فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسجد یکی از نهادهای مهم فرهنگی اسلامی است و در بازسازی فرهنگی و فرهنگ سازی جامعه تأثیر دارد. این نهاد می تواند نقش اساسی در فرایند خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی در عرصه های مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی داشته باشد؛ همچنین می تواند در لایه های مختلف جامعه تأثیر بگذارد و در مقابل از سوی نهادهای گوناگونی همچون نهادها و خط مشی های دولت و حکومت اثر بپذیرد. مسجد می تواند برای توسعه و رشد جامعه در عرصه های گوناگون نقش آفرینی کند. آنچه مورد غفلت دانشمندان در عرصه های مختلف به خصوص فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته، نقش «مسجد» در فرایند «خط مشی گذاری» است. هدف این پژوهش بررسی «نقش مسجد» در «خط مشی گذاری» و «حکمرانی فرهنگی» است. روش تحقیق در این پژوهش، از جهت راهبرد، توصیفی تحلیلی و از نظر ابزار، اسنادی است. اسناد و مدارک تاریخی، قرآنی و روایی نشان دهنده این است که نقش مسجد در ابعاد فردی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی جامعه اسلامی مطرح است. نتیجه این تحقیق نشان داد که مسجد به عنوان یک نهاد فرهنگی، نه تنها در مسائل فرهنگی، بلکه در زمینه های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و آگاهی بخشی، تربیتی و اقتصادی و در نهایت خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی نقش دارد.
کاوش در مکانیزم های تأثیرگذاری اعتماد سازمانی و معنویت محیط کار بر رفتار تسهیم دانش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش به اشتراک گذاری دانش در افزایش اثربخشی و بهره وری سازمان ها، پژوهش پیش روی به شناسایی اثر اعتماد سازمانی و معنویت در محیط کار بر رفتار تسهیم دانش در بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در قم پرداخت. نمونه ای شامل 37 نفر از کارکنان و کارشناسان بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در قم با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های اعتماد سازمانی، رفتار تسهیم دانش و معنویت در محیط کار، بین آنها توزیع شد. تحلیل داده ها و شناسایی روابط علّی بین متغیرها با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار Smart PLS (نسخه 3) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که معنویت در محیط کار و اعتماد سازمانی، بر رفتار تسهیم دانش کارکنان بنیاد فقهی مدیریت اسلامی اثری مثبت و معنادار دارند. همچنین یافته ها نشان داد که این دو متغیر، درمجموع پنجاه درصد از تغییرات متغیر رفتار تسهیم دانش را پیش بینی می کنند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود که مدیران و مسئولان بنیاد فقهی مدیریت اسلامی به منظور تسهیم و به اشتراک گذاری دانش در محیط سازمان، فرهنگ سازمان را هرچه بیشتر به سمت افزایش اعتماد و معنویت بیشتر در محیط کار در بین کارکنان و محیط سازمان سوق دهند.
Correlation of Simultaneous Maintenance of Debt and Equity and Corporate Tax Avoidance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۱, Spring ۲۰۲۴
1-12
حوزههای تخصصی:
Objectives: The main goal of this research is to explore the relationship between simultaneously maintaining debt and equity and corporate tax avoidance. The study focuses solely on this objective. Design/methodology/approach: Tax avoidance plays a crucial role in reducing a firm's payments to the government. Shareholders are incentivized to engage in tax avoidance practices, while financiers face the negative consequences of increased risks. However, when both debt and equity holders are present, financiers are less concerned about risk shifting as the risk is transferred between sectors. This can lead to a reduction in tax avoidance. Due to the lack of empirical studies in this area, this study examines the relationship between maintaining debt and equity simultaneously and corporate tax avoidance. A sample of 102 firms listed on the Tehran Stock Exchange from 2013 to 2014 was collected and analyzed using multiple regression. Results: The test of research hypotheses revealed a significant negative relationship between maintaining debt and equity simultaneously and a firm's tax avoidance. This relationship was found to be significant across all three measures of tax avoidance (effective cash tax rate, the difference between accounting profit and taxable profit, and the final effective tax rate). Innovation: This research is innovative as it explores the impact of maintaining debt and equity simultaneously on tax avoidance in Iran, a topic that has not been previously studied. Conducting such a study will help fill the existing research gap.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
