فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ سازمانی بر عملکرد سازمانی در صنعت هتل داری می پردازد. مدیریت هتل نیازمند انعطاف پذیری و پاسخگویی به مشتریان در جهت افزایش تقاضا و رقابت پذیری در بازار می باشد. برای دستیابی به این اهداف، این پژوهش اثر فرهنگ سازمانی منعطف بر عملکرد سازمانی را موردسنجش قرار می دهد. این پژوهش از طریق جمع آوری 120 نمونه پرسشنامه از کارکنان و مدیران ده هتل مختلف در شهر شیراز به روش غیراحتمالی در دسترس و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی تأثیر معناداری بر عملکرد دارد. هم چنین بررسی تأثیر هر یک از انواع فرهنگ سازمانی بر عملکرد نشان داد که ارتباط فرهنگ های قبیله ای، کارآفرینانه و بازار با عملکرد تأئید شد، ولی ارتباط بین فرهنگ سلسله مراتبی با عملکرد معنادار نیست. در نهایت بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر ابعاد عملکرد سازمانی نشان داد که فرهنگ سازمانی تاثیر معناداری بر یادگیری و رشد، فرآیندهای داخلی و دیدگاه مشتریان دارد. یافته های این پژوهش نکات کلیدی برای طراحی های سازمانی، درک عوامل موثر بر عملکرد سازمانی، راهنمایی های مدیریتی برای متناسب سازی مدل های فرهنگ سازمانی و نشان دادن اهمیت دستیابی به فرهنگ سازمانی منعطف در صنعت مهمان نوازی و هتل داری ارائه می کند.
واکاوی عوامل موثر بر وفاداری گردشگران به مقاصد ساحلی (مورد مطالعه: سواحل استان مازندران)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته، جاذبه ها و فعالیت های گردشگری ساحلی به نکات برجسته تعطیلات در صنعت گردشگری تبدیل شده و امروزه، در کنار طبیعت، ورزش و فعالیت های ماجراجویی، گذراندن وقت در مقاصد ساحلی به عنوان یک استراحت با طراوت و آرامش بخش برای افرادی می باشد که در طول روز ساعات زیای را صرف کار کردن می کنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی تعیین کننده وفاداری گردشگران در زمینه گردشگری ساحلی در مازندران است. فراخور موضوع، روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ماهیت، کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگرانی است که از سواحل مازندران بازدید کرده اند. با توجه به حجم بالای جامعه آماری از فرمول کوکران جهت تعیین حجم نمونه استفاده گردید و بدین ترتیب تعداد 350 پرسشنامه مورد بررسی و با استفاده از نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کیفیت خدمات و ارزش درک شده تأثیر مستقیمی بر تصویر مقصد، نگرش گردشگران و رضایت دارند. هم چنین تصویر مقصد و رضایت به طور قابل توجهی بر نگرش و وفاداری گردشگران تأثیر می گذارد.
شناسایی میدان اثرگذاری بخش ها و سنجش تأثیر تغییرات تکنولوژی بر اشتغال در ایران با استفاده از الگوی ترکیبی داده- ستانده و اقتصادسنجی
حوزههای تخصصی:
ازجمله عوامل مهمی که می تواند بر اشتغال تأثیرگذار باشد، میزان تغییرات فناوری در بخش های اولویت دار اقتصاد است. در طول زمان، نوآوری و تغییرات فناوری در فضاهای جغرافیایی بسیاری، گسترش یافته، اما یکی از انتقادات عمده به الگوهای داده- ستانده، عدم توانایی این الگو در سنجش اثرات تغییرات تکنولوژی، ناشی از نوآوری های جدید بوده است. در این مقاله، ابتدا نشان می دهیم که چگونه به کارگیری روش میدان اثرگذاری، می تواند برای اندازه گیری اثرات تغییرات فناوری استفاده شود و سپس تأثیر تغییرات فناوری بخش های اولویت دار بر اشتغال بخش ها در ایران با استفاده از روش ترکیبی داده- ستانده و اقتصادسنجی بررسی می شود. پرسش اصلی این است: تغییرات فناوری در کدام یک از بخش های اولویت دار براساس روش میدان اثرگذاری در دوره 1395-1365، بیشترین تأثیر را بر اشتغال دارد؟ هدف این مقاله، استفاده از یک روش است که بتواند میزان اهمیت بخش های مختلف را با استفاده از الگوی ترکیبی داده- ستانده + اقتصادسنجی بسنجد. برای این منظور، از جداول متعارف داده- ستانده ایران برای دوره زمانی 1365 تا 1395 به قیمت ثابت سال 1390 و داده های اشتغال بخشی مرکز آمار ایران استفاده شده است. همچنین الگوی تقاضای نیروی کار با روش اثرات ثابت و در قالب داده های تابلویی الگوسازی شده است. یافته های مقاله حاکی از آن است که با روش میدان اثرگذاری، بخش های اولویت دار شامل بخش های صنعت و ساختمان هستند و تغییرات فناوری بخش معدن، کمترین اثرگذاری را بر سایر بخش ها دارد. همچنین تغییرات فناوری بخش صنعت و حمل ونقل، انبارداری و ارتباطات به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر اشتغال ایران دارند.
