پژوهش سیاست نظری

پژوهش سیاست نظری

پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان 1403 شماره 35 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش استعاره جنگ در مفهوم سازی هومر از سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی جورج لیکاف مفهوم سازی سیاست جنگ ایلیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۶
هدف این پژوهش آن است که به فهم و چرایی کاربرد استعاره های مفهومی در حوزه های مختلف سیاست که نمودی از حوزه عمومی است، با فراهم آوری مدل نظری جورج لیکاف و مارک جانسون بپردازد. گوهر سیاست با عمل در ارتباط است و از دو پیش فرض فرمان دهی و فرمان برداری و دوست و دشمن تشکیل می شود. غایت آن نیز ناگزیر از هدفی مشخص و دست یافتنی که همانا حفاظت از اجتماع و پیروزی در جنگ و سیاست است، استفاده می کند. بنابراین فرایند شناختی و مفهوم سازی سیاست به وسیله مقوله جنگ فراخوانده می شود. پرسش اصلی این است که مفهوم سازی سیاست در ایلیاد هومر بر چه استعاره های مفهومی استوار است. با مقوله سازی هشت حوزه حمله، دفاع، عقب نشینی، مانور، ضد حمله، بن بست، ترک مخاصمه و شکست/ پیروزی، یافته های تحقیق نشان می دهد که می توان استعاره های مفهومی را که بر اساس رویکرد حسی- حرکتی و برآمده از ذهن بدنمند است، در دو مؤلفه «عمل» (جنگ) به عنوان گوهر سیاست و «سخن آرایی» مفهوم سازی کرد. بدین ترتیب حوزه مفهومی سیاست (مقصد) برحسب حوزه مفهومی جنگ (مبدأ) فهمیده می شود.
۲.

طرح و نقد «سیاست به رسمیت شناختن حقوق اقلیت ها» در مکتب اجتماع گرایی با تأکید بر آثار «چارلز تیلور»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست شناسایی چندفرهنگ گرایی لیبرالیسم هویت اجتماع گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۰
یکی از معضلات اخیر دولت های مدرن، «حقوق اقلیت ها»ست که اندیشمندان سیاسی نیز در دهه های اخیر توجه ویژه ای به آن نموده اند. این امر، دو دلیل دارد؛ نخست اینکه حقوق اولیه لیبرالی که از عصر روشنگری رفته رفته سامان یافته است، پاسخگوی تقاضاهای گروه های جدید نیست؛ دوم آنکه نظریه های شهروندی که پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده نیز ناتوان از حل این معضلات در لیبرال دموکراسی هاست. ظهور نظریه های چندفرهنگ گرایی لیبرال، نتیجه همین چالش هاست. «چارلز تیلور»، فیلسوف بزرگ اجتماع گرا به نقد نظریه های چندفرهنگ گرایی لیبرال پرداخته است. او معتقد است که می شود اهدف جمعی را در یک اجتماع پیش برد و همزمان اصول اولیه لیبرالی که شامل حقوق و آزادی های اولیه فردی است، صدمه ای نبیند. تأکید تیلور بر «عدم همگون سازی» و «ایجاد معیار برای شناسایی حقوق» است، تا به دور از «ترحم»، حقوق اقلیت ها به رسمیت شناخته شود. اما دیدگاه تیلور نیز دچار چند نقص بزرگ است که عبارتند از: توجه به اقلیت های متمرکز جغرافیایی و عدم توضیحی برای اقلیت های غیر متمرکز، عدم ارائه معیار مناسب برای تمییز حقوق بنیادین از غیر بنیادین و مهم تر از همه آنکه اقلیت های ملی به دنبال «ارزشمندی برابر» نیستند، بلکه آنان به دنبال «جایگاه برابر»ند.
۳.

