فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۸۰٬۰۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۷۴-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
محققان برای آموزه قرآنی «خلود در جهنم» دو معنای «جاودانه» یا «زمان طولانی» را در نظر می گیرند. ادله ارائه شده نشان می دهد هر دو دیدگاه در تحلیل های خود به آیه «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ ...» توجه شایسته ای نکرده اند؛ در حالی که به نظر می رسد از این آیه بتوان برای تعیین دقیق معنای خلود بهره گرفت؛ از این رو «ضرورت تبیین دقیق آموزه های قرآنی جهت هدایت بندگان» و «امکان سنجی به کارگیری این آیه در تبیین معنای قرآنی خلود» اهمیت بررسی این مسئله را ثابت می کند. بررسی تحلیلی کشف «لمّی» و «إنّی» آیه مورد اشاره نشان می دهد گناه شرک در کنار عدم مغفرت خداوند «مقتضی عذابی بی نهایت» است. البته با توجه به سایر آیات مشرکان می توانند در دنیا با استفاده از «رحمت گسترده خداوند» خود در مقابل این «مقتضی»، «مانع» ایجاد کنند، اما برخی چنین کاری را انجام نمی دهند. هم چنین با توجه به این آیه «رحمت گسترده و حکمت خداوند» و «امکان اصلاح مشرکان» نمی تواند مانعی در برابر این اقتضا باشد؛ از این رو عذاب جاودانه برای آنان هماهنگ با این آیه و سایر آموزه ها است.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.
بررسی ابعاد معرفتی مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه و میزان توجه به آن از سوی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
79 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی این است که مقیاسی برای سنجش قناعت به دست آورد و با کمک آن میزان توجه به این فضیلت را در میان جوانان بسنجد. به این منظور ابعاد معرفتی و مؤلفه های مفهوم قناعت ازمنظر صحیفه سجادیه بررسی شد و از مؤلفه های حاصل از این بررسی برای طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس قناعت درقالب پرسشنامه ای با 19 سؤال استفاده شد. سپس میزان توجه جوانان به فضلیت اخلاقی قناعت با این پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا همدان با حجم ۲۶۶ نفر، ورودی ۱۳۹۹-۱۴۰۲ بودند که ازطریق روش نمونه گیری جدول مورگان، حجم نمونه ۱۵۵ اندازه گیری شد. تحلیل یافته ها بیانگر آن است که پاسخ ها را می توان در 3 سطح رعایت قناعت در مقیاس بالا، متوسط و پایین بررسی کرد. باتوجه به آزمون تی تک نمونه ای میانگین قناعت (89/2) و سطح معناداری (003/0) از مقدار ارزش آزمون (3) پایین تر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت وضعیت قناعت از دیدگاه دانشجویان پایین تر از حد متوسط است.
باورستیزی رندانه و عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
259 - 280
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسأله باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به گونه ای که این موضوع درباره پای بندی یا عدم پای بندی حافظ به حدود و ارزش های دینی، کانون اختلاف نظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشت های سطحی از شعر وی گردیده است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزه وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم آمده و نگارنده کوشیده است تا موضوع باورستیزی در اندیشه های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایع ترین شیوه هایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنت های فکری و مذهبی به کاربرده و به عنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماری های فکری و اعتقادی را جراحی کرده و بر زخم ها مرهم نهاده است، لذا برای تحقق این امر به ناچار الفاظ و عباراتی را برمی گزیند تا با رستاخیزی در عادت های مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهره گیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل ستیزی، آشنایی زدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاح طلبانه خود دست یابد.
نقش حبّ در قوس صعودی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
181 - 199
حوزههای تخصصی:
ثمره حب حق در شناخته شدنش بعد از تعین پذیری و کثرت در قوس نزول، در حرکت از کثرت به وحدت ، در قوس صعود برای بازگشت به حق است. در قوس صعود نقش باطنی را حبّ و نقش ظاهری را شناخت و معرفت مخلوق ایفامی-نماید. درواقع قوس صعود را حق با حبّش در باطن مخلوق می پیماید. کمال جذبه های خلقت در قوس نزول، خلق جوهره انسان کامل است و کمال عینی آن جذبه و ظهور آن جوهره در قوس صعود، انسان کامل است.مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف پاسخ به این سوال است که ازدیدگاه ابن عربی چگونه حبّ الهی می تواند در هرمرتبه عامل اصلی رسیدن به مرتبه فناء فی الله وبقاء بالله باشد، ارتباط حبّ حق به شناخته شدن در قوس نزول و غایت حبّ الهی در قوس صعود را بررسی می نماید. در نهایت به این نتیجه می رسد که در سایه حبّ می توان غایت قوس نزول وغایت قوس صعود را تنها در انسان کامل و به واسطه او محقق دانست. عشق وحبّ حق تعالی به ظهور انسان کامل به عنوان تجلی تامّ و اتمّ اسماء و صفاتش نیز غایت حرکت حبّی در قوس نزول است، همچنان که اتحاد و فنای در حق که تنهاطریقش حبّ حقیقی انسان کامل است، به عنوان غایت این حرکت درسیرصعودی بیان شده است. لذا عشق هم طریق و هم غایت دو قوس نزول و صعود است.
واکاوی طریقت نقشبندیه و سیر تاریخی آن در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
127 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی طریقت نقشبندیه در دوره تیموریان می پردازد. دوران تیموری، عصر بسط و توسعه تصوف و ازدیاد خانقاه ها است. تیمور و جانشینانش در دینداری و رعایت جانب علما پایبند بودند. دراین دوره اوضاع دیانت مطلوب و کار معابد و مساجد با رونق بود و سلطه متولیان امور مذهبی در اشکال مختلف زندگی مردم بیش از گذشته به چشم می خورد. تصوف در این دوره بر اثر عوامل گوناگون، رشد مضاعفی داشت. وضعیت صوفیان و خواجگان و شیوخ طریقت های مختلف هم بر یک منوال نبود. یکی از این طریقت ها که در دربار تیموریان نفوذ فراوان یافت فرقه نقشبندیه بود، اهمیت این فرقه در آن بود که در همه جا، با همه کس و در همه حال اعمالشان قابل-انجام بود و درواقع شعار اصلی آن ها همین گفتمان بود، در تعلیمات نقشبندیان، قرائتی از زهد و تصوف تدوین گردید که بیشترین توجه را به فعالیت های اقتصادی، و بیشترین فاصله را با عزلت و گوشه نشینی و ترک دنیا داشت. وجه تمایز طریقت نقشبندیه از سایر طریقت ها تأکید خواجگان این سلسله بر آموزه های سازگار و مبتنی بر فعالیت های اقتصادی اجتماعی بود. بنا بر این تصوف دراین عصر پا به مرحله جدیدی گذاشت، باور و علاقه تیمور و جانشینانش به بزرگان این فرقه اهمیت دو چندان جایگاه شیوخ این طریقت در دربار تیموریان را موجب شد. سوال تحقیق بر این امر استوار است که چه عامل و یا عواملی در گسترش نفوذ طریقت نقشبندیه در ماوراء النهر و خراسان دخیل بودند؟ فرضیه مورد بحث بیانگر این است که با درایت، هوشمندی، تعامل و تأکید بر مسائل معیشتی، توسط خواجگان طریقت نقشبندیه، تصوف در این دوره برای نخستین بار پا به عرصه جدیدی گذاشت. این مسئله تا پایان حکومت تیموریان همچنان تداوم داشت به گونه ای که می توان-گفت فروپاشی حکومت تیمیوریان مساوی شد با پایان اقتدار سلسله نقشبندیه. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل داده ها به تبیین سوال تحقیق و همچنین فرضیه مورد بحث می پردازد.
