مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۲۱٬۱۳۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
275 - 298
حوزههای تخصصی:
کشف زیرمجموعه های یک نظام حقوقی کلان، برای تبیین و نفوذ به عمق محتوای آن با اهمیت است، لذا ضرورت پرداختن به تمام عناوین مشترک و متشابه و گردآوری آن ها در یک طرح پژوهشی، برای ترسیم نقشه کامل جغرافیای آن عناوین، امری انکارناپذیر است. این پژوهش هدف مزبور را در خصوص «معاذیر قراردادی» تعقیب می کند. «عذر» در حقوق ایران، به تبع فقه امامیه دارای نظامی قاعده مند است، لکن تاکنون به آن در قالب یک نظام حقوقی جامع توجه نشده است؛ جستار پیش رو بر آن است که انواع معاذیر قراردادی را در یک استقراء گسترده طبقه بندی و صورت بندی کند. نگاه جامع به تمام عناوین عذر در حقوق قراردادها، از بیست و هشت عنوان پرده بر می دارد. چهارده عنوان ویژه از عذر در دو ساحت؛ یکی، تعذر و عدم امکان انجام تعهد و اجرای قرارداد، و دیگری، ساحت تعسر و سختی انجام تعهد، مجموعه نظام فقهی حقوقی عذر را شکل می دهد، که بروز هر کدام حسب مورد منجر به بطلان، انفساخ، ایجاد حق فسخ و یا لزوم تعدیل قرارداد خواهد شد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و رجوع به منابع کتابخانه ای و استقراء گسترده در آثار فقهاء و حقوقدانان، سعی در معرفی این منظومه جامع دارد.
بازخوانی آراء شهید دکتر بهشتی پیرامون «بیمه اجتماعی» در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
337 - 360
حوزههای تخصصی:
ضرورت بیمه اجتماعی در زندگی امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع انسانی محسوب شده و در قوانین اساسی کشورها غالباً مورد توجه قرار گرفته است و دولت ها می کوشند تا این حق مهم را برای شهروندان خویش تأمین کنند. در نظام حقوقی ایران، این حق بنیادین در اصول سوم، بیست و یکم و بیست و نهم قانون اساسی برای همه مردم به رسمیت شناخته شده است. از میان نمایندگان ملت در مجلس خبرگان قانون اساسی، شهید سیدمحمد بهشتی که به دلیل آشنایی با نظامات و ساختارهای حقوقی دیگر کشورها، نسبت به مسائل مستحدثه فقهی از جمله بیمه دارای نگاه دقیق تری بوده است، در تصویب اصول پیش گفته نقش اساسی ایفاء کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است که بیمه در اندیشه شهید بهشتی دارای چه جایگاهی است و نظرات ایشان پیرامون ابعاد مختلف آن دارای چه چارچوبی است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نگاه شهید بهشتی، بیمه یک قرارداد فیمابین بیمه گذار و بیمه گر است که از جهت ماهیت فقهی، یک عقد مستقل محسوب شده و نیازی به واردکردن آن در یکی از ابواب فقهی نیست. ایشان ریشه های اسلامی بیمه را ناشی از سه اصل مهم احساس تعاون اجتماعی، احساس مسئولیت اجتماعی و اصل تکافل اجتماعی دولت اسلامی می داند و در همین راستا، وجود بیمه های اجتماعی همگانی و علی الخصوص بیمه های درمانی همگانی را یک ضرورت می داند و معتقد است دولتی بودن بیمه طبق اصل چهل و چهارم قانون اساسی، ایجاب می کند که دولت سیاست های حمایتی نسبت به مقوله بیمه اتخاذ نماید.
نقش گفتمان موزه ای در انسجام بخشی گفتمان های متعارض (مطالعه موردی نمایشگاه 'آینده ای برای گذشته')(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
177 - 206
حوزههای تخصصی:
موزه ها در صورت بندی های فرهنگی جامعه، به ویژه در نقاط حساس تخاصم های فرهنگی و هنری، نقش محوری دارند. این مقاله با تمرکز بر رسالت موزه ها و نقش گفتمان موزه ای در شرایط چالشی، به تحلیل نمایشگاه «آینده ای برای گذشته» در موزه هنر زوریخ (به عنوان نمونه موردی) می پردازد. مبنای نظری پژوهش، نظریه گفتمان انتقادی لاکلا و موفه است. جستار حاضر در گام نخست، با گفتمان کاوی در نظم گفتمانی فضای موزه هنر زوریخ، به بررسی گفتمان های شناسایی شده در نمایشگاه پرداخته و سپس چگونگی تثبیت معنا توسط موزه را تحلیل می کند. پرسش تحقیق این است که چه گفتمان هایی در شکل گیری روایت آثار هنری غارت شده موزه هنر زوریخ، نقش مؤثر ایفا می کنند؟ چگونه تعارض های معنایی میان گفتمان های متعدد و بعضاً متخاصم به تعادل و ثبات معنایی منتهی می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نظم گفتمانی موزه هنر زوریخ شامل گفتمان های «تاریخی»، «هنری»، «اخلاقی» و «نهادی (موزه ای)» است. در موزه هنر زوریخ، گفتمان موزه ای با استفاده از اعتبار نهادی و همچنین با مداخلات هژمونیک، نقش سازنده ای در مشروعیت بخشی و سازماندهی گفتمان های خرد متعارض ایفا می کند. موزه ها می توانند به عنوان نهادهای فرهنگی، نقش کنشگرانی فعال را در نقاط تلاقی گفتمان ها ایفا کنند و با ایجاد فضاهای دیالوگ، زمینه ای برای تأمل در تحقیقات منشأ و بازنگری هویت تاریخی فراهم آورند.
حقوق بشر علیه حقوق بشر؛ گفتمان حقوق بشر از زبان رهایی بخش تا ابزار سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان «حقوق بشر» در عصر مدرن برای دفاع از بی قدرتان و رهایی بخشی انسان ها از یوغ استیلا و تفوق صاحبان قدرت مطرح شد. این گفتمان به سرعت جایگزین دیگر سامانه های هنجاری شد و هم اینک در قرن بیست ویکم میلادی، مهم ترین زبان هنجاری برای نقد قدرت سیاسی و حمایت از حقوق فردی است. با این همه، حقوق بشر واجد یک وجه تناقض آمیز و سویه تاریک است؛ امروز، محتوا و ظرفیت های نهادین حقوق بشر به منبع و ابزاری مشروعیت بخش برای تسلط صاحبان قدرت بر ضعفاء تبدیل شده است. این مقاله با رویکردی انتقادی در ضمن روش توصیفی تحلیلی، به این وجه متناقض از گفتمان حقوق بشر می پردازد و ریشه های آن را در چهار گزاره نشان می دهد؛ «گزاره اول» از غیاب مبنای نظری کافی و وحدت آفرین برای توجیه حقوق بشر آغاز می کند. بی مبنائی، راه را بر ابهام معناشناختی و عدم قطعیت مفاهیم «گزاره دوم» و تکثر مصادیق متعارض حق ها «گزاره سوم» هموار می کند. این سه مقدمه به انضمام وابستگی حقوق بشر به ضمانت اجرایی به نام قدرت، گفتمان حقوق بشر را به ابزاری برای بسط استیلا و انقیاد «گزاره چهارم» تبدیل می کند. وانگهی، چنان چه درون یا بیرون از گفتمان حقوق بشر راهی برای خنثی سازی این خطرات نباشد، باید عطای این منجی عصر مدرن را به لقایش بخشید.