خوانشی ساختاری- نهادی از نظریه انتخاب عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انتخاب عقلایی فردگرایی روش شناختی فردگرایی ساختاری نهاد ساختار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۲
نظریه انتخاب عقلایی، یکی از کلان نظریه های حوزه علوم اجتماعی است که در عین اهمیت، به دلیل ابتنای آن بر فردگرایی ر وش شناختی و ماهیت تقلیل گرایانه حاصل از این بنیان معرفتی مورد نقد قرار گرفته است. هدف این مقاله، ارائه خوانشی نوین از نظریه انتخاب عقلایی در یک بستر ساختاری- نهادی است تا قابلیت تبیینی آن را ارتقا دهد. روش داوری مقاله بر استدلال عقلانی استوار است. مقاله با مروری بر هستی شناسی نهادها و ساختارهای اجتماعی و با استفاده از خوانش فردگرایی روش شناختی در بستر ساختاری با عنوان فردگرایی ساختاری، روایتی از انتخاب عقلایی عرضه می کند که نحوه شکل یابی مطلوبیت کنشگران را در یک چارچوب نهادی و ساختاری تبیین می کند. مقاله با استفاده از مفهوم هستی اجتماعی شده، مفهوم ساختار را از درک متعارف آن در علوم اجتماعی فراتر می برد و سطوح پیوند متقابل ساختار و نهاد را با کارگزار نشان می دهد. مقاله با ارزیابی برخی از نظریه ها و تحلیل های متداول در علوم اجتماعی، سطوح مختلف تبیینی کارگزاری، نهادی و ساختاری (در دو سطح ساختار نرم و سخت) را در روایت تلفیقی ساخته شده آشکار می سازد. مقاله نتیجه می گیرد که عاملان به صورت مستمر با نهادها و ساختارهای نرم، رابطه دیالکتیک دارند و در عین اثرگذاری بر ساخته شدن و تداوم آنها از آنها متأثر هم می شوند. چنین رابطه ای بین نهادها و ساختارهای نرم نیز قابل تصور است. ساختارهای اجتماعی خاص منجر به شکل گیری گونه خاصی از نهادها می شوند و در عین حال وضعیت نهادها و تغییرات احتمالی آنها به صورتی تدریجی بر وضعیت ساختارهای نرم هم اثرگذار است. اما همه این اثرگذاری ها در چارچوب امکانات، فرصت ها و محدودیت هایی است که ساختار سخت در اختیار عاملان قرار می دهد.
۴.

نقد مبانی، اصول و قدرت تبیین واقع گرایی نئوکلاسیک (مطالعه موردی: رویکرد تطبیقی با نقد موازنه در نوواقع گرایی والتزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی نئوکلاسیک موازنه ناقص نقد مبانی نقد قدرت تبیین نقد اصولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
هدف این مقاله، بررسی واقع گرایی نئوکلاسیک و نقدهای وارد بر آن در ابعاد مختلف اصولی، مبانی و قدرت تبیین است. در بخش نخست مقاله کوشش شده تا مبانی نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک در بستر پارادایم واقع گرایی بررسی شود. بخش دوم مقاله به بررسی اجمالی نقد در روابط بین الملل اختصاص داده شده و در نهایت در بخش سوم مقاله نیز تمرکز بر نقدهای وارد بر واقع گرایی نئوکلاسیک است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که: مهم ترین نقدهای وارد بر واقع گرایی نئوکلاسیک چیست و این مهم چه نسبتی با نقد نئورئالیسم دارد؟ روش پژوهش مقاله، تطبیقی است، زیرا علاوه بر بررسی نظری نقدهای وارد بر واقع گرایی نئوکلاسیک به بررسی تطبیقی مفهوم موازنه در جریان فکری نوواقع گرایی و واقع گرایی نئوکلاسیک و سپس نقد این مهم نیز می پردازد. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که اندیشمندان، نقدهای متعددی بر مبانی، اصول و قدرت تبیین نظریه واقع گرایی نئوکلاسیم وارد کرده اند. در زمینه قدرت تبیین، اندیشمندان معتقدند که عدم انسجام درونی و هنجاری بودن این نظریه از قدرت تبیین آن کاسته است. در زمینه اصول این نظریه نیز به دولتمحوری، موازنه ناقص، نقش ادراکات رهبران و... نقدهایی وارد شده است و درباره مبانی نیز بسیاری معتقدند که واقع گرایی نئوکلاسیک به مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی کامل نپرداخته است و در روش شناسی نیز دچار ابهام می باشد.
۵.

