فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
ذخایر انقلاب (عشایر) دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
به منظور انجام آزمایش 300 رأس میش نژاد لری غیرآبستن از گله های عشایری با میانگین وزنی (5.44 ± 47.55) کیلوگرم انتخاب و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 100 تکرار برای هر تیمار استفاده شدند. نتایج نشان داد که تعداد میش های آبستن، بره های متولدشده سالم و تعداد بره های زنده تا سن دو ماهگی به طور معنی داری با خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش افزایش یافت (0.05>P)، امّا دوقلوزایی تحت تأثیر قرار نگرفت (0.05>P). خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، ید و کبالت به طور معنی داری تعداد بره با علائم بیماری ماهیچه سفید را کاهش داد (0.05>P). غلظت سلنیوم سرم، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسید از خون کامل و غلظت ویتامین 12B سرم خون بره های متولد شده از مادران دریافت کننده یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، کبالت و ید نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری بالاتر بود (05/0>P)، فعالیت آنزیم کراتین فسفوکیناز سرم خون بره های متولد شده از مادران دریافت کننده یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش سلنیوم، ید و کبالت نسبت به بره های متولد شده از گروه شاهد به طور معنی داری پائین تر بود (0.05>P). به طورکلی نتایج نشان داد که خوراندن یک یا دو عدد بلوس آهسته رهش حاوی سلنیوم، ید و کبالت قبل از قوچ اندازی در گله عشایری مورد مطالعه به طور چشمگیری سبب بهبود عملکرد تولیدمثلی و کاهش مرگ ومیر بره ها و بیماری ماهیچه سفید شد. همچنین فراسنجه های خونی مرتبط با این عناصر در بره های متولدشده، به طور معنی داری بهبود یافت.
سیاست امنیتی دولت سازندگی؛ گذار از آرمان گرایی به عمل گرایی ژئوپلیتیک محور (1376-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹ (پیاپی ۷۹)
101 - 138
حوزههای تخصصی:
اگرچه در دهه ابتدایی انقلاب اسلامی، نشانه هایی از «گفتمان آرمان گرایی» در سیاست خارجی ایران وجود داشت، اما متعاقب استقرار دولت سازندگی در سال 1368، به تدریج قرائن بروز تحول در گفتمان مزبور در جهت تمایل به سوی اولویت بخشی به اهداف داخلی در برابر اهداف فراملی آشکار شد، آنچه که در قالب کلی «عمل گرایی» مورد بحث واقع شده است. در این میان سیاست امنیتی جمهوری اسلامی نیز با نوآوری های جدیدی مواجه شد. دگرگونی که محصول شرایط پساجنگ داخلی و تحولات نوظهور منطقه ای و بین المللی بود و نشانه هایی از ظرفیت روشنفکرانه متکی به اجماع (نسبی) میان تصمیم گیرندگان را به همراه داشت. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: در چارچوب نظام سیاست گذاری امنیتی دولت سازندگی در بازه زمانی 1368 تا 1376، چگونه میان ملاحظات توسعه ای و امنیتی ارتباط برقرار شد؟ فرضیه مورد نظر نیز این است که در چارچوب سیاست امنیتی، «توسعه اقتصادی» به عنوان محوری ترین راهبرد سیاست امنیتی دولت سازندگی (1376-1368) قرار گرفت و متناسب با این الگو و نقش ملی، امنیت ملی و توسعه ملی همسان و یکسان تلقی شد. یافته اصلی مقاله نیز اینکه عمل گرایی ناظر بر سیاست گذاری امنیتی دولت سازندگی، فراتر از تجربه ای تاریخی، به ظرفیتی روشنفکرانه در بطن نظام مدیریتی کلان کشور اشاره دارد که در شرایط بحرانی می تواند دستگیر تصمیم گیرندگان باشد.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در آفریقا
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا به واسطه جایگاه بین المللی که پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از فروپاشی شوروی کسب کرد، همواره تلاش کرده که در مناطق مختلف دنیا به ایفای نقش بپردازد. اگرچه اهمیت آن مناطق در راهبردهای کلان آمریکا، هیچ گاه یکسان نبوده است. سؤالی که مقاله پیش رو قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که شکل، ماهیت و نوع مواجه آمریکا با قاره آفریقا چگونه است و از چه اصول و مبانی پیروی می کند. فرضیه ه ایی که در پاسخ به این سؤال با بهره گیری از روش تحلیلی– تاریخی مورد بررسی قرار می گیرد این است که ایالات متحده با فاصله گرفتن از سیاست خارجی مبتنی بر ارزش و تعریف گسترده از مبارزه با تروریسم، به سمت سیاست خارجی مبتنی بر الزامات امنیتی و استراتژیک در کشورهای واقع یا نزدیک به نوار ساحلی غربی و شرقی قاره آفریقا حرکت کرده است.