امکان سنجی تحلیل نامه 53 نهج البلاغه از منظر قواعد آیین دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه، مشهور به عهدنامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام با مالک اشتر، متضمن دستورات و هنجارهایی برای اداره شئون مختلف حکومت است. قضاوت و دادرسی نیز به عنوان یکی از مهم ترین شئون حکومت، به طور ویژه در این عهدنامه مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا موازین آیین دادرسی و شیوه رسیدگی محاکم، در این نامه منعکس شده است یا خیر؟ دور از نظر ارباب دانش نیست که مقررات دادرسی را می توان به سه دسته «اصول»، «قواعد آیینی» و «تشریفات» تقسیم کرد. اگر چه برخی از دکترین دادرسی در حقوق ایران، این نامه را از منابع مهم دادرسی اسلامی می دانند و معتقدند موازین قضایی تحت عنوان سیمای قاضیان در این نامه مورد تصریح قرار گرفته است، امّا حسب نتیجه این جستار، عهدنامه مالک تنها متضمن دو اصل بنیادین دادرسی است و سایر قواعد دادرسی انعکاسی در آن نیافته است؛ تحلیل مضمون عهدنامه نشان می دهد که «حکمرانی قضایی» و «مدیریت قوه قضاییه» پایه و مایه اصلی آن بوده و به همین علت، از اساس وارد جزئیات دادرسی و تشریفات رسیدگی نشده است و امکان تحلیل عهدنامه از منظر تشریفات دادرسی محاکم، امری بعید است. وانگهی، به عقیده برخی فقیهان اسلامی، شکل و شیوه دادخواهی و دادرسی، منطقه الفراغ است و حد شرعی معینی ندارد و آن حضرت ضمن اشاره به اصول کلی مدیریت دستگاه قضاء، سایر جزئیات را به بنای عقلا و مقتضیات زمان سپرده و فرمانی در این خصوص صادر نکرده اند.
معناشناسی شناختی و فرایند ظهور آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
149 - 179
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر یافته های علوم شناختی در حوزه عصب شناسی، روان شناسی و علوم وابسته دیگر، منجر به بروز دیدگاه های متفاوتی درباره سرشت و ماهیت زبان و معنا شده و چشم انداز جدیدی رو به واقعیت معنا گشوده و به یک معنا، عالم تازه ای را پیشِ رویمان قرار داده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، در پی این است تا به معناشناسی شناختی به مثابه روشی جدید در مطالعه معنا توجه کند؛ زیرا معتقد است ظهور مسائل دنیای علمی معاصر در شرایطی رخ می دهد که روش های سنتی موجود توان پاسخ درخور و رضایت بخش به برخی آنها را ندارد. با توجه به اینکه تکیه بر زمینه و فرایند تاریخی شکل گیری یک امر از بهترین راه های آشکارکردن ماهیت آن است، بر آن شدیم با تکیه بر آغازگاه ها و زمینه های شکل گیری معناشناسی شناختی، امکان درک عمیق تری از ماهیت آن را برای علاقمندان فراهم کنیم. یافته ها حاکی از آن است که طبق رویکرد شناختی، زبان یکی از کارکردهای شناختی ذهن است و می توان برای پی بردن به سازوکار ذهن و مغز و مدارهای نورونی که در پردازش زبان وجود دارند و تبیین دیگر کارکردهای شناختی ذهن از زبان، به خصوص نگاشت های ذهنی ای که در زبان وجود دارند، استفاده کرد. معناشناسی شناختی نیز به مثابه یکی از شاخه های اصلی زبان شناسی شناختی، شکل گیری معنا را وابسته به ساختار ذهنی و شناختی از طریق مفهوم سازی داده های جهان خارج در درون ذهن و نه خارج از آن می داند و چون ساختار ذهنی و شناختی می توانند در زبان نمایان شوند، معنا را باید در سازوکار و محتوای مفهومی موجود در زبان جستجو کرد.
