فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر ذهن خوانی، حافظه سرگذشتی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
219 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناختی بر ذهن خوانی، حافظه سرگذشتی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی دریافت کرد، اما گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکرد. تمامی شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (چهار ماه بعد از پس آزمون) به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی، آزمون حافظه سرگذشتی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و آزمون ذهن خوانی از طریق چشم پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان فراشناختی تأثیر معناداری در کاهش میزان اضطراب اجتماعی گروه آزمایش داشته است (01/0> p) و موجب افزایش معنادار حافظه سرگذشتی، ذهن خوانی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی شده است (01/0> p)، همچنین این اثر با گذشت زمان نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که درمان فراشناختی به عنوان یک روش کارآمد در مدارس و مراکز مشاوره برای دانش آموزان مبتلا به اضطراب اجتماعی به کار گرفته شود.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین خودمهارگری و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین خود مهارگری و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه پیام نور-واحد بین المللی عسلویه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این مطالعه 208 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ؛ اون و فرامن، 1988)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی دانشجویان (APQ؛ سولومون و راثبلوم، 1984) و مقیاس خود مهارگری (SCS؛ تاجنی و همکاران، 2004) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد خود مهارگری و خودکارآمدی به طور مستقیم بر اهمال کاری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشتند؛ همچنین خودمهارگری به طور مثبت بر خودکارآمدی اثر معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که خودکارآمدی بین خود مهارگری و اهمال کاری تحصیلی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که خود مهارگری یک عامل مهم در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان است، همچنین این رابطه به وسیله خودکارآمدی میانجی گری شد؛ در واقع خود مهارگری به واسطه بهبود خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان داشته باشد.
امکان سنجی بسته آموزشی انگیزش مبتنی بر نظریه جهت گیری هدف بر سرزندگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۶۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بسته آموزشی انگیزش مبتنی بر نظریه جهت گیری هدف بر سرزندگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر یزد در سال 1402-1401 بود که از بین آن ها ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تخصیص یافتند. آموزش شامل 12 جلسه 90 دقیقه ای بود. ابزارهای پژوهش نیز شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، ۱۳۹۱) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ARS، ساموئلز، ۲۰۰۴) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سرزندگی تحصیلی و دو زیرمقیاس مثبت نگری و جهت گیری آینده و مساله محور در سطح 01/0 وجود داشت. اما با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون زیرمقیاس مهارت های بین فردی در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود نداشت. آموزش انگیزش مبتنی بر جهت گیری هدف روشی کارآمد برای بهبود سرزندگی تحصیلی، مثبت نگری و جهت گیری آیندهمحور و مساله محور است.
نقش واسطه ای هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و سازگاری تحصیلی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 1402-1401بود که از میان آنها 257 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس ذهن آگاهی دروتمن و همکاران (2018، AAMS)، مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993، AISS) و مقیاس هیجانات تحصیلی پکران و همکاران (2002، AEQ) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که بین هیجان اضطراب تحصیلی و سازگاری تحصیلی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین مشخص گردید هیجان اضطراب تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و سازگاری تحصیلی دارای نقش واسطه ای است (01/0>p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آبه هیجان اضطراب تحصیلی و ذهن آگاهی توجه شود.
مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
185 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان با تجربه خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در سال 1402-1403 بودند که با توجه به هدف پژوهش از بین آنها 45 نفر یعنی 15 نفر برای هرگروه(درمان هیجان مدار، درمان خودشفابخشی و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خود سرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) و ضربه عشق راس (1999) استفاده شد. داده ها بوسیله تحلیل کواریانس تک و چند متغیره و با استفاده از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، هر دو درمان هیجان مدار و خودشفابخشی بر کاهش نمرات خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی گروه آزمایش تأثیر معناداری داشتند (0/05>P). با این حال، بین درمان هیجان مدار و آموزش خودشفابخشی در میزان اثرگذاری بر متغیرهای خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس میزان اثربخشی این دو درمان بر متغیرهای پژوهش می توان نتیجه گرفت که از هر دو درمان می توان در جهت اثرگذاری بر تعدیل خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی در افراد با تجربه خیانت همسر استفاده کرد.
