باتوجه به توسعه روزافزون فضای مجازی و ضریب نفوذ شبکه های کاربرمحور مجازی و تأثیر آن در جامعه و تغییرات اجتماعی ناشی از آن از جمله تأثیر در روند، شتاب و سمت تغییرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انفعال و غفلت بخشی از جامعه و تمرکز حاکمیت بر رویکردهای سلبی و ایجاد محدودیت در لایه ارتباطات و غفلت از تأثیر سایر عوامل، ذی نفعان و بازیگران این زیست بوم، تدوین مدلی برای بهره برداری از این شبکه ها در جهت مدیریت این تغییرات ضروری است. در این پژوهش ضمن تبیین و ترسیم شرایط فعلی، با استفاده از مصاحبه عمیق با صاحب نظران و دولتمردان مرتبط و با روش گراندد تئوری و رویکرد اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری در نرم افزار MaxQdaبیش از 700 کد تحلیل، مؤلفه های مدل استخراج و با استفاده از مدل پارادایمی به دست آمده، راهبردهای مواجهه و مدیریت شبکه های کاربرمحور مجازی با رویکرد مدیریت تغییرات اجتماعی بر مبنای روش داده بنیاد احصاء گردید. بر اساس یافته های این پژوهش راهبردهای اساسی برای مدیریت این شرایط شامل حکمرانی قانونمند، ره نگاشت فضای مجازی، دیپلماسی سایبری، فعال سازی ظرفیت های کاربران، تقویت سواد رسانه ای، تسلط بر لایه های عمیق هوش مصنوعی، تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشنهاد گردیده است.