فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
33 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه مدل ساختاری توسعه فردی کارکنان متقاضی و حائزشرایط تغییر وضعیت ارتش ج.ا.ایران.روش: این پژوهشِ کاربردی، به روش توصیفی-پیمایشی و مقطعی انجام گردید. جامعه پژوهش، تعداد 65 از کارکنان نظامی متقاضی و حائزشرایط تغییر وضعیت از رده های "درجه داری" و "افسر ب" به رده "افسر الف" (مشتمل بر 21 نفر از ستاد آجا و 44 نفر از یگان های مختلف نزاجا) است. جامعه نمونه بصورت تمام شمار درنظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی آن با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، مطلوب ارزشیابی شد. تعداد 52 پرسشنامه تکمیل گردید. برای برازش مدل ساختاری پیشنهادی از LISREL و برای تجزیه وتحلیل داده ها از SPSS استفاده شد. رتبه بندی ابعاد سه گانه، عوامل 30گانه و سنجه های ارزشیابی 66گانه مدل ساختاری پیشنهادی بر اساس آزمون فریدمن انجام شد.یافته: اجرای مدل ساختاری پیشنهادی، نشان داد مطلوبیت بُعد «برنامه های توانمندسازی تخصصی توسعه فردی کارکنان» (با میانگین حسابی 3.89) در وضعیت «مطلوب» و دارای بالاترین رتبه است.نتیجه گیری: همچنین مطلوبیت سنجه «توسعه توانمندی راهپیمایی تاکتیکی کارکنان» با میانگین 4.43 نیز در وضعیت «مطلوب» و دارای بالاترین رتبه است.
ارائه مدل کاربردی شبیه سازی سناریوهای استراتژیک در محیط های پیچیده: مطالعه موردی صنعت نفت و گاز
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65 - 78
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویا، سازمان ها به ویژه در صنایع حساس و استراتژیک، نیاز به تصمیم گیری های مبتنی بر اطلاعات دقیق و استراتژی های بلندمدت دارند. شبیه سازی سناریوهای استراتژیک به عنوان یک ابزار کارآمد در تحلیل و پیش بینی تحولات آینده، نقشی مهم در طراحی استراتژی های مقاوم و سازگار ایفا می کند. این تحقیق به بررسی اهمیت و کاربرد شبیه سازی سناریوهای استراتژیک در محیط های پیچیده می پردازد و در این راستا مطالعه ای موردی از صنعت نفت و گاز ارائه می دهد. صنعت نفت و گاز به عنوان یکی از صنایع حیاتی، به ویژه در کشورهایی با منابع غنی، همواره با چالش های متعددی از جمله تغییرات اقتصادی، سیاسی و فناورانه مواجه است. هدف این پژوهش، ارائه یک مدل کاربردی برای شبیه سازی سناریوهای استراتژیک در این صنعت است تا از این طریق، به مدیران و تصمیم گیرندگان کمک کند تا با استفاده از ابزارهای پیشرفته تحلیل داده و شبیه سازی، تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. یافته های این مطالعه نشان می دهند که شبیه سازی سناریوها می تواند به طور مؤثری عدم قطعیت ها و ریسک های موجود در فرآیندهای استراتژیک را کاهش داده و به سازمان ها کمک کند تا به شکل بهینه تری با تغییرات پیش رو مواجه شوند.
Adaptation of Villa Business to Retreat Centers on Post-Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
During the Covid-19 pandemic in 2020 and 2021, the villa business in Bali was significantly affected by a decrease in tourist arrivals. Despite the post-pandemic recovery in 2022, the industry had not yet fully regained its momentum. In this challenging situation, this business encountered new challenges, including the implementation of health protocols and the incorporation of information technology. These challenges led to additional costs, further straining the already diminished income due to the decrease in inbound tourism. Therefore, this study aimed to assess the adaptation of villa business to retreat centres during the post-pandemic era and its contributions. Data were collected using literature study, observations, and interviews, then analysed descriptive and interpretative qualitatively. The results showed that villa businesses adapted to the post-pandemic challenges by transforming into retreat destinations. This adaptation was rooted in a product-orientated strategy based on market demand, income optimization, and health needs. Furthermore, the approach used necessitated collaboration with local communities and a commitment to environmental preservation, as these destinations majorly depended on local community assets and a healthy setting. Based on these findings, this adaptive approach had several contributions for sustainable tourism development in terms of empowerment local community, supporting the economy, and ensuring environmental conservation.