رابطه خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی در دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشجویان پرستاری یکی از نیروهای بالقوه تضمین کننده ارتقای سلامت جامعه هستند و از این رو تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده خلاقیت و اشتیاق در تحصیل آنان بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی در دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر همبستگی از نوع کانونی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهوازبود و نمونه پژوهش شامل 145 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران(2002)، حمایت محیطی لنت و همکاران (2005)، خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) و اشتیاق تحصیلی فردریک و همکاران (2004)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که که بین خودآگاهی هیجانی و حمایت محیطی (مجموعه اول) با خلاقیت هیجانی و اشتیاق تحصیلی (مجموعه دوم) در دانشجویان پرستاری همبستگی کانونی معنادار وجود دارد(684/0=r) و نیز قویترین رابطه بین خودآگاهی هیجانی از متغیرهای مستقل (912/0=b) و خلاقیت هیجانی از متغیرهای وابسته (980/0=b) می باشد.
نتیجه گیری: در کل می توان با آموزش فنون خودآگاهی هیجانی و ایجاد محیط تحصیلی و خانوادگی مناسب و حمایتگر، به بالندگی خلاقیت هیجانی و افزایش اشتیاق تحصیلی دانشجویان پرستاری کمک کرد و از این طریق در نظام سلامت و درمان جامعه تحول قابل توجه ایجاد نمود.
تدوین بسته بهبود مسئولیت پذیری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته ی نوجوان مسئول بود. مواد و روش: این پژوهش از نوع کیفی بود. در بخش اول واکاوی متون مسئولیت پذیری به کمک تحلیل محتوای هیش و شانون (2005) انجام شد. در بخش دوم تدوین بسته نوجوان مسئول از طریق روش تدوین بسته یوسفی و گلپرور (2023) انجام شد. محیط این پژوهش کلیه ی متون مربوط به مسئولیت پذیری در نوجوانی بود. روش انتخاب شرکت کنندگان به روش هدف مند و ملاک تعداد متون بر اساس رعایت اصل اشباع داده ها بود. به این ترتیب ده متن انتخاب شد. روش گردآوری اطلاعات مطالعه عمیق و دقیق متون بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل متون به روش پنج مرحله ای هیش و شانون (2005) نشان داد که این مفهوم چهار بعد و هشت خرده مفهوم دارد که عبارت بودند از: 1) پایه های مسئولیت پذیری (با خرده مفاهیم شکل گیری اخلاق و ارتباطات مقتدرانه با والدین)، 2) ضرورت های مسئولیت پذیری (با خرده مفاهیم هویت و عملکرد اجرایی) 3) شیوه های دستیابی به مسئولیت پذیری (باخرده مفاهیم همدلی و خویشتن داری) و موانع مسئولیت پذیری (با خرده مفاهیم تجارب دردناک گذشته و نفوذ همسالان). در بخش تدوین بسته هدف ارتقای مسئولیت پذیری نوجوانان بود که در قالب آگاهی افزایی و مهارت افزایی در جهت مدیریت مسئولیت گریزی به کمک دو راهبرد ارتقای عملکرد اجرایی و افزایش همدلی بود. این کار با استفاده از روش تدوین بسته ی یوسفی و گلپرور (2023) انجام شد و فنون مربوط به راهبردهای منتخب از متون عصب روانشناسی و متون عملکرد تاملی انتخاب شد و با خرده اهداف هر جلسه هماهنگ شد. درکل نتایج این پژوهش به یک بسته ی آموزشی هشت جلسه ای ختم شد. در انتها بسته ی آموزشی به کمک ضریب توافق ارزیابان و توسط متخصصین ارزیابی اعتباریابی محتوایی شد که نتایج حاکی از اعتبار محتوایی بود. نتیجه گیری: با توجه به این نتیجه می توان گفت این بسته آموزشی برای ارتقای مسئولیت پذیری نوجوانان تناسب دارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل (با پیگیری یک ماهه) بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب دوره ی متوسطه ی دوّم شهر سیرجان در سال 1403-1402 بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 40 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم (پاتریک ریلی و مایکل شاپ شایر، 2003) را به مدت 12 هفته دریافت کردند گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز (2012)، مقیاس پنج عاملی رفتار تکانشی لاینام (2006)، مقیاس رگه فراخلقی سالووی (1995) و آزمون نرم افزاری برو- نرو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در اختلاف زمانها برای بازداری پاسخ ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی وجود دارد. اختلاف بین گروه های آزمایش و کنترل نیز برای همه متغیرها معنی دار بود. می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بهبود بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی دانش آموزان دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب اثربخش است.
