رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی سال 25 تابستان 1404 شماره 97 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

چارچوب بندی اینفوگرافیکهای سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت و خبرگزاری ایرنا از پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: با شیوع ویروس کووید-19 نهادهای متولی مبارزه با آن در این خصوص اطلاع رسانی کردند. رسانه های مختلف هر یک جنبه های خاصی از این پدیده را برجسته کردند و افکار عمومی را حول موضوعات خاصی شکل دادند. هدف پژوهش حاضر شناسایی چارچوبهای اینفوگرافیکهای تولیدشده در خصوص پاندمی کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت به مثابه متولی اصلی کنترل ویروس در سطح بین المللی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی مبارزه با کرونا در سطح ملی و ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران است. روش: در این مطالعه تمام اینفوگرافیکهای تولیدشده توسط سه نهاد مذکور از تاریخ 11 مارس 2020 (21 اسفند 1398) یعنی زمان اعلام همه گیری کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت (سایت سازمان جهانی بهداشت،2020) تا پایان سال 1400 استخراج شد. سپس بر اساس نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد آتراید-استرلینگ تعداد 190 اینفوگرافیک کدگذاری شد. مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر به ترتیب استخراج شد. یافته ها: دو نهاد داخلی در چارچوب بندی همه گیری کرونا بیشتر به بعد سلامت جسمانی پرداختند و ابعاد گسترده ای از مخاطرات پاندمی مذکور را نادیده گرفتند. این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت به سایر ابعاد آن مانند چارچوبهای سلامت روان، سلامت اجتماعی، عدم استیگما (انگ زدایی)، افزایش خشونت در محیط خانه و اقتدار کادر درمان نیز پرداخت. بحث: مقایسه اینفوگرافیهای سازمان جهانی بهداشت با وزارت بهداشت و ایرنا حکایت از نگاه چندبعدی در برابر نگاه تک بعدی دارد. تنوع اندک چارچوبهای رسانه ای نهادهای یادشده، به این معناست که آنها همه گیری را به عنوان مسئله سلامت صورت بندی کرده اند و نیازهای چندجانبه مخاطبان خود را برآورده نمی کنند. این امر می تواند جایگاه آنها را برای مرجعیت خبری شهروندان در همه گیریهای احتمالی آتی به مخاطره اندازد.
۲.

تجربه زنان ایرانی از مواجهه با ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: با توجه به تغییرات شتابنده نگرشی، هنجاری و ارزشی، حفظ و ارتقای سلامت جنسی زنان، به ویژه مواجهه آنان با عفونت شایع مقاربتی HPV با چالشهایی همراه شده است. این چالشها از عواملی نظیر کمبود آگاهی و آموزشهای بهداشت جنسی در کنار کاستیهای اجتماعی، فرهنگی و سیاستی، اثر پذیرفته است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته زنان از ابتلا یا شک به عفونت مقاربتی HPV و دسترسی به مراقبتهای پیشگیرانه و درمانی در نظام سلامت ایران بوده است. روش: این تحقیق با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. برای این منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ده زن مشارکت کننده دارای فعالیت جنسی از استانهای مختلف ایران که پیش از مصاحبه به این ویروس مبتلا و یا مشکوک به ابتلا بوده اند و تجربه مراجعه به پزشک متخصص زنان داشته اند، استفاده شده است. برای این امر نمونه گیری گلوله برفی به عنوان روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، سه مضمونِ اصلی و هشت مضمون فرعی به دست آمد. مضمون نخست، «مواجهه با ویروس» خود مشتمل است بر سه مضمون فرعی: 1. «واکنشهای احساسی و روانی» 2. «مدیریت احساسات» و 3. «چالشهای در انتظار». دو مضمون فرعی دیگر با نامهای «نقش آفرینی تابوهای فرهنگی» و «واکنش دیگریهای مهم»، زیرمجموعه مضمون فرعی «چالشهای در انتظار» قرار گرفتند. همچنین مضمون دوم؛ «مواجهه با نظام پزشکی»، متشکل است از سه مضمون فرعی: 1. «بیمار به مثابه کیسه پول»، 2. «قوانین و سیاست گذاریهای نارسا » و 3. «واکسنهای نایاب». درنهایت مضمون آخر، «مواجهه با فضای مجازی» نام گرفت. بحث: یافته ها اهمیت بستر اجتماعی-فرهنگی و تأثیرگذاری اش بر واکنشهای روانی و رفتارهای سلامت جنسی زنان را آشکار کرده است. در فقدان یا کاستی آموزش رسمی بهداشت جنسی، رسانه های مجازی، نقش مهمی درزمینه تجربه مواجهه زنان با این ویروس داشته، واکنشهای روانی و احساسی را تشدید کرده و رفتار پیشگیرانه و درمان را عمدتاً به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است.
۳.

