فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ادراک ذات الهی مسئله ای پرچالش در عرفان و حکمت اسلامی است. استاد جوادی آملی دیدگاه ویژه ای دراین باره دارد که تاکنون موضوع پژوهش مستقلی نبوده و مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین آن می پردازد. استاد جودی آملی ذات الهی را «وجود لابشرط مقسمی» می داند و معتقد است: کنه ذات الهی به سبب تعین ناپذیری و عدم تناهی، ادراک نمی شود. وی دلیل هایی بر ادراک ناپذیری ذات به دست می دهد و بر این باور است که علوم حصولی و شهودی هریک تنگاناهایی برای ادراک ذات غیبی حق دارند. او ادراک شهودی ذات پس از فنای عارفانه را نیز روا نمی داند. هم چنین ادراک بخشی از ذات که در توان عارف شهودگر باشد، را نیز نمی پذیرد؛ زیرا ذات الهی بسیط محض و بخش ناپذیر است. از نگاه ایشان آن چه ادراک می پذیرد ذات ظهوریافته است، نه ذات بما هی ذات. هویت مطلق الهی، غیب مطلق است و هیچ کس ارتباط مستقیم (بی واسطه)ای با او ندارد. این دیدگاه با نقدهایی روبروست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
تفتازانی و فلسفه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
165 - 175
حوزههای تخصصی:
کتاب منطق و کلام از انتشارات بریل حاوی مقالاتی به زبان های آلمانی، انگلیسی و فرانسه در خصوص مطالعات قرون وسطای اسلامی و غربی در این در دو حیطه علم منطق و علم کلام است. هریک از مقالات این کتاب را نویسنده ای صاحب نظر در موضوع آن مقاله نگاشته است. مقاله پیش رو با عنوان «تفتارانی و فلسفه» برگردانی است از متن آلمانی ویلفرد مادلونگ. وی در این مقاله بر وجهی از شخصیت علمی تفتارانی تأکید می کند که در پرتو شخصیت هایی چون فارابی، ابن سینا و ملاصدرا یا مورد توجه نبوده است یا کمتر بدان عنایت شده است و آن وجه فلسفی اندیشه و آثار تفتازانی است. مادلونگ با تتبعی نیکو و تأکید بر کتاب شرح المقاصدِ تفتازانی عناصر فلسفی مندرج در نوشته های او را فراروی خواننده می نهد و نیز انتساب یا عدم انتساب برخی آثار به وی را بررسی می کند. او بدین سان در این موضوع خاص هم مقاله ای با محتوای علمی را به دست می دهد و هم روش شناسی پژوهش در این باب را می آموزد.
طومار(6): نردبان شکسته (1): نقد کتاب «سیرة الامام البخاری» عبد السّلام مبارکفوری؛ از تحریف در عنوان تا اعطای لقب علّامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
479 - 512
حوزههای تخصصی:
این مقاله بخشی از کتاب اسطوره بخارا است که به نقد کتاب سیره الامام البخاری (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین) تالیف عبدالسّلام مبارکفوری می پردازد. کتاب مبارکفوری از جمله مصادر کتاب طعون و شبهات الشیعه الأمامیه حول صحیح البخاری و الرد علیها تالیف عادل عزازی است که به عنوان پژوهش برتر مقطع دکتری در دانشگاه الأزهر مصر در رشته علوم حدیث معرفی شده است لذا نقد کتاب مبارکفوری در واقع نقد پژوهش عزازی نیز به شمار می آید. این مقاله پس از شناساندن تبار, دانش اندوزی, استادان، تلاش ها و گرایش ها، تالیفات و جایگاه علمی مبارکفوری در جستار اوّل به کتاب شناخت این اثر در جستار دوّم می پردازد و بر روی عنوان کتاب، زمانه و تالیف اثر, منابع و مصادر، رویکرد، ترجمه عربی آن تمرکز می کند. برایند پژوهش اثبات می کند که مبارکفوری پیش از انتشار این کتاب شخصیتی گمنام و ناشناخته بود و تراز و گسترده دانسته های او در حد لقب علمی علّامه نبود لذا این لقب از سوی مترجم عربی این اثر و متاثر فضای انتقادی علیه بخاری در زمان انتشار این کتاب به مبارکفوری اعطا شد تا بر اعتبار کتاب بیفزاید. به همین سان عنوان این کتاب تحریف گردید، واژه الامام در میان عنوان اصلی و عبارت (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین ) ذیل آن افزوده گردید. عبارت ذیل عنوان کتاب هم سوی با رویکرد مولف آن در تلاش است دیدگاه نفی فقاهت و اجتهاد از بخاری را به چالش بکشد؛ نام اصلی این کتاب به زبان اردو سیره البخاری بود که در فرایند ترجمه آن به عربی و انگلیسی دچار دگرگونی گردید.
