فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریه «جوهر زیرنهاد» یکی از نظریاتی است که در غرب درباره ساختار اشیای خارجی بیان شده است. این نظریه اشیا را مرکب از یک جوهر جزئی بدون ویژگی و عریان و مجموعه ای از ویژگی ها می داند. ویژگی ها از منظر آنها همگی کلی هستند و برای تشخیص محتاج جزئی عریان اند. علاوه بر این، جزئی عریان حامل ویژگی ها و عامل ثبات یک شیء در طول تغییر نیز هست. جزئی عریان همچون هیولا از خود هیچ فعلیتی ندارد و تنها حامل فعلیات است. فلاسفه اسلامی نیز نظراتی درباره ساختار اشیای خارجی بیان کرده اند. این مقاله با روش «مقایسه، تبیین و انتقاد» معتقد است: ادله ای که برای اثبات جزئی عریان ذکر شده هیچ کدام وافی به مقصود نیست و با توجه به مبانی فلسفه صدرایی می توان این نظریه را نقد کرد.
امکان سنجی لزوم تناسب سن ازدواج از منظر فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
در فقه اسلامی به ویژه قرآن و حدیث، سن مشخصی برای ازدواج ذکر نشده است ولی با توجه به مباحث مطرح شده می توان نتیجه گرفت سن زن و شوهر باید به گونه ای باشد که هدف اصلی ازدواج به دست آید و معمولا چنین است که اگر زن و شوهر هم سن بوده یا فاصله سنی شان خیلی زیاد یا خیلی کم باشد، هدف از این نوشتار بررسی امکان سنجی لزوم تناسب در سن ازدواج از منظر فقه اسلامی است تا از ازدواج با اختلاف سنی بالا گرفته شود؛ به همین جهت این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر فقهی گردآوری شده است. نتایج پژوهش بیانگر این مسئله است که ازدواج به سهولت حاصل نمی گردد؛ زیرا انتخاب همسر مرحله مهم و سرنوشت سازی در تحقق ازدواج موفق محسوب می شود. از طرف دیگر، اسلام برای تامین سعادت انسان در خصوص موضوع انتخاب همسر معیارهای متعددی را ارائه کرده که میتواند زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب گردد. دینداری و ایمان، ارزشهای اخلاقی، خصوصیات جسمی، صلاحیت خانوادگی، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی و کفویت از جهات مختلف از جمله کفویت سنی این معیارهاست. در مقاله حاضر، به طرح مساله کفویت سنی و کلیات آن باتوجه به گستره مقاله، پرداخته شده است.
تفسیر تنزیلی، به مثابه تفسیر فرهنگی قرآن (با محوریت آثار عبدالکریم بهجت پور)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
301 - 342
حوزههای تخصصی:
نزول قرآن تدریجی است و در این نزول تدریجی، پیامبر(ص) توانست یک جامعه ابتدایی را از سطح فرهنگی پایین، به امّتی با آن حد از تعالی فرهنگی برساند که پرچمدار ندای توحید، اخلاق و انسانیت در سراسر جهان باشد، اما روش مطالعه و فهم قرآن کریم برای دست یابی به عناصر فرهنگی و فرایند تحول فرهنگی قرآن کدام است؟ مسأله اصلی این مقاله دستیابی به «روش مطالعه فرهنگی قرآن» است که به نظر نویسنده «تفسیر تنزیلی» روش مناسب برای این سنخ مطالعه را در اختیار ما می گذارد. البته از آنجا که تمرکز بر آرای یک مفسر تنزیلی، مسیر مشخص و عناصر منسجم تری را برای تأمین این امر در اختیار می گذارد، این تحقیق بر اساس آثار عبدالکریم بهجت پور صورت می گیرد. روش انجام این تحقیق روش اجتهادی است. روش اجتهادی، روش معتبر و معهودی است که صدها سال است برای رجوع به منابع دینی مورد استفاده و سفارش اندیشمندان و مفسّران اسلامی است. در این روش عناصر عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی و کلامی به تناسب مسأله تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، این تحقیق، از تحلیل های عقلی، عقلایی و ... ، به فراخور نیاز بهره خواهد برد. از یافته های این تحقیق، می توان به اثبات هویت روشی تفسیر تنزیلی و کشف دستاوردهای روشی (راهکارهای تعمیق و توسعه فهم قرآن، مراحل روش تحول فرهنگی قرآن، تشکیل شبکه مسائل قرآن، ورود قرآن به صحنه عمل، راهکار شناسایی و حل آسیب های فرهنگی) و محتوایی (دوره های تحولی جامعه نبوی، توسعه هدف گذاری کشف مرادهای خداوند، فهم دقیق تر واژگان قرآنی) این سنخ تفسیر اشاره کرد.
