مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵۲۱٬۱۳۹ مورد.
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
95 - 116
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت شهری جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه، یکی از چالش های عمده برای دولت ها و سازمان های برنامه ریزی است. طی دهه های اخیر از میان الگوی های مختلف رشد شهری، الگوی رشد پراکنده به روند مسلط توسعه فضایی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. هدف این پژوهش آسیب شناسی پراکنده رویی و گسترش افقی کلانشهر اهواز انجام شده است.پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و با روش، تحلیلی- توصیفی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای- اسنادی و پیماشی است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره کوکوسواستفاده شده است. یافته های حاصل حاصل از روش کوکوسو، مناطق 1 و 8 شهر اهواز با حرف اختصاری B و با کسب وزن نهایی 94/2 در آزمون کوکوسو مطلوب ترین وضعیت و شرایط را به خود اختصاص داده است. مناطق 2 و 6 شهر اهواز با حرف اختصاری D و با کسب وزن نهایی 49/1 نامطلوب ترین وضعیت و حداقل اثرگذاری را در میان سایر محدوده ها نسبت به مولفه های مطالعاتی کسب نموده است. نتیجه اینکه با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده و در راستای دستیابی به توسعه ی پایدار و شکل پایدار شهری، الگوی رشد فشرده به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد می شود.
کاربست مدل سازی ریاضی به منظور تحلیل موانع موجود در صادرات مواد کشاورزی از بعد زیست محیطی: رویکرد بهترین- بدترین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مساله صادارت به ویژه در حوزه کشاورزی،از موضوعات حایز اهمیت بوده ولی از منظرهای مختلف دارای چالش ها و موانع متعددی است. یکی از این مناظر، بعد زیست محیطی بوده که شناسایی و ارائه راهکارهایی در جهت حذف و یا کاهش آنها می تواند منجر به توسعه اقتصادی شود هدف این پژوهش،شناسایی موانع و ارایه مدل ریاضی به منظور اولویت بندی آن ها با بهره گیری از روش بهترین – بدترین می باشد. لذا در ابتدا با مرور ادبیات و نیز مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 فرد متخصص در حوزه صادرات محصولات کشاورزی،موانع موجود در بعد زیست محیطی شناسایی شدند. در این فرایند از روش تحلیل مضمون استفاده شده و تعداد موانع شناسایی شده بالغ بر 8 مورد بدست آمدند. در گام بعد، با توجه به اینکه تعداد بسامد موانع برای2 مورد کمتر از5 نفر بود، 6 مانع نهایی حاصل گردید.به جهت اولویت بندی موانع، از تکنیک بهترین – بدترین و نرم افزار لینگو استفاده شد.با توجه به تحلیل های انجام شده، سه مانع « عدم توجه به استانداردسازی محصصولات صادراتی با توجه به نیاز کشور مقصد»،« استفاده از کودهای تقلبی و فاقد استانداردهای بهداشتی در بازار» و«عدم تجزیه پدیر بودن محصول» به ترتیب با اوزان 0.419، 0.221 و 0.126 مهمترین موانع موجود در صادرات محصولات کشاورزی از بعد زیست محیطی بوده که به منظور بهبود و رفع خلاهای موجود باید درجهت رفع آن ها اقدام نمود.
ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
Portfolio Optimization with Systemic Risk Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Portfolio optimization has always been the main concern of investors. What differentiates different optimization models from each other is the risk measure. The main contribution of this paper is to provide a portfolio optimization model that considers systemic risk so that it can help investors make optimal investment decisions as a general model. For this purpose, two models are presented. In the first model, systemic and systematic risk were considered simultaneously, and in the second model, only systemic risk was considered. In the two mentioned models, delta conditional value at risk (∆CoVaR) and the Markowitz model are used respectively to measure systemic risk and a benchmark model. Also, the criteria used to compare the performance of the reviewed models include the ratio of reward-to-risk, along with the Sortino ratio and the Omega ratio. The problem of optimization and examination of the results was carried out on a selected sample, 38 companies listed in the Tehran Stock Exchange (TSE) from 2013 to 2023. The results of empirical analysis of out-of-sample data (during a period of 1198 days) show that based on all three mentioned criteria, the first proposed model shows the best performance among the three models. In addition, the performance of the second model is ranked second. In short, it can be said that considering systemic risk in portfolio optimization leads to better performance than the Markowitz model.