ارائه الگوی فرایند های اصلی مدیریت دانش: رویکردی نوین و بومی در سازمان های مأموریت محور
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
153 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم سازمان ها در حوزه مدیریت دانش، چگونگی پیاده سازی و اجرای درست آن است و برای اجرای موفق مدیریت دانش، تدوین و تهیه الگوی مدیریت دانش با توجه به شرایط بومی و فرهنگی متناسب با سازمان های مأموریت محور، امری اجتناب ناپذیر است. هدف از این پژوهش ارائه الگوی فرایندهای اصلی مدیریت دانش است. پژوهش کنونی، پژوهشی کاربردی با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. اجرای پژوهش در سه مرحله یا گام اصلی انجام شد: در گام نخست با تنظیم اهداف پژوهش و با استفاده از کلیدواژه ها به جست وجو و یافتن منابع مرتبط در ادبیات موضوع پرداخته شد. سپس با روش های فراترکیب و تحلیل محتوا، منابع اصلی شناسایی و انتخاب شد. در گام دوم با بررسی ادبیات پژوهش به مفهوم شناسی و استخراج ابعاد و مؤلفه های مدیریت دانش همت گماشته شد. در گام سوم نیز با توزیع پرسش نامه و به وسیله روش دلفی، اولویت بندی شاخص ها انجام و الگوی اولیه، تکمیل شد و پس از آن با اعتبارسنجی الگو توسط خبرگان، الگوی نهایی ارائه شد. در روند اجرای پژوهش از 2 پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه اول برای اولویت بندی و مناسب بودن معیارها (غربالگری) بود که در اختیار 18 نفر از خبرگان جهاد خودکفایی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت. پرسش نامه دوم برای اعتبارسنجی الگوی عملیاتی پیشنهادی استفاده شد. نمونه آماری پژوهش در این مرحله شامل 15 نفر از خبرگان و استادان و خبرگان جهاد خودکفایی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند که درنهایت به ارزیابی الگو از ابعاد مختلف پرداختند.
ارتقای بهره وری کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
187 - 225
حوزههای تخصصی:
بهره وری کارکنان پایور آجا، نقش کلیدی و محوری در حصول و وصول به آمادگی کارآمد و مؤثر دفاعی- امنیتی برای انجام به هنگام مأموریت های محول شده و کسب نتایج موردانتظار با به کارگیری نهاده های موجود بخش های دفاعی و نهاده های دردسترس در محیط ملی و بین المللی را دارد. هدف اصلی پژوهش کنونی، ارتقای بهره وری کارکنان پایور آجا است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش انجام شده از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق مرتبط با آن با روش توصیفی- تحلیلی انطباق دارد. جمع آوری اطلاعات از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر فرماندهان، مدیران و خبرگان آجا می باشد.با توجه به این که حجم جامعه آماری برابر با 225 نفر می باشد، بنابراین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 132 نفر به دست آمد. برای دستیابی به حجم نمونه محاسبه شده، از روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی متناسب استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل محیطی و عوامل فردی در ارتقای بهره وری کارکنان آجا تأثیرگذار است. بنابراین ضرورت دارد تا فرماندهان، مدیران و مسؤلان آجا ضمن توجه بیشتر و بهتر به عوامل سه گانه پیش گفته، زمینه های لازم و کافی را برای بهبود آنها فراهم کرده تا اینکه کارکنان بتوانند سازمان را به مطلوبیت بایسته و شایسته در سطوح مختلف سازمانی رهنمون سازند.
ضرورت آمادگی نظامی همگانی از دیدگاه فقه با تأکید بر دیدگاه مراجع عظام تقلید
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
175 - 196
حوزههای تخصصی:
آمادگی نظامی همگانی از مهمترین بایسته های نظامی هر کشوری است که توسط حکومتها مورد توجه قرار می گیرد و در سیاستهای کلان مطرح می شود. این موضوع به دلیل مخاطب بودن آحاد جامعه اسلامی ایران در ادوار مختلف تاریخی یکی از مهمترین دغدغه های قوای نظامی کشور به حساب می آمده است. به همین دلیل پرداختن به بعد نظری موضوع و ایجاد زمینه اعتقادی لازم در اقشار مختلف، اصل مهمی است که ضرورت تحقیق در اینباره را توجیه می نماید. با شکل گیری حکومت اسلامی در کشور، پژوهش، پیرامون آمادگی نظامی همگانی در منابع اصیل اسلامی و فقه پویای شیعی به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک و اعتقادی جهت متقاعد نمودن اقشار مختلف مردم ایران اسلامی، اصلی انکار ناپذیر می نماید که توسط مراجع نظامی ذیصلاح مد نظر قرار گرفته است. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل دیدگاه فقهای متقدم و نظرات مراجع عظام تقلید پیرامون ضرورت آمادگی نظامی همگانی است. مهمترین مسئله پیش روی تحقیق آن است که آیا آمادگی نظامی همگانی از منظر فقها و مراجع تقلید ضرورت و الزام دارد؟ در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته؛ به بررسی فقهی پیرامون آمادگی نظامی همگانی پرداخته شده، علاوه بر شناسایی دیدگاه فقهی، نظرات امام خمینی(رحمه الله علیه) پیرامون مسئله تحقیق احصاء شده و پرسشنامه ای تدوین و نظرات تخصصی سه تن از مراجع عظام تقلید حاضر، نیز دریافت و در یافته های پژوهش ذکر شد و آراء ایشان هم بر اساس آثار تألیفیشان مورد مداقه قرار گرفت. در فقه شیعه اثناعشری، آمادگی نظامی همگانی به عنوان یک ضرورت مطرح شده است و آراء فقها و مراجع عظام تقلید نیز بر وجوب این امر دلالت می کند.