چگونگی پدیداری اندیشه با خوانشی روان شناسانه از دیدگاه اسپریگنز: به سوی یک چهارچوب شناختی کلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپریگنز اندیشه روان شناسی چهارچوب شناختی عواطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
نوشتارِ کنونی به بررسیِ این موضوع می پردازد که «یک اندیشه چگونه پدیدار می گردد؟» و با خوانشی روان شناختی از دیدگاهِ اسپریگنز نشان داده می شود که اندیشه، پدیداری «فرآیندی» است و از فرآیندهای دراز هنگامِ اجتماعی (ویژگی های زمانی) و کوتاه هنگامِ روانی می گذرد. فرآیندهای روانی همانا پویش ها و سازوکارهای «شناختی»، «عاطفی» و «انگیزشی» هستند که بسته به چندوچونِ سامانِ زیستی برانگیخته و دگرگون می شوند. این سازوکارها، نقشی سترگ در اندیشه ورزی دارند و از پیش ران های مهمِ آن به شمار می روند. زینسان بی نگریستن به آنها نمی توان به شناختِ درخوری از چگونگیِ شیرازه بستنِ نظریه ها رسید. هرچند اسپریگنز بدین نکته آگاه بود، در بررسیِ چهارگامه خویش چنین نکرد. این هنگامی است که می توان چهار گامِ شناختیِ وی را با سازوکارهای روانی پیوند زد، به گونه ای که گامِ یکم با «ارزیابیِ نخستین و عواطف» و گامِ دوم با فرآیندِ شناختیِ «اسناددهی» پیوند می یابد. گامِ سوم با «انگیزه ها» پیوند می خورد و سرانجام گامِ چهارم به معنای «ارزیابیِ دوم» است. با این پیوندزنی، نوشتار می کوشد چهارچوبِ شناختیِ کلان تری برای واکاویِ نظریه های سیاسی فراپیش نهد.
۶.

رویکردی نظری به سیاست های مهاجرتی دولت های مهاجرپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست مهاجرتی مهاجرت منافع ملی ارزش های ملی دولت های مهاجرپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۲
مهاجرت هرچند پدیده ای جدید نیست و در طول تاریخ همواره وجود داشته است، در دنیای امروز به مسئله ای غامض و پیچیده تبدیل شده است. این مسئله درباره رویکرد دولت ها به مسئله مهاجرت نیز صادق است. تفاوت رویکرد دولت ها در قبال مسئله مهاجرت و چالش هایی که در کشورهای صنعتی به شکل گاه و بی گاه در این زمینه رخ می دهد، نشان دهنده این واقعیت است. از این رو این مقاله به بررسی زمینه های نظری سیاست های مهاجرتی دولت های مهاجرپذیر می پردازد. پرسشی را که به طور خاص دغدغه این پژوهش است، می توان اینگونه مطرح کرد: چرا دولت های مهاجر پذیر در مقابل ورود مهاجران، سیاست های متفاوتی را در پیش می گیرند؟ پاسخ این پرسش را باید در دو مفهوم «منافع ملی» و «ارزش های ملی» متفاوتِ حاکم بر جوامع و دولت های مختلف و وزن متفاوت هر یک از این دو در عرصه سیاست گذاری جست وجو کرد. به عبارتی دیگر به نظر می رسد که هرگونه سیاست گذاری درباره مهاجرانی که وارد خاک یک کشور می شوند، لاجرم بر اساس اتمسفری است که برآمده از این دو مؤلفه است. در این چارچوب، ذیل بحث منافع ملی، به وجوه مختلف اقتصادی، اجتماعی، نظامی- امنیتی و مسائل زیست محیطی اثرگذار و ذیل بحث ارزش های ملی، به رویکردهای اخلاق محور، عرف محور و دین محور سیاست های مهاجرتی توجه خواهد شد. رویکرد این پژوهش، نظری است و با روشی تبیینی و با شیوه گردآوری داده ها به شکل کتابخانه ای به طرح پشتوانه های سیاست های مهاجرتی می پردازد.
۷.

