فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن، معجزه جاودان اسلام ابعاد گوناگونی از اعجاز بیانی را دارا است. هدف از تحقیق حاضر طرح و توصیف مفهوم با هم آیی شادی در قرآن کریم و روایات و توجه به نقش ترکیبات هم آیند در مسائل کاربردی است. شادی در قرآن و احادیث، به دو بخش ممدوح و مذموم تقسیم می شود. شادی ممدوح شادی توأم با اهداف الهی و انسانی بوده که انسان در آن از نظر روحی، سبک بال شده و از شرایطی که در آن قرار گرفته است رضایت، کسب می کند؛ حال سؤال این است واژه های دال بر شادی ممدوح در قرآن به لحاظ مفهوم شناسی چه معنا، وابعاد و ویژگیهایی دارد؛ پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی- توصیفی همایندهای علّی شادی ممدوح و مفهوم شناسی آن در آیات و روایات می پردازد. از این رو، در مقاله حاضر، در حوزه نظری مروری بر آرا زبان شناسی فرث، پالمر، در حوزه زبان شناسی کاربردی، داشته و در ادامه به تحلیل و توصیف مفهومی این پدیده زبانی در واژه های دال بر مفهوم شادی، می پردازد. نتایج بیانگر این است که یقین و رضامندی، نقطه اتّکای مطمئن، خوش رویی و محبت و دوری از شادی های ناپایدار، از جمله همایندهای علّی مرتبط با شادی ممدوح است. هفده واژه متناظر با مفهوم شادی در قرآن و روایات بکار رفته، که برخی جزء واژگان مشترکی بوده که هر دو مفهوم شادی ممدوح و مذموم را مد نظر داشته است. یکایک این واژگان دارای افتراق و تمایزهایی است که موجب امتیاز به کارگیری هر یک در موقعیت خاص و معین می شود.
A Critique on the Philosophical Foundations of Bourdieu’s Theory of Cultural Capital from the Perspectives of Allameh Tabataba'i(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۷, Winter ۲۰۲۴
117 - 144
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research evaluates and critiques the philosophical foundations of Bourdieu’s theory of Cultural Capital through the lens of Allameh Tabataba'i. Therefore, the goal is to examine the fundamental concepts and their interrelationships. METHOD & FINDING: Conducting a documentary study of the development of Cultural Capital theory and its dimensions in Bourdieu’s works, the basic concepts are first explained concerning the term cultural capital and then evaluated from the perspective of Tabataba'i’s philosophical foundations. CONCLUSION: Prior research conducted in the West has shown that the concept of Cultural Capital has been revised in each period according to the societal conditions of the time and place. However, domestic research has often used the concept of Cultural Capital in a format similar to Bourdieu’s framework, without revision, and without taking into account local cultural foundations. The article argues that Cultural Capital represents the possession of human-divine capital, a concern that Bourdieu’s literature does not address but deserves critical attention. By considering Tabataba'i’s divine philosophical foundations including his theory of contingents, a reinterpretation of Bourdieu’s theory of Cultural Capital takes on a new and native character. By removing certain philosophical underpinnings of Bourdieu, this theory can present a novel manifestation about the stability of thought in the realm of culture.