رویکردی نوین به مدیریت حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک های مقابله با سلامت روانی کارکنان سالمند و بازنشسته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک مقابله با سلامت روانی در کارکنان سالمند و بازنشسته دانشگاه آزاد اسلامی است. روش تحقیق: پژوهش حاضر براساس رویکرد از نوع پژوهش کمی است و گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است جامعه آماری پژوهش را کارکنان سالمند و بازنشسته دانشگاه آزاد تشکیل داده اند و بر طبق نظریه کلاین (۲۰۱۱) طی یک پژوهش همبستگی ۲۸۳ نفر از این افراد به شیوه در دسترس انتخاب شدند ابزار پژوهش عبارت است از سه پرسشنامه حمایت اجتماعی شربرن و استوارت (1991) سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و سبک مقابله لازاروس و فولکمن (1980) همچنین در این پژوهش داده های به دست آمده به کمک آزمون همبستگی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مثبتی بین سبک های مقابله با سلامت روانی وجود دارد رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی با سلامت روانی وجود دارد رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله وجود دارد و همچنین حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک مقابله با سلامت روانی نقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان درمان هایی مبتنی بر سبک مقابله حمایت اجتماعی برای ارتقای سلامت روانی سالمندان و بازنشستگان تدارک دید.
سناریوهای امکان پذیر زنجیره تأمین پایدار در صنایع لبنی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سناریوهای امکان پذیر زنجیره تأمین پایدار در صنایع لبنی با رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 11 نفر از اساتید صاحب نظر (خبرگان آکادمیک)، کار شناسان و متخصصان شاغل در صنایع لبنی کشور (خبرگان صنعت)، و مشتریان و محققان مستقل (ذی نفعان مردمی)، می باشد. روش نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند (قضاوتی) و گلوله برفی می باشد. عوامل مؤثر و عدم قطعیت های کلی دی در صنایع لبنی با روش دلفی فازی شناسایی شدند، سپس به کمک نرم افزار Wizard Scenario، سه سناریوی سازگار مشخص شد. مطابق یافته های پژوهش، عوامل مؤثر در نیرویهای پیشران و عدم قطعیتهای کلیدی بر آینده زنجیره تأمین پایدار در صنعت لبنی شناسایی شد که عبارت اند از: مقررات ارتباطات و تجارت خارجی، وضعیت قوانین رقابتی، توجه به موضوعات و استانداردهای بهداشتی و ایمنی، توجه به نگهداری موجودی برای هر واحد محصول، نوسانهای نرخ ارز خارجی، نوسانهای نرخ تورم، هزینه تولید مواد اولیه، هزینه فاسدشدن محصولات لبنی و میزان انگیزه و تمایل سرمایه گذاران خصوصی برای سرمایه گذاری در صنایع لبنی. نتایج یافته های تحقیق نشان داد پس از آنکه حالت های ممکن برای هر یک از ع دم قطعی ت ه ای کلی دی، ب ه کم ک ن رم اف زار Wizard Scenario شناسایی شد، سه سناریوی سازگار با عنوان های «رونق»، «واقعبینانه» و «ناعلاجی» به دست آمد. از سوی دیگ ر، مش خص ش د ک ه نرخ ارز خارجی و تورم، بر سایر عوامل و آینده صنایع لبنی ، بیشترین تأثیر را می گذارند.
Presenting the Proposed Model of Dynamic Knowledge Management in Iran's Government-Sponsored Organizations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
184 - 204
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to provide a model for dynamic knowledge management in Iranian government organizations.Method: This research is applied in terms of purpose, survey-exploratory in terms of approach, and qualitative in terms of type. The statistical population of this research was a group of experts, including university professors, and senior managers of the Zanjan Province Industry, Mining and Trade Organization, and based on theoretical sampling, 11 of them were selected as a statistical sample and were interviewed. The approach adopted in this research to analyze the interviews was theme analysis.Findings: The results of the research led to the presentation of a new model in the field of dynamic knowledge management in Iranian government organizations, including five main variables (including: promotional levers of dynamic knowledge management, intra-organizational factors of dynamic knowledge management, extra-organizational factors of dynamic knowledge management, executive levers of dynamic knowledge management, and expected consequences of dynamic knowledge management).Conclusion: The results of this research showed that if dynamic knowledge management is implemented well in Iran's government organizations, it can be expected that organizational productivity and agility and the satisfaction of stakeholders will improve.
طراحی چارچوب طبقه بندی مدلهای کسب و کار برای داده بازارهای سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
87 - 112
حوزههای تخصصی:
داده بازارها، پلاتفرم های دیجیتالی هستند که بر روی آنها داده ها اعم از خام یا پردازش شده با حضور تأمین کنندگان وخریداران تبادل می شوند و بازارگاه از صحت و امنیت نقل و انتقال داده ها و پرداخت ها ضمن حفظ حریم خصوصی افراد پشتیبانی می کند. مقاله حاضر با هدف طراحی یک طبقه بندی از مدل های کسب و کار داده بازارهای حوزه سلامت تدوین شده است. بدین منظور، یک چارچوب هستی شناسی به عنوان چارچوب نظری پایه تعریف شد. سپس با بهره گیری از یک روش توسعه تاکسونومی که توسط نیکرسون معرفی شده است، چارچوب نهایی مدل طبقه بندی داده بازارهای سلامت احصا شد و اعتبار آن با برقراری شروط ختم تاکسونومی تأیید شد. مدل نهایی دارای ۲۲ بُعد و ۸۴ ویژگی است که تحت چهار بلوک سازه ای دسته بندی شدند. چهار سازه اصلی مدل طبقه بندی عبارتند از خدمات، فناوری، سازمان، و مالی. در چارچوب هر سازه، ابعاد و ویژگی هایی گنجانده شده اند که بر اساس آنها طبقه بندی های متفاوتی از مدل های کسب و کار داده بازارهای سلامت شکل می گیرند. پژوهشگران و کنشگران حوزه سلامت می توانند از میان مدل های کسب و کار طبقه-بندی شده، مدل کسب و کاری را که مناسب تشخیص می دهند به عنوان مدل کسب و کار داده بازار سلامت به کار گیرند. تحلیل گران داده و متخصصین برنامه نویسی نیز می توانند بر اساس مدل انتخابی اقدام به طراحی فناوری های نرم پایه ای کنند.