بررسی فراترکیبی علائق ژئوپلیتیکی چین در آفریقا
حوزههای تخصصی:
جمهوری خلق چین پس از جنگ سرد، به عنوان یک قدرت مهم اقتصادی در جهان معرفی شد. این کشور امروزه توانسته سیطره نفوذ خود را به ویژه به لحاظ اقتصادی، به تمام نقاط دنیا اشاعه دهد. یکی از نقاط استراتژی که این کشور با اروپا و آمریکا رقابت استراتژیک در آن دارد قاره آفریقا می باشد. این مطالعه تلاش دارد که به ارائه علت ها و زمینه های نفوذ قدرت چین در آفریقا بپردازد. از این رو با توجه به این نکته که تاکنون مطالعات زیادی در زمینه اقدامات و نفوذ چین در آفریقا انجام شده است؛ این مطالعه به منظور برقراری اجماع نظری مابین تحقیقات، به دنبال آن است که دلایل استراتژیک و مهم نفوذ چین در آفریقا را در یک چارچوب نظری بیان کند. از این رو فلسفه تحقیق تفسیری انتخاب شده است که با رویکرد کیفی و تکنیک های تحلیل محتوا و فراترکیب، به مدل مناسب در این زمینه دست یابد. خاطر نشان باید کرد که از میان 298 مقاله که در بر دارنده اهداف و علائق ژئوپلیتیکی چین می باشد؛ با توجه به سیستم نمره دهی کسپ روبریک، تعداد 8 مقاله استخراج شده است. نتیجه پایانی حاکی از آن است که از مهمترین علائق ژئوپلیتیکی در آفریقا اهداف اقتصادی می باشد، که چنین اهدافی با توجه به اصول نرم و ساختار فرهنگی ایدئولوژیکی چین پیگیری شده اند.
نظم منطقه ای خاورمیانه در پرتو روابط ایران و عربستان؛ توصیف گذشته، تبیین حال و پیش بینی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
چرایی و چگونگی حاکم شدن گونه خاصی از نظم در ساختار امنیتی مناطق و شناسایی متغیرهای موثر در این فرآیند از جمله پرسش های مهم مطالعات امنیتی است. در بسیاری از متون کلاسیک روابط بین الملل، نظم و امنیت منطقه ای ذیل روابط قدرت های بزرگ تعریف شده است. پژوهش حاضر اما سطح تحلیل منطقه ای را در بررسی پرسمان امنیت منطقه ای حائز اهمیت دانسته و بر این دیدگاه استوار است که ساختار امنیتی مناطق در کنار تاثیرپذیری از نقش آفرینی قدرت های بزرگ مبتنی بر کنش بازیگرانی در سطح منطقه است که اهداف امنیتی خود را بر اساس روندهایی از ثبات و همکاری یا ناامنی و تعارض تعریف می کنند. در این راستا هدف اصلی پژوهش توصیف گذشته، تبیین حال و ترسیم آینده ساختار امنیتی خاورمیانه با تمرکز بر الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر اصلی محیط امنیتی خاورمیانه است. پرسش اصلی این است که رقابت های منطقه ای ایران و عربستان چه تاثیری بر ساختار امنیتی خاورمیانه داشته و آینده این ساختار متاثر از رقابت دو کشور چگونه است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود پویش های منطقه ای و مناسبات امنیتی متقابل ایران و عربستان را عاملی مهم در شکل گیری و تحول ساختار امنیت منطقه ای دانسته و معتقد است مناسبات امنیتی دو کشور متغیری تعیین کننده در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه است. روش انجام پژوهش تحلیل کیفی با بهرمندی از روش ردیابی فرآیند است. متغیر وابسته پژوهش ساختار امنیتی خاورمیانه و متغیر مستقل الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان در دوره های تاریخی مشخص است.
شناسایی، سنجش و تحلیل تهدیدات سیاسی تأثیرگذار بر وقوع بی ثباتی سیاسی در ایران در افق 1412(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تحولات سیاسی در چند دهه اخیر بیانگر آن است که ناآرامی های اجتماعی و بی ثباتی سیاسی در سطح جهانی روند افزایشی داشته و سبب شکل-گیری محیطی با عدم قطعیت بسیار شدید همراه با پیچیدگی و آشوب در کنشگری های سیاسی جوامع شده است. محیط سیاسی-امنیتی ایران نیز در طی یک سده گذشته محیطی پر از کشمکش و خشونت همراه با نوسان در بین ثبات و بی ثباتی بوده و در مواردی وقوع این بی ثباتی های سیاسی- امنیتی سبب غافلگیری نظام های سیاست گزاری شده است. پژوهش حاضر در پی شناسایی، سنجش و تحلیل تهدیدات سیاسی در افق ده ساله تا 1412برآمده است. رویکرد پژوهش از نوع آینده پژوهی با رویکرد اکتشافی از نوع آمیخته است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش پیمایش محیطی متون و پنل خبرگانی استفاده شده و جامعه آماری آن 10 تن از افراد صاحب نظر علمی و دانشگاهی کشوراست که با آن ها مصاحبه و در تکمیل پرسش نامه یا در میز خبرگی از نظرات آن ها استفاده شده است. یافته های پژوهش دربرگیرنده احصاء تهدیدات ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران در افق ده ساله (1412-1402)، تبیین روند تهدیدات، تبیین نوع و شدت تهدیدات (عمق و دامنه/ داخلی و خارجی) در افق یادشده، سنجش احتمال وقوع تهدیدات در افق تعیین شده پیش روی جمهوری اسلامی ایران است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علاوه بر تهدیدات رایج و متنوع سیاسی، بی ثباتی سیاسی در اشکال مختلف آن، یکی از تهدیدات رایجی است که در صورت ادامه روند فعلی و عدم اصلاح ساختارها و سیاستگزاری ها در یک دهه آینده، نظام جمهوری اسلامی ایران را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
رویکرد حقوق بین الملل نسبت به تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
229 - 252
حوزههای تخصصی:
رژیم حقوقی آب و هوایی در مجموعه گسترده تر حقوق بین الملل متولد شده است، این پژوهش با تکیه بر بحث کنونی درباره تغییرات اقلیمی و پدیده مهاجرت های ناشی از آن در حقوق بین الملل، چالش های پیش روی حقوقدانان را در تبیین رابطه بین رژیم آب و هوا و پیامدهای سیاسی و اقتصادی چندجانبه، برجسته می کند. پس از درک پیامدهای مهاجرت های اقلیمی، پرسش اساسی این است که حقوق بین الملل در خصوص تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی چه رویکردی دارد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی این ادعا را بررسی می کند که درک ماهیت چند وجهی تغییرات آب و هوایی و تعاملات محیط زیستی، مستلزم تقویت مباحثی است که جنبه های نهادی این روابط را در نظر می گیرد و سرانجام منتهی به افزایش همکاری و هماهنگی دولت ها شود. حقوق بین الملل، و به ویژه مفهوم نوظهور یکپارچگی سیستمی، این پتانسیل را دارد که بتواند در آینده، نقش مثبتی در تعامل اقلیم با سیاست و تجارت ایفاکند. از مهمترین توافقات بین المللی راجع به تغییرات اقلیمی، پیمان پاریس 2015 است. به نظر می رسدتوافق پاریس چارچوبی پایدار برای هدایت تلاش های جهانی برای دهه های آینده فراهم می کند.
ایده ولایت فقیه امام خمینی به منزله کوچ از فقه اصولی به عرفان فقیهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
231 - 254
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است نسبت میان عرفان و سیاست در اندیشه امام و کموکیف نقش آفرینی عقاید عارفانه، در نظرگاه سیاسی او مطالعه شود. با جستوجوی منابع فکری امام و چهره هایی که بر او اثرگذار بوده اند- به ویژه آیتالله شاه آبادی- نشان داده ایم که صورت ایده ولایت فقیه بیش و پیش از فقه، وام دار اندیشه های عرفانی است. همچنین مواجهه امام با امور تازه پیدا یا مستحدثات را در ساحت سیاست، تصویر کرده ایم. چنین تصویری گواه شیوه ای جدید از عرفانی کردن سیاست است که در گذشتگان مشاهده نمی کنیم. روشن کرده ایم که امام تحت مفاهیم کهنی چون انسان کامل و سیاست مدن، طرحی تازه را برای ساختن جامعه درانداخته است که تفاوتی عمیق با معارف قدمایی دارد. در این طرح جزئیاتی تازه از منظومه های فکری قدما اخذ شده است که به این معارف و اندیشه ها امکان حضور در جهان جدید و همراهی با تحولات را می بخشد. و این مقاله در بخش عمده ای به این جزئیات می پردازد.
رویه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1396-1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
283 - 306
حوزههای تخصصی:
شورای نگهبان بر پایه بند 9 اصل 110 قانون اساسی بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری را انجام می دهد و پیش بینی اختیار نظارت استصوابی برای این شورا، دایره اختیارات آن را بسیار فراخ ساخته است. شورای نگهبان باید استقلال تام در ابعاد مختلف از مجموعه دایره قوه اجرائیه شامل رهبری و ریاست جمهوری داشته باشد، نهایتاً فضای سیاسی و قطب بندی جناح های سیاسی حاکم بر کشور در هر دوره انتخاباتی عوامل اصلی تأثیرگذار در رویکرد کلان و خرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهاست. سؤال محوری پژوهش حاضر از چگونگی روند تصمیمات شورای نگهبان در ارزیابی صلاحیت یا عدم صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و روش تحقیق اکتشافی و از نوع تحقیقات کیفی است که با روش تحلیل اسنادی باهدف کمک به مطالعات حقوق اساسی در ایران و ارزیابی بی طرفانه ای از رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری انجام می گیرد. به نظر می رسد شورای نگهبان در ارزیابی خود در خصوص انطباق وضعیت نامزدها با شرایط کیفی مندرج در اصل 115 قانون اساسی رویکردی بسیار تحدیدی و در مواردی جناحی داشته است. در این مطالعه ابتدا جایگاه شورای نگهبان در موضوع نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری بحث می شود و سپس با ارزیابی روند تصمیمات این شورا در تأیید یا رد صلاحیت نامزدها، مقوله نظارت استصوابی، میزان استقلال واقعی مرجع نظارت از بدنه قوه اجرایی کشور و سازوکار رسیدگی به اعتراضات بررسی می شود.
تبیین و نقد میزان انطباق پذیری نظریه برینتون با انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۲۰۰-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق، بررسی و نقد میزان انطباق پذیری نظریه کرین برینتون با انقلاب اسلامی است. یکی از موضوعاتی که در مطالعه تاریخ انقلاب ها و علی الخصوص در تاریخ انقلاب اسلامی، اهمیت و قابلیت پژوهش داشته و درخور تحقیق بوده، موضوع ترمیدور است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان انطباق و نقد نظریه مزبور در تاریخ انقلاب اسلامی (عصر جمهوری اسلامی) است. تحقیق از نوع پژوهش های کیفی باتکیه بر روش تاریخی (از حیث استفاده از منابع و داده) و با کاربست نظریه انقلاب برینتون انجام گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نظریه ترمیدور با انقلاب اسلامی انطباق نداشته و ماهیت نظریه برینتون، اگرچه در بسیاری از انقلاب ها (فرانسه، روسیه، انگلستان و آمریکا) طبیعی قلمداد شده است؛ ولی با انقلاب اسلامی ناسازگار است و علت آن نیز نه ارتجاع؛ بلکه در ماهیت مترقی انقلاب اسلامی و رویکرد فطری (عدالت، استقلال، آزادی) انقلاب و نظام برآمده از آن نهفته است. در نتیجه هشدار جدی بر ابرام و پایبندی بر ارزش های انقلابی مانع از ترمیدور خواهد شد.
فرصت ها و چالش های محور مقاومت برای منافع ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۲۳۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به علت هویت اسلامی و باورها و ارزش های انقلابی، اقدام به تشکیل و حمایت از محور مقاومت نموده است. محور مقاومت اسلامی ائتلافی متشکل از ایران، سوریه، حزب الله، حماس و شبکه ای از احزاب و گروه های مقاومت در منطقه است که براساس ایدئولوژی و هویت انقلاب اسلامی برای مقابله با نظام سلطه و دفاع از آرمان فلسطین شکل گرفته است. اما پرسش اصلی این است که محور مقاومت با منافع ملی ایران چه نسبتی دارد؟ راهبرد مقاومت چه چالش ها و چه فرصت هایی را برای منفعت ملی ایران داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که گرچه محور مقاومت مطابق اهداف ایدئولوژیک و اسلام گرایانه جمهوری اسلامی است، اما تعارضی با منافع ملی ایران ندارد. هرچند حمایت از محور مقاومت، به تحمیل فشارهای گسترده قدرت های سلطه گر علیه ایران منجر شده و کنش آزادانه ایران را در عرصه بین المللی با تنگنا مواجه ساخته (وجه تقابلی)، اما درعوض، فرصت های متعددی همچون حفظ وحدت سرزمینی و تمامیت ارضی ایران، دور شدن سایه جنگ مستقیم از ایران، افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای ایران، تضعیف رقبای منطقه ای، افزایش صادرات تسلیحاتی و درآمدهای ارزی و ... را برای منافع ملی ایران فراهم آورده است.
استراتژی دفاعی و امنیتی کیشیدا در برابر شکاف ژئوپلیتیکی چین وتایوان (2024-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
143 - 167
حوزههای تخصصی:
تحت تاثیر پویایی ها و تحولات اساسی در ژئوپلیتیک شرق آسیا به همراه ظهور تهدیدات امنیتی نوین به خصوص شکاف ژئوپلیتیکی چین و تایوان، ژاپن را وادار به تجدیدنظر در راهبرد دفاعی و امنیتی خودکرده است و بر اساس آن ژاپن ابهام استراتژیک خود را در مورد تایوان تغییر داده است و تایوان به اولویت استراتژیک کلان تبدیل می شود. در این شکاف ژئوپلیتیکی، چین به عنوان بزرگ ترین چالش استراتژیک در صورت تصرف تایوان موجب تغییر وضع موجود امنیتی و موازنه منطقه ای به ضرر ژاپن می شود. بنابراین سوال مهم این است واکنش ژاپن به افزایش اهمیت دفاعی_امنیتی تایوان چگونه قابل تبیین است؟ بنابر فرضیه ژاپن در چارچوب اسناد دفاعی_امنیتی کیشیدا، با سرمایه گذاری کلان در امور دفاعی، موازنه فعال را در برابر چین اتخاذ می کند که شامل تحکیم اتحاد ژاپن و آمریکا، ایجاد موازنه قدرت منطقه ای و بازدارندگی است. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد کیشیدا برای جلوگیری از حمله چین به تایوان با اتخاذ استراتژی تعادل و مهار در چارچوب معماری جدید دفاعی ژاپن، عمق بازدارندگی چنددامنه ای را به تنگه تایوان گسترش داده است و با دیپلماسی دفاعی واقع گرایانه، افزون بر افزایش مشارکت ژاپن در شبکه بازدارندگی یکپارچه آمریکا به منظور مهار چین، یک نظم امنیتی منطقه ای و شبکه بازدارندگی جدید یکپارچه مبتنی بر همکاری امنیتی _دفاعی در چارچوب اتحادها و پیمان های امنیتی با کشورهای همفکر در برابر اقدام نظامی احتمالی چین علیه تایوان ایجاد می کند. ماهیت روش توصیفی_تحلیلی است و از روش تحلیل مهم ترین اسناد دفاع ملی، تحلیل کارشناسان مسائل دفاعی شرق آسیا و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
تاثیرکنش های ژئوپلیتیکی امارات متحده عربی بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
29 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که چه ارتباطی بین کنش های ژئوپلیتیکی امارات متحده عربی از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر محیط امنیتی ج.ا.ایران وجود دارد؟ روش این پژوهش (آمیخته) است و از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد 5 چالش به عنوان تأثیرگذارترین عامل بر محیط امنیتی ج.ا.ایران شناسایی شده اند که بر حسب ماتریس اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم می توان گفت که شاخص A10 (ایجاد موازنه قدرت در برابر قدرت رو به رشد جمهوری اسلامی ایران) در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A8 (همراهی امارات با سیاست های بین المللی آمریکا در منطقه و فشار حداکثری بر ج.ا.ایران) در رتبه دوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A9 (تلاش برای مهار تفکر انقلاب اسلامی و جلوگیری از نفوذ و گسترش محور مقاومت) در رتبه سوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A4 (برگزاری مانورها و رزمایش های جنگی با رژیم صهیونیستی) در رتبه چهارم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است. شاخص A6 (تقویت روابط نظامی- صنعتی با برخی از شرکای مدیترانه ای) در رتبه پنجم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته است.