اسناد، روات و نسخ صحیف سجادیه (پاسخی تطبیقی در ردّ شبهات مخالفین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
187 - 226
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد تبیین و بررسی شبهاتی است که از سوی اهل سنّت بر کتاب صحیفه سجادیه وارد شده است که در قالب این سؤالات مطرح گردیده است: چه اسناد و راویانی برای صحیفه وجود دارد؟ اعتبار آنان در طول تاریخ چگونه بوده است؟ صحیفه چه جایگاهی در بین اهل سنّت دارد؟ جهت پاسخ بدین مسائل تمامی اسناد و راویان معرفی و مورد پژوهش قرار خواهند گرفت و با آشکار نمودن نقش علمای اهل سنّت در حفظ صحیفه، به جایگاه والای این کتاب نزد آنان اشاره خواهد شد. رویکردی که در این پژوهش دنبال می شود توصیفی-تحلیلی و انتقادی است که با روش کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول فریقین انجام خواهد گرفت.یافته های پژوهش نشان می دهد که تاکنون سه سند رسمی برای صحیفه یافت شده که شامل سند عمیر بن متوکل، سند زیدی و سند زبیدی حنفی است، هر یک راویان متعددی در طول تاریخ داشته اند. سند عمیر بن متوکل بیشترین راویان را داشته و نسخه های متعددی از این راویان یافت شده و تنها دو راوی یعنی ابوالمفضل شیبانی و ابن اخی طاهر علوی مورد اتهام جعل قرار گرفته اند که با بررسی شواهد مختلف امانتداری آنان در حفظ صحیفه اثبات می گردد، تاکنون نسخه های خطی فراوانی در مناطق مختلف جهان اسلام یافت شده که حاوی راویانی موثق و معتبر است، قدیمی ترین آنها پنج نسخه است که راویان مختلف و متفاوتی داشته حتی برخی از راویان آنها علمای اهل سنت بوده اند.
بازشناسی تطبیقی ریشه های «تاریخ قدسی» در آموزه های امام علی (ع) و اندیشه های هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
307 - 328
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل مفهوم «تاریخ قدسی» پرداخته که توسط هانری کربن توسعه یافته است. مسأله اصلی تحقیق این است که کربن چگونه با آشنایی با منابع معارفی اصیل شیعی، از این معارف در شکل دهی و تقویت مفهوم تاریخ قدسی بهره برده است. فرضیه تحقیق بر این مبنا استوار است که ریشه های این مفهوم را می توان در آموزه ها و اندیشه های امام علی (ع) جست وجو کرد. هدف پژوهش، بازشناسی ریشه های تاریخ قدسی در دیدگاه های امام علی (ع)، به ویژه در خطبه نخست نهج البلاغه، است. این مطالعه با بهره گیری از روش هرمنوتیک و تحلیل تطبیقی، میزان تأثیرپذیری کربن از آموزه های امام علی (ع) در تبیین مفهوم تاریخ قدسی را بررسی می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که امام علی (ع) در نهج البلاغه، تاریخ را به عنوان عرصه ای زنده برای تحقق اراده الهی معرفی می کند و بر نظم الهی، مسئولیت انسان ها، و تعامل میان ساحت های مادی و معنوی تاریخ تأکید دارد. از سوی دیگر، کربن تاریخ روحانی را جریانی مستمر و فراتر از محدودیت های زمانی و مادی می داند و با تکیه بر مفاهیمی چون تخیل فعال و هرمنوتیک فلسفی، به تحلیل پیوندهای میان جهان مادی و معنوی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که درحالی که امام علی (ع) دیدگاهی جامع تر به ارتباط میان تاریخ مادی و روحانی دارد، تمرکز کربن عمدتاً بر جنبه های عرفانی و فلسفی تاریخ قدسی محدود شده است. همچنین، بررسی ها حاکی از آن است که ریشه های مفهوم تاریخ قدسی به طور مشهودی در بیانات امام علی (ع) قابل ردیابی است و این آموزه ها تأثیر بسزایی در شکل گیری اندیشه های کربن داشته اند.