59 - 80
حوزههای تخصصی:
افزایش تغییر حسابرس مستقل توسط صاحبکار در سال های اخیر تمرکز قابل توجهی از نهادهای قانون گذار و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. احتمال که چنین تغییری ممکن است نتیجه مشارکت شرکت های صاحب کار در خرید اظهارنظر حسابرس باشد توسط سیاست گذاران و دانشگاهیان مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی است. با استفاده از تکنیک دلفی، معیارهای مؤثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس مصاحبه ساختارنیافته و با استفاده از ابزار مکس کیودا شناسایی و سپس، با استفاده از داده های 15 نفر از مدیران مالی و 15 نفر از مدیران و شرکاء حسابرسی در سال 1402 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش با استفاده از این روش ها نشان می دهد که در حرفه حسابرسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرس عمدتاً بابت ویژگی های شخصیتی حسابرسان بابت عواملی همچون وجدان کاری، تعهد حرفه ای و سازمانی، منبع کنترل، منفعت طلبی، انگیزه شغلی، اخلاق فردی، استحقاق روانشناختی، مسئولیت پذیری، خودارزیابی عملکرد و علاقه به حرفه حسابرسی بوده است. در این بین، عوامل کلان اقتصادی و سیستم کنترل سازمانی نیز بعد از عوامل فردی توانایی تأثیرگذاری بر تعدیل گزارش مدیران و شرکاء حسابرسی و به تبع خرید اظهار نظر آنان را دارد.
ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی: سنتزپژوهی بر اساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(124 مقاله) که از سال 2011 تا 2023 میلادی در مورد توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان در 5 بُعد، 19 عامل و 73 مقوله شامل بُعد فردی(ویژگی-های اخلاقی، انگیزش و علاقه، خودراهبری، مهارت های ارتباطی، مهارت های یادگیری مادام العمر و مهارت های فراشناختی)؛ بُعد پداگوژیک(یادگیری مشارکتی، پروژه محوری، استفاده از رویکرد ترکیبی، کوچینگ و منتورینگ ) بُعد دانش محتوای تخصصی(دانش محتوایی - تربیتی، دانش محتوایی-موضوعی، دانش محتوایی-فناورانه) و بُعد عوامل برنامه ای(نیازسنجی، مدیریت دانش، فراهم سازی منابع چندگانه، ویژگی برنامه های توسعه حرفه ای) و بُعد ارزیابانه فرآیند (شامل شاخص هایی چون جامعیت در ارزیابی و ارائه بازخورد و تکالیف اصلاحی) طبقه بندی شدند.
مدل یابی نقش تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی در ماندگاری و عملکرد نیروی انسانی در ادارات دولتی شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
102 - 120
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأکید سازمان ها بر تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی می تواند بر ماندگاری و عملکرد نیروی انسانی مفید واقع شود. هدف این پژوهش مدل یابی نقش تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی در ماندگاری و عملکرد نیروی انسانی در ادارات دولتی شهر کرمان می باشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر کاربردی و توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان به تعداد380 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS22 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین تاکتیک های اعمال قدرت و مشارکت سازمانی با ماندگاری نیروی انسانی و عملکرد نیروی انسانی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. همچنین مدل ارائه شده از برازش قابل قبولی برخوردار است.
نتیجه گیری: برای ماندگاری و ارتقای عملکرد نیروی انسانی، مدیران باید در انتخاب تاکتیک مناسب جهت اعمال قدرت و نیز میزان مشارکت سازمانی تصمیمات درستی اتخاذ نمایند تا بتوانند به نتایج اثربخش در سازمان برسند.
Development of a Sustainable Rural Tourism Model with a Focus on Social Capital and Competitive Advantage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rural tourism, with careful planning, can enhance the quality of life and create economic, social, and cultural benefits. The aim of this research was to present a sustainable rural tourism model with a focus on social capital. The research was applied in terms of its goal and qualitative in terms of methodology, based on the foundation data theory. The research was framed using a cognitive approach, utilizing various data collection methods such as library research, examination of specialized sources and texts, as well as semi-structured interviews. Fourteen elites, experts, and managers in tourism and rural area management were interviewed in 2023. The conducted interviews were coded using Atlas .t i software.
