مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
92 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با این پیش فرض که بررسی ادبیات و فرهنگ عمومی جامعه می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل آسیب های اجتماعی هر دوره مورد استفاده قرار گیرد و به درک بهتر دلایل ایجاد و راه های مقابله با این آسیب ها کمک کند، با رویکردی توصیفی – تحلیلی، به بازخوانی آسیب های اجتماعی در داستان های اقلیمی رسول پرویزی و نسیم خاکسار می پردازد. پرویزی در «شلوارهای وصله دار» و «لولی سرمست» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه روستایی اقلیم جنوب پرداخته است؛خاکسار نیز در داستان های «گیاهک» و «نان و گل» به مسائل و مشکلات اجتماعی حوزه دریایی اقلیم جنوب توجّه دارد. یافته ها نشان می دهد که هرچند هر دو نویسنده با توجّه به تفاوت های جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی حوزه خود ، به نوع خاصی از آسیب های اجتماعی پرداخته اند، اما هر دو با نگاهی انتقادی و واقع گرایانه به آسیب های اجتماعی تلاش کرده اند تا با ارائه تصویری دقیق از این مشکلات، به آگاهی بخشی در جامعه کمک کنند. برخی از این آسیب ها مانند ارتباط های نامشروع، اعتیاد، کودک آزاری، دزدی و کمبود امکانات بهداشتی در هر دو اقلیم دیده می شود. آسیب های مختص حوزه دریایی شامل طلاق، بیوه گی و بی پناهی زنان، خودکشی و قاچاق است. در حوزه روستایی نیز خرافه گرایی، عشوه گری زنان، تنوّع طلبی مردان و چندهمسری به عنوان کژروی ها و آسیب های اجتماعی مطرح شده اند؛ لذا می توان نوع اقلیم را در پدید آوردن برخی از انواع آسیب ها و معضلات اجتماعی مؤثر دانست.
تأثیر سبک رهبری بر فرسودگی شغلی و ترک کار حسابرس با توجه به نقش میانجی گری رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری بر فرسودگی شغلی و ترک کار حسابرس با توجه به نقش میانجی گری رضایت شغلی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل رده های مختلف کارکنان مؤسسات حسابرسی است. نظرات مربوط به تعداد 383 نفر از کارکنان مؤسسات حسابرسی به عنوان نمونه پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. سپس، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از الگوسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های اصلی نشان داد که رضایت شغلی به عنوان یک متغیر میانجی بر رابطه بین سبک رهبری و فرسودگی شغلی و تمایل به ترک کار حسابرس تأثیر معناداری دارد. هم چنین، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که سبک رهبری (ملاحظات و ساختار) بر رضایت شغلی تأثیر مثبت و معنادار و سبک رهبری (ملاحظات و ساختار) بر فرسودگی شغلی تأثیر منفی و معناداری دارد، اما سبک رهبری بر تمایل به ترک تأثیر معناداری ندارد. همچنین، رضایت شغلی بر فرسودگی شغلی و تمایل به ترک کار حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. نتیجه گیری: این نتایج لزوم توجه ویژه به ملاحظات انسانی در مدیریت نیروهای کار در حرفه حسابرسی را نشان می دهد، به طوری که سبک رهبری سخت-گیرانه منجر به فرسوده شدن نیروی کار حسابرسی، کاهش رضایت شغلی و در نهایت افزایش ترک کار در این حرفه می شود.
نقش فناوری هوش مصنوعی در کاربردهای مالی اسلامی و بررسی جنبه های کیفری آن
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوری های پیشرفته عصر دیجیتال، نقش مهمی در بهبود کارایی و سرعت بخشیدن به فرآیندهای مالی و اقتصادی ایفا می کند. با افزایش استفاده از این فناوری در سیستم مالی اسلامی، بررسی جنبه های حقوقی و کیفری آن به ویژه از منظر تطابق با اصول شرعی اهمیت بیشتری یافته است. هدف از این مطالعه، بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در نظام مالی اسلامی و تحلیل فرصت ها و چالش های کیفری و حقوقی آن است. این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند ابزاری قدرتمند برای تشخیص و پیشگیری از جرائمی مانند کلاهبرداری، پول شویی و تأمین مالی تروریسم باشد، درحالی که استفاده نادرست از آن، می تواند منجر به چالش های قانونی نظیر نقض حریم خصوصی، تقلب الگوریتمی و تلاعب در بازارهای مالی شود. همچنین، به منظور جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی، ضرورت تنظیم گری دقیق و تدوین قوانینی که مسئولیت ها و محدودیت ها را در چارچوب شریعت تعیین کنند، مورد تأکید قرار گرفته است. یافته های این تحقیق می تواند به نهادهای مالی اسلامی کمک کند تا ضمن بهره گیری از هوش مصنوعی، از پیامدهای منفی و جرائم مالی مرتبط با آن جلوگیری کنند.