بررسی شکاکیت در آثار ناگارجونه از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۱)
57 - 76
حوزههای تخصصی:
در مکاتب عرفانی هندی در توانایی معرفتی عقل تشکیک می شود. ناگارجونه با بهره گیری از شک گرایی اوپانیشادها، ماده باوری بودایی و روش استدلالی مارماهی لغزان ضمن تضعیف و تذلیل عقل، روش خاصی برای کشف حقایق هستی ارائه می دهد. پرسش این است که آیا شکاکیت ناگارجونه به نیهیلیسم منتهی می شود؟ با پیگیری ریشه های شک گرایی هند در ریگ ودا و اوپانیشادها و متون اولیه ی بودایی و با تحلیل استدلال های جدلی ناگارجونه درمی یابیم که او ضمن نقد مبناگرایی معرفتی و ردّ اصل علیت و با تأکید بر تمایز محصول عقل و قلب و اهمیت سلوک عملی از نیهیلیسم فاصله می گیرد و به رئالیسم خاص عرفانی دست می یابد. این سلوک ذهنی و روحی باعث می شود سالک، مورد عطای الهی (ابن عربی) قرار گرفته یا برگزیده (ناگارجونه) شود. بنابراین، تشکیک ناگارجونه در توانایی معرفتی عقل مقدمه ای است برای نیل به حکمت حاصل از قوه ای که ابن عربی آن را قلب می نامد. حکمتی ملازم با مابعدالطبیعه ای رئالیستی که طبق آن کل عالم اعراض قائم به حق تعالی به شمار می رود.
وجدان اخلاقی کودکان، حقیقتی با سازه ذاتی یا اکتسابی (مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
وجدان اخلاقی، حقیقتی عینی در درون انسان ها و مشتمل بر ظرفیت های شناختی و عاطفی است. این ظرفیت ها می توانند عامل التزام به هنجارهای اخلاقی و رفتار بر اساس آنها باشند. چنین سامانه ای - با قابلیت های مذکور - افزون بر آنکه مورد گواه شهودهای درونی و مشاهدات بیرونی است با گزاره های وحیانی نیز قابل اثبات است. وجدان اخلاقی، در ابعاد شناختی، مشتمل بر آگاهی و ضرورت التزام به حُسن و قُبح برخی فضایل و ترک رذائل در خصائل و رفتارهای انسانی است و در ابعاد احساسی و عاطفی نیز ابتدا انسان را نسبت به امور مذکور تحریض می دهد و در صورت خطا با حسِ پشیمانی، زمینه جبران و عدم تکرار را در آینده فراهم می آورد. اینکه آیا چنین پدیده ای در انسان خصلت ذاتی دارد یا امری اکتسابی است، می تواند تأثیرات مهمی در شناخت و ابعاد اخلاقی انسان داشته باشد. با بررسی دوره کودکی که هنوز عوامل محیطی بر آدمی تأثیر نگذاشته، می توان به ذاتی بودن این امر پی برد. با بررسی کتابخانه ای و تحلیلی این موضوع در متون دینی و یافته های آزمایشگاهی در حوزه روان شناسی اخلاق می توان این امر را ثابت کرد که بخش های مهمی از «وجدان اخلاقی» ذاتی است.
مواجهۀ رمزگرایانۀ شیخ اشراق با سنت افلاطونی در تلقی وی از خرد جاویدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
133-166
حوزههای تخصصی:
رمزگرایی از دیرباز در دین، عرفان و فلسفه به کار بسته شده است. شیخ اشراق با زبان رمزآگین، درون مایه های متعالیِ ناگشوده به زبان متعارف و عقل استدلال گر را به تصویر می کشد. او سنت پیشاارسطویی، به خصوص افلاطون را نماینده غربی خمیره ازلی حکمت می شمارد. مسئله بنیادی مقاله، واکاوی نقش نگاه رمزاندیشانه سهروردی در تعبیر حکمت افلاطونی از قِبَل خمیره ازلی است. با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و ضمن ارجاع به آثار دو حکیم، خصوصیات زبان رمزی و پیوندش با حقایق متعالی، خمیره ازلی و آموزه هایی نظیر تزکیه نفس، القای الهی، کشف و شهود بررسی می شود. نتایج نشان می دهد: نخست، رمز با حقایق متعالی پیوند دارد. دوم، خمیره ازلی حکمت دو وجه جهان شمول (تاریخی) و الهی (فراتاریخی) دارد. سوم، فهم حقایق و بنیاد مشترک الهی، با تجرید نفس و بصیرت امکان پذیر است. چهارم، زبان رمزی پای در وادی ذوق و شهود می نهد. پنجم، افلاطون، به مثابه حکیمی الهی، اهل ذوق، شهود و تجرید است و حکمتش سرشار از حقایق متعالی. ششم، بیان رمزی، شیوه افلاطون- و دیگر حکما- است. بدین سان، سهروردی با افلاطون مواجهه ای رمزگرایانه از قِبَل خمیره ازلی به کار می بندد. او با این مواجهه، به انتقال معانی اشراقی می پردازد و در خوانش خود، حکمت را نه در بطن تاریخ، که در فراسوی تاریخ می جوید.