طراحی مدل برند کاریزماتیک در صنعت چرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
229 - 276
حوزههای تخصصی:
درک کاریزما می تواند تأثیر زیادی در تصمیم خرید مصرف کننده و همچنین وفاداری مشتری به برند داشته باشد، بخصوص در مورد محصولات لوکس که تصمیم خرید آن ها از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. تاکنون بحث کاریزما بیشتر در مورد ویژگی های رهبران، مطرح گردیده است و کمتر به این موضوع در مفاهیم بازاریابی پرداخته شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برند کاریزماتیک در صنعت چرم انجام شده است. روش پژوهش حاضر مطالعه ای توسعه ای- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 21 نفر از اساتید دانشگاه و مدیران صنایع چرم با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش طوفان فکری (مصاحبه با خبرگان) انجام شده است و تا زمانی که به اشباع نظری نرسیده است ادامه یافته است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی متون، عوامل مرتبط با پیشایندها و پسایندهای برند کاریزماتیک موردبررسی قرار گرفتند؛ سپس برای دریافت نظرات تخصصی خبرگان، از روش داده بنیاد مبتنی بر شناسایی پدیده محوری، شرایط علی، عوامل زمینه ای و مداخله گر، راهبردها و پیامدها و ارتباط بین آن ها استفاده شده است. با بررسی داده های به دست آمده در مرحله اول کدگذاری باز، 36 مفهوم در قالب 10 گویه شامل تجربه برند، اعتماد برند، برند کاریزماتیک، شخصیت برند، طنین برند، ارزش ویژه برند، وفاداری به برند، تعهد به برند، عشق به برند و درک مسئولیت اجتماعی، برای طراحی مدل برند کاریزماتیک به دست آمد. درنهایت، برای کسب بینشی معنادار، مقوله های عمده در قالب یک مدل مفهومی حول مقوله محوری به یکدیگر ارتباط داده شدند.
بررسی الگوهای تجاری سازی در دانشگاههای منتخب بین المللی و پیشنهاد چارچوب تجاری سازی برای آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجاری سازی دانش یکی از ابزارهای درآمدزایی پایدار در دانشگاههاست. اما برای تجاری سازی علم و فنّاوری نیاز به الگوی مناسب تجاری سازی دانشگاههاست. هدف تحقیق حاضر بررسی الگوهای تجاری سازی دانشگاههای منتخب بین المللی و ارائه مدل مناسب برای دانشگاههای ایران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و تحلیل محتواست. نمونه آماری، 20 دانشگاه از جامعه آماری دانشگاههای معتبر ایالات متحده، اروپا و آسیا بودند که دارای دفاتر تجاری سازی بوده و تجربه تجاری سازی دارند. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسناد و تارنمای این دانشگاهها انجام شد. در تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوا، الگوهای انتقال فنّاوری و تجاری سازی در این دانشگاهها بررسی شد و با ترکیب آنها با در نظر گرفتن زیست بوم دانشگاههای ایران، یک الگوی تجاری سازی پیشنهاد شد. یافته ها: دانشگاههای موفق در زمینه تجاری سازی، رابطه بهتر و نزدیک تری با صنایع داشته و با مشکلات آنها آشنایی بیشتری دارند. همچنین عمده ترین راهبردهای تجاری سازی، شامل تأمین مالی، تحقیقات مشترک و سرمایه گذاری مشترک و دفاتر انتقال فنّاوری اند. با توجه به یافته ها، تمام دانشگاهها مدل ساختاری نسبتاً مشابهی در زمینه تجاری سازی در دفتر انتقال فنّاوری خود داشتند. نتیجه گیری: وجود دفتر مسئول عملیات تجاری سازی در دانشگاهها ضروری است. کارکنان این دفتر باید با پژوهشگران و روش کار مدیران صنایع آشنا باشند تا رابطه بین دانشگاه و صنعت به بهترین شکل برقرار شود. مالکیت اختراعی که توسط پژوهشگران، دانشجویان و کارکنان دانشگاه با استفاده از منابع دانشگاه انجام می شود، در اختیار دانشگاه خواهد بود. ارتباط با دانشگاههای معتبر بین المللی و پژوهشهای مشترک نیز می تواند درآمد و اعتبار دانشگاه را افزایش دهد و باعث توسعه برند در سطح بین المللی شود.