Evaluating the Impact of Cultural Advertisements in Modern Visual Media on Tourist Attraction: A Descriptive Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the impact of cultural advertisements on tourist attraction, focusing on their effectiveness in conveying the unique cultural aspects of a destination. A descriptive study using a structured questionnaire was conducted with a sample of tourists who have been exposed to visual media advertising of tourist destinations. Orams and Page’s (2000) Tourists Questionnaire, included questions related to the awareness, appeal, and influence of visual media advertisements on their travel decisions. The results of the study indicated that modern visual media advertising plays a significant role in attracting tourists to destinations. The majority of respondents was aware of visual media advertisements and found them appealing. Furthermore, a significant number of respondents reported that visual media advertisements influenced their travel decisions.The results showed that the advertising media with the greatest impact in terms of attracting the audience and tourists included the website, television, Instagram, location symbols, environmental graphics, Telegram, cameras, YouTube, special tourism channels and Facebook. The study revealed that the modern visual media advertising is effective tool for attracting tourists to destinations. From a sociological point of view, these media play an important role in promoting cultural development and growth. It is important for destination marketers to utilize visual media platforms effectively to reach a wider audience and promote their destinations.
مدل کهکشانی بایسته های مسیر پیشرفت شغلی در سازمان فراجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
25 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان و ارائه یک الگوی مفهومی برای آن بوده است.روش شناسی: روش تحقیق، از دیدگاه هدف، کاربردی و از منظر ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آن شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از "رویکرد دلفی کلاسیک" و در بخش کمی از شیوه توصیفی همبستگی از نوع علی استفاده شد. استخراج عوامل و مؤلفه ها در رویکرد دلفی کلاسیک با استفاده از نظرات غالب خبرگان صورت گرفت. جامعه آماری (بخش کیفی) شامل، کلیه نظرات 15 نفر از خبرگان در قالب یک رویکرد کیفی از نوع کلاسیک به استناد قاعده اشباع نظری و در قالب یک نمونه گیری هدفمند بوده است. همچنین شرکت کنندگان بخش کمی در این تحقیق، شامل کارکنان حوزه ستادی سازمان در سطح استان فارس بودند که مطابق جدول مورگان، 150 نفر برآورد شده است.یافته ها: مطابق با بررسی تحقیقات پیشین و مراجعه به اسناد سازمان مورد نظر ابعاد و مو لفه های تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی شناسایی گردید که شامل 37 بعد و 119 مولفه می باشد. و در نهایت 6 بعد(توانمندی فردی و رهبری، آموزش، ارزیابی، گردش شغلی، کیفیت زندگی و عوامل فراسازمانی )و 42 مؤلفه به عنوان عوامل تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان طی سه مرحله دلفی به تائید خبرگان رسید. و نتایج تحقیق نشان داد که هر 6 بعد تاثیر مثبت و معناداری بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان دارند و در نهایت با توجه به ضرایب تاثیر گذاری متغیر ها، مدل کهکشانی ارائه گردید.نتایج: سازمان فراجا جهت کمک و توسعه مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان می تواند با تقویت توانمندی فردی و رهبری، توجه به موضوع آموزش کارکنان و ارزیابی عملکرد بهینه و همچنین گردش شغلی مناسب و توجه به کیفیت زندگی کارکنان و در نظر گرفتن عوامل فراسازمانی گامی استوار در راستای این مسیر بردارد."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