بررسی نظریۀ عصمت انبیا و نافرمانی آدم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از داستانهای مورد مناقشه در قرآن که مربوط به بحث عصمت انبیاء است، داستان حضرت آدم است. فارغ از مناقشاتی که در مورد واقعی یا نمادین بودن این داستان وجود دارد، ظاهر این آیات دلالت بر نافرمانی حضرت آدم از دستور الهی دارند. دسته ای از متکلمان اسلامی که قائل به عصمت مطلق انبیاء هستند، این نافرمانی آدم را گناه ندانسته و درصدد توجیه نافرمانی او برآمده اند که مهم ترین توجیه ایشان، حمل نهی الهی به کراهتی یا ارشادی بودن و عمل آدم به ترک أولی است. هدف این مقاله بررسی اتقان و استحکام این توجیه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بیان این توجیه و تحلیل استدلال مربوط به آن، به نقد این توجیه پرداخته است. با توجه به مباحث علم اصول در ظهور اَوّلی صیغه نهی در حرمت و خلاف اصل بودن حمل نهی به کراهتی و ارشادی به نظر می رسد گریزی جز مولوی دانستن دستور الهی به آدم نیست. علاوه بر اینکه الفاظی چون عصیان، غوایت و ظلم که در قرآن درباره عمل آدم بکار رفته ظهور اوّلی در ارتکاب معصیت و نهی مولوی است. از سوی دیگر، بر فرض پذیرش توجیه ترک أولی در خصوص نافرمانی آدم، به نظر می رسد این توجیه همچنان با نظریه عصمت مطلق انبیاء در کلام شیعه ناسازگار است؛ چرا که پذیرش ترک أولی بودن عمل آدم به معنای پذیرش ارتکاب خطا توسط او و تحت وسوسه شیطان قرار گرفتن اوست که دلایل عصمت در کلام شیعه مخالف با هر دو است. نتیجه اینکه توجیه متکلمان اسلامی درباره عمل آدم که آن را ترک أولی و ارتکاب نهی ارشادی خدا دانسته اند، قابل قبول نیست.
تحلیل انتقادی مادی 351 قانون مجازات اسلامی در انتقال حق قصاص به زوجین؛ مطالعه تطبیقی فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 140
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم، در فقه و حقوق اسلامی که در محاکم قضایی و فقه جزایی، بسیار مورد توجه فقها، حقوق دانان و صاحب نظران قرار گرفته است، جایگاه زوجین در انتقال حق قصاص و کیفیت سهم آنها از این حق می باشد. با توجه به اهمیت فراوان مسئله نفس و جان در منظر شارع مقدس اسلام، تحقیق حاضر از اهمیت بالایی برخوردار بوده و علاوه بر این جایگاه، انتخاب هر یک از مبانی انتقال یا عدم انتقال حق قصاص به زوجین، موجب تغییرات عمده ای در عفو و یا مجازات مجرمین و در برخی موارد، منجر به تسریع رسیدگی به پرونده های جنایی می گردد. در ماده 351 قانون مجازات اسلامی، چنین حقی برای زوجین لحاظ نشده است. از منظر فقه امامیه، ادعای اجماع بر استثنای زوجین از ارث بردن حق قصاص وجود دارد؛ اما برخلاف فقهای امامیه، بسیاری از علمای اهل سنت معتقدند زوجین همچون سایر ورثه حق قصاص را به طور مساوی به ارث می برند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه رسیده است که اصلی ترین دلیل فقهای امامیه، اجماع شیخ طوسی می باشد که اجماع منقول به دلیل عدم برخورداری از استحکام کافی، مردود شمرده شده و ادله ای مانند تشفی ولی دم نیز غیرقابل استناد است؛ بنابراین با توجه به قاعده «القصاص ملزوم الدیه» و سکوت روایات در قبال استثنای زوجین و مساعدت قول لغویان، به عمومات تمسک کرده و خروج زوجین از حق قصاص را منتفی دانسته است. هدف پژوهش حاضر، ارائه پیشنهادی برای اصلاح ماده ۳۵۱ قانون مجازات اسلامی می باشد.
