فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشتقات واژه «حیرت» از کلمات پر کاربرد در معارف اسلامی است. خلأ معناشناختی واژه «حیرت» در پژوهش های پیشین سبب شده است نگارنده ظرایف معنایی این واژه را در مقایسه با واژگان همسو، ارزیابی و ازلحاظ معنایی مقایسه کند؛ ازاین رو، ابتدا معنای لغوی این واژه، مطرح و سپس به بررسی آن در میان واژگان حوزه معنایی «سرگردانی» پرداخته میشود. در این مرحله با قراردادن حیرت در نقطه کانونی این حوزه کلماتی معرفی و با واژه حیرت مقایسه معنایی شده اند که بیشترین مؤلفه های معنایی مشترک با حیرت را در قرآن کریم داشته اند؛ واژه هایی همچون «یُبْلِسُ»، «فَبُهِتَ»، «مُذَبْذَبینَ»، «یَعْمَهُونَ»، «یَتیهُونَ»، «مِرْیَه»، «یَهِیمُونَ» و «یَتَرَدَّدُونَ». از مقایسه واژگان معلوم می شود تحیر برخلاف واژه ابلاس فاقد مؤلفه ناامیدی از راهیابی است و نیز «مُذَبْذَبینَ» حاوی معنایی از سرگردانی است که به عمد رخ می دهد و مخصوص منافقان است. معنای مستظهر از «یَتیهُونَ» مشتمل بر تشبیه به سرگردانی در بیابان است. واژه «مِرْیَه» بیان کننده ریشه سرگردانی در شک است و کلمه «هام» از سردرگمیِ حاصل از عشق خبر می دهد؛ درحالی که واژه تحیر و تردد نسبت به این مؤلفه ها مطلق است.
واکاوی نقش ابهامات مفهوم فقهی رشد در اصلاحات ناکام سن قانونی ازدواج دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
169 - 196
حوزههای تخصصی:
گرچه مشهور فقهای امامیه به ظاهر در مورد عدم استقلال سفیه در ازدواج اتفاق نظر دارند، تفسیر ایشان از رشد و سفاهت یکسان نیست. ازآنجاکه «رشد» به معنای ملکه حفظ و اصلاح مال به عنوان یکی از شرایط متعاقدین در عقود مالی مدّنظر شارع بوده و نکاح در بدو امر با ماهیتی غیرمالی رخ می نماید، سٶالی کلیدی درخصوص ارتباط بین «رشد» و «نکاح» شکل می گیرد. رشد در ازدواج به هر مفهومی که باشد، راه های احراز آن نیز متفاوت بوده و با مسائل حقوقی و اجتماعی در این زمینه گره می خورد. بسیاری از تلاش هایی که در راستای اصلاح قانون مدنی مربوط به سن ازدواج صورت گرفته و همچنان بی ثمر مانده است، ریشه در ابهام های فقهی این مسئله دارد. این مقاله که با روشی تحلیلی از منابع روایی و فقهی بهره گرفته، به اثبات این فرضیه می پردازد که نزد اکثر فقهای متأخر، رشد در نکاح به معنای رشد فکری لازم در انتخاب همسر و تشکیل خانواده است، نه ملکه حفظ و اصلاح مال. شفافیت در ارائه مفهومِ موردنظر فقها از شرطیت رشد در ازدواج به بسیاری از معضلات اجتماعی که منجر به وضع قوانین مدنی بدون ضمانت اجرای کافی و گاهی غیرمنطبق با فقه امامیه شده است، خاتمه می دهد.
نقد اقدامات شیخ صادق خلخالی در جریان مواجهه با بحران کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
29 - 57
حوزههای تخصصی:
به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور، شاهد وقوع بحران های عدیده ای همچون ظهور ضدانقلاب و بحران گریز از مرکز در برخی مناطق، ازجمله، مناطق کردنشین بود که در کردستان، زمانی که رهبری این گرایش ها، به دست احزاب دموکرات و کومله افتاد، به سرعت رشد یافته و خود را به شکل خشونت باری، نشان دادند و در شرایط ناشی از مشکلات ابتدای انقلاب، در مدت کوتاهی بخش های قابل توجهی از مناطق کردنشین، به کنترل احزاب فوق درآمد. اعزام هیأت حسن نیت در فروردین 1358 نیز نتوانست مسئله را از طرق صلح آمیز حل کند؛ بنابراین اقدام نظامی نیز در دستور کار قرار گرفت. در بعد قضایی نیز شیخ صادق خلخالی در اواخر مرداد 1358 به عنوان حاکم شرع، به مناطق کردنشین اعزام شد تا در تقابل با ضدانقلاب و گریز از مرکز، نقش ایفا نماید. این که خلخالی چگونه در این تقابل مشارکت نمود و تا چه حد در جلوگیری از بحران گریز از مرکز در مناطق کردنشین نقش داشت، مسئله این پژوهش است که تلاش شده است به شیوه ای توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، به آن پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حاکی است، هرچند اقدامات خلخالی شکل واکنشی در مقابل اقدامات ضدانقلاب داشت، بااین حال تأثیر تعیین کننده ای در فروکش کردن بحران نداشت.