از آدابِ «ریاضَتِ نَفْس»: (حِکایَتِ قول و عَمَل دو فَرْزانه شیرازی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
559 - 565
حوزههای تخصصی:
زندگینامه، آثار و برخی اشعار مرحوم دکتر جلیل تجلیل
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
539 - 546
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به اختصار زندگی نامه، آثار و برخی از اشعار مرحوم جلیل تجلیل مورد بررسی قرار گرفته است.
جهاد کبیر و آسیب شناسی معنوی خانواده تراز انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
جهاد کبیر یا جهادتبیین موضوعی است که در سال های اخیر در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید و اشاره قرار گرفته است و از نظر ایشان یک فریضه قطعی، فوری و خطابی عمومی است که شامل همه افراد جامعه در مقابله با جنگ رسانه ای دشمنان می شود. در جهاد کبیر زمان و مکان مطرح نیست؛ بلکه جهاد کبیر امری فرامکانی و فرامرزی است که جنسیت بردار نیست. در این میان بررسی و تبیین آسیب های معنوی خانواده ها به عنوان تشکیل دهندگان جامعه دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف جهادکبیر و آسیب شناسی معنوی در خانواده تراز انقلاب اسلامی با روش توصیفی- تحلیلی و در محدوده فقهی -قرآنی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که خانواده تراز انقلاب اسلامی دارای شاخص هایی همچون تقدم حاکمیت الهی بر همه امور و روابط خانوادگی، احترام و رعایت حقوق متقابل بین اعضای خانواده، بهره جنسی و تولیدنسل قانونمند و شرعی، اتحاد و تعاون، مسئولیت پذیری و مهرورزی بین اعضای خانواده و نسبت به جامعه، بصیرت نسبت به اقتضائات جامعه جهانی، همراه با ولایت پذیری و موعودگرایی است و شامل آسیب های مدرنیته شدن مانند فردگرایی، مادی گرایی، مصرف گرایی، جایگزینی ارزش های دینی بافرهنگ غربی و ...و آسیب های رفتاری مثل ایجاد فاصله بین اعضای خانواده، کمبود محبت فرزندان و گوشه گیری آن ها، نبود تمرکز در تربیت صحیح و دینی فرزندان و ... است
تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش نیز تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم دوره ابتدایی شهر خمین در سال تحصیلی 402-1401 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد؛ به این صورت که تعداد 48 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره اول ابتدایی انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش (24 نفر) و کنترل (24نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) استفاده شد. گروه آزمایش طی 6 جلسه درس قرآن پایه سوم دوره ابتدایی را بااستفاده از بازی رایانه ای اتاق فرار آموزشی آموزش دیدند و شیوه آموزش گروه کنترل، به شکل معمول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (آزمون تی هبمسته و تحلیل کواریانس) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر درگیری تحصیلی وجود دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوری های نوین در افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس قرآن بود که پیشنهاد می شود به صورت هدفمند بازی وارسازی مفاهیم آموزشی در برنامه درسی قرآن در دستور کار معاونت آموزش وپرورش ابتدایی قرار گیرد.