مرور انتقادی بر کتاب ولنتینا گراسو، عربستان پیشااسلامی: جوامع، سیاست، گرایش های دینی و هویت ها در باستان متأخر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۰۵)
275 - 306
حوزههای تخصصی:
از آغاز سده بیست ویکم میلادی و به ویژه طی یک دهه اخیر، توجه پژوهشگران تاریخ بیش از پیش به اهمیت مطالعات باستان شناختی برای بازشناسی و بازنمایی تصویری دقیق تر از تاریخ تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی عربستان در سده های پایانی دوران باستان، که درنهایت به ظهور اسلام انجامید، جلب شده است. نتایج پژوهش های تازه که همچنان به طور فزاینده ای روبرو شدند، اثر شایانی بر شناخت عمیق تر از خاستگاه و بستر تاریخی نزول قرآن دارند و درک ما را از تحول بنیادینی که اسلام در این دوره تاریخی پدید آورده به طرز چشمگیری ارتقا می دهند. با این وجود تنوع موضوعات، تعدد پژوهش های انجام شده و چشم اندازهای متفاوت و گاه متعارض مشارکت کنندگان در این حوزه آن قدر زیاد است که ارزیابی دستاوردهای جدید برای مخاطبان کمتر آشنا چندان آسان نیست. مقاله پیش رو، مروری است انتقادی بر یکی از تازه ترین مشارکت ها در این حوزه که سال گذشته میلادی به بازار نشر علمی پیوسته است. والنتینا گراسو در تک نگاری خود با عنوان عربستان پیش از اسلام: جوامع، سیاست، گرایش های دینی و هویت ها در باستان متأخر با تکیه بر منابع کتیبه ای، باستان شناختی و ادبی تصویری جامع از عربستان پیش از اسلام در بازه زمانی قرن سوم تا هفتم میلادی به دست می دهد. احمد الجلاد، محقق جوان و پرکار در این حوزه کوشیده است با تکیه بر دانش گسترده خود مطالب کتاب را دقیق و موشکافانه بررسی کند و در خلال ارائه خلاصه ای کوتاه از فصل های کتاب، کاستی های روش شناختی در این پژوهش را آشکار سازد، ناآگاهی یا غفلت های نویسنده در مراجعه به منابع اساسی و ادبیات موضوع را یادآور شود و ساده سازی ها یا بدفهمی های او را اصلاح کند. ارزیابی نهایی الجلاد از کتاب گراسو چنین است: این کتاب می توانست مقدمه ای خوشخوان برای مخاطبان ناآشنا با مطالعات پیچیده و روزافزون در موضوع تاریخ عربستان پیش از اسلام و آغاز اسلام باشد، اگر بهتر بر منابع دست اول استوار می شد و از ارجاع گسترده تر و اخلاقی تر به ادبیات موضوع بهره مند بود. اما خوانندگان همچنان ناگزیرند به کتاب ها و مقالات پیشین مراجعه کنند تا در جریان آخرین تطورات، نظریه ها و دیدگاه های محققان این حوزه قرار گیرند.
چاپ نوشت (۱۳): نخستین تلاش ها برای راه اندازی کتابخانه های عمومی و ملی در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
مؤلف در این مقاله به معرفی اولین کتابخانه عمومی کشور در شهر تبریز پرداخته و ضمن اشاره به چگونگی تأسیس و شکل گیر این کتابخانه به فعالیت ها، مؤسس، ریاست کتابخانه، واقفان و ... نیز اشاره می نماید. در این مقاله در ادامه به کتابخانه ملتی مرکز ایرانی به عنوان اولین کتابخانه ملی ایران که در طهران دوره مظفری تأسیس می گردد نیز اشاره و چند و چون تأسیس، ریاست آن، واقفان و تنوع کتاب ها و ... نیز پرداخته می شود و در پایان فهرستی از اولین کتاب های این دو کتابخانه ارائه می گردد.
راهبردهای تمدن ساز قرآن کریم با تأکید بر سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
104 - 131
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و لازمه زیست اجتماعی او قوانین مدنی است که بخشی منبعث از عقل بشر و بخشی منبعث از وحی است. قصص قرآن نیز که هدف از نزول آن عبرت آموزی و نقش آن تمدن سازی است، رسالت بخش دوم را به عهده دارد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، درصدد استخراج راهبردهای تمدن ساز قرآن بر مبنای قصه حضرت یوسف (ع) است. بنا بر یافته های تحقیق، راهبردهای تمدنی سوره یوسف در سه محور قابل شناسایی است که عبارت است از: راهبردهای تربیت نفس و خانواده و مدیریت سیاسی جامعه که ذیل این سه محور قرار دارد: محور اول شامل ترسیم نقش زندگی، کتمان سر، توسل و توکل به خدا،امانت داری، صبر و تقوا؛ محور دوم شامل مهر و عطوفت بین اعضای خانواده، شکیبایی بر ناملایمات فرزندان، ملاک نبودن برتری در توانمندی جسمی و عفو و گذشت؛ محور سوم شامل شایسته سالاری، عدالت اجتماعی، ارتباطات خارجی با محوریت اقتصادی، نظام گزینش کارگزاران و محوریت قانون. براین اساس، مؤلفه های جامعه متمدن، از ویژگی هایی نظیر شهروندان خودساخته، برخوردار از فضایل اخلاقی و انسانی، شکیبا در تعاملات خانوادگی و اجتماعی و عطوفت و پیوند عمیق، دور از تعصبات و زمینه ساز مدینه متمدنِ متدین مبتنی بر توحید و محوریت آن برخوردار خواهد بود. به علاوه حکمران جامعه ای با شهروندانِ فوق، برآیند آرای آن هاست و کارگزاران آن حکومت براساس شایسته سالاری، افرادی متخصص، متعهد و امانت دار هستند. حاکمیت آن نیز مبتنی بر قوانین الهی است و خیانت کار براساس عدالت و انصاف مجازات خواهد شد.