توسعه چارچوبی برای ارزیابی عدالت در بودجه شهرداری ها مبتنی بر تکالیف قانونی و داده های متعارف در دسترس شهری (مورد مطالعاتی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۰۸-۹۱
حوزههای تخصصی:
امروزه در جهان "خدمات" از تولید سبقت گرفته است و کیفیت در خدمات، برگزاری مسابقه ای بدون خط پایان است. در جهان کنونی در همه سطوح اعم از ملی، استانی و محلی اقتصاد به سمت خدماتی شدن پیش می رود و شهرهایی که به خاطر بافت و زیرساخت های طبیعی، مذهبی، فرهنگی و... دارای امتیازات در این زمینه هستند از دیگر شهرهای یک کشور سبقت گرفته اند. متناسب با رشد و توسعه شهرها، خدمات نیز به مرور رشد و تکامل می یابند؛ اما بحث اساسی این است که به موازات این توسعه، میزان و چگونگی توزیع خدمات شهری که نقش مهمی در رضایت و خشنودی شهروندان دارد حائز اهمیت بوده و شاخصی مهم در توسعه اقتصادی مناطق شهری برشمرده می شود باید بین مناطق شهری مشخص گردد تا به دنبال آن میزان تحقق عدالت در این توزیع بین آحاد مردم باتوجه به تقسیم بندی های جغرافیایی مورد ارزیابی قرار گیرد. زیرا در یک رابطه علی و معلولی و در صورت تحقق و توزیع عادلانه خدمات شهری بین مناطق مختلف شهری "عدالت نسبی"و عدالت فضایی یا جغرافیایی" نیز محقق می شود. حال بعد از تبیین اهمیت موضوع پاسخ به این پرسش که چگونه کیفیت تحقق عدالت و نمود آن در توزیع خدمات شهری را مورد ارزیابی قرار دهیم محل بحث است؛ پژوهشگران در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و مطالعه اسناد حوزه اقتصاد شهری ملی، بین المللی و محلی در دسترس همچون سالنامه آماری شهری همدان، دست به استخراج "شاخص ها" و "پارامترهایی" که از همین منابع کتابخانه ای به دست آمده است، زده اند. سپس این شاخص ها را با روش پرسش نامه و تحلیل آماری به تأیید متولیان شهری و خبرگان مدیریت شهری رسانده اند. با چنین نوآوری این کمک به متولیان امور مدیریت شهری خواهدش که سنجه هایی جهت تعیین میزان بهره مندیِ عادلانه مناطق مختلف یک شهر از امکانات شهری را داشته اند.
طراحی بسته سیاستی بازاریابی در مناطق آزاد تجاری با رویکرد کارایی (مطالعه موردی منطقه آزاد تجاری اروند)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی بسته سیاستی بازاریابی در مناطق آزاد تجاری(مطالعه موردی منطقه آزاد تجاری اروند)انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش فراترکیب عبارت است از 415 مقاله در خصوص سیاستهای بازار یابی که به روش باروسوو سندلوسکی(2007) تعداد 47 مقاله انتخاب شدند. در بخش دلفی جامعه آماری عبارت است از کلیه خبرگان و اساتید دانشگاهی و اعضای سازمان مناطق آزاد تجاری به تعداد 40 نفر که به روش هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها در این تحقیق عبارت است از پرسشنامه کسپ،پرسشنامه دورهای دلفی. برای به دست آوردن پایایی ابزار تحقیق در بخش کمی از روش آلفای کرانباخ استفاده شد. در این تحقیق با توجه به ماهیت پژوهش از روش کیفی و کمی استفاده شده است. به کمک روش فراترکیب تعداد 12 مولفه و 56 شاخص درقالب مولفه های برنامه ریزی استراتژیک بازار یابی سیاسی قابلیت های استراتژیک،قابلیت های عملیاتی،قابلیت های کاربردی،قابلیت های داخلی،قابلیت های خارجی جنبه های جغرافیایی،جنبه های اجتماعی و فرهنگی،جنبه های سیاسی و تصمیم گیری سیاسی،سیاست گذاری های دولتی وجنبه های اقتصادی و مدیریت اقتصادی وبسترهای نهادی به دست آمد که به کمک روش دلفی و اجرای دو دور این روش تعداد مولفه ها11 به 51 شاخص کاهش یافت . سپس با در نظر گرفتن سیاستهای غربال شده مناطق ازاد تجاری، پیشنهادیه سیاستی بازار یابی مناطق آزاد تجاری در قالب رویکرد های سیاستهای مادر (اقدامات اصلی ) ، سیاستهای حمایتی مانع بردار ،سیاستهای حمایتی تسهیل گر تدوین و طراحی شد.