ارائه مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت توسط استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد تدوین شده است. با انجام مطالعات گسترده نظری در توانمندسازی کارکنان، پس از انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان حوزه منابع انسانی، با به کارگیری شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری، طی فرایندی رفت و برگشتی و به صورت همزمان، اقدام به مصاحبه کدگذاری داده های مستخرج از متن مصاحبه طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و در ادامه مفاهیم حاصله از کدگذاری محوری را در چارچوب مدل مفهومی پژوهش (کدگذاری گزینشی)، ارائه نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استراتژی های توانمندسازی کارکنان صنعت نفت تحت تأثیر عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر قرار می گیرند. این عوامل شامل بهینه سازی فرایند مدیریت عملکرد، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزش و توسعه، یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی و منابع انسانی، و توسعه و تقویت سیستم های مدیریت دانش است.
High-Performance Computing Framework Based on Distributed Systems for Large-Scale Neurophysiological Data
حوزههای تخصصی:
Recent advancements in neurophysiological recording technologies have led to significant complexities in managing large-scale neural data, creating potential bottlenecks in the storage, sharing, and processing within the neuroscience community. To address these challenges, we developed the Big Neuronal Data Framework (BNDF), a distributed high-performance computing (HPC) solution. BNDF leverages open-source big data frameworks, Hadoop and Spark, to offer a flexible and scalable architecture. We tested BNDF on three large-scale electrophysiological datasets from nonhuman primate brains, demonstrating improved runtimes and scalability due to its distributed design. In comparative analyses against MATLAB, a widely used platform, BNDF showcased over five times faster performance in spike sorting, a common task in neuroscience. This significant speed advantage highlights BNDF’s potential to enhance the efficiency of neural data processing and analysis, making it a valuable tool for researchers navigating the complexities of modern neural datasets. Overall, BNDF represents a promising approach to streamline the handling of extensive neural data in the field of neuroscience.
رفتار گله ای صنایع در تصمیم گیری های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که مطالعه ماهیت رفتارگله ای در تصمیم گیری های مالی، می تواند در ایجاد کارایی در بازارهای مالی موثر واقع شود، در پژوهش حاضر، وجود رفتارگله ای در تصمیم گیری های مربوط به تامین مالی صنایع منتخب فعال در بورس اوراق بهادار تهران ( طی دوره زمانی 1400-1394 مورد آزمون و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با به کارگیری روش پراکندگی مطلق مقطعی (CSAD)، یک بار همگرایی ساختار سرمایه شرکت های صنایع منتخب به سمت ساختار سرمایه شرکت رهبر و بار دیگر همگرایی ساختار سرمایه شرکت های منتخب به سمت متوسط ساختار سرمایه کل شرکت های منتخب، مورد آزمون قرار گرفته و رفتارگله ای صنایع در تصمیم گیری های مربوط به تامین مالی خود بررسی گردیده است. همچنین در ادامه، رفتار گله ای صنایع در وضعیت صعودی و نزولی بازار سهام نیز مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس معیار تعیین شرکت رهبر، با بررسی میزان دارایی و درآمد شرکت های منتخب مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شرکت فولاد مبارکه به عنوان شرکت رهبر انتخاب گردید. نتایج برآوردها نشان داد که صنایع مورد بررسی، در نحوه تصمیم گیری در خصوص تامین مالی خود از ساختار سرمایه شرکت رهبر (فولاد مبارکه) پیروی می نمایند، در حالی که در این خصوص، از متوسط ساختار سرمایه کل صنایع پیروی نمی کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که شرکت های مورد مطالعه در شرایط بازار صعودی و نزولی، در تصمیم گیری های تامین مالی خود از رفتار رهبر پیروی می کنند و از متوسط ساختار سرمایه کل تبعیت نمی نمایند.
