فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۷۹٬۹۹۵ مورد.
منبع:
آیین حکمرانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیای ۳)
287 - 322
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی، الگوی ویژه ای از حکمرانی است که بر مشارکت مردم استوار بوده و به همکاری بین بازیگران دولتی و اعضای جامعه مدنی در تدوین و گاه اجرای سیاست عمومی اشاره دارد. این سبک از حکمرانی، ابزارهای گوناگونی را در راستای تقویت مشارکت عمومی به کار می برد که باید فراخور با فرهنگ، محیط و شرایط ویژه هر دولت و ملت باشد. پی ریزی بسته ابزارهای حکمرانی مشارکتی از نگاه قرآن کریم که فراخور فرهنگ و محیط کشور ما و مهم ترین مسأله این پژوهش است. از این رو، در این پژوهش نخست به بررسی مفهوم مردم و حکومت از دیدگاه قرآن پرداخته و در گام بعد، به پی ریزی بسته ابزارهای حکمرانی مشارکتی از نگاه قرآنی پرداختیم. روش پژوهش، تحلیل مضمون بوده و پس از انتخاب آیات در پیوند با مسأله پژوهش، برای درک بهتر آنها به تفسیر شریف المیزان رجوع کرده و مضامین مرتبط، استخراج شد.قرآن در پهنه تعامل مردم و حکومت، به مردم به عنوان بندگان خدا نگریسته و نقش حکومت را هم هدایت گر فعال و همیشگیِ مردم به سمت تعالی نشان داده است. در این منظومه پی ریزی شده قرآن، ابزارهای حکمرانی مشارکتی با دو رویکرد آموزشی و انگیزشی نشان داده شده است که در متن مقاله، به تفصیل در مورد آنها بحث خواهد شد.
زمینه های تاریخی منقولات أم المؤمنین أم سلمه در مسئله امامت
حوزههای تخصصی:
أم سلمه یکی از همسران برجسته پیامبر اکرم(ص) و از زنان تاثیرگذار تاریخ صدر اسلام می باشد که در قرآن کریم، باعنوان «أم المؤمنین» نامیده شده است. نام او در منابع روایی شیعه و اهل سنّت به کرّات آمده و روایات متعدّدی از او در موضوعات مختلف نقل شده است. پژوهش حاضر، باتوجّه به هم زمانی دوران زندگی این بانوی بزرگ اسلام، با رخدادها و وقایع مهمّ تاریخی دوران پیامبر(ص) و پس از آن تا پایان حیات او، به روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که زمینه های تاریخی منقولات أم سلمه چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد بخشی از منقولات أم المؤمنین أم سلمه دارای زمینه تاریخی مشخص و معیّنی است. برخی ازاین زمینه ها عبارتند از: جریان سقیفه، جنگ های سه گانه امام علی(ع) (جمل، صفّین و نهروان)، واقعه عاشوراء و شهادت امام حسین(ع)، شکل گیری و رواج جریان سبّ و لعن امیرالمؤمنین(ع) توسط معاویه، تضعیف جایگاه و فضایل و مناقب امام علی(ع) و تبیین جایگاه و شخصیّت عمّار بن یاسر.
نقد و بررسی کتاب «اسباب النزول» نوشته دکتر سید محمدباقر حجتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
51 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و نخستین کتابی که در دوره معاصر شیعه در حوزه اسباب النزول نگاشته شده است کتاب اسباب النزول دکتر سیدمحمدباقر حجتی است. این کتاب به عنوان یک مرجع و منبع دست اول و معتبر برای بسیاری از محققان و قرآن پژوهان در حوزه اسباب نزول به شمار می رود و بر اساس سرفصل های جدید وزارت علوم (مصوب 1395) یکی از منابع اصلی درس علوم قرآنی 3 برای دانشجویان رشته الهیات (علوم قرآن و حدیث) است. باتوجه به اهمیت کتاب اسباب نزول به عنوان منبع آموزشی و چاپ متعدد آن، این پژوهش بر آن است که به نقد و بررسی و بررسی آن بپردازد و پیشنهاداتی برای ارتقاء و کارایی بهتر کتاب ارائه دهد. با بررسی ساختار و محتوای اثر مذکور این نتیجه به دست آمد که این کتاب در طرح جلد، فصل بندی ظاهری و صفحه آرایی دارای اشکالاتی است همچنین بهتر است مقدمه کتاب جامع تر و منسجم تر نگاشته شود کتاب دکتر حجتی ترجمه و بسط بخش اسباب النزول کتاب الاتقان سیوطی است نویسنده در مواردی از موضوع اصلی بحث خارج شده است و اطاله بی دلیل ایشان در مواردی سبب خسته شدن مخاطب می شود ایشان منابع جدیدی که در این حوزه نگاشته شده است را در کتاب خود انعکاس نداده و همین سبب شده که کتابشان روزآمد نباشد همچنین این کتاب دارای اشکالات ویراستاری است که باید یک ویراستار حرفه ای آن را رفع نماید. از دیگر مشکلات این کتاب می توان به پراکندگی مطالب، عدم تحلیل و جمع بندی مطالب، عدم رعایت برخی از اصول فنی نگارش، نداشتن ساختار کتب درسی اشاره کرد که نیازمند اصلاح و بازبینی مجدد است.