ارائه مدل پویایی سیستم با رویکرد انتخاب استراتژی های زیست محیطی در صنعت پتروشیمی بیستون کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع بزرگ و پرطرفدار در سطح جهان، دارای اهمیت ویژه ای در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال است. بااین حال، نقش بسزایی در پیامدهای زیست محیطی و تأثیرات آن بر روی سلامت و کیفیت زندگی انسان ها دارد. به همین دلیل، اجرای استراتژی های زیست محیطی مناسب در صنعت پتروشیمی امری ضروری و حیاتی است. بر این اساس در این مطالعه، با استفاده از مدل پویایی سیستم، ابتدا وضعیت فعلی صنعت پتروشیمی بیستون موردبررسی قرارگرفته است. سپس با توجه به این وضعیت، استراتژی های زیست محیطی مختلفی ارائه شده اند که به منظور بهبود وضعیت زیست محیطی و عملکرد صنعت پتروشیمی می توان از آن ها استفاده کرد. در پژوهش حاضر پس از ساخت مدل با استفاده از روش پویایی سیستم، با استفاده از نرم افزار VENSIM به بررسی اعتبار مدل و شبیه سازی سناریوهای مختلف پرداخته شده و نتایج حاصل از این شبیه سازی بیانگر این بود که آلودگی هوا و آب در صنعت پتروشیمی بیش ازحد مجاز است و باید استراتژی هایی برای کاهش این مشکل اتخاذ شود. در این راستا، بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از فناوری های جدید نیز به منظور بهبود وضعیت زیست محیطی و عملکرد صنعت پتروشیمی در منطقه بسیار مؤثر است. استفاده از استراتژی هایی مانند استفاده از سوخت های جایگزین و تقویت ایمنی و بهداشت در محیط کار نیز می تواند به بهبود وضعیت زیست محیطی و عملکرد صنعت پتروشیمی کمک کند. درنتیجه، استفاده از استراتژی های زیست محیطی مناسب می تواند بهبودی محیط زیست و بهبود عملکرد صنعت را به همراه داشته باشد.
تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) که مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی است، انجام شده است. این پژوهش از روش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. تعداد 12 نفر از خبرگان در زمینه های مرتبط با واقعیت مجازی و شبکه های اجتماعی به صورت هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. اشباع نظری پس از این مصاحبه ها حاصل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار MaxQDA تحلیل شدند تا مضامین و الگوهای تکراری شناسایی شوند. این مطالعه به بررسی زیرساخت های فناورانه، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات و معرفی، سهولت، چند بعدی بودن، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کم کردن اهمیت فاصله و مکان، ایمن سازی، پذیرش فرهنگی، نظارت، اصول اخلاقی، تنوع و رشد اجتماعی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان داد که 15 مضمون اصلی و 52 مضمون فرعی شناسایی شدند. یافته های کلیدی نشان دادند که زیرساخت های فناورانه موجود، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات مؤثر، سهولت استفاده، ویژگی های چند بعدی، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کاهش اهمیت فاصله و مکان، افزایش امنیت، پذیرش فرهنگی، نظارت مؤثر، رعایت اصول اخلاقی، تنوع در محتوا و رشد اجتماعی برای پیاده سازی موفق راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی در شبکه های اجتماعی حائز اهمیت هستند. این نتایج با مطالعات پیشین هماهنگ بوده و نشان می دهد که VR می تواند تجربه های کاربری را تغییر داده، نتایج آموزشی را بهبود بخشیده و از طریق نوآوری های پایدار، رشد اقتصادی را تقویت کند. این مطالعه نتیجه گیری می کند که VR می تواند به طور قابل توجهی راهبردهای کارآفرینی در شبکه های اجتماعی را بهبود بخشد، با افزایش تعاملات اجتماعی و تحریک رشد اقتصادی. برای بهره برداری بهینه از این مزایا، توجه به توسعه زیرساخت های فناورانه، افزایش آگاهی کاربران، اطمینان از امنیت و هماهنگی با استانداردهای فرهنگی و اخلاقی ضروری است. چارچوب پیشنهادی راهنمای جامعی برای بهره برداری از VR در کارآفرینی شبکه های اجتماعی ارائه می دهد.
طراحی چارچوب گونه شناسی حمایت های دولت از کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
21 - 47
حوزههای تخصصی:
توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از دغدغه های سیاست گذاران و مجریان عرصه توسعه صنعتی در کشور است که راهبردهای گوناگونی به ویژه با استفاده از ظرفیت حمایت های دولتی برای این امر متصور است. پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی-کمّی انجام شده است می کوشد با ارائه یک چارچوب به گونه شناسی حمایت های دولت از این کسب وکارها پرداخته و از این رهگذر به ارائه خردمایه های سیاستی و دانشی برای متخصصان بپردازد. دسته بندی کسب وکارها با مبناهایی نظیر چرخه عمر، فناوری، محصول و بازار از یک سو و ارزیابی راهبرد اتخاذی برای نوع حمایت با شاخص هایی نظیر میزان پاسخگویی، به صرفه بودن، ثبات و پایداری و میزان زمان لازم برای اثرگذاری یک سیاست از سوی دیگر، چارچوبی را ایجاد می کند که بر اساس می-توان انواع حمایت های دولتی از کسب وکارهای کوچک و متوسط را جایابی نمود. یافته های این پژوهش، الگو و نوع نگاه آن می تواند به عنوان مبنایی برای انتخاب و توسعه هدفمند حمایت ها محسوب گردد.