تاثیر چابکی سازمانی بر فرسودگی شغلی و عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
51 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر چابکی سازمانی بر فرسودگی شغلی و عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر جمع آوری اطلاعات میدانی و از نظر روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی کارمندان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی در سال 1403 بود که تعداد آنان 98 نفر بود اما تعداد 93 پرسشنامه در نهایت مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش سه پرسشنامه ی چابکی سازمانی اسپایدزر (2007)، پرسشنامه ی فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1986) و پرسشنامه ی عملکرد شغلی گرینهاوس و همکاران (2010) بود. یافته ها با نرم افزارهای آماری SPSS22 و SmartPls3 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. روش های آماری استفاده شده ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل سازی معادلات ساختاری بود. نتایج نشان داد که بین چابکی سازمانی و مولفه های آن با عملکرد کارکنان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت. بالاترین رابطه بین شایستگی با عملکرد کارکنان 604/0 و کمترین میزان رابطه بین انعطاف پذیری با عملکرد کارکنان 478/0 بود. همچنین بین چابکی سازمانی و مولفه های آن با فرسودگی شغلی رابطه ی منفی و معنی داری وجود داشت. بالاترین رابطه بین سرعت با فرسودگی شغلی 574/0 و کمترین میزان رابطه بین انعطاف پذیری با فرسودگی شغلی 489/0 بود. همچنین مشاهده شد بین فرسودگی شغلی و مولفه های آن با عملکرد کارکنان رابطه ی منفی و معنی داری وجود داشت. بالاترین رابطه بین مسخ شخصیت با عملکرد کارکنان 510/0 و کمترین میزان رابطه بین خستگی عاطفی با عملکرد کارکنان 478/0 بود. پیشنهاد می شود فرهنگ پاسخگویی از طریق مدیران در سازمان گسترش یابد، تا از این طریق چابکی سازمانی افزایش یابد و در نهایت عملکرد کارکنان بهبود یابد.
الگوی ساختاری تفسیری بازاریابی الکترونیکی در ورزش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
149 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه پرشتاب و سریع فناوری که از سال ها پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد، منجر به گسترش وسیع آن در ابعاد گوناگون جامعه و رونق بیشتر در صنعت ورزش شده است. این تحقیق باهدف تدوین الگوی ساختاری تفسیری بازاریابی الکترونیکی در ورزش ایران انجام شد.
بررسی تاثیر بالندگی سازمانی بر رفتار مشارکت جویانه کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای فرا وظیفه ای، مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۱
95 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بالندگی سازمانی بر رفتار مشارکت جویانه کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای فرا وظیفه ای در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان هرمزگان می باشد که تعداد آنها 22727 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 378 نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه بالندگی سازمانی (اسپایدز)، رفتار مشارکت جویانه کارکنان (رزماری و همکاران) و رفتارهای فرا وظیفه ای (ویاجانتی و همکاران) استفاده شد روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات پنج تن از خبرگان این حوزه مورد تایید قرار گرفت و در نهایت استاد راهنما نیز پرسشنامه ها را تایید کردند. و جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و مشخص شدن نرمال بودن متغیر با توجه به آزمون کولموگروف-اسمیرنوف با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel از آزمون آماری معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید.
بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با تأکید بر نقش بیش اطمینانی و توانایی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با متغیرهای تعدیل گر بیش اطمینانی و توانایی مدیران است. داده های شرکت های مورد بررسی از سامانه کدال و نیز نرم افزار داده پرداز نوین طی سال های 1390 تا 1401 استخراج و برای آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها به ترتیب از نرم افزارهای اکسل و ایویوز و الگوی رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوآوری باعث کاهش احتمال ورشکستگی می شود. علاوه بر این وجود متغیر تعدیلی بیش اطمینانی مدیران تأثیر منفی و متغیر تعدیلی توانایی مدیران تأثیر مثبت بر این رابطه دارند و به ترتیب باعث تضعیف و تقویت این رابطه (افزایش و کاهش بیشتر احتمال ورشکستگی) می شود. همچنین وجود همزمان دو متغیر تعدیلی این رابطه را تقویت می کند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت هزینه نوآوری (تحقیق و توسعه) بهبود وضعیت شرکت ها را به دنبال داشته و بیش اطمینانی مدیران معمولاً وضعیت شرکت را به خطر انداخته و توانایی مدیران باعث افزایش ارزش شرکت و کاهش ورشکستگی می شود. بنابراین می توان گفت در شرکت های بورسی تهران، احتمال ورشکستگی تابعی از هزینه تحقیق و توسعه، بیش اطمینانی مدیران و توانایی مدیران هم به صورت مجزا و هم به صورت توأم می باشد.
مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا (ابطال تصویرپردازی ساختگی از دنیا) در والدگری معنوی خداسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
105 - 127
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تصورات نادرست از دنیا، ناشی از خطاهای شناختی و باورهای نادرست، زمینه ساز مشکلات روان شناختی و معنوی است. این باورهای هسته ای در متون روان درمانگری، به ویژه درمان های شناختی مورد توجه قرار گرفته اند. خطاهای شناختی منجر به شکل گیری تصورات نادرست از دنیا، مانند جداسازی دنیا از آخرت، تحریف واقعیت دنیا به عنوان بازیچه، انکار آخرت و درهم آمیختگی آن با مکافات های دنیوی، ناسازگارانگاری عمل دنیا و آخرت، و سرمایه گذاری عاطفی صرف بر دنیا و غفلت از آخرت می شود. این تصورات نادرست، مانع از ارتباط صحیح با دنیا شده و خسارات مادی و معنوی به بار می آورد. از این رو، شناخت صحیح از دنیا ضروری است، در حالی که این شناخت در روش های تربیتی موجود به درستی شکل نمی گیرد و والدین در ایجاد آن در ذهن فرزندان غفلت می کنند. شناخت ماهیت هستی، پیش نیاز رشد فردی و معنوی و آمادگی برای حیات جاودان است و مستلزم فرایند تربیتی مداوم با تمرکز بر ابعاد فکری، روحی و معنوی است. در والدگری معنوی خداسو، فرزندان باید درک درست و واقعی از دنیا داشته باشند و از تصویرسازی های ساختگی مصون بمانند. در والدگری معنوی خداسو، دو مفهوم اساسی «پنداره» (تصورساختگی) و «پنداشت» (مفهوم واقعی و تجربه شده) وجود دارد. دنیاپنداره، ساختار شناختی فرد از دنیاست که تحت تأثیر عوامل مختلف، از جمله تعاملات اولیه با والدین، شکل می گیرد و دارای کارکردهای روان شناختی خاصی است. این ساختار ذهنی، قابل شکل دهی و مدیریت است. ناهمگونی پنداره ها با پنداشت ها می تواند زمینه ساز آسیب های روان شناختی و معنوی باشد. دنیا می تواند نقش مثبت و منفی داشته باشد و خوب یا بد بودن آن به زاویه دید و برداشت ما بستگی دارد.روش: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا (ابطال تصویرسازی ساختگی از دنیا) در والدگری معنوی خداسو در دو مرحله کیفی و کمی انجام شده است. مرحله اول: تدوین پیش نویس مدل مفهومی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تفسیری برای استخراج مؤلفه های مفهومی پنداره زدایی از دنیا در متون اسلامی استفاده شد. تحلیل محتوا با تمرکز بر جملات توصیفی-تبیینی و با بهره گیری از حوزه های معنایی انجام گرفت. بدین منظور، با بررسی مضمون اصلی جملات و مقوله بندی آنها، به درک عمیق تری از ساختار پنداره زدایی در والدگری معنوی خداسو دست یافته شد. واحدهای تحلیل را جملات توصیفی-تبیینی موجود در آیات و روایات مرتبط با ریشه های «دنو»، «دنی»، «بنو» و «ولد» تشکیل می دادند. در تحلیل متون دینی، روش کلاسیک مطالعات دینی شامل مراحل تشکیل خانواده متون (قرآن و حدیث)، اطمینان از صدور حدیث، تعیین اعتبار کتب، فهم مفردات، فهم ترکیبات و بررسی قرائن به کار رفت. روایات در دو مرحله غربال شدند؛ ابتدا، اعتبار کتاب بر اساس ۱۲ ملاک دسته بندی کتب روایی بررسی و روایات کتب درجه "ج" حذف شدند. سپس، ارتباط مفهومی روایات با ملاک های پژوهش بررسی و روایات فاقد ارتباط کامل حذف شدند. برای تحلیل کیفی داده ها، از شیوه مقوله بندی استفاده شد و مفاهیم پنهان و آشکار موجود در داده ها با روش شمارش داده ها و رویکرد کیفی داده ها شناسایی و طبقه بندی شدند. در مرحله دوم به منظور ارزیابی روایی محتوایی مدل مفهومی، از نظرات سه کارشناس متخصص استفاده شد و کارشناسان میزان ضرورت و مناسب بودن هر مؤلفه را ارزیابی کردند.