ترجمه ای گزینشی از تفسیری پژوهشی (سیری در تفسیر ابتکاری مجد البیان و نقدی بر ترجمۀ فارسی آن)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مجد البیان فی تفسیر القرآن اثری عمیق به قلم علامه محمّدحسین نجفی اصفهانی است. این تفسیر که به زبان عربی نگاشته شده، به دلیل وفات زودهنگام مؤلّف آن، تنها شامل شرح آیات سوره حمد و بیست و دو آیه اوّل سوره بقره است. البتّه مؤلّف پیش از ورود به تفسیر آیات، تمهیدات دوازده گانه ای را با الهام از دیباچه تفسیر صافی بیان داشته است. در این تمهیدات، بیانات علمی، تحقیقات حکمی، نکات عرفانی، آرای خلاف مشهور و ایده های ابتکاری ویژه-ای ملاحظه می شود؛ امّا متأسّفانه در دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه، توجّه چندانی به این تفسیر شریف نشده است. نیز علاوه بر عدم دسترسی آسان به متن اصلی، ترجمه ای گزینشی از این تفسیر در دهه 90 به چاپ رسیده است. از قضا این حذفیات ناظر به برخی تحقیقات و آرای خاصّی است که جهات تمایز تفسیر مجد البیان از آثار معاصران را شامل می شود. از آنجا که عملکرد مترجم فارسی زبان این تفسیر که هیچ توضیحی نیز درباره رفتار غیر علمی خود بیان نداشته اهمّیت آن را نزد مخاطبان بی اطّلاع از متن اصلی بسی زائل می کند؛ نوشتار پیش رو ضمن معرّفی اجمالی این اثر قرآنی و مصنّف فقید آن، می کوشد تا ابتدا برخی نکات معرفتی و تحقیقی موجود در این تفسیر، همچون ثقل اکبر بودن اهل بیت، ارتباط آیات قرآنی با صاحبان ولایت مطلقه و دیدگاه مؤلّف در مسأله تحریف قرآن را برجسته نماید و در پی آن به بررسی حذفیات این تفسیر در برگردان فارسی و گمانه زنی درباره علت این رویکرد نامناسب و غیر علمی بپردازد.
جامع تفاسیر نور نسخه 4؛ جامع ترین دانشنامه قرآن پژوهی هوشمند / گزارش آیین رونمایی نرم افزار جامع تفاسیر نور نسخه 4
حوزههای تخصصی:
«تا همه ظرفیت اندیشه خلّاق آدمی به کار نیفتد، امید کشف معارف الهی و ژرفای آموزش های اهل بیت(ع) برآورده نخواهد شد. ابزار فنّی و دانش جدید، کمک خوبی در این راه شمرده می شوند. شما جوانان فاضل و کارآمد، از اینکه خواسته و توانسته اید با استخدام کامپیوتر در این راه گامی بردارید، خداوند تعالی را سپاس گزارید و در ادامه راه، فقط رضای او را مقصود قرار دهید و برای گشوده شدن سرچشمه های دانش و معرفت، از او مدد بخواهید. امید است کار متواضع شما، با قبول الهی رفعت یافت و در این سرآغاز، فرجامی رضایت بخش و شفابخش داشته باشد.» فراز فوق، سخن ماندگاری است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوایل شکل گیری و تأسیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، آن را در بازدید از دستاوردهای نور مرقوم نمود. امید است که این بیان نورانی، همواره چراغ راهِ این مرکز افتخارآفرین قرار گیرد و بیش از پیش، محصولات ارزنده و تولیدات کاربردی و مفیدی را تقدیم جامعه اسلامی و علاقه مندان معارف الهی نماید. از جمله این تولیدات نرم افزاری، نسخه جدید جامع تفاسیر نور است که در اواخر سال گذشته با حضور بزرگان، اساتید، قرآن پژوهان و علاقه مندان به قرآن کریم، در سالن اجتماعات مرکز نور رونمایی شد. در این مراسم، حجّت الاسلام والمسلمین دکتر اکبر راشدی نیا معاون محترم پژوهشی، حجّت الاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین بهرامی رییس مرکز نور و آیت الله محمدی گلپایگانی رییس دفتر مقام معظم رهبری سخنرانی نمودند. در ادامه، سخنان این عزیزان را جهت استفاده خوانندگان گرامی، ارائه می نماییم.