طراحی و تبیین مدل رفتار سیاسی مدیران در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
241 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل رفتار سیاسی مدیران در سازمان های دولتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و به لحاظ منطق گردآوری داده ها از نوع استقراء – قیاسی می باشد. جامعه آماری شامل 30 نفر از خبرگان (اساتید و مدیران سازمان های دولتی) می باشد و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد. در تجزیه وتحلیل داده های از تحلیل مضمون و از نرم افزار MICMAC و برای اولویت بندی عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی، به جهت رویکرد ساختاری تفسیری از روش ism استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که 11 مقوله اصلی در 6 سطح شناسایی شد. همچنین یافته ها نشان داد که در سطح ششم، شکاف فرهنگی اجتماعی و ویژگی های شخصیتی افراد بیشترین اثرگذاری را نسبت به سایر عوامل داشته است البته ضعف فرهنگی اثرگذارترین عامل بوده است. در سطح پنجم مدل، باور عمومی قرار دارد. در سطح چهارم، اراده سیاسی افراد و مدیریت تصویرپردازی و ارزشیابی سازمانی قرار دارند. در سطح سوم، قدرت فردی افراد قرار دارد. در سطح دوم فرآیندهای سازمانی و انتخابات و انتصابات سازمانی قرار دارد و در سطح آخر الگوی قوانین و مقررات و ساختار سازمان های دولتی قرار دارند.
کاربرد روش تحلیل پوششی داده ها در بررسی عملکرد تولیدکنندگان گندم آبی با رویکرد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر کارایی فنی و کارایی محیط زیستی تولیدکنندگان گندم آبی 31 استان کشور با لحاظ کردن انتشار گاز CO2 به عنوان ستانده نامطلوب طی سال های زراعی 1385-1397 بررسی شد.روش شناسی پژوهش: روش تحلیل پوششی داده ها و شاخص بهره وری مالم کوئیست تحت دسترسی طبیعی و مدیریتی به کار گرفته شد. مقدار تولید گندم به عنوان ستانده مطلوب، میزان انتشار دی اکسید کربن حاصل از تولید گندم آبی به عنوان ستانده نامطلوب در شاخص مالم کوئیست استفاده شد. جهت تعیین میزان انتشار گاز CO2 از ضرایب انتشار میزان انتشار دی اکسید کربن هر نهاده تولیدی و میزان استفاده آن ها در منطقه موردمطالعه استفاده شد.یافته ها: نتایج شاخص بهره وری مالم کوئیست با عدم وقوع تقاطع مرزی نشان داد تحت دسترسی طبیعی استان خراسان رضوی بالاترین مقدار شاخص را داشته است. استان کرمانشاه کارایی قوی و استان فارس کارایی فنی ضعیف در کشت گندم آبی دارند. تحت دسترسی مدیریتی آذربایجان شرقی بالاترین کارایی را دارد و استان های اردبیل، بوشهر، فارس، کرمانشاه و هرمزگان با ده سال سابقه شاخص بهره وری مالم کوئیست بیش تر از یک، استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، کردستان و لرستان با شش سال سابقه شاخص بهره وری مالم کوئیست کمتر از یک مواجه بودند. نتایج شاخص بهره وری مالم کوئیست با وقوع تقاطع مرزی نشان می دهد که تحت دسترسی طبیعی این شاخص در همه استان ها بیش تر از یک است. تحت دسترسی مدیریتی در همه استان ها کم تر از یک است.اصالت/ارزش افزوده علمی: پیشنهاد می شود کارایی فنی و کارایی محیط زیستی را برای سایر محصولات زراعی محاسبه نمود و میزان انتشار گازهای گلخانه ای CO2، N2O و CH4 را به عنوان ستانده نامطلوب برآورد کرد. الگوی شاخص بهره وری مالم کوئیست را می توان بر اساس پهنه بندی اگرواکولوژیکی برای هر استان یا هر کشور انجام داد. با توجه به گرم شدن کره زمین و پدیده تغییر اقلیم استان هایی که کارایی محیط زیستی بیشتری در تولید گندم آبی دارند در اولویت کشت قرار بگیرند.