سیاست های توسعه مسکن شهری و عدالت فضایی (اتنوگرافی نهادی مسکن مهر سنندج)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرسنندج به دلایلی از جمله رشد جمعیت، مهاجرت و افزایش حاشیه شینی یکی از شهرهایی بوده است که مسکن مهر در دو منطقه شهری_دگران و بهاران_ آن به اجرا درآمده است. در این پژوهش با در نظر داشتن رویکردهایی عدالت فضایی سعی در ارائه تحلیلی از وضعیت این مناطق داشتیم. مفروضه اصلی چین است که عدالت فضایی متحقق نشده است و زیست شهری در این مناطق به حاشیه رانده شده است. بررسی وضعیت مسکن در شهر سنندج یکی از مهمترین مسائل این شهر محسوب می شود و این امر چالش هایی را برای مدیران و برنامه ریزان شهری، ساکنان و مالکین ایجاد نموده است. مسکن مهر سنندج با ظرفیت ۷۶۰۰ واحد (در بهاران سطح 43/5 هکتار احداث شده و طول کل خیابان های 20 و 14 متری آن 6410 متر است و تراکم خیابان در این پروژه 147/3 متر) درصدد ایجاد فضایی برای شهروندان بود که بتواند مشکلات و مسائل شهری به ویژه مسکن را حل نماید. این پروژه، وضعیتی را ایجاد کرده است که صرفا نمی توان از لحاظ آماری و کمی بدان نگاه کرد. نگاه به این پروژه از سوی ذی نفعان یکی از مهمترین راه هایی است که بتوان به چگونگی عملکرد مدیران و برنامه ریزان، پیمانکاران و ذی مدخلان نگریست و دستاوردهای این پروژه را مورد ارزیابی قرار داد. این امر، نشان می دهد که ساکنان، چه برداشت ها و مواجهاتی در برابر سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده داشته اند. نظر آنها در مورد دسترسی به امکانات، نوع ساخت، فضا و... تعیین کننده این امر است که عدالت فضایی در شهر سنندج به چه شیوه بر وضعیت زیسته ی ساکنان آن تاثیر دارد. مفروضه بنیادین این پژوهش چنین است که فضای کافی و مناسب از مهمترین نکته هایی بوده است که در طرح مسکن مهر سنندج نادیده گرفته شده است. نحوه ی معماری و ساخت و سازها در این محدوده ها حاکی از فضای نامناسب، عدم توجه به زیرساخت ها، و تمرکز بر روی بیشترین استفاده از زمین بوده است و این امر در مقایسه با نواحی دیگر شهری نابرابر می باشد. با این مفروضه، پژوهش حاضر در صدد برساخت منازعه ی نهادی ساکنان با سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده در مسکن مهر سنندج است.روش :روش پژوهش، روش اتنوگرافی نهادی است. داده های این پژوهش، مستخرج از تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته و متون نهادی ای به مثابه اِعمالِ سیاست های از بالا بوده اند. از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مصاحبه و از نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد، تعیین محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر پژوهش استفاده شده است. برای تفسیر تجربیات مصاحبه شوندگان از تحلیل مضمونی و مدل امیک استفاده شده تا براساس آنها و با دستاویزقرار دادنشان در بستر و موقعیت بومی به خوانشی انتقادی از تجربیات شکل گرفته نائل شد. مصاحبه ها با ۳۰ نفر از شهروندان ساکن مسکن مهر واقع در شهرک بهاران سنندج انجام شده است. همچنین متون نهادی مربوط به طرح مسکن مهر (طرح ها، آمار و اطلاعات، سایت مربوط به این نهاد های دخیل و...) واکاوی، مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که تنوع و تناقضات فرهنگی جمعیتی ناشی از مهاجرت بی رویه و ازدحام آپارتمان ها مسائلی را به وجود آورد که این زیست شهری را به مخاطره بیاندازد. طبقات زیاد وشلوغی واحدها، سبب این ازدحام شده و محیطی ناآرام را ایجاد نموده است. در بعد اجتماعی و فرهنگی همچنین می توان به وجود تعارضات گروهی، عدم تعلق مکانی و کاهش اعتماد اجتماعی در این مناطق اشاره نمود. نتایج در قالب مقولات ثانویه تعارضات اجتماعی ساکنان و ازدحام جمعیتی، کمبود امنیت اجتماعی و روانی، عدم مشارکت و اعتماد نهادی و ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی نشان از آن دارد که عذالت فضایی نه تنها متحقق نشده است بلکه زیست ناپایداری را برای ساکنان رقم خورده است. تحلیل مصاحبه ها در این بعد، دریچه ای از مسائل را نشان می دهد که با مقوله ثانویه کاهش امنیت اجتماعی و روانی در این مناطق می توان آن ر امورد بحث قرار داد. به دلایل زیادی از جمله وجود افراد مجرد و معتادین و خانواده های شلوغ و... این مناطق ناامن شده و این مورد بیشترین تاثیر را بر روی زیست زنان و کودکان داشته است. اما در ارتباط با نهادهای ذی ربط از جمله شهرداری تحلیل مقولات ناشی از مصاحبه ها نشان می دهد که مشارکت و اعتماد بین ساکنان و نهادها وجود دارد. باری؛ آنچه بیشتر در مورد عدالت فضایی مورد بحث قرار گرفت مربوط به ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی ای این مناطق است. دوری از مراکز بهداشتی و درمانی، حمل و نقل عمومی نامتناسب، فقدان کاربری ورزشی، فقدان فضای سبز و کاربری تفریحی و عدم ساماندهی زباله ها مهمترین مقولاتی هستند که نشان می دهند امکانات این مناطق به حدی نیست که بتوان زیست پایداری در این مناطق داشت و بتوان بر وجود عدالت فضایی و به مراتب، عدالت اجتماعی صحه بگذارد.نتیجه: خدمات شهری در معنای عام خود می تواند بسیاری از فعالیت های خدماتی و عمومی مورد نیاز برای اداره امور شهری این مناطق و کاهش بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را جبران نمایند. لذا توجه نهادی و مشارکت نهادهای ذی ربط در این زمینه مهترین راهکار ارتقای عدالت فضایی و بالا بردن زیست شهری در این مناطق است.