مطالعه تطبیقی «معنای زندگی» از دیدگاه امام سجاد علیه السلام و کارل یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله معنای زندگی با موضوعات متفاوتی هم چون پرسش های هستی شناختی مانند؛ هدف خلقت، هستی؛ و موضوعات روانشناختی هم چون اضطراب، افسردگی، پوچی مرتبط است. پاسخ به معنای زندگی هم از بُعد دینی و هم از بُعد روانشناسی همواره مورد توجه بوده و اکثر ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام حیاتِ حقیقی را از آنِ خداوند دانسته و معنای زندگی را «قرب الهی» معرفی کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی از دیدگاه امام سجادعلیه السلام به عنوان امام معصوم علیه السلام و مقایسه نظریات ایشان با روانشناسی تحلیلی کارل یونگ با روش تطبیقی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی دینی و روانشناسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معنای زندگی در بیانات امام سجاد (ع) در سه محور اصلی خداشناسی، خود شناسی و حبّ ذات شکل می گیرد که این مؤلفه ها در مقایسه با الگوی روان شناختی یونگ همسو و با معنای زندگی که در تلفیق دین و روان است مطابقت دارد.
بررسی روش های نقد احادیث موضوعه در کتاب «الرسائل العشر فی الأحادیث الموضوعه فی کتب السنّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روشهای سید علی حسینی میلانی محقق معاصر در کتاب «الرسائل العشر فی الأحادیث الموضوعه فی کتب السنه» در زمینه نقد و بررسی احادیث موضوعه می پردازد. مؤلف در این کتاب، ده حدیث از احادیث مورد استناد اهل سنت در مسائل کلامی مورد اختلاف با شیعه را برگزیده، به نقد آنها پرداخته و در نهایت جعلی بودن این روایات را اثبات می کند. پژوهش حاضر با روش پردازش توصیفی-تحلیلی به معرفی این کتاب پرداخته و روش های نقد احادیث در فصول مختلف آن را استخراج می کند. پرکاربردترین این روش ها نخست نقد سندی بر اساس رجال سند و پس از آن مخالفت حدیث با سنت نبوی و مسلمات تاریخی است.
نظر ابداعی علامه طباطبایی در باب قضا و قدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
301 - 315
حوزههای تخصصی:
قضا و قدر یکی از موضوعات مهم عقلی و فلسفی است که هرچند ریشه در باورهای دینی دارد، می تواند بسیاری از مسائل مهم مربوط به زندگی انسان را تحت الشعاع قرار دهد. با توجه به اهمیت این موضوع، فلاسفه اسلامی سعی در تبیین قضا و قدر داشته اند. پر واضح است که این تحلیل را بر اساس مبانی فلسفی خود انجام داده اند. بیشتر فلاسفه با قبول علم عنایی و علم منشأ فعل برای خداوند قضا و قدر را در ارتباط با علم الهی مطرح کرده اند. علامه طباطبایی در یک رویکرد متفاوت با طرح دو عالم امر و خلق و ویژگی های مربوط به این دو عالم قضا را در هر دو عالم جاری و قدر الهی را مربوط به عالم خلق دانسته است. ایشان با رد علم عنایی، رد فاعلیت بالجبر، و تبیین ارتباط خاص خداوند با مخلوقات توانست متفاوت از فلاسفه گذشته علم و فاعلیت مستقیم خداوند به جزئیات را ثابت کند و بنابراین قضا و قدر عینی را در ارتباط با فاعلیت خداوند به نحو متفاوتی ثابت کرد. بنابراین هر فعلی از نظر وجود و ثبوت و در عالم حقایق و نظام تکوین فعل خداوند و قضای الهی است و از نظر انتساب به فاعل و در نظام اعتباریات و تشریع فعل انسان و قدر الهی است. در این پژوهش ضمن بیان مبانی علامه طباطبایی روشن می شود که نوآوری ایشان در بیان قضا و قدر چیست و این نوآوری می تواند بحث های مرتبط با قضا و قدر را به نحو مطلوبی تبیین کند.