چابکی سازمانی و تأثیر آن بر عملکرد
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع در فناوری ها و عرضه محصولات و خدمات نوآورانه سبب شده سازمان ها و کسب و کارها تولیدات خود را به بهترین شکل در سریع ترین زمان و با بالاترین کیفیت به مشتریان و مخاطبین عرضه کنند. از این رو چابکی سازمانی و مولفه های آن نقش تعیین کننده ای در عملکرد سازمان ها دارد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مولفه های چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی انجام شده است. در این پژوهش از پرسش نامه استاندارد به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد و نمونه آماری شامل مدیران میانی و ارشد گروه مؤسسات بهارنکو بوده اند. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون و آماره t استفاده گردید. در نتیجه این پژوهش مشخص شد علاوه بر این که چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی مؤثر است تمام مولفه های آن نیز شامل استراتژی پایدار، طرح های سازگار، رهبری و هویت مشترک و قابلیت های ارزش آفرینی نیز بر عملکرد سازمانی مؤثر هستند.
برآورد ارزش تفرجگاهی تالاب ها با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (مطالعه موردی: تالاب چغاخور استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
331 - 362
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع رشد اقتصادی در هر منطقه است. برای بیان اهمیت گردشگری و تبدیل آن به ارزش های پولی لازم است جاذبه های گردشگری با استفاده از روش های مناسب ارزش گذاری شوند. در مطالعه حاضر، ارزش تفریحی تالاب چغاخور استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط برآورد شده و عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از الگوی لاجیت مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ابتدا حجم نمونه بر اساس روش کوکران تعیین شد و سپس داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه حضوری جمع آوری شدند. نتایج نشان داد که متغیرهای «درآمد»، «شغل»، «فصل»، «هدف اصلی بازدید» و «حداکثر مبلغ پیشنهادی» تأثیر معنی داری بر تمایل به پرداخت افراد دارند. هم چنین، متوسط تمایل به پرداخت برای هر بازدیدکننده 30،000 تومان در ماه است و ارزش تفریحی سالانه تالاب معادل 1،956،521 تومان در هر هکتار است که نشان دهنده اهمیت بالای تالاب برای بازدیدکنندگان است.
گونه شناسی رفتاری افراد جامعه در موضوع فرضیه امر به معروف و نهی از منکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: حفظ سلامت جامعه در مقابل انحرافات و کژروی ها، ازجمله الزامات ماندگاری و کمال یک جامعه محسوب می شود. سؤال مطرح این است که آیا تنها با وضع قوانین و کنترل های بیرونی از جانب دولت، می توان به هدف رسید؟ در اسلام، مکانیسم امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان دو فریضه الهی نقش مهمی در این مسیر دارند. اما مسئله مهم در این زمینه، چگونگی دعوت آحاد جامعه و مردم، برای انجام این تکلیف دینی است. دانش بازاریابی می تواند برای ترویج امربه معروف مورد استفاده قرار گیرد. این دانش ظرفیت مناسبی ترویج ارزش های دینی و اجتماعی دارد. یکی از ابزارهای مهم و کلیدی در این زمینه، بخش بندی مخاطبین است که در آن افراد را براساس شاخص های مورد مطالعه، در گروه های همسان و مشابه قرار داده تا بتوان توصیف دقیق تری از وضعیت آنها به دست آورد. این پژوهش به دنبال گونه شناسی رفتاری مردم در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکراست تا مروجان این دو ارزش بتوانند در تولید محتوای ترویجی، متناسب با هر خوشه برنامه ویژه ای برای آن طراحی کنند. به صورت مشخص این پژوهش به دنبال پاسخ به دو سؤال اصلی زیر است:
با استفاده از اصل بخش بندی در بازاریابی، افراد جامعه را در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکردر چند خوشه و بخش می توان قرار داد؟
هر بخش از نظر شناختی در مورد امربه معروف و نهی ازمنکر چگونه است؟
روش: این پژوهش از انواع تحقیقات کاربردی محسوب می شود که ماهیتی اکتشافی داشته و با رویکرد کمّی و با استفاده از پرسش نامه ساخته شده توسط محققین، داده های موردنیاز جمع آوری می شود. گام نخست برای انجام پژوهش، طراحی ابزار اندازه گیری یا پرسش نامه محقق ساخته است که بتواند ما را به پاسخی برای سؤالات پژوهش رهنمون کند. بعد از طراحی پرسش نامه و اطمینان از اعتبار آن، داده های لازم به صورت میدانی جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار تجزیه و تحلیل می شوند. در این قسمت دو مرحله اول توضیح داده خواهد شد و مرحله سوم در قسمت تجزیه و تحلیل داده ها بحث خواهد شد. در این پژوهش از سه معیار برای خوشه بندی استفاده شده است که عبارت است از: میزان تذکر به دیگران، واکنش فرد در مقابل تذکر بجا و واکنش فرد در مقابل تذکر بیجا. شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس و از دو طریق پرسش نامه کاغذی و الکترونیکی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، زنان بالغ ساکن استان های تهران و البرز بوده است. حجم نمونه در این پژوهش 476 نفر است. برای تحلیل داده ها از روش خوشه بندی دو مرحله ای و نرم افزار SPSS21 استفاده شده است. شاخص کیفیت بخش بندی به دست آمده توسط نرم افزار، نشان دهنده تأیید آن است.