مبانی نظری رفتار نیک با حیوانات با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
166 - 188
حوزههای تخصصی:
احسان انسان به حیوان همواره با چالش های نظری و عملی در گستره اخلاق و دین روبه رو بوده است. ایده منفعت گرایانه «انسان، آفریده برتر» که با نام «انسان متعالی» یا «اشرف مخلوقات» نیز شناخته شده است، همه کائنات را در راستای منافع انسان دانسته و بدین منظور تلاش نموده است تا مبانی اخلاقی و دینی به دست دهد. همین امر، انسان باورمند به اخلاق و دین را در فرایند تعامل با حیوانات در تنگنا قرار می دهد. نوشتار فرارو، با هدف برون رفت از چنین وضعیتی و غلبه بر چالش های نظری احسان به حیوانات و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اذعان به ایده برابری آفریدگان، به این نتیجه رسیده است که احسان به حیوانات را می توان بر مبانی اخلاقی- فلسفی و مبانی دینی استوار نمود. حق حیات، اصل بی آزاری و عدالت سه مبنای مهم اخلاقی-فلسفی احسان به حیوانات است. ادراک و احساس حیوانات عنصری است که در هر سه مورد مزبور وجود داشته و می تواند مهم ترین مبنای اخلاقی- فلسفی احسان به حیوانات باشد. همچنین در تحلیل مبانی دینی به این نتیجه رسیده است که گو اینکه برای ایده انسان متعالی مستنداتی از قرآن آورده شده ولی استنادات مزبور قابل نقد بوده و آیات فراوانی وجود دارد که می تواند نظریه برابری تکوینی آفریدگان را در جایگاهی برتر بنشاند. در پایان به آیاتی از قرآن اشاره شده که به لزوم احسان به طور مطلق، حشر حیوانات، تأکید بر تدبر در آفرینش برخی حیوانات، سوگند به برخی حیوانات، وحی و الهام بر برخی حیوانات و مانند آن تأکید و تصریح نموده است.
The Gradation and Unity of Existence and its Impact on Human Worldview from the Perspective of Revelational and Rational Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
25 - 47
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: There are two main theories about the reality of existence discussed in Islamic philosophy and mysticism, namely the Gradation of Existence and the Unity of Existence. This dispute has very important implications for the human worldview. This study is aimed to answer the following basic questions: Which of these theories is correct? Is there textual evidence from verses and narrations to support one of them? What are the implications of these theories? METHOD & FINDING: The study is based on the descriptive analytical method of analyzing available data in the library. This article compares two important schools of thought about a specific issue. CONCLUSION: The Gradation and Unity of Existence are two theories that interpret the reality of multiplicity in this universe. Both have their own rational and revelational evidence to prove themselves. Most philosophers, especially the followers of the Transcendent Wisdom of Mulla Sadra, believe that the unity of existence is the perfect version that can interpret many issues in a better way. Two theories have differences in interpretation of the monotheism of God at different levels, reality of contingent beings, creation of God as emanation or manifestation, gradation of existence or manifestation, etc.
A Critique on the Philosophical Foundations of Bourdieu’s Theory of Cultural Capital from the Perspectives of Allameh Tabataba'i(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
117 - 144
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research evaluates and critiques the philosophical foundations of Bourdieu’s theory of Cultural Capital through the lens of Allameh Tabataba'i. Therefore, the goal is to examine the fundamental concepts and their interrelationships. METHOD & FINDING: Conducting a documentary study of the development of Cultural Capital theory and its dimensions in Bourdieu’s works, the basic concepts are first explained concerning the term cultural capital and then evaluated from the perspective of Tabataba'i’s philosophical foundations. CONCLUSION: Prior research conducted in the West has shown that the concept of Cultural Capital has been revised in each period according to the societal conditions of the time and place. However, domestic research has often used the concept of Cultural Capital in a format similar to Bourdieu’s framework, without revision, and without taking into account local cultural foundations. The article argues that Cultural Capital represents the possession of human-divine capital, a concern that Bourdieu’s literature does not address but deserves critical attention. By considering Tabataba'i’s divine philosophical foundations including his theory of contingents, a reinterpretation of Bourdieu’s theory of Cultural Capital takes on a new and native character. By removing certain philosophical underpinnings of Bourdieu, this theory can present a novel manifestation about the stability of thought in the realm of culture.