مبادئ الاستلزام الحواري في أشعار وليد سيف وفقاً لنظرية التداولية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
53 - 66
حوزههای تخصصی:
إن التداولیه فرع من السیمیائیه، وهی تهت م بالتواصل کوظیفه لغویه. وبما أ ن السیاق له دور مهم فی التداولیه، فهی تتطرق إلی أنواع السیاق، ومنه: سیاق المخاطبین، وهذا یشمل المتکلم والمخاطب. فالمتکلم یختار المفردات ویر تبها حسب قصد یتابعه فی الکلام، وإفاده المخاطب من الأهداف المه مه التی لا یمکن إهمالها. ظهر مصطلح الاستلزام فی حقل الدرس الفلسفی المرتبط بدراسه الجوانب الدلالیه والتداولیه المتعلقه باللغات الطبیعیه؛ فمعنی الاستلزام فی اللغه یدور حول مصاحبه الشیء وعدم مفارقته؛ وأما فی اصطلاح الدارسین، فهو علاقه منطقیه تربط قضیه أو جمله أو عده جمل بمسار استدلالی حجاجی. یرجع الفضل فی طرح ظاهره الاستلزام إلی غرایس الذی اصطلح علیها بالاستلزام الحواری أو التخاطبی، وجعل ک ل همه إیضاح الاختلاف بین ما یقال وما یقصد. هذه الدراسه تتمحور حول مبادئ الاستلزام الحواری فی أشعار ولید سیف الشاعر الفلسطینی وفقاً لنظریه التداولیه اعتماداً علی المنهج الوصفی التحلیلی؛ وعزمنا أن یکون البحث فی أربعه محاور، هی: قاعده الکم، وقاعده الکیف، وقاعده المناسبه، وقاعده الطریقه. والدلیل الأساسی لاختیار هذا الشاعر أن قصائده قد اشتملت علی دلالات مستلزمه غیر مباشره، تُستنبط من خلال السیاق التداولی لهما. وتوصل البحث إلی أ ن الشاعر لم یستخدم الاستلزام النموذجی أو المعمم الذی یتطابق فیه معنی الخطاب مع قصد المرسل؛ إذ لم تسعفه المعانی الحرفیه فی التعبیر عن مکنون فؤاده؛ فخرج إلی المعانی الضمنیه المستلزمه، والتی خرق فیها قواعد مبدأ التعاون الأربع )الکم، والکیف، والمناسبه، والطریقه(.
واکاوی راهبردهای نمادین سازی سرمایه ها در حوزه هویت شهری با تکیه بر روایاتی درباره امام رضا (ع) و بر بنیاد دیدگاه پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 32
حوزههای تخصصی:
فضای شهر به وسیله فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی در حال تغییر و نوزایی است. در این راستا، پاسداشت سرمایه های فرهنگی در یک شهر، یکی از چالش های بنیادین جهان معاصر است؛ هویت مردم، بر سرمایه های فرهنگی برجای مانده از گذشته، استوار است و یافتن راهی میانه برای توسعه پایدار شهرها، همراه با حفظ شاخصه های هویتی، دغدغه همیشگی پژوهشگران این حوزه بوده است. از جمله سرمایه های اجتماعی و فرهنگی ایران، شخصیتِ امام رضا (ع) است که سفر ایشان به ایران، بزرگ ترین رویداد مذهبی تاریخ ایران بوده و گنجینه ای از روایت ها را در اختیار ایرانیان قرار داده است؛ روایت هایی که هر کدام، ضمن آنکه به مثابه سرمایه فرهنگی می توانند مورد توجّه قرار گیرند، قابلیت تبدیل به سرمایه نمادین و ایجاد ارزش افزوده را نیز دارند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای در پی بیان این موضوع است که چگونه می توان با بهره گیری از این سرمایه های فرهنگی به آفرینش سرمایه نمادین در فضاهای شهری و روستایی پرداخت و هویت شهری را بر این خاستگاه عظیم اجتماعی و فرهنگی استوار کرد. برساختن هویت تاب آور و توسعه پایدار شهرها با تکیه بر ظرفیت سرمایه های نمادین شده از روایت ها پیرامون امام رضا (ع) امکان پذیر است؛ بخش عمده این توسعه پایدار، می تواند متکی بر گردشگری مذهبی باشد.