استفاده از استعاره های شناختی در تدریس و تاثیر آن بر درک دانش آموزان: یک مطالعه ی مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
37 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از استعاره های شناختی در فرایند تدریس و نقش آن در ارتقای درک مفاهیم آموزشی توسط دانش آموزان، با روش مرور نظام مند و رویکرد روایتی بر مبنای چارچوب سیلوا انجام شده است. روش: این مطالعه به روش مرور نظام مند و روایتی انجام شد. داده ها با جستجوی هدفمند در پایگاه های Google Scholar، ScienceDirect و نورمگز، بر اساس کلیدواژه های مرتبط با استعاره های شناختی در آموزش، گردآوری شد. جامعه آماری شامل مقالات منتشرشده بین سال های 2000 تا ۲۰۲۳ بود. پس از غربالگری چندمرحله ای شامل حذف مقالات نامرتبط و تکراری، ۲۲ مقاله منتخب بر اساس معیارهای ورود و هم راستایی با اهداف پژوهش انتخاب شدند. تحلیل محتوای کیفی بر اساس رویکرد موضوعی انجام شد تا مضامین اصلی استخراج و مقالات در شش محور موضوعی طبقه بندی شوند: نقش استعاره های شناختی در یادگیری، تأثیر زمینه های فرهنگی، طراحی هدفمند استعاره ها، ارتباط با سواد دیجیتال، کاربرد در مفاهیم محاسباتی، و تقویت تفکر خلاق. یافته: نتایج تحلیل ها نشان داد که استفاده هدفمند، خلاقانه و متناسب با محتوای درسی از استعاره های شناختی می تواند تأثیر قابل توجهی در تسهیل فهم مفاهیم پیچیده، افزایش انگیزش یادگیری و تعمیق مشارکت شناختی دانش آموزان داشته باشد. نتیجه گیری: بر این اساس، طراحی آموزشی مبتنی بر استعاره و توانمندسازی معلمان در بهره گیری از آن، گامی مؤثر در بهبود کیفیت تدریس و یادگیری به شمار می رود.
ارائه الگوی پارادایمی بازاریابی رابطه ای در نظام بانکی (مورد مطالعه: بانک شهر ، شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
41 - 72
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی پارادایمی بازاریابی رابطه ای در بانک شهر، تهران انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی است. برای دستیابی به هدف از طرح پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل اساتید بازاریابی و مدیران بانک تهران است که 21 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل مدیران ارشد و معاونین شعب بانک شهر در تهران بود که حجم نمونه با استفاده از قاعده تحلیل توان کوهن (1992) و نرم افزار G*Power به تعداد 136 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه براساس چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری تایید شد. پایایی تحلیل کیفی با محاسبه ضریب هالستی به میزان 676/0 و ضریب کاپا 639/0 مطلوب برآورد گردید. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. براساس مدل پژوهش مشخص گردید شرایط علی (عوامل مدیریتی، عوامل فرآیندی، عوامل ساختاری، تقاضای فناورانه خدمات بانکی) بر پدیده محوری (بازاریابی رابطه ای) تاثیرگذارند. پدیده محوری به همراه شرایط زمینه ای (زیرساخت های فناورانه) و شرایط مداخله گر( چالش پیاده سازی بازاریابی رابطه ای) بر راهبردها و اقدامات (مدیریت ارتباط با مشتری) اثرگذارند. در نهایت راهبردها و اقدامات منجر به حصول پیامدها ( توسعه ارتباطات و تعاملات بانکی، عملکرد بانکی، حفظ و نگهداشت مشتریان و رشد اقتصادی در صنعت بانکداری ) می شوند.