Understanding the Cross Media Electronic Marketing Process(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
163 - 183
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the research was to understand the cross media electronic marketing process. In fact, with the emergence of virtual organizations, social network media marketing has become a basic need for the possibility of movement and continued developmentMethod: this research conducted using Grounded theory analysis. Snowball or targeted sampling is utilized to gather the required data. The qualitative part of this study was conducted based on the viewpoints of 24 university professors, marketing activists, experts, elites, managers, and employees of insurance companies. Collected interviews were analyzed in MAXQDA software. To achieve this goal, the collected interviews are evaluated using different coding methods as the main process. The interviews were entered into the MAXQDA software. Coding in data theory methodology is a process of conceptual abstraction by assigning general concepts (codes) to individual occurrences in the data.Findings: Based on the analysis, 104 primary codes, 18 core categories have been identified in 6 categories of the foundation's data. With the emergence of electronic commerce, organizations are changing their business. The proposed model shows that the digital era has changed the expectations of customers from communication with brands. Before social networks, mass media communication channels such as television and radio to brand managers. It allowed them to communicate with consumersConclusion: In the present research, based on the participants' viewpoints, the categories of management factors challenge, financial potential, communication potential, customer characteristics and welfare and comfort, finally, marketing techniques have been identified and it has been related to another broader category called causal conditions. Information technology and targeted marketing were identified as background conditions. Environmental factors and psychological factors of the clients were identified as intervening conditions. Research strategies include business improvement, knowledge and education, and finally innovation and creativity. Outcomes include customer loyalty, sustainability in customer relationships with the product and social media, beneficial word-of-mouth and viral advertising, customer satisfaction, and purchase intent.
بررسی چگونگی حضور تعاونی ها در بازار بورس و فرابورس: نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
شرکت های تعاونی از لحاظ اهمیت اقتصادی مهمترین نوع شرکت تجاری است، که تاکنون تشکیل شده است. وارد شدن شرکت های تعاونی به بازار بورس و سرمایه می تواند مزیت این نوع شرکت ها را چندین برابر افزایش دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی حضور شرکت های تعاونی در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش بر اساس هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت جزو پژوهش های علّی محسوب می شود. از منظر روش انجام کار جزو پژوهش های آمیخته محسوب می شود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دارای شناخت مفهومی و خبرگان اداره کل تعاون شامل 13 نفر و در بخش کمّی 214 نفر از اساتید و مدیران شرکت های تعاونی شهر مشهد است. به منظور پیشبرد اهداف پژوهش مدل پارادایمی با انجام مصاحبه و کُدگذاری شکل گرفت. سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری مولفه های مدل پارادایمی در جامعه هدف مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های توسعه بازار سرمایه در کشور، توانایی شرکت های تعاونی در جذب سرمایه و استقرار نظام حقوقی و مالی مناسب برای شرکت های تعاونی از شرایط علّی حضور تعاونی ها در بازارهای سرمایه محسوب می شوند. همچنین مولفه هایی شامل تبدیل شرکت های تعاونی به شرکت های تعاونی سهام عام، افزایش سرمایه برای ورود به بازارهای بورس و فرابورس، اصلاح قوانین مربوط به مسئله تعاونی در برنامه های توسعه کشور، اصلاح قوانین مربوط به مسئله تعاونی در قانون اساسی، اصلاح سیاست های ناظر بر بازار کار، بازار پولی و بازار سرمایه از جمله راهبرد های توسعه بخش تعاون، تدوین استاندارد های حسابداری مرتبط با شرکت های تعاونی سهامی عام به منظور بهبود گزارشگری و شفافیت مالی و افزایش سطح اطلاعات فنی و تخصصی تعاونی ها در ارتباط با ورود به بازار سرمایه از راهبردها و اقدامات به منظور ایجاد شرایط ورود به بازارهای سرمایه برای تعاونی ها است.
طراحی ماتریس تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی با کمک پژوهش علم طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 33
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هم سویی مصنوعات با ارزش های سازمانی، تسهیلگر اجرای موفق راهبردهای سازمانی است و به همین دلیل طراحی و مدیریت این آثار اهمیت بسیار زیادی دارد؛ اما چگونگی تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی، به ندرت در تحقیقات بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از ماتریس «خانه کیفیت» (HoQ)، نمایش ارزش ها را در مصنوعات فرهنگی بررسی می کند. هدف این رویکردِ پیشنهادی، ضمن حصول اطمینان از یکپارچگی مصنوعات فرهنگی، افزایش تأثیر راهبردی و هم سویی آن ها با ارزش های سازمانی است.