ایده دانشگاه تربیت محور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایجاد تحولی در دانشگاه ها احساس نیاز می شد. با وجود اجرای سیاست های متنوع، تاکنون این تحول در دانشگاه ها به وجود نیامده است و دانشگاه های کشور همان مسیر ترسیم شده جهانی را کم وبیش پیموده اند. گواه آن نیز رتبه بندی های جهانی است که به طور تلویحی نشان می دهند، نه تنها ساختار دانشگاه، بلکه فعالیت های علمی پژوهشی در آن نیز در راستای معیارهای جهانی است. در مقابل، بی تأثیر بودن دانشگاه ها در رفع مشکلات جامعه ایرادی است که حتی از طرف دانشگاهیان بر وضعیت فعلی دانشگاه وارد می شود؛ حتی برخی افراد از آن به بحران دانشگاه یاد می کنند. در این مقاله با استفاده از تعریف موسّع «علم» در فرهنگ اسلامی، که شامل علوم مدرن هم می شود، ایده «دانشگاه تربیت محور» را ارائه خواهیم کرد که می تواند دانشگاه های ما را، با توجه به شرایط کنونی آنها و با کمترین تغییرات در وضعیت فعلی شان، متحول کند. ایده دانشگاه تربیت محور بر مبنای نظریه های سامانه های پیچیده در این نوشتار معرفی می شود.
ویژگی های آکوستیکی ر-آواها در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
213 - 251
حوزههای تخصصی:
در زبان های دنیا ر-آواها در جایگاه های دندانی/لثوی، پس لثوی/برگشتی و ملازی و با شیوه های لرزشی، زنشی، سایشی، ناسوده و لرزشی کناری دیده می شوند. از طرفی ماهیت و رفتار واجی همخوان روان لرزشی-لثوی [r] در زبان های مختلف به گونه ای است که در بافت های آوایی متفاوت بسیار تغییرپذیرند و تحت تأثیر عوامل متعددی ممکن است دچار تغییر شوند. در این پژوهش الگوی تغیی رات ش دت ان رژی ب ر روی طی ف فرکانسی واج گونه های [r] در جایگاه های واجی مختلف در زبان ترکی آذری در قالب واج شناسی آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، فرکانس سازه ها، دیرش همخوان روان [r] اندازه گیری و تأثیر محیط واکه ای و همخوانی نیز بر این همخوان بررسی شد. نتایج نشان داد در جایگاه های واجی آغاز واژه، قبل و بعد از همخوان واکدار و نیز بین دو واکه، شیوه تولید [r] ناسوده است. در جایگاه های قبل و بعد از همخوان بیواک و عضو اول خوشه همخوانی، شیوه تولید [r]، سایشی واکدار و در پایان واژه، شیوه تولید [r]، سایشی بیواک است. اندازه گیری میانگین مقادیر فرکانس های سازه اول و دوم گونه ناسوده در سه جایگاه آغاز، پایان و میان واژه نشان داد مقادیر پارامتر F1 و F2 تحت تاثیر نوع واکه تغییر می کند.
تأملی بر استعاره های تأویلی درمثنوی مولوی بر پایه معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
305 - 335
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف چگونگی بیان مولوی در مواجهه با آیات قرآنی و روایات و کیفیت استفاده از شگردهای بلاغی در تبیین مفاهیم ذهنی و اصطلاحات عرفانی به رشته تحریر درآمده است. نگارندگان ابتدا با خوانش مثنوی مولوی با بررسی ابیاتی ازدفاتر شش گانه به طور تصادفی، به تحلیل استعاره های تأویلی بر پایه نظریه معناشناسی شناختی پرداخته اند؛ بعد از بیان نظریّه معناشناسی شناختی و استعاره مفهومی طبق این نظریه، ازبین شکل های استعاره مفهومی، استعاره هستی شناختی بررسی شد و شواهد استعاره های تأویلی در سه شاخه استعاره با تأویل آیات قرآنی و احادیث، با تأویل تمثیل ها و اصطلاحات عرفانی و درنهایت استعاره با تأویل حکایات مثنوی، تحلیل شده است. در این بررسی، به شیوه کتابخانه ای وتحلیل محتوا، بیشترین بسامد در تأویل اصطلاحات و تمثیل های عرفانی بود و این نشانگر آن است که مولوی برای عینیّت بخشیدن به مفاهیم ذهنی و تجربه های عرفانی اش بعد از تأویل، آن ها را با نام نگاشت های عینی برای اقناع مخاطب و بیان عواطف عرفانی خود توصیف کرده است. دراین فرایند، در بعضی تأویلات گاهی یک امر ذهنی را با امر ذهنی دیگر و یا پدیده ای عینی را با امر عینی دیگر توصیف کرده است.