آسیب شناسی ساختاری علم جدید با رویکرد علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
133 - 172
حوزههای تخصصی:
توسعه و پیشرفت روزافزون علم در جهان هستی منجر به فراهم آمدن زمینه، جهت مواجه انسان باآینده نامعلوم و پرفرازونشیب و از سویی فاصله گرفتن از امور پیشینی همچون اعتقادات و مسائل دینی شده است. هدف پژوهش بررسی مهم ترین ویژگی ها و پیامدهای علم جدید و بیان چالش ها و فرصت های موجود با نگاه دینی است. لذا مسئله ی پژوهش ماهیت علم جدید با رویکرد آسیب شناسانه و رهکردگروانه با رویکرد دینی و با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به آنکه علم جدید عمدتاً برمبانی تجربه گرایانه که نگاهی تک بعدی و غیرکامل و بدون در نظر گرفتن همه جوانب به مسائل هستی داشته، بنا نهاده شده و نهادهای علمی آموزشی اغلب کشورهای جهان، بر اساس این نوع پارادایم و الگو طراحی و هدف گذاری شده اند؛ پذیرش این الگو توسط هر جامعه ، مستلزم پذیرش آسیب هایی اجتناب ناپذیر و بحران هایی چون؛ ماهیت مادی علم جدید، نگاه تک بعدی به قوانین عالم، سیطره انسان بر طبیعت، جدایی از آموزه های وحیانی، انکار دین با داعیه اصالت علم و عقل، نفی متافیزیک، ظهور بحران های اخلاقی و معنوی و تکیه بر روش تجربی صرف است که علم جدید هم اکنون با آن مواجه است. لذا ضروری است تا با ایجاد راهکارهایی چون؛ نفی دیدگاه تک ساحتی، تبیین دو ساحتی از وجود انسان، تعدیل سلطه انسان ، تبیین تأثیر متقابل علم و دین، ایجاد پیوند میان دانش و ارزش، اثبات انگاره های متافیزیکی و آراستن علم با فضیلت اخلاقی، به تصحیح مبنای معرفتی پرداخته شود، به صورتی که متناسب و سازگار با مبانی فکری، فرهنگی و آموزه های دینی و معنوی باشد.
استعاره مفهومی «وزن» در قرآن کریم با تکیه بر رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم درراستای وضوح بخشی به مفاهیم و تصویرسازی ذهنی آنها و با هدف تأثیرگذاری حداکثری در تفکر و رفتار انسان، به نحوه تفکر انسان از جمله تفکر استعاری توجه داشته است و برای تفهیم امور غیرمحسوس یا تجربه نشده از استعاره های مفهومی عینی و محسوس به صورت وسیع استفاده کرده و آنها را در قالب عبارات زبانی پدیدار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی استعاره مفهومی وزن و واژگان مرتبط با آن به عنوان یکی از حوزه های حسی مبدأ و نیز استخراج حوزه های مفهومی مقصد و نام نگاشت های آن در قرآن کریم انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به شکل قیاسی- استقرائی انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ماده های واژگانی ثقل، خفف، وزن، وزر مصادیق زبانی استعاره مفهومی وزن در قرآن کریم هستند و به آشکارسازی و تبیین حوزه های مفاهیمی چون عمل، عذاب، گرایش های انسانی، اندیشه، کلام، مسئولیت و حوادث می پردازند که همه دارای وزن هستند. در میان حوزه ها حوزه های مفهومی مبدأ، واژه ثقل بیشترین بسامد و مفهوم خفف کمترین بسامد را داراست و از میان حوزه های مفهومی مقصد، بیشترین بسامد مربوط به حوزه مفهومی عمل است که ریزمفاهیم آن شامل هرگونه عمل دارای وزن است؛ چه خیر باشد چه شر باشد، ازاین رو عمل صالح سنگین و عمل غیرصالح سبک است و موجودات مکلف به واسطه اعمال نیک و بدشان وزن دار می شوند. کمترین بسامد در حوزه های مفهومی مقصد نیز مربوط به حوزه مفهومی کلام است.