واکاوی کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سرگرمی های امروزی در دوران کودکی می توانند تأثیرات مطلوب یا نامطلوب گوناگون و گسترده ای داشته باشند. بررسی این موضوع چالش خیز از دیدگاه اسلامی، در دوران کودکی که شخصیت فرد دستخوش تغییرات بعضاً تغییرناپذیر است، امری مهم و ضروری است. با توجه به اینکه عهده دار ارزش گذاری افعال انسان، در موارد چالش خیز دانش اخلاق کاربردی است؛ پژوهش پیشرو با روش توصیفی تحلیلی در پی روشن کردن کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی است. در این پژوهش مشخص شد ازجمله کارکردهای سرگرمی در دوره کودکی آموزش دهی، شکوفایی استعدادها، خودیابی، جانشین پذیری، روان درمانی، تقویت کارهای گروهی و انتقال ارزش هاست. برخی از ملاحظات اخلاق کاربردی اسلامی برای استفاده صحیح از کارکردهای مذکور عبارتند از: عدم ترویج سودگرایی، مصرف گرایی، نیاز کاذب به سرگرمی و نپرداختن بیش ازاندازه به بازی های منفعلانه، تخیلی و انفرادی. از منظر اخلاق کاربردی اسلامی آموزش دادن و تربیت کودکان با سرگرمی برای کودکان زیر هفت سال از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ همچنین سرگرمی منشأ پرورش و رشد بعضی از استعدادهای کودک مانند رشد عقلی و یا ایجاد صفات اخلاقی در بزرگسالی است. در آموزه های اخلاق کاربردی اسلامی به شوخی کردن با کودکان که اثر غالبی آن آرامش بخشی و تخلیه هیجانات و به تبع آن کمک به خودیابی و نیز روان درمانی در کودک است، سفارش شده است؛ همچنین بر اساس این آموزه ها خوب است محتوای سرگرمی با جنسیت کودک متناسب باشد و اسباب بازی های متناسب با جنسیت کودکان به آن ها داده شود و کودک حق دارد با کسانی بازی کند که شیوه های بازی کردن او، شباهت بیشتری به بازی خودش داشته باشد.
تحریف و تبدیل در نسخه های کهن
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون به هر شیوه ای که باشد، بر پایه نسخه یا نسخه های خطّی است و عدول مصحّح از ضبط نسخه های پایه تنها هنگامی جایز و پذیرفتنی است که ضبط مختار او خطای مسلّم متن را تصحیح کند، با شواهدی از متن تأیید شود و با زبان مؤلّف و موضوع متن سازگار باشد؛ امّا گاهی اعتماد به ضبط همسان نسخه ها، فریبندگی ضبط ناصواب، و در نتیجه پذیرفته شدن صورت محرّف و تغییر یافته، سبب شده است که نظر دقیق و نکته یاب محقّق از وصول به اصل منحرف شود و عبارتی یا بیتی با همان صورت مغلوط در متن جای گیرد. نویسنده در این مقاله چند نمونه آورده است از خطاهایی که به سببِ تحریف و تبدیل در نسخه ها پدید آمده و از نظر مصحّحان دور مانده است؛ نمونه هایی از کلیله و دمنه، دیوان ظهیر فاریابی، کلیات سعی و تاریخ جهانگشای جوینی.