بررسی تاثیر رتبه موسسه حسابرسی و اظهارنظر آن بر رابطه بین تجدید ارایه صورتهای مالی و هموارسازی سود، مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
140 - 150
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر رتبه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر آن بر رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. ابتدا رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و هموارسازی سود موردبررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد این رابطه مثبت و معنادار است. در ادامه، نقش رتبه مؤسسات حسابرسی بررسی شد و مشخص گردید که مؤسسات با رتبه بالاتر تأثیر منفی و معناداری بر هموارسازی سود دارند. همچنین، اظهارنظرهای دقیق و مستقل حسابرسان نیز به کاهش هموارسازی سود منجر می شوند. این تحقیق با استفاده از روش تحقیق کمی، توصیفی و پس رویدادی انجام شد و داده های 116 شرکت طی سال های 1397 تا 1401 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تجدید ارائه صورت های مالی به کاهش تمایل شرکت ها به هموارسازی سود منجر می شود. علاوه بر این، رتبه مؤسسات حسابرسی و اظهارنظرهای مستقل حسابرسان موجب بهبود شفافیت و کیفیت گزارشگری مالی شده و رفتارهای هموارسازی سود را کاهش می دهد. یافته های این تحقیق اهمیت استفاده از مؤسسات حسابرسی معتبر و تقویت استقلال حسابرسان را برجسته می سازد. همچنین، نظارت بر تجدید ارائه صورت های مالی، کاهش رفتارهای هموارسازی سود و آموزش مدیران مالی در زمینه پیامدهای آن به عنوان راهکارهای مؤثر معرفی شده است. درنهایت، تشویق به گزارشگری صحیح و اخلاقی و بهبود فرآیندهای حسابرسی داخلی برای افزایش شفافیت مالی و جلوگیری از هموارسازی سود تأکید شده است.
طراحی الگوی انگیزشی با رویکرد نگهداشت نیروی انسانی متخصص در شرکت توزیع نیروی برق استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی انگیزشی نیروی انسانی متخصص در شرکت توزیع برق استان بوشهر انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کیفی، بنیادی، تفسیری و استقرایی است که با روش تحلیل مضمون اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را چهارده نفر از خبرگان دانشگاهی، و مشارکت کنندگانی که خود در شرکت توزیع برق استان بوشهر فعالیت می کنند و به روش قضاوتی انتخاب شدند، تشکیل می دهد. بعد از انتخاب مشارکت کنندگان از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. پس از بررسی و تحلیل مصاحبه های بدست آمده 488 کد توصیفی بدست آمده که از این تعداد 57 مضمون اولیه، 24 مضمون سازمان دهنده در 10 مضمون فراگیر بدست آمد. پس از بررسی و تحلیل نتایج الگوی ارائه شده شامل مضمون فراگیر و سازمان دهنده زیر می باشد؛ راهبردهای بالادستی شامل: اجرای مدیریت استراتژیک در شرکت، پیوند استراتژی های شرکت با نهادهای بالادستی، انعطاف پذیری اسناد و دستورالعمل های اجرایی؛ راهبردهای بسترساز شامل: دانش و بینش مدیران، عدالت سازمانی، امنیت شغلی، هویت بخشی و ایجاد محیط مبتنی بر تعامل متخصصین؛ راهبردهای زمینه ای شامل: فرهنگ سازمانی، ارزش های سازمانی؛ راهبردهای اصلاحی چندگانه شامل: اصلاح محیط فیرکی و اداری، اصلاح ساختار سازمان مبتنی بر تخصص شاغل، سیاست های بودجه و مالی و سیستم کاری انعطاف پذیر؛ راهبردهای توسعه ساز فردی شامل: توسعه قابلیت های نرم، انتصابات مبتنی بر شایسته گزینی؛ راهبردهای توسعه ساز سازمانی شامل: پیاده سازی نظام های مدیریتی و دانش، بررسی و بهره گیری از الگوهای موفق شرکت های پیشرو؛ جذب و استخدام مبتنی بر نخبه گزینی؛ آموزش و توسعه مبتنی بر تخصص؛ مدیریت عملکرد عدالت محور؛ جبران خدمات مبتنی اقتصایی، تشویقی، متنوع را در برمی گیرد. الگوی ارائه شده می تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا بتوانند نیروی تخصصی خود را که از تجربه ، دانش، تخصص و مهارت های منحصر به فرد برخوردارند در سازمان ها نگه دارند