چند استفتای فقهی- اجتماعی با ارزش از اواخر قرن دوازده هجری از استاد کل وحید بهبهانی (1118-- 1205ق)
حوزههای تخصصی:
وحید بهبهانی (م 1205ق) یکی از مجتهدان بسیار بزرگ قرن دوازدهم هجری است که در سالهای نخست قرن سیزدهم درگذشت. از وی میراث گرانبهایی در فقه و اصول برجای مانده، به علاوه، شاگردان بزرگی که برخی از آنان در شمار بزرگترین مجتهدان قرن سیزدهم هجری هستند، تربیت کرد. و مهم تر از همه در حیات فکری او این است که جریان اخباری را که در قرن دوازدهم بر بیشتر حوزه های شیعه غلبه کرده بود شکست داد. بخشی از آثار وی سوال و جواب های فقهی هستند که از آنها با عنوان استفتاءات تعبیر می شود. این سوال و جوابها حاوی اطلاعات اجتماعی و فرهنگی و تمدنی است، و به علاوه، روی پاره ای از مفاهیم کلیدی تأکید می کند که در شناخت مذهب و روش فهم آن اهمیت دارد. مقاله حاضر، بر اساس یکی از این مجموعه استفتاءات نوشته شده و منتخبی از آنها را ارائه کرده است.
بررسی زمینه های ناهنجاری اجتماعی وناهمگونی با اخلاق حسنه و انسانی پدیده مسئولیت مدنی جرم آدم ربایی درفقه وحقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
401 - 436
حوزههای تخصصی:
آدم ربایی یکی از جرایم علیه تمامیت جسمانی تلقی می شود که در تمام قوانین کیفری جهان از جمله در کشور ما به عنوان یک جرم با مسئولیت های اخلاقی و کیفری، مهم تلقی و مجازات سنگین تری نسبت به جرایم مشابه برای آن مقرر گردیده است. مجازات آدم ربایی در قانون جدید کاهش مجازات های حبس تعزیری مصوب سال ۱۳۹۹ خورشیدی فارغ از کیفیات مشدده به دو بخش تقسیم می شود. به این معنا که اگر ارتکاب رکن مادی بزه آدم ربایی با عنف یا تهدید همراه باشد مجازات حبس تعزیری درجه ۴ برای مرتکب یا مرتکبین آن در نظر گرفته می شود که با توجه به کیفیت جرم و میزان مشارکت در آن برای فرد مجرم ممکن است بین ۵ تا ۱۰ سال حبس به همراه داشته باشد. چنانچه در مواردی سن مجنی علیه یا فرد ربایش شده کمتر از ۱۵ سال تمام باشد مصداق کودک ربایی است. اگر آدم ربایی توسط وسیله نقلیه انجام شود و یا به منجی علیه یا فرد ربوده شده آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود برای مجرم یا مجرمان حداکثر مجازات مقرر در قانون اعمال خواهد شد. لذا این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی زمینه های ناهنجاری اجتماعی وناهمگونی بااخلاق حسنه وانسانی پدیده مسئولیت مدنی جرم آدم ربایی درفقه وحقوق ایران، شکل گرفته است. با فرض اینکه در فقه اسلامی برای مال و جان انسان حرمت قائل شده است انسان و هر آنچه به او متعلق است، داراى ارزش است و وارد کردن هرگونه خسارت و آسیب به او یا متعلقات او، موجب ضمانت مى گردد و باید جبران شود به این نتیجه رسیدیم که در فقه و حقوق ایران برای جرم آدم ربائی علاوه بر مسئولیت کیفری و نوع مجازات کیفری حاصل از ربایش به دو صورت حد و تعزیر برای صیانت انسان و پیشگیری از وقوع جرم، مسئولیت مدنی نیز برای جبران ضرر به دو صورت حد و تعزیر در نظر گرفته شده است.