تحلیل حکایت های «مثل امام رضا(ع) باش» بر پایه انگاره تفکّر چندبعدی لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
61 - 89
حوزههای تخصصی:
متیو لیپمن برنامه کاربردی فلسفه برای کودکان (فبک) را به عنوان برنامه آموزشی در اوایل دهه 1970 مطرح کرد و به همّت و اندیشه وی به تدریج تکامل یافت، چنان که استقبال کودکان و معلّمان به عنوان مخاطبان آن، سبب گسترش این برنامه در جامعه آمریکا و دیگر جوامع اروپایی، آفریقایی و آسیایی شده است. پرورش قدرت تفکّر و استدلال در کودکان هدف لیپمن از برنامه فبک است تا زمینه پرورش انسان هایی متفکّر، آگاه، هدفمند، پرسشگر و خلاّق فراهم شود. داستان هایی ابزار برنامه فبک هستند که با شگردهای این برنامه نگاشته شوند تا کودک و نوجوان را به حلقه کندوکاو رهنمون کنند. تفکّر چندبُعدی شامل تفکّر خلاق، مراقبتی، انتقادی و مشارکتی است که لیپمن و همکاران وی برای پرورش ذهن پرسشگر و چالشی در مخاطب (کودک و نوجوان) تبیین و تعریف کرده اند. روایت های برگرفته از زندگی اسوه های مذهبی بازدهی ارزشمندی برای بومی سازی گونه های تفکّر، زمینه های مفاهیم و پرسش های فلسفی و ذهنی آن دارد؛ بنابراین، روایت های دینی و مذهبی به استناد عناصر فانتزی (شگرف و شگفت)، شخصیت هایی انتخابی و الگوهایی ارزنده می تواند معیاری خوب در اجرای برنامه فلسفه برای کودکان باشد. این پژوهش گونه های تفکّر را در مجموعه حکایت های «مثل امام رضا (ع) باش» از حسین میرزایی بر پایه تفکّر چندبعدی لیپمن با رویکردی توصیفی تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد این پژوهش حاکی است که این حکایت ها محرکی قوی برای کندوکاو فلسفی هستند و ظرفیت لازم را برای تبیین مفاهیم و پرسش های فلسفی و ذهنی دارند، چنان که تبادل اندیشه و مهارت های فکری و استدلالی یا تفکّر انتقادی و خلاق از مهم ترین و برجسته ترین گونه های تفکّر در مجموعه حکایت های «مثل امام رضا (ع) باش» هستند.
بررسی نسبت تنوع موضوعیِ احادیث منقول از امام رضا(ع) در باب امامت با فضای تاریخی هم عصر ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
133 - 164
حوزههای تخصصی:
تعداد قابل توجهی از احادیث امام رضا(ع) به مبحث امامت اختصاص دارد. از این رو، مطالعه این احادیث از زاویه های مختلف حائز اهمیت فراوان است. این مقاله می کوشد با استفاده از روش تاریخی، ضمن شناخت مؤلفه های امامت در نگاه امام(ع)، پیوند آن ها را با فضای تاریخیِ معاصر ایشان دریابد. بر این اساس، پرسش این پژوهش آن است که چه نوع ارتباط معناداری میان فضای تاریخی هم عصر امام علی بن موسی(ع) با تنوع موضوعیِ احادیث امامت منقول از ایشان وجود دارد؟
بر پایه فضای سیاسی و فرهنگی انتهای سده دوم و ابتدای سده سوم هجری مشخص شد که در این دوره، همچنان مسئله رهبری و امامت جامعه اسلامی چالش برانگیزترین مشکل فرق و مذاهب اسلامی بوده است. از این رو، احادیث فراوان امام رضا(ع) درباره مسئله امامت در ارتباط مستقیم با بحران ها و چالش های زمانه ایشان چون خلافت و امامت انتخابی، عقیده جایز بودن خلافت مفضول با وجود افضل، تفضیل خلفا، فرقه های درون شیعی و غلات است.
از مهم ترین اقدامات امام(ع) برای پاسخ به این شبهات و هجمه ها، تثبیت حقانیت امامت اهل بیت(ع) به واسطه تمرکز بر مؤلفه های نص امامت و جایگاه الهی ائمه(ع)، فضایل و افضلیت امام علی(ع)، علم و عصمت، حجت الهی و مفترض الطاعه بودن امام بوده است. هر کدام از این مؤلفه ها به روشنی نظرات حضرت علی بن موسی(ع) درخصوص تفاوت ها، نقاط ضعف و اشتباه دیدگاه های فِرق معاصر ایشان را بازتاب می دهد.
حمایت اجتماعی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
انسان شناسی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی: رویکرد روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت نگرش محققان به ماهیت انسان، نه تنها زمینه و زیربنای توصیف و تبیین ویژگی های شخصیتی است، بستری برای شناسایی و معرفی حالات نفسانی نو در انسان است. با توجه به تفاوت دیدگاه علامه طباطبایی با برخی از روان شناسان و اندیشمندان غربی درخصوص خاستگاه هیجان ترس، هدف این مقاله، شناسایی ویژگی های انسان شناسی در پدیدآیی هیجان خوف از خدا است. روش پژوهش، کیفی و از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی با تمرکز بر توصیف، تبیین و تحلیل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند خوف از خدا بهنجار و از انواع خوف حزم است که به هرگونه ترس، بیم و دلواپسی به خاطر خدا که برآمده از احتیاط باشد، اشاره دارد. همچنین، خوف از خدا دارای دو قسم، خوف در توازن با رجا و خوف از مقام الهی است. علاوه بر این، پدیدآیی خوف از خدا مبتنی بر چهار ویژگی در انسان است. یک: هدفمندی، دو: خصوصیات وجودی انسان (وابستگی و پیوستگی)، سه: انسان موجودی با انگیزه دفع ضرر و چهار: مراتب معرفت انسان از توحید که علامه طباطبایی به هر کدام از آنها تأکید داشته است. نتایج نشان دادند خاستگاه ترس از خدا نه تنها عوامل طبیعی بیرونی (همچون رعد و برق) نیست، وابسته به برخی از ویژگی های ماهیت معلولی انسان، اصل جهت مندی و عدم استقلال فرد نسبت به هستی قلب و درونمایه های آن است.