بنية الخطاب في قصة موسى والخضر في سورة الكهف؛ دراسة تحليلية علي ضوء نظرية التواصل عند جاكبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
245 - 277
حوزههای تخصصی:
التواصل من أهم أشکال النظریات فی اللسانیات الحدیثه التی یعتبر رومان جاکبسون منظرا حقیقیا لها. فهو یعتقد بأن کل حدث لغوی مکون من سته عناصر، هی: المُرسِل، والمُرسَل إلیه والمُرسَله والقانون والمرجع والقناه. وحدد لکل عنصر ست وظائف فی إیصال الرساله: هی الوظیفه التعبیریه أو الانفعالیه، والوظیفه الإفهامیه، والوظیفه الشعریّه، والوظیفه الانتباهیه، والوظیفه المرجعیه، والوظیفه التعریفیه. ومن الأسالیب السردیه فی القرآن، السرد القصصی الذی یعتبر من أهم الأدوات فی إیصال رساله المتکلم إلى المتلقی. تحاول هذه الورقه البحثیه، عبر الاعتماد على منهج وصفی- تحلیلی، تطبیق الوظائف الست لنظریه التواصل عند جاکبسون فی قصه موسى والخضر علیهما السلام فی سوره الکهف. فکانت إشکالیه البحث دراسه مدى مطابقه نظریه التواصل للآیات القرآنیه ولا سیما فی الخطاب القرآنی ومدى تأثیر هذه النظریه فی نظره جدید للقرآن. تشیر النتائج إلى أن قصه موسى والخضر علیهما السلام تتمحور حول التعلیم والتعلم وکثیرا ما یتحقق هذا الأمر بالکلام المتبادل بین المعلم والمتعلم، ومن المتوقع أن تکون الوظیفه الإفهامیه أکثر من الوظائف الأخرى. فکل الأعمال التی قام بها الخضر لتعلیم موسى من خرق السفینه وقتل الغلام وإقامه الجدار تعتبر طریقه سلوکیه غیر کلامیه. والطریقه الترکیبیه بین الکلامیه والسلوکیه کانت أقل استعمالا فی آیات القصه، حیث تتجلى فی بنیه تعبیر موسى عن التعب والجوع الشدید إثر سفره الطویل. کما أنّ تطبیق نظریه التواصل على الآیات القرآنیه یعطینا تفسیرا جدیدا لها یتواکب مع مقتضیات العصر وینتهی إلى فهم جدید وعمیق.
واکاوی معانی ثانویه استفهام در ترجمه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه (مطالعه موردی: ترجمه های منتخب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سبک های زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهام های قرآن دربر دارنده اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویه متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمرده اند. تاکنون تئوری های مختلف ترجمه به عنوان چهارچوب هایی مدون برای ارزیابی ترجمه های قرآن مورد استفاده قرار گرفته اند. از این میان، ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند که بعدها به منبع مهمی برای ترجمه پژوهان تبدیل شد. وینه و داربلنه در این اثر به معرفی تکنیک هایی پرداختند. در نوشتار حاضر، پس از تبیین این تکنیک ها و زیرشاخه های آن ها با روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای به کیفیت کاربست آن ها در ترجمه معانی ثانویه استفهام چهار مترجم قرآن کریم (مکارم شیرازی، آیتی، انصاریان و الهی قمشه ای) که به دلیل تفاوت در رویکرد، نگرش فقهی و شیوه ترجمه ای که دارند، دارای تفاوت ها، مزایا و معایبی نسب به همدیگر هستند، می پردازد و هدف از آن تبیین چگونگی و میزان کاربرد الگوی ترجمه وینه و داربلنه در ترجمه های مورد بررسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد مترجمان با توجه به قداست متن قرآن و ویژگی های زبانی خاص آن از ترجمه تحت اللفظی که یکی از مؤلفه های ترجمه مستقیم است، بیش از سایر مؤلفه ها بهره برده اند. علاوه بر این، تکنیک جابه جایی تغییر صورت -به عنوان یکی از مؤلفه های ترجمه غیرمستقیم- به سبب تفاوت ساختار دستوری دو زبان عربی و فارسی پس از ترجمه تحت اللفظی بیشترین بسامد را دارد؛ تکنیک غیرمستقیم همانندسازی نیز به سبب اشتراکات فرهنگی میان دو زبان و نیز ممنوعیت دخل و تصرف بیش از حد در قرآن نسبت به سایر مؤلفه ها بسامد کمتری دارد.