تحلیل علمی و متافیزیکی تأثیر دعا بر تحقق خواسته ها با نگاهی به مبانی هستی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
263 - 284
حوزههای تخصصی:
دعا، عبادتی است که در متون دینی ذکر شده و خداوند، استجابت آن را بر عهده گرفته است. با این وجود، رابطه میان دعا و استجابت آن ممکن است در نگاه اول چندان واضح نباشد و شک و تردید در اثرگذاری دعا به وجود آورد. بنابراین، بررسی دقیق ارتباط تکوینی میان دعا و تحقق خواسته ها ضروری است. این پژوهش، با تمرکز بر مبانی هستی شناختی، به تحلیل این ارتباط می پردازد و سعی دارد با تبیین ارتباط میان دعا و تحقق خواسته ها به پرسش ها و شبهات موجود پاسخ دهد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای جمع آوری و با روش های علمی، عقلی و نقلی مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که تأثیر دعا بر تحقق خواسته ها را می توان از دو منظر علمی و متافیزیکی بررسی کرد. از دیدگاه علمی، تأثیرات روان شناختی دعا نشان می دهد که این عمل موجب بروز عواطف مثبت، آرامش و احساس امنیت روانی در فرد می شود و در عین حال به عنوان عاملی انگیزشی در دستیابی به خواسته ها عمل می کند. از منظر متافیزیکی، دعا به عنوان پیوندی میان انسان و عالم غیب شناخته می شود که با استفاده از عوامل فراطبیعی، زمینه ساز تحقق خواسته ها می گردد. عوامل متافیزیکی مانند ارتقاء وجودی نفس، صورت باطنی دعا و اراده الهی، به تحقق خواسته ها کمک می کنند. در نتیجه، با توجه به تحلیل های علمی و متافیزیکی، روشن می شود که دعا دارای تأثیر در تحقق خواسته ها است و خداوند نیز بر استجابت دعا تأکید می ورزد.
معمای انقلاب علمی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
67 - 99
حوزههای تخصصی:
علم در تمدن اسلامی، علی رغم برخی پیشرفت هایی که داشت، نتوانست یک تغییر یا انقلاب جدی را در خود به وجود آورد و به گمان برخی از اندیشمندان آخرسر با رکود و افول مواجه شد. در این نوشتار، به بررسی و ارزیابی برخی از عواملی می پردازیم که از آن ها به عنوان موانع بروز تحول در علم ورزی تمدن اسلامی یاد می شود. در این راستا عواملی مانند حاکمیت تفکر اشعری و تضادش با پژوهش در علوم تجربی، نبود حمایت های اجتماعی و اقتصادی، و همچنین فلسفه ارسطویی را بررسی و تحلیل می کنیم. سعی می کنیم نشان دهیم که اشاعره آنگونه که عموما تصور می شود، مخالف علم ورزی نبودند و چه بسا اگر واقعا چهارچوب فکری آنان در علم ورزی حاکمیت پیدا می کرد، احتمالا شاهد تحولاتی چشم گیر در علم تمدن اسلامی می بودیم. بدین ترتیب، نقش تخریبی اشاعره را تعدیل می کنیم. در ادامه، ضمن پذیرش اهمیت حمایت های اجتماعی و اقتصادی در توسعه علم در دوران طلایی تمدن اسلامی، لزوم توجه به روش شناسی را مورد تاکید قرار می دهیم. با تکیه بر مثال هایی تاریخی از نورشناسی ابن هیثم و اسطرلاب زورقی، از یک طرف، نقش تخریبی روش شناسی مبتنی بر فلسفه ارسطو را مجددا تایید می کنیم و، از طرف دیگر، مساهمت مان در رابطه با تعدیل نقش تخریبی اشاعره را به شکل انضمامی تری توضیح می-دهیم.
گونه شناسی آراء صحابه درباره معراج پیامبر (ص)
حوزههای تخصصی:
مطالعه معراج پیامبر (ص) نشان می دهد از ابتدا به صورت آنچه امروزه معهود ذهنی اغلب مسلمانان است، نگریسته نشده و در طیّ پانزده قرن نگاه ها بدان با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. تحقیق پیش رو با پیش فرض اصالت روایات، روش تحلیلی-توصیفی داشته و با رویکرد تاریخ انگاره، درصدد خوانش اوّلین دیدگاه های به سیر شبانه پیامبر (ص) به کمک ترسیم فضای برآمده از اقوال صحابه و تابعینی که در قرن نخست زیسته اند، است. پس از ترسیم اجمالی باور ساکنان جزیره العرب هنگامه ظهور اسلام به آسمان و شئونات انسانی عروج کننده بدان، با بهره مندی از منابع اسلامی به معراج پیامبر (ص) پرداخته شده است. جمع بندی حاصل از کنارهم قراردادن اقوال منسوب به هر صحابی، و تحلیل دسته بندی چیستی، چرایی و چگونگی مولفه های سیر نشان می دهد، سیر مورد مناقشه در نظر صحابیان تکاملی از دروغ/ سِحر (عدم پذیرش) تا بلوغ پیامبر (ص) را داشته و در این مسیر تطوّراتی به مثابه طیّ الارض، معجزه، تجربه دنیای بعد از مرگ، و نیز فرصت بی بدیلی که ارتباط مستقیم پیامبر (ص) با خالق هستی را فراهم آورده و از فراروی ایشان از مقام نبوّت حکایت دارد، نگریسته شده است.
