فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است با روش پژوهش کمی از نوع توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل انتقادی ساختار عناصر بیانی اشعار کتاب فارسی پایه اوّل ابتدایی بپردازد تا پاسخی برای سؤالات پژوهش بیابد؛ سؤالاتی چون: شاعران شعر کودک، در استفاده از عناصر خیال تا چه اندازه به سطح فهم و درک مخاطب توجه کرده اند؟ و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی، در انتخاب اشعار کودکانه و خیال انگیز چه میزان به احوالات و نیازهای رشدی دانش آموزان توجه داشته اند؟ این مطالعه نشان داده است که سرایندگان شعر کودک و همچنین مؤلفان کتاب فارسی اوّل ابتدایی در توجه به روحیات مخاطب موفق عمل نموده اند و بیشترین بسامد عناصر خیال به ترتیب نماد(نمادهای ساده و قابل دسترس) و استعاره نوع دوم(تشخیص) است؛ امّا از موارد قابل انتقاد به استعاره نوع اوّل(مصرّحه یا آشکار) و وجود تشبیهات مجمل(با حذف وجه شبه) – که قاعدتاً در شعر کودک نباید وجود داشته باشند- می توان اشاره نمود.
قیاس در آموزش علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره اهمیت و کاربرد قیاس در آموزش علوم تجربی به روش کتابخانه ای و مروری به بررسی پرداخته است. همچنین تلاش شده است از طریق مراجعه به منابع دست اول، پژوهش ها و دیدگاه های مختلف در این زمینه معرفی شوند. یافته ها نشان داد که قیاس ها می توانند به معلمان به ویژه در تدریس مفاهیم انتزاعی کمک نمایند و استفاده از آن ها می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند. در این تحقیق مشخص گردید که قیاس ها را می توان به دو دسته ساده و غنی شده تقسیم نمود. هر یک از این انواع، در مورد موضوع خاصی از علوم تجربی در کلاس درس قابل استفاده می باشند. همچنین نشان داده شد که بر اساس میزان فعالیت فراگیر و میزان نظارت معلم بر آموخته های دانش آموزان، مدل های مختلفی برای قیاس قابل تصور است. نکته مهم آن است که در اغلب موارد، قیاس و هدف مورد آموزش از نظر ماهیت کاملاً متفاوت هستند، بنابراین، قیاس ها علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارند و در نتیجه استفاده از قیاس ها باید با دقت همراه باشد. همچنین برای کاهش معایب قیاس، گنجاندن توضیحات مقدماتی درباره قیاس با هدف تسهیل نمودن درک مناسب دانش آموزان از قیاس موردنظر، پیشنهاد می شود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چند فرهنگی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی در دوره ابتدایی انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی بود. در مرحله طراحی، تلفیقی از سنتزپژوهی و مصاحبه و اعتبارسنجی با روش CVR استفاده شد. در سنتزپژوهی بر اساس الگوی شش مرحله ای رابرتس و با توجه به معیارهای ورود 49 سند علمی منتشر شده از سال 2007 الی 2022 جهت تحلیل مضمونی انتخاب و برای مصاحبه نیز براساس نمونه گیری ملاک محور 8 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد که الگو بر اساس عناصر ده گانه اکر مشتمل بر 24 مضمون اصلی و 50 مضمون فرعی است که مضامین اصلی هر عنصر عبارتند از: منطق: چرایی، چیستی و فلسفیدن چندفرهنگی؛ اهداف: انسان محور، اقلیت محور و کثرت گرا؛ محتوا: ویژگی و سازماندهی؛ فعالیت های یادگیری: در راستای اندیشیدن و زیست مسالمت آمیز؛ نقش معلم: ویژگی، اهمیت و روش معلم؛ مواد و منابع: نوشتاری، شفاهی، رسانه ای و فیزیکی، گروهبندی؛ نحوه گروهبندی؛ مکان: ساختار؛ زمان: ویژگی و ارزشیابی و سنجش: چیستی، تمرکز، نحوه ارزشیابی و ارزیابی کننده. ارزیابی صاحبنظران در خصوص اعتبار الگوی طراحی شده حاکی از قابل قبول بودن آن است.