مقایسه تأثیر دو روش آموزشی مونته سوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر دو روش آموزشی مونته سوری و مبتنی بر ربات بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان است. تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی همراه با پس آزمون و پیگیری است. در کل تعداد 34 دانش آموز دختر پایه دوم دبستان به صورت در دسترس از مدارسی که در آن کلاس های مونته سوری دایر بود انتخاب شدند. این دانش آموزان هیچ گونه مشکلات جسمی و ذهنی نداشتند و دارای اختلال یادگیری نیز نبودند. هر گروه آزمایشی یکی از روش های آموزشی را در 12 جلسه 90 - 75 دقیقه ای دریافت کردند. سپس پس آزمون و پیگیری با ابزارهای ویسکانسین برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی، استروپ برای ارزیابی بازداری پاسخ و کورنولدی برای ارزیابی حافظه کاری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار این دو روش آموزشی را در ارتقای کارکردهای اجرایی دانش آموزان نشان داد (001/0> p). همچنین خرده مقیاس های کارکردهای اجرایی (طبق تعریف میاک،2000) نیز تفاوت های معناداری را نشان دادند که در نتیجه تأییدی بر مؤثربودن روش آموزشی مونته سوری بر ارتقای انعطاف پذیری شناختی و بازداری پاسخ بود؛ هرچند در مورد حافظه کاری، معلوم شد که روش آموزشی مبتنی بر ربات نقش مهم تری داشته است. به دلیل ماهیت روش آموزش مونته سوری که بر اساس ابزارها و فعالیت های کاملاً هدفمند شکل گرفته است نتایج فوق قابل قبول است؛ همچنین به دلیل توالی برنامه نویسی ها در ربات های آموزشی و نیاز به استفاده از اطلاعات و توجه به مراحل پیشین کدگذاری، مؤثربودن آموزش مبتنی بر ربات نیز قابل پذیرش است.
الگوی ساختاری افسردگی شناختی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری ویژگی های شخصیت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
۱۱۲-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین الگوی ساختاری افسردگی شناختی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری پردازش شناختی ویژگی های شخصیت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل یابی روابط ساختاری بود. نمونه ای متشکل از ۳۰۰ دانشجوی دانشگاه های تهران به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۶۱)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸)، پرسشنامه پردازش شناختی و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و AMOS نسخه ۲۲ تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار نیست. تحلیل اثرات مستقیم نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر مثبت و معناداری بر افسردگی شناختی و ویژگی های شخصیت دارند. با این حال، بررسی اثرات غیرمستقیم نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه از طریق پردازش شناختی ویژگی های شخصیت نقش میانجی نداشته و تأثیر غیرمستقیم معناداری بر افسردگی شناختی دانشجویان ندارند. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند افسردگی شناختی دانشجویان را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار دهند، اما این تأثیر از طریق پردازش شناختی ویژگی های شخصیت به صورت غیرمستقیم معنادار نیست.