وجهه طایفه ای پیشنهادی برای مفهوم وجهه و هویت: مطالعه موردی طایفه های جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجهه» یکی از ارکان ایجاد تعامل است و با ارزش «خود» یا «خودانگاره« طرفین تعامل ارتباط دارد. در ایران، مطالعات وجهه بیشتر بر فرهنگ عمومی ایرانی متمرکز بوده اند و به خرده فرهنگ ها کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر از دیدگاه جامعه شناسی زبان و با نگاهی انتقادی به نظریه مدیریت تعامل اسپنسر-اوتی به بررسی وجهه غالب در جنوب کرمان پرداخته است. داده ها با روش های ترکیبی قوم نگاری، مصاحبه باز و بررسی منابع شفاهی و کتبی، جمع آوری و بررسی شده اند. آنچه از بررسی داده های زبانی به دست آمده نشان می دهد وجهه غالب در جنوب کرمان، نوعی از وجهه است که در منابع پیشین به آن اشاره ای نشده است. این نوع وجهه که می توان آن را وجهه طایفه ای نامید با ادب کلامی ارتباط کمتری داشته و بیشتر با هویت طایفه ای افراد مرتبط است. هویت طایفه ای نیز بیشتر در بستر زبان انتقال می یابد. وجهه طایفه ای در تعاملات روزمره با کنش های بین فردی فعال شده و چنانچه تهدید شود، عواقب آن از حوزه فردی به حوزه جمعی طایفه کشیده می شود. در پایان تفاوت آن با وجهه گروهی و جمعی ذکر شده و مختصات و مؤلفه های تشکیل دهنده این وجهه نیز با توجه به داده ها معرفی شده اند. برخی از این مؤلفه ها را می توان تاریخچه طایفه، سطح اجتماعی آن و ناموس پرستی برشمرد.
The Improvisation of Power and Shakespeare’s Second Tetralogy: A Greenblattian Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current research examines Stephen Greenblatt’s theories on the improvisation of power as well as tyranny in William Shakespeare’s second tetralogy to investigate the complex network of non-violent psychological domination of human being’s mind, by the manipulation of symbolic order through the stages of displacement and absorption. It examines how the Western psychic mobility and its embodiment in empathy and the improvisation of power affect the represented English society in the Medieval era and how the consequential power relationships impact on the ways of ruling the country. The improvisation of power deconstructs the vertical and hierarchical power relations and makes them more diagonal, horizontal or even upward. The represented Medieval English court is a dark labyrinth of conspiracy, intrigue, treason, and complicity. This duality roots in religious fundamentalism of Roman Catholic church. The tension between the two paradigms of court and church causes turbulence and chaos. The result is the absolute submission of the majority through the improvisation of power, which paves the ground for the Machiavellian minority to exert power and gratify their personal self-interest-driven plans, which are mostly tyrannical. Through the improvisation of power, the course of history could change.
شناسایی مولفه های استراتژی جبران خدمت و پاداش کارکنان در حوزه مدیریت دانش در صنعت بانکداری (مطالعه موردی : بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمان ها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالش برانگیز در حوزه ی مدیریت منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشد. مدیران بانک ها می توانند از طراحى مناسب نظام جبران خدمات و پاداش کارکنان با تاکید بر مولفه های مدیریت دانش استفاده کنند . در پژوهش حاضر با استفاده از ادبیات نظری مؤلفه های موضوع استخراج گردید و در بخش بعد از طریق روش دلفی و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی در بانک ملت با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته ، مؤلفه ها و شاخص های استراتژی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش تعیین گردید .سپس مؤلفه ها و شاخص ها رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش حکایت از این دارد برای طراحی الگوی جبران خدمت و پاداش مبتنی بر دانش در صنعت بانکداری باید 5 مؤلفه کلیدی با 5 شاخص در زمینه ساختاری ، 5 شاخص در زمینه ارزشی و 3 شاخص در زمینه رفتاری را به کار گرفت.