پدیدارنگاری ادراک معلمان و دانش آموزان از وضعیت موجود تشویق در مدارس ابتدایی و روش های مطلوب تشویق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
7 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش واکاوی وضعیت کنونی تشویق دانش آموزان دورهٔ ابتدایی است؛ که از نظر هدف «کاربردی» بوده و با روش «پدیدارنگاری» از روش های کیفی و درون پارادایم تفسیرگرایی اجرا شده است. جامعهٔ آماری عوامل نظام آموزشی (مدیران، معاونان، مشاوران، آموزگاران، و دانش آموزان) شهرستان مریوان بود؛ برای این پژوهش با نمونه گیری هدفمند، 20 نفر جهت انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای استقرایی با بهره گیری از کدگذاری و ابزار بازبینه و نرم افزار MAXQDA بود که طی آن، مفاهیم، مضامین، طبقات توصیفی، و در نهایت ابعاد پدیدهٔ تشویق، در قالب فضای نتیجه به صورت افقی، ترسیم گردید. براساس یافته ها، بعد اول (تبیین مفهومی) شامل دو عنصر ثابت است؛ اول: معانی و مفاهیم، مشتمل بر دو عنصر متغیر انگیزش – پاداش، بازخورد، و دوم: اهداف و مقاصد، مشتمل بر چهار عنصر متغیر بازخورد، استقلال، ارتباط، رضایت؛ بعد دوم (توصیف رویکردی) شامل دو عنصر ثابت است: اول، روش ها و رویکردها، مشتمل بر سه عنصر متغیر ژتونی، عاطفی، بازخورد توصیفی؛ و دوم، تهدیدات و مفاسد، مشتمل بر سه عنصر متغیر تهدیدات رفتاری، عاطفی، شناختی روش های موجود؛ در نهایت، بعد سوم (تدوین راهبردی) شامل عنصر ثابت تمهیدات و راهبردها مشتمل بر هشت عنصر متغیر است: حذف روش های ژتونی، تداوم روش های شناختی، تداوم روش های عاطفی، ایجاد شوق یادگیری، ارائهٔ تکالیف چالشی، تبیین اهداف و مسئولیت ها، تقویت انگیزش درونی، و تحول رویکردی در نظام آموزشی.
تأثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان (کتبی، کلامی، تلاش محور و توانایی محور) بر تغییر سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی در درس عربی زبان قرآن برای دانش آموزان مقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان (کتبی، کلامی، تلاش محور و توانایی محور) بر تغییر سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه اول در درس عربی زبان قرآن در شهر نور بود. این پژوهش به صورت نیمه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از می ان دان ش آم وزان پس ر مقطع متوسطه اول شهرستان نور استان مازندران به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (دریافت بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین) و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی، مبتنی بر مدل باتلر و وین بازخورد دریافت می کردند و گروه کنترل به طور سنتی بازخورد دریافت می کردند. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار (SPSS.21) انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی گروه آزمایش در درس عربی زبان قرآن به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود؛ بنابراین می توان گفت که ارائه بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین می تواند در درس عربی مؤثر باشد و درصورتی که معلمان بعد از ارزشیابی های تکوینی از این مدل برای ارائه بازخورد استفاده کنند، می توانند سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی دانش آموزان را به طرز معنی داری افزایش دهند.
بررسی هم آیندهای واژگانی در ترکیب های عطفی فارسی و لزوم آموزش آنها به زبان آموزان خارجی
حوزههای تخصصی:
باهم آیی واژگانی از جمله ویژگی های جالب و قابل توجه در بیشتر زبان ها است که محدودیت هایی را برای همنشینی و ترکیب واژه ها فراهم می کند. یادگیری ترکیبات باهم آیند علاوه بر افزایش گنجینه لغات زبان آموز موجب تقویت توانش ارتباطی و بهبود روانی کلام می گردد. در این مقاله، پس از ارایه دیدگاه های متفاوت در این خصوص، باهم آیی در«ترکیبات عطفی» به عنوان نوعی از باهم آیی واژگانی معرفی و تشریح می شود و الگویی برای آموزش این ترکیبات با توجه به دسته بندی موضوعی، ارایه می گردد که متکی به پشتوانه نظری است. در بخش دیگر این مقاله، موضوع آموزش ترکیبات باهم آیند به فارسی آموزان غیر ایرانی مطرح شده و نتایج آزمون برای بررسی میزان درک فارسی آموزان خارجی از ترکیبات عطفی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از نتایج این آزمون مشخص می شود که به دلیل عدم ارایه نمونه های متعدد در متون آموزشی، درک ترکیب های باهم آیند برای فارسی آموزان خارجی دشوار است و از این رو ضرورت توجه به ترکیبات باهم آیند در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان تاکید می شود.
نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین علائم نارسایی توجه/ فزون کنشی و ضرب آهنگ شناختی کند با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: امروزه عملکرد تحصیلی و عوامل موثر بر آن توجه روانشناسان و محققان علوم تربیتی را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین علائم نارسایی توجه/ فزون کنشی و ضرب آهنگ شناختی کند با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول صورت پذیرفت.روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری موردمطالعه کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از این جامعه نمونه ای به حجم 250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان (سوانسون و همکاران،1980)، مقیاس کندگامی شناختی (پنی و همکاران، 2009)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سواری،1390) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (درتاج، 1383) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی، مدل معادلات ساختاری و شاخص های نیکویی برازش در نرم افزار AMOS-24 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد علائم نارسایی توجه/ فزون کنشی و همچنین علائم ضرب آهنگ شناختی کند بر عملکرد تحصیلی اثر مستقیم و غیرمستقیم با واسطه گری اهمال کاری تحصیلی دارند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت عملکرد تحصیلی دانش آموزان علاوه بر عوامل سنتی از قبیل نارسایی توجه/ فزون کنشی و اهمال کاری، می تواند تحت تأثیر متغیرهای نوظهور ازجمله ضرب آهنگ شناختی کند قرار گیرد و این امر مطالعه هر چه بیشتر و دقیق تر عوامل مختلف مؤثر بر عملکرد تحصیلی را خاطرنشان می سازد.
بررسی اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: شایع ترین نوع اختلال یادگیری خاص، نارساخوانی است که ویژگی اصلی آن این است که فرد در درست
خواندن، سریع خواندن و درک مطلب مشکل دارد و با سن تقویمی، هوشبهر و شرایط تحصیلی مطابقت ندارد. این پژوهش با
هدف اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال
نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی
دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شهر بیرجند در سال
تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری، ۲۸ دانش آموز پسر با اختلال نارساخوانی، به روش نمونه گیری در دسترس
انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) ۱۴ ( و گواه ) ۱۴ ( گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۷۵ دقیقه ای
تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی، پرسشنامه خودتنظیمی
تحصیلی و آموزش ایمن سازی در برابر استرس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس
چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر انگیزش
تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) 005 / .)p<0
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین گفت که یکی از رویکردهای آموزش مفید در جهت
افزایش انگیزش تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی، آموزش ایمن سازی در برابر استرس
است.
مطالعه پدیدارشناسانه برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ رهاوردهای تربیتی آینده نگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: با عنایت به اهمیت برنامه درسی مهارت آموزی در ارتقای مهارت های اجتماعی و فردی دانش آموزان کم توان ذهنی، هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص برنامه درسی مهارتآموزی برای گروه کم توانان ذهنی به جهت ارائه راهکارهای تربیتی آینده نگرانه بود. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. بهمنظور گردآوری دادهها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده و با نمونهگیری هدفمند، پس از انجام نه مصاحبه اشباع داده ها حاصل گردید. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی هشت مقوله مورد نیاز و مورد تاکید در برنامه های درسی مهارت آموزی از نظر معلمان مشارکت کننده در این تحقیق، شامل مهارت های توانبخشی، مهارت های زندگی، آموزش مفاهیم منطقی- ریاضی، خودکفایی، ارتقای بهداشت و ایمنی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و محیط پیرامون، تربیت جنسی و رشد هیجانی- اجتماعی و سی و سه زیرمقوله برای این مقوله های اصلی شد. مقوله های به دست آمده با دسته بندی مهارتهای مورد نیاز در پیشینه مطالعه اشتراکات و افتراقاتی دارد که نشان از تاثیر زمینه و بافت و ادراک معلمان از نیازها دارد. نتیجه گیری: رهیافت ها و پیشنهادهای برگرفته از این مطالعه، بر ضرورت توجه به نظرات معلمان به منظور غنی سازی برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان ذهنی در راستای توجه به مداخلات تربیتی صحه گذارده است.