بررسی فقهی – حقوقی تاثیر انکار بعد از اقرار به قتل عمد در سقوط قصاص نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 150
حوزههای تخصصی:
اصل در فقه، حقوق مدنی وکیفری این است که انکار بعد از اقرار مسموع نیست و از این اصل مواردی مانند رجم به اتفاق فقها و حد قتل به نظر برخی از فقها و ماده 173 قانون مجازات اسلامی استثناء شده و انکار بعد از اقرار در این موارد مسموع است. در خصوص تاثیر انکار بعد از اقرار در قصاص نفس دوفرع قابل بحث است فرع اول: اقرار به قتل عمد و سپس اقرار شخص دیگر به همان قتل و رجوع اقرار کننده اول از اقرار؛ فرع دوم: اقرار به قتل عمد و سپس انکار آن بدون وجود اقرار شخص دیگری به همان قتل؛ موضوع این مقاله فرع دوم است که بحث مبسوطی در متون فقهی نشده است و به این سوال پاسخ داده شده است که آیا از مجموع ادله استفاده می شود انکار بعد از اقرار در قتل عمد مسقط قصاص می باشد؟ نتیجه تحقیق این است که با توجه به روایت جمیل بن دراج و ادله دیگر انکار بعد از اقرار موجب سقوط قصاص است. هدف مقاله بررسی فقهی موضوع در جهت اصلاح قانون و روش تحقیق از نظر محتوا توصیفی و تحلیلی و از جهت گردآوری منابع کتابخانه ای است.
حقیقت وضع و استعمال الفاظ از منظر مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۵ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۲۰۳-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
وضع و استعمال الفاظ، مبحثی بنیادین در ادبیّات عرب است که در اصول فقه نیز وارد شده است. بیشترِ دانشمندان علم اصول، وضع را امری بشری و استعمال را القاء معنا به وسیله لفظ مجعول بشری می دانند، در حالی که مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی وضع را در بدو امر، امری الهی و استعمال را القاء لفظ برای حقیقت خارجی می دانند. در این مقاله به بیان مبانی نظریّه ایشان می پردازیم.
تحلیل دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در روابط بین الملل با تأکید بر قاعده نفی سبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
197 - 214
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بحث تعامل اقتصادی و سیاسی با دنیای خارج از ایران از موضوعات مهمی است که ماهیت آن در پرتو قاعده نفی سبیل همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است. امروزه دیپلماسی اقتصادی نقش بسیار مهمی در روابط بین المللی میان کشورها ایفا می کند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر، تحلیل دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در روابط بین الملل با تأکید بر قاعده نفی سبیل است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: دیپلماسی اقتصادی در اسناد مختلف بالادستی مانند اهداف چشم انداز بیست ساله و برنامه توسعه ششم، مورد تأکید قرارگرفته است. این رویکرد تعارضی با قاعده نفی سبیل ندارد. بر اساس قاعده وفای به عهد و زیست مسالمت آمیز با کفار در متون فقهی، مانعی برای تحقق دیپلماسی اقتصادی بر پایه نفی سلطه وجود ندارد.نتیجه : امروزه فشارها و اثرات بین المللی برروی اقتصاد ایران بیش از پیش احساس می شود و عملکرد اقتصاد ملی به مراتب بیش از گذشته تابع عوامل بین المللی است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به پیشرفت جهانی شدن اقتصاد، لازم است که برنامه هایی را در سیاست خارجی در پیش گیرد که بین اقتصاد داخلی و بین المللی تعامل ایجاد نمایند. به منظور تحقق دیپلماسی اقتصادی ضروری است بر تولید و توسعه اقتصادی تمرکز شده، تکلیف اولویت اقتصاد یا سیاست در روابط بین المللی جمهوری اسلامی ایران مشخص شده و تفاهم داخلی در این خصوص صورت گیرد.