راه کارهای نوین در شناخت طبقه راویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
111 - 139
حوزههای تخصصی:
شناخت طبقه راویان واقع در اسناد احادیث، یکی از بنیادی ترین نیازها در فرایند اعتبارسنجی احادیث شیعه است؛ زیرا در ارزیابی احادیث، شناخت طبقه راوی و دست یابی به اتصال سلسله راویان سند، تاثیر بنیادین دارد. طبقه راوی به معنای شناخت تقریبی عصر فعالیت های حدیثی راوی در دو دوره تحمل (زمان علم آموزی و اخذ حدیث) و اداء (آموزش اندوخته ها به نسل های پسین) می باشد. دانشیان رجال شیعه در دوران معاصر، برای شناسایی طبقه راویان از راه کارهای گوناگون بهره می جویند. تجربه نگارندگان در مطالعات پیراحدیثی مرتبط با طبقه راوی، بیان گر آن است که این راه کارها، نمی تواند تمام چالش های فراروی شناخت طبقه راویان را، پاسخ گو باشد. نوشتار حاضر، با توجه به اطلاعات موجود در منابع رجالی، فهرستی و حدیثی شیعه، سعی در ارائه چهار راه کار نوین طبقه شناسی دارد که از رهگذر آن، بتوان از بسیاری از چالش های باقی مانده، گذرکرد. عملکرد برخی از این راه کارها در گشودن چالش های طبقه شناسی سه تن از راویان فعال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه، یعنی ابراهیم بن هاشم، محمدبن عیسی بن عبید و محمدبن احمد بن یحیی، به نمایش گذاشته شده است.
تحليل تصنيفي لتراث الإمام الهادي (ع) الفقهي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ ربیع ۲۰۲۴ العدد ۱
42 - 68
حوزههای تخصصی:
یتضمن تراث العلمی للإمام الهادی مواضیع مختلفه؛ ولئن کان المذهب الشیعی یُعنی بالفقه بدرجه عالیه، فإنّ الفقه کان الموضوع الأبرز فی تراث الإمام الهادی. وبلغت هذه الأهمیه ذروتها بسبب معارضه الحکومات لآل البیت. تسعی هذه الدراسه لشرح وتبیین تراث الإمام الهادی الفقهی ومعرفه تصنیف تراث الإمام الهادی الفقهی وأنواعه. وقد اعتمد الباحث فی دراسته علی المصادر الروائیه والتاریخیه والمنهج الوصفی التحلیلی لتحلیل تراث الإمام الهادی الفقهی وقسّم هذا التراث إلی ثلاثه أقسام هی (الروایات، والرسائل، والسیر). وکل من هذه الأنواع الثالثه تتضمن مواضیع فقهیه مختلفه مثل الطهاره، والصلاه، والصیام، والحج، والجهاد، والخمس، والزکاه، والتجاره، والقضاء، والحدود، والمأکل والمشرب، والمواضیع الفقهیه الأخری. والجدیر بالذکر أنّ آلیه تبیین الأحکام کانت مختلفه؛ بمعنی أنّ الإمام إعتمد طرق مختلفه لشرح الموضوع فمثلا فی الرسائل یصدر حکماً عاماً دون ذکر التفاصیل، وفی رسائل أخری یتطرّق إلی التفاصیل. أما من ناحیه الشکل، والصیاغه، وحجم الرسائل فیواجه الباحث تنوعاً کبیراً.
تحليل الأفعال اللغوية في استشهاد الإمام الحسين بالقرآن في واقعة کربلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ ربیع ۲۰۲۴ العدد ۱
131 - 167
حوزههای تخصصی:
یسعی هذا البحث من خلال المنهج الوصفی-التحلیلی واستخدام المعطیات الکمیه والنوعیه، لتحلیل السلوک اللغوی فی استشهادات الإمام الحسین× بالآیات الکریمه فی واقعه کربلا بناء علی نظره الأفعال اللغویه لکی تجیب علی الأسئله التالیه: ما هی آلیه الإستشهاد المباشر بالقرآن فی واقعه کربلاء وکم تکررت هذه الأفعال فی خطاب الإمام؟ تشیر نتائج الدراسه أنّ أکثر الأفعال اللغویه المتعلقه بالإستشهاد بالقرآن فی واقعه کربلاء بلغت18حاله من مجموع24 حاله، أی 75% تتعلّق بالأفعال الإخباریه. اما الأفعال التحفیزیه فقد بلغت 4حالات (16.16% وکانت فی المرتبه الثانیه. وحلّت الأفعال العاطفیه فی المرتبه الثالثه والأخیره بحالتین أیّ ما نسبته8%. والجدیر بالذکر أنّ الباحثین لم یشاهدوا أفعال ؟؟؟تعهدی واعلامی؟؟. هذا فی ما یتعلق بالإستشهاد المباشر، أما فی الإستشهاد غیر المباشر بالقرآن فی واقعه کربلاء فهی علی النحو التالی: الأفعال الطلبیه والإنذاریه حیث کانت بنسبه متساویه بلغت 13 حاله من مجموع26 حاله، أیّ 50%. هذا فی حین أنّ الأفعال التعبیریه، و؟؟تعهدی و عاطفی؟// غیر المباشره لم تُشاهد فی استشهاد الإمام الحسین بالقرآن الکریم. فقد أظهرت نتاائج الدراسه أنّ تکرار الأفعال التعبیریه فی النص تشیر إلی أنّ الکاتب یسعی لنقل الحقائق إلی القارئ بصوره شفافه ومباشره. وهذا یتجلّی بوضوح فی قول الإمام الحسین حین خاطب الناس بقوله: «لا تعجلوا حتی أعظکم بالحق وحتی أعتذر إلیکم من مقدمی علیکم». إذن کان قصد الإمام من الإستشهاد بالقرآن یتمحور حول التبیین والإیضاح عن سبب قدومه.