بررسی تطبیقی عملکرد شرکت های پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس با اسناد بالادستی حاکم بر صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
80 - 111
حوزههای تخصصی:
منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس با هدف بهره برداری از منابع عظیم نفت و گاز حوزه پارس جنوبی و توسعه فعالیت های اقتصادی در زمینه نفت، گاز و پتروشیمی در محدوده نوار ساحلی عسلویه و خلیج نایبند تأسیس شده است.این منطقه با تمرکزبر جذب سرمایه گذاری و تقویت تولیدات صنعتی،میزبان تعداد قابل توجهی از شرکت های پتروشیمی است که فعالیت آن ها در چارچوب سیاست ها و اسناد بالادستی حاکم بر صنعت پتروشیمی صورت می گیرد.مدیریت این منطقه که بر عهده سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس است،نیازمند شناخت و ارزیابی دقیق از عملکرد این شرکت ها با استناد به معیارها و اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی می باشد.در این مقاله، با رجوع به این اسناد، شاخص های کلیدی در چهار حوزه تولید،فروش،مشتریان و منابع انسانی شناسایی و پنج سنجه شامل «ظرفیت اسمی»، «میزان تولید»، «نرخ بهره برداری»، «ارزش فروش داخلی» و «مقدار فروش بین مجتمعی» استخراج شدند.عملکرد 20 شرکت پتروشیمی منطقه با استفاده از فنون تصمیم گیری چندمتغیره MADM و نرمال سازی داده ها از طریق روش آنتروپی شانون ارزیابی و رتبه بندی گردید. همچنین، برای ارزیابی نهایی از تکنیک SAW و TOPSIS به صورت توأمان استفاده شد.نتایج به دست آمده نشان دهنده وجود فاصله عملکردی قابل توجهی بین شرکت ها و عدم تطابق برخی از آن ها با شاخص های تعیین شده در اسناد بالادستی است،به طوری که «شرکت پردیس»در رتبه اول و «صنایع سبلان»در رتبه آخر از میان 20 شرکت قرار گرفتند.این یافته ها اهمیت انطباق عملکرد شرکت ها با اهداف و شاخص های تعریف شده در اسناد بالادستی را برجسته می سازد ونشان می دهد که ارزیابی های دقیق و هدفمند می تواند در جهت بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف کلان صنعت پتروشیمی مؤثر باشد.
مدل یابی عدالت سازمانی و رضایت شغلی با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
201 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی عدالت سازمانی و رضایت شغلی با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی (مورد مطالعه: اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کمی و از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 607 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 242 نفر و به صورت روش نمونه گیری چند مرحله ای و طبقه ای متناسب انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که اثر مستقیم عدالت سازمانی و رضایت شغلی برابر با 34/0 است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر عدالت سازمانی و رضایت شغلی با تأثیر متغیر میانجی بی تفاوتی سازمانی برابر با 062/0 می باشد. همچنین ضریب مسیر مابین دو متغیر عدالت سازمانی و رضایت شغلی برابر (34/0) است به عبارتی دیگر یک واحد تغییر در عدالت سازمانی، موجب افزایش 34/0 واحدی در رضایت شغلی شد. همچنین ضریب مسیر ما بین عدالت سازمانی و تفاوت سازمانی برابر (39/0-) است و میزان اثرگذاری منفی متغیر عدالت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی را نشان داد. به عبارتی دیگر یک واحد تغییر در عدالت سازمانی، موجب کاهش 39/0 واحدی در بی تفاوتی سازمانی گردید. این بدان معناست که عدالت سازمانی با بی تفاوتی سازمانی رابطه معکوس دارد.
بررسی تأثیر ساختارهای راهبری شرکتی بر پذیرش، میزان و کیفیت گزارش های پایداری: کاربست روش مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
41 - 97
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت گزارشگری پایداری، طی سال های اخیر مطالعات انجام شده در این حوزه افزایش یافته است. بااین وجود به دلیل کاستی های مطالعات اولیه نمی توان بر اساس این یافته ها تصمیم گیری کرد و مطالعات جامع تری موردنیاز است. ازاین رو با توجه به تأثیر با اهمیت سازوکارهای راهبری شرکتی بر گزارشگری پایداری و اهمیت این موضوع از دیدگاه کتابشناختی، طی پژوهش حاضر تأثیر ساختارهای راهبری شرکتی بر گزار شگری پایداری بر اساس نتایج حاصل از مطالعات قبلی و با به کارگیری روش مرور سیستماتیک و تحلیل های کتابشناختی ارائه شد. نمونه پژوهش شامل 47 مقاله خارجی و 32 مقاله داخلی منتشرشده برای بازه زمانی 2013 تا پایان سپتامبر 2023 است. در این مقاله برای تدوین پروتکل مرور از چک لیست پریزما استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که ساختار مالکیت، هیئت مدیره، ویژگی های مدیران اجرایی، عملکرد راهبری شرکتی و کیفیت کنترل های داخلی از عوامل مؤثر بر گزارشگری پایداری هستند. ادبیات پژوهش در خصوص تأثیر عواملی نظیر اندازه و استقلال هیئت مدیره، کمیته های تخصصی پایداری و جبران خدمات مدیران به جمع بندی دست یافته و در خصوص سایر عوامل به یافته های متناقضی دست یافته است. تحلیل یافته های متناقض در خصوص برخی عوامل در پرتو انگیزه های مدیریت، سطوح بلوغ سازمانی، ساختار سازمانی و عوامل نهادی تأثیرگذار بر سازمان نظیر نوع صنعت، فرهنگ، کشور محل فعالیت و قوانین و مقررات قابل توضیح است و درنتیجه استفاده از استانداردهای یکسان برای شرکت های مختلف در بسترهای نهادی متفاوت اثربخش نخواهد بود.
A grounded theory approach to developing a partnership quality model in service outsourcing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
155 - 171
حوزههای تخصصی:
Partnership quality has been known as one of the foremost critical determinants of outsourcing victory. Since the relationship is dynamic, it is important to understand both sides of the partner. The purpose of this study is design a model for the partnership quality in outsourcing services with focus on both sides. In order to achieve this goal, mixed method (qualitative-quantitative) and grounded theory approach have been used. In the qualitative section, in order to identify the categories of the contextual model of partnership quality, a semistructured interview has been used in the service provider and client section by theoretical sampling method. The statistical population in the qualitative section included all managers and heads and expert contractors in 90 contracts during the 3 years. The total number of statistical population in the qualitative section was 176 people. In the qualitative section, grounded theory and MAXQDA software are used for analysis. Then, through the coding process in three sections, open, central and selective data of qualitative section were organized. In the quantitative research section, the statistical population included district heads, deputies, officials, supervisors on the one hand, and all their contractors and representatives on the other. The total number of statistical population in the quantitative section was 623 people. In the quantitative research section, in order to test the obtained pattern, the required data were collected by a designed questionnaire. To analyses the data collected, the partial least squares (PLS) method was used. According to the results of this research, the most important operational strategies are, empowerment, standardization and technology improvement to achieve the partnership quality in outsourcing services.
A counterfactual thinking approach to human resources' perception of unfavorable aspects of organizational life: A two-stage methodology based on a systematic review and AHP method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
237 - 255
حوزههای تخصصی:
Nowadays, researchers and managers believe that paying attention to employees' thoughts facilitates sustainable competitive advantage in organizations. After the introduction of cognitive science into organizations, the identification of what it is, how it is formed, and the formulation of Counterfactual Thoughts (CTs) have been investigated and analyzed in the field of Human Resources (HR). In this study, a systematic review of the literature in the field of CT has been done with the aim of identifying the antecedents and key consequences of this field and analyzing them. In this research, a two-stage methodology has been considered including (i) Extraction of antecedents and consequences, (ii) Weighting of antecedents. In the first stage, using the screening of articles based on the seven-step method of Sandelowski and Barroso, the antecedents and consequences of CTs, synthesis and interpretation have also been implemented through the coding method of qualitative interpretive meta-analysis. In the second stage, the consequences extracted in the field of counterfactuals are weighted using the matrix of paired comparisons based on the opinions of experts in the field of HR and AHP, which can be used to evaluate employees' thoughts and behavior. Based on the screening of the articles, the antecedents are categorized into 4 general concepts with 12 codes, and the consequences are classified into 2 and 8 codes. The results of the AHP analysis show that the normalization of the condition related to the behavioral outcome has the greatest impact on the evaluation of employees' thoughts and behavior, while the regulation of related emotions as a result of attitude has the least impact among the codes introduced in this evaluation.
