مطالب مرتبط با کلیدواژه

خاتون


۲.

خاتون بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخارا خاتون بخاراخداه سعید بن عثمان فتح ماورا النهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی خلفای مسلمان اموی سیاسی
تعداد بازدید : ۲۴۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
بررسی شخصیت و زندگی خاتون بخارا، اولین و آخرین زنی که بر منصب بخاراخداتی نشست و هم زمان درگیر رقبای داخلی و حملات پی در پی فاتحان عرب بود، اطلاعاتی ارزشمند درباره حیات سیاسی و اجتماعی بخارا به دست می دهد. داستان روابط عاطفی خاتون با سعید بن عثمان، فرمانده عرب که در شعری برجای مانده، به رغم ابهاماتش دارای ارزش ادبی و تاریخی فراوان است. در این نوشتار ضمن گزارش تلاش های محققان معاصر در خوانش این شعر، سعی شده با لحاظ پاره ای ازحوادث تاریخی و برخی ملاحظات زبانی، خوانش دیگری از این شعر ارایه شود.
۳.

ضرورت شکل گیری نگاره یوسف و زلیخا در دوران سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری اندرزدهی نظم درباری خاتون ایرانشهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۳۳
براساس اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار یکی از اصول دادگری در جامعه بوده است. در نتیجه برای تحقق شاه فرهمند، تفکیک قوای سه گانه لشکر، دین و دیوان و به نظم درآمدن آنها توسط وزیر ضروری بود. با ورود سنت های ترکی و مغولی و حضور خاتون های دربار، دخالت ایشان در امور دربار و انتخاب جانشین شرایطی بحرانی را برای تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری شکل داد. بنابراین اقدامات وزرا در مواجهه با بحران دخالت خاتون ها امری ضروری بود که بنا به اهمیت سنت اندرزدهی سیاسی برای وزرا، طی ادوار مختلف منجر به پدید آمدن آثار ادبی و هنری متعددی شد. در دوران سلطان حسین بایقرا نیز این بحران بروز یافت و در فروپاشی دودمان تیموری موثر بود. بنا به ضرورت مواجهه با این بحران آثار اندرزگون متعددی، برای متوجه ساختن سلطان به این بحران شکل گرفت. در این میان، بروز نگاره یوسف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد نیز با توجه به اهمیت این حکایت در بستر سنت اندرزدهی سیاسی و با توجه به ضرورت بهره گیری از کیفیت های زیباشناختی در جلب توجه سلطان به این بحران، دارای اهمیت و ضرورت دانسته شد. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و تاریخی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، این سوال مطرح شد که نگاره یوسف و زلیخا، چه نسبتی با بحران دخالت خاتون ها در نظم دربار سلطان حسین بایقرا دارد؟ با توجه به نتایج به دست آمده ضرورت شکل گیری این نگاره، بهره گیری از جذابیت های زیبایی شناسانه نگارگری برای توجه دادن سلطان حسین بایقرا به بحران دخالت خاتون در امور دربار بوده است.
۴.

نقش خاتون های واقف در تداوم گفتمان رسمی سلجوقیان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سلجوقیان خاتون وقف مدرسه سازی ایدئولوژی بوردیو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۲
وقف، به عنوان سنّتی پسندیده همواره مورد اقبال دولت های اسلامی بوده است؛ اما کمتر به کارکردهای فرهنگی آن توجه شده است. دولتمردان سلجوقی (429 589ق) و وابستگان آنها، اعم از زن ومرد، با نگاه اندیشه محور به وقف، به سیاست های فرهنگی مورد نظر خود جامه عمل پوشاندند. با توجه به نفوذ خاتون های سلجوقی در طبقه زمامداران، این سؤال مطرح می گردد که این بانوان، با تکیه بر کدام سرمایه ها در صحن جامعه نیز فعالانه حضور یافتند؟ این مقاله با رویکردی تاریخی اجتماعی بر اساس متون تاریخی و با روش وصفی تحلیلی و با الهام از نظریه پی یر بوردیو (2002م) در باره قابلیت مشروعیت زایی سرمایه های نمادین، به خوانشی نو در مورد فعالیت های فرهنگی خاتون ها در نواحی مهمّ قلمرو سلجوقیان، یعنی بخش های مرکزی و غربی ایران می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، اگرچه جایگاه سیاسی این زنان در کنار عناصر دیگری چون: ناحیه گرایی، اقطاع و سنن سلجوقی، یکی از موانع تمرکزگرایی نهاد قدرت بوده است، اما بانوانی مانند ارسلان خاتون، با وقف اماکن عام المنفغه (مدرسه، مسجد و بازار)، نقش حیاتی در تداوم سلطه سلجوقی در طول سه قرن داشته اند و در واقع، این خاتون ها با برخورداری از سرمایه های نمادین، در گسترش گفتمان رسمی توفیق یافته اند..
۵.

مبانیِ مشروعیّت خاتون های مغول و نقش آن در عملکردهای آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت قدسی زن مشروعیت قدرت مغولان خاتون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
در تمام ادوار تاریخی، حکومتگران برای دستیابی به حکومت، نیازمند کسب مشروعیّت بوده اند. در واقع کسب مشروعیت، یکی از عوامل دوام و بقای سیاسی و استمرار سلطه سلطه گران به حساب می آمده است. در دوره مغولان نیز کسب مشروعیّت برای فرمانروایان آن، اهمیّت بسیاری داشت. در کنار خان های مغول، خاتون های دربار نیز عنصری بسیار تأثیرگذار به حساب می آمدند. نکته قابل توجه در قبایل کوچ رو به ویژه مغولان صحراگرد، نوع معیشت و زیست آنها بوده که تعیین کننده اقتدار نیز بوده است. در دوران قبیله گی یا پیشاامپراطوری مغولان، زنان یا مادران، جایگاه و اهمیت ویژه ای در نهاد خانواده و ساختار قبیله داشتند و گرداننده اصلی اقتصاد خانواده به حساب می آمدند. آنها در دوران پس از شکل گیری امپراطوری توسط مغولان با عنوان خاتون های دربار، جایگاهی رفیع تر از گذشته در حکومت کسب کردند و بالتَّبع برای اعمال نفوذ و اقتدار بیشتر، اقدامات مثبت و منفی بسیاری را انجام می دادند. مسئله محوری و یا به عبارتی دغدغه اصلی پژوهش حاضر، یافتن منشأ قدرت و مبانی مشروعیّت خاتون ها بوده است. به بیان دیگر این تحقیق در پی پاسخگویی به پرسش هایی از این قبیل است که سرچشمه و آبشخور قدرت خاتون های دربار مغولان، از کجا بوده است؟ آیا ارتباط عینی و عملی بین مبانی قدرت با اعمال سیاست (تصمیم سازی، تصمیم گیری و عملکردها) آنها وجود داشته است؟ در صورت مثبت بودن جواب، چگونه از مبانی در پیشبرد اهداف و اعمال سیاست و قدرت بهره گرفته می شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مسائل فرعی، حداقل سه منشأ اصلی مشروعیت زا برای اعمال قدرت توسط خاتون ها وجود داشته است که عبارتند از: جایگاه و اهمیّت قدسی زن در سنّت های مغولی، اصل و نسب و پایگاه قبیله ای و جایگاه همسری یا مادری. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با اتکا به منابع اصلی، موضوع مورد نظر بررسی و واکاوی شود.