بازپژوهی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش نقد تطبیقی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت است. پژوهش دارای سه سوال است؛ مفاهیم اساسی در اندیشه دکارت و گادامر کدامند؟ هر کدام از دو متفکر، چه نقدی بر مفاهیم اساسی دیگری دارند؟ و اندیشه دکارت و هرمنوتیک گادامر چه دلالت هایی برای تعلیم و تربیت دارد؟ که برای پاسخ به این سوالات از روش تحلیل مفهومی، نقد تطبیقی و استنتاج استفاده گردید و مشخص گردید که: روش، علم، جوهر، انسان، ایده و متافیزیک از مفاهیم اساسی اندیشه دکارت و روش، آگاهی، سنت، تجربه و فهم از مفاهیم اساسی در اندیشه گادامر می باشند. همچنین بیان شد شیوه دکارت بر مبانی عینیت گرایی و مفاهیم گادامر براساس هرمنوتیک فلسفی بوده است. لذا با توجه به اینکه از نظر دکارت، روش ریاضیات روشى است که تمامى مزایا و فواید منطق، جبر و هندسه را دارا است و در عین حال، از معایب آن ها عارى است، این مولفه با مولفه های آگاهی و تجربه اندیشه گادامر نقد شد و از آن جا که گادامر بر پیش ساختارهای فهم تاکید دارد و به اعتقاد او جستجوی فهم بدون پیش فرض بیهوده است، به نقد این مولفه گادامر با مولفه های انسان و متافیزیک اندیشه دکارت پرداخته شد و درنهایت نیز مولفه سنت گادامر را با مولفه های جوهرو ایده دکارت نقد گردید.
ایراد اتهام به افراد؛ علل و پیامدها از منظر مبانی قرآنی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
75 - 92
حوزههای تخصصی:
ایراد اتهام به افراد یکی از مواردی است که در مبانی قرآنی و روایی دین مبین اسلام به شدت نکوهیده شده است. این پژوهش که به روش توصیفی_تحلیلی انجام شده نشان می دهد عللی چون: کینه توزی حسد؛ترس؛ فرار از مجازات؛حرص؛کبر و خود بزرگ بینی منجبر به این رذیله اخلاقی می گردد و تبعاتی همچون: سلب امنیت روانی؛اشاعه فحشا؛احساس بی اعتمادی ؛جنگ و خونریزی؛بی آبرو کردن مؤمن؛ لعن و نفرین الهی؛بی ایمانی و انتقام الهی را در پی دارد. در انتهای بحث نتیجه گیری می شود: عدم توجه به آموزه های قرآنی و روایی در خصوص ایراد اتهام به افراد می تواند منشاء بسیاری از آثار منفی اجتماعی و فردی باشد و گسترش این رذیله اخلاقی در سطح جامعه اسلامی می تواند امنیت جامعه را از بین برده و مانع رشد و تعالی مسلمانان گردد و در نهایت زندگی در چنین جامعه ای که افراد آن، دیگران را به راحتی مورد اتهام قرار می دهند، می تواند منجر به پیدایش بسیاری از بیماری های روحی و روانی چون افسردگی اضطراب و استرس در بین مردم گردد .