دلایل و زمینه های شکل گیری روابط موازی از نگاه مشاوران خانواده در بین زوجین شهر اهواز: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۶۵-۳۰
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی نگرش مشاوران خانواده نسبت به دلایل و زمینه های شکل گیری روابط موازی در بین زوج ها ی شهر اهواز است. روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند، ۲۰ نفر از مشاوران مراکز دولتی و خصوصی خانواده با مصاحبه های عمیق صورت گرفت. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها: مدل ظهور یافته شامل سه بعد شرایط، کنش- تعامل ها و پیامدهاست. بعد «شرایط» شامل اضمحلال نگرش ها و عقاید عمومی، فضای مجازی تسهیل کننده روابط فرا زناشویی، هیجان خواهی و عدم مراقبت از بدن، متمایل نبودن زوج ها نسبت به گفت وگو با هم، حفظ نکردن پرچین های زندگی شخصی، غوطه ورشدن در نقش های خانوادگی و اجتماعی، تحمیل انتخاب و اعتراض پنهان، تجربه عشق مدرن و سرخوردگی زناشویی، نداشتن توان مقابله، فقدان رضایت از زندگی زناشویی، بعد «کنش _ تعامل»، شامل تلاش جهت تسکین باتکیه بر دیگری مهم، بعد «پیامدها»، شامل ازبین رفتن فرهنگ شرم و حیا، خودفریبی و دیگر فریبی مکارانه، جدال با خود و در جستجوی عشق وسواسی، انزوای اجتماعی و شیوع آسیب های اجتماعی که حول مقوله هسته "اعتراض پنهان به زندگی بدون عشق"شکل گرفته اند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه روابط موازی به عنوان زنگ خطری برای سلامت و امنیت خانواده و جامعه است. بنابراین متخصصان می توانند با بهره گیری از مفاهیم مستخرج در این پژوهش، بسترهای شکل گیری روابط موازیرا شناسایی و استراتژی ها بررسی و در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا باشد. شماره ی مقاله: ۲
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب سلامتی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه برخی از پژوهش ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی- رفتاری نسبت به سایر درمان ها هستند، اما لزوم مقایسه درمان شناختی- رفتاری با رویکرد نظیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب سلامتی به چشم می خورد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب سلامتی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام پرستاران بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران در بهار سال 1402 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و یک کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی و "پرسشنامه اضطراب سلامتی" بود. پس از اجرای 8 جلسه "درمان شناختی- رفتاری" و 8 جلسه "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" برای گروه های مداخله، داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: "درمان شناختی رفتاری" و "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" بر اضطراب سلامتی در گروه های مداخله اثرگذار بود (001/0=P). تفاوت میانگین اضطراب سلامتی در گروه های "درمان شناختی- رفتاری"، گروه های "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" و کنترل (01/0>P) و همچنین گروه های "درمان شناختی- رفتاری" و "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد"(05/0>P) معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هر دو در بهبود اضطراب سلامتی پرستاران مؤثر هستند اما درمان شناختی- رفتاری از اثربخشی بیشتری برخوردار است. به مسئولین و متخصصان سلامت پیشنهاد می شود که دوره های توانمندسازی را با رویکرد شناختی- رفتاری و یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برگزار کنند.
اصول رعایت نگارش مقاله بر اساس استاندارد APA سال 2020 نسخه هفتم
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اصول و قواعد نگارش مقاله بر اساس استاندارد APA (نسخه هفتم) که در سال 2020 منتشر شد، می پردازد. هدف این تحقیق، ارائه یک راهنمای جامع برای نویسندگان و پژوهشگران در زمینه های مختلف علمی است تا بتوانند مقالات خود را به طور مؤثر و مطابق با استانداردهای بین المللی نگارش کنند. در این مقاله، ساختار کلی مقاله، شامل عنوان، چکیده، مقدمه، روش شناسی، یافته ها، بحث و نتیجه گیری، و همچنین اصول ارجاع دهی درون متن و فهرست منابع بررسی می شود. نتایج نشان می دهند که رعایت این اصول نه تنها به افزایش اعتبار علمی مقالات کمک می کند، بلکه باعث تسهیل در فرآیند انتشار و دسترسی به اطلاعات علمی می شود. این مقاله به نویسندگان توصیه می کند که با دقت به این استانداردها توجه کنند تا کیفیت نگارش خود را بهبود بخشند و از اشتباهات رایج جلوگیری کنند.
اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
احساس تنهایی اگزیستانسیال یکی از معضلات اساسی زوجین دارای تعارضات زناشویی است و راه های متفاوتی را می توان برای کاهش این حس پیش بینی کرد. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی است. پژوهش حاضر کمّی و از نوع شبه آزمایشی است. نمونه آماری پژوهش،60 نفر از زوجین دارای تعارضات زناشویی شهرستان شبستر بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. روایی محتوایی بسته آموزشی، توسط 6 نفر از اساتید تأیید شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه محقق ساخته احساس تنهایی اگزیستانسیال استفاده شد. برنامه آموزشی طراحی شده به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته اجرا گردید؛ بعد از آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد؛ بعد از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری گرفته شد تا پایداری اثر مداخله مورد بررسی قرار گیرد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش بسته طراحی شده در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال در هر 3 بعد فقدان معنا، رهاشدگی و اضطراب مؤثر بود. درنتیجه می توان با آموزش معنویت درمانی دینی، برخی از چالش های زندگی زوجین دارای تعرضات زناشویی از جمله احساس تنهایی اگزیستانسیال آنان را کاهش داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
287 - 303
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه توجه به باورهای خودکارآمدی و سرزندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. تحقیقات نشان داده است که در تغییر رفتار و شناخته، لازم است ارتباط روانشناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد که به معنای ایجاد توانایی انتخاب گزینه مناسب از بین گزینه های مختلف و نه انجام عملی که فقط برای اجتناب از افکار، احساس ها، خاطره ها یا امیال آزاردهنده باشد. بنابراین آیا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با شش فرآیند پذیرش، ارتباط با زمان حال، گسلش، ارزش، مشاهده خود و عمل متعهدانه می تواند منجر به باورهای خودکارآمد و سرزندگی تحصیلی شود؟
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان سال دوم مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران درسال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین این دانش آموزان تعداد 30 نفر به صورت روش نمونه گیری ترکیبی (تصادفی ساده و در دسترس) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1980) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون شد. (0/01p<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با افزایش انعطاف پذیری روانشناختی بر بهبود باورهای خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی مؤثر بودند، ازاین رو آگاهی از این مداخلات می تواند در دانش آموزان مؤثر واقع شود.