نتایج: براساس نتایج به دست آمده 9 خوشه رفتاری حاصل شد که بزرگ ترین خوشه حدود 17 درصد و کمترین آنها 6 درصد کل داده ها را تشکیل می دهد. خوشه اول کسانی هستند که گاه به دیگران امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. این افراد واکنش مثبتی نسبت به امربه معروف بجا داشته و از آمر به معروف تشکر کرده و رفتار خود را اصلاح می کنند. این خوشه، بزرگ ترین بخش را تشکیل می دهند. خوشه دوم، مانند خوشه اول گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند و چندان از پذیرش امربه معروف و نهی ازمنکر دیگران استقبال نمی کنند. اگر تذکر بجایی به آنها داده شود، تنها در مقابل شخص آمر، به اصلاح رفتار خود اقدام می کنند تا از درگیر شدن با او اجتناب کنند. خوشه سوم افرادی هستند درخصوص انجام امربه معروف و نهی ازمنکر به دیگران، مانند دو خوشه اول هستند؛ اما پذیرش رفتار بهتری را نسبت به خوشه دوم دارند. افراد خوشه چهارم در مقام انجام امربه معروف، همچنان شبیه خوشه های قبلی عمل می کنند؛ اما واکنش پذیرش آنها در وضعیت بهتری قرار دارد.
گروه پنجم نیز گاه امربه معروف و نهی ازمنکر می کنند. در مقابل پذیرش تذکر بجا، صرفاً به اصلاح رفتار خود اکتفا کرده و اگر تذکر بیجایی به آنها داده شود، برای کاهش تنش به اصلاح رفتار خود در مقابل فرد اقدام خواهند کرد. خوشه ششم، به ندرت به امر و نهی دیگران از کارهای خوب و بد می پردازند. واکنش رفتاری چندان مناسبی هم در مقابل امربه معروف دیگران ندارند. افراد خوشه هفتم نیز چندان به تذکر دادن به دیگران عادت ندارند؛ اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش خوبی از آنها سر خواهد زد. افراد خوشه هشتم، بیشتر از سایر خوشه ها به دیگران تذکر می دهند؛ اما پذیرش آنها در مقابل تذکر صحیح دیگران، صرفاً اصلاح رفتار است و اگر تذکری را بیجا بدانند، نسبت به آن بی تفاوت خواهند بود. خوشه نهم، خوشه کوچک ترین خوشه بود و شامل افرادی است که به ندرت اهل تذکر دادن به دیگران هستند. اما درخصوص تذکری که به جا بدانند، آن را قبول کرده و رفتارشان را اصلاح می کنند.
بحث و نتیجه گیری: امربه معروف و نهی ازمنکر به عنوان یک واجب الهی، جایگاه رفیعی در آموزه های اسلامی دارد. برای بهره مندی از فواید و آثار امربه معروف و نهی ازمنکر، ابتدا باید به ترویج این ارزش پرداخت. فرهنگ سازی صحیح در مورد چیستی و چگونگی و چرایی این ارزش دینی، امری مهم و ضروری است. این پژوهش به دنبال استفاده از ابزار بخش بندی، جهت گونه شناسی رفتاری جامعه در موضوع امربه معروف و نهی ازمنکر است که نتایج آن نشان می دهد 9 خوشه رفتاری در این زمینه وجود دارد.
انتظار اولیه این است که هر چه افراد، نگرش و شناخت بهتر و بیشتری نسبت به فریضتین داشته باشند، انجام رفتار از آنها به شکل بهتری صورت گیرد و یا واکنش بهتری نسبت به امر و نهی دیگران داشته باشند؛ اما نتایج این پژوهش نشان می دهد ضرورتاً افرادی که نگرش بهتری نسبت به امربه معروف دارند، امربه معروف بیشتری از آنها حادث نمی شود؛ یعنی ممکن است افراد نگرش صحیح و خوبی نسبت به امربه معروف داشته باشند، اما در مقام رفتاری بی تفاوت بوده و با بهانه تراشی و یا موانع دیگر از انجام امربه معروف خودداری کنند. خوشه هفتم مثال این دسته از افراد می تواند باشد. همچنین ممکن است افرادی نگرش خوبی نسبت به امربه معروف و نهی ازمنکر داشته باشند، اما اگر کسی به آنها تذکری بدهد، واکنش تند و نادرستی از آنها سر بزند.