چیستی مفهوم فلسفه نزد ابن سینا در خوانش پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
179 - 203
حوزههای تخصصی:
بی شک ابن سینا مهم ترین فیلسوف در جهان اسلام است. فهم اندیشه او نیازمند خوانش های نوینی است که در پرتو آن بتوان فلسفه در جهان اسلام را دقیق تر فهم و تبیین کرد. به این منظور گام اول این پژوهش تحلیل مفهوم فلسفه توسط ابن سینا است. این تحلیل در خوانش ایده فلسفه به مثابه شیوه زندگی که معمار آن پی یر آدو، فیلسوف فرانسوی است تدقیق شده است. کار آدو بر فلسفه باستانْ فهم فیلسوفان امروزی از آن دوره را به چالش کشید. به نظر می رسد می توان چنین خوانشی را در فلسفه جهان اسلام نیز در پرتو نگرش فیلسوفان مسلمان به سعادتْ به خوبی دنبال کرد. به این منظور با ارائه نگاه کل گرایانه از اندیشه ابن سینا نشان داده ایم که نگرش وجودی ابن سینا مطابق با نظام فلسفی اوست. به نظر می رسد چنین تبیینی در ایده آدو خوانش مفیدتری از ابن سینا به دست می دهد؛ ازاین رو برای دستیابی به این مهم، در این پژوهش تلاش شده است مختصری از اهمیت پرسش چیستی فلسفه میان متفکران معاصر بیان شود و پس از آن تقریری از فلسفه به مثابه شیوه زندگی ارائه گردد. در ادامه تلاش شده تا با ایده مذکور و تحلیلی از لزوم پذیرش نظام کل گرایانه ابن سینا، مفهوم فلسفه در اندیشه ابن سینا بررسی گردد.
القراءه السیمیائیه لروایه (الشَّمسُ فی یومٍ غائِمٍ) لحنا مینا بناء على نمط ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد اکتشاف العلاقات التناصیه والعملیات اللغویه التی تحکم مساحه النص دائماً أحد أکثر الموضوعات إثاره للاهتمام بالنسبه لعلماء اللغه. فی السبعینیات، قدم مایکل ریفاتر (1978)، وهو عالم لغوی وسیمیائی فرنسی أمریکی، نظریته فی القراءه السیمیائیه مع وجهه نظر مفادها أن النص الأدبی عباره عن بنیه معقده ویمکن فحصها من زوایا مختلفه. إنّ القراءه السیمیائیه عند ریفاتر هی نظریه فی القراءه النصیه تقوم على أن النص الأدبی هو فعل تواصلی یحدث بین المؤلف والقارئ. باستخدام العلامات یغرس المؤلف معنى فی النص ویفهم القارئ معنى النص من خلال تفسیر هذه العلامات. یرى ریفاتر بأنّ النص الأدبی له بنیه متعدده الطبقات. المستوى الأول من النص هو المستوى الظاهر أو المستوى الصفری الذی یفهمه القارئ فی المقام الأول. المستوى الثانی للنص هو مستوى فک التشفیر أو المستوى الأول، حیث یفهم القارئ المعنى الأعمق للنص من خلال فهم العلامات والعلاقات بینها. المستوى الثالث للنص هو مستوى الإنتاج أو المستوى الثانی، حیث ینتج القارئ معنى جدیدا لنفسه من خلال التفاعل مع النص. تتکون هذه النظریه من المخالفات، عملیه التراکم، الأنظمه الوصفیه، الهیبوغرام والمصفوفه. أجری هذا البحث بأسلوب وصفی-تحلیلی بهدف قراءه سیمیائیه لروایه «الشمس فی یوم غائم» للکاتب السوری الشهیر حنا مینا. تشیر نتیجه هذا البحث إلى أن مصفوفه النص عباره عن شبکه من العلاقات الدلالیه بین مختلف الأشکال الناقصیه التی تشکل البنیه الدلالیه للنص. نتیجه الترکیز على البنیه اللغویه فی هذا العمل هی المصفوفه التی تم تحدیدها فی نص الروایه وهی «إسقاط النظام البرجوازی». هذه المصفوفه عباره عن شبکه من العلاقات الدلالیه بین الهیبوغرامات الثلاثه «الطبقه البرجوازیه» و«الیقظه الاجتماعیه» و«الانتفاضه العامّه». فی هذه المصفوفه، یتم تقدیم الطبقه البرجوازیه باعتبارها السبب الرئیسی لعدم المساواه والتمییز فی المجتمع. تتمتع هذه الطبقه بالثروه والسلطه وتستخدم هذا المنصب لاستغلال الطبقات الدنیا فی المجتمع. نتیجه هذا الاستغلال هی الصحوه الاجتماعیه لدى الشعب، مما یجعل الناس یسعون إلى تغییر النظام القائم. یمکن أن یؤدی هذا التغییر إلى إنهاء النظام الرأسمالی وإنشاء مجتمع أکثر عداله. نظر لاعتماد هذا النقد السیمیائی على التفسیر الشخصی للقارئ، یمکن القول بأنّ هذه النظریه ذاتیه إلى حد کبیر.
واکاوی عوامل مؤثر بر ترویج نماز در دانش آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی دانش آموزان و تقویت نگرش و ترغیب آنها به انجام فرائض دینی به ویژه نماز، از محوری ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و رسالت مهم نظام آموزش و پرورش است. این مطالعه با هدف شناخت و تحلیل عوامل ترویج کننده نماز در میان دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه (1402-1403) صورت گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان و مربیان پرورشی شاغل در مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 03-1402 بودند که با توجه به اصل اشباع نظری شامل 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری گزینش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش شبکه مضامین آرتراید استرلینگ استفاده شد. در فرایند تحلیل اطلاعات، مضامین به شیوه استقرایی بر اساس سطح انتزاع، ذیل سه گروه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه طبقه بندی شدند که براین اساس 100 مضمون پایه شناسایی و با کنار هم قرار گرفتن مضامین با سطح انتزاع بالاتر، 3 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر با عنوان «ترویج متداوم نماز در میان دانش آموزان» شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده عوامل مؤثر بر ترویج نماز در میان دانش آموزان شامل عوامل انسانی، محیط فیزیکی، آموزشی و پرورشی و عوامل اجتماعی بودند که توجه به آن ها با استناد به مضامین پایه می تواند در رسیدن به هدف و افزایش گرایش و ترویج نماز در میان دانش آموزان مقطع متوسطه یاری گر باشد.
سیاست گذاری مسکن نبوی (سیاست گذاری رسول خدا ص در حوزه مسکن) و دلالت های آن برای حل مشکل مسکن در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیره ی نبوی در حل مشکل مسکن مهاجران، با مشارکت دولت مردم، مصداق بارزی از ترکیب دو راهبرد «حمایت دولت» و «تقویت تکافل اجتماعی» است. پیامیر گرامی با اجرای سیاست «واگذاری زمین به خانوارهای فاقد مسکن» و «ایجاد سکونت گاه صفه برای اقشار ضعیف»، آنها را از حمایت دولت اسلامی بهره مند کردند و با اسکان موقت مهاجران در منزل انصار، زمینه ی مشارکت عمومی را برای حل مشکل مسکن فراهم نمودند. یافته های مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و متکی بر اسناد کتابخانه ای به دست آمده است، نشان می دهد رویکرد پیامبر اکرم می تواند دلالت هایی برای حل چالش مسکن در ایران داشته باشد. در این زمینه می توان علاوه بر تقویت همیاری عمومی و استفاده از ظرفیت خیران و واقفان، از سیاست عرضه ی گسترده ی زمین برای ساخت مسکن با رعایت اقتضائات آمایش سرزمین و ایجاد سکونت گاه های موقت و ارزان برای اقشار محروم استفاده کرد. نیز می توان به جای شرکت های مسکن ساز، زمین را به خود افراد واگذار کرد تا به تدریج مسکن موردنیاز خود را بسازند. از لوازم این کار، فاصله گرفتن از رویکرد توسعه ی عمودی مسکن به سمت توسعه ی افقی و اتخاذ رویکرد مردمی در ساخت مسکن است. برای تأمین مالی ساخت مسکن نیز می توان از ظرفیت های همیاری و مشارکت عمومی بهره گرفت. تقویت تکافل اجتماعی در حوزه ی مسکن مستلزم تدوین پیوست فرهنگی مسکن و استفاده از تمام ظرفیت های آموزشی و رسانه ای است.