مأموریت گرایی دانشگاه خط مشیِ مؤثر در راستای حکمرانی خوب نظام دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
64 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تربیت نیروی انسانی متخصص برای سال های آینده، ایفای نقش پیشتاز در امور علمی، آموزشی و فرهنگی، ارتباط با تحولات علمی جهان و انتقال دانش علمی و فناوری از جمله ضرورت وجودی دانشگاه فرهنگیان است. در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت، مفاهیمی همانند کارایی، اثربخشی و پاسخگویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. نظام دانشگاهی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده و سعی در تغییر رویکرد حکمرانی خود و پایبندی به اصول و حکمرانی خوب در فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، مأموریت گرایی دانشگاه رویکردی مؤثر در راستای حکمرانی خوب نظام دانشگاهی ایران است. روش: این پژوهش با رویکرد آمیخته(کمی-کیفی) و متوالی انجام شد. در بخش کمی و کیفی مدیران، معاونین و اعضای هیئت علمی بودند. بخش کمی نمونه ها به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و در بخش کیفی نمونه گیری با 17 نفر از افراد کلیدی دانشگاه فرهنگیان ایران به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری تعیین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند بود. تحلیل داده های کمی با روش آزمون T تک نمونه ای و میانگین مفروض در قالب نرم افزار SPSS و تحلیل داده های کیفی بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کوربین(2008) و بر اساس کدگذاری و تحلیل محتوا انجام شد. تایید روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 99/0 برآورد گردید.
شناسایی و اولویت بندی عوامل سقف شیشه ای در مسیر پیشرفت شغلی زنان با بهره گیری از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های سقف شیشه ای در توسعه مسیر شغلی کارکنان زن آموزش و پرورش استان مرکزی انجام شده است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از نظر روش، اکتشافی است. ابتدا مؤلفه های مرتبط با سقف شیشه ای و توسعه مسیر شغلی از طریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی و با استفاده از نظر خبرگان نهایی شدند و در نهایت رتبه بندی این مؤلفه ها با بهره گیری از سیستم استنتاج فازی صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که «جو سازمانی جنسیتی»، «اولویت بندی بین شغل و نقش مادری»، «تابوی لابی گری سازمانی»، «قدرت طلبی مردان»، «پایین بودن جایگاه زنان»، «مردانه بودن بازی های قدرت» و «سیاست های سازمانی مردانه» مهم ترین مؤلفه های سقف شیشه ای هستند. ارزش/ اصالت پژوهش: از نظر مفهوم شناسی، برای اولین بار با رویکردی جامع، مؤلفه های سقف شیشه ای در راستای مسیر شغلی کارکنان زن تبیین شد. از نظر روش شناسی نیز رتبه بندی با استفاده از سیستم استنتاج فازی در این زمینه، از دیگر جنبه های نو پژوهش حاضر است. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: حضور زنان در فضای عمومی باید با ارتقای مهارت های شغلی، تقویت نقش های حرفه ای و ایجاد شبکه های ارتباطی مؤثر همراه باشد تا جایگاه ایشان در سطوح بالای سازمانی تثبیت شود.
نظارت هوشمند در بیمۀ سلامت از دیدگاه نظریۀ نمایندگی و مسائل کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
227 - 240
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سازمان ها بدون وجود سیستم نظارتی مؤثر، در تحقق مأموریت های خود موفق نیستند و نمی توانند از منابع خود به درستی استفاده کنند. ماهانه میلیون ها تراکنش بیمه سلامت انجام می شود. هریک از این تراکنش ها باید از دو جهت واقعی بودن و بر مبنای علمی بودن بررسی شوند. بررسی این حجم از تراکنش، کشف خطاها و کژرفتاری ها و همچنین جلوگیری از وقوع آن ها، مستلزم نظارتی هوشمند است. مدلی که به صورت کل نگر و با در نظر گرفتن ذی نفعان اصلی بیمه سلامت بتواند نظارت هوشمند را برای آن فراهم کند پیش از این ارائه نشده است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نظارت هوشمند در بیمه سلامت است.