تبیین علل و زمینه های شکل گیری جنبش اصلاحات بر پایه نظریه «ساختار فرصت سیاسی»
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
211 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش پیش رو، بررسی علل و زمینه های شکل گیری گفتمان اصلاحات و جنبش دوم خرداد 1376 به عنوان یکی از کلان جنبش های تاثیرگذار بر ساختار جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که؛ «فرصت های سیاسی سالهای پایانی دهه 1360 و سالهای آغازین دهه 1370، چه تأثیری بر شکل گیری جنبش دوم خرداد 1376 گذاشته اند؟» در پاسخ به این پرسش تلاش می گردد با بهره گیری از مولفه های مفهومی رویکرد نظری جنبش های اجتماعی بویژه نظریات کسانی چون مک آدام، سیدنی تارو و چارلز تیلی، فرضیه پژوهش مورد آزمون قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرصت های سیاسی همچون؛ فضای نسبتا باز سیاسی دهه 70، وجود سازوکارهای قانونی مشارکت سیاسی و دسترسی به سیستم، مرزبندی های سیاسی جدید میان نخبگان، شکنندگی اتحادهای سیاسی (صف بندی های سیاسی جدید) و همچنین متغیر خارجی (فرایند جهانی شدن و شرایط نظام بین الملل) نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و پیروزی جنبش دوم خرداد 1376 داشته است». روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و ابزار تحلیل و تبیین موضوع، نظریه «ساختار فرصت های سیاسی» است. روش جمع آوری داده ها نیز، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و بهره گیری از منابع اینترنتی است.
استعمار: ساخت آگاهی تاریخی، نظم نوین و صورت بندی کنش ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعمار پدیده ای است که با شعار عمران و آبادانی آغاز و در نهایت منجر به تسلط سیاسی و بهره برداری اقتصادی شد. این پدیده رویکردی ذات انگارانه در پیش گرفت و مبتنی بر اعمال قدرت و ایجاد نظم نوین سامان یافت. ازاین رو پدیده استعمار به دنبال آن برآمد روابط ابژگانی-سوژه گانی را در قالب جوامع استعمارگر و مستعمره شده نهادینه کند و سایر جوامع را در قالب این الگوی معرفتی قرار دهد. این پدیده از وجوه گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است اما چگونگی تبدیل روند عینی استعمار به الگوی اندیشه ای و جایابی آن در ساختار آگاهی که از آن به عنوان استعمار ذهن یاد شده است و تاثیر آن در کنش ورزی جوامع در مطالعات پیشین صورتبندی نشده است. ازاین رو این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که فرایند استعمار بر چه بنیان های تاریخی ابتناء دارد، چگونه آگاهی تاریخی را شکل می دهد و کنش های انسانی را چگونه صورتبندی کرده است. بر اساس مطالعه صورت گرفته می توان اشاره داشت که استعمارگران از طریق تبیین هویت تاریخی جوامع مستعمره بر اساس مولفه های تاریخی خاص، آن ها را به جوامع پیرامون تبدیل و از این طریق امکان ساخت هویت را از آن ها سلب کردند. این امر موجب شد تا جوامع مستعمره شده نتوانند به کنش مقابل دست زنند چراکه هویت و جایگاه خود را بر اساس درک تاریخی شکل یافته توسط استعمارگران و در ارتباط با آن ها جستجو می کردند اما با گذار از این فرایند و تبیین هویت مستقل خود و برساخت درک تاریخی توانستند کنش های خود را صورتبندی جدیدی ببخشند.