تجربه دینی مرگ هراسی و آثار تربیتی آن در سلامت معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93-105
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مرگ به عنوان تجربه ای احیاگر می تواند در مسیر سلامت معنوی انسان و ایده انسان شناسی نقش بسزایی داشته باشد اما هراس و ترس از مرگ که گاهی هم به افراط کشیده می شود می تواند دستاوردهای این تجربه دینی را کم اثر یا بی اثر کند. ازاین رو در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با معرفی مرگ به عنوان یک تجربه دینی، راه حلی برای دوری از ترس و هراس نسبت به آن معرفی و آثار تربیتی آن در سلامت معنوی مد نظر اسلام بررسی شود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی است. ابتدا تعاریفی که مفاد آنها به عنوان پیش زمینه پژوهش ضروری به نظر می رسید طرح شد و بدنه اصلی پژوهش در چند مرحله در مسیرِ یافتن جواب مناسب برای سؤال اصلی تحقیق قرار گرفت. یعنی ابتدا مرگ یکی از مراحل حیات معرفی شد و در قالب تجربه دینی تمثل یافت و در مرحله بعد هراس و ترس از مرگ در ارتباط با سلامت معنوی چرایی یابی شد و در مرحله آخر آثار و فوائد تربیتی اندیشه در این تجربه دینی بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مرگ تجربه ای دینی شناخته شد. علل هراس از مرگ جهل به حقیقت مرگ و گناه و کردار ناشایست و دلبستگی به دنیا و مظاهر آن معرفی شد. زوال غفلت و کاهش شهوات و تسلی آلام دنیوی و بهره وری کامل از زندگی و اشتیاق به آخرت و نیل به درجات اخروی، بی میلی و بی رغبتی به دنیا، پاک شدن گناهان از آثار و فواید مرگ اندیشی است که نقش هر یک از این عوامل در سلامت معنوی قابل طرح و بررسی مفصل در مجالی دیگر است. نتیجه گیری: تجربه دینی مرگ با صبغه اسلامی آن در جهت انسان شناسی و خداشناسی نه تنها ترس ندارد بلکه موجب رشد و تربیت انسان می شود و انسان نوگرا را به اصل خود رهنمون می سازد و از دیدگاه اسلام این بزرگ ترین دستاورد مرگ در تأمین سلامت معنوی انسان است. بنابراین، شناسایی علل هراس و اجتناب از آنها ضروری می نماید. از طرفی توجه به فوائد مرگ پژوهی ضامن تأمین همان سلامت معنوی است.
المفارقة الدعائية وأنماطةا اللفظية، والنغمة، والحكاية أو الإيةام، والإلماع دراسة في بنية الدلالة لأدعية مفاتيح الجنان نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
105 - 120
حوزههای تخصصی:
إنّ مفاتیح الجنان کتاب له قیمه بالغه ومکانه عظیمه، لما فی أدعیته من المعرفه الإلهیه والخلقیات الإنسانیه البنّاءه. والأدعیه هذه فی غالبیتها نصوص أدبیه تندرج ضمن الأدب القدیم، فهی حافله بکثیر من الملامح البلاغیه والفنیه الکلامیه، منها المفارقه فی أنماطها المختلفه. یقتصر هذا البحث على المفارقه، حسب بنیتها الدلالیه، کالمفارقه اللفظیه، ومفارقه النغمه، ومفارقه الحکایه أو الإیهام، والإلماع، ثمّ تطبیقها علی أدعیه مفاتیح الجنان فقط دون الزیارات والملحقات والباقیات الصالحات، لیتقصّى هذه التقنیه من جانب واحد ولئلّا یصاب بالتشتت والسطحیه فی الدراسه والتحلیل حتى یصل إلى هدفه بأعلى مستوى یتسنّى له. فالمفارقه تقنیه قدیمه الاستخدام جدیده المصطلح، یستخدمها المبدع الموهوب لیظهر ما قصده من الرسائل، ناتئاً بارزاً عبر التضاد والتناقض بین طرفی القول. ولیس للمفارقه تعریف جامع مانع، بل لها أنماط مختلفه وأنواع متعدده حسب درجتها وصیاغتها وطرفیها وما إلى ذلک؛ فمن الصعب أن نحصل على تعریف محدد. والتقنیه هذه تُستخدم لإبراز أفکار المبدع وعواطفه، لتؤدّی إلى الصحوه والحث. والقاسم المشترک بین أنواعها، وأنماطها، وأسالیبها هو التضاد بین المظهر والمخبر. وقد بیّن هذا البحث المتواضع، المواضع التی لها بنیه مفارقیه فی أنماطها المختلفه، عبر تحلیل النص الدعائی، واعتمادا علی المنهج الوصفی التأویلی والتحلیلی، لتقصی المفارقه وتبیین أنواعها وفک شفراتها، محاوله الوصول إلى المعانی الخفیه والمدلولات المختبئه وتسلیط الضوء على المعنى المقصود، حسب بنیتها الدلالیه، وفقاً لتقسیم محمد العبد. وفی النهایه، قدّمت أهم الملحوظات والنتائج التی توصلت إلیها الدراسه؛ ومن أهمّها أنّ المفارقه فی الأدعیه ولیده المواقف النفسیه وحصیله الإدراکات العقلیه، کما استُعینت بها لتجسید الواقع الإنسانی وإخراجه من نطاق الذاتیه المجرده إلى نطاق الموضوعیه الحسیه، کما أن التنویع فی أنماطها یدلّ علی تمکن الداعی فی الخطاب.