مدرسه تراز ازمنظر اسناد تحولی نظام تعلیم وتربیت: در جست وجوی الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
مالیخولیا و شیوه درمان آن از دیدگاه ابن سینا (رویکردی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
مسئله رابطه نفس ناطقه با بدن و واسطه بودن روح بخاری، به شکل گیری مباحث فلسفی فراوانی در این زمینه منجر شده است. یکی از این مواردْ علل و نشانه های بیماری های روانی، مانند افسردگی مالیخولیائی است که از دیدگاه ابن سینا مهم ترین دلیل به وجود آمدن آن و مؤثرترین شیوه درمان آن را باید در رابطه نفس ناطقه با بدن جست و جونمود. افسردگی مالیخولیا به معنای انحراف افکار و صورت های ذهنی انسانی از مسیر صحیح است که در این حالت انطباق مفاهیم علمی با خارج مختل می شود و لذا شخص در افکار و پندارهای نادرست خود غرق می گردد. این بیماری روانی دارای مراتب مختلفی است که در شدیدترین حالت آن، یعنی مانیا، ادراکات فرد بیمار تا حد زیادی از عالم واقعیت منحرف می گردد، دائماً به مردگان می اندیشد و ممکن است خود را فوت شده تلقی نماید. ازنظر ابن سینا علت اصلی این بیماری را باید در ضعف روح بخاری جستجوکرد که این ضعف موجب ضعف ارتباط نفس با بدن می شود. ریشه این ضعف نیز غلبه مزاج سودائی در مغز است که باعث اختلال در عملکرد روح بخاری به عنوان رابط نفس و بدن می شود. درمجموع نحوه مواجهه ابن سینا با افسردگی مالیخولیا نشان دهنده روی کرد جامع وی در مواجهه با اختلالات روانی است. روی کردی که هم در مبانی فلسفی وی و هم شواهد و مطالعات تجربی ریشه دارد.
کمال انسان از دیدگاه ابن سینا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
53 - 84
حوزههای تخصصی:
مسئله کمال انسان و انسان کامل از مباحث موردتوجه همه ادیان و مکاتب فلسفی، اخلاقی و تربیتی است. کمال نهایی مرتبه ای از وجود انسان است که در آن همه استعدادها و قابلیت های ذاتی، معنوی و انسانی با سیروسلوک به فعلیت می رسد. هدف اصلی این پژوهش بررسی کمال انسان از دیدگاه ابن سینا و ابن عربی است. برای دستیابی به این هدف از روش تطبیقی بهره گرفته شده است. در روی کرد معرفتی ابن سینا تنها شهود عقلانی کاربرد دارد و نمی توان از معرفت عرفانی و شهود قلبی سخن گفت. ابن سینا هدف نهایی معرفت و سعادت را شناخت عقلی و علمی، و اتصال به عقل فعال می دانست که مبتنی بر عقل نظری و شهود عقلانی است؛ اما در نظام فکری ابن عربی هر موجودی به لحاظ هستی شناختی، مظهر اسم یا اسمائی از حق تعالی است و از حیث معرفت شناختی درک او از حق به میزان استعداد او در دریافت تجلیات الهی وابسته است. در نظام معرفتی و فکری ابن عربی حقایق متعالی با استمداد از کشف وشهود دریافت می شوند و از سنخ علم حضوری اند. در نظام معرفتی و فکری ابن عربی کمال انسان مبتنی بر عشق و کشف وشهود به تصویر کشیده شده است؛ ازاین رو انسان کامل سینوی در کمال عقل برهانی شهودی و با انسان کامل عرفانی ابن عربی منطبق است؛ بنابراین کمال عقل نظری در چارچوب مشّائی اتصال به عقل عملی است و بدون آن ناقص است. در هر دو دیدگاه بیان شده که انسان ها دارای مراتبی از کمال اند. کسب این مراتب تدریجی است و انسان پس از طی این سیر استکمالی و صعود در مدارج کمال، در نهایت سلوک خود، به مقام رفیع کمال نهایی خود نائل می شود. مراجعه به متون دینی و عرفانی ابن عربی نشان داد که او به هیچ وجه از اجتماع منفصل نبود؛ بلکه در متن آن قرارداشت و انزوای عارفان و جامعه گریزی را ناصواب می دانست. انسان کامل سینوی در نگرش فلسفی عرفانی همان انسان کامل عرفانی ابن عربی است و هیچ برتری ای بر انسان کامل عارفان ندارد؛ ازاین رو تنها انسان کامل سینوی به انسان اسلام و قرآن نزدیک نبوده؛ بلکه انسان کامل عرفانی عارفان الهی باتوجه به خدانمایی کامل وی، همان انسان کامل قرآنی و اسلامی است.
عناصر تيار الوعي في نجوم الأوريغامي في رواية «أدركةا النسيان» للكاتبة سناء شعلان بناءً على نظرية ويليام جيمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۶ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۴
۱۰۱-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
تیار الوعی یعد من أسالیب السرد الحدیثه والمتطوره التی تحظى بشعبیه كبیره فی الأدب الروائی المعاصر. تكمن أهمیه هذه التقنیه فی قدرتها على تمثیل التدفق الداخلی للأفكار والمشاعر فی عقل الراوی وشخصیات الروایه بشكل واقعی وعمیق. أما الأوریغامی، أو فن طی الورق، فإنه یعود إلى قرون عده حیث نشأ منذ حوالی ألفی عام، وكان فی بدایاته یُستخدم كوسیله ترفیهیه وفنیه تعتمد على طی الورق لخلق أشكال وهیاكل مجسمه. ومع مرور الزمن، تطور هذا الفن لیصبح أداه تعبیریه فی ید الفنانین المعاصرین الذین استخدموه فی أعمالهم لتوجیهه نحو الفن المفهومی القابل للتنفیذ. قصه "أدرکها النسیان" التی كتبتها الكاتبه المعاصره سناء شعلان تُعد نموذجًا لدمج تیار الوعی مع الأوریغامی، حیث تتناول القضایا الاجتماعیه والنفسیه التی یعانی منها المجتمع المعاصر. تتألف القصه من ثلاثین فصلاً، یبدأ كل فصل منها بصوره أوریغامی تمثل نجمه، مما یضیف بعدًا رمزیًا إلى السرد. یهدف هذا البحث إلى دراسه تیار الوعی فی هذه القصه من خلال تقنیه الأوریغامی فی بدایه كل فصل، استنادًا إلى نظریه ویلیام جیمز حول الوعی، باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی. تُظهر النتائج أن هذه التقنیه توفر مساحه لبحث مواضیع مثل الحوار الداخلی، الشعریه، التداعی، السمات النفسیه، تجاهل الجمهور المعتاد، الحدیث مع الذات، الرمزیه، والزمن، وتتیح الاستفاده منها لتجسید التوترات النفسیه لشخصیات القصه بما یتماشى مع الفهم النفسی لویلیام جیمز.
تحليل الوظائف اللغوية في رواية "بقايا" لروشا داخاز في ضوء نظرية التواصل لرومان جاكوبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۶ الخریف ۱۴۴۵ شماره ۱۴
۱۲۳-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
تُعدّ نظریه التواصل اللغوی من أهم النظریات الحدیثه، ویعدّ رومان جاكوبسون من روّاد مدرسه براغ. وهو الذی أدخل العناصر اللغویه ووظائف اللغه فی نظریته اللغویّه لیعبّر عن الوظیفه الأساسیه للغه وهی التواصل، التی تتمثّل فی ستّه عناصر (المرسل، المرسل إلیه، الإرسالیّه، السیاق، الشفره، الصله أو القناه) فی عملیّه الاتصال. اهتمّ هذا اللسانی بقضایا البنیّه اللسانیّه فی المسائل الشعریه، إذ قسّم البناء اللغوی والتواصل بین اللغه والأفراد على ستّه عناصر لعملیه اتصال وستّ وظائف للغه؛ وهی التعبیریه، والإفهامیه، والمرجعیه، والشعریه، والمیتالغویه؛ والانتباهیه. فالروایه الحدیثه من أحد المواضیع الأدبیّه لدراسه الباحثین والنقاد؛ لأنها متكونه من الحوار والسرد. نحاول فی هذا البحث معالجه بنیه اللغه ووظائفها الأساسیه التواصلیه فی روایه "بقایا" لروشا داخاز من خلال التركیز على بنیه اللغه والوظائف الأساسیّه لها وإحداث التواصل بین المبدع والمتلقی من منظر آراء جاكوبسون. نعتمد فی هذه الدراسه على المدرسه الإمریكیه فی الأدب المقارن بناءً على المنهج الوصفی – التحلیلی حیث نتطرق من خلاله إلى دراسه الروایه بعرض النماذج التی نشاهد فیها استخدامها الدقیق لتعبیر الوظائف. فلاحظنا من خلال هذا البحث أنّ المرجعیه الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه أكثر الوظائف اللغویّه استعمالاً فی روایه "بقایا" من حیث أنّ التطورات والتحولات مهیمنه على كلّ الروایه؛ تدور حول الأحداث فی عصر الحرب والتغییر السیاسی. أما الوظیفه التعبیریه فتأتی الكاتبه فیها باستخدام صیغ المتكلم وبیان العواطف والسیره الذاتیه لشخصیات الروایه. استعملت الكاتبه فی الوظیفه الإفهامیه ضمائر الخطاب وأسالیب الأمر والنهی والنداء والاستفهام لجذب انتباه المخاطب وهنا یمكن أن نقول بأنّ ضمیر الخطاب وصیغه النهی أكثر استخداماً بالنسبه للنداء والأمر. أصبحت الوظیفه الشعریه والمیتالغویه فی هذه الروایه أقلّ استعمالاً مقارنه بوظائف اللغه الأخرى؛ لأنّ التركیز فی هذا النص على الفكر وتحلیل الواقع.