روش: راهبرد پژوهش حاضر، پژوهش علم طراحی (DSR) است و در آن، از مدل پفرز و همکاران (۲۰۰۷) مشتمل بر شش گام «شناسایی مسئله و انگیزه، مشخص کردن اهداف راه حل، طراحی و توسعه، نمایش، ارزیابی و انتشار» استفاده شده است. برای طراحی مصنوع از یک گروه خبرگی که اعضای آن را پژوهشگران، مدیران سازمانی، طراحان، کارشناسان فرهنگ سازمانی و کارشناسان توسعه محصولات و خدمات تشکیل داده بودند، بهره برده شد. سازمان همراه اول نیز به عنوان بستری برای نمایش و ارزیابی مصنوع طراحی شده انتخاب شد.
یافته ها: با استفاده از ماتریس «خانه کیفیت» (HoQ) که ابزاری برای تبدیل نیازهای مشتری به ویژگی های فنی محصول است، ابزاری به نام ماتریس «خانه ایده ها» (HoI) و ماتریس «خانه ارتباطات» (HoC)، به منظور تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی طراحی شد. با کمک این ابزار می توان ارزش های سازمانی را به ویژگی های ایده پیشنهادی و در نهایت مصنوع فرهنگی تبدیل کرد.
نتیجه گیری: با توسعه ماتریس HoQ و طراحی دو ماتریس جدید، ماتریس «خانه ایده ها» (HoI) و ماتریس «خانه ارتباطات» (HoC)، مقاله حاضر رویکردی روش شناختی را برای تبدیل یکپارچه ارزش ها به مصنوعات فرهنگی ملموس معرفی می کند. سازمان ها می توانند با کمک این دو ماتریس، مصنوعات فرهنگی را برای جاری سازی ارزش های سازمانی طراحی کنند.
طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی را می توان یک مدل ارتباطی دانست و همان گونه که می دانیم، ارتباطات همواره دوسویه است؛ به این معنا که هویت برند و تصویر و ذهنیت از برند، همگی اهمیت بسیار زیادی دارند. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی موادغذایی در ایران است.
روش: این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری آن، کارشناسان دانشگاهی و خبرگان صنعتی بوده است. کارشناسان دانشگاه، از میان اعضای هئیت علمی با مدرک دکتری مدیریت بازرگانی و بازاریابی و خبرگان صنعتی، از بین معاونان و مدیران حوزه بازاریابی و فروش شرکت های تولید با حداقل ۱۰سال سابقه کار انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند انجام شد. در مجموع تعداد ۱۵ نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش شرکت کردند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: نتیجه این پژوهش به ارائه الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی ایران منجر شد. این الگو از ۹ مقوله اصلی (معیار) و ۲۶ شاخص تشکیل شده است. معیارهای فناوری اطلاعات، برند، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات، محصول، مشتری، فروش و درون سازمانی، نُه معیار شناسایی شده برای الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران است.
نتیجه گیری: در بازارهای به شدت رقابتی امروز، مدیران شرکت ها در جست وجوی روش های جدیدی هستند تا به کمک آن ها، مردم را از محصولات و بهبود برند خود آگاه کنند. یکی از این روش های جدید، برندسازی مبتنی بر رسانه های اجتماعی است که در این پژوهش الگوسازی شد.
مدیریت سبز گردشگری با رویکرد توسعه اقتصاد جوامع محلی در روستاهای پیرامون روددره تنگه واشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتظارات جهانی برای تقویت شرایط اقتصادی جوامع محلی درحال گسترش است. از ارکان تقویت این رویکرد بکارگیری از ظرفیت های محیطی و انسانی پیرامون نواحی روستایی به ویژه گسترش گردشگری است. روند اشاره شده، دلیلی بر بهره مندی از قابلیت های منابع درآمدزا و مزیت های محلی می باشد. مراکز مستعد گردشگری کانون هایی را شکل می دهند که فرصت بالایی در جذب سرمایه مالی دارند. در این راستا، از مراکز گردشگری که در ایران مورد توجه واقع شده می توان به روددره تنگه واشی اشاره کرد. به تبع در مسیر این مقصد گردشگری، سکونتگاه های روستایی واقع هستند که در این بین روستای جلیزجند در ارتباط مستقیمی با روددره تنگه واشی قرار دارد. باتوجه به نزدیکی روستا با قلمرو مزبور و اثرات احتمالی آن بر اقتصاد روستا، نقش مقصد گردشگری روددره تنگه واشی بر پایداری اقتصاد روستای جلیزجند هدف پژوهش است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن شامل ده درصد از مشارکت کنندگان ساکن در روستای جلیزجند است. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. مبتنی بر بررسی ادبیات نظری پژوهش، شش مؤلفه کاهش آسیب پذیری، تنوع بخشی، رفع فقر، سازگاری محیط، کارایی و بهره وری به عنوان معیارهای سنجش سطح توسعه اقتصادی روستا انتخاب شد. فن و ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات، به ترتیب کتابخانه ای، میدانی، پرسشگری و پرسشنامه بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری تی تک نمونه و فریدمن استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش گواه آن است که؛ روددره گردشگری تنگه واشی نتوانسته زمینه پایداری اقتصادی روستای جلیزجند را فراهم نماید. چرا که از بین معیارهای اثر گذار چهار معیار میزان رفع فقر، میزان سازگاری با محیط، میزان کاهش آسیب پذیری و میزان بهره وری در سطح پایداری متوسط تا خیلی کم قرار دارند.