بررسی اندیشه سیاسی میرزا ملکم خان با رویکرد «دلالتی- پارادایمی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه سیاسی رویکرد دلالتی- پارادایمی میرزا ملکم خان نوگرایی مشروطه خواهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۰
نوشتار حاضر در واقع جستاری است درباره مشکلات جامعه ناصری که در لفافه برخی از شرایط کلی پیش از انقلاب مشروطه را نیز بیان می دارد. مسئله اصلی در این میان، نحوه برخورد روشن فکران آن دوره با سنت های بازدارنده ای بود که معمولاً از طریق ایده های نوگرایانه بیان می شد. میرزا ملکم خان از جمله روشن فکرانی است که کنش های نظری مهمی را در اواخر عصر ناصری به ظهور رساند و در بومی سازی قواعد مدرنیته تلاش بسیار نمود. در پرسش از چیستی اندیشه سیاسی ملکم خان، روایت پارادایمی- دلالتی از تفکر سیاسی را الگوی نظری این مقاله قرار داده، معطوف به دلالت های پنجگانه تاریخی، بنیادین، هنجاری، راهبردی- سیاسی و کاربردی، چرایی و چگونگی آرا و اقوال ملکم خان را در مواجهه با معضلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و سیاسی آن دوره اجمالاً بررسی می کنیم. مهم ترین پرسش این مقاله، چگونگی نظرورزی روشن فکران آن عصر -به ویژه میرزا ملکم خان- بوده و میزان موفقیت ایشان را در پیشبرد اهداف اصلاحی مورد دلالت قرار می دهد. پرسشی که گاهی تاریخی نشان می دهد همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده و به ویژه ظهور پادشاهی پهلوی و عدم تشکیل یک حکومت مردمی، دلیلی بر ناکامی کنش ورزی و نظریه سازی این روشن فکران محسوب می شود و کشور را همچنان در گره ای ناگشودنی از فردگرایی نگه داشت تا اینکه انقلاب اسلامی به ثمر رسید و ورقی تازه به تاریخ این سرزمین افزود.
۸.

اصلاح فرهنگی و دگرگونی معنوی در بستر پروژه عقلانیت و معنویت: مطالعه مواضع سیاسی «مصطفی ملکیان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملکیان اصلاح فرهنگی دگرگونی معنوی عقلانیت معنویت اصلاح طلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
«مصطفی ملکیان»، یکی از شاخص ترین روشن فکرانِ فرهنگ گرا، رویکردی کاملاً فردگرایانه دارد؛ به طوری که به باور او، همه معنویانِ جهان، فردگرا هستند؛ یعنی مخاطبشان فرد است، نه جامعه. از این رو تفاوتِ آنها با روشن فکران و مصلحانِ اجتماعی در این است که اغلبِ اینها به اصلاحِ جامعه و نهادهای اجتماعی معطوف هستند، ولی به باورِ معنویان، هدفِ فرد، تنها باید اصلاحِ شخصِ خودش باشد و اصلاحِ جامعه، نتیجه کار او خواهد بود. همچنین در نظر ملکیان، همه چیز به انسان برمی گردد. انسان ها برای اصول نیامده اند، بلکه اصول برای انسان ها آمده و باید در خدمت آنها باشد. دل نگرانی ما هم تنها باید انسان باشد، نه هیچ امرِ انتزاعی دیگری از جمله سنّت، تجدّد، فرهنگ و حتّی دین؛ زیرا دین نیز برای انسان آمده، دغدغه اصلی اش نجاتِ اوست و از این رو خادمِ انسان است. در نگرش وی، نهاد نیز مفهومی انتزاعی و موجودی موهوم است و از منظرِ آنتولوژیک، به غیر از افراد و انسان های گوشت و پوست و خون دار، چیزی با عنوان نهاد و به تَبَع آن جامعه وجود ندارد و تغییر و اصلاحِ هر نهادی، وابسته و منوط بر اصلاحِ افرادی است که در آن دست اندرکار هستند و نقشی دارند. بر این اساس تحوّلِ سیاسی، نه از طریقِ انقلابی گری با قهر و خشونت و صرفِ دگرگونیِ سطحیِ رژیم سیاسی و ساختارهای کلان، بلکه در رویکردی اصلاحی و تدریجی از طریق تغییرِ باورها، احساسات و خواست های تک تکِ افراد و با اتّخاذِ روش های دموکراتیک و مسالمت آمیز ممکن خواهد بود. در نتیجه در پاسخ به این پرسش که «منظور از تعبیرِ «اصلاحِ فرهنگی» یا اصالتِ فرهنگ در رویکردِ ملکیان چیست؟»، فرضیه ما، این مهم است که فرهنگ نسبت به دیگر ساحت ها و حوزه های زندگی فردی و جمعی -از جمله سیاست یا اقتصاد- اصالت، اولویت و تأثیرگذاری بیشتری دارد. از این رو تا عنصرِ فرهنگ تغییر نکند، هیچ گونه دگرگونی اساسی و معناداری را نمی توان انتظار داشت. در ضمن این دگرگونی باید به سمت وسویی معنوی باشد تا مشکلات اجتماعی و درد و رنج آدمی حتّی الامکان رفع گردد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده، بر پایه مطالعات کتابخانه ای- اسنادی تنظیم شده است.
۹.