دولت سازی بین المللی و بحران گذار سیاسی در افغانستان (2021- 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
245 - 290
حوزههای تخصصی:
شوک استراتژیک ناشی از فروپاشی ناگهانی نظم مورد حمایت غرب در افغانستان، نشان دهنده شکست تلاش های دولت سازی غربی در قالب نظریه «صلح لیبرال» یا «صلح آمریکایی» است. در چند دهه اخیر، مهندسی اجتماعی غرب جهت ایجاد نوعی حکمرانی باثبات در دولت های شکننده ای مانند افغانستان، نه تنها نتایج مطلوب را به همراه نداشت، بلکه روند آشتی ملی و گذار سیاسی را در این کشورها پیچیده تر و با محدودیت های جدی روبرو ساخته است. با این وصف، پژوهش پیش رو می کوشد از منظری آسیب شناسانه و با به ره گیری از چارچوب نظری ترکیبی (دولت سازی و تحلیل ثبات سیاسی) به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت ناکامی فرایند آشتی سیاسی و در پی آن، قدرت یابی دوباره طالبان در اوت 2021 در افغانستان چه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که این ناکامی سیاسی، عمدتاً ناشی از ماهیت پروژه دولت سازی بین المللی در این کشور است. لذا، روند حل و فصل سیاسی و پیشبرد موفقیت آمیز پروژه دولت سازی، (به مثابه سنگ بنای گذار سیاسی) برآیند دو عامل زیر است: 1) ثبات افقی؛(توافق سیاسی و احترام دولتمردان به تعهدات خود و پایبندی به قواعد بازی سیاسی) 2) ثبات عمودی؛ یا تعامل سازنده و متقابل دولت و جامعه (مشروعیت داخلی دولت و عدم مداخله نیروهای خارجی). روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها بهره گیری از منابع کتابخانه ای و فضای مجازی است.
منطق جهاد ابتدایی در چهارچوب نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
455 - 476
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه کلیدی جنگ و صلح در روابط بین الملل و شریعت اسلامی، ارائه تقریری روزآمد از جهاد می تواند زمینه را برای فهم آن در روابط بین الملل فراهم کرده و مباحثه بین رشته ای را گسترش دهد. لازمه این موضوع بررسی امکان ارائه یک خوانش عقلایی از جهاد ابتدایی است. ازاین رو به بررسی این پرسش می پردازیم: منطق جهاد ابتدایی از منظر واقع گرایی اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ برای این منظور از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی کمک گرفته شده است. بر پایه این نظریه، اعتبار «ریاست» و «استخدام» دو عنوان از اعتبارات عقلایی بوده و از لوازم این دو اعتبار، آن است که هر اقتداری، امور متعارض با هویت وجودی خود را در دایره قدرت خویش نفی می کند. بر این اساس اقتدار اسلامی، در دایره قدرت خویش، بقای امور متعارض با هویت توحیدی خود، یعنی شرک و کفر را نفی می کند. برای این مهم بر اساس بررسی مراحل تولد، تثبیت و توسعه قدرت سیاسی نوپدید، تبیینی عقلایی از منطق جهاد ابتدایی و دفاعی ارائه می دهیم. دستاورد نوشتار حاضر دلالت بر آن دارد که بر اساس نظریه اعتباریات علامه (استخدام و ریاست)، جهاد ابتدایی از حیث منطقی، کاملاً عقلائی می باشد؛ چراکه این گونه از جهاد مبتنی بر استخدام متقابل و کاربست هوشمند قدرت است که در آن نفع بازیگر مقابل و همراهی فکری او مدنظر بوده و رعایت شود.