تبیین الگوی خلق ارزش از درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی خلق ارزش از درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت و روش، اکتشافی - تبیینی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از مدیران و معاونین سیستم نظام مالیاتی، کارشناسان و مشاور و به روش نمونه گیری، غیراحتمالی با راهبرد چندگانه (شدت و گلوله برفی) می باشد و در بخش کمی شامل 265 نفر از تعداد افراد شاغل در اداره امور مالیاتی استان تهران و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه صورت گرفت. تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA و بخش کمی با Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که شکل گیری مفهوم شاخص های ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی شامل 69 مولفه در قالب 43 مقوله و 17 مقوله عمده است. در طی روابط بررسی شده، مدل مفهومی تحقیق پیاده سازی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تأثیرگذاری بین مولفه ها در مطالعه کمی، از میزان لازم و مناسبی برخودار بوده است. نتیجه گیری اصلاحات نظام مالیاتی با تمرکز بر ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی، اهمیت بسیاری در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارند. با بهبود نظام مالیاتی و اصلاحات مربوطه، می توان به ایجاد ارزش افزوده، توسعه پایدار، کاهش فقر و بهبود شایستگی های اجتماعی دست یافت.
Evaluating the Role of the Base Volume in the Liquidity of Digital and Knowledge-Based Companies' Stocks in the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
103 - 124
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aimed to identify some of the existing financial frictions in the Iran's digital economy. In particular, based on cases taken from digital and knowledge-based companies, it empirically investigated the importance of the role of base volume in the liquidity of those companies' stocks in Tehran Stock Exchange.Method: To evaluate the empirical implications of applying the base volume in daily stock market practice, retrospectively a quantitative estimate of the base volume was implied by the economic model within the rules imposed by the market regulator via MATLAB software programming. Then, using the Generalized Method of Moments (GMM), the effects of the estimated base volume, percentage of free-floating share, securities turnover, and the ratio of transaction volume to base volume on Amihud index were econometrically studied for the selected companies during the period 2015-2020.Findings: The findings indicate that the applying base volume on the selected digital and knowledge-based companies has had a negative effect on the calculation of the final price and on the liquidity of studied knowledge-based companies. Also, the results of using the machine learning method (decision tree) showed a importance coefficient of 32.6% for the base volume on the Amihud index of the selected companies.Conclusion: Our results suggest that base volume as an idiosyncratic financial friction induced by Iranian stock market regulator has aggravated the illiquidity of studied digital and knowledge-based companies and thereby could have raised the financing costs for those companies. This would ultimately impede those companies’ growth prospect.
بررسی میزان استفاده از صورت های مالی در تصمیم گیری مدیران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹ (جلد ۲)
229 - 238
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موارد در تصمیم گیری و رشد اقتصادی، وجود اطلاعات با کیفیت ، صحیح و مورد اعتماد است. تعداد قابل توجهی از این اطلاعات از سیستم اطلاعاتی حسابداری وصورت های مالی قابل استخراج می باشد . صورت های مالی تصویرواقعی و مشهود از وضعیت کسب وکار حقیقی از شرکت معین را ارائه می کند . در زمینه توجه به صورت های مالی به عنوان الگویی برای تصمیم گیری مهم می باشد. که استفاده کنندگان و کاربران مختلف باید بدانند که چگونه از این اطلاعات بهره ببرند . مدیران خود باید به علم حسابداری مسلط باشند تا بتوانند از اطلاعات جمع آوری شده توسط حسابداران بهترین تصمیم را اتخاذ کنند. محتویات صورت های مالی، ارائه تعداد زیادی از ابزارهای مختلف و تجزیه وتحلیل ، روشی برای درک کسب وکار می باشد. دسترسی به صورت های مالی و اطلاعات مالی یکی از فرضیات مهم کسب و کار با کیفیت و موفق می باشد .