نتایج: این پژوهش با هدف ترسیم مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا و ابطال تصویرسازی های ساختگی از آن در چارچوب والدگری معنوی خداسو انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که در متون دینی، جهان بینی خاصی در مورد دنیا وجود دارد که متفاوت از دیدگاه های رایج در روانشناسی عمومی است. این جهان بینی، با ایجاد ساختاری ذهنی، فرد را برای پذیرش مفاهیم دینی آماده می کند. مدل پنداره زدایی از دنیا از دو مؤلفه اصلی تشکیل شده است: دنیاپنداره ها و دنیاپنداشت. دنیاپنداره ها شامل تصورات نادرست از دنیا مانند تعلق پذیری، امن دانستن، بزرگ پنداری، نزدیک پنداری، همسان پنداری با آخرت و پایدار دانستن آن است. این پنداره ها از طریق روش معکوس سازی از فهم روانشناختی متون دینی استخراج شده اند و با استناد به آیات و روایات، نادرستی آنها تبیین شده است. برای مثال، تعلق پذیری به دنیا با تأکید بر موقتی و ناپایدار بودن آن نفی می شود. در مقابل، دنیاپنداشت، نگرش صحیح و واقع بینانه به دنیا به عنوان گذرگاهی برای جبران فرصت ها و کسب توشه آخرت است. این نگرش، دنیا را به عنوان مزرعه آخرت و محلی برای عبادت و بندگی خداوند معرفی می کند. پنداره زدایی از دنیا زمانی محقق می شود که فرد در عین زندگی در دنیا، آن را به عنوان گذرگاهی برای آخرت درک کند و از پنداره های نادرست فاصله بگیرد. شکل زیر گویای تبدیل پنداره های دنیا به پنداشت از دنیا است که در نهایت پنداره زدایی محقق می شود که تحت عنوان مدل مفهومی پنداره زدایی از دنیا در والدگری معنوی خداسو نشان می دهد.روایی محتوای مدل با استفاده از شاخص های CVI و CVR و نظر سه کارشناس خبره روانشناسی بررسی شد. نتایج نشان داد که تمامی مؤلفه ها از روایی بالایی (بالاتر از ۰/۹۹) برخوردارند و با مستندات دینی مطابقت دارند. این مدل می تواند به والدین در ارائه تصویری صحیح از دنیا به فرزندان و تربیت معنوی آنها کمک کند.بحث و نتیجه گیری: در اندیشه اسلامی، مفهوم دنیا شامل ابعاد هستی شناختی و روان شناختی است. از نظر هستی شناختی، دنیا به عنوان "عالم ناسوت" و پایین ترین مرتبه در سلسله مراتب وجودی توصیف می شود، که این بدان معنا نیست که بی ارزش است، بلکه به لحاظ محدودیت و تغییرپذیری، در مقایسه با عوالم بالاتر (مانند عالم ملکوت) قرار دارد. جنبه روان شناختی دنیا به تجربیات فرد از آزمایش ها و چالش ها مرتبط است. دنیا به عنوان سرای فانی و گذرا، همواره با تغییر و زوال همراه است و این آگاهی می تواند اثرات متضادی بر انسان داشته باشد؛ از اضطراب و ناامیدی تا قدردانی و معناداری. همچنین، دنیا به عنوان "دارُالاِبتِلاء" یا سرای آزمونها در نظر گرفته می شود. این آزمون ها جوانب گوناگونی دارند، از جمله صبر و شکرگزاری، که در مواجهه با چالش ها، می تواند به رشد شخصیت منجر شود. از بعد روان شناسی، تعادل هیجانی-معنوی در مواجهه با این چالش ها یافت می شود، که نشان دهنده ارتباط میان عقل و احساسات امید و خوف است. بنابراین، برای تغییر رغبت انسان از دلبستگی به دنیا، باید الگوی توجه را به سوی ناپایداری دنیا و پایداری آخرت معطوف کرد. این تغییر نیازمند شناخت و یقین است و متون دینی نقش مؤثری در تربیت انان ایفا می کنند. در نهایت، فرزندان باید درک کنند که دنیا محل گذرا و موقتی است و ارزش واقعی در آخرت یافت می شود و این وضعیت، تعادل هیجانی-معنوی آن ها را در مسیر تعالی حفظ خواهد کرد.
