مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جورج لیکاف
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر دیدگاه کلاسیک آن می پردازد. برخلاف نظریه کلاسیکِ استعاره که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می¬داند، نظریه معاصر ادعا می کند نظام ادراکی انسان اساساً سرشتی استعاری دارد و استعاره به شکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان فراوان به کار می رود. این دیدگاه نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم مطرح شد. این تحقیق با ارائه گزارشی از «نظریه استعاره مفهومی»، به معرفی و نقدِ انواع، ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون می پردازد.
مفاهیم شناختی استعارات زمان: تئوری استعاره جرج لیکاف در غزلیات ١٢، ١٥، ١٦، ١٩، ١٠٤ و ١١٥ شکسپیر
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۶۱ – ۳۹
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مفهوم و نقش استعاری زمان را در شش غزل شکسپیر، تحلیل می کند. این پژوهش با معرفی و تحلیل ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی زمان و الگوبرداری های ذهنی مرتبط با آن در این اشعار که مبتنی بر نظریه استعاره لیکاف است؛ می پردازد. در ابتدا گزارش دقیقی از استعاره های زمان در غزلیات شکسپیر ارائه و تبیین شده است که ساختار استعاری مفاهیم بنیادین، با اساسی ترین ارزش هایی که در یک فرهنگ عمیقاً تعبیه شده، انسجام دارد. استعاره بر اساس نوع مضمون، به دو گروه تقسیم می شود: استعاره هایی که در آن زمان به مثابه هنرمند است و آن ها که زمان به مثابه رقیب است و سپس به راهبرهای پیشنهادی شکسپیر برای مقاومت در برابر خصوصیات به ظاهر متناقض انسانی زمان پرداخته شده است. سپس به چگونگی انطباق با محیط فرهنگی که مبتنی بر نظام مندی ذهن است؛ می پردازد تا بدین طریق، بر موانع ارتباطی متفاوت غلبه کند تا گیرنده (مخاطب) قادر به رمزگشایی پیام و فراهم نمودن بازخورد به فرستنده (راوی) شود و این خود سندی بر کارآیی ارتباط است. از طرفی، به علت نقش محوری زمان در ساختار ذهنی و فرهنگی، می توان آن را به عنوان یکی از جنبه های بنیادین فرهنگ و ارتباط در نظر گرفت.
تبیین تاریخی استعاره های مفهومی «سلطه» در بیانیه 9 ماده ای «حُکم می کنم» رضاخان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
219 - 241
حوزههای تخصصی:
در روز کودتای سوم اسفند 1299ش. رضاخان بیانیه ای در 9 ماده تحت عنوان «حُکم می کنم» صادر و توسط قزاقان در سطح شهر پخش نمود. او در میانه ی وضعیت استثنایی و عدم تعادل میان امر سیاسی و حقوق عمومی توانست با کنار زدن قانون به تمرکز قدرت در دو جهت تثبیت امر سیاسی، با استفاده از زور و نیروی مسلح و تضییق امر حقوقی، با زیر پا گذاشتن حقوق افراد اقدام کند. هدف از این پژوهش دستیابی به یک شناخت معنایی از استعاره های مفهومی سیاسی به کاررفته در بیانیه 9 ماده ای و پیامدهای ساخت «تک گویی» و «کنش جدایی» بین حاکم و جامعه است. پرسش اصلی این است که چه استعاره مفهومی ای در این بیانیه به کاررفته است. در پاسخ به پرسش پژوهش، این مدعا مطرح است که رضاخان از استعاره کلیدی «سلطه» بر پایه استعاره عام بنیادی «حُکم، نیرو است» برای سیطره بر زیست سیاسی شهروندان استفاده کرده است. یافته های پژوهش بر آن است که وضعیت استثنایی علاوه بر تحدید حوزه عمومی به بسط اقتدارگرایی و تهدید حقوق عمومی انجامید. روش این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی در قالب زبان شناسی شناختی و چارچوب نظری وضعیت استثنایی «جورجو آگامبن» است که به وسیله مطالعات پیکره ای گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل استعاره های مربوط به حوزۀ بیماری و شفا در ناداستان از قیطریه تا اورنج کانتیاثر حمیدرضا صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
399 - 449
حوزههای تخصصی:
لیکاف ضمن به چالش کشیدن تلقی سنتی از استعاره، بر این نکته تأکید ورزید که پایه تفکر انسان، استعاری است و ذهن انسان به شکل ناخودآگاه برای درک مفاهیم انتزاعی، از امور محسوس بهره می جوید. یکی از مهم ترین زمینه هایی که ذهن و زبان به جای بیان مستقیم، دست به دامن تصاویر استعاری می شود، موضوعات مربوط به حوزه شفا و بیماری است. بیماران، همراهان آنان و حتی پزشکان به دلیل تجارب پیچیده مربوط به بیماری به ویژه بیماری های لاعلاج، خواسته یا ناخواسته از زبان استعاری در این زمینه بهره می جویند. موضوعی که نه تنها در جریان مفاهمه بیمار با دیگران اثرگذار است، بلکه این امکان را نیز فراهم می آورد که با دستکاری در نظام استعاری این حوزه، شیوه مواجهه بیمار و اطرافیان با بیماری نیز اصلاح گردد. درهمین راستا در این پژوهش تلاش شده است تا کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» که دربردارنده تجربه زیسته حمیدرضا صدر-نویسنده اثر- از بیماری سرطان است، به شیوه تحلیلی-توصیفی و با محوریت تصاویر مربوط به حوزه بیماری و شفا بررسی شود. برای انجام پژوهش تمامی تصاویر مربوط به موضوع با فراوانی 189 تصویر شناسایی شد و ازاین میان 101 نمونه که شامل تصاویر دربردارنده ارزش گذاری ها راوی درباره بیماری بود تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد استعاره های با محوریت بیماری به مثابه دشمن، هیولا، رقابت ورزشی، فرمانده بی رحم، زندان، عنصر گدازنده، اوباش، همدم، عنصر فروبرنده، عنصر لِه کننده، پرتگاه و طوفان به ترتیب، بیشترین فراوانی را در متن دارند. تصاویری که در تمامی آنها تلقی و ارزشگذاری منفی راوی نسبت به بیماریآشکار است. موضوعی که باعث فرسایش هرچه بیشتر روانی و جسمی بیمار شده است.
استعاره مفهومی «مسیر» و «تحول عدالت» در گفتمان سیاست خارجی دولت سیزدهم (با تأکید بر سخنرانی های رئیس جمهور در مجمع سالیانه سازمان ملل متحد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از چارچوب نظری زبان شناسی شناختی و روش «پراگلجاز» به بررسی بافت مفهومی سیاست خارجی دولت سیزدهم بپردازد. بنیادی ترین راهبرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، نظمِ عدالت محور، و حل وفصل مسائل بین المللی بر پایه ی نظم و عدالت است. موانع موجود در رسیدن به این هدف ممکن است مسیر موردنظر را کُند و یا متوقف کند. فهم این مسیر در سخنرانی ها و بافت زمینه مند دولت قابل بازنمایی و درک است. پرسش اصلی این است که دولت سیزدهم از چه استعاره های مفهومی در گفتمان نظمِ عدالت محور استفاده کرده است؟ فرضیه بر آن است که استعاره «مسیر» پربسامدترین مفهوم در گفتمان دولت آقای رئیسی است. یافته ها نشان می دهد روابط ناعادلانه، بی عدالتی و تبعیض به علت «ذهن» و «نظام سرمایه داری جهانی» با محوریت آمریکا مانع از به انجام رسیدن این مسیر است؛ این مانع با ایجاد «تحول جهادی» قابل بازسازی است. نتایج نشان می دهد، عبارت های زبانی و فضای ذهنی در دستگاه سیاست خارجی، ساختارهایی هستند که از طریق همبستگی مستقیم و بی واسطه با رویدادها، «معنی» را بین «مخاطب» و «دیگران» پدید می آورند.
نقش استعاره جنگ در مفهوم سازی هومر از سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن است که به فهم و چرایی کاربرد استعاره های مفهومی در حوزه های مختلف سیاست که نمودی از حوزه عمومی است، با فراهم آوری مدل نظری جورج لیکاف و مارک جانسون بپردازد. گوهر سیاست با عمل در ارتباط است و از دو پیش فرض فرمان دهی و فرمان برداری و دوست و دشمن تشکیل می شود. غایت آن نیز ناگزیر از هدفی مشخص و دست یافتنی که همانا حفاظت از اجتماع و پیروزی در جنگ و سیاست است، استفاده می کند. بنابراین فرایند شناختی و مفهوم سازی سیاست به وسیله مقوله جنگ فراخوانده می شود. پرسش اصلی این است که مفهوم سازی سیاست در ایلیاد هومر بر چه استعاره های مفهومی استوار است. با مقوله سازی هشت حوزه حمله، دفاع، عقب نشینی، مانور، ضد حمله، بن بست، ترک مخاصمه و شکست/ پیروزی، یافته های تحقیق نشان می دهد که می توان استعاره های مفهومی را که بر اساس رویکرد حسی- حرکتی و برآمده از ذهن بدنمند است، در دو مؤلفه «عمل» (جنگ) به عنوان گوهر سیاست و «سخن آرایی» مفهوم سازی کرد. بدین ترتیب حوزه مفهومی سیاست (مقصد) برحسب حوزه مفهومی جنگ (مبدأ) فهمیده می شود.