بررسی شناخت نفس و کارکردهای آن از دیدگاه امام خمینی (ره) (مطالعه ای کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
89 - 112
حوزههای تخصصی:
شناخت نفس و چگونگی کارکرد آن همواره مورد توجه متفکران علوم انسانی به خصوص رشته های حکمی و فلسفی بوده است. تحلیل کیفی شناخت نفس و کارکردهای آن ازنظر امام خمینی مبتنی بر نظریه داده بنیاد پژوهش حاضر را شکل داده است. جامعه آماری شامل کلیه منابع اعم از کتاب ها، سخنرانی ها، متون و نامه های امام بوده است. نمونه آماری موردمطالعه 62 متن و پاراگراف از منابع مرتبط با شناخت نفس از دیدگاه امام است که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق تحلیل متن و در قالب مدل مفهومی شامل: شرایط علّی؛ عوامل محوری؛ راهبردها؛ بستر حاکم؛ عوامل مداخله گر، تسهیل گرها و بازدارنده ها (موانع) و درنهایت پیامدها (نتایج شناخت نفس) ارائه شد. یافته ها نشان داد سبک زندگی منطبق بر پیام وحی و برنامه فطرت، رجوع از علم حصولی به علم حضوری و تزکیه نفس منجر به شناخت نفس خواهد شد. در اثر اتصال رابطه بین معرفت نفس و معرفت پروردگار، استعدادهای بالقوه در فطرت انسان به فعلیت خواهند رسید؛ و لذا نفس ناطقه احراز و تمام قوای نفس ازجمله وهم و غضب و شهوت تسلیم عقل سلیم و انبیا شده و به جنود رحمانی تبدیل خواهند شد و درنهایت مقام خلیفهاللهی و سعادت ابدی حاصل خواهد شد.
بررسی تحلیلی راهبرد ها و مولفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا جواد ملکی تبریزی از عارفان نامی معاصر شیعی میباشد. علما و دانشمندان شهیر پس از ایشان نظیر علامه طباطبایی، علامه حسینی طهرانی و امام خمینی (ره) از ایشان به بزرگی یاد کرده اند و برای نظریات ایشان جایگاه والایی قائل بوده اند. مطالعه «مبانی» و «دستورات» سلوکی ایشان که مبتنی بر اصول «هستی شناختی» و «انسان شناختی» عرفانی و عقلی وی می باشد، نمایانگر یک «نظام واره سلوکی» است. نظامی که عمل به دستورات آن انسان را به «توحید» و «لقاء الهی» برساند. مهمترین راهبردها و مؤلفه های این نظام سلوکی عبارتند از: «تفکر»، «علیت»، «وضع الفاظ برای ارواح معانی»، «جامعیت انسان نسبت به عوالم»، «فقر ذاتی سالک»، «محبت»، «اختلاف احوال سالکین»، «مراقبه»، «پایبندی به شریعت»، «توبه»، «توجه به اوقات و ایام خاص»، «مرگ آگاهی»، «قاعده رفق و مدارا»، «نفی دعوی کاذب»، «توسل به انسان کامل» و «توحید»؛ در این تحقیق کوشش شده است که با روش توصیفی تحلیلی ضمن بر شمردن و توضیح هریک از این راهبردها و مؤلفه ها به تحلیل عرفانی – عقلانی آنها نیز پرداخته شود تا وجه انسجام و روشمندی نظام سلوکی میرزا بیش از پیش نمایان گردد. شایان ذکر است در تحلیل راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا سعی شده است تا حد امکان این تحلیل ها از درون نظام سلوکی ایشان ارائه گردد تا وجه اصالت و استحکام این نظام سلوکی آشکار گردد. بر این اساس اهداف این تحقیق به ترتیب عبارتند از: «استخراج و معرفی راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا جواد ملکی تبریزی»؛ «توضیح و تبیین راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا مطابق با آراء و نظریات ایشان» و در نهایت «ارائه تبیینی منسجم و روشمند بر اساس آموزه های عرفانی – عقلی از راهبردها و مؤلفه های نظام سلوکی میرزا در جهت تبیین انسجام و روشمندی این نظام سلوکی».
نقد و بررسی ساختار تقابلی در رساله «لغت موران» سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 270
حوزههای تخصصی:
نظام تقابلی در سطوح واژگانی و معنایی در جهت آموزش با ابزار خطابه و غیر آن، همواره در ادبیات و دین کاربرد داشته است. بسامد چنین ساختاری در ادبیات عرفانی، تعلیمی و دینی دیده می شود. در ادبیات فارسی، عرفان یکی از بسترهای مهم کاربرد این ابزار زبانی است. در رساله لغت موران شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی، اندیشه های عرفانی و آن چه سالک در مسیر به آن نیاز دارد، با استفاده از ابزار تقابل، در بستر ادبی تمثیل (با اشخاص حیوانی و غیر آن) تبیین شده است. موران، لاک پشت ها، عندلیب، جنّ، انسان، خفّاش، آفتاب پرست، هدهد، بوم و طاووس مهم-ترین نقش آفرینان این تمثیل هستند که با استفاده از ابزار کلامی مناظره و محاوره، به طرح پرسش و تبین پاسخ آن درباره موضوع نور و تاریکی می پردازند. در این مقاله کوشش شده با هدف ترسیم کارکرد ابزار بیانی تقابل، به روش توصیفی تحلیلی ساختار و محتوای رساله لغت موران بررسی گردد.، حاصل کار نشان می دهد با این که در ظاهر، به لحاظ ساختاری، پیوندی میان دوازده روایت طرح شده در رساله وجود ندارد، پیوند موضوعی و اتصال محتوایی میان این سازه ها برقرار است. رابطه بالقوگی انسان تا رسیدن به کمال، در قالب تمثیل خورشید و ماه، سوژه ذهنی شیخ اشراق در محور این رساله است و در قالب دوازده مکالمه به عینییت رسیده است. آن چه در تقابل گرایی سهروردی اهمیت دارد، هنجارشکنی وی در شکل دهی به روابط است که سبب شده، تمثیل ها در عین جدایی، دارای یک وحدت ساختاری و محتوایی در پیشبرد معنا و در نتیجه وحدت موضوعی اثر گردند.
نقش و جایگاه «حکمت» در گفتگوی میان پیروان ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 302
حوزههای تخصصی:
همزیستی پیروان ادیان، قدمتی به بلندای قرن ها دارد و این مراودت ها به تکامل دوستی ها، نزدیکی سنت ها و یافتن نقاط مشترک انجامیده است. در عصر کنونی نیز گفتگو بین ادیان بزرگ جهان امری ضروری است. افزایش ارتباط مستقیم مردمی که دارای جهان بینی ها، عقاید، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوتی هستند یکی از عواملی است که ضرورت گفتگوهای بین ادیانی و میان فرهنگی را ایجاب می کند که در اثر آن مردم علاوه بر اینکه پیروان دارای عقاید و جهان بینی های مختلف را درک می کنند، موضع خود نسبت به آنها را نیز مشخص می کنند. این مقاله به بررسی امکان و راهکار تحقق گفتگوی ادیان پرداخته و مقوله حکمت را مهمترین و جامع ترین مولفه در گفتگوی ادیان می داند. بررسی ریشهشناختی حکمت در سنت های دینی مختلف و جایگاه و اهمیت آن در ادیان و نیز کنکاش در کارکردهای آن، نشان می دهد که حکمت از یک سو بر ضرورت گفتگو تاکید دارد و از سوی دیگر می تواند بهترین مبنای گفتگو باشد. جامعیت حکمت در زمینه گفتگوی ادیان به حدی است که نه تنها می تواند مبنای گفتگو باشد بلکه در روش و نحوه گفتگو نیز بسیار کارآمد و کارساز است. پس از تحلیلِ ضرورت گفتگو و امکان تحقق گفتگوی ادیان بر مبنای حکمت، به این نتیجه می رسیم که این گفتمان الهیاتی حکمی به بینش اخلاقی منجر خواهد شد که والاترین ثمره آن عدالت است که رعایت آن می تواند به داوری منصفانه در باره دیگری بینجامد.