مفهوم احتمال در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی: نگاهی تحلیلی به مفاهیم و سطوح استلزام شناختی تکالیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تکالیف بخش احتمالِ کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام شده است. جامعه آماری، بخش احتمال کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم ابتدایی است و حجم نمونه برابر حجم جامعه، انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه آماری از دو منظر شامل تعیین مفاهیم احتمالاتیِ مورد آموزش و تعیین سطوح استلزام شناختی تکالیف، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل محتوا با هدف تعیین مفاهیم احتمالاتی مورد آموزش در کتب درسی ریاضی دوره ابتدایی نشان داد که این مفاهیم شامل آزمایش تصادفی، فضای نمونه، احتمال وقوع پیشامد، مقایسه احتمال و عادلانه بودن، است. نتایج تحلیل داده ها همچنین مشخص کرد که نزدیک به دو سوم تکالیف احتمالاتی در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی در سطوح پایین نیازهای شناختی، یعنی یادآوری و رویه ای بدون اتصالات، قرار دارند و یک سوم باقی مانده نیز در سطح رویه ای با اتصالات هستند و هیچ تکلیفی در بالاترین سطح از استلزام شناختی، یعنی سطح ریاضی ورزی، قرار ندارد. انجام مطالعات بیشتر در خصوص مفاهیم احتمال و تکالیف احتمالاتی و به تبع آن، افزایش کیفیت و سطح استلزام شناختی تکالیف ارائه شده در کتاب درسی، پیشنهاد می گردد.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.
نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز به تعداد 2437 در سال تحصیلی 99-1398 بود که در پردیس های دانشگاه فرهنگیان (پردیس برادران علامه امینی و پردیس خواهران الزهرا) این شهر مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 335 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، پرسش نامه ها بین دانشجو معلمان توزیع شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های خودکارآمدی معلم شانن- موران و هوی (2001)، صلاحیت های حرفه ای ملائی نژاد (1391)، دانش تربیتی و محتوایی ساهین (2011) و نگرش به شغل معلمی آستنر و همکاران (2009) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که دانش معلمی بر صلاحیت حرفه ای (29/0=β) و خودکارآمدی شغلی (24/0=β)، نگرش به شغل معلمی بر صلاحیت حرفه ای (37/0=β) و خودکارآمدی شغلی (51/0=β) دانشجومعلمان تاثیر مثبت و معنی داری ایفا می کند. در مجموع، یافته های پژوهش بر نقش موثر دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان تاکید می کند.
واکاوی تجارب مربیان بهداشت از آموزش جنسی در مدارس (مطالعه موردی: مدارس پسرانه متوسطه اول شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
194 - 220
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجارب مربیان بهداشت از آموزش جنسی در مدارس، با استفاده از رویکرد کیفی پژوهش و روش نظریه داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان تعداد سی نفر از مربیان بهداشت مدارس متوسطه اول شهر اصفهان بوده اند. شیوه نمونه گیری هدفمند – نظری و تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گردید. یافته های پژوهش بیانگر این است که تجارب مربیان از آموزش جنسی در مدارس پیرامون تعدادی مقوله اصلی و در قالب اجزای مدل پارادایمی شامل شرایط علی (زیست بوم خانوادگی، زیست بوم اجتماعی و زیست بوم آموزشی)، شرایط مداخله گر (مجازی شدن فهم جنسی و محدودیت های گفتمانی)، شرایط زمینه ای (واقعیت گریزی آموزشی و تغییرپذیری منابع)، راهبردها (بازسازی نظام خانوادگی، بازسازی نظام آموزشی، تعامل گرایی نهادی و هم راستایی فرهنگی) و پیامدها (پیامدهای فردی و اجتماعی) و یک مقوله هسته یا مرکزی تحت عنوان «آموزش جنسی فراگیر» صورت بندی شده اند.
بازتحلیل پژوهش های «آموزش همتا» در پنجاه سال اخیر: تحلیلی کتاب شناختی بر اساس داده های «پایگاه علم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
221 - 250
حوزههای تخصصی:
یادگیری به کمک همتایان یکی از شیوه های بهبود مشارکت شاگردان در فرآیند تدریس و ارتقا کیفیت تدریس و یادگیری است. هدف ما بررسی حیطه های موردعلاقه محققان این حوزه و شناسایی روندهای حاکم در زمینه ی آموزش همتاست. بدین منظور در این پژوهش به تحلیل کتاب شناختی نوشته های منتشرشده در بازه زمانی 1971-2022 م در پایگاه علم پرداخته ایم. با جستجوی واژگان کلیدی در پایگاه علم، 1151 نوشته که در عنوان آنها به آموزش همتا اشاره شده بود شناسایی شد. پس ازآن ما به معرفی کشورها، اشخاص و مجلاتی پرداختیم که بیشترین تولیدات علمی را در این حوزه دارند. از مجموع این مقالات کشور ایالات متحده آمریکا با 9/44 درصد و مجله Medical teacher بیشترین تعداد مقالات را چاپ کرده است. در گام بعدی به کمک نرم افزار VOSviewer به دیداری سازی شبکه های هم تألیفی، هم رویدادی کلمات کلیدی و هم استنادی اقدام شد. کلمات کلیدی به کاررفته را می توان در پنج خوشه «آموزش پزشکی»، «پژوهش های مدرسه ای»، «مقاطع تحصیلی»، «همتا یادگیری و اجتماع» و «سنجش همتا و بازخورد» دسته بندی کرد.
نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
137 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد اجتماعی دانش آموزان و تربیت صحیح آنها همواره از دغدغه ها و نگرانی های مهم آموزش وپرورش بوده و در راه رسیدن به آن، سختی های زیادی را متحمل می شوند. عوامل مختلفی بر عملکرد اجتماعی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان به تعداد 2257 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان برابر با 330 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری خوشه ای بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1991)، پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسش نامه عملکرد اجتماعی پرایس و همکاران (2002) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تعریف شده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد و فرضیه ها با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی با نقش میانجی هوش معنوی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد. بلوغ عاطفی با عملکرد اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد و هوش معنوی با عملکرد اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم زینبیه اصفهان رابطه دارد (p<0/05).
بررسی الگوی ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین احساس انسجام روانی با سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی مدرسه
حوزههای تخصصی:
پپیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، در رابطه بین احساس انسجام روانی با سازگاری اجتماعی و میزان کیفیت زندگی مدرسه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شده است. روش ها: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که تعداد ۴۰۱ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های «دلبستگی در کودکی میانه» رونقی و همکاران (1392)، «احساس انسجام» آنتونوسکی (1987)، «مهارت ها و سازگاری اجتماعی» ماتسون و همکارانش (1983) و «کیفیت زندگی در مدرسه» اندرسون و بورک (2000) پاسخ دادند و از طریق مدل معادلات ساختاری، به بررسی فرضیات پژوهش و تجزیه و تحلیل داده ها، پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش احساس انسجام روانی، سبک دلبستگی ایمن دانش آموزان، افزایش می یابد و موانع سازگاری اجتماعی کاهش پیدا می کند. در صورت عدم احساس انسجام روانی و افزایش سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، از کیفیت زندگی مدرسه آنان کاسته می شود. همچنین سبک های دلبستگی در رابطه بین انسجام روانی با سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی مدرسه نقش واسطه ای معناداری ایفا می کنند. نتیجه گیری: بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که توجه به سبک دلبستگی کودکان و افزایش سازگاری و حس انسجام و بالا بودن کیفیت زندگی مدرسه ای، از اهمیت بالایی برخوردار است.
تدوین چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران با استفاده از رویکرد آمیخته (کیفی کمّی) طی دو گام انجام شده است. در گام اول، به منظور شناسایی و تبیین عناصر و مؤلفه های چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی، با استفاده از روش مرور نظام مند، 81 منبع مطالعاتی بین المللی از بین کلیه کتاب ها، مقاله ها، گزارش های پژوهشی، اسناد معتبر در حوزه برنامه درسی هدایت تحصیلی در بازه زمانی بین 2022-2001 به عنوان نمونه انتخاب شدند. در گام دوم، به منظور سنجش روایی با استفاده از روش پیمایشی، 15 نفر از خبرگان با شیوه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در گام اول کاربرگ فیش برداری بود و و در گام دوم از کاربرگ روایابی پژوهشگرساخته استفاده شد. تحلیل داده ها نیز در گام اول با استفاده از روش کوربین و اشترواس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. داده های روایابی چارچوب تدوین شده نیز با استفاده از روش کمی و با استفاده از آماره های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون های ناپارامتریک خی دو و آزمون یومن وایت نی) تحلیل شد. یافته های پژوهش عناصر و مؤلفه های چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران را در 6 عنصر و 17 مؤلفه شامل منطق (چرایی، چیستی)، اهداف (توسعه بینش تحصیلی، شغلی، فردی اجتماعی)، محتوا (حوزه های یادگیری، الگوی سازمان دهی محتوا، ملاک انتخاب محتوا)، اجرا (زمان، معلم مشاور، رویکرد و فعالیت های یادگیری، زیرساخت ها و الزامات)، ارزشیابی (نقش، فرایند، ابزارها و تکنیک ها) و برون دادهای یادگیری (خودآگاهی، کاوش و اقدام تحصیلی شغلی) نمایان کرد. در نهایت، تحلیل نظرات متخصصان موضوعی، روایی هر یک از عناصر و مؤلفه ها را به تفکیک و همچنین، روایی چارچوب نهایی برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران را با 12 شاخص شامل جامع بودن، کلان نگری، آینده نگری، مبتنی بر نیاز بودن، بومی بودن، سازگاری درونی، قابلیت توصیف گری، قابل درک بودن، راهنمای عمل و اقدام، بهینه سازی فرایند، نظم بخشی و قابلیت به روز رسانی و توسعه تأیید کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به ضرورت آماده سازی و تجهیز دانشی، مهارتی و نگرشی دانش آموزان برای انتخاب رشته تحصیلی شغلی، چارچوب تدوین شده برنامه درسی می تواند جایگزینی مناسب برای برنامه فعلی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش باشد و از این طریق چالش های موجود در این زمینه را برطرف کند.