به عنوان مثال، خوشه اول با وجود اینکه در مقام عمل بالاترین و بهترین وضعیت را دارد و نیز نگرش مناسبی نیز نسبت به امربه معروف دارد، اما در زمانی که دیگران بخواهند به آنها تذکر بدهند، پذیرش خوبی از آنها سر نخواهد زد. خوشه چهارم نیز بهترین نگرش را نسبت به امربه معروف دارد؛ اما در زمانی که دیگران به آنها تذکر می دهند، رفتار خوبی نشان نداده و پذیرای تذکر دیگران نیستند؛ البته این خوشه در مقام عمل نیز در وضعیت متوسط قرار دارند.
حسابرسی در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله روند تکامل هوش مصنوعی و توسعه آن در حسابرسی را با توجه به مطالعات انجام شده، ترسیم می کند، همچنین اهمیت استفاده حسابرسان از سیستم های هوشمند مصنوعی در دستیابی به اظهارنظر حرفه ای را مورد بحث قرار می دهد.روش: برای نگارش این مقاله به مرور مقالات و منابع معتبر و در دسترس پرداخته شده است. باتوجه به اینکه نقطه آغازین پیدایش حوزه های حسابرسی و هوش مصنوعی مربوط به دهه 1990 می باشد بازه زمانی جهت انتخاب مقالات دهه 1990 تا کنون می باشد.یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است در عصر هوش مصنوعی استفاده از حسابرسی سنتی با مشکلات اساسی همراه بوده و کارآمد نمی باشد، در نتیجه بر ضرورت همگام شدن با هوش مصنوعی برای کاهش این مشکلات اساسی تاکید دارند.نتیجه گیری: مطالعات انجام شده نشان می دهد که انقلاب هوش مصنوعی با تحولات چشمگیری در حرفه حسابرسی همراه است. تحولاتی که سبب شده حرفه حسابرسی در شرایط حساسی قرار گیرد و فناوری هوش مصنوعی حرفه حسابرسی را متحول خواهد کرد. هوش مصنوعی نه تنها نیاز به حسابرسی را از بین نمی برد بلکه با توجه به پیچیدگی های تعاملات امروزه، اهمیت آن را دو چندان می کند. کاربرد هوش مصنوعی در حرفه حسابرسی هنوز به شدت نوپا است و لازم است به طور ویژه مورد توجه پژوهشگران و به خصوص پژوهشگران داخلی قرار گیرد.دانش افزایی: مطالعات پیشین به گونه ای ترکیب شده اند که به غنای ادبیات منسجم در رابطه با مزایا، معایب چالش ها و فرصت ها و هم افزایی هوش مصنوعی در حسابرسی کمک می کند و برضرورت کاربرد هوش مصنوعی در حسابرسی در عصر انقلاب هوش مصنوعی تأکید دارد.
هماهنگی کنشگران بخش عمومی-چیستی، چرایی و چگونگی: فراترکیب پژوهش های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کثرت کنشگران در بخش عمومی و گسترده بودن حوزه مداخلات دولت، هماهنگی کنشگران یک چالش مهم در راستای تحقق اهداف است. با وجود این مفهوم همچنان دارای ابهامات نظری و مفهومی ای است که به نوبه خود تحقق آن را با چالش مواجه کرده است. به منظور پرداختن به چالش هماهنگی، بایستی تکلیف سه سؤال مهم را روشن کرد: هماهنگی کنشگران بخش عمومی چیست؟ چرا نیاز به هماهنگی کنشگران بخش عمومی وجود دارد؟ و چگونه می توان به آن دست یافت؟ در پژوهش های پیشین به این سؤالات پاسخ های متفاوتی داده شده است. با وجود این، خلأ یک رویکرد جامع نسبت به هماهنگی که ترکیب کننده یافته های پژوهش های گوناگون باشد، وجود دارد. در این پژوهش تلاش شده است که با استفاده از روش فراترکیب، چارچوبی جامع برای اندیشیدن درباره هماهنگی در بخش عمومی ارائه شود. بدین منظور، پس از چند مرحله غربال، 51 سند نهایی از میان بیش از 1000 سند برگزیده شد و با تحلیل آن ها در نرم افزار MAXQDA، چیستی، چرایی و چگونگی پدیده هماهنگی در بخش عمومی در قالب مجموعاً 7 مقوله اصلی شناسایی شد. پاسخ به چیستی این پدیده در قالب سه مقوله اصلی «نسبت کنش ها با هم در راستای دست یابی به هدف مشترک»، «هماهنگی یک پیوستار است و نه دوگانگی» و «ابعاد هماهنگی» قرار گرفت. پاسخ به چرایی نیاز به این پدیده در قالب سه مقوله اصلی «ضرورت های پیشینی»، «ضرورت های پسینی» و «هزینه های هماهنگی» قرار گرفت. نهایتاً، پاسخ به چگونگی دست یابی به آن در قالب مقوله اصلی «ایجاد مبنای مشخص، مشترک و معتبر برای کنش» قرار گرفت
شناسایی چالش های بانکداری قرض الحسنه و ارائه راهکارها (مطالعه موردی بانک قرض الحسنه رسالت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
399 - 440
حوزههای تخصصی:
بانکداری قرض الحسنه به عنوان یکی از الگوهای بانکداری اسلامی مطرح است و بانک قرض الحسنه رسالت باهدف فعالیت تخصصی و ترویج سنت قرض الحسنه در کشور جمهوری اسلامی ایران به فعالیت می پردازد. این پژوهش با استفاده از رویکرد آمیخته تبیینی بر این باور است که در مرحله اول با شیوه کمی، راهبرد مطالعه موردی و تحلیل روند داده های مختلف صورت های مالی بانک قرض الحسنه رسالت را در یک بازه 8 ساله استخراج نماید و در ادامه با تحلیل و بررسی داده های مربوطه در حوزه های مختلف ازجمله ترازنامه بانک، صورت سودوزیان، ریسک بانک، نسبت های کملز و بازار سرمایه چالش های موجود را احصا کند. همچنین در مرحله دوم به شیوه کیفی با تشکیل گروه کانونی و انجام مصاحبه های خبرگانی راهکارهای مناسب برای رفع چالش ها به دست می آید که در آخر صحت راهکارها جهت کاهش چالش های مربوطه از طریق پرسشنامه اعتبارسنجی شده است.نتایج حاصل نشان می دهد که چالش های احصا شده براساس صورت های مالی پنج مورد ازجمله چالش وضعیت سرمایه گذاری بانک، چالش تسهیلات اعطایی، چالش تراکنش ها، چالش اهرم مالی، چالش ریسک نقدینگی هستند؛ که علاوه بر تحلیل و بررسی آن ها مقایسه ای ذیل هریک از چالش ها با عملکرد بانک قرض الحسنه مهر ایران صورت گرفته است. همچنین براساس نتایج به دست آمده راهکارهای مناسب و عملیاتی برای هر چالش احصاء گردید.