السيّد محمّد علي العدناني وقصيدتة الدالية في رثاء الإمام الحسين (ع) دراسة أسلوبية (المستوی الصوتي أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهتمّ الأسلوبیه بالمستوی الصوتی ودوره فی انتاج المعنی اهتماماً کبیراً وذلک لما لقیه علم الأصوات من مکانه مرموقه فی ضوء علم اللغه الحدیث. السیّد محمّد علی العدنانی من أبرز الشعراء فی محافظه خوزستان فی ایران. یقوم هذا البحث عبر المنهج الوصفی-التحلیلی بدراسه البنیه الموسیقیه بمستواها الخارجی والداخلی. تشیر نتائج البحث أنَّ الشاعر فی الإیقاع الخارجی یرغب إلى استخدام البحر الخفیف الأکثر مقاطع والأوسع مساحه. وأمّا بالنسبه إلی إیقاع الموسیقه الجانبیه، فالقافیه مطلقه لأنّ الروی المطلق یتّسق مع الطبیعه الإنشادیه للشعر ویتجاوب مع رغبه الشاعر فی إیصال صوته إلی المتلقی بصوره جلیه. وأمّا فی الإیقاع الداخلی تناول البحث الأصوات المجهوره والمهموسه والتکرار والتجنیس وردّ الصدر علی العجز والطباق ومراعاه النظیر والإرصاد. وأمّا بالنسبه إلی حرف الروی، فلقد شکلت الأصوات المجهوره حضوراً مسیطراً فی روی القصیده. أمّا فی التکرار فقد تبین أنَّ الشاعر اتخذه مفتاحاً أساسیاً للولوج إلی عالم النّصّ الداخلی. وأمّا بالنسبه إلی استقراء التجنیس فوجدنا لجناس غیر التام والجناس الإشتقاقی حضوراً مکثفاً. وأمّا بالنسبه إلی الطباق استطاع الشاعر من خلاله أن یهب خطابه الشعری ثراء علی المستوی الإیقاعی والدلالی. وأمّا بالنسبه إلی مراعاه النظیر استطاع الشاعر من خلالها أن یأتی بعبارات متناسبه ومتناغمه ومتلائمه انتهی بها إلی خلق أغنیه وموسیقى ممتعه فی الکلمات. وأمّا بالنسبه إلی الإرصاد استطاع الشاعر من خلاله أن یستغل الفنون البلاغیه التی تحقق موسیقیاً عالیاً کالتکرار والإزدواج والتصریع.
The Role and Position of the "Spirit (Rūḥ)" in the Process of Revelation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The significance of revelation and God's communication with divine prophets has long been a focus of Islamic researchers. However, what holds substantial importance in this context is the role and position of the spirit in the process of Quranic revelation. The present study aims to analyze the verses and traditions through a descriptive-analytical method and an ijtihadi approach, considering previous research, to decode the true essence of the spirit in Quranic culture. Based on the analyses conducted, the "Spirit (Rūḥ)" is a creation that transcends angels, possessing a high and exalted rank, which God has attributed to Himself as a mark of honor and to express His greatness. Furthermore, the primary objective of this paper is to explore the role of the spirit in the process of revelation. According to the reasons and arguments derived from the verses and traditions, in direct revelation, the beginning and end of the process of transferring revelation to the heart of the prophet is carried out by the spirit (Waḥyan). In God's communication with humanity through the intermediary of the messenger, the spirit initially receives the content from the Lord, and Gabriel transmits it from the spirit (Yursilu Rasūlan) to the heart of the Prophet Muhammad (PBUH). It is also possible that there are other intermediaries in the process of transferring revelation from the spirit to Gabriel.