مفهوم سازی سلامت اجتماعی ازنظر کودکان و نوجوانان: نتایج یک مطالعه کیفی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۲۰
مقدمه: در دو دهه اخیر، سلامت اجتماعی توجه حوزه های روانشناسی، سلامت و علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. با توجه به خلأ تحقیقاتی قابل توجه در مورد سلامت اجتماعی کودکان و نوجوانان، هدف این مطالعه بررسی درک مفهوم سلامت اجتماعی از دیدگاه کودکان و نوجوانان با در نظر گرفتن عوامل جمعیت شناختی سن، جنسیت، محل سکونت و وضعیت اقتصادی-اجتماعی است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و برگزاری 16 جلسه بحث گروهی متمرکز در گروههای سنی 6 تا 18 ساله مناطق شهری و روستایی انجام شد. با انجام نمونه گیری هدفمند، پاسخ های 154 کودک و نوجوان به سوال «به نظر شما سلامت اجتماعی چیست؟» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمع آوری داده ها در سال ۱۳۹۳ و تحلیل محتوای آنها در سال ۱۴۰۲ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مضامین «امکانات محیطی»، «مهارت های ارتباطی» و «جامعه سالم» کانون توجه پسران نوجوان مناطق شهری متوسط ​​و پایین، «پذیرش اجتماعی» کانون توجه دختران نوجوان مناطق شهری متوسط ​​و بالا و «رفتار جامعه پسند» کانون توجه دختران روستایی بود. بحث: این مطالعه نشان می دهد که هرچه از سنین پایین تر به سنین بالاتر و از مناطق روستایی و محروم به مناطق شهری توسعه یافته حرکت می کنیم، پاسخ های کودکان و نوجوانان به رویکردهای سلامت اجتماعی آکادمیک نزدیک تر می شود. به طور خاص، پاسخ های پسران نوجوان به رویکرد اجتماعی و پاسخ های دختران نوجوان به رویکرد فردی سلامت اجتماعی نزدیک تر می شود. بدون شک، نیازسنجی از گروه های هدف می تواند سیاست ها را بهبود بخشد و تصمیم گیری و سیاست گذاری را با اصول عدالت و مدل سیاست گذاری مشارکتی همسو کند.
۴.

ارتباط نگرش به آموزش مجازی بر اضطراب یادگیری و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در سال 1401(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه: استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از ابزارهای نوین فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و آموزش به دانشجویان در سالهای اخیر با استقبال چشمگیری مواجه شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نگرش به آموزش مجازی با اضطراب یادگیری و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان علوم پزشکی بوشهر در سال 1401 انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بود که در سال 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 331 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش نسبت به آموزش مجازی، اضطراب یادگیری پکران، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها با روش رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: اضطراب یادگیری تأثیر مثبتی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان نداشت و همچنین بین نگرش به آموزش مجازی با اضطراب یادگیری و فرسودگی تحصیلی ارتباطی وجود ندارد. بااین حال بیش از نیمی از شرکت کنندگان دارای نگرش مثبت به آموزش مجازی بودند، همچنین اکثر افراد دارای اضطراب یادگیری متوسط و زیاد بودند و میانگین نمره فرسودگی تحصیلی آنان در سطح متوسط قرار داشت. بحث: با وجود نگرش مثبت بیشتر دانشجویان به آموزش مجازی، بسیاری از آنها سطح بالایی از اضطراب یادگیری را تجربه کردند. درمجموع، آموزش مجازی از دیدگاه دانشجویان قابل قبول است و پیشنهاد می شود با برگزاری کارگاههای آموزشی، ارتقاء مهارتهای یادگیری و حمایت روانی، اضطراب آنها کاهش یابد و بهره وری آموزشی افزایش پیدا کند.
۵.

اثربخشی آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان 12-10 ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۷
مقدمه: با توجه به جایگاه کودکان در زندگی این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش راهبرد کودکان خوشبخت بر مهارت والدگری، علاقه اجتماعی، استقلال و احساس تعلق کودکان انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری والدین کودکان 12-10 ساله شهر اصفهان مراجعه کننده به مراکز مشاوره فعال بود. به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 والد انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر) آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه والدگری آلاباما فرایک، علاقه اجتماعی کودکان علیزاده و همکاران، استقلال عاطفی استنبرگ وسیلوربرگ، احساس تعلق پارکر و همکاران بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش راهبرد کودکان خوشبخت اسکوفیلد و ویور را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: بین میانگین نمرات مهارت والدگری و مؤلفه های آن، بین میانگین نمرات علاقه اجتماعی و مؤلفه های آن (مسئولیت پذیری، ارتباط با مردم، جرئت، احساس برابری)، بین میانگین نمرات استقلال کودکان و مؤلفه های آن (فردیت، عدم وابستگی، والدین غیرایده آل و درک والدین) و بین میانگین نمرات احساس تعلق و مؤلفه های آن (مراقبت و حمایت افراطی) در مراحل پژوهش و تعامل اثر زمان و عضویت گروهی رابطه معناداری وجود دارد. بحث: به طورکلی نتایج نشان می دهد که آموزش راهبرد کودکان خوشبخت می تواند مداخله ای مناسب برای تقویت استقلال، حس تعلق، علاقه اجتماعی و بهبود مهارت والدگری باشد. درنهایت آموزش راهبرد کودکان خوشبخت به عنوان رویکردی نوین موجب تغییر در متغیرهای پیشایندی پژوهش می شود. ازاین رو لازم است به طور ویژه متغیرهای فوق درزمینه بهبود شرایط کودکان موردتوجه محققین و پژوهشگران قرار گیرد.
۶.

واکاوی علل سوء مصرف مواد مخدر دانش آموزان از دیدگاه خبرگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه: یکی از مسائلی که همواره ذهن سیاست گذاران، خانواده ها و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی را به خود مشغول کرده، سوءمصرف مواد مخدر است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر واکاوی علل سوءمصرف مواد مخدر دانش آموزان از دیدگاه خبرگان با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. مشارکت کنندگان 35 نفر از صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی و روان شناسی، مشاوران مدرسه، معلمان و مسئولان انجمنهای مردم نهاد است. یافته: مقوله های مستخرج از مصاحبه های مشارکت کنندگان این پژوهش حاکی از این است که شکنندگی نهاد خانواده، محیط ناامن خانواده، نقص در مهارتهای زندگی، وضعیت نامطلوب معیشتی، رهاشدن از روال مندی زندگی به مثابه شرایط علی، تکیدگی حوزه عمومی، ناامیدی از آینده و احساس نابرابری اجتماعی به عنوان شرایط مداخله گر، غفلت از تربیت در خانواده و مدرسه، فقر فرهنگی، جامعه پذیری ناقص و تغییرات ارزشها به مثابه شرایط زمینه ای در سوءمصرف مواد مخدر دانش آموزان است. مشارکت کنندگان پیشگیری مبتنی بر زیست بوم دانش آموزان، پیشگیری با مشارکت دانش آموزان و توجه به اوقات فراغت پویا را استراتژیهای مقابله با سوءمصرف مواد مخدر می دانستند. مقوله محوری حاصل از مصاحبه ها، سوءمصرف پاسخی به شرایط ناپایدار است. بحث: با توجه به فحوای کلام مشارکت کنندگان این پژوهش می توان گفت که پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر باید با بسترهای فرهنگی و اجتماعی محل زندگی دانش آموزان منطبق باشد. طرحهای پیشگیرانه باید موقعیت محور و مبتنی بر مشارکت دانش آموزان در این طرحها باشد.
۷.

انتقال نابرابر نرخ ارز بین گروههای درآمدی شهری و روستایی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: سطح رفاه اجتماعی به میزان مصرف و سطح درآمد بستگی دارد. بهبود شرایط مصرفی خانوارها منجر به افزایش سطح رفاه اجتماعی در کل جامعه خواهد شد. هدف اصلی این مقاله، بررسی جهت و شدت تأثیرپذیری قیمت کالاها و خدمات مصرفی توسط خانواده ها در ایران نسبت به گذار نرخ ارز است. روش: این مطالعه با استفاده از یک مدل ساده خطی و با استفاده از تکنیک مدل خودهمبستگی برداری ساختاری (SVAR) و از طریق تجزیه واریانس هزینه های کالاها و خدمات مصرفی دهکهای درآمدی و همچنین متوسط درآمد در هر گروه و استفاده از عکس العمل شوک (IRF) نرخ ارز، اثر شوکهای وارده موردبررسی قرار گرفت. داده ها به صورت سالانه و از سال 1363 تا سال 1401 است. وقفه مؤثر یک در نظر گرفته شده است. یافته ها: با توجه به نتایج حاص ل آزمون ه م جمع ی جوهانسون در سطح بحرانی 5 درصد، وجود رابطه تعادلی بلندمدت تأیید می شود. همچنین، شوک نرخ ارز که موجب افزایش یک درصدی نرخ ارز می شود، رفاه اجتماعی را به میزان 0.72درصد کاهش خواهد داد. در همین دوره موردمطالعه بیشترین تأثیر گذار نرخ ارز بر هزینه های مربوط به آموزش، سلامت و ارتباطات در هر دو مناطق شهری و روستایی بوده است. بحث: افزایش نرخ ارز به مرور اثرات هزینه ایی بسیار زیادی را وارد می کند. این مسئله سبب می شود که هزینه های مهمی چون آموزش و سلامت در معرض خطر قرار گیرد. مشکل نرخ ارز تأثیر خود را بر هزینه های ارتباطات نیز به طور مؤثری وارد می کند که مستلزم توجه بسیار سیاست گذار است.
۸.

چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: در جهانی که با سرعت به سمت پیرشدن قدم برمی دارد افراد سالمند نقش مهمی در انجام فعالیتهای داوطلبانه، انتقال دانش و تجربه دارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. گروه هدف پژوهش، معلمان بازنشسته مشغول به تدریس در سال تحصیلی 1402-1403 شهر یزد بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک محور، 11 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده ها با استفاده از روش کولایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیکهای تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد. یافته ها: درمجموع 6 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی شناسایی شد. 3 مضمون اصلی مربوط به محاسن عبارتند از: محاسن مربوط به شخص بازنشسته (شامل 6 مضمون فرعی)، مهارتهای مربوط به تدریس و مدیریت کلاس (شامل 9 مضمون فرعی)، مهارتهای ارتباطی و بین فردی (شامل 11 مضمون فرعی). 3 مضمون اصلی چالشها عبارتند از: چالشهای فردی و بین فردی (با 5 مضمون فرعی)، چالشهای سازمانی و اداری (با 4 مضمون فرعی)، چالشهای اجتماعی (با 3 مضمون فرعی). بحث: با عنایت به یافته ها، معلمان بازنشسته باتجربه و مهارتهای خود می توانند کیفیت آموزش را بهبود بخشند، اما چالشهای فردی و سازمانی نیازمند توجه ویژه است؛ بنابراین، ایجاد حمایتهای مناسب برای استفاده بهتر از ظرفیتهای آنان ضروری است.
۹.

اثربخشی مداخلات مددکاری گروهی با روش آموزشی-مشاوره ای بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی زنان در معرض طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی مهم است که می تواند پیامدهای روانی و اجتماعی گسترده ای برای زنان داشته باشد. کاهش تاب آوری و سازگاری اجتماعی ازجمله مشکلاتی است که زنان در معرض طلاق با آن مواجه می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات مددکاری گروهی با روش آموزشی-مشاوره ای بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی زنان متقاضی طلاق در شهر مشهد انجام شد. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی طلوع در شهر مشهد بود که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات مددکاری گروهی مبتنی بر پروتکل شناختی-رفتاری بک (2011) را دریافت کرد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) و مقیاس سازگاری اجتماعی بل (1961) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ معناداری مؤلفه های تاب آوری فقط در مؤلفه های تصور از شایستگی فردی، پذیرش مثبت تغییر و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. لذا مداخلات مددکاری گروهی توانسته است تصور از شایستگی فردی، پذیرش مثبت و کنترل زنان در معرض طلاق را افزایش دهد. هم چنین بین دو گروه ازلحاظ معناداری مؤلفه های سازگاری در سطح مؤلفه های موردمطالعه تفاوت معنادار وجود دارد. بنابراین مداخلات مددکاری گروهی توانسته است ابعاد سازگاری زنان در معرض طلاق را افزایش دهد. بحث: با توجه به اثربخشی مداخله مددکاری گروهی با روش آموزشی-مشاوره ای بر بهبود تاب آوری و سازگاری اجتماعی زنان در معرض طلاق، این مداخلات می تواند به عنوان رویکرد مداخلاتی برای زوجین در کلینیکهای مددکاری اجتماعی و مراکز مشاوره و روان شناسی مورداستفاده قرار گیرد.
۱۰.

حق به شهر در گفتمان رسانه ای ایران: ابزاری برای آگاهی بخشی یا کنترل اجتماعی؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش رسانه های ایران در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» و تحلیل عملکرد آنها به عنوان ابزار آگاهی بخشی یا کنترل اجتماعی انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بوده و تلاش کرده است تا از طریق تحلیل گفتمان رسانه ای، دوگانگی عملکرد رسانه های رسمی و رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی را بررسی کند. روش: این مطالعه با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح (تحلیل متنی، فرایندهای گفتمانی و بافت اجتماعی) انجام شده است. داده های پژوهش شامل 182 متن گردآوری شده از رسانه های رسمی و بخش عمومی (رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی) در بازه زمانی 1380 تا 1400 بود. این متون با استفاده از روش هدفمند انتخاب و با چارچوب فرکلاف تحلیل شدند. یافته ها: نقش رسانه ها در بازنمایی «حق به شهر» در ایران دوگانه منعکس شده است. درواقع رسانه های رسمی ایران عمدتاً بر مفاهیمی نظیر «نظم عمومی» و «امنیت اجتماعی» تمرکز دارند و از واژگان محدودکننده ای چون «کنترل اغتشاشات» استفاده می کنند. این رویکرد گفتمانهای محدودکننده و کنترل اجتماعی را تقویت می کند. در مقابل، رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی از زبانی عدالت محور و مشارکتی بهره می گیرند و با تأکید بر عباراتی چون «عدالت اجتماعی» و «مشارکت مردمی» به تقویت گفتمانهای مردمی و آگاهی بخشی عمومی کمک کرده اند. بحث: تحلیل فرایندهای گفتمانی نشان داد که روابط قدرت و سیاست گذاری رسانه ها بر تولید و بازنمایی محتوا تأثیرگذار بوده است. همچنین، تحلیل بافت اجتماعی نشانگر این است که ساختارهای حکمرانی و جنبش سیاسی در ایران بر جهت گیری رسانه ها اثر گذاشته اند. این پژوهش نقش دوگانه رسانه ها در بازنمایی گفتمان «حق به شهر» را آشکار کرده و پیشنهادهایی برای افزایش شفافیت رسانه های رسمی و تقویت ظرفیت رسانه های مستقل و فعالان جامعه مدنی در حمایت از عدالت اجتماعی ارائه می دهد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۹۵