معمای انقلاب علمی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
67 - 99
حوزههای تخصصی:
علم در تمدن اسلامی، علی رغم برخی پیشرفت هایی که داشت، نتوانست یک تغییر یا انقلاب جدی را در خود به وجود آورد و به گمان برخی از اندیشمندان آخرسر با رکود و افول مواجه شد. در این نوشتار، به بررسی و ارزیابی برخی از عواملی می پردازیم که از آن ها به عنوان موانع بروز تحول در علم ورزی تمدن اسلامی یاد می شود. در این راستا عواملی مانند حاکمیت تفکر اشعری و تضادش با پژوهش در علوم تجربی، نبود حمایت های اجتماعی و اقتصادی، و همچنین فلسفه ارسطویی را بررسی و تحلیل می کنیم. سعی می کنیم نشان دهیم که اشاعره آنگونه که عموما تصور می شود، مخالف علم ورزی نبودند و چه بسا اگر واقعا چهارچوب فکری آنان در علم ورزی حاکمیت پیدا می کرد، احتمالا شاهد تحولاتی چشم گیر در علم تمدن اسلامی می بودیم. بدین ترتیب، نقش تخریبی اشاعره را تعدیل می کنیم. در ادامه، ضمن پذیرش اهمیت حمایت های اجتماعی و اقتصادی در توسعه علم در دوران طلایی تمدن اسلامی، لزوم توجه به روش شناسی را مورد تاکید قرار می دهیم. با تکیه بر مثال هایی تاریخی از نورشناسی ابن هیثم و اسطرلاب زورقی، از یک طرف، نقش تخریبی روش شناسی مبتنی بر فلسفه ارسطو را مجددا تایید می کنیم و، از طرف دیگر، مساهمت مان در رابطه با تعدیل نقش تخریبی اشاعره را به شکل انضمامی تری توضیح می-دهیم.
نقش امکان جبران در حرج با رویکردی بر نقد ماده 56 قانون جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
83 - 108
حوزههای تخصصی:
ماده 56 قانون جمعیت در فرضِ جبران حرج، سقط ِ جنین را ممنوع اعلام کرده است. در مورد شرط امکان جبران حرج در فقه، تحقیق درخوری دیده نمی شود و تطبیق قانون با شرع در این زمینه نیازمند پژوهش است. ابتلای بخشی از جامعه و همچنین اهمیت موضوع سقط جنین، به تحقیق ویژه ای در موضوعات مربوط به سقط درمانی ضرورت بخشیده است. پژوهش حاضر با نگاه تحلیلی انتقادی نشان می دهد به دلیل تأثیر امکان جبران در نحوه قضاوت عرف نسبت به موارد حرج، به طورکلی نمی توان چنین شرطی را نادیده گرفت، ولی عمومیت آن نسبت به همه موارد حرج محل تأمل است؛ چراکه باتوجه به تناسب حکم و موضوع در این مسئله و همچنین عدم صدق عنوان حرج، ادله نفی حرج در موارد شایان توجهی تطبیق یافتنی نیست؛ از آن جمله مواردی است که مادر به دلیل نبود امکانات پزشکی و نگهداری، مشمول حرج جسمی است و با اقدامات جبرانی رفع حرج ممکن است. ولی در فرض حرج روحی اقدامات جبرانی نوعاً موجب رفع حرج نیست و در این موارد عنوان حرج همچنان صادق است. بنابراین اطلاق ماده 56 در شرط امکان جبران، محل تأمل است.
تمایزشناسی بنیادین علامه جعفری و یاسپرس در رویکرد به موقعیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
موقعیت مرزی انگاره ای است که اندیشه و تأمّل درباره آن، در میان فیلسوفانی که دغدغه انسان و ماهیت انسان را دارند، به شکل جدی مطرح است؛ اگرچه اصل آن نه برای فیلسوفان بلکه برای همگان جالب و پرجاذبه است. در میان فیلسوفان غرب، متفکران اگزیستانسیالیسم در آرا و اندیشه هایشان دغدغه وجود اصیل و واقعی انسان را بیشتر نمایان ساختند. به باور اینان فردیت آدمی و احوالات او، بیش از همه حاصل احوال انضمامی و گزارش ها و دریافت های حضوری انسان است. چنان که توجه یاسپرس به موقعیت های مرزی با شرایط بیماری و خانوادگی که خود گزارش می دهد، تناسب دارد. از این رو یاسپرس نخستین بار برای دستیابی به خود واقعی موقعیت های مرزی را مفهوم سازی کرد. چرا که انسان با قرار گرفتن در یک موقعیت تشویش در می یابد شناختی که از خویش داشته، چندان قابل اطمینان نیست. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که این امر از منظر اندیشه اسلامی مبتنی بر خوانش علامه جعفری قابل قبول نیست. پرسش اصلی تحقیق آن است که آیا دستیابی به خود حقیقی و عالی انسان، آن گونه که یاسپرس بدان باور دارد، لزوماً در گرو قرار گرفتن چنین موقعیت هایی است؟ شناخت دقیق و ارزیابی منصفانه از حدود مرزی در اندیشه یاسپرس درگرو شناخت ماهیت و مولفه های آن است. این پژوهه با روش توصیفی - تبیینی و به تحلیل و ارزیابی این دیدگاه از نظرگاه علامه جعفری می پردازد.
