فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
206 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بازنمایی و روایت تجارب نومعلمان دوره ابتدایی به منظور واکاوی فرایند فرهنگ پذیری آن ها بود. برای دست یابی به این هدف، پژوهشگر از روش خودمردم نگاری استفاده کرده است. بر اساس منطق این روش، «خود پژوهشگر و پنج نومعلم دیگر» به عنوان نمونه موردمطالعه از نومعلمان دوره ابتدایی به صورت هدفمند و از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق تأمل، یادداشت برداری و دفترچه خودشرح حال نویسی پژوهشگر و مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت کنندگان جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش چهار مرحله ای پاینار و فرایند کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته ها، پژوهشگر سعی کرد با توصیفات غنی، دقیق، عمیق و اصیل و نیز محدود نشدن به زمان، مکان یا رویداد خاص، عمق و گستره تجارب خود را موردتوجه قرار دهد. همچنین چندین بار بین روایت های نگارش شده، مقولات و تجربیات خود و نومعلