مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه شورا در مشروعیت بخشی به انتخاب حکمران اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) در نظام حکمرانی دینی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، نقش شورا در تلفیق مشروعیت الهی و مردمی در نظام سیاسی اسلام است و اینکه آیا شورا می تواند مبنایی برای مشروعیت حکومت اسلامی باشد یا صرفاً جنبه مقبولیتی دارد. هدف مقاله، تبیین دیدگاه مقام معظم رهبری درباره نقش مبنایی شورا در تحقق عینی حکومت اسلامی و پر کردن خلأ پژوهشی موجود در این زمینه است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع فقهی اصیل شیعه، قرآن کریم، روایات معصومین(ع)، بیانات و احکام حکومتی مقام معظم رهبری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر آیت الله خامنه ای، شورا نه تنها ابزاری برای کسب مقبولیت عمومی بلکه یکی از ارکان اساسی مشروعیت حکومت اسلامی است. ایشان بر نقش رأی مردم به عنوان شرط لازم برای تحقق عملی حکومت تأکید دارند و قلمرو شورا را فراتر از امور اجرایی دانسته و شامل انتخاب حکمران در سطح کلان حکومت نیز معرفی می کنند. همچنین شرایط تحقق صحیح شورا از دیدگاه ایشان شامل صلاحیت علمی، تقوا، عدالت، بینش سیاسی-اجتماعی، کارآمدی و پایبندی به ارزش های دینی است. نتایج پژوهش نشان دهنده نوآوری نظری مقام معظم رهبری در تلفیق اصول شرعی و مقتضیات اجتماعی است که موجب تقویت مشارکت عمومی مسلمانان، تضمین عدالت اجتماعی و جلوگیری از تمرکز قدرت می شود. این مقاله با تحلیل تطبیقی دیدگاه ایشان با سایر فقها، گامی مهم در رفع ابهامات نظری و توسعه مطالعات فقه سیاسی شیعه برداشته است.
تحلیل فقهی بازی مافیا؛ با تاکید بر عناصر کذب، فریب و ماهیت لعب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی مافیا؛ سرگرمی نوظهور و فراگیر در میان جوانان مسلمان. از آنجا که در این بازی رویکرد اعضای مافیا بر دروغ گویی و فریب شهروندان بازی می باشد، توجه ادله فقهی تحریم کذب به هزل (دروغگویی به شوخی) را به خود جلب نموده است. همچنین ادله ی ادعایی مبنی بر تحریم مطلق هر نوع بازی نیز شمولیت خود را نسبت به مافیا اظهار می نماید. حال باید توجه داشت که بنابر نقد و بررسی ادله استنباطی، تمامیت ادله تحریم کننده کذب به هزل (دروغگویی به شوخی) موجب تحریم بازی مافیا می گردد، هرچند دلالت ادله تحریم مطلق بازی و در نهایت تحریم بازی مافیا تمام نبوده و از این جهت خدشه ای فقهی بدان وارد نمی گردد. پژوهش پیش رو دارای پیشینه ی مؤثر و غیر مؤثر نمی باشد که از این جهت، جلوه های نوپدید و پویایی فقه جعفری را به نمایش می گذارد. این کاوش فقهی با روش توصیفی تحلیلی و با اطلاعات کتابخانه ای سامان یافته و امید آن است که مؤثر واقع شود.
بهره گیری از دودکش خورشیدی و سقف گالی پوش جهت افزایش راندمان تهویۀ طبیعی (مطالعۀ موردی: ساختمان مسکونی در شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ تیر ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با پیشرفت فناوری، به استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در طراحی ساختمان ها، به ویژه در اقلیم های معتدل و مرطوب، کمتر توجه شده است. انرژی باد می تواند با بهینه سازی مصرف انرژی، کاهش رطوبت و بهبود آسایش حرارتی، نیاز به تأسیسات مکانیکی و سوخت های فسیلی را کاهش دهد. راهکارهایی مانند دودکش خورشیدی و سقف گالی پوش نیز می توانند تهویه طبیعی را بهبود بخشد و کارایی انرژی در ساختمان ها را افزایش دهند.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تأثیر دودکش خورشیدی به عنوان راهکاری نوین و سقف گالی پوش به عنوان راهکاری بومی بر میزان تعادل حرارتی ازطریق افزایش راندمان تهویه طبیعی در ساختمان های اقلیم معتدل و مرطوب بابل است. روش پژوهش: روش پژوهش شامل مطالعات اسنادی- نظری، مطالعات میدانی و شبیه سازی کاربردی است. در بخش کاربردی بهره وری دودکش خورشیدی و سقف گالی پوش با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر در دو بخش شبیه سازی انرژی و دینامیک سیالات محاسباتی تحلیل می شود.نتیجه گیری: استفاده هم زمان از تهویه دودکش خورشیدی با برنامه زمان بندی از ساعت هشت شب تا هشت صبح و سقف گالی پوش با عملکرد 24 ساعته در ساختمان، طی شش ماه بهار و تابستان، به طور قابل توجهی بر شرایط حرارتی ساختمان تأثیر می گذارد. این ترکیب در مقایسه با ساختمان مجهزبه سقف سفال پوش و بدون دودکش خورشیدی در همین بازه زمانی، به طور میانگین موجب کاهش 4/438 کیلووات ساعت از کل حرارت فضای داخلی ساختمان ازطریق تهویه طبیعی می شود، نرخ تعویض هوا را به میزان 9/9بار در ساعت افزایش می دهد و جذب حرارت را تا 3613 کیلووات ساعت کاهش می دهد.
روشی برای بازیابی اطلاعات از داده های گم شده با استفاده از تکنیک های داده کاوی و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در ادبیات آماری، اصطلاحات مختلف و غالباً مترادفی برای مفهوم داده های گم شده وجود دارد. این اصطلاحات عبارتند از داده های گم شده، داده های از دست رفته، داده های ناقص و داده های بی پاسخ. در آمار، داده های گم شده یا مقدارهای گم شده زمانی رخ می دهد که هیچ مقدار داده ای برای یک متغیر در یک مشاهده ذخیره نشده باشد. داده ها اغلب در تحقیقات اقتصادی، جامعه شناسی و علوم سیاسی از بین می روند، زیرا دولت یا نهادهای خصوصی ممکن است گزارش های حساس را ناقص ارائه دهند، یا ممکن است برخی از افراد شرکت کننده در مطالعه از ادامه همکاری انصراف دهند، یا از پاسخ دادن به برخی از سوالات اجتناب کنند، یا محققین، تکنسین ها و جمع آوری کننده داده ها ممکن است اشتباهاتی را انجام دهند که منجر به گم شدن داده ها شود. داده های گم شده می توانند باعث ایجاد اغتشاش در توزیع متغیر شوند، یعنی می توانند باعث بیش برازش یا کم برازش مدل ها شوند. داده های گم شده می توانند باعث یک سوگیری (اریبی) در مجموعه داده شوند و بنابراین تجزیه و تحلیل آماری را به سوی نتایج اریب سوق داده و نهایتاً دستیابی به یک نتیجه گیری مفید از داده های جمع آوری شده را با مشکل مواجه می سازد و می توانند منجر به تجزیه وتحلیل نادرست مدل شوند. پیش از این، برای غلبه بر مشکل داده های گم شده مرسوم ترین روش، حذف داده های گم شده بود که منجر به داده هایی با کیفیت پایین و به تبع آن تحلیل و استخراج نتایج دارای سوگیری می شد. امروزه با پیشرفت های علمی در حوزه های گوناگون و پیدایش روش های توانمند آماری، می توان پیش از مد ل سازی داده های ناکامل، مقادیر گم شده را با مقادیر مناسب جایگذاری یا برآورد کرد. با توجه به اهمیت ذکر شده موضوع مواجهه و مدیریت داده های گم شده، پژوهش حاضر با هدف ارائه روشی به منظور بهبود دقت بازیابی اطلاعات و دانش از داده های گم شده انجام شده است. روش: در روش پیشنهادی از تکنیک های داده کاوی شامل خوشه بندی و رگرسیون، و همچنین از الگوریتم های هیوریستیک شامل الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در روش های موجود، برای جایگزینی داده از دست رفته، از کل مجموعه داده استفاده می شود. این موضوع سبب در نظر گرفتن رکوردهای غیر مشابه رکورد مربوط به داده از دست رفته خواهد شد. لذا منجر به نتایج اشتباه خواهد شد. در الگوریتم پیشنهادی، از خوشه بندی به منظور شناسایی رکوردهای مشابه استفاده شده است. سپس، برای هر خوشه، میزان داده های گم شده هر صفت (ستون) از مجموعه داده مورد محاسبه قرار گرفته است. بر اساس میزان داده از دست رفته، از مدل رگرسیون یا از الگوریتم ژنتیک به منظور بازیابی اطلاعات از دست رفته استفاده شده است. یافته ها: نتایج پیاده سازی روش پیشنهادی بر روی یک مجموعه داده که حاوی داده های گم شده به صورت تصادفی بودند نشان داد میزان خطای الگوریتم پیشنهادی برابر 27 درصد است که نسبت به روش استفاده از میانگین، میانه و مد که دارای خطای 56.5 درصد، و روش استفاده از رگرسیون که دارای خطای 34.6 درصد، و روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) که دارای خطای 42.1 درصد بود، دقت بالاتری در جانهی داده های گم شده داشته است. نتیجه گیری: در روش های موجود، برای جایگزینی داده از دست رفته، از کل مجموعه داده استفاده می شود. این موضوع سبب در نظر گرفتن رکوردهای غیر مشابه رکورد مربوط به داده از دست رفته خواهد شد. لذا منجر به نتایج اشتباه خواهد شد. در الگوریتم پیشنهادی، از خوشه بندی به منظور شناسایی رکوردهای مشابه، و محاسبه داده از دست رفته بر اساس رکوردهای مشابه موجود در خوشه، استفاده شده است. همچنین، در الگوریتم پیشنهادی، حذف داده های پرت، تعیین تعداد خوشه های بهینه و غیره در نظر گرفته شده است. این موضوع سبب خواهد شد، داده های غیر عادی تاثیری در محاسبه داده های از دست رفته نداشته باشند. در الگوریتم پیشنهادی، برای هر خوشه، صفاتی (ستون ها) که بیش از یک سوم داده از دست رفته دارند حذف می شوند. این موضوع سبب جلوگیری از تاثیر داده های غیر قابل اطمینان در محاسبه داده های از دست رفته خواهد شد. همچنین، از مدل رگرسیون در خوشه استفاده می شود که سبب می شود در محاسبه داده های از دست رفته، فیلدهای مربوط در صفات (ستون های) دیگر نیز در نظر گرفته شود. استفاده از الگوریتم ژنتیک در روش پیشنهادی، که منجر به استفاده تلفیقی از میانگین، میانه، مد و مدل رگرسیون می شود، سبب دستیابی به نتایج قابل قبول تری خواهد شد. کلیدواژه ها: بازیابی اطلاعات، داده های گم شده، داده کاوی، الگوریتم ژنتیک، خوشه بندی، مدل رگرسیون.
تحلیل گفتمان سیاست های فرهنگی شهرداری تهران در دوره شهرداری غلامحسین کرباسچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست فرهنگی مفهومی مدرن و برآمده از گسترش مفهوم و ایده شهروندی اجتماعی است. دولت، بازار و نهادهای مدنی ازجمله شهرداری ها مهم ترین نهادهای ورودکننده به سیاست فرهنگی هستند. شهرداری نهادی عمومی و غیردولتی است. شهرداری تهران دارای جایگاه مهم و برجسته ای از منظر سیاسی و موقعیتی اثرگذار و نیز بازیگر مهمی در عرصه فرهنگ است که وظیفه آن اجرای سیاست های فرهنگی متمرکز بر زیست شهری است. این پژوهش به روش تحلیل گفتمان انتقادی فوکویی، با مطالعه سیاست فرهنگی دوره شهرداری کرباسچی (1377-1368) به این پرسش پاسخ می دهد که گفتمان سیاست فرهنگی در این دوره از شهرداری تهران چه ویژگی هایی و چه ارتباطی با زمینه اجتماعی جامعه ایرانی دارد؟ با شناخت سه خرده گفتمان سیاست فرهنگی دولتی و فقرزدایی در گفتمان انقلاب اسلامی، دور نمای شهر جهانی، تهاجم فرهنگی و مقابله با سیاست فرهنگی بازاری و سوم، هویت فرهنگی- ملی و سیاست فرهنگی مدنی-ارتباطی؛ مدیریت شهری شهرداری را هم زمان با پایان جنگ می توان متأثر از حاکمیت ایده مدرنیزاسیون، سازندگی و توسعه دانست. ویژگی این سبک از مدیریت بر اساس فرآیند نوسازی و مدیریت، فرآیندی از بالا به پایین یعنی بر پایه اراده مدیران قوی و تکنوکرات و با حمایت ساختار و نیز کمترین توجه به زمینه های اجتماعی و فرهنگی است. این شیوه از مدیریت و فهم از شهر نوعی از سیاست فرهنگی اقتدارگرا و یا بازاری را شکل می دهد که مهم ترین مشخصه آن تابعیت فرهنگ از سیاست و اقتصاد است.
تحلیل چندمتغیره ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان در تناسب با سبک زندگی معاصر
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل ارتباط میان سبک زندگی و ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان می پردازد. در دنیای معاصر، سبک زندگی به عنوان مفهومی چندبعدی در علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، نقش کلیدی در تعریف الگوهای سکونت ایفا می کند. شهرک اکباتان به عنوان یکی از نمونه های برجسته طراحی مسکن در ایران، بستری مناسب برای مطالعه تأثیر این مفهوم بر نیازهای مسکونی ارائه می دهد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر ترجیحات مسکونی با توجه به سبک زندگی و ویژگی های جمعیت شناختی ساکنان بوده است. سؤالات اصلی تحقیق شامل تأثیر متغیرهایی نظیر سن، جنسیت و شغل بر اولویت های مسکونی و چگونگی تأمین این نیازها از طریق طراحی محیط های انعطاف پذیر بوده است. در روش تحقیق به صورت ترکیبی از تحلیل های کمی و کیفی استفاده شده و داده ها از طریق پرسش نامه و مشاهدات میدانی جمع آوری گردیده است. یافته ها نشان می دهد که ترجیحات مسکونی ساکنان در پنج بعد اصلی شامل کیفیت فضاهای خصوصی، تعاملات در فضاهای نیمه عمومی، دسترسی به امکانات عمومی، انعطاف پذیری طراحی و حس تعلق به محیط قابل تحلیل است. ویژگی های جمعیت شناختی نظیر سن و مدت زمان سکونت نیز تأثیر مستقیم بر این ترجیحات دارند. به عنوان مثال، خانواده های بزرگ تر به فضاهای انعطاف پذیرتر و سالمندان به فضای سبز توجه بیشتری نشان می دهند، در حالی که افراد جوان تر به تعاملات اجتماعی در فضاهای نیمه عمومی اولویت می دهند. این پژوهش با ارائه تحلیل های چندمتغیره و تأکید بر طراحی محیط های مسکونی متناسب با سبک های زندگی متنوع، راهکارهایی برای ارتقای کیفیت زندگی و تطابق بهتر فضاهای مسکونی با نیازهای متغیر افراد ارائه می کند.
تحلیل کینماتیکی و روان شناختی تأثیر بازخورد بر یادگیری پرتاب دارت: بازخورد تأییدی یا اصلاحی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه اثرات متفاوت بازخورد تأییدی و اصلاحی بر عملکرد پرتاب دارت را از طریق تحلیل سینماتیکی و روانشناختی بررسی می کند.روش پژوهششصت شرکت کننده مبتدی به طور تصادفی برای دریافت بازخورد تأییدی (تقویت حرکات صحیح)، بازخورد اصلاحی (شناسایی خطاها) یا عدم دریافت بازخورد در طول یک پروتکل آموزشی ساختاریافته انتخاب شدند. با استفاده از فناوری ثبت حرکت سه بعدی، الگوهای هماهنگی مفاصل، سرعت رهاسازی و تغییرپذیری حرکت را در کنار نمرات دقت و معیارهای اعتماد به نفس گزارش شده توسط خود افراد تجزیه و تحلیل کردیم.یافته هانتایج، مزایای متمایزی را برای هر نوع بازخورد نشان داد: بازخورد اصلاحی به طور قابل توجهی مکانیک حرکت را بهبود بخشید، به ویژه در هماهنگی شانه و آرنج (p < 0.001)، در حالی که بازخورد تأییدی هم حفظ دقت (22٪ بیشتر از اصلاحی) و هم عوامل روانشناختی مانند خودکارآمدی را افزایش داد. تجزیه و تحلیل سینماتیکی نشان داد که بازخورد اصلاحی، تغییرپذیری مفاصل را در طول اکتساب 35٪ کاهش می دهد، در حالی که بازخورد تأییدی، سرعت رهاسازی پایدارتری را در آزمون های حفظ ایجاد می کند (انحراف معیار = 46.8 متر بر ثانیه در مقابل 104.6 متر بر ثانیه برای اصلاحی). معیارهای روانشناختی نشان داد که بازخورد تأییدی، سطح انگیزه بالاتری را در طول آموزش حفظ می کند.نتیجه گیرییافته ها نشان داد که بازخورد تأییدی، سطح انگیزه بالاتری را در طول آموزش حفظ می کند. این یافته ها نشان می دهد که در حالی که بازخورد اصلاحی، کارایی بیومکانیکی را بهینه می کند، بازخورد تأییدی از ثبات عملکرد و تعامل روانشناختی بهتر پشتیبانی می کند. این مطالعه فرض یک رویکرد بازخورد بهینه جهانی را به چالش می کشد و در عوض، کاربرد وابسته به زمینه را پیشنهاد می کند: بازخورد اصلاحی برای اصلاح فنی و بازخورد تأییدی برای موقعیت های عملکرد رقابتی. این نتایج پیامدهای مهمی برای طراحی برنامه های تمرینی هدف مند در هر دو محیط ورزشی و توانبخشی دارد و بر لزوم در نظر گرفتن ابعاد جسمی و روانی هنگام ارائه بازخورد عملکرد تأکید می کند.
احراز اختلاف در روی دیوان بین المللی دادگستری در کشاکش شکل گرایی حقوقی و واقع گرایی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
9 - 28
حوزههای تخصصی:
دیوان بین المللی دادگستری، مهم ترین نهاد بین المللی در زمینه رسیدگی به اختلافات میان دولت هاست و هدف اصلی آن، حل و فصل اختلافات دولت ها در قضایای ترافعی، و پاسخ دادن به سؤالات نهادهای دارای صلاحیت در قالب نظر مشورتی است؛ ضمن اینکه توسعه حقوق بین الملل جزو تبعات اشتغال قضایی دیوان است و آرای دیوان نیز گاهی به حمایت از آن می پردازد. دیوان در فرایند رسیدگی به دعاوی غالباً از دو رویه شکل گرایی(فرمالیسم) حقوقی و واقع گرایی بهره می برد، ولی اتخاذ هر یک از این رویه ها، تبعاتی را بر فرآیند رسیدگی و به تبع آن، عرصه حقوق بین الملل همراه دارد. پژوهش حاضر در صدد است تا پیامد گرایش دیوان به هریک از این رویه ها بالاخص شکل گرایی حقوقی را بررسی کرده و به آثار و نتایج آن بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که امتناع از احراز صلاحیت به طور فزاینده ای مشروعیت و اثربخشی دیوان را به عنوان برترین نهاد قضایی جهان به سبب سلب فرصت های موجود در زمینه توسعه حقوق بین الملل و نیز تأثیرپذیری از واقعیات سیاسی تضعیف می کند، چرا که شکل گرایی حقوقی باعث ناپویایی، عدم انعطاف و سیاسی کاری دیوان می شود؛ لذا ضروری است دیوان برای غلبه بر ملاحظات سیاسی، با استناد به اصل ماوروماتیس و اتخاذ رویکرد واقع گرایی، در گسترش حقوق بین الملل مؤثر باشد.
ارزیابی تأثیر اقدامات بیولوژیک روی هدررفت خاک به وسیله مدل RUSLE مبتنی بر سنجش از دور در حوزه آبخیز چیکان و مورزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
68 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اقدامات بیولوژیکی آبخیزداری بر هدررفت خاک با استفاده از مدل RUSLE، سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. روش و داده: منطقه مورد مطالعه، آبخیز چیکان و مورزیان یکی از زیرحوضه های حوضه سد درودزن است. در این مطالعه با استفاده از مدل RUSLE و بر مبنای داده های سنجش از دور، میزان هدررفت خاک طی یک دوره 29 ساله در 4 مقطع زمانی (۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰) برآورد گردید. برای اندازه گیری، مقدار هدررفت خاک با استفاده از دستورالعمل های مربوطه در مدل RUSLE، نقشه عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، پوشش گیاهی (C) و عامل حفاطت (P) در سطح حوضه تهیه شد. به منظور بررسی اثر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری، با فرض ثابت بودن دیگر عوامل مدل طی دوره مورد مطالعه، تغییرات عامل C تحت اثر اقدامات بیولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی مقادیر فاکتور C نشان داد که مقادیر این فاکتور برای سال های ۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۰/۲۹±۰/۸۳، ۰/۲۸±۰/۸۰، ۰/۲۸±۰/۷۶ و ۰/۲۸±۰/۷۸ متغیر است. همچنین میانگین هدررفت سالانه خاک در حوضه ی چیکان و مورزیان تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک طی سال های مورد اشاره با یک روند نسبتاً کاهشی به ترتیب برابر ۲۰/۱۹± ۱۶/۸۸، ۱۹/۵۲±۱۶/۳۲، ۱۸/۲۹±۱۵/۴۱ و ۱۸/۸۲±۱۵/۸۰ برآورد شد. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که اجرای عملیات بیولوژیک طی این دوره، منجر به کاهش میزان فرسایش خاک گردیده است. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که اجرای عملیات بیولوژیک می تواند یک اقدام مفید و قابل اطمینان برای کاهش فرسایش خاک در حوزه های آبخیز در معرض تخریب تلقی شود. هر چند دیگر کارکردهای این عملیات مانند تولید علوفه، کاهش رواناب، ارزش تفرجگاهی و ... نیز می تواند به کارکرد حفاظت خاک آن اضافه شود. پیشنهاد می شود در شرایط آب و هوایی متفاوت با استفاده از روش های گوناگون ارزیابی اقدامات بیولوژیک آبخیزداری بر میزان فرسایش و رسوب انجام شود. نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی چندزمانه میزان هدررفت خاک تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری با استقاده از تکنیک سنجش از دور اشاره نمود.
بررسی شاخص های عملکردی توسعه شهر از دیدگاه شهروندان مطالعه موردی: منطقه 9 شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
94 - 109
حوزههای تخصصی:
سرعت رشد تعداد شهرها روز به روز در حال افزایش است و در سیر توسعه آنها، تغییرات گسترده ای در ساختار فضایی آن ها رخ داده است. این تغییرات گاهی به تعادل فضایی بین عملکردهای شهری و جمعیت و گاهی به قطبی شدن و نابرابری فضایی منجر گردیده و اهمیت ارائه الگوی توسعه شهری برای بهبود ساختارهای فضایی – عملکردی شهرها را آشکار می سازد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های عملکردی توسعه منطقه 9 شهر اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان منطقه بود که پرسشنامه طراحی شده با طیف لیکرت توسط 383 نفر از آنان تکمیل شد. از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون t-test استفاده شد. آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل روابط میان شاخص ها و تأثیر آن ها بر ساختار عملکردی شهری به کار رفت. سپس الگوی توسعه مناسب برای منطقه 9 شهر اصفهان ارائه شد. نتایج نشان داد تأثیر شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و خدمات شهری و محیط زیست در بهبود ساختار عملکردی مناطق شهری از نظر شهروندان بیشتر از حد متوسط می باشد. در شاخص های اقتصادی، دسترسی به مراکز خرید؛ در شاخص های اجتماعی-فرهنگی مشارکت شهروندان؛ در شاخص های کالبدی افزایش مطلوبیت حمل ونقل عمومی؛ در شاخص های خدمات شهری، عملکرد زیباسازی در فضاهای شهری بیشترین تأثیر را در بهبود ساختار عملکردی منطقه 9 شهر اصفهان دارد. کمترین تأثیر را نیز در شاخص های اقتصادی استفاده از فناوری های نوین جهانی در ارتقاء اقتصاد محلی؛ در شاخص های اجتماعی-فرهنگی مناسب سازی خدمات معلولین؛ در شاخص های کالبدی وجود پارکینگ های عمومی؛ همچنین در شاخص های خدمات شهری ساماندهی مشاغل و صنایع مزاحم داشته است. ارائه الگوی مناسب توسعه شهری مطلوب نشان داد از نظر شهروندان به ترتیب اولویت خدمات شهری و محیط زیست، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و اقتصادی در بهبود ساختار عملکردی مناطق شهری اثرگذار خواهند بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و مولفه های اجتناب شناختی دانش آموزان دختر پرخاشگر با تاکید بر بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و مولفه های اجتناب شناختی دانش آموزان دختر پرخاشگر با تاکید بر بستر فرهنگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم شهر اهواز در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (2008) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. گروه آزمایش مداخله ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، که شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بود را دریافت کردند و دوماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بااندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری باعث افزایش تاب آوری و کاهش اجتناب شناختی در گروه آزمایش شده است. هم چنین نتایج این مطالعه نشان داد با به کارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و انطباق آن با نیازها و ویژگی های فرهنگی خاص، می توان وضعیت روانی و اجتماعی دانش آموزان دختر پرخاشگر را بهبود بخشید.
بازنمایی ارزش های اخلاقی- معنوی در سریال پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
215 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بازنمایی بازنمایی ارزش های اخلاقی-معنوی در سریال پایتخت و در سکانسهای منتخب ازاین مجموعه بوده است. به این منظور از روش نشانه شناسی جان فیسک بهره برده و براساس واحد تحلیل که سکانسهای منتخب (16 سکانس انتخاب شده) که به صورت هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. سبک زندگی، شیوه زندگی طبقات و گروه های اجتماعی مختلف جامعه است که در آن، افراد جامعه با پیروی از الگوهای رفتاری، باورها، هنجارها و ارزش های اجتماعی یا انتخاب نهادهای فرهنگی و منزلتی خاص، تعلقات خود را نسبت به آن هویدا می کنند. سبک زندگی وابسته به انتخاب، انتخاب نیز وابسته به اطلاعات و اطلاعات، محصول فرآیند ارتباطات است. رسانه ها با اطلاعات خود بر ارزش ها، نگرش ها، آرزوها، انتخاب ها و رفتار های ما در سبک زندگی اثر می گذارند. تلویزیون با کارکرد سرگرمی و تفریح در بیشتر سریال های نمایشی به تولید منش و رفتار در سنین مختلف می پردازد. با توجه به سبک زندگی اسلامی ما ایرانیان، دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی، ارائه دهنده کامل ترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورهای آن، حوزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی را دربرمی گیرد. بنابراین، تولید سبک زندگی اخلاقی در سریال های خانوادگی تلویزیونی، ضرورتی اساسی برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی-معنوی. این مقاله درصدد بیان این مطلب است که تلویزیون با سریال های نمایشی و سبک زندگی معنوی بر آمده از دین به صورت غیر مستقیم، ولی مؤثر می تواند با کارکرد سرگرمی آشکار و آموزشی تربیتی پنهان، ارزش های دینی و اخلاقی را به مخاطبان عرضه دارد و نیاز معنوی انسان معاصر را بر آورده سازد. نتایج تحقیق نشان داد که مجموعه ای از دلالت های اخلاقی-معنوی در این سریال مثل توجه به خانواده، رعایت شان بزرگتر، توجه به نمادهای و ارزش های فرهنگی مثل لهجه و گویش، لباس، موسیقی و... مورد توجه بوده است. بطور کلی سریال پایتخت ایدئولوژی خانواده صمیمی و اخلاق محور را بازنمایی و برساخته های این نظام خصلتی طبیعی می بخشد هرچند بر بحث توجه به قومیت خصوصا در گویش دارای ضعف است.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۰ (جلد ۱)
110 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ده ساله بین سال های 1393 الی 1402 برای 100 شرکت استخراج و با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بعد هدف، از نوع توصیفی و تحلیلی؛ از بعد فرآیند نوع پژوهش، کمی؛ از بعد منطق، یک پژوهش استقرایی و از بعد نتیجه پژوهش، یک پژوهش کاربردی است. خصوصیات شخصیتی افراد (مانند مغز و هورمون ها) حاکی از آن است که رفتار افراد به منشأها و خصوصیات شخصیتی آنان بستگی دارد. ویژگی های شخصیتی افراد، زمینه ساز رفتارهای آنان است. رهبری سازمانی یکی از موضوع هایی است که به نحوی گسترده در روانشناسی سازمانی مورد بحث قرار گرفته است. لذا پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تحلیل هوشمندی رقابتی در کسب وکارهای مجازی با رویکرد اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
177 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله تحلیل هوشمندی رقابتی در کسب وکارهای مجازی است. این مطالعه از نظر هدف، پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، پیمایشی- مقطعی است. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی اساتید بازاریابی و مدیران اتحادیه کشوری کسب وکارهای مجازی است که با روش نمونه گیری نظری 21 نفر از آنها انتخاب شدند. حجم نمونه بخش کمّی نیز با فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش خوشه ای-تصادفی انجام شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی مطابق روش نظریه داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا است و در بخش کمّی از روش تحلیل اهمیت-عملکرد با نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد براساس الگوی پژوهش، شرایط علّی (هوش سازمانی، مشتری مداری و سیاست های رقابتی) بر پدیده محوری (هوشمندی رقابتی) تاثیر می گذارند. در این رابطه زیرساخت های هوشمند، زمینه و بستر لازم را فراهم می آورند و شدت رقابت نیز شرایط مداخله گر شناخته شد. مولفه های مذکور بر راهبردها و اقدامات (استراتژی بازاریابی هوشمند) اثر گذاشته و در نهایت به پیامدهایی نظیر مشارکت مشتریان، بهبود تجربه مشتریان و مزیت رقابتی پایدار منجر می شوند.
آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگری؛ واکاوی دیدگاه سارتر، فروید و یونگ در سینمای معاصر ایران (نمونه موردی کاراکتر نادر در فیلم جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با اتخاذ رویکردی میان رشته ای در بررسی نظریات سارتر، فروید و یونگ، به تحلیل ابعاد آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگران در سینمای معاصر ایران، از جنبه های فلسفی و روان شناختی می پردازد. نمونه موردی فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی است. مقاله پیشِ رو سعی دارد رفتارها و انتخاب های شخصیت های این فیلم را ضمن واکاوی اندیشه سارتر پیرامون مسئولیت و آزادی فردی، بر اساس نظریات فروید و یونگ تحلیل نماید. بنا بر دیدگاه سارتر، آزادی وجودی در جهت انتخاب های مستقل و پذیرش مسئولیت فردی در رویارویی با «دیگری» مورد بحث قرار می گیرد. فروید بر اهمیت تأثیر نیروهای ناخودآگاه، امیال سرکوب شده و مکانیسم های دفاعی در شکل گیری انتخاب های به ظاهر آگاهانه تأکید دارد، درحالی که یونگ با استناد به مفاهیم ناخودآگاه جمعی، آرکی تایپ ها و فرایند فردیت یابی، ابعاد فرهنگی و نمادین هویت را مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش ضمن تحلیل تطبیقی و مفهومی، در تلاش است با هدف ارزیابی نقاط تلاقی و تضاد میان این دیدگاه ها، نشان دهد چگونه تعامل میان آزادی و مسئولیت های درونی، به انتخاب های فردی در این فیلم که ماحصل پیچیدگی میان خودآگاه و ناخودآگاه، به همراه تنش های اجتماعی و فرهنگی است، جهت می بخشد. درنتیجه این یافته ها، می تواند زمینه ساز بررسی دقیق و تلفیقی از ابعاد مختلف آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگری در بستر سینمای معاصر ایران باشد تا با ارائه ساختاری نوین به تحلیل آثار هنری کمک نماید و بستر گفت وگوی میان رشته ای در حوزه های فلسفه، روان شناسی و هنر را فراهم آورد.
شناخت مفاهیم نمادهای شکل دهنده نقوش گلیم های شهرستان تالش
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
185 - 208
حوزههای تخصصی:
گلیم های تالشی بازتابی از مفاهیم فرهنگی، اعتقادات، باورها و طبیعت مردمان تالش هستند. این پژوهش بر اهمیت حفظ و مطالعه گلیم های تالشی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی منطقه تأکید دارد و لزوم انجام تحقیقات بیشتر برای جلوگیری از فراموشی این هنر ارزشمند را خاطرنشان می سازد. گلیم های تالشی نه تنها بیانگر هویت فرهنگی مردم این منطقه هستند، بلکه نشان دهنده تعاملات فرهنگی گسترده ای هستند که در طول تاریخ شکل گرفته است. با توجه به افزایش روند مهاجرت جوانان از مناطق روستایی به شهرها، سرعت روند فراموشی این هنر اصیل که آینه تمام نمای زندگی مردم منطقه است، افزایش یافته است. روش های تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه های میدانی و کتابخانه ای، 195 گلیم شهرستان تالش را مورد بررسی قرارگر داده است. سؤال پژوهش به شرح ذیل است: چه عواملی در شکل گیری مفاهیم، معانی و ریشه های نقوش هندسی گلیم های شهرستان تالش مؤثر هستند؟ نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که نمادهای شکل دهنده گلیم های شهرستان تالش در هفت سطح دسته بندی می شوند و این الگوها شامل نقوش برگرفته از: طبیعت (باغ، کوهستان، دریا، رودخانه و برف)، نقوش گیاهی (گل لاله واژگون، لاله سرخ)، حیوانات، نقوش اشیاء و نقوش ابزارآلات کشاورزی (کوزه، درخت زندگی، جام و سرباز، چنگک، حصارک چوبی، شانه) و نقوش انسانی هستند. علاوه براین، نتایج نشان می دهند که تأثیرات و تعاملات فرهنگی با اقوام مختلف، مانند ایلات شاهسون و قفقازی که در طرح های گلیم های خود از نقوش حیوانی مانند کله قوچی، مار و خرچنگ استفاده می کنند، در شکل گیری نقوش گلیم های تالش بسیار مؤثر بوده اند.
نقد تخصیص توارث در مرگ های مجهول الزمان به غرقی و مهدوم علیهم (بر پایه مناسبات لفظی اخبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴۱
115 - 138
حوزههای تخصصی:
شرط ارث بردن، احراز حیات وارث پس از وفات مورث است. افرادی که زمان مرگشان، مجهول بوده و تقدم و تأخر وفات هریک نسبت به دیگری مشخص نیست، طبق مقتضای قاعده اولیه، شرط ارث بردن را ندارند. در دو فرض غرق و هدم، این حکم استثنا شده و مجهول الزمان بودن وفات طرفین مانع توارث نیست. براساس قول فقهی مشهورتر، این استثنا باید تفسیر مضیق شود؛ اما قائلان به تعمیم عمدتاً بر پایه برخی مناسبات کلی عرفی -بدون تمرکز بر خصوصیات الفاظ و عبارات موجود در لسان ادله- عناوین مأخوذ در ادله تخصیص را فاقد موضوعیت دانسته اند؛ ازاین رو بر پایه الغای خصوصیت از عناوین غرق و هدم، حکم مذکور را به موارد مشابه تعمیم داده اند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش در آمده، تلاش شده با درنگ در اخبار، به کشف مناسبات لفظی موجود در لسان ادله، برای پرده برداشتن از ملاک و تنقیح مناط پرداخته شود و از این رهگذر، تسری حکم به موارد مشابه از قبیل تصادفات رانندگی و... ممکن گردد. در این پژوهش، با قرینه قرار دادن الفاظ مأخوذ در لسان ادله، موضوعیت نداشتن هدم و غرق ثابت شده است.
شیوه های بهره گیری از نظریه در پژوهش های جامعه شناسی؛ مروری نظام مند برای شناسایی چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق ناظر بر شیوه های بهره گیری دانشجویان جامعه شناسی از نظریه در پژوهش بوده و با هدف شناسایی چالش ها در این خصوص انجام شده است. مطالعه حاضر با اتکا به مرور نظام مند 176 پژوهش در رشته جامعه شناسی و در بازه زمانی 1400-1391، به این نتیجه دست یافت که چالش های موجود را می توان ذیل چهار محور خلاصه کرد: 1) اختلال در نسبت یابی تحلیلی (اشتباه در انتخاب نظریه)؛ 2) ضعف در درک، تفسیر و تطبیق مفاهیم نظری (ناتوانی در پردازش نظریه)؛ 3) اختلال در فاصله گذاری تحلیلی با نظریه (باور قلبی به صادق بودن نظریه)؛ 4) تحمیل پیش فرض نظری به واقعیت (تمایل قلبی به صادق بودن نظریه). یافته ها گویای آن است که این مشکل به ساختارهای آموزشی و فرهنگی مسلط بر تولید علم در کشور باز می گردد؛ اگرچه بخش اندکی از آن را می توان به مهارت های فردی نیز نسبت داد. از این رو، برای عبور از وضع موجود نیازمند تحول در سه سطح راهبردی هستیم: 1) تحول در گفتمان نظریه پردازی؛ 2) بازآرایی نهادی نظام آموزش عالی؛ 3) تقویت تربیت نظری دانشجو. دستیابی به چنین افق هایی نیز تنها از مسیر تقویت اراده جمعی در دانشگاه، بازاندیشی در سنت های رایج و تقویت روحیه گفت وگوی انتقادی ممکن است. در غیراین صورت، بهره گیری از نظریه در میان بخشی از جامعه دانشگاهی همچنان در سطحی نمایشی، صوری و غیرمولد باقی خواهد ماند.
Comparison of Tourists' Pre- and Post- Intentionality Attitudes towards Tourism Effects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Intentionality is a form of received and perceptual awareness through which humans relate to their geographical lifeworld. This awareness is acquired both objectively and, at times, subjectively, and is shaped through various mediating factors. In the context of urban tourism, the structure of such intentionality is grounded in phenomenological and post-phenomenological approaches, emerging from the relational dynamics between humans and tourism elements. The present study aims to explore the manner and conditions of tourists' intentional perception—tourists being positioned as the observer (subject) toward tourism artifacts and sites—considered as the observed (object). The research methodology is qualitative, based on phenomenological and post-phenomenological perspectives, and employs semi-structured interviews conducted with tourists in the city of Zanjan.Data were analyzed using the grounded theory model, involving open, axial, and selective coding. The resulting categories were interpreted and classified within the contextual framework of factors, mediators, and symbols of intentionality. Findings indicate that tourists’ awareness and understanding differ between initial (prior) and subsequent (posterior) stages of intentionality and follow a developmental trajectory. Categories such as attractions, religion, handicrafts, traditional markets, contemporary history, and mummification—which characterized the initial stage—give way in the subsequent stage to religion, culture and beliefs, architecture and identity, history and civilization, diversity of heritage, and heritage preservation, reflecting a shift in the mental structure of perception. As a result, touristic intentionality is influenced by direct observation, length of stay, and various intermediating factors (such as services, support systems, interpretation, and guidance). Ultimately, it is a function of the volume and quality of information received from the objects (tourism elements) through the mediating role of the subjects (tourists).
The Question of Inclusion in Cultural Events: Detty December and Managing Accessibility for Persons with Disabilities in Nigeria’s Festive Season(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
December is a period of fun and excitement so that many people look forward to it. However, are these excitements and fun inclusive of every member of society? This study investigates the inclusivity of Detty December festivities for people with disabilities in Nigeria, focusing on the practical and legislative aspects of accessibility. Despite the existence of protective legislation like the Discrimination against Persons with Disabilities (Prohibition) Act (DAPWDA), the experiences of people with disabilities during these celebrations remain largely unexamined. Through a survey of 42 participants with various disabilities, we explore the barriers to participation, the adequacy of current accessibility measures, and the implementation of inclusive practices during Detty December events. Findings reveal a significant gap between legal mandates and actual practice, with many respondents experiencing mediocre to terrible event experiences due to physical inaccessibility, lack of informational accommodations, and insufficient staff training in disability assistance. The study highlights the need for strategic improvements in venue selection, event planning, and staff education to ensure compliance with the law and that Detty December is a celebration accessible to all. Recommendations include improved signage, pre-event distribution of materials in multiple formats, mandatory disability awareness training for staff, and personalised service adjustments to meet individual needs. This study calls for a proactive approach in event management to ensure an inclusive festive environment where everyone can partake in the cultural celebration without barriers.