مبانیِ مشروعیّت خاتون های مغول و نقش آن در عملکردهای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت قدسی زن مشروعیت قدرت مغولان خاتون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۹
در تمام ادوار تاریخی، حکومتگران برای دستیابی به حکومت، نیازمند کسب مشروعیّت بوده اند. در واقع کسب مشروعیت، یکی از عوامل دوام و بقای سیاسی و استمرار سلطه سلطه گران به حساب می آمده است. در دوره مغولان نیز کسب مشروعیّت برای فرمانروایان آن، اهمیّت بسیاری داشت. در کنار خان های مغول، خاتون های دربار نیز عنصری بسیار تأثیرگذار به حساب می آمدند. نکته قابل توجه در قبایل کوچ رو به ویژه مغولان صحراگرد، نوع معیشت و زیست آنها بوده که تعیین کننده اقتدار نیز بوده است. در دوران قبیله گی یا پیشاامپراطوری مغولان، زنان یا مادران، جایگاه و اهمیت ویژه ای در نهاد خانواده و ساختار قبیله داشتند و گرداننده اصلی اقتصاد خانواده به حساب می آمدند. آنها در دوران پس از شکل گیری امپراطوری توسط مغولان با عنوان خاتون های دربار، جایگاهی رفیع تر از گذشته در حکومت کسب کردند و بالتَّبع برای اعمال نفوذ و اقتدار بیشتر، اقدامات مثبت و منفی بسیاری را انجام می دادند. مسئله محوری و یا به عبارتی دغدغه اصلی پژوهش حاضر، یافتن منشأ قدرت و مبانی مشروعیّت خاتون ها بوده است. به بیان دیگر این تحقیق در پی پاسخگویی به پرسش هایی از این قبیل است که سرچشمه و آبشخور قدرت خاتون های دربار مغولان، از کجا بوده است؟ آیا ارتباط عینی و عملی بین مبانی قدرت با اعمال سیاست (تصمیم سازی، تصمیم گیری و عملکردها) آنها وجود داشته است؟ در صورت مثبت بودن جواب، چگونه از مبانی در پیشبرد اهداف و اعمال سیاست و قدرت بهره گرفته می شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مسائل فرعی، حداقل سه منشأ اصلی مشروعیت زا برای اعمال قدرت توسط خاتون ها وجود داشته است که عبارتند از: جایگاه و اهمیّت قدسی زن در سنّت های مغولی، اصل و نسب و پایگاه قبیله ای و جایگاه همسری یا مادری. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با اتکا به منابع اصلی، موضوع مورد نظر بررسی و واکاوی شود.
۱۰.

اندیشه سیاسی «امام موسی صدر» با تمرکز بر الگوی همگرایی و هم زیستی اقوام و مذاهب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام موسی صدر جان رالز همگرایی اجماع هم پوشان لبنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۹
جوامع چند فرهنگی در بستر تمدن های کهن نشو و نمو یافته و تکثر خود را در چارچوب خطوط و مرزبندی های قانونی حفظ نموده اند. در این میان جامعه لبنان با سابقه تاریخی و به عنوان جامعه ای متکثر، شایسته توجه است؛ جامعه ای که دارای انجمن ها و اجتماعاتی از قومیت ها، ادیان و فرهنگ های مختلف بوده، جزء جوامع چندفرهنگی محسوب می شود که نوع خاصی از چینش قدرت و ساختار سیاسی در آن حاکم است و با توجه به برخی شکاف های فرهنگی و قومیتی موجود، این کشور درگیر مسائل قابل توجهی است که در سایه آن، وحدت سیاسی و اجتماعی کشور لبنان را ایجاد نموده است. از این رو در این پژوهش سعی بر آن است که با به کارگیری روش نظریه بحران «توماس اسپریگنز» به عنوان روش برگزیده شده فهم اندیشه سیاسی، پس از شناسایی معضلات و مشکلات چندفرهنگی جامعه لبنان به تحلیل و جست وجو درباره علل بحران با توجه به راه حل های موجود تجربه شده بپردازیم. از این رو در مرحله بازسازی آرمانی جامعه سیاسی و ارائه درمان آن با بررسی دقیق نظریه «جان رالز» به ارزیابی اندیشه سیاسی «امام موسی صدر» در جامعه چندفرهنگی لبنان به عنوان مصداقی از امکان تحقق نظریه اجماع هم پوشان پرداخته شده است و این مهم مورد توجه قرار گرفته است که تنها راه خروج از انسداد سیاسی موجود در کشورهایی مانند لبنان، تحول نظام سیاسی از ابتنای بر مصالحه موقت به ابتنای آن بر اجماع هم پوشان است. در این مسیر به دست آورده ایم که امام موسی صدر، رهبر اجتماع تشیع لبنان، با گذر از خودمحوری مذهبی سعی نمود تا پایه ها و ساختار نوعی اجماع هم پوشان میان طوایف، گروه ها و احزاب سیاسی لبنانی با تساهل و رواداری مذهبی را فراهم آورد.
۱۱.