عرفان شیعی یا قرائت شیعی از سنت عرفانی؟ براساس تعلیقات امام خمینی بر فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارف و حکیم و فقیهی شیعی مانند امام خمینی صرفاً قرائتی یا خوانشی شیعی از مکتب ابن عربی دارد، نه عرفانی مستقل و با صفتی شیعی. به عبارت دیگر، امام، مبانی و اصول عرفانی مکتب ابن عربی را پذیرفته، و تنها در برخی از مسائل فرعی و جزئی از منظری شیعی به تبیین یا نقد نظرات ابن عربی پرداخته است. استشهاد امام به ادعیه و احادیثی که شیعیان از طریق اهل بیت(ع) روایت می کنند، و تمسّک او به کلام شیعی برای اثبات عصمت علمیِ انبیاء، و توسّل او به نظریه امامت در شیعه برای تبیین مصادیق خلافت ظاهری پس از رسول خدا(ص)، عرفانِ مورد نظر امام خمینی و عارفانی چون او را به صفت شیعی مزیّن نمی کند، بلکه تنها می تواند قرائت و خوانشی از یکی از مهم ترین مکاتب عرفانی در عالم اسلام باشد. بدین سان راقم این سطور در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است؛ تمسّک به ادعیه و احادیث شیعی، پای بندی کامل به شریعت در ردای فقاهت، حصر مصادیق انسان کامل در معصومین(ع) و ایراد منازعات کلامی، را از شاخصه هایی می داند که در باب معنای قرائت شیعیِ امام خمینی از سنّت عرفانی ابن عربی احصا کرده است. امام معتقد است که طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نخواهند شد، زیرا ظاهر راه باطن است بلکه ظاهر از باطن انفکاک ناپذیر است. اساساً عارفان شیعی مانند امام خمینی مصادیق اتمّ و اکمل مفهوم انسان کامل را رسول خدا(ص) و به تبع او معصومین(ع) قلمداد می کنند. امام خمینی در دفاع از مکتب تشیع و آموزه های کلیدی آن خصوصاً امامت همچون دیگر متکلّمان نیز از علم کلام البته به اندازه ضرورت بهره می برد، و در اثنای مباحث عرفانی، استدلالاتی کلامی طرح کرده و به نقد عارفانی چون ابن عربی می پردازد.
بستار علّی فیزیکی و فاعلیت الهی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه مبتنی بر بستار فیزیکی، جهان طبیعی از جهت تاثیر و تأثرِ علّی، خودبسنده است. از این رو هرگونه دخالت و تأثیر خارجی و جزئی در جهان مستلزم نقض این اصل فیزیکی است، که با تکیه بر این نگاه باورپذیر نیست. از منظر ابن سینا این اصل، نمی تواند منافی فاعلیت الهی باشد؛ زیرا در نظام علّیِ مد نظر او و نیز مطابق با قاعده علیت الحادث که حاکم بر عالم طبیعت است؛ فاعلیت الهی در جهان بنحو سازگار برقرار است. در این نگاه برای توجیه معجزه و استجابت دعا نیازی به تقسیم فعل الهی به عام و خاص نیست. ما با توضیح مبانی فلسفی ابن سینا و بررسی دیدگاه او از نظام علّی در هستی، نشان می دهیم که او با پذیرش نفس و جایگاه آن در سلسله علل و کیفیت ارتباط علّی بین مراتب موجودات، توضیح سازواری از نسبت جهان و فاعلیت الهی ارائه می دهد. از اینرو در دستگاه فلسفی ابن سینا پذیرش دوئالیسم در رابطه ذهن و بدن پایه امکان دخالت فرافیزیکی در جهان فیزیکی است.