سجده بر کاغذ با تأکید بر موضوع شناسی کاغذهای صنعتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
103 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در کتب فقهی، سجده بر کاغذ است. با اینکه روش امروزی و صنعتی تولید کاغذ با روش سنتی تولید آن تفاوت هایی دارد؛ اما هیچ یک از فقیهان بین حکم کاغذ سنتی و صنعتی فرقی نگذاشته اند. برخلاف کاغذهای سنتی که از الیاف غیرچوبی تهیه می شدند، کاغذهای صنعتی امروزی عمدتاً از چوب تهیه می شوند. یک چهارم تا یک سوم ساختار چوب را ماده ای به نام «لیگنین» تشکیل می دهد که بقای آن در خمیر کاغذ، رنگ و کیفیت کاغذ نهایی را خراب می کند. اگر خمیر کاغذ را با روش مکانیکی (روشی شبیه روش سنتی) تهیه کنند، این ماده در خمیر باقی می ماند؛ اما با روش های شیمیایی این ماده از خمیر کاغذ حذف می شود. این فرایندهای شیمیایی، شبهه ای جدی درباره استحاله مواد اولیه ایجاد می کند. استفاده از مواد شیمیایی برای سفید کردن خمیر این شبهه را تشدید می کند. علاوه بر این، به خمیر کاغذ، انواع و اقسام افزودنی ها (مانند پرکننده های معدنی، آهاردهنده های درونی، موادی که به آبگیری کاغذ یا تعلیق الیاف در آب کمک می کنند و...) اضافه می شود که بسیاری از آنها نیز در جواز سجده، اشکالات دیگری ایجاد می کنند. نهایتاً آهار سطحی با مواد خوراکی مانند نشاسته یا پوشش دادن کاغذ، صحت سجده را کاملاً مشکل می کنند. در این نوشته علاوه بر مسائل کلی سجده بر کاغذهای صنعتی، مسائل اختصاصی برخی انواع کاغذ مانند کاغذ تحریر، روزنامه، کاغذهای پوشش دار، کاغذ اسکناس، دستمال کاغذی، مقوا، کاغذ بازیافتی و کاغذ سنگی هم مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی مجموع مسائل فوق و توجه به این نکته که شناخت مصداقی فرایند ساخت، ترکیب خمیر، مواد افزودنی و لایه های سطحی غالباً برای مکلف مقدور نیست، روشن می شود که با سجده بر اکثر قریب به اتفاق کاغذهای صنعتی، نمی توان صحت سجده را احراز نمود.
تحلیلی بر رابطه قانون و اخلاق از منظر هارت و دورکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی رابطه قانون و اخلاق در اندیشه هارت و دورکین نگارش یافت. نتایج تحقیق حاکی از این بود که از نظر هارت قانون و اخلاق به دو صورت می توانند رابطه داشته باشند. یکی به صورت عرضی که شامل پذیرش اصول اخلاقی در قاعده رسمیت بخش و رعایت محتوای حداقلی قوانین از منظر اخلاقی بود؛ لذا قانون و اخلاق از نظر محتوایی رابطه ذاتی ندارند، بلکه می تواند در دو شکل مذکور رابطه داشته باشد. دیگری رابطه ذاتی که همان رعایت عدالت صوری قانون بود که به معنای برخورد مشابه با موارد مشابه بود. چنین نگرشی چون تنها جنبه شکلی دارد با اصول پوزیتیویسم ناسازگاری ندارد. از سوی دیگر از نظر دورکین قاضی در پرونده های دشوار ناگزیر است از طریق اصول و ارزش ها که مبنا و ساحت بنیادی نظام حقوقی هستند، موضوع را حل کند. در چنین مواردی قاضی با توسل به اصول و ارزش اخلاقی متناسب، پرونده را بررسی و رأی نهایی صادر می کند. ضمن اینکه در پرونده های دشوار نقش قاضی تنها تطبیق قوانین نیست؛ بلکه وظیفه او تفسیر قوانین است. قاضی باید تلاش کند اصول و ارزش ها را به گونه ای فهم و ادراک کند که انسجام و تمامیت نظام حقوقی یعنی هماهنگی قواعد و قوانین به عنوان رو بنا و اصول و ارزش ها به عنوان زیربنا رعایت شده باشد. بر این اساس، هم هارت و هم دورکین به نقش اخلاق در قانون اذعان داشتند؛ با این حال میان آن دو در چگونگی تحلیل و نگرش به این موضوع تفاوت وجود دارد.
چند جاینام دیگر شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
191 - 205
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تعدادی دیگر از جای نام های شاهنامه از کتاب داود منشی زاده درباره جغرافیای شاهنامه به فارسی ترجمه شده است. جاینام هایی که در این مقاله درباره آنها بحث شده، عبارت اند از: کوه سپند، کلات، چَرَم، لادن/ لاین، مَیَم، بیژن. نویسنده در ضمن بحث اطلاعات کتاب های پهلوی و اوستایی و نوشته های جغرافیایی و تاریخی فارسی و عربی را با آگاهی های مندرج در شاهنامه سنجیده تا جای دقیق یا تقریبی این مکان ها را به دست آورد.
عهد کتاب (4)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
417 - 426
حوزههای تخصصی:
عهد کتاب بخش جدیدی در مجله «آینه» پژوهش است که در آن به معرفی کتاب های تازه در حوزه مطالعات اسلامی، مطالعات ادیان، تاریخ، فرهنگ و هنر جوامع مسلمان می پردازیم. الویت در معرفی کتاب هایی است که به فارسی ترجمه نشده اند و از سوی ناشران معتبر منتشر شده اند.
سه کتابی که در این شماره معرفی می شوند، عبارت اند از:
تاریخ اجتماعی زنان در دوره متاخر عثمانی: نگرش های نو
تاریخ عباسیان: یک تاریخ
ساخت جنسیت در روایت جهان شناختی آیین مانوی در دوره باستان متأخر
واکاوی سندی و متنی روایت«آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سلیمان...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
35 - 57
حوزههای تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی ما به زندگی، شخصیت و سیرهٔ انبیای الهی مربوط می شود. ازجملهٔ این روایات، حدیث «آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ سُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ ذَلِکَ لِمَا أُعْطِیَ فِی اَلدُّنْیَا» است. بنابر ظاهر این روایت، حضرت سلیمان(ع) به سبب موهبتی که در دنیا به وی عطا شده بود، از میان پیامبران الهی آخرین فردی است که وارد بهشت می شود. طی جست وجو در منابع حدیثی، تنها دو روایت با این مضمون در کتب روایی شیعه و سه مورد در کتب روایی اهل سنت با اختلاف نسخه به چشم خورده است. این روایات نیازمند واکاوی سندی و متنی است. در خصوص مضمون روایت این پرسش مطرح است که باتوجه به عظمت، عصمت و برگزیدگی انبیای الهی، چگونه ملک سلیمان که از ویژگی خاص نبوت اوست، زمینه ساز تأخیر ورود این پیامبر الهی به بهشت می شود؟ بررسی ها نشان می دهد که این روایات به لحاظ سندی فاقد اعتبار و به لحاظ دلالت متن با متون قرآنی و حدیثی موجود در این زمینه ناسازگار است.
دیدگاه های تربیتی راغب اصفهانی در کتاب قیم (ذریعه الی مکارم الشریعه - مطالعه تربیتی استقرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
217 - 236
حوزههای تخصصی:
دانش اخلاق در میان مسلمانان با رویکردهای متفاوتی روبرو بوده که به پیدایش دستگاه های اخلاقی و تربیتی مختلفى مانند رویکردهای عقلی، عرفانی، نقلی و تلفیقی منتهی شده است. رویکرد اخلاق تلفیقی تلاش کرده از ظرفیت های ممتاز مکتب فلسفی، عرفانی و نقلی استفاده کرده و نگاهی ترکیبی به علم اخلاق داشته باشد که از پیشروان آن، راغب اصفهانی است. وی در کتاب ارزشمند الذریعه الى مکارم الشریعه، پیوند خوبی بین رویکرد فلسفی و دینی ایجاد کرده است. آنچه از بحث در پژوهش حاضر قابل برداشت می باشد این است که راغب نسبت به عقل-گرایی تاکید بسیاری دارد و عقل را سرآمد فضائل نفسانی می داند و به عقل به عنوان سرسلسله زنجیره وار فضائل اخلاقی می نگرد. ویژگی بحث های راغب، تلفیق مباحث فلسفی اخلاقی با آیات، روایات و دین مبین اسلام است. نظریه اخلاقی راغب اصفهانی را از جهت ساختار کلی باید در زمره نظریات فضیلت گرایانه افلاطونی - ارسطویی دانست. با این وجود، دیدگاه های تربیتی اخلاقی آن، محتوای کاملاً قرآنی دارد و چنان به آیات و روایات اسلامی آراسته شده که رنگ و بوی فلسفی آن کمتر به چشم می خورد. ابتکار مهم راغب در بحث فضایل اخلاقی و تربتیی که برگرفته از قرآن کریم بود، افزودن فضایل توفیقی هدایت، رشد، تسدید و تأیید به فضایل اخلاقی فلسفی بود. علیرغم کارهای بدیع و شگرف راغب اصفهانی و با وجود آثار عمیقی که از خود بر جای گذاشته، ناشناخته مانده و علت این امر تأثیرپذیری عمیق غزالی از راغب در مباحث اخلاقی است.