ما بعد الإستعمار في حكاية كفاح ضد الإستعمار بناء على ضوء نظرية إدوارد سعيد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یسعى خطاب ما بعد الإستعمار إلى الکشف عن السیطره الشامله للغربیین على البلدان الآسیویه والإفریقیه و یشرح کیفیه إستعمار الغرب لهذه البلدان وأثره علیها. ومن أبرز منظری نقد ما بعد الإستعمار هو إدوارد سعید، الذی قام فی کتابه، الإستشراق، بالتحلیل التفصیلی للمواجهه بین الشرق والغرب و ذکر و تحلیل وطریقه تفکیر المجتمعات الغربیه تجاه الأمم الشرقیه. إن دراسه هذه القضیه مهمه لأنها تکشف الوجه الزائف الذی رسمه الغربیون لأمم المشرق. نتیله راشد إحدى الکاتبات المعاصرات المصریات ذوات الفکر السیاسی القریب من جمال عبد الناصرالتی قامت بشرح تاریخ مصر أثناء الإستعمار البریطانی و قدمت فکره نقدیه لعواقب الإستعمار، مؤلفه کتاب حکایه کفاح ضد الإستعمار فی بشکل سیره عبدالناصرالذاتیه الروائیه. یحاول هذا البحث بإستخدام الأسلوب الوصفی التحلیلی و تطبیق مکونات نقد ما بعد الإستعماری فی هذا العمل معتمدا على منهج إدوارد سعید النقدی؛ وتشیر نتائج البحث إلى الدور المهم لخیانه العوامل الداخلیه فی تکوین الإستعمار البریطانی علی مصر و كذلك تشکیل و تقویه النظره الذرائعیه والدونیه للبریطانیین تجاه الشعب المصری آنذاك و تشیر النتائج أیضاً إلی عدم إعتقاد الغربیین بإستقلال الشعب المصری.
ظرفیت های فقهی و فرا فقهی در تدوین فقه های معاصر
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
85-118
حوزههای تخصصی:
فقه معاصر واژه ای برای پرداختن به مباحث و مسائل فقه های تخصصی و فقه های مضاف است. فقه معاصررا می توان قسیم فقه فردی به شمار آورد که به بررسی مسائل فقهی مورد نیاز جامعه امروزی با رویکرد اجتماعی می پردازد و با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسائل اجتماعی، لازم است این گونه مسائل با رویکرد اجتماعی در فقه شیعه مورد تفقه قرار گیرد و نیازهای اساسی جامعه امروزی را فراهم نماید. با توجه به اینکه فقه معاصر به بررسی مسائل مربوط به جامعه و اجتماع و نهادهای مربوط به آن می پردازد، ضروری است که ظرفیت های فقهی و فرافقهی در این باره مورد توجه و واکاوی قرار گیرد ودر این نوشتار این عنوان با روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار می گیرد. فضای صدور، خطابات قانونیه و منطقه الفراغ به عنوان دیدگاه های فقهی و مباحثی نظیر نگاه سیستمی به فقه، فهم اجتماعی نص، زمان ومکان به عنوان دیدگاه های فرا فقهی مورد واکاوی قرار گرفته است.