مصب دعوی؛ به مثابه معیاری در توصیف خواهان نسبت به امر موضوعی در دعاوی مدنی (با تکیه بر آرای امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریر محل اختلاف در دعاوی توسط طرفین و معرفی صحیح قلمرو امور موضوعیِ دعوی تحت عنوان مفهوم توصیف در آیین دادرسی مدنی تلقی می شود. این تأسیس اقتباسی بیانگر نقش طرفین دعوی در شناسایی و جهت بخشی خاستگاه واقعی دعاوی محسوب می شود تا جایی که چگونگی اقامه دعوی بر سرنوشت نهایی آن مؤثر است. «مصب دعوی» یکی از مفاهیمی است که هرچند در لسان فقها به صورت عنوانی مستقل و مبسوط مطرح نشده، می توان از آن به عنوان یک کاربست در جهت توصیف و شناسایی موضوع دعاوی توسط طرفین در دادرسی اسلامی بهره جست. جستارها در قالب دو رویکرد کلی نشان می دهد که برخی از فقها مانند امام خمینی (ره) در مقابل فقیهان معاصر که توصیف دعاوی را از دریچه غرض و اثر دعاوی جست وجو می کنند، با وجود تصریح به پذیرش لوازم عقلی و عرفی طرح دعوی که پشتوانه متقنی در سیره اجتهادی ایشان دارد، به دلیل ضرورت وظیفه دادرس به صرف استماع دعوای خواهان، به طور کلی مصب دعوی یا همان تحریر ظاهرشده دعوی توسط خواهان را حامل جایگاه صحیح طرح دعوی می دانند. تحکیم این دیدگاه مترقی که حامل اندیشه حاکمیت اراده طرفین بر امور موضوعی دعوی است، موضوع این نوشتار است.
قرارهای تأمینی و نظارتی قبل از محاکمه در ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
235 - 249
حوزههای تخصصی:
اصل مهمی که بهترین شیوه ها را در عرصه قرارهای تأمین کیفری و نظارت قضایی فراهم می کند، این است که هرگونه محدودیت در آزادی متهم باید با خطر خاصی که وی به همراه دارد، سنجیده شود و باید حداقل ابزار محدودکننده موجود برای کاهش معقول خطر مورد استفاده قرار گیرد. قرارهای تأمین کیفری و نظارت قضایی بدین منظور ایجاد شده اند. در این تحقیق با هدف شناخت قرارهای تأمینی و نظارتی قبل از محاکمه در ایران و ایالات متحده آمریکا، با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای به موضوع پرداخته شد و نتایج ذیل حاصل گردید. مصادیق قرارهای تأمین کیفری در ایران و آمریکا بسیار به هم نزدیک بوده و تفاوت اصلی آن ها از حیث عناوین در دو قرار «آزادی با تشخیص خود قاضی» و «قرار ترکیبی آزادی و بازداشت» می باشد. قرار وثیقه در آمریکا تنوع بیشتری داشته و نهاد وثیقه اجتماعی در این کشور، عامل مهمی در کاهش موارد بازداشت قبل از محاکمه شده است. دستورهای نظارتی در آمریکا در قالب شروط قرارهای تأمینی می آیند و کمتر قرار تأمینی است که همراه با یک یا چند دستور نظارتی بر متهم در دوران قبل از محاکمه نباشد. لزوم ایجاد نهاد وثیقه اجتماعی در ایران و الزامی شدن دستورهای نظارتی در برخی از جرایم و به خصوص جرایم علیه زنان و کودکان به مقنن توصیه می گردد.
تأثیر رضایت قاتل بر تبدیل قصاص به دیه؛ از تخییر تا تحمیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
در قتل عمدی، قاتل در تعیین و انتخاب مجازات قصاص و یا عفو غیر مشروط هیچ گونه اختیاری ندارد، اما در زمینه نقش قاتل در تبدیل قصاص به دیه بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. اکثریت فقها جز در موارد خاصی که مستلزم پرداخت مازاد دیه و یا فوت قاتل در هنگام فرار است، قائل به نظریه اشتراط رضایت قاتل بوده و همین نظریه در ماده 359 قانون مجازات اسلامی بازتاب یافته است، اما به نظر می رسد علیرغم شهرت فقهی، با بازخوانی مجدد ادله فقهی و مخصوصاً دلایلی که تاکنون نوعاً از دیدگاه اکثریت فقها مغفول مانده است، می توان نظر مشهور فقهی را نقد و رضایت قاتل در تبدیل قصاص به دیه را نامعتبر نماییم. در همین راستا این نوشتار با بازخوانی تطبیقی نظریه تخییر قاتل در پذیرش و یا عدم پذیرش دیه به دنبال اثبات «نظریه تحمیل دیه بر او» در قتل عمدی است، لذا این نگارش به دنبال قرائتی نوین در مورد نقش رضایت قاتل در تبدیل قصاص به دیه با استناد به منابع اصیل فقهی و اندیشه های معتبر فقهی حقوقی است. نتیجه اثبات عدم رضایت قاتل در این مقوله حل تعارض های مواد قانون مجازات اسلامی در زمینه ناهمگونی تأثیر رضایت قاتل در فرایند تبدیل قصاص به دیه، هماهنگی با مذاق شارع در تشویق به عفو در عین حفظ ویژگی بازدارندگی واکنش های جزایی، عدم ابطال خون مسلمان و... است.
طراحی درمان رفتاری - هیجانی - معنوی برای اختلال وسواس جبری: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اگرچه درمانهای متعددی برای اختلال وسواس جبری طراحی شده است اما اثربخشی کافی در تمامی افراد ندارد. ازاینرو، درمانگران وسواس بهدنبال درمانهای چندبُعدی هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری بوده است. روش کار: با توجه به هدف پژوهش باید بستههای درمانی مؤثر تدوینشده در پژوهشهای قبلی در محورهای رفتاری، هیجانی و معنوی تجزیه و تحلیل میشد و اهداف و فنون کارآمد انتخاب و با توجه به بافت اسلامی در بسته درمانی - رفتاری - هیجانی معنوی یکپارچه میشد. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات و پایاننامههای مرتبط با درمانهای رفتاری، هیجانی و معنوی اختلال وسواس جبری در زبان فارسی و انگلیسی بود. این پژوهشها جمعآوری و اهداف و فنون و سازوکارهای آنها استخراج شد. سپس اهداف و فنون و سازوکارهای کارآمد که تبیین نظری و شواهد پژوهشی خوبی داشتند و کارشناسان آنها را تأیید کردند در شیوهنامه رفتاری هیجانی معنوی یکپارچه شد و بسته نهایی نیز بر اساس نظر کارشناسان اصلاح و تأیید نهایی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند. یافتهها: شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری شامل 15 جلسه است: ایجاد رابطه درمانی و تبیین منطق درمان، ارزیابی مثبت ثانویه معنوی افکار منفی، پذیرش شک و تردید، خودآرامسازی، کاهش آمیختگی فکر و عمل، مواجهه و بازداری از پاسخ، پذیرش شک و تردید و مدیریت رفتار، مهارت ذهنآگاهی آمیخته به معنویت، رفع موانع مواجهه و بازداری از پاسخ، افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی. نتیجهگیری: شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری، مؤلفهها و فنون مؤثر برای درمانهای رفتاری، هیجانی و معنوی را جمعآوری و در بافت اسلامی یکپارچه کرده است. در این بسته درمانی بر ارزشمندی مذهب و دینداری تأکید و تفاوتهای فرد مذهبی و فرد وسواسی تبیین شد. برخی فنون جدید نیز تدوین شد مانند تفکیک بین افکار منفی اختیاری و افکاری منفی غیراختیاری که دومی وسواس فکری است و گناه ندارد. همچنین فنون ارزیابی مثبت ثانویه معنوی نیز تدوین شد که بر اساس آن صبر بر افکار منفی مزاحم، گامی برای تقربجستن به خدا مفهومسازی شد.