جستاری در نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
عدالت از قدیمی ترین مفاهیمی است که بشر از آغاز تمدن خود می شناخته و برای استقرار آن کوشیده است عدالت اشکال مختلفی دارد که می توان به عدالت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره اشاره نمود. در این میان عدالت کیفری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دانشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی عوامل متعددی را موثر بر عدالت کیفری دانسته اند که در این میان اصولی چون اصل برائت و اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها به علاوه شخصی بودن مسئولیت کیفری مورد توجه است لکن مسئولیت کیفری در میان آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که لازم است در این خصوص موشکافی های جدی صورت گیرد و نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری خصوصاً عدالت کیفری مشارکتی به صورت علمی انجام شود. بی توجهی به حوزه های مسئولیت اخلاقی در زمینه عدالت کیفری حق مراجعه کنندگان به دستگاه قضایی را تضییع نموده و موجبات بی عدالتی را فراهم می نماید. بنابراین توجه به شخصیت و کرامت انسانی افراد از ضروریت عدالت کیفری مشارکتی است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای به نگرش های اخلاقی در زمینه عدالت کیفری مشارکتی پرداخته و به مجهولات چندی در این خصوص پاسخ داده است.
تحلیل و بررسی تفسیر روایات معرفة الله بالله در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 174
حوزههای تخصصی:
متون دینی ضمن بیان طرق متعدد شناخت خداوند، راهی با مضمون «معرفهالله بالله» پیش روی انسان ها قرار داده است؛ برای نمونه از امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نقل شده است: اعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ.... که نظر بسیاری از بزرگان را به خود جلب کرده و از این جهت دیدگاه های مختلفی ذیل این روایت شریف شکل گرفته است. علامه طباطبایی از جمله کسانی است که به شرح این حدیث پرداخته و آن را به معنای نفی واسطه در شناخت خدا می گیرد و هرگونه شناختی غیر از این را شرک می داند. او می گوید: این معرفت برای هر موجود دارای درکی حاصل است اما چون مورد غفلت واقع می شود نیازمند رفع غفلت است. بنابراین نظر، تمامی براهین اثبات خدا براهین تنبیهی هستند. ایشان گرچه راه معرفت حصولی را برای شناخت خدا مسدود می داند اما راه معرفت حضوری را برای این مهم باز دانسته و معتقد است از طریق معرفهالنّفس می توان به سرمنزل مقصود رسید. این پژوهش در صدد است تا با روش تحلیلی- توصیفی و نقلی به تحلیل و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر «معرفه الله بالله» بپردازد. آنچه پرداختن به این مسأله را مهم می کند این است که؛ اولا بر اساس جست وجوی نگارنده؛ دیدگاه علامه، با این تفصیل در جای دیگر نیامده است و ثانیا این بررسی، جایگاه مبانی فلسفی و عرفانی را در تبیین و تفسیر متون دینی روشن تر می کند.