ارائه الگوی تغییر ساختار موسسات حسابرسی با رویکرد به اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
اگرچه ممکن است حسابرسان تاحدی به رفتار حرفهای پایبند باشند اما نظارت شفاف و مستمر بر رفتار حسابرسان از یک سو و و از سمتی وجود تغییرات در ساختارهای موسسات حسابرسی از سوی دیگر برای حفظ اخلاق حرفهای برای رسیدن به کنترل کیفیت کار حسابداری مهم به نظر میرسد. در این راستا هدف مطالعه حاضر ارائه الگوی تغییر ساختار موسسات حسابرسی با رویکرد به اخلاق حرفهای میباشد. روش مطالعه حاضر داده بنیاد میباشد. جامعه آماری شامل حسابداران رسمی میباشد که با استفاده از روش گلوله برفی، 11 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. کدگذاریها در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. نتایج حاصل از کدگذاریها در شش دسته محوری، شرایط علی، مداخله گر، راهبرد کنشها، بستر و زمینه و پیامدها دسته بندی شد. الزامات قوانین محیطی و موانع سازمانی و فردی موسسات در دسته بستر و زمینه قرار گرفتند و تحولات فنی و توسعهای و انتصاب و پاداش های حسابرسان در دسته شرایط مداخلهگر و همچنین استاندارد سازی ساختار موسسات حسابرسی و ساختارهای سازمانی واحد در دسته شرایط علی، خط مشیهای عملیاتی موسسات حسابرسی، مهارت و تخصص اعضای موسسات حسابرسی و نیازها و خواستههای ساختار موسسات حسابرسی در دسته کنش ها و اعتبار خدمات در ساختارهای جدید و سازگاری با تغییرات ساختارهای جدید در دسته پیامدها قرار گرفتند. امید است نتایج مطالعه حاضر کمک شایانی به موسسات حسابداری و افراد شاغل در موسسات حسابرسی نماید.
بررسی نمود اخلاق و رفتار شهری در آثار داستانی احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
215 - 234
حوزههای تخصصی:
احمد محمود یکی از نویسندگان پرکار و توانای خطّ جنوب کشور است. اکثر داستان های وی حول و حوش شهرهای جنوبی کشور است. او نویسنده ای واقع گراست و همین امر موجب شده است توجه فراوانی به محیط پیرامون خودش داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی نمود اخلاق و رفتار شهری در آثار داستانی احمد محمود است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که امحمد محود در آثارش به شیوه های متنوع به زبان و گویش جنوب توجه داشته است. او در توصیف شهر و امکان خطه جنوب، محله ها، خیابان ها و... بسیار کوشا است و سعی دارد علی رغم حفظ هویت اصلی این مکان ها نام های جنوبی آن ها را نیز یادآور شود. اما عمده کاربرد زبان و گویش در داستان های محمود به واژه های متداول و رایج این خطه برمی گردد. همچنین وی سعی دارد در قالب داستان های خود انواع رفتارها و اخلاق های غذایی، ماهی ها و حتی اسامی انواع نخل ها را نیز که در جنوب متداول است، بازگو نماید.
پرورش فضایل فردی و اجتماعی در مقارنه تورات و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
253 - 265
حوزههای تخصصی:
پرورش فضیلتهای اجتماعی که برآیند توجه به فضائل فردی است، یکی از مهمترین آموزه های کتابهای مقدس ادیان است، قرآن جهت حفظ و پرورش فضایل فردی اوامر و نواهی شرعی را برای حفظ شخصیت انسانی و رشد آن مطرح کرده و با ارتقای سطح تعالیم کتاب مقدس، فصل جدیدی از تعامل و رویکردهای اخلاقی در روابط انسانی ایجاد کرده است، تورات کتاب مقدس دیگری است که از این بعد مورد مطالعه قرار گرفته است، اما بر خلاف قرآن، در قانون اخلاقی تورات بین شخص یهودی و غیریهودی دیواری از تمایز وجود دارد که سبب عدم امکان تعمیم تعالیم آن به همه نوع بشرشده است، در تعالیم آن آمده است: مهر و عاطفه یهودی نباید به سطح غریبه ها برود، در این تعالیم مثلاً سود ربا برای هم کیش خود ممنوع و برای غیر هم کیش مجاز دانسته شده است و در موارد متعددی پیروان سایر ادیان را دون افراد یهودی و از آنها به عنوان برده و کنیز یاد شده است. در این تحقیق بین تعالیم قرآن و تورات در خصوص فضایل فردی و اجتماعی مقارنه ای صورت گرفته و در آن سعی شده است به دور از تعصب مذهبی و بر پایه حقایق، زمینه را برای دستیابی مخاطبان به تفاوت دیدگاه قرآن و تورات در این زمینه فراهم کند.