رفتار گله ای صنایع در تصمیم گیری های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که مطالعه ماهیت رفتارگله ای در تصمیم گیری های مالی، می تواند در ایجاد کارایی در بازارهای مالی موثر واقع شود، در پژوهش حاضر، وجود رفتارگله ای در تصمیم گیری های مربوط به تامین مالی صنایع منتخب فعال در بورس اوراق بهادار تهران ( طی دوره زمانی 1400-1394 مورد آزمون و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با به کارگیری روش پراکندگی مطلق مقطعی (CSAD)، یک بار همگرایی ساختار سرمایه شرکت های صنایع منتخب به سمت ساختار سرمایه شرکت رهبر و بار دیگر همگرایی ساختار سرمایه شرکت های منتخب به سمت متوسط ساختار سرمایه کل شرکت های منتخب، مورد آزمون قرار گرفته و رفتارگله ای صنایع در تصمیم گیری های مربوط به تامین مالی خود بررسی گردیده است. همچنین در ادامه، رفتار گله ای صنایع در وضعیت صعودی و نزولی بازار سهام نیز مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس معیار تعیین شرکت رهبر، با بررسی میزان دارایی و درآمد شرکت های منتخب مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شرکت فولاد مبارکه به عنوان شرکت رهبر انتخاب گردید. نتایج برآوردها نشان داد که صنایع مورد بررسی، در نحوه تصمیم گیری در خصوص تامین مالی خود از ساختار سرمایه شرکت رهبر (فولاد مبارکه) پیروی می نمایند، در حالی که در این خصوص، از متوسط ساختار سرمایه کل صنایع پیروی نمی کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که شرکت های مورد مطالعه در شرایط بازار صعودی و نزولی، در تصمیم گیری های تامین مالی خود از رفتار رهبر پیروی می کنند و از متوسط ساختار سرمایه کل تبعیت نمی نمایند.
بررسی سوژه مسئله مند زن در پیوند با خویشکاری پری در رمان های شهرنوش پارسی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
191 - 217
حوزههای تخصصی:
شهرنوش پارسی پور در سه رمان سگ و زمستان بلند (1355)، طوبی و معنای شب (1367) و زنان بدون مردان (1368) به تحقق سوژه زن به عنوان قهرمان رمان روی آورده است. سوژه زنانه در این آثار در تقابل با جامعه مردسالار و در پیوند با طبیعت شکل گرفته است. قهرمانان زن در این آثار سهمی در تحولات اجتماعی به عنوان قهرمانی مسئله مند ندارند، بلکه با نظر به کاستی های اجتماعی برای حضور زن شکل گرفته اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی آن است که مسیر شکل گیری سوژه زن را به مثابه قهرمان، در رمان های پارسی پور مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اگر رمان را ژانری در پیوند با جامعه بدانیم، نشانه این کاستی ها در رمان های پارسی پور، با تلاش برای شکل دهی به قهرمان زن بر پایه اسطوره و طبیعت پدید آمده، و نمود آن به صورت کهن الگوی پری پردازش شده که در دوره پیشازرتشتی مقدّس بوده و به دلیل پذیرفته نشدن خویشکاری اش در دوره زرتشتی، هویتش با جادو و دیو پیوند یافته است. اگرچه ساختار اجتماعی، اجازه شکل گیری قهرمان زن را در برخوردی بی واسطه با جامعه نمی دهد، اما پیوند با تباری اسطوره ای از دوران مادرسالاری عامل پدیدآمدن سوژه زن است.