بررسی و تحلیل رمان سوشون سیمین دانشور بر اساس دیدگاه برساخت گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رمان، دنیای بازتاب جوانب مختلف زندگی فردی و جمعی انسان است. نویسندگان در این عرصه اغلب به تجسم مفاهیم اجتماعی و سیاسی می پردازند. خوانش برساخت گرایانه متون داستانی به رویکردی ادبی و تحلیلی اشاره دارد که در آن، متن داستانی به عنوان یک ساختار پویا و پر لایه در نظر گرفته می شود. این رویکرد به نحوه ساختار دهی عناصر داستان، شخصیت ها، زمینه و رویدادها با تأکید بر تأثیر آن ها بر درک و تفسیر مخاطبان متمرکز است. در خوانش برساخت گرایانه، متن به عنوان یک ترکیب یگانه از عناصر ساختاری در نظر گرفته می شود و هر یک از این عناصر تأثیرگذار بر معنا و ارتباطات داستان هستند. یکی از رمان های برجسته فارسی، رمان سووشون سیمین دانشور است که با گستره و عمقی که در توصیف رخدادها و شخصیت ها دارد، گزینه مناسبی برای تحلیل و بررسی از منظر برساخت گرایی اجتماعی است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل ارتباطات سیاسی و اجتماعی در این رمان، براساس رویکرد برساخت گرایی اجتماعی است و در آن تلاش شده است با خوانشی برساخت گرایانه به لایه های زیرین اثر نزدیک شویم. بدین منظور نخست نحوه نگرش دانشور را به عنوان یک نویسنده برجسته در مورد واقعیت و با خوانشِ برساخت گرایانه مشخص می کنیم؛ سپس روشن می سازیم او چگونه از مسائل اجتماعی در رمان سووشون بهره برده است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که رخدادهای سیاسی و اجتماعی در رمان سووشون، به عنوان برآیندهایی از واقعیت های اجتماعی و سیاسی در جامعه، گاه برساخته نویسنده اند و به هر حال تأثیر قابل توجهی بر شخصیت های داستان و کُنش داستانی آنها دارند.
تأثیر دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما بر توانایی های اطلاع رسانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر شناخت رابطه بین دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما و توانایی های اطلاع رسانی آنان بود.روش : این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر نوع پژوهش، از نظر روش پیمایشی تحلیلی بود که مؤلفه های اصلی برای تولید پرسشنامه از طریق مطالعات گسترده کتابخانه ای و تایید خبرگان به روش روایی محتوایی با 85 پرسش تنظیم شد و میان جامعه آماری پژوهش که 120 نفر از کارکنان آرشیوهای صداوسیما مستقر در تهران بود، توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (جداول و نمودارها) و آمار استنباطی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، برای نرمال بودن داده ها و تحلیل داده ها از آزمون t (همبستگی) و نرم افزار لیزرل استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین احساس نیاز به اطلاعات در بین پاسخگویان برابر با 4/40 و حداقل و حداکثر آن 2/80 و 5 است؛ بنابراین میانگین احساس نیاز به اطلاعات در حد متوسط به بالا است که پاسخ دهندگان داشتن اطلاعات به روز و مفید در حوزه فعالیت حرفه ای را بیشتر از حد متوسط اعلام کرده اند، با توجه به این یافته، برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت برای بالا بردن سطح اطلاعات و دانش آرشیویست ها ضروری است. نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی حاکی از آن است که در بین 120 پاسخگوی مطالعه شده، ضریب همبستگی با سطح معنی داری 0/000=α برابر با R=0/801 محاسبه شده است. ازآنجاکه این سطح معنی دار از سطح معنی دار موردنظر ما 0/05=α کوچک تر است، فرضیه صفر پژوهش رد و فرضیه اصلی تائید می شود، بنابراین نتیجه می گیریم که رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش پیدا خواهد کرد.نتیجه گیری: رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش می یابد. ارائه اطلاعات بهینه در کمترین زمان قابل توجه است و آرشیویست های صداوسیما توانایی ارائه اطلاعات متناسب با نیاز اطلاعاتی مراجعین را دارند و آموزش استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات و به کارگیری تجربیات حرفه ای آرشیویست ها، کیفیت اطلاع رسانی را بهتر می کند.
مازاد تحصیلات و اثر آن بر شکاف جنسیتی دستمزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۶۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۰)
927 - 959
حوزههای تخصصی:
تحصیلات یکی از مهم ترین عوامل موثر بر دستمزد در بازار کار است. افزایش تحصیلات بیش از نیاز شغلی می تواند به کاهش درآمد افراد منجر شود، اما این تأثیر برای زنان و مردان متفاوت است و می تواند شکاف جنسیتی دستمزد را تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش، اثر مازاد تحصیلات بر شکاف جنسیتی دستمزد با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوار در سال های ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱ بررسی می شود. برای این منظور، از روش تطبیق تحقق یافته جهت محاسبه مازاد تحصیلات و مدل تجزیه آکساکا و بلایندر برای ارزیابی شکاف دستمزدی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که زن بودن در هر دو بخش خصوصی و دولتی تأثیر منفی بر دستمزد دارد، اما این اثر در بخش خصوصی بسیار شدیدتر است. همچنین نتایج حاکی از آن است که با گذشت زمان، شکاف جنسیتی دستمزد در میان افراد دارای مازاد تحصیلات بیشتر از افراد دارای تحصیلات متناسب شده است؛ به طوری که در سال ۱۳۹۶ تبعیض جنسیتی دستمزد علیه زنان در نمونه دارای مازاد تحصیلات کم تر از نمونه دارای تحصیلات متناسب بوده است، اما در سال ۱۴۰۱ تبعیض جنسیتی دستمزد در میان افراد دارای مازاد تحصیلات بیشتر از افراد دارای تحصیلات متناسب شده است.