تأثیر اخلاق حرفه ای و هوش معنوی بر کمال گرایی حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر کمال گرایی حسابداران و نقش تعدیلی هوش معنوی است.
فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی درخصوص رسیدگی به اسناد شرکت ها توسط حسابرس با روش قوم نگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با پررنگ تر شدن نقش فرهنگ سازمانی ابعاد بیشتری از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با بزرگ تر شدن شرکت ها فرهنگ سازمانی به عنوان رکنی اساسی مورد بحث قرارمی گیرد و تاثیرپذیران فرهنگ سازمانی می توانند دامنه وسیع تری از درون سازمان داشته باشند. تحقیق قوم نگاری بر اساس رویکرد کل گرایی و جامع می باشد. به علاوه،نظریات دراین گونه تحقیقات به پژوهشگرکمک می کنندتا درک بهتری ازچارچوب های مفهومی مرسوم درعلوم انسانی پیدا کندودرنتیجه،رشدفکری خودراافزایش دهدازاین روپژوهش حاضرسعی داشته است تا فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرس رابه کمک روش قوم نگاری ارزیابی نماید.جامعه آماری حسابرسان مستقل حاضردرمحیط حسابرسی ایران که درجایگاه سازمانی حسابرس ارشدحضورداشته اند،مورداستفاده قرارگرفته است و به عنوان نمونه،کاربرگ های رسیدگی تعدادی ازحسابرسان درطی مقطع زمانی۱۴۰۰، موردبررسی قرارگرفتند.دراین تحقیق با ورود به یک سازمان محلی وبااستفاده ازابزارمشاهده، تاثیرفرهنگ دربکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرسان موردبررسی قرارگرفت.ازتحلیل اطلاعات مولفه ها:1-ماهیت کار و نوع گزارش حسابرسان2-نوع وماهیت وپیچیدگی فعالیت واحدموردرسیدگی3-نوع وماهیت وضعیت سیستم های حسابداری وکنترل داخلی واحدموردرسیدگی4-اعمال سیاست های کنترل کیفیت درهرکارحسابرسی شامل:هدایت،سرپرستی وبررسی کارانجام شده5-تکنیک های حسابرسی مورداستفاده درجریان رسیدگی ها6-انگیزه وعلاقه حسابرس به انجام رسیدگی های دقیق تربراساس استانداردحسابرسی7-دانش وتجربه کافی حسابرس ونیزآموزش حینکار8-کنجکاوری و حس جستجوگرایانه حسابرس وغیره بدست آمد.
انطباق فرهنگی در روان درمانی و مشاوره: مروری بر مدل ها و روش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: درمانگران متوجه شده اند که درمان باید با شخصیت بیمار و زمینه منحصر به فرد او متناسب باشد. رویکردهای روان درمانی و مشاوره ای که زمینه های فرهنگی را در نظر نگیرند، ممکن است حتی مراجعان را در معرض آسیب قرار دهند. لذا انطباق فرهنگی که یک روند سیستماتیک است، برای متناسب کردن درمان با زمینه فرهنگی مراجعان ضرورتی است که باید طبق مدل های علمی انجام شود. هدف: مطالعه حاضر با هدف مروری روایتی بر مدل ها و الگوهای انطابق فرهنگی در روش های روان درمانی و مشاوره انجام شد. روش: این پژوهش به روش مرور روایتی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتاب ها و مقالات منتشر شده انگلیسی در پایگاه های اطلاعاتی شامل APAPsycNet, Google Scholar, PubMed با کلیدواژه های انطباق فرهنگی، مداخلات روان درمانی، مدل ها و روش ها در بازه زمانی (1990-2023) بود که براساس معیارهای ورود و خروج مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: این مقاله ادبیات مربوط به مسائل فرهنگی مداخلات روان درمانی و همچنین تعریف و انواع تطابق فرهنگی، مؤلفه های اساسی آن و در پایان 8 مدل انطباق فرهنگی را مرور می کند شامل: 1) مدل اعتبار اکولوژیکی، 2) مدل چند بعدی برای درک روان درمانی های پاسخگوی فرهنگی، 3) مدل تأثیر فرهنگ بر درمان، 4) مدل فرآیندی انطباق فرهنگی، 5) مدل برنامه پیشگیری ترکیبی، 6) مدل اقامت فرهنگی لئونگ، 7) چارچوب انطباقی درمان انتخابی و هدایت شده و 8) چارچوب اکتشافی. نتیجه گیری: انطباق فرهنگی یک فرآیند سیستماتیک است که باید طبق اصول و پروتکل های تدوین شده در متون علمی انجام شود و اکثر صاحب نظران خواستار یک فرآیند سیستماتیک و دقیق هستند. مدل های انطباق فرهنگی به اصلاح فرآیند و محتوای درمان ها برای افزایش تعامل، قابلیت پذیرش و همخوانی درمان با فرهنگ درمانجو می پردازند. در این مقاله تلاش شد ضرورت پرداختن به انطباق فرهنگی برجسته گردد و مروری بر تلاش ها و مدل های ارائه شده فعلی صورت گیرد تا زمینه ساز آگاهی اولیه در این حوزه باشد و متخصصان و پژوهشگران ایرانی با استفاده از مدل های ارائه شده، در جهت انطباق مداخلات روان درمانی و مشاوره جهت افزایش اثربخشی این خدمات در حد امکان گام بردارند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیروی از درمان پایین در بیماران مبتلا به ام اس، پیامدهای درمانی ضعیف و هزینه های مراقبتی بیشتر را در پی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که هر دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان موثراست، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد پژوهش، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به ام اس بود که در نیمه دوم سال 1399 جهت دریافت خدمات به انجمن ام اس ایران در شهر تهران مراجعه کردند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و شامل 60 نفر (شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) بود. ابزارهای پژوهش شامل؛ آزمون پیروی از درمان در بیماری های مزمن (سیدفاطمی و همکاران، 1397)، خلاصه جلسات طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) و خلاصه جلسات درمان درمان هیجان مدار (گرینبرگ و گلدمن، (2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارایه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و نسخه 26 برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر نمرات پیروی از درمان، در پس آزمون اثر معنی دار داشتند. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و نمرات پیروی از درمان اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین پیروی از درمان در گروه طرحواره درمانی از گروه درمان هیجان مدار بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار، می توان پیروی از درمان را در در بیماران مبتلا به ام اس بهبود داد. یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان در این بیماران، یاریگر درمانگران باشد.
ارائه مدل ساختاری روابط انعطاف پذیری تصویر بدن با خودکارآمدی وزن و نقش واسطه ای تاب آوری در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سندرم تخمدان پلی کیستیک یکی از شایع ترین اختلالات هورمونی در زنان است که می تواند پیامدهای جسمانی، روانی و اجتماعی گسترده ای داشته باشد. تصویر بدن، به عنوان ادراک فرد از ظاهر جسمی خود، و خودکارآمدی وزن، به معنای اعتماد به توانایی فرد در مدیریت وزن، از جنبه های مهم روانشناختی در این افراد هستند. با این حال، نقش انعطاف پذیری تصویر بدن بر خودکارآمدی وزن و تأثیر تاب آوری به عنوان متغیر واسطه ای، به طور کامل بررسی نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری روابط انعطاف پذیری تصویر بدن با خودکارآمدی وزن و نقش واسطه ای تاب آوری در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان و دختران مبتلا به سندرم تخمدان پل یکیستیک مراجعه کننده به بیمارستان کمالی شهرکرج در سال 1403- 1402 تشکیل داد و از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 600 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری (کانر دیویدسون، 2003)، خودکارآمدی وزنی (کلارک و همکاران، 1991) و انعطاف پذیری تصویر بدن (ماگالانز، 2015) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 26 و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: بررسی مسیرهای معنادار شده نشان داد که انعطاف پذیری تصویر بدن بر تاب آوری و نیز تاب آوری بر سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزنی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک تأثیری مثبت و معنادار دارد (05/0 >P) و بالعکس، انعطاف ناپذیری تصویر بدنی بصورت غیر مستقیم بر خودکارآمدی وزنی زنان تأثیری منفی خواهد گذاشت (05/0 >P). از این یافته ها چنین استنتاج می شود که داشتن انعطاف پذیری در تصویر بدن قادر است بر تاب آوری تأثیر بگذارد و در نتیجه، تاب آوری به عنوان یک عامل واسطه ای به بهبود خو
Investigating Effective Factors in Probability of Selecting a Floating Exchange Regime in Selected Developing Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The exchange rate is one of the crucial and effective variables in the economy of countries and contributes to the current and future economic conditions of every country significantly and undeniably by impacting many economic variables. Thus, selecting an optimal exchange system is imperative for countries. This study has investigated effective economic and political factors in selecting exchange regimes in three groups of developing countries, i.e., low-income countries, lower-middle-income countries, and upper-middle-income countries in the 2000-2018 period using the logit panel method. The results showed that for the lower-middle-income countries, the escalation of the trade balance increased the likelihood of selecting a floating exchange rate regime, and the uptrend of the Human Development Index (HDI) decreased the probability of choosing a floating exchange rate regime. Concerning the lower-middle-income countries, the upsurge of civil liberties and HDI diminished the likelihood of selecting a floating exchange regime, and the rise of the inflation rate increased the possibility of choosing a floating exchange regime. Finally, considering the third group, i.e., upper-middle-income countries, the increase in the Gross Domestic Product (GDP) made the selection of a floating exchange regime more likely, and the HDI elevation enhanced the probability of selecting a fixed exchange rate.