فراتحلیلی روانشناختی بر مطالعات زنانگی و توسعه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
451 - 468
حوزههای تخصصی:
زمینه: اولین آموزش دهنده و ایجاد کننده یک نسل آگاه و برخوردار از علم برای فراهم نمودن زمینه های پیشرفت و توسعه در یک کشور و یک جامعه، زنان هستند. بنابراین کافی است که پیشرفت و توسعه زنان یک جامعه را برابر با پیشرفت و توسعه آن کشور نیز بدانیم. مرور مطالعات پیشین نشان داد در مورد فراتحلیل روانشناختی مطالعات زنانگی و توسعه اجتماعی در ایران، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل (ترکیب) مطالعات انجام شده در حوزه زنانگی و توسعه انجام شد.
روش: روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش فراتحلیل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مطالعات در دسترس و مرتبط بود که در فاصله سال های 1385 تا 1401 در ایران و به زبان فارسی به صورت مقاله علمی منتشر شده بودند. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 55 اندازه اثر از 17 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل، به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های تصادفی و تحلیل ناهمگنی با استفاده از نرم افزار 2CMA استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میزان اندازه اثر ترکیبی برای مدل تصادفی (مدل انتخاب شده برای این فراتحلیل) برابر با 0/497 به دست آمد که از لحاظ آماری معنادار بود (0/001>p). اندازه اثر به دست آمده از مطالعات طبق جدول تفسیر اندازه کوهن، متوسط محاسبه شد. همچنین با در نظر گرفتن توسعه اجتماعی به عنوان متغیر تعدیل کننده، این ضریب 603/0 محاسبه شد که در سطح ( 0/001>p) معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر، بیشترین اندازه اثر ترکیبی مربوط به توسعه اجتماعی و کمترین آن مربوط به توسعه اقتصادی بود. علی رغم این که 50 درصد نیروهای بالقوه در هر جامعه ای را زنان تشکیل می دهند، اما زنان ایرانی به دلیل مسئولیت های خانه داری و محدودیت های موجود در جامعه، تأثیر متوسطی در توسعه دارند.
تأثیر مداخله بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واقعیت مجازی یکی از حوزه های جدید در تحقیقات است. استفاده از این روش در جامعه عادی نتایج سودمندی را نشان داده است.
هدف: هدف تحقیق، بررسی تأثیر مداخله بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 10-8 سال ناحیه 1 شهر مشهد در سال 1401 بود که تعداد 30 کودک دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اسنپ-4 (2001)، پرسشنامه تکانشگری کودکان هیرسچفیلد (1965) و دستگاه واقعیت مجازی بود. آزمودنی های گروه واقعیت مجازی به مدت 6 هفته، دو بار در هفته و 30 دقیقه به تمرین با واقعیت مجازی پرداختند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و نرم افزار SPSS نسخه-20 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی مراحل (779/0=η2،85/98=F)، گروه (608/0= η2،48/43=F) و اثر تعاملی گروه-مراحل (827/0=η2، 80/133=F) معنا دار بود؛ لذا بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر تکانشگری کودکان بیش فعال تأثیر معناداری داشت (05/0P≤). همچنین نتایج نشان داد اثر اصلی مراحل (691/0=η2، 73/62=F)، گروه (234/0=η2، 54/8=F) و اثر تعاملی گروه-مراحل (693/0= η2،14/63=F) معنادار بود و بازی های حرکتی واقعیت مجازی بر کاهش علائم نقص توجه تأثیر معناداری داشت (05/0P≤).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازی های واقعیت مجازی می تواند به عنوان یک ابزار آموزشی مناسب جهت آموزش مهارت های رفتاری افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعال مورد استفاده قرار گیرد؛ لذا به محققان و معلمان پیشنهاد می شود از روش بازی های واقعیت مجازی برای این کودکان استفاده نمایند.