نقش سبک های دلبستگی در اختلال انباشت با میانجی گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
272 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی با اختلال انباشت با میانجی گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان در بین دانشجویان دانشگاه تبریز بود. این پژوهش یک پژوهش بنیادی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 با حجم 24000 نفر بود که از میان آنها 270 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انباشت فراست، سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS نشان داد که مسیر تاثیر سبک دلبستگی اضطرابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان معنی دار است. بنابراین، سبک دلبستگی اضطرابی با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان درمجموع 0/18 از واریانس شاخص اختلال انباشت را تبیین می کند. از سوی دیگر، مسیر تاثیر سبک دلبستگی اجتنابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری شخصیت اجتنابی نیز معنی دار است درحالی که مسیر تاثیر سبک دلبستگی اجتنابی به شاخص اختلال انباشت با واسطه گری تنظیم هیجان معنی دار نیست. بنابراین، سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه گری شخصیت اجتنابی و تنظیم هیجان درمجموع 0/24 از واریانس شاخص اختلال انباشت را تبیین می کند. این یافته ها نقش روابط عاطفی اولیه دوران تحول را در شکل گیری اختلال انباشت برجسته می کنند و در این فرآیند، رفتارهای اجتنابی و بدتنظیمی هیجان می توانند نقش تسهیل کننده داشته باشند.
واکاوی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
137 - 157
حوزههای تخصصی:
قدمه و هدف : مطالعه حاضر با هدف شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران به انجام رسیده است. روش شناسی پژوهش : رویکرد روش شناسی این مطالعه کیفی و روش پژوهش فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو می باشد. پژوهشگران به جست وجوی سیستماتیک مطالعات انجام شده مرتبط با هدف پژوهش در پایگاه های علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی و سیویلیکا، علم نت بین سال های 1403- 1395 با استفاده از کلیدواژه هایی چون استعداد، مدیریت استعداد، تأثیر مدیریت استعداد در مدارس، پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس و نقش مدیریت استعداد در مدارس ایران پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 158 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 23 مطالعه با استفاده از روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد که در پژوهش حاضر برابر با 863/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. یافته ها : از تحلیل محتوای منابع منتخب، 181 کد اولیه برای شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران استخراج گردید که شامل 23 مقوله فرعی بود که در قالب 5 مقوله اصلی شامل فردی، سازمانی، شغلی، آموزشی و محیطی طبقه بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده آن بود که مدیریت استعداد در مدارس ایران می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در بر داشته باشد. لذا انتظار می رود سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش وپرورش اهتمام جدی به امر مدیریت استعداد در مراکز آموزشی داشته باشند.
دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی به مثابیه ضرورتی برای حکمرانی در ایران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمایشگاه سیاستی از ابزارهای مورد اجماعی است که طراحی سیاست ها در آن انجام و به محک آزمون قرار داده می شود. این پژوهش با هدف ارائیه دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی، ضرورت های اجتماعی عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی برای ایران آینده را ارائه می کند. این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از تکنیک اتواتنوگرافی برای باورپذیرتر کردن گزاره ها استفاده شده است.
براساس یافته ها، آزمایشگاه سیاستی تلاقی میدان آکادمی، سیاست و حوزیه عمومی است که نقش کنشگر مرزی را ایفا می کند و با تقویت کنش عقلانی ارتباطی، در پی گشوده تر شدن تصمیم گیری به سوی عرصیه عمومی و ایجاد وفاق و اجماع مبتنی بر استدلال است. این مطالعه نشان می دهد دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی در ایران ناظر بر تقویت ابعاد اجتماعی سیاست ها، مشارکتی کردن نظام حکمرانی، تقویت تفکر آینده پژوهانه و ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست ها و بهنگام کردن پاسخ های سیاستی به مسائل عمومی است. همچنین عرصه ای برای واقع بینی و اقدام به اندازیه ظرفیت نظام حکمرانی تلقی می شود.
استنباط مقاله این است که آزمایشگاه سیاست اجتماعی به مثابیه امکانی برای عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی و ابزاری برای فهم و حل مسئله تلقی می شود که کارآمدی و قابلیت نظام حکمرانی را ارتقا می دهد. از این رو ضرورت دارد آزمایشگاه های سیاستی به عنوان یک گفتمان عمومی مورد توجه بازیگران حکمرانی قرار گیرد و قرائت اجتماعی در کنار قرائت اقتصادی و سیاسی در این عرصه مبنا باشد.