آموزه سیاحت و بازشناسی تفصیلی آن با تأکید بر تفاسیر قرآنی و متون روایی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
23 - 46
حوزههای تخصصی:
یکی از سنن مهم عیسوی (ع) و ارکان تصوف اسلامی آموزه سیاحت است که با وجود تلاش های انجام گرفته از سوی محققان، به نظر می رسد هنوز تعریف دقیقی از آن در دست نیست. این نقصان در برخی از کتب و آثار مرتبط، نه تنها موجب خلط سیاحت لغوی و دیگر مفاهیم متقاربش با آموزه مزبور گردیده، که حتی مؤلفانی را به سوء برداشت در حوزه فهم برخی آیات و روایات مبتلا نموده است. با نظر به چنین چالشی، پژوهش حاضر در نخستین گام تلاش کرده است تا توجه تفصیلی مخاطب را به ضرورت بازتعریف این آموزه جلب کند. آنگاه ضمن بهره گیری از منابع قرآنی و روایی و عرفانی، با ابزار گردآوری کتابخانه ای استنادی و روش توصیفی تحلیلی، به اهداف و دیگر مؤلفه های هویتی سیاحت مصطلح دست یابد و پیرو آن تعریف مستندی از آن پیشنهاد دهد و در انتها نیز به برخی از نشانه های تمایزش با سیاحت لغوی بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که اولاً سیاحت اصطلاحی، واجد ویژگی های استمرار، هدفمندی، ریاضت، روانه شدن در زمین و آموزه عبادی بودن است. ثانیاً بایستی در راستای تمییز چنین سیاحتی از نوع لغوی اش، افزون بر بهره مندی از بافتار و زمینه و قرائن حالیه متن موردنظر، به حضور الفاظی همراه با کلمه سیاحت، چون واژگان دالّ بر اهداف متعالی، نیت، صحّت، بطلان، استحسان، تقرّب، تسلیم و رضا، ریاضت و اذن اولیا التفاتی تامّ داشت.
بررسی جایگاه مخروط افکنه ها در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی (مطالعه موردی: دامنه های جنوبی رشته کوه خرقان در شمال شرقی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیده های شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروط افکنه از جمله این پدیده هایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافته اند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آن ها می تواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنه ها به ارزیابی وضعیت فعالیت های تکتونیکی در جنوب دامنه های رشته کوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروط افکنه های منطقه (متشکل از دو مخروط افکنه گوزل دره و کرفس و چندین مخروط افکنه کوچک) با استفاده از نقشه ها و نرم افزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بعضی از قسمت ها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروط افکنه گوزل دره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروط افکنه های کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزل دره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروط افکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسل های فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهه های را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمت های کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنه ها از وجود فعالیت نسبی زمین ساخت در مخروط افکنه ها است. جایگاه های تهیه شده نشان از دوره های آرام و فعال در دوره های مختلف زمین شناسی در منطقه موردمطالعه است. به طوری که ابتدا با یک دوره آرام طولانی مدت شروع و سپس جنبش های زمین ساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسان هایی ادامه پیداکرده است