فراتحلیلی بر پژوهش های داخلی و خارجی در زمینه ی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) طی سال های 2000 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
62 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش های بسیاری به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی پرداخته اند. بسیاری از این پژوهش ها تغییرات معناداری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند اما تأثیر دقیق آنها مشخص نیست و نیاز به یکپارچه سازی این تحقیقات وجود دارد؛ بنابراین هدف این فراتحلیل تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود.روش: 20 پژوهش که از لحاظ روش شناسی قابلیت بررسی داشتند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجو اطلاعات شامل پایگاه اطلاعات علمی (SID)، پایگاه اطلاعات نشریات ایران (Magi ran) و پایگاه مجلات تخصصی نور (Norma’s) برای مقالات داخلی؛ همچنین پایگاه های ساینس دایرکت (www.sciencedirect.com)، وایلی (wiley.com)، اسپرینگر (link.springer.com)، تاندفون لاین (tandfonline.com)، جیستور (jstor.org)، ای پی ای (APA) و گوگل اسکالر (Google Scholar) است. کلید واژه جستجو آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که تراز اندازه اثر آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) برای اثرات ثابت (27/0) و برای اثرات تصادفی (13/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مقدار Q برابر با 87/2488 و مجذورI برابر با 16/92 به دست آمد که معنی دار است (001/0 > p). مقدار g هجز تصادفی برابر با 27/0 به دست آمد (001/0 < p) از نظر بالینی این مقدار اثرگذاری کمتر از متوسط ارزیابی می گردد. بنابراین می توان نتیجه گرفت CCET اثر کمی داشته است. همچنین مقایسه اندازه های اثر در تحقیقات صورت گرفته در ایران و سوئیس نشان می دهد مقادیرg هجر ثابت و تصادفی در تحقیقات ایران (64 مطالعه) و سوئیس (132 مطالعه) به ترتیب 62/0 و 73/0 برای ایران و 06/0 و 09/0 برای مطالعات انجام شده در سوئیس به دست آمد. در هر دو جامعه مقدار مجذور I بزرگتر از 90/0 است. بر این اساس اندازه اثرهای تصادفی مد نظر قرار می گیرد. مقادیر g هجر در جامعه سوئیس بسیار خفیف و در جامعه ایرانی در کران بالای متوسط به دست آمده و تفاوت اثرگذاری ها بسیار عمیق است. بر این اساس اندازه اثر به دست آمده در پژوهش های صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. نتیجه گیری : درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
رابطۀ بین آسیب دوران کودکی و صمیمیت عاطفی: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
349 - 364
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای حرمت خود در رابطۀ بین آسیبهای دوران کودکی و صمیمیت عاطفی انجام شد. جامعۀ آماری دانشجویان روانشناسی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 300 دانشجوی متأهل با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس به عنوان گروه نمونة پژوهش انتخاب شدند و به سیاهۀ ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شافر و السون، 1981)، پرسشنامۀ آسیب دوران کودکی (برنشتاین و دیگران، 2003) و مقیاس حرمت خود کلی در سیاهۀ چندبعدی حرمت خود (اُبراین و اپستاین، 1980) پاسخ دادند. تحلیل دادهها نشان داد بین تمامی متغیرهای پژوهش همبستگی معنادار وجود دارد و حرمت خود در رابطۀ بین آسیب دوران کودکی با صمیمت عاطفی نقش واسطهای دارد؛ 20 درصد از واريانس حرمت خود از طریق آسیب دوران کودکی و 14 درصد از واریانس صمیمیت عاطفی از طریق حرمت خود تبیین شد. درمجموع یافتههای این پژوهش نشان داد تجارب آسیبزای دوران کودکی بهواسطة کاهش سطح حرمت خود موانعی در راه برقراری و حفظ روابط صمیمانه با شریک عاطفی در بزرگسالی ایجاد میکند.