فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۴۰, Autumn ۲۰۲۴
57 - 74
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: One of the most significant issues in the contemporary world is women's legal status and social activities. Afghanistan is at the forefront of women's discussions due to its drastic changes and developments. This article aims to examine the status of women in this country's traditional and historical context to provide a solution to various issues and problems. METHOD & FINDING: Our findings indicate that Afghan women have faced numerous challenges throughout history, although there were periods, such as the Kushan Empire age when they found a respectable position. The advent of Islam initially promoted cultural tolerance and respect for women, promoting their status among Muslim nations. However, during the ‘Umayyad and ‘Abbāsid Dynasties, class and racial discrimination contributed to a decline in women's status. The emergence of local dynasties such as the Ṭāhirīds, Ṣafārīds, and Sāmānīds brought political stability and gradual cultural development, although women's social participation remained limited. The Ġaznavīd era marked a turning point, providing a more favorable environment for women's education and rights, while the Timūrīd era witnessed the peak of women's involvement in social affairs.CONCLUSION: Overall, the status of Afghan women has fluctuated considerably, with their current situation experiencing significant ups and downs due to changing political circumstances. By reflecting on the past, we aim to provide insight into their status from history to the contemporary age.
کارکرد تبری در فضای هم زیستی اخلاقی و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
تبری به عنوان عنصر مکمل تولی، آموزه ای اساسی در دین اسلام و مانند تولی به مثابه روحی فراگیر بر تعالیم تشیع است. به دلیل کم توجهی به جایگاه برائت، این آموزه مورد بی مهری و در معرض چالش های اخلاقی قرار گرفته است؛ به گونه ای که آن را تهدید کننده آزادی، مانع رشد، عامل تنفر، و برهم زننده مدارا و برادری معرفی کرده اند. موضوع این تحقیق، بررسی جنبه های چالشی و پیامدهای معضل گونه تبری برای اخلاق است. هدف این مقاله نیز ارائه راه های برون رفت از چالش های طرح شده است. فرضیه نخستِ تحقیق، آن است که تبری از جهت نظری و نیز در مرحله اجرا و عمل، با فرمان ها و توصیه های اخلاق اسلامی تنافی ندارد. فرضیه دوم، نقش تبری به مثابه یک اصل راهبردی در پیشگیری از آسیب ها و آلودگی های اخلاقی و تربیتی است. فرضیه سوم، کارآمدی و اثربخشی تبری در آراستگی فردی و اجتماعی به نیکویی های اصیل اخلاق دینی است. بر اساس این فرضیه ها که با روش تحلیل منطقی انتقادی بررسی می شود، تبری، آدمی را از موانع آزادی و رشد رها می سازد؛ میان دوستان خداوند محبت و مدارا ایجاد می کند؛ و زمینه برادری را فراهم می سازد.
مرجعيات الأنساق الثقافية في سبايا دولة الخرافة للروائي عبد الرضا صالح محمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتناول الدراسه الأنساق الثقافیه المتضمنه فی الخطاب العراقی المتجسد فی روایه «سبایا دوله الخُرافه». ترتبط الأنساق الثقافیه فی النقد الثقافی، کإحدی التیارات الهامه فی مجال ما بعد الحداثه، حیث یسعى إلى إضافه آفاق جدیده دون إلغاء النقد الأدبی. یتعامل النقد الثقافی مع الأنساق المتضمنه والمشكلات المعقده ویتعرض للنصوص الأدبیه كظاهره ثقافیه، مثلما یتعامل مع الظواهر الثقافیه الأخرى التی تستحوذ على اهتمام الدراسات الثقافیه، حیث یسعى إلى كشف آلیات التمركز والهیمنه، وبالتالی التعامل مع الأصوات الشعبیه ودراسه النصوص بهدف استخلاص الجمالیات المختبئه فیها. ومما یزید أهمیه هذا الموضوع تناوله لقضایا المجتمع بشكل عام والمجتمع العراقی بشكل خاص، ونظرته للإرهاب المتحایل عن طریق تجاوزه لصوره الإسلام واستهدافه للقطاعات والعقائد الدینیه المختلفه كجریمه تهدد المجتمع. تهدف الدراسه إلی إجراء قراءه ثقافیه شامله للخطاب الروائی، مع التركیز على الجوانب الواقعیه المأخوذه من الواقع العراقی خلال فتره الإرهاب الداعشی معتمده المنهج الوصفی-التحلیلی فی الجزئین النظری والتطبیقی، وأخذت فی الاعتبار منطلقات النقد الثقافی. وقد تم جمع المعلومات بشكل مباشر من الكاتب عبدالرضا صالح محمد نفسه، بالاستفاده من خبرته ومعلوماته، بالإضافه إلى دراسه بیئه الكاتب واستخدام مصادر قیمه مثل المجلات والكتب الحدیثه التی تتناول الأنساق الثقافیه من خلال النقد الثقافی ثم تحلیل فهم ما حدث خلال فتره الإرهاب الداعشی والظلم والاضطهاد الذی تعرض له المجتمع العراقی، خاصه المسیحیین. توضح نتائج الدراسه أن حضور الدین والسیاسه فی روایه الكاتب لیس إلا تجسیداً للواقع الاجتماعی ومحاوله منه للوصول برساله إلى الشعب؛ إنّها رساله لایمكن للقارئ العادی أن یفهمها بسهوله، ولكن یمكن للقارئ أو الباحث أن یفهمها من خلال دراسه وتحلیل الكلمات والعبارات التی تحملها.
معنا شناختی واژه های «حجّت» و «خلق» و ارتباط و تناسب بین آن دو در آیات قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
163 - 177
حوزههای تخصصی:
واژه های حجّت و خلق از پرکاربردترین واژگان قرآن کریم می باشند و از دیرباز مورد توجه مفسّرین قرآن کریم قرار گرفته و نظرات گوناگونی را در این مورد ارائه نموده اند. مصطلح حجّت از واژگان کلیدی قرآن کریم و در آیات مبارکه زیادی به آن اشاره شده است. پس، با تحلیل مفهوم این واژه و تبیین ارزش معنایی آن، می توان به این مسئله مهم پی برد که خداوند با این آیات به دنبال اتمام حجّت برای بندگان خود با اقامه دلیل و برهان است. واژه خلق نیز واژه کلیدی دیگر در قرآن کریم می باشد و با اکثر موضوعات اساسی قرآنی نظیر چگونگی آغاز خلقت، سبب و علت خلقت، غایت، سرانجام خلقت و رابطه ی خلق و خالق در ارتباط می باشد. خلق به معنای به وجود آوردن از هیچ و یا تبدیل از شیء به شیء دیگر که در قرآن کریم بارها ذکر گردیده و باید با توجه به سیاق آیه ی مورد نظر مفهوم آن را دریافت کرد و همچنین جانشین ها و همنشین های بکار رفته در آیات مختلف ما را در این زمینه بسیار یاری خواهد نمود. در این مقاله در نظر داریم به تفسیر، معناشناختی، تناسب و ارتباط واژگان حجّت و خلق با تکیه بر آیات و روایات قرآن کریم بپردازیم.
چالش (نا) برابری جنسیتی در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از «لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ» با رویکرد تفسیر تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
122 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین گزاره های قرآنی که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، گزاره <لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَهٌ> (بقره/228) است. عالمان تفسیر در سده های متقدم و میانه هجری با اثرپذیری از منقولاتِ منتسب به صحابه و تابعان، بر این باور بوده اند که مقصود از این گزاره، برتری مطلقِ مردان بر زنان از حیث حقوقی یا تکوینی است. این خوانش ها تا آستانه سده چهاردهم هجری از رواج برخوردار بوده است؛ اما در گذار به دوره معاصر و مطرح شدنِ مجموعه ای از دغدغه ها و پرسش های نوظهور در جهان اسلام، زمینه های فرهنگی و اجتماعی برای فاصله گرفتن از سنت های دیرپای تفسیری و پیدایی خوانش های توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائات دوره مدرن فراهم آمد؛ ازاین رو، در پژوهشِ حاضر تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیرِ شاخصِ فریقین در دوره معاصر، دیدگاه های جدیدِ تفسیری درباره این گزاره قرآنی، با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش توانست چارچوب های نظری برای شکل گیری این دیدگاه های جدیدِ تفسیری را از یکدیگر بازشناسد که عبارت اند از: برجسته سازی انگاره تکلیف به جای حق، برجسته سازی انگاره تفاوت به جای برتری و جایگزینی انگاره برتریِ نسبی به جای برتریِ مطلق.
نقادی نظریه شیخ احمد احسائی در مورد استلزام وجود و ماهیت نسبت به خیرات یا شرور افعال انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
43 - 55
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد احسائی با نگاهی هستی شناسانه، ریشه اختیار را وجود و ماهیت می داند. او که قائل به اصالت اصلین (وجود و ماهیت) است، معتقد است وجود اقتضای نیک رفتاری و ماهیت مقتضی بدرفتاری است و تردید میان نیک و بد و انتخاب یکی از آن دو، چیزی جز اختیار نیست. از سوی دیگر، او وجود را فعل بالذات حق تعالی می داند و ماهیت را بالعرض به خداوند نسبت می دهد؛ بنابراین، اسناد بدی ها و شرور به خداوند، اگرچه صحیح است، اما بالذات نیست. احسائی مسئله اراده انسانی و رابطه آن با خداوند را نیز با قوام وجودی انسان و افعال او به خداوند، و در عین حال قدرت بر انجام یا ترک آن از جانب انسان، توجیه می کند. در پژوهش حاضر که در گردآوری مطالب به شیوه اسنادی و در پردازش به شیوه تحلیلی و منطقی نگاشته شده است، نظریه احسائی در مورد تبیین اراده انسانی و رابطه آن با قدرت خداوند مورد نقادی قرار گرفته است.
بررسی مؤلفه های کلامی و فلسفی آفرینش و صدور از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
تبیین نحوه آفرینش و صدور کثرت از مبدأ هستی و رابطه کثرت و وحدت، از دغدغه های متکلمان و نیز یکی از چالشی ترین مباحث میان مکاتب فلسفی مشاء، اشراق، و حکمت متعالیه است و هر مکتبی تفسیر و تبیین متفاوتی از آن ارائه کرده است. همه این مکاتب در پذیرش و باور اصل واقعیت و وجود با یکدیگر هم داستان اند، اما در نحوه صدور کثرت و نسبت آن با نظریه دینی آفرینش، اختلاف نظرهایی وجود دارد. پرسش اصلی این تحقیق این است که مؤلفه های کلامی و فلسفی آفرینش از دیدگاه ابن سینا چیست و نظریه صدور کثرت از وحدت فلسفی چه نسبتی با نظریه دینی آفرینش در دیدگاه ابن سینا دارد؟ این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، ترسیم تلاش های ابن سینا در تبیین صحیح آفرینش و نظام صدور و ارائه جهان شناسی برآمده از دیدگاه وی را هدف قرار داده و بر این فرض استوار است که آفرینش و صدور در اندیشه ابن سینا، برخاسته از مبانی نظام فلسفی مشاء است، در عین حال صبغه کلامی گرفته و متأثر از آموزه های دینی در باب خلقت است و از این جهت، متمایز از دیدگاه ارسطو و افلوطین است. ابن سینا ارتباط حقایق عینی و وجودی با حضرت حق تعالی را با کلیدواژه های صفات الهی و علیت تبیین کرده است. او با قائل بودن به اصل آفرینش بر اساس صفات الهی و اصل علیت و بر پایه قاعده الواحد، صادر اول را عقل اول و مجرای کثرات می داند و خصوصیات کلامی خلقت، مانند فاعل بودن و مختار بودن علت، را در این صدور و آفرینش داخل می داند.
تحلیل فقه الحدیثی روایت حرامزادگی غیبت کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
71 - 101
حوزههای تخصصی:
«غیبت» به عنوان یک رفتار اجتماعی رایج، در بسیاری از جوامع مشاهده می شود و افراد بدون توجه به پیامدهای منفی آن در دام گناه گرفتار می شوند. روایات متعددی از معصومان در مذمت غیبت کردن آمده است. یکی از این روایات از امیرمؤمنان(ع) دالّ بر حلال زاده نبودن غیبت کننده است که با دیگر روایات ناسازگار به نظر می رسد. صحت سنجی حدیث مزبور، مسئلهٔ پژوهش حاضر است. این جستار با روش توصیفی تحلیلی در پی ارزیابی رجالی راویان حدیث و تحلیل مفهومی واژگان غیبت، حرام زادگی و ارتباط آن ها با یکدیگر است. یافته ها نشان می دهد سند روایت به دلیل مجهول بودن برخی از راویان، ضعیف است. از جهت دلالی ادله ای نشان می دهد که مراد از حلال زاده نبودن، معنای اصطلاحی فقهی آن نیست. مقصود از حرام زادگی را می توان مفهومی عام، شامل مشارکت شیطان در نطفه و عدم طهارت فکری پدر و مادر در زمان انعقاد نطفه دانست. تأثیر لقمهٔ حرام نیز می تواند دلالت دیگرِ این روایت باشد؛ یعنی لقمه حرام می تواند به صورت این رذیله اخلاقی در فرد بروز یابد که از غیبت کردن به عنوان ابزاری برای لذت های فانی بهره برد و در پی استغفار و جبران این گناه و تبعاتش برنیاید.
عدالت اجتماعی، راهبرد پیامبر(ص) برای برون رفت از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
19 - 32
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی از اهداف بنیادین پیامبر اسلام(ص) برای تحول جامعه جاهلی به جامعه انسانی/ اسلامی بود. این برنامه همه کرد و کارهای آن حضرت را تحت الشعاع خود قرار داده بود. ایشان برای گذار جامعه از این مسیر پر پیچ و خم، یعنی مقابله با نابرابری های موجود، در حوزه اعتقادی، حقوقی، اقتصادی و از همه مهم تر اجتماعی و فرهنگی، جدای از ترویج ارزش ها به اقدامات عملی ریشه ای دست زدند که در همه ادوار تاریخی می تواند به مثابه الگویی کارآمد، مطمح نظر قرار گیرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که رسول خدا برای تحول جامعه و برقراری عدالت اجتماعی در زمان خویش چه راهبردهایی را اتخاذ کردند؟ مقاله با این فرضیه پیش می رود که آن جناب با الگونمایی خویش در برابری با دیگران و برخوردارسازی همگان از حقی مشابه (قانون زرّین در اخلاق)، جامعه را به سوی پذیرش عدالت و برابری جویی سوق دادند. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیامبر اسلام(ص) با گفتار مبتنی بر وحی آسمانی که در ستیز با هرگونه ستم و تبعیض است و عمل که برآمده از بنیادهای نظری ایشان بود، به توسعه اندیشه برابری روی کرده و با فرهنگ سازی در جامعه، آن را شاه کلید اسلام عدالت محور قرار دادند. مبارزه با ناروایی ها و نفی هرگونه امتیازخواهی و بی عدالتی، جهان زیست نوینی را طراحی کردند که هیچگاه در تاریخ تجربه نشده بود.
تحلیل فقهی چالش های نظام حقوق بین الملل در حل و فصل مخاصمات مسلحانه با تأکید بر ابعاد حقوق بشری
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
83 - 100
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق بین الملل برای برخورد با بحران های بین المللی، راه حل هایی را پیش بینی کرده است تا اختلافات میان دولت ها به طور دوستانه و مسالمت آمیز حل وفصل شود. به رغم تأثیرگذار بودن حقوق بین الملل در مدیریت اختلافات و رفع مخاصمات، در برخی موارد همچون نزاع روسیه و اوکراین به نظر می رسد راهکارهای ارائه شده، از کارایی و اثرگذاری لازم برخوردار نیست و با چالش های جدی روبه رو است.
مواد و روش ها: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها از طریق فیش برداری و تحلیل کیفی تدوین شده است.
ملاحظات اخلاقی: این نوشتار متعهد به حفظ اصالت متون، رعایت امانت داری و پایبندی به صداقت علمی است.
یافته ها: ناکارآمدی نظام حقوق بین الملل در مخاصمات مسلحانه به نقض گسترده حقوق بشر منجر شده و نیازمند اصلاحات ساختاری در زمینه اجرای قوانین، تقویت نهادهای نظارتی و کاهش تأثیر منافع سیاسی است. بدون این اصلاحات، حمایت از حقوق بشر در جنگ ها همچنان با چالش های جدی مواجه خواهد بود.
نتیجه: مطالعه تطبیقی فقه اسلامی و نظام حقوق بین الملل در حوزه صیانت از حقوق بشر در مخاصمات مسلحانه بین المللی نشان می دهد که این دو نظام در بسیاری از اصول اساسی همچون حمایت از غیرنظامیان، رفتار انسانی با اسیران و منع استفاده از سلاح های کشتار جمعی و لزوم رعایت عدالت و تناسب در جنگ، هم سو هستند. با این حال اختلافاتی به دلیل تفاوت در مبانی و فلسفه این نظام ها مشاهده می شود اما به نظر می رسد ظرفیت های غنی فقه اسلامی می تواند مکمل حقوق بین الملل در مواجهه با خلأهای موجود باشد.
تحلیل مسائل اخلاقی در عصر رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی( ارائه چارچوب اخلاقی و راهکارهای کاربردی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
75 - 106
حوزههای تخصصی:
چهاردهه گذشته شاهدهمگرایی بازارهای متفرق به یک بازارجهانی یکپارچه، همزمان بارشد سریع جمعیت بودهاست.ظهور رسانه های نوین وفناوری های اینترنتی، تسریع و جهانی شدن انتشاراطلاعات راشتاب بخشیده و ازمرزهای سنتی ژئوپلیتیک فراتر رفته است. این تغییر پارادایم منجربه ظهوربستر رسانه های اجتماعی به عنوان منابع اصلی تولیدوتوزیع محتوای خبرنگاری شده است.ماهیت تعاملی این بسترها،ارتباطات بین فرهنگی بی سابقه ای را تسهیل کرده است. با این حال این انقلاب دیجیتال همچنین مجموعه ای ازچالش های اخلاقی رابه وجودآورده است.ادغام محتوای تولید شده توسط کاربرازرسانه های اجتماعی در رسانه های خبری اصلی و گسترش استفاده ازهشتگ درمیان خبرنگاران، حوزه های مناقشه برانگیز اخلاقی ایجاد کرده که نیازمند بررسی دقیق هستند. این تحولات مسائلی چون نقض مالکیت معنوی، انتشار اطلاعات نادرست و نقض حریم خصوصی را در پی داشته است. علاوه بر این، گسترش رسانه های اجتماعی نگرانی های اخلاقی از جمله دستکاری محتوا، استفاده ازتیترهای گمراه کننده و ترویج گفتار نفرت انگیز را تشدید کرده است.این مطالعه تحلیل جامعی ازاخلاق رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی انجام می دهد، مسائل اخلاقی موجود را شناسایی می کند و رویکردهای مختلف اخلاقی در این اکوسیستم های دیجیتال را به طور انتقادی ارزیابی می نماید. بر اساس این تحلیل ها، پژوهش حاضر یک چارچوب اخلاقی جامع ارائه می دهد که بر اصولی چون شفافیت،مسئولیت پذیری واحترام به حقوق فردی ومنافع جمعی استوار است. همچنین، راهکارهای عملی برای مقابله با چالش های چندوجهی ناشی از فضای رسانه های دیجیتال پیشنهاد می دهد، از جمله توسعه سواد رسانه ای، بهبود سیستم های تأیید اعتبار محتوا و تقویت مکانیسم های نظارتی. این پژوهش با هدف کمک به ایجاد یک فضای رسانه ای اخلاقی تر و مسئولانه تر، زمینه را برای حل معضلات اخلاقی در عصر دیجیتال فراهم می کند.
بررسی سندی و دلالی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» در نظریه «محمد، راوی رؤیای رسولانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
367 - 398
حوزههای تخصصی:
اصل ارتباط عالم معنا با ماده با کانال وحی همواره محل تأمل بوده است. تحلیل چرایی این مسئله به تفاوت ماهوی عالم ماده با معنا برمی گردد. برخی مخالفان عصر بعثت با اتهاماتی اصل ارتباط را زیر سؤال می بردند. در دوران کنونی، نواندیشانی سعی در تأویل و امروزی کردن مقوله پیچیده وحی دارند. سروش ازجمله آنان است که نظراتش در طول سه دهه اخیر همواره در حال تغییر و تطوّر است. وی در دیدگاه های پیشین خود، قرآن را کلام خدا می دانست؛ اکنون رؤیاهای پیامبر می داند. نظر به اهمیت موضوع و پاسخ مبنایی و دقیق، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و سطح تحلیل محتوا به دنبال تحلیل فقه الحدیثی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» است با این سؤال محوری که «روایت مذکور ازنظر اعتبار سندی و متنی چگونه است و رابطه دلالت روایت با اصلِ نظریه چگونه است؟». نتیجه پژوهش نشان می دهد که روایت در منابع فریقین، ضعف سندی دارد. ازنظر دلالت نیز بعد از تشکیل خانواده حدیث، و استفاده از ادله عقلی و قرآنی، مشخص می شود این روایت بر مدعای سروش که کل وحی قرآنی را در رؤیا می داند، دلالت ندارد. به عبارت دیگر، دلالت روایت این است که مشاهدات پیامبر2 منشأ الهی دارد، نه اینکه قرآن از کانال رؤیا نازل شده باشد. همچنین این گزاره که «رؤیای انبیا وحی است»، غیر از این گزاره است که «وحی انبیا رؤیاست».
شرط «رضایت اکثریت» در تشکیل حکومت و استمرار آن از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
25 - 48
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم فقه سیاسی، مسئله اشتراط رضایت اکثریت در تصدی منصب ولایت عامه برای فقیه جامع الشرایط است. تحقیق حاضر با رجوع به بیانات و مکتوبات امام خمینی به عنوان نظریه پرداز و بنیان گذار حکومت دینی در ایران، این مسئله مهم را موردبررسی قرار داده است. پرسش اصلی این است که از دیدگاه امام خمینی رضایت اکثریت مردم چه نقشی در مشروعیت بخشی به حکومت فقیه جامع الشرایط و استمرار آن دارد؟ مفاد برخی نظریات این است که اگر فقیه عادل با حمایت و همکاری گروه هایی از مردم که در اقلیت هستند بتواند تشکیل حکومت دهد، موظف به اقدام عملی است؛ اما تحلیل داده های گردآوری شده در این تحقیق نشان داد که از دیدگاه امام خمینی رضایت اکثریت مردم اگرچه در ثبوت ولایت عامه تأثیری ندارد، لکن شرط شرعی و عقلی برای تولّی منصب ولایت است و فقیه عادل، اگرچه واجد شرایط حکمرانی باشد، نمی تواند بدون کسب رضایت اکثریت مطلق بر آنان حکومت کند. «اتکای حکومت به آرای عمومی»، «حق تعیین سرنوشت مردم»، «توجه به رأی اکثریت» و «نفی حکومت مبتنی بر زور» چهار محور مهم در بیانات امام خمینی درباره نقش مردم است که آشکارا حکمرانی ولی فقیه را مقید و مشروط به کسب رضایت اکثریت می نماید. داده های این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و با محوریت متن صحیفه امام گرداوری شده و به شیوه تحلیل محتوا موردبررسی قرارگرفته است.
تواتر شهودات عرفانی؛ صورت بندی و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حل مسئله حجیت غیری شهودات عرفانی و تعمیم آن ها در حق غیرعارفان یکی از راهکارهای مطرح شده بهره گیری از تواتر آن ها است. بر اساس این راهکار چنین ادعا می شود که برخی از مشهودات عرفان نظری را می توان از قبیل متواترات دانست که به دفعات و توسط عارفان مختلفی شهود و گزارش شده اند. این راهکار که در فلسفه ملاصدرا نیز به تبع سهروردی موردتوجه قرار گرفته، از جهاتی می تواند از بهترین راه حل ها در حل مسئله یادشده تلقی شود، اما بااین حال، حتی در پژوهش های اخیر حوزه فلسفه عرفان و دین هم تفاصیل و جزئیات آن به صورت کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند. از این رو این نوشتار درصدد آن است تا بر پایه تحقیقی نظری و با روش داده پردازی توصیفی-تحلیلی استدلال به تواتر را به صورتی منطقی صورت بندی کرده، مهم ترین اجزا و پیش فرض های آن را موردتوجه قرار داده و اصلی ترین چالش هایی را که ممکن است در این محورها ایجاد مانع کنند، متذکر شود. بر اساس یافته های این پژوهش مراحل لازم برای دستیابی به هدف موردنظر شامل این مباحث است: اثبات حجیت ذاتی شهود، امکان ثبوتی اشتراک در تجربه های عرفانی، اثبات وقوع این اشتراک نظر (در دو بخش فرعی ترِ وجود مقتضی و رفع مانع)، اثبات تحقق تواتر با شروط لازم و کافی آن در مسئله، حجیت و اعتبار خود تواتر، و در نهایت اثبات کارآیی تواتر معتبر در حل مسئله موردنظر. با این تفاصیل اگر ادعای تواتری در یک شهود عرفانی بتواند از مراحل فوق به موفقیت عبور کند در حق غیرعارفان نیز حجت بوده و برای آن ها نیز معتبر خواهد بود.
واکاوی راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از مشکلات پیش رو با تاکید بردیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات، بهره گیری مناسب از رسانه های مدرن در فضای های مجازی برای تبلیغ دینی ضروری است؛ زیرا سلطه رسانه ها بر زندگی بشر، تبلیغ سنتی را با چالش جدی مواجه ساخته است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و اسنادی و با تاکید بر آراء آیت الله مصباح یزدی تدوین یافته و درصدد پاسخ به این پرسش است که راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از چالش های پیش رو از منظر آیت الله مصباح کدامند؟ یافته های پژوهش حاکی است که امروزه رسانه های مدرن رقیب دین، سنت ستیز، و عامل تغییر نگرش و رفتار نسل جدید شده است. ازاین رو، ورود جدی مبلغان دینی به فضاهای مجازی، به عنوان فرصتی مغتنم برای تبلیغ دین ضروری است. بدین منظور، در سه رکن ارتباطات(پیام، فرستنده و گیرنده)، پایبندی به دین و آموزه های دینی و اخلاقی، راهکار برون رفت از چالش های پیش روست. در «پیام»، پایبندی به اخلاق حرفه ای در تولید محتوای دینی جذاب و در »فرستنده»، بی نیازی ازخلق، مدارا و امانتدای و در «گیرنده»، مخاطب شناسی، رعایت سطح فهم مخاطب و اعطای بینش درست از جمله راهکارهای برون رفت از چالش های پیش رو و کارآمدسازی تبلیغ دینی در فضای مجازی است.
نوشتگان (۶): از ایرانی میانه به نو
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
151 - 162
حوزههای تخصصی:
در ششمین شماره از سلسله مقالات «نوشتگان»، نخست به فعل «سگالیدن» و صورت های مختلف آن و سپس به بازمانده های اسم brāh/brāz در نوشته های کهن فارسی پرداخته شده است؛ در بخش پایانی بخشی از یک مقاله (از شوبن، ۲۰۲۳) به فارسی برگردانده شده است که موضوع آن یک تحوّل آوایی در زبان بلخی و گنداری است.
بررسی تحلیلی روش شناسی هرمنوتیکی رویکرد تفسیری به دین و فرهنگ (با نظر بر آرای دین شناسانه ی کلیفورد گیرتز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به این پرسش که روش انسان شناسی تفسیری کدام است و رویکرد اصلی این دیدگاه در بررسی پدیدارهای انسانی بالأخص پدیده های دینی چه چیزی است می پردازد و ضمن نظر بر ماهیت انسان شناسی تفسیری و ارائه تعریفی جامع از این دیدگاه به تبیین بن مایه های آن در ساحت فلسفی می پردازد. روش این نوشتار مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی و در مواردی تحلیل محتوایی است. انسان شناسی تفسیری یا نمادین از شاخه های انسان شناسی فرهنگی آمریکایی است که در قرن بیستم در آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشته و با ارائه تعریف خاصی از فرهنگ بر فهم معنا از خلال نمادها و آیین ها تأکید دارد. مقاله با اشاره کوتاهی به چیستی رویکرد انسان شناسی تفسیری کلیفورد گیرتز -مهم ترین نماینده رویکرد تفسیری- و تعریفی که وی از فرهنگ و دین ارائه می کند، در بخشی تفصیلی ابتنای این رویکرد بر هرمنوتیک فلسفی و تقابل آن با رویکردهای پوزیتویستی در علوم انسانی را نشان داد و وجوه مختلف این تقابل و ابتنا را کاویده و نشان می دهد که گیرتز به عنوان یک مردم شناس و دین شناس فرهنگی با الهام از اصول هرمنوتیکی، به تأویل و فهم معنای دین و فرهنگ روی آورده و رویکرد تفسیری خویش در دین شناسی و مردم شناسی را با الهام از این مبانی قوام بخشیده است. درواقع با تعریف فرهنگ به مثابه یک متن، عناصر هرمنوتیکی چون تمرکز بر تأویل و معنا، تأکید بر تاریخ و هستی تاریخی، تمرکز بر وجوه درونی تجربه آدمی و روش های درونی، تأکید بر مؤلفه های زبانی و نماد و نشانه، فهم در سایه ی ارجاع جزء به کل و کل به جزء به اضمار و تصریح، مبنای منظر گیرتز در مطالعات فرهنگ و دین است.
نقدهای اخلاقی بر مد سریع و ارائه جایگزینی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 97
حوزههای تخصصی:
مد سریع بخش عظیمی از صنعت مد است که در آن تولید فراوان، ارزان و گسترده صورت می گیرد. در این مقاله قصد داریم مدسریع را از جهت اخلاقی نقد کنیم و نشان دهیم این شکل از مد، علاوه بر آسیب زدن به محیط زیست، ناقض حقوق اخلاقی کارگران و مصرف کنندگان است. در مقابل، مد آهسته، یعنی آن بخش از صنعت مد که به الگوی مصرف، فرهنگ و کیفیت توجه دارد را معرفی می کنیم. در این مقاله نشان خواهیم داد که مد آهسته به شرط آن که مصرف کننده آگاه باشد، می تواند به عنوان جایگزینی اخلاقی برای مد سریع خود را تثبیت کند. برای نیل به این مقصود ابتدا به معرفی مد، مد سریع و مد اخلاقی خواهیم پرداخت سپس در سه حیطه محیط زیست، کارگران و مصرف کنندگان مد سریع را نقد می کنیم. و نشان می دهیم که مد سریع در هر سه حیطه آسیب رسان است. در نهایت با بررسی نقش رسانه ها و آگاهی مصرف کنندگان، راه حلی برای اخلاقی کردن مد با گام برداشتن در مسیر مد آهسته ارائه می کنیم.
بررسی فوریت حق شفعه در فقه امامیه و اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
225 - 250
حوزههای تخصصی:
فوریت مطالبه حق شفعه در فقه اسلامی محل اختلاف است. مشهور فقیهان امامی و غالب فقیهان سنی، در عذر ناموجه، تأخیر در اخذ به شفعه را سبب زوالِ حق می دانند؛ درمقابل، قول به وسعت زمانی مطلق قرار دارد، که آن حق را تا اسقاط، پیوسته باقی می داند و در میان فریقین، قائلان شناخته شده ای دارد. در این مسئله گروه دیگری مطلقاً قائل به فوریت شده و گروهی توقف یافته اند. دیدگاه برگزیده، ضمن پذیرش ادله قول به وسعت زمانی حق شفعه، تعیین حدِّ آن را به عرف و عادت وانهاده است؛ بدین گونه که اگر از اولین زمان استحقاق، زمانی بگذرد که عرفاً و عادتاً کاشف از این باشد که شفیع قصد مطالبه حق شفعه اش را ندارد حکم به زوال حق می شود. در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، پس از بررسی و نقد دیدگاه ها و ادله موجود، قول اخیر مبتنی بر ادله و شواهد، درخورِ دفاع معرفی و دیدگاه مشهور، یعنی لحاظ کردن فوریت برای حق شفعه، که به قانون مدنی (ماده 821) هم راه یافته، از چند جنبه مخدوش دانسته شده است. درست است که در دیدگاه برگزیده نیز، همچون قول مشهور، عُرف، معیار پایان زمان حق شناسایی شده، اما مطابق دیدگاه برگزیده، اصل بر بقای حق شفعه است و اثبات بطلان آن برعهده مشتری، حال آنکه در قول مشهور، با گذشت زمانی که عادتاً در آن می توان حق را اِعمال کرد، حق ساقط می شود و اثبات موجه بودن عُذر و بقای حق بر دوش شفیع است.
پدیدارشناسی فضیلت اخلاقی «توبه» نزد غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فضایل دینی در کنار فضایل عقلانی و اخلاقی، در زبان دینی نقش برجسته ای در سعادت و کمال بشر ایفا می کنند. فضیلت هایی از جمله توبه، صبر، شکر، توکل و مانند آن نظامی از ارزش ها را می سازند که اگرچه در طول فضایل عقلانی و اخلاقی است، اما ساختار معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناسی آن برگرفته از متون مقدس و مستقل از اصطلاحات رایج فضایل در عرف فلسفه اخلاق است. در عین حال تهی از تحلیل مفاهیم اخلاقی هم نیست. مفهوم «توبه» در زبان و ادبیات دینی نیز از این قاعده مستثنا نیست و می تواند به لحاظ هنجاری، روان شناختی و پدیدارشناسی بررسی گردد. فاعل اخلاقی به مثابه اول شخص، خود را در موقعیتی دینی می یابد که به لحاظ رفتار و موقعیت، همسو با موقعیت اخلاقی است. علاوه بر این، به لحاظ بیرونی خود را در برابر فشار وظیفه ای احساس می کند که از بیرون وی سرچشمه گرفته و نماینده هنجار صرف اخلاقی نیست، بلکه ناشی از معرفت دینی نیز هست. این نگاه که ویژگی بارز آن روش «اول شخص» است، به واسطه رویکرد «پدیدارشناختی» مطمح نظر قرار می گیرد. در میان اندیشمندان مسلمان، امام محمد غزالی روش های درون دینی متفاوتی برای پژوهش در قلمرو فضایل ارائه داده است. فضیلت «توبه» در دین و اخلاق و همنشینی آن با پدیدارشناسی تجربه اخلاقی، افقی است که غزالی در برابر ما می گشاید.