منزلت عدمی- وجودی مصالح عبادات نسبت به احوال و معارف (با تکیه بر دیدگاه صدر المتألّهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین چرایی تشریع عبادات و نقش آنها در سایر شؤون انسانی مجال برداشت هایی مانند مقصودیت بالذات، شأن سلبی ویا منزلت ایجابی و إعدادی عبادات را فراهم می آورد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این مسأله است که در نگاه صدرالمتألّهین شیرازی عبادات در پیدایش، تکامل یا ظهور احوال و معارف انسان از چه منزلتی برخوردارند؟ هدف این تحقیق نیز کشف کارکردهای عبادات در این فرآیند است که با روش توصیفی- تحلیلی دنبال می شود. صدرا احکام را تابع ملاکات نفس الأمری می داند و مقصود از تشریع أحکام را رساندن نفعی عام و مصلحتی کلی به انسان ها می شمارد. براساس یافته های این پژوهش در تبیین رابطه ی میان اعمال، احوال و معارف باید وجود ملاکات واقعی برای عبادات را پذیرفت و بر تعامل میان شؤون انسانی و فرآیند دو قوس صعودی و نزولیِ سیر اختیاری انسان متمرکز شد. از نظر صدرا مقامات سه گانه مزبور رابطه ی طرفینی و چند جانبه دارند و کشف این رابطه از طریق شناخت حرکت تعاملی بین نفس و بدن و تبیین واقعیت جمعی و تشکیکی انسان میسّر است. توجه به رابطه تعاملی و تعاکس إیجابی- إعدادی میان نفس و بدن و تنازل و تصاعد یافتن مواطن هیأت آن دو، نشان می دهد أعمال در قوس صعود شأن عدمی، إعدادی و مقدمه ای و در قوس نزول شأن وجودی و ثمری و ظهوری دارند.
«شورا» و مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه)؛ نگاهی تحلیلی به جایگاه «شورا» در تفسیر سیاسی-موضوعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورا یکی از مهم ترین مفاهیم در علوم سیاسی و در تفسیرسیاسی-موضوعی قرآن است که رابطه وثیقی با مشارکت سیاسی دارد. بر این پایه سوال اصلی تحقیق آن است که ماهیت شورا در قرآن چیست و چه رهیافتی بدان، رهیافت مطلوب قرآن است؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر روش تفسیر موضوعی آن است که شورا از مفاهیمی است که مشارکت سیاسی از آن قابل استخراج و استنطاق بوده و قابلیت ظرفیت سنجی در مفاهیم مدرن را دارد که بر اساس این ظرفیت سنجی می توان گفت از منظر قرآن شورا، به مثابه مفهومی امضایی متفاوت از مشورت بوده و در عرصه عمومی سیاسی گونه ای از الزام را به ویژه در عصر غیبت معصوم دارد و با این نگاه، رکن مهم رهیافت مشارکت سیاسی حداکثری مشروط(واکارگزارانه) تلقی می شود. رهیافت واکارگزارانه(حداکثری مشروط) در رابطه با آیات شورا و نسبت به مشارکت سیاسی، در مرحله انتخاب رهبر باوجود پذیرش نص و نصب الهی اما برای مشارکت سیاسی مردم موضوعیت قائل است. مشورت با مردم و یا نمایندگان مردم امری تزیینی قلمداد نمی شود. مشورت امری لازم است و هم التزام به نتیجه مشورت بالاجمال امری ضرور است. بر این پایه در عصر غیبت، مشارکت سیاسی عمومی و مشورت با مردم هم در انتخاب رهبری است و هم در جریان تصمیمات سیاسی مشروط به رعایت شرایط و زمینه های پیشینی به نحو الزامی جاری می شود و شرعیت حدوث و بقای دولت دینی با آن گره خورده است.
تحلیل معناشناختی «حُجُبَ النور» در مناجات شعبانیه بارویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷
239 - 255
حوزههای تخصصی:
مناجات شریف شعبانیه، یکی از مهم ترین ادعیه مأثور از جانب ائمه معصومین (علیهم السلام) است که در ادبیات دینی و عرفانی، جایگاه ویژه ای دارد. امام خمینی (ره) نیز در بیانات خود بر اهمیت این مناجات تأکید کرده و آن را از معدود ادعیه ای دانسته اند که تمامی معصومین (علیهم السلام) بدان اهتمام داشته اند. در میان فرازهای این مناجات، عبارت «حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِک » به دلیل عمق معنایی و محتوای غنی، توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. این تحقیق با تأکید بر شواهد قرآنی، روایی و عرفانی تلاش کرده است تصویری دقیق از ماهیت و مصادیق این مفهوم ارائه دهد. اگرچه در آیات قرآن به صراحت به این مطلب اشاره نشده است، اما آیاتی که مضامین مرتبط با آن را انعکاس می دهند، مورد ارزیابی مفهومی قرار گرفته و مفاهیم مرتبط به آن استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصطلاح «حُجُب النور» به موانع تجلیات نورانی الهی اشاره دارد که با وجود هدایت گری و روشنگری، به دلیل شدت و عظمت، خود مانعی برای شهود ذات مطلق الهی محسوب می شوند. بخشی از این حجاب ها در مراتب سلوک قابل خرق است، اما بخشی دیگر، حتی در عالی ترین مراتب قرب نیز غیرقابل خرق باقی می مانند.