داستان سرایی برای فروش: تحلیل نقش روایت های شبکه های اجتماعی در تقویت درآمد گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش داستان سرایی در شبکه های اجتماعی برای افزایش فروش در صنعت گردشگری فرهنگی پرداخته است. هدف آن، تبیین چگونگی استفاده از داستان سرایی به عنوان ابزاری استراتژیک برای تقویت رقابت پذیری و درآمدزایی در این حوزه است. پژوهش از روش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون بهره برده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از ذینفعان کلیدی شامل مدیران شبکه های اجتماعی، بازاریابی و فروش جمع آوری شده است. معیارهای نمونه گیری شامل استفاده فعال از داستان سرایی، تمرکز بر گردشگری فرهنگی و موفقیت در تعامل یا فروش بوده است.تحلیل داده ها با نرم افزار MAX-QDA انجام شده و شش تم اصلی شامل اعتماد عاطفی، بازخورد و تعامل، فناوری و شخصی سازی، چالش های تولید محتوا، قدرت داستان سرایی در فروش و داستان سرایی راهبردی شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد داستان سرایی تأثیر معناداری بر تعامل مخاطبان و افزایش فروش دارد. شخصی سازی پیام ها و دریافت بازخورد مستمر از مخاطبان از عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شدند، درحالی که چالش های تولید محتوای متناسب با فرهنگ مخاطبان و استمرار آن، موانع اصلی اجرای این استراتژی بودند.این مطالعه نشان می دهد که داستان سرایی در شبکه های اجتماعی ابزار مؤثری برای افزایش تعامل مخاطبان و تقویت فروش در گردشگری فرهنگی است و می تواند به بازاریابان کمک کند تا برنامه های داستان سرایی خود را هدفمندتر طراحی و اجرا کنند.
تحلیل علم سنجی کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
197 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به یکی از ابزارهای کلیدی در بهبود راهبردهای تبلیغاتی تبدیل شده است. استفاده از هوش مصنوعی، با بهره گیری از قابلیت های تحلیل داده، یادگیری ماشین، و پردازش زبان طبیعی، امکان ایجاد تحول در فرآیندهای تبلیغاتی و بازاریابی را فراهم کرده است. بررسی نقش هوش مصنوعی در ایجاد نوآوری های تبلیغاتی، افزایش تعامل با مخاطبان، و بهینه سازی استراتژی های تبلیغاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی ، نقشه برداری از ساختار دانش مطالعات کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات با استفاده از روش تحلیل هم واژه ای است. برای این منظور، 3577 مقاله علمی منتشرشده بین سال های 1994 تا 2024 از پایگاه داده Scopus بازیابی شد. عناوین و چکیده های این مقالات با استفاده از نرم افزار VOSviewer تحلیل شدند تا نقشه ای جامع از پرتکرارترین اصطلاحات و موضوعات کلیدی ایجاد شود. نتایج نشان داد که واژه کلیدی «تبلیغات» از بیشترین فراوانی برخوردار است و به عنوان نقطه تمرکز بسیاری از مطالعات در این حوزه شناخته می شود.تحلیل هم واژه ای به شناسایی پنج خوشه اصلی منجر شد: (1) پیش بینی و بهینه سازی عملکرد تبلیغات، (2) تولید محتوای تبلیغاتی با استفاده از هوش مصنوعی، (3) هدف گذاری دقیق و شناسایی مخاطبان، (4) شخصی سازی تبلیغات برای بهبود تعامل، و (5) توسعه سیستم های توصیه گر برای ارتقاء کارایی تبلیغات. این خوشه ها منعکس کننده روندهای کلیدی در کاربردهای هوش مصنوعی در تبلیغات هستند.این تحلیل نقشه ای جامع و ساختاریافته از دانش موجود در زمینه کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات ارائه می دهد و می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در این حوزه و نیز راهنمایی برای توسعه سیاست ها و راهبردهای تبلیغاتی در صنعت تبلیغات مورد استفاده قرار گیرد
شناسایی سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در زیست بوم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
151 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعه کشورها و ایجاد بستری برای آینده پایدار، هدف از پژوهش حاضر شناسایی سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر که با روش آمیخته (کیفی- کمی) صورت پذیرفته است، سازکارهای توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل ارائه شد. بدین منظور در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها به واسطه سه مرحله کدگذاری (اولیه، فرعی و اصلی) با نرم افزار MAXQDA انجام شد. در بخش کمّی پژوهش، نیز در راستای تحلیل داده ها از روش تحلیل عامل تأییدی با نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سازکارهای توسعه حمایت های دولتی و خصوصی، سازکارهای توسعه مدیریت استراتژیک و سازکارهای توسعه تبلیغاتی و بازاریابی، بر توسعه شرکت های کارآفرین در استان اردبیل تأثیرگذار است.نتیجه گیری: دستاورد پژوهش حاضر الگویی برای شرکت های کارآفرین در استان اردبیل است. نتایج پژوهش می توانند برای صاحبان شرکت های کوچک و متوسط و حتی صنایعی مفید باشند که به دنبال تقویت و توسعه کارآفرینی در شرکت خود هستند. رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده در این پژوهش، فهم جامعی از سازکارهای لازم برای توسعه شرکت های کارآفرین و دانش بنیان را فراهم می کند.
پیش بینی تعهدهای آتی شرکت های بیمه با استفاده از مدل حافظه بلندمدت -کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
854 - 879
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال ارائه مدلی برای محاسبه تعهدهای آتی شرکت های بیمه است تا به چالش های بالقوه موجود در روش سنتی پاسخ مناسبی دهد. به صورت سنتی، شرکت های بیمه از روش زنجیره نردبانی، به عنوان نوعی ابزار آماری، برای پیش بینی روند توسعه خسارت ها استفاده می کنند. این روش آماری به دلیل سادگی فرضیه ها و تفسیر روشن، تأیید نهادهای نظارتی در کشورهای مختلف را نیز به همراه دارد. با این حال، وجود فرضیه هایی نظیر ایستایی در ساختار توسعه داده ها و ارتباط خطی بین متغیرها، ممکن است کارایی مدل را در مواجهه با تغییرات ناشی از عوامل داخل و خارج از سازمان، مانند اِعمال سیاست های داخلی یا عوامل خارجی مانند همه گیری کووید۱۹ متأثر سازد. محاسبه نزدیک به واقعیت تعهدهای شرکت های بیمه با توانگری مالی آن ها ارتباط تنگاتنگی دارد. مبلغی که شرکت های بیمه برای پاسخ به تعهدهای آتی خود تخصیص می دهند، به عنوان ذخیره شناسایی می شود. محاسبه ذخایر کمتر از تعهدهای آتی، شرکت بیمه را در ایفای تعهدهایش دچار مشکل می کند و از سویی دیگر، محاسبه بیش از مبلغ مورد نیاز، صورت های مالی شرکت های بیمه را تحت تأثیر قرار می دهد.روش: مدل ارائه شده در این پژوهش با استفاده از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، تعداد حوادث روزانه با خسارت های جانی را در بخش بیمه شخص ثالث پیش بینی می کند. خروجی این مدل، یعنی ترکیب تعداد و زمان وقوع حوادث، در محاسبه تعهدهای آتی و ذخیره خسارت در این بخش بیمه ای نقش کلیدی دارد. این مدل با کمک داده های تاریخی خسارت بیمه گذاران شرکت بیمه کارآفرین، در بخش بیمه شخص ثالث آموزش دیده است. این مدل قادر است لایه های پنهان و ارتباطات غیرخطی و پیچیده بین داده های خسارتی را شناسایی کند. در این پژوهش، از الگوریتم شبکه عصبی با حافظه بلندمدت کوتاه مدت که در سری های زمانی توانایی پیش بینی بیشتری دارد، استفاده شده است. داده های تاریخی مربوط به خسارت های جرحی بیمه گذاران، در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۴۰۰ بوده است.یافته ها: کارایی مدل با بهینه سازی ابرپارامترها ارتباط نزدیک دارد. برای بهینه سازی مدل دو رویکرد، یعنی جست وجوی شبکه ای و تصادفی برای شناسایی ابرپارامترها با یکدیگر مقایسه شده اند. میانگین مربعات خطا به عنوان شاخص سنجش عملکرد در نظر گرفته شده است. این شاخص برای داده های آموزش، در هر دو مدل با فاصله کمی از یکدیگر (33/16 در مقابل 4/17) برتری جست وجوی شبکه ای را نشان می دهد؛ اما در این روش، نتیجه داده های آزمون از داده های آموزش بهتر بود (22/15 در برابر 33/16) که این امر می تواند نشانه ای از وقوع بیش پردازش باشد.نتیجه گیری: این مقاله برای طراحی مدل پیش بینی تعداد روزانه حوادث با خسارت های جانی، استفاده از روش جست وجوی تصادفی را برای تنظیم ابرپارامترهای مدل طراحی شده بر مبنای شبکه عصبی حافظه بلندمدت کوتاه مدت پیشنهاد می کند؛ زیرا مدل طراحی شده بر این مبنا، بر مشکل بیش پردازش غلبه می کند و می تواند در کار با داده های ناآشنا عملکرد مناسبی داشته باشد. بیش پردازش زمانی رخ می دهد که مدل بیش از حد از داده های آموزشی تأثیر بگیرد و نه تنها الگوهای واقعی را یاد بگیرد، بلکه نویزها و جزئیات جزئی داده ها را نیز یاد بگیرد. این ممکن است باعث کاهش جامع پذیری مدل شود.