بررسی تحلیلی نور و ضدّنور در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
13 - 40
حوزههای تخصصی:
نور یکی از زیباترین شگفتی های جهان خلقت و از بحث برانگیزترین مسائل بنیادی در فلسفه و عرفان اسلامی است. از آن جا که عالمِ عرفان عرصه پیدایش اضداد است؛ توجه به ضدّنور و مصادیق آن نیز، برای تکمیل رسالت سالک در اتّحاد با نور مطلق، ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تبیین اندیشه های دینی و اشراقی سنایی در رابطه با تقابل نور و ضدّنور، در مثنوی حدیقهالحقیقه پرداخته است. بر این اساس؛ مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که استدلال ها و تفسیرهای سنایی از نور، بیشتر ناظر بر کدام جنبه از جلوه گری نور است و موانع و اضداد نور را در مسیر سلوک چگونه می توان شناخت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که حکیم سنایی اشراف کامل به مبحث نور، از منظر دین و عرفان داشته و در سایه مصادیق حسی و انتزاعی نور و اضداد آن، از هدایت و آگاهی با رمز نور؛ و از گمراهی و غفلت با رمز ضدّنور یاد کرده است. همچنین وی پیامبر اکرم (ص)، انبیاء، اولیاءالهی، قرآن، دل و عقل را از منابع مهم کسب نور معرفی کرده و سرمنشأ نور آن ها را ذات اقدس الهی می داند.
Readiness for Artificial Intelligence Adoption in Malaysian Manufacturing Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The advancement of artificial intelligence (AI) and its growing societal importance are reshaping decision-making processes and policy analysis roles. This study examines the readiness of manufacturing companies in Malaysia to embrace AI technology, considering its potential to enhance decision-making, productivity, quality control, job automation, and data analysis. Focusing on the Technology, Organization, and Environment (T-O-E) readiness framework, the research investigates the relationship between these dimensions and AI adoption readiness among manufacturing companies in Shah Alam, Selangor, Malaysia. AI adoption readiness serves as the dependent variable, while technological, organizational, and environmental readiness dimensions act as independent variables. The study applies the T-O-E framework to AI readiness and proposes a framework for assessing AI readiness at the manufacturing level. It identifies factors influencing readiness within the technological, organizational, and environmental dimensions, including relative advantage, compatibility, resources, competitive pressure, top management support, and government regulations. Through rigorous analysis, patterns, trends, and correlations are revealed, highlighting a significant link between the T-O-E readiness dimensions and AI adoption readiness. Notably, organizational readiness emerges as a key driver of AI adoption in Malaysian manufacturing companies. The results of this investigation have broad implications, offering suggestions to improve organizational preparedness and unlock AI’s potential benefits for businesses in the industrial sector. Additionally, the research lays the groundwork for further studies on AI readiness across various industries and international contexts. As AI becomes increasingly integrated into manufacturing processes, adaptive businesses gain competitive advantages on a global scale. These advantages include increased productivity, informed decision-making, streamlined quality control, improved customer satisfaction, and potential contributions to economic growth. The study concludes by recommending strategies to reinforce organizational readiness and emphasizes the need for future research to deepen understanding of AI adoption readiness in the manufacturing industry. The integration of AI technology offers benefits such as enhanced productivity, decision-making, quality control, and customer satisfaction, granting businesses a competitive edge in the digital landscape and increasing stakeholder interest.
تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
79 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند. هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
Depression vs. Neuroticism, the Relationships with Past and Present Life Satisfaction and Presence of Meaning in Life(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دوران سالمندی یکی از دوره های مهم و حساس هر شخص می باشد، سبک زندگی و نشاط معنوی به عنوان مولفه هایی تاثیرگذار بر اختلال آلزایمر در این دوره سنی می تواند نقش آفرینی کند. مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در مبتلایان به اختلال آلزایمر با افراد بدون اختلال آلزایمر از نوآوری های پژوهش حاضر بود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در سالمندان بالای 80 سال با و بدون اختلال آلزایمر بود. روش: پژوهش حاضر از نظرروش علی _ مقایسه ای و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان (با اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر) شهرستان قلعه گنج بود. که از بین آنها نمونه ای شامل 80 نفر سالمند در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش نیز پرسشنامه سنجش و اندازه گیری سبک زندگی اسحاقی و همکاران (1388)، پرسشنامه نشاط معنوی افروز (1395) که بین افراد توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی سبک زندگی از نظر آماری تفاوت معنی داری بود (54/61 F=؛ 013/0 P=؛ 99/0=لامبدای ویلکز؛ و 02/0 =مجذور اتای تفکیکی). بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی در متغیر نشاط معنوی از نظر آماری تفاوت معنی داری بود (72/41 F=؛ 019/0 P=؛ 99/0 =لامبدای ویلکز؛ و 03/0 =مجذور اتای تفکیکی). نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، سبک زندگی و مولفه های آن و نشاط معنوی تاثیر مثبتی بر پیشگیری از اختلال آلزایمر در سالمندان دارد و می-تواند باعث کاهش آلزایمر در سالمندی گردد. گسترش مهارت آموزی و اصلاح سبک زندگی و ارتقای نشاط معنوی بخصوص در سالهای جوانی و کودکی و ارتقای روزبه روز آنها در کشور می تواند برنامه مقابله ای خوبی جهت پیشگری از آلزایمر در جمعیت
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۱۳۷-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اغلب با سطوح پایین در تاب آوری و انعطاف پذیری دست و پنجه نرم می کنند که منجر به طرد همسالان و انزوای اجتماعی آنها می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه پژوهش حاضر را کلیه مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت شهر ساری در فاصله سنی 15 تا 18 سال بودند که برابر حکم قضایی در 3 ماهه اول سال 1402 به کانون اصلاح و تربیت معرفی شده اند، بودند که از بین آنها 30 نفر از طریق مصاحبه بالینی به عنوان فرد مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده شدند، بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از انتخاب به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس تاب آوری وگنیلد و یانگ (1990) و پرسش نامه انعطاف پذیری دنیس و وندروال (2010) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون بین دو گروه کنترل و آزمایش از نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک از نظر تاب آوری و انعطاف پذیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش انعطاف پذیری و تاب آوری نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در تاب آوری و انعطاف پذیری نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، این رویکرد می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و روان درمانی جهت کمک به بهبود و ارتقاء توانمندی های روان شناختی و هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تعدیل گر دوره تحصیلی در رابطه خودکارآمدی انتخاب شغل با هوش های چندگانه و اطمینان به مهارت ها در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۳۰۲-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بر اساس هوش چندگانه و باور به مهارت ها با توجه به نقش تعدیل کننده دوره تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 14137 بود که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 636 نفر انتخاب و به پرسشنامه های خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی (بتز و همکاران، 1996)، هوش های چندگانه (گاردنر، 2002) و باور به مهارت ها (بتز وهمکاران، 1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss نسخه 25 و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS نسخه 4 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دوره تحصیلی در تأثیر هوش های چندگانه و باور به مهارت ها بر خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی نقش تعدیل گری داشت (05/0< P). اثر هر دو متغیر باور به مهارت ها و هوش های چندگانه روی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی در گروه کارشناسی ارشد قوی تر از کارشناسی و دکتری است (05/0< P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می توانند به سیاست گذاران و مشاوران شغلی کمک کنند تا برنامه های آموزشی و مشاوره ای مؤثرتری طراحی کنند که بر تقویت هوش های چندگانه و باور به مهارت ها متمرکز باشد. همچنین، توجه به تفاوت های دوره تحصیلی در این زمینه می تواند راهکارهای اختصاصی تری را برای دانشجویان در مراحل مختلف تحصیلی فراهم کند، که منجر به بهبود تصمیم گیری شغلی و افزایش خودکارآمدی در این زمینه خواهد شد.