عصیان علیه دانشگاه: تحلیل کیفی تجربه سایه نویسی پایان نامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایه نویسی صنعت زیرزمینی بین المللی است که در طی چند دهیه گذشته گسترش یافته است و تهدیدی جدی برای کیفیت و اعتبار دانشگاه ها در سرتاسر جهان محسوب می شود. در ایران نیز شاهد گسترش سایه نویسی و شکل گیری «بازار سیاه پایان نامه نویسی» هستیم؛ بااین حال، پژوهش های چندانی درباریه ماهیت و ویژگی های خاص سایه نویسی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون و انجام مصاحبیه نیمه ساختمند با 15 نفر از سایه نویسانی صورت گرفت که به طور مستقل، در ازای دریافت وجه برای مشتریانشان پایان نامه می نوشتند. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، شش مضمون اصلی «تقلا برای بقا»، «سرخوردگی تمام عیار»، «دانشگاه در چنبره فساد»، «عصیان علیه دانشگاه»، «تجربیه احساسی پارادوکسیکال»،و «تصور از سایه نویسی» به دست آمد. این مضامین بیانگر دلایل، انگیزه ها و تصورات سایه نویسان از سایه نویسی و بسترهای شکل گیری و گسترش این پدیده در نظام دانشگاهی ایران است. درنهایت پیشنهادهایی برای سیاست گذاری مناسب در این زمینه ارائه شده است.
سیر تحولات منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان از عصر قاجار تا پهلوی اول (1796 الی 1931 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
52 - 61
حوزههای تخصصی:
ذر آن می توان به ردپای انگاره های منظرین و فراتر از آن به افکار و ایده های یک ملت دسترسی یافت و ذهنیت مردمی را که در یک مقطع تاریخی خاص در فضای زیست ملت ی دیگ ر زندگی کرده اند، بازسازی کرد. ذهنیتی که جدا از تأثیرپذیری شخصیت نگارنده و تمایلات شخصی وی در نگاهی وسیع تر با اوضاع و شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و حتی تمایلات استعمارجویانه ارتباط دارد. شناخت منظر ذهنی بر مبنای تفاوت شناختی میان «من» (سفیر: معمولاً اروپایی) و «دیگری» (فرد تهرانی و یا مکان: شهر تهران) شکل می گیرد. براین اساس، این پژوهش با ذکر این سؤال که منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان (از سال 1796 الی 1931 میلادی) چیست، به دو دسته بندی رویکرد کل نگر و رویکرد جزء نگر دست یافته است. در این دسته بندی، مشخص شد خاورشناسان از دوره فتحعلی شاه قاجار به بعد، نگاهشان به مقوله منظر سبز معطوف به اجزاست و توجه آنان به نظام کلی منظر سبز به مثابه یک کل منسجم، قابل درک و بازگویی نیست و تعداد کمی از آنها صرفاً با اشاره کردن به نظام اقلیمی تهران که منجر به زندگی کوچ نشینی می شد، گرته برداری سطحی از کل منسجم منظر سبز شهر تهران داشته اند. به نظر می رسد، توجه به جزئیات منظر سبز به جهت تجربه تجدد اروپایی شدن در تهران با توجه به نظام های کلان برون متنی اعم از قدرت های سیاسی دولت های بیگانه و یا علاقه دولت مردان ایرانی به غرب، توجه خاورشناسان را چه به صورت دستوری- حاکمیتی و چه به صورت سیاسی- فرهنگی بیش ازپیش، معطوف به جزئیات منظر کرده است.
تحلیل زیست پذیری شهری از بعد اجتماعی- فرهنگی در محلات شهر بناب با تاکید بر دوگانگی فضایی زیست پذیری در بافت های شهری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد سریع شهرنشینی و گسترش نابرابری های اجتماعی-اقتصادی در شهرها موجب شکل گیری دوگانگی فضایی و کاهش زیست پذیری شهری شده است. هدف این پژوهش، بررسی دوگانگی زیست پذیری از بعد اجتماعی و فرهنگی در محلات دو پهنه جداگانه شهر بناب است که شامل محلات دارای بافت فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی (جنوب و جنوب شرق)، و محلات با بافت غیر فرسوده (مناطق مرکزی و شمالی) می شود. روش شناسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده های آن از طریق پرسشنامه های میدانی و منابع اسنادی گردآوری گردیده است. تحلیل های آماری با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) در نرم افزار SPSS صورت پذیرفت و توزیع فضایی داده ها نیز با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترسیم شد. یافته ها و نتایج: نتایج آزمون t نشان داد که میانگین شاخص های اجتماعی و فرهنگی در پهنه بافت غیر فرسوده (47/3) به طور معناداری بالاتر از پهنه فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی (98/2) بوده و فقط تعداد محدودی از محلات بافت فرسوده وضعیت نسبتاً مطلوبی داشتند. تحلیل فضایی کاهش تدریجی کیفیت زیست پذیری را از مناطق مرکزی و شمالی به سمت محلات جنوبی و جنوب شرقی تأیید کرد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس، مهم ترین عوامل مؤثر بر زیست پذیری به ترتیب شاخص های امنیت (740/0)، کیفیت بهداشت (694/0) و کیفیت آموزش (682/0) بودند. همچنین توزیع نامتوازن مراکز آموزشی، فرهنگی و تفریحی در پهنه فرسوده،موجب تشدید نابرابری های زیست پذیری گردیده است. بر مبنای یافته ها، تقویت امنیت و نظم عمومی، ارتقای کیفیت بهداشت و آموزش، بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای عمومی و برنامه ریزی مشارکتی می تواند به عنوان راهکارهای کلیدی برای ارتقاء ابعاد اجتماعی و فرهنگی زیست پذیری در این محلات مطرح گردد.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در کاربرد توسعه حمل ونقل محور در مدیریت کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
59 - 77
حوزههای تخصصی:
سیستم های حمل ونقل نقش عمده ای در حیات اقتصادی کشورها و نیز زندگی روزمره شهروندان ایفا می کنند. موضوع حمل ونقل و ترافیک جدای از موضوعات تخصصی شهری، امروزه به عنوان پدیده ای اجتماعی - سیاسی و مسئله شهری، نقش بسیار حساس و مهمی در کیفیت و ساختار اجتماعی - اقتصادی یک جامعه ایفا می نماید. در این رابطه، هدف مدیریت شهری اطمینان از این امر است که امکان کارکردهای روزانه یک شهر را فراهم آورد و این امر موجب تسهیل و تشویق همه انواع فعالیت های اقتصادی شده و ساکنان را به برآوردن نیازهای اولیه خود در مسکن، دسترسی به تسهیلات و خدمات و فرصت های تولید درآمد قادر می سازد. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در کاربرد توسعه حمل ونقل محور در مدیریت کلان شهر تبریز می باشد. داده های تحقیق با دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری گردیده و 35 نفر از کارشناسان مرتبط با حمل ونقل به صورت هدفمند انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند توسعه حمل ونقل محور در مدیریت شهر تبریز، از نرم افزار میک مک، جهت شناسایی عوامل کلیدی مؤثر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داده که از میان 42 عامل اولیه، درنهایت 11 عامل ازجمله مدیریت تقاضای حمل ونقل، ساخت فشرده شهری، مدیریت ترافیک، زیرساخت های حمل ونقل، جایگاه وسایل نقلیه در فرهنگ عمومی مردم، فرهنگ سازی و آموزش، مدیریت شبکه حمل ونقل، پوشش جغرافیای کامل و دسترسی پذیری برای همه ساکنین شهری، هزینه حمل ونقل، آلودگی صوتی و زیست محیطی، میزان حمایت دولت از بخش خصوصی به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شده اند.
Presenting an Export Market-Oriented Model On Competitive Intelligence in the Age of Digital Economy:A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
49 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to develop a model of export market orientation based on competitive intelligence in the era of the digital economy.
Method: This study employed a qualitative approach, utilizing grounded theory as the research method. Sampling was conducted purposefully and continued until theoretical saturation was achieved, involving a total of 15 managers and experts from selected exporting companies. The systematic research process comprised open coding, axial coding, and selective coding, facilitated by strategies such as analysis, questioning, comparison, reminders, schemas, and paradigms. During the coding process, revisions were made, and classifications were validated through feedback from the participants.
Findings: The findings revealed the paradigmatic pattern of export market orientation based on competitive intelligence in the era of digital economy including six main categories of causal conditions, context, phenomenon or central category, intervening conditions, strategies and the consequences. Causal conditions have three sub-categories of learning abilities promotion of customer-oriented culture, knowledge of export technology and R&D processes and identification of export market needs; background conditions include three sub-categories of competitive thinking, competitive export processes (technical evaluation) and competitive governance; intervening conditions include three sub-categories of market technical structure (new technologies), environmental uncertainty and global markets (export risks); the central phenomenon has three sub-categories of value chain (reward strategy), human resource empowerment and employee training (export intelligence); The strategies include three sub-categories of competitive value creation, development of export competitiveness and strategic evaluation of resources and competitive agility and strategic entrepreneurship; The results include three sub-categories of developing entrepreneurial activities, competitive advantage and promoting innovation and dynamic export capabilities.
Conclusion: Based on the results, successful implementation of the export market orientation model, grounded in competitive intelligence, requires managers of exporting companies to develop a deeper understanding of the export market. This can be achieved by allocating greater effort to market-oriented activities. Furthermore, by emphasizing competitive intelligence, these companies can improve the perception of their services and create a positive association with their brand in the minds of international customers.
کاوش کیفی در مؤلفه های هوشمندسازی آمیخته بازاریابی جهت توسعه ورزش های غیررایج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
275 - 290
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی مفهومی و طراحی مدل نظری آمیخته بازاریابی در راستای ارتقای جایگاه ورزش های غیررایج، بر مبنای رویکرد کیفی و داده بنیاد انجام شد. به منظور دستیابی به درکی ژرف از پویایی های بازاریابی در این حوزه، از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با خبرگان دانشگاهی و مدیران میانی در حوزه بازاریابی ورزشی بهره گیری شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل مضمون و طی فرآیند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی)، به استخراج ده مقوله ی مفهومی منجر گردید که شامل راهبردهای بومی سازی شده در بازاریابی ورزشی، نقش ساختاریافته رسانه های دیجیتال، ظرفیت سازی برای کنش های فرامرزی، روایت پردازی تبلیغاتی، موانع نهادی و فرهنگی، الگوهای تفکیک شده تحلیل بازار هدف، ظرفیت های آموزشی در فضای بازاریابی، ضعف زیرساختی و در نهایت، چالش های نگرشی و ارزش محور در پذیرش عمومی ورزش های خاص می باشد.فرایند نظریه پردازی، به شکل گیری مدلی اولیه انجامید که در آن، تعامل میان مؤلفه های زمینه ای، مداخله گر و راهبردی در بستری علی، مسیرهای احتمالی کنش بازاریابی را ترسیم می کند. یافته ها حاکی از آن است که بازاریابی ورزش های غیررایج نیازمند نگاهی فراتر از ابزارهای کلاسیک، و مستلزم درک تحلیلی از نظام باورها، ارزش ها و ظرفیت های رسانه ای نوین است. از منظر مشارکت کنندگان، نبود انسجام نهادی، ضعف در تولید محتوا و فقر روایت گری فرهنگی، از موانع محوری در مسیر گسترش این ورزش ها تلقی می شود.پژوهش حاضر با تأکید بر بازنگری انتقادی در نظام های مرسوم بازاریابی ورزشی، توصیه می کند که هرگونه مداخله ی توسعه ای در این حوزه، باید بر مبنای شناخت عمیق اجتماعی فرهنگی، طراحی مدل های ارتباطی هوشمند و فعال سازی ذینفعان چندسطحی بازتعریف گردد. این مطالعه، ضمن ترسیم نقشه ای ابتدایی از مدل آمیخته بازاریابی متناسب با اقتضائات ورزش های خاص، بستری را برای توسعه مطالعات آینده در قالب پارادایم کیفی و بومی شده فراهم می آورد.
چارچوب بندی اینفوگرافیکهای سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت و خبرگزاری ایرنا از پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۹۷
۴۳-۹
مقدمه: با شیوع ویروس کووید-19 نهادهای متولی مبارزه با آن در این خصوص اطلاع رسانی کردند. رسانه های مختلف هر یک جنبه های خاصی از این پدیده را برجسته کردند و افکار عمومی را حول موضوعات خاصی شکل دادند. هدف پژوهش حاضر شناسایی چارچوبهای اینفوگرافیکهای تولیدشده در خصوص پاندمی کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت به مثابه متولی اصلی کنترل ویروس در سطح بین المللی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی مبارزه با کرونا در سطح ملی و ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران است. روش: در این مطالعه تمام اینفوگرافیکهای تولیدشده توسط سه نهاد مذکور از تاریخ 11 مارس 2020 (21 اسفند 1398) یعنی زمان اعلام همه گیری کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت (سایت سازمان جهانی بهداشت،2020) تا پایان سال 1400 استخراج شد. سپس بر اساس نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد آتراید-استرلینگ تعداد 190 اینفوگرافیک کدگذاری شد. مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر به ترتیب استخراج شد. یافته ها: دو نهاد داخلی در چارچوب بندی همه گیری کرونا بیشتر به بعد سلامت جسمانی پرداختند و ابعاد گسترده ای از مخاطرات پاندمی مذکور را نادیده گرفتند. این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت به سایر ابعاد آن مانند چارچوبهای سلامت روان، سلامت اجتماعی، عدم استیگما (انگ زدایی)، افزایش خشونت در محیط خانه و اقتدار کادر درمان نیز پرداخت. بحث: مقایسه اینفوگرافیهای سازمان جهانی بهداشت با وزارت بهداشت و ایرنا حکایت از نگاه چندبعدی در برابر نگاه تک بعدی دارد. تنوع اندک چارچوبهای رسانه ای نهادهای یادشده، به این معناست که آنها همه گیری را به عنوان مسئله سلامت صورت بندی کرده اند و نیازهای چندجانبه مخاطبان خود را برآورده نمی کنند. این امر می تواند جایگاه آنها را برای مرجعیت خبری شهروندان در همه گیریهای احتمالی آتی به مخاطره اندازد.
Comprehension and Processing Strategies: A Profile of Male and Female Graduate Learner’s in Foreign Language Learning (FLL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The following paper was designed to focus on how learners’ process different communication inputs (Listening, Speaking, Reading and Writing) and secondly, how gender differences play a significant role in this process. However, materials and instruction methods must also affect individual responses to given tasks. A study on these issues will necessitate the development of gender sensitive instructional materials with a special focus on improving individual comprehension strategies. First year graduate students with English as a compulsory subject of the two selected institutions were taken for our study. In this paper we have reported the differences between the male and female attitudes of the learners and their beliefs in acquiring LSRW skills for learning English as a foreign language (EFL). Survey questionnaires (through Google forms) and interview questions were designed. One sample T-test and paired sample test were taken whereas, interview question responses were analysed to validate the data. The findings revealed that average responses regarding the difficulty of listening skills are statistically significant and correlation between male students learning listening skills are better in the collaborative learning environment whereas the female students depict a positive and moderate correlation for the same. However, it is also found that there is no significant difference between the overall performance of female and male students and the implications have been discussed in the paper.