فلسفه سیاسی اسلامی و دولت کارآمد، با تاکید بر آرای صدر المتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
175 - 194
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآمدی دولت یکی از دغدغه های مهم اندیشمندان و جوامع محسوب می شود. معیار ارزیابی عمومی از یک نظام سیاسی، از جمله میزان تحقق کارآمدی است. نوشتار حاضر تلاشی است در جهت ظرفیت سنجیِ فلسفه سیاسی اسلامی با تمرکز بر آراء و دیدگاه های ملاصدرا در مواجهه با ملاحظات پیش گفته. فرضیه این است که فلسفه سیاسی به ویژه فلسفه سیاسی اسلامی، ظرفیت های مناسبی جهت بحث در باب بنیادهای کارآمدی دولت دارد که از این میان فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به عنوان یکی از شعب مهم فلسفه سیاسی اسلامی، ظرفیت ویژه ای جهت ورود به این مبحث دارد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش توصیفی- تحلیلی است. در مقاله حاضر هم بر بنیادهای کارآمدی و هم بر عناصر و مؤلفه های آن تاکید می شود. در یافته های تحقیق با توجه به نوع نگاه ملاصدرا به موضوع کارآمدی دولت چند بُعد مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتن از جمله؛ قدرت، مردم و کارآمدی دولت در تلقی ملاصدرا، ملاصدرا و سه اصلِ کارآمدی، نقد اجتماعی به مثابه بنیاد کارآمدی؛ خوانشی نو از حکمت متعالیه، ملاصدرا و نگرش منظومه ای به کارآمدی، کارآمدی انسان، شرط کارآمدی دولت، و وجهِ ترکیبیِ کارآمدی در تلقی ملاصدرا ( کارآمدیِ چندلایه). یافته های بحث نشان می دهد که کارآمدی دولت عمیقاً دغدغه ملاصدرا بوده است و در این راستا، وی کارآمدی انسان را بنیاد کارآمدی دولت می داند.
Evaluating the Challenges of the Islamic Republic of Iran in Achieving Political Justice in the Legal Sphere(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The fulfilling of justice and hence political justice as the primary goal of the Islamic Republic of Iran faces challenges as it is perceived as a significant obstacle to achieving this goal and, on the other hand, poses a threat to the efficiency of the system. Therefore, the present study focuses on the topic of law in response to the main question: ‘What challenges does the Islamic Republic of Iran face in achieving political justice in the legal sphere?’ By utilizing the conceptual framework of political justice and employing a descriptive-analytical method, the research aims to evaluate the progressive challenges of the Islamic Republic based on the current status of political justice. The findings indicated that while the conditions for equality at the level of legislation are relatively favorable, the elements of equality are not well realized at the levels of implementation and monitoring. The failure to apply and promote the element of competence in law-making is considered a barrier to achieving political justice.
تأثیرگسترش بریکس بررویکردهای اقتصاد جهانی و تجارت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
177 - 200
حوزههای تخصصی:
بریکس سازمانی فرامنطقه ای متشکل از کشورهای بزرگ در حال توسعه می باشد و علی رغم مدت کمی که از تأسیس آن می گذرد، نقش مهمی در اقتصاد جهانی داشته و به دلیل منابع غنی، قدرت تولیدی قابل توجه و برنامه های توسعه قوی، نقش مؤثری در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند. اهمیت این موضوع به دلیل تأثیر زیاد بریکس درحوزه های مختلف از جمله تجارت بین المللی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، همکاری های اقتصادی منطقه ای و چند جانبه می باشد و با گسترش اخیر و جذب اعضای جدید میزان اثرگذاری آن در اقتصاد سیاسی بین الملل آفزایش خواهد یافت. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تأثیر فعلی و آتی بریکس بر اقتصاد بین الملل است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که بریکس جدید چه نقشی را در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند؟ سؤالات فرعی که در طی پژوهش به آن ها پرداخته خواهد شد شامل نقش بریکس خلق یا انحراف تجارت بین الملل، سرمایه گذاری خارجی، توسعه پایدار و بازارهای مالی بین المللی است. فرضیه تحقیق این است که ورود اعضای جدید به بریکس ابعاد جدیدی در عمق و عرض روابط تجاری سازمان ایجاد کرده و با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک هر یک از اعضای این تشکل، امکان خلق تجارت درون گروهی و انحراف تجارت جهانی را دارا می باشد. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش تحقیق کیفی است.