تأثیر اندیشه سیاسی علامه اقبال بر جریان های سیاسی افغانستان (احزاب جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه سیاسی علامه اقبال افغانستان جمعیت اسلامی حرکت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
اقبال از جمله متفکرانی است که چه در روزگار خویش و چه پس از مرگ، بر بسیاری از اندیشمندان و جریان های فکری و سیاسی کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اسلامی تأثیر گذاشته است؛ آنسان که می توان تأثیر مستقیم و غیر مستقیم اندیشه سیاسی او را در شکل گیری و مبارزات سیاسی بسیاری از جریان های اخیر مسلمان جست وجو کرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیر اندیشه سیاسی علامه اقبال بر جمعیت اسلامی افغانستان و حرکت اسلامی افغانستان به عنوان دو حزب بزرگ اسلام گرای این کشور پرداخته است. از جمله محورهای اندیشه سیاسی اقبال می توان به وحدت و بیداری اسلامی، استعمارستیزی، استقلال طلبی، بازگشت به خویشتن، اصلاح اندیشه دینی و اجتماع و آرمان شهر او اشاره کرد که بر جریان های جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی افغانستان تأثیرگذار بوده است. با واکاوی متون مرتبط و نیز مصاحبه هایی که با آگاهان واقف بر موضوع صورت گرفت، تبیین گردید که این تأثیر بیشتر از رهگذر اشعار حماسی اقبال بر احزاب یادشده صورت گرفته است. همچنین تبیین شد که ایدئولوگ های این دو جریان (برهان الدین ربانی و آیت ا... محسنی) بیشتر از دیگران از اندیشه سیاسی علامه اقبال متأثر بوده اند. روی هم رفته احزاب یادشده از رهگذر ایدئولوگ های خود نیز از اندیشه سیاسی علامه اقبال تأثیر پذیرفته اند.
۱۲.

ادراک و کنشگری سیاسی؛ مطالعه ادراک کنشگران ستادهای انتخاباتی از فرآیند انتخابات (مطالعه موردی: انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک کنشگری ستادهای انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری1400 ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
هدف مقاله شناخت ادراک کنشگران ستادهای انتخابات ریاست جمهوری از فرآیند انتخابات و اجزاء آن است. این کنشگران که بر اساس انگیزه ها و علل مختلف در ستادهای انتخاباتی مشارکت می کنند، تاکنون به طور مشخص موضوع مطالعه قرار نگرفته اند. پرسش اصلی مطالعه این است که کنشگران ستادی چه درکی از انتخابات و اجزاء آن دارند؟ روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، گراندد تئوری است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شدند و سپس در فرایندی سه مرحله ای کذگذاری و در پایان نیز حسب الگوی برگرفته از داده ها، تجزیه و تحلیل شدند و مقوله های اصلی و نیز کلان بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد مفهوم هسته ای که می تواند فهم مناسبی از ادراک کنشگران ستادی را از انتخابات تبیین کند «ادراک دوگانه» است. یعنی کنشگری این افراد متأثر از ادراکی یکسویه و یکدست از انتخابات نیست. لذا نمی توان کنشگری آنها را به سادگی فهم نمود. مفهم «ادراک دوگانه» نخستین بار در اینجا مطرح می شود و وجه نوآورانه مقاله است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۵