ارزیابی دو قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص المورد» و «جری و تطبیق» در حوزه آیات فضایل و مناقب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
57 - 84
حوزههای تخصصی:
دو قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص المورد» و «جری و تطبیق»، از جمله قواعد تفسیری است که در بسیاری از کتاب های علوم قرآنی و تفسیری به کار رفته اند؛ بدین معنا آیاتی که دارای عمومیت لفظ اند، ولی سبب خاصی داشته باشند، بر موارد مشابه تعمیم داده خواهند شد. مجرای این دو قاعده نیز آیاتی هستند که لفظ عام و سبب خاص داشته باشند. سؤالات اصلی پژوهش حاضر عبارت اند از اینکه این دو قاعده چه تفاوتی با هم دارند؟ شاخصه های هر دو قاعده کدام است و امکان سنجی این دو قاعده ذیل آیات فضائل به چه صورت است؟ نتایج پژوهش پیش رو، نشان می دهد که قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص المورد»، اخص از قاعده «جری و تطبیق» است و تنها به آیاتی مربوط می شود که دارای سبب نزول اند، اما قاعده جری و تطبیق، مربوط به آیاتی می شود که هم ممکن است دارای سبب نزول باشند و هم روایات مصادیقی برای آیه پیدا کرده و به دیگران تعمیم داده باشند. این دو قاعده در حوزه آیات فضایل و مناقب معنادار نیست و نمی توان آن ها را در موارد مشابه متأخر از نزول تطبیق داد، زیرا توسعه مفهومی و مصداقی ندارند. در این پژوهش با روش کتابخانه ای در گردآوریِ مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش توصیفی، تحلیلی به بررسی دو قاعده پیش گفته و نقد داده ها پرداخته شده است.
تحلیل مؤلفه های انسجام در سوره نبأ بر اساس الگوی فرا نقش متنی هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مؤلفه های انسجام در سوره نبأ براساس الگوی فرا نقش متنی هالیدیچکیدهنگاه از منظر زبانشناسی به قرآن کریم چشم اندازهای نوینی را در پژوهش های قرآنی گشوده است. نظریات مایکل هالیدی یکی از رویکرد های زبان شناسی نقشگراست که هم اکنون توجه زبانشناسان فراوانی را به خود جلب کرده است. هالیدی برای بخش های گوناگون کلام فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی را قائل شده و مثل آنها سه لایه معنایی را ساماندهی کرده است. هدف این پژوهش بازبینی تحلیل گفتمان سوره نبأ در سطح فرانقش متنی طبق فرضیه نقشگرای هالیدی است از این رو با بررسی شکل مبتدا خبری و اطلاعی سوره نبأ و درک اجزاء و فنون خلق همبستگی دریافتیم که سوره نبأ از دیدگاه گفتمان بر اساس مکالمه پرسش و پاسخ بوده و در همبستگی متن آن ادات متعدد و گوناگونی موثر است که میزان بهره گیری از این فنون همبستگی دستوری لغوی یا معنایی با هم متفاوت است. اولین و مهمترین فاکتور اتحاد و همبستگی متن در این سوره عناصر واژگانی و لغوی است و عنصر تکرار با ابعاد مختلفش بیشترین بسامد را داراست. کلیدواژه: قرآن کریم، مایکل هالیدی، زبانشناسی نقشگرا ، فرانقش متنی ، سوره نبأ
برنامه ی درسی تربیت اخلاقی فضیلت گرایی اسلامی از منظر فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز پرداختن به اخلاق و تربیت اخلاقی در قالب برنامه درسی مشخص ضروری است. این برنامه بر اساس نظرات اندیشمندان فضیلت گرای مسلمان می تواند مسیر مشخصی را پیش روی نظام های آموزشی قرار دهد. فارابی تلاش دارد تا بر اساس «فضیلت»، نظام اخلاقی اسلامی را شکل دهد. این پژوهش با روش استنتاجی، برنامه درسی تربیت اخلاقی را از منظر ایشان بیان می کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که هدف غایی در نگاه فارابی سعادت است و کسب فضایل، به عنوان هدف میانی برای دستیابی به هدف غایی بیان شده است. در بخش محتوای برنامه درسی چنین به دست آمد که فارابی محتوا را فضایلی می داند که در راستای سعادت باشند و گام هایی کاربردی برای شکل گیری فضایل بیان می کند. همچنین می توان روش های «فراهم کردن موقعیت های مشابه عمل»، «عمل وارونه»، «گفت وگوی برهانی، اقناعی و اکراهی»، «احتذاء» و «مقایسه لذت ها» را از آثار فارابی به دست آورد. در ارزیابی نیز فارابی محور اصلی را سنجش فضایل اخلاقی و ملکه شدن آنها می داند که این با سهولت در انجام عمل نیک و ترک عمل زشت، قابل ارزیابی است.