بازخوانی برهان انسان معلّق در فضا در پاسخ های ابن سینا به اشکال های شیخ ابوالقاسم کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
75 - 97
حوزههای تخصصی:
شیخ ابوالقاسم کرمانی از معاصران ابن سینا که با وی سخت مخالف بوده و دستِ کم یک بار در ری با او مناظره نیز کرده است، نقدهایی بر برهان انسان معلّق در فضای ابن سینا که از مهم ترین ابتکارات ابن سینا در فلسفه نَفْس به شمار می آید و از زمان وی تا کنون در میان فیلسوفان مسلمان و غیرِمسلمان موافقان و مخالفانی داشته است وارد کرده است. نقدهای وی از طریق نامه بهمنیار به دست ابن سینا می رسد و او به آنها پاسخ می دهد که مشروح آن در مباحثات که از آخرین آثار ابن سیناست، آمده است. این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی، و انتقادی به بازخوانی این نقدها و پاسخ ها می پردازد و می کوشد ضمن گزارش کامل تقریر این برهان در مباحثات، نکات تازه ای را درباره این برهان مهم بازگو کند. در این میان، آخرین تقریر ابن سینا از برهان انسان معلّق، جایگاه این تقریر در میان آثار ابن سینا، و ربط و نسبت آن با «برهان انسان معلّقِ معیار» روشن می گردد.
معناشناسی واژه «تسویل» در قرآن کریم با تأکید بر روابط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به ظرافت های معنایی و تعمیق فهم متون، توجه به روابط مفهومی میان واژگان است. این امر درباره واژگان قرآن کریم جایگاه ویژه ای پیدا می کند. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، روابط مفهومی واژه «تسویل» در قرآن کریم با سایر واژگان همنشین و جانشین بررسی و تحلیل شده است. مؤلفه هایی که در معناشناسی واژه «تسویل» تأثیرگذار هستند، با هدف جانشینی عبارت اند از: «اغوا»، «تزیین»، «زخرف»، «تحلیه»، «تحسین» و «تبرج» و در بخش واژگان همنشین، واژگان: «نفس»، «شیطان» و «املا» بررسی شده اند. درنهایت، بر این نکته صحّه گذاشته می شود که «تسویل» عمل نفس انسان بوده و بر معنایی خاص از تزیین اشاره دارد که مربوط به تمنیات نفسانی انسان است. به همین مناسبت، این قوه نفسانی، به نفس مسوّله نیز نامیده می شود؛ به این معنا که آنچه با حقیقت فاصله بسیاری دارد، در نظر انسان پسندیده جلوه داده می شود و سبب لغزش و خطا در تصمیم گیری انسان می شود.
جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی تبیین اختلاف غزالی و شیخ بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
طرحواره های تصویری رابطه هستی شناسانه عقل و قلب در روایات
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 20
حوزههای تخصصی:
رابطه ابعاد وجودی انسان در دانش انسان شناسی بر پایه نقل بخش مهم و مبنایی است. از مهم ترین این روابط، رابطه عقل و قلب است. در روایات برای نشان دادن رابطه هستی شناسانه قلب و عقل از سه طرحواره استفاده شده است. طرحواره ظرفیت، طرحواره اسکان و طرحواره معدن. طرحواره ظرفیت نشان می دهد عقل در قلب قرار گرفته اما قرار گرفتن چیزی درون چیز دیگری خود به شکل های گوناگون صورت می گیرد. دو طرح واره دیگر یعنی طرحواره معدن و مسکن مشخصات دقیق تری از رابطه وجودشناختی عقل و قلب را ارائه می کنند. بررسی معنای اصلی لغت معدن مشخص می کند مراد از آن استقرار و ثبوت است. پس این طرحواره رابطه عقل در قلب را ثبوت و استقرار می داند؛ مانند استقرار مردم در مکانی که از آن خارج نمی شوند. طرحواره مسکن نیز رابطه سکونتی میان عقل و قلب را به تصویر می کشد. به این ترتیب قرار گرفتن عقل در قلب به شکل محیطی است بسته که چراغی در آن روشن است. یعنی قلب محیطی توخالی تصویرسازی شده که در وسط آن عقل قرار گرفته. اطراف عقل با قلب اتصال ندارد و بخشی از عقل از قلب بیرون نزده است. قلب نیز به صورت کامل عقل را احاطه کرده است. اما رابطه ظرفیتی عقل و قلب به شکل قرار گرفتن شیء بی جان در قلب نیز نیست بلکه عقل مانند انسانی دانسته شده که در مکانی مثل خانه سکونت کرده است. بنابراین می تواند در خانه فعالیت ها و تأثیراتی داشته باشد.
جایگاه احادیث ضعیف در منظومه اعتقادی امامیه (فواید ثبوتی و اثباتی احادیث ضعیف و نقد روشی استفاده از آن)
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
60 - 74
حوزههای تخصصی:
در مورد کاربرد حدیث، در شکل دهی منظومه فکری امامیه بین اندیشمندان از چند جهت اختلاف نظر وجود دارد. این مقاله از میان اختلاف نظرات به طور خاص به امکان استفاده از احادیث ضعیف در شکل دهی منظومه فکری امامیه پرداخته است و برای تحقق این هدف بین مقام ثبوتی و اثباتی در استفاده از این احادیث تفاوت قائل شده و این دو مقام را به صورت جداگانه بررسی کرده است و در نهایت این مقاله روشن ساخته که اگر در اثر تبیّن، وثوق عقلایی نسبت به « احادیث ضعیف » حاصل شد، در نگرش اثباتی حجّت خواهند بود و اگر حجیّت آنها ثابت نشد باز هم در نگرش ثبوتی فایده های زیادی دارند (مانند: زمینه سازی برای کشف حقایق و تقویت معنای احتمالی در منظومه فکری) که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
تحلیل کارکرد روایات تفسیری در اندیشه تفسیری حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸
69 - 88
حوزههای تخصصی:
آیت الله خامنه ای از مفسران قرن معاصر بوده که در تفاسیر خود از روایات تفسیری نیز بهره جسته است. ایشان از مفسران قرن معاصر بوده که در تفاسیر خود از روایت های تفسیری نیز بهره جسته است. ازآنجاکه روایات و آثار منقول معاصران نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه خاصی به روایات مبذول داشته اند، پژوهش حاضر درصدد تحلیل کارکرد روایت های تفسیری در اندیشه تفسیری معظم له می باشد. ایشان در کتب تفسیری خود علاوه بر استفاده از روش تفسیری قرآن به قرآن، از روش عقلی و علمی نیز بهره گرفته و در بسیاری از موارد برای رسیدن به معنای آیات از احادیث و روایات تفسیری نیز استفاده کرده و ضمن استفاده از روایات نگاهی جامع نیز به همه منابع تفسیری داشته اند. نگارنده درصدد است با روش تحلیل محتوای روایات تفسیری، کارکردهای متنوع آن ها را با تمرکز بر نمونه های موردی در فهم و تفسیر آیات قرآنی با تأکید بر دیدگاه ، مبانی و روش تفسیری آیت الله خامنه ای در کتب تفسیری مکتوب ایشان که شامل تفسیر سوره های حمد، بقره، برائت، ممتحنه، حشر، تغابن و جمعه است، با استفاده از منابع کتابخانه ای تبیین و بررسی کند. کارکردهای روایات تفسیری در اندیشه تفسیری رهبری عبارتند از: فضایل قرآن ، تشریح اسباب و فضای نزول، تبیین واژگان و لایه های معنایی، توضیح واژگان کلیدی، روایات تبیین و تصحیح اصول اعتقادی ، بهره گیری از تمثیل، روایات ناظر به جری و تطبیق، تبیین احکام شرعی و اختلاف قرائات و تبیین حکمت. هرچند این موارد حصر عقلی نداشته و با تحقیقات بیش تر می توان به موارد دیگری دست یافت.