روش شناسی: در این پژوهش با استفاده از نظریه نمایندگی، الگوهای کنترلی مورد نیاز سازمان برای تعامل در شبکه تجاری شناسایی شدند. این کار با استفاده از روش پژوهش طراحی اقدامی تفصیلی با انجام دو چرخه تشخیص و چهار چرخه طراحی در سازمان بیمه سلامت ایران انجام شد. در چرخه نخست تشخیص و مفهوم سازی مسئله با استفاده از نگاشت نظام مند، مفاهیم و موضوعات نظارت در بیمه سلامت دسته بندی گردید. در چرخه دوم به منظور شناسایی وضعیت موجود سازمان و مسائل و مشکلات، 24 مصاحبه به استفاده از روش گلوله برفی انجام شد.یافته ها: در این پژوهش با بسط الگوهای کنترلی براساس نظریه نمایندگی در بیمه سلامت، مسائل کنترلی ویژه این حوزه را مشخص می کند و سازوکار های کنترلی برای حل این مسائل را پیشنهاد می دهد. همچنین مدل ارائه شده به ویژه برای سازمان های بیمه سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذی نفعان بیمه سلامت فراهم می کند که می تواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. دسته بندی موضوعات نظارت در بیمه سلامت، شاخص های پیامدی و فرایندی با تمرکز بر بیمه شدگان و تأمین کنندگان خدمات سلامت و مدل پنج لایه ای نظارت هوشمند بیمه سلامت از دستاوردهای این مطالعه است.نتیجه گیری: این پژوهش با تهیه چارچوب معیارهای فرایندی و پیامدی بیمه سلامت پایه، کنترل و نظارت براساس نظریه سازمان و فرایند نظارت را فراهم می کند. افزایش کارآمدی و اثربخشی این سازمان که در نتیجه مدیریت و نظارت مؤثر و هوشمند به وجود می آید تأثیری مستقیم بر بهبود نظام سلامت و شاخص های توسعه ای کشور دارد. مدل پژوهش حاضر با اضافه کردن انباره دانش، علاوه بر انباره داده، پوشش انواع دانش را میسر می کند و انواع معیارهای مختلف نظارتی را نیز دربرمی گیرد. مزیت مدل ارائه شده، ایجاد چارچوبی برای تصمیم گیری بهتر در تمام سازمان ها با تلفیق مفاهیم انباره داده، استخراج دانش، انباره دانش و پورتال دانش است. مدل ارائه شده به ویژه برای سازمان های بیمه سلامت پایه، چارچوب معیارهای پیامدی و فرایندی براساس ذی نفعان بیمه سلامت فراهم می کند که می تواند مبنای کار بخش نظارت قرار گیرد. از فهرست شاخص های به دست آمده در این پژوهش می توان با هماهنگ سازی و تکمیل در برنامه مدیریت استراتژیک سازمان استفاده کرد.
مؤلفه های رفتاری مؤثر در محبوبیت مدیران (رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
149 - 172
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف شناسایی و تبیین مولفه های محبوبیت مدیران بارویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری درنظر گرفته شد. باتوجه به ادبیات ومبانی نظری محبوبیت مدیران/کارمندان، جهت شناساسی مولفه ها درچهار مرحله از AI و ChatGPT استفاده شد که پاسخ هر مرحله با ده مولفه/شاخص انجام شد. در نهایت مولفه های مشترک هر چهار مرحله توسط 15 نفر از مدیران بخش دولتی و خصوصی اساتید دانشگاه مرتبط با موضوع به عنوان جامعه خبره بررسی که براساس فراوانی نظرات و اجماع نظری حاصل شده، مولفه های نهایی مشتمل بریازده مولفه مشخص و روابط بین آن نهایی شدند. با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری روابط بین مولفه های نهایی، موردبررسی قرارگرفت وضمن سطح بندی مولفه ها، در چارچوب میزان قدرت/نیروی نفوذ ووابستگی مولفه ها، یافته ها نشان دادکه به جزء مولفه تفکر رویایی واستراتژیک که در سطح دوم قرار دارد، بقیه مولفه ها در سطح یک قرار گرفتند. همچنین مولفه های " عدالت / انصاف " و " انعطاف پذیری وسازگاری" به عنوان مولفه های پیوندی محبوبیت مدیران تعیین شدند. این مولفهها دارای قدرت نفوذ و قدرت وابستگی زیادی بوده وضمن اینکه بر تمامی مولفه تاثیرگذار می باشند؛ از تمامی مولفه های دیگر نیز تاثیرپذیر خواهند بود. بنابراین برای انتخاب و انتصاب مدیران، ضمن درنظر داشتن استانداردهای علمی، عملی، سوابق شغلی، مدیریتی، اخلاقی، جهادی، پایبندی به اصول انقلاب اسلامی، میزان همسویی فکری و اعتقادی با دولت، میزان محبوبیت و مقبولیت آنان نزد سایرمدیران وتمامی کارمندان همکار، سنجیده وازاین پتانسیل معنوی واجرایی به رای گذاشتن میزان مقبولیت ومحبوبیت مدیر، به عنوان آیتمی قابل اتکا نیزاستفاده نماید.