصیفی اجرا شده است. در راستای این هدف و تعیین استراتژی، برای جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیارمحور خبرگانی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای انجام شد. خبرگان مشارکت کننده دارای تحصیلات دانشگاهی در حوزه های مدیریت بازرگانی در گرایش های مختلف بازاریابی، استراتژیک و تجارت الکترونیک بودند. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. تعداد شرکت کنندگان در بخش کیفی، پس از رسیدن به اشباع نظری، ۱۱ نفر بود. بعد از تحلیل داده ها با کمک تحلیل سوات، عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی زنجیره بررسی شد. بر اساس نتایج کیفی، برای رتبه بندی و تعیین میزان اثرهای هر یک از عوامل، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.
یافته ها: مفاهیم به دست آمده، بر اساس ماتریس سوات (فرصت، قوت، ضعف و تهدید)، در قالب ۴ معیار محوری و ۲۸ زیرمعیار ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و دسته بندی ﺷﺪند. نتایج تحقیق نشان داد که در بین مضامین فرصت، همگام سازی مدیریت جریان های مادی، مالی و اطلاعاتی با وزن 517/0 در رده نخست اهمیت قرار دارد. در بین مضامین قوت، اولوی ت با تضمین شفافیت در تعامل شرکت کنندگان زنجیره تأمین با وزن 80/0 است. در بین مضامین ضعف، افزایش هزینه، به دلیل راه اندازی تکنولوژی هوشمند با وزن 557/0 در اولویت قرار گرفت. در بین مضامین تهدید، عدم وجود استاندارد جهانی برای تضمین امنیت زنجیره تأمین با وزن 460/0 در اولویت قرار گرفت. بدین صورت فرایند ایده گیری و تعیین مجموعه کلی راهبردها برای مدیریت، توسعه و بهبود تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین مشخص شدند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در طول مطالعه، پتانسیل بالای تکنولوژی های هوشمند را برای بهینه سازی مدیریت زنجیره تأمین تأیید می کند. اجرای یک رویکرد سیستماتیک، امکان ارزیابی چشم انداز (مزایا و مشکلات) و اجرای آن را در یک مجموعه فراهم می کند. توسعه راهبردهای جایگزین نتیجه اجرای یک رویکرد سیستماتیک برای انجام مطالعات جامع عوامل خارجی و داخلی و روابط بین آن ها، در ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای بالقوه است. این مقاله با نشان دادن اینکه چگونه تکنولوژی های هوشمند مدیریت زنجیره تأمین را بهبود می بخشد، به طور برجسته ادبیات کنونی بازاریابی را غنی می کند، موضوعی که در مطالعات قبلی نادیده گرفته شده است.