تأثیر شیوه های ارائه مسائل کلامی حسابی ساده بر کارآمدی پردازش دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تعیین تأثیر شیوه های ارائه متفاوت مسائل کلامی حسابی ساده بر کارآمدی پردازش دانش آموزان و مقایسه اثرات متفاوت این شیوه های ارائه در کارآمدی پردازش دانش آموزان قوی و ضعیف در ریاضی پرداخته است. این پژوهش از نوع طرح های آزمایشی است که طی آن تأثیر شیوه های ارائه مسائل حسابی ساده (تصویری، شنیداری و ترکیبی) بر روی کارآمدی پردازش دانش آموزان قوی و ضعیف در ریاضی بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر یاسوج به تعداد 4049 نفر در سال تحصیلی 1403-1402 بود. مشارکت کنندگان پژوهش به تعداد 58 نفر (دو گروه 29 نفره) از میان دانش آموزان داوطلب انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری از مسائل کتاب ریاضی پایه اول اقتباس گردید و به هر شرکت کننده 24 مسئله ارائه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که کارآمدی پردازش هم در دانش آموزان قوی و هم در دانش آموزان ضعیف در مسائل افزایشی در هر شیوه ارائه نسبت به مسائل کاهشی بیشتر است؛ همچنین کارآمدی پردازش هم در دانش آموزان قوی و هم در دانش آموزان ضعیف در ارائه ترکیبی نسبت به ارائه تصویری و در ارائه تصویری نسبت به ارائه شنیداری بیشتر بود. دیگر نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان قوی و ضعیف ازنظر مسائل شنیداری افزایشی و کاهشی، مسائل تصویری افزایشی و کاهشی و همچنین مسائل ترکیبی افزایشی و کاهشی تفاوت معنی داری قابل مشاهده است. به علاوه نتایج نشان داد که دانش آموزان قوی، کارآمدی پردازش بیشتری نسبت به دانش آموزان ضعیف در مسائل مختلف با ارائه های متفاوت دارند. با توجه به نتایج این پژوهش معلمان و دبیران ریاضی می توانند در آموزش های خود با استفاده از روش های متفاوت ارائه مسائل حسابی ساده، فرایند یادگیری دانش آموزان را تسهیل نمایند.
اثربخشی کاربرد داشبوردهای واکاوی یادگیری در محیط های یادگیری الکترونیکی هم زمان بر ارتقای درگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
213 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی کاربرد داشبورد واکاوی یادگیری در محیط های یادگیری الکترونیکی هم زمان بر افزایش درگیری دانشجویان در دوره روش تدریس بود. به این منظور، از روش شبه آزمایشی تک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش شامل دانشجویان دوره های دروس صلاحیت مدرسی شامل 34 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پلتفرم بیگ بلو باتن به دلیل دارابودن داشبورد واکاوی یادگیری طی شش جلسه استفاده شد. برای جمع آوری داده ها، از ابزار واکاوی یادگیری تعبیه شده در پلت فرم بیگ بلوباتن استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از داشبورد واکاوی یادگیری تأثیری معنادار بر تعداد ایموجی های ارسال شده، تعداد دست بلندکردن توسط شرکت کنندگان، زمان صحبت کردن و تعداد سؤال های پاسخ داده شده دارد. بااین وجود درمورد میانگین تعداد پیام ها، هرچند که میانگین این شاخص پس از نمایش داشبورد افزایش داشته است، اما این افزایش ها از نظر آماری معنادار نبود. بنابراین، داشبوردها می تواند منجربه افزایش فرصت های یادگیری شوند. بر اساس این نتایج پیشنهاد می شود پلت فرم های آموزش مجازی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی به داشبوردهای همزمان واکاوی یادگیری مجهز شوند و پژوهش های آینده در این زمینه توسعه پیدا کند.