اصل تناظر در دادرسی الکترونیکی با نگاه به حقوق آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
939 - 956
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصل تناظر در دادرسی یکی از اساسی ترین ویژگی های دادرسی عادلانه و تضمین حقوق اصحاب دعوا به طور تساوی در برابر محاکم است. هدف مقاله حاضر بررسی اصل تناظر در دادرسی الکترونیکی با نگاه به حقوق آمریکا است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری بوده و از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: اصل تناظر در دادرسی الکترونیکی در حقوق آمریکا به صراحت بیان شده است؛ اما در حقوق ایران نص صریحی در این خصوص وجود ندارد. با این حال این اصل چنان در قواعد بین المللی پذیرفته شده که نمی توان وجود آن را در نظام حقوقی ایران نیز نادیده گرفت. با ورود فناوری ارتباطات و تجهیزات الکترونیکی در دادرسی بسیاری از کشورها از جمله ایران و آمریکا دادرسی سنتی دستخوش تغییرات قرار گرفته است. به نحوی که گاهی اوقات، این اصل تناظر به چالش کشیده می شود و گاهی اواقات نیز نقش و وضع پر رنگ تری از دادرسی سنتی پیدا می کند.
نتیجه: تأثیر مثبت و کارایی فناوری و ارتباطات در اصل تناظر، منجر به عدم الزام به حضور طرفین در جلسه دادرسی و مقید نبودن دادگاه به مکان و زمان خاص و تبادل اطلاعات به طور اتوماسیونی بین طرفین دعوا با محاکم و به کارگیری روزافزون ادله الکترونیکی شد و از سوی دیگر موجب کاهش کارایی لازم در ابلاغ و اعتبار برخی ادله همچون اسناد و شهادت شهود نیز گردید.
مدلول عبارت «ما کان لهم الخیرة» (قصص/ 68)
حوزههای تخصصی:
در تفسیر عبارت «ما کانَ لَهُمُ الخِیَرَه» در آیه 68 سوره قصص آرائی ارائه شده که شماری ناظر به مباحث کلامیِ مربوط به اعمالِ انسان، برخی بیانگر امرِ گزینش پیامبر یا امام، و پاره ای نیز ناظر به مواردی دیگر اند. ازآن جاکه آراءِ متعدد و مختلف درباره این عبارت با سیاق تأیید نشده اند و آیاتی نیز که به عنوان مؤید ارائه شده اند هم مضمون و شاهدِ دِلالی برای تأیید این آراء نیستند، و نیز، با توجه به این که این آراء و از جمله آراء متکلمانه به فضای نزول توجه نداشته اند، در این مطالعه کوشش خواهد شد با روشی توصیفی تحلیلی ضمن نقد آراء مزبور، مدلولِ آیه مذکور و ارائه تفسیر صحیح از آن به نحوی ضابطه مند بررسی شود. فرضیه این مطالعه آن است که این آیه، اولاً، بر هیچ یک از معناهایی که مفسران پیشین بازگفته اند دلالت ندارد و به ویژه سیاقش مؤید نظر آن ها نیست؛ ثانیاً، تعیین نادرست مرجع ضمیر در عبارت مذکور موجبِ اجمال در دلالتِ عبارت، و بالتَّبَع، پیداییِ آراءِ تفسیری مختلف گردیده است؛ ثالثاً، با توجهِ دقیق به سیاق و کشف مرجع صحیح برای ضمیر هُم در عبارت یادشده و بهره گیری از شواهد دیگری از قرآن می توان دریافت که این آیه بر توحید ربوبی دلالت دارد و شرک ربوبی را به مثابه مهم ترین چالش در خداشناسی مشرکان نفی می کند و ازاین رو آیه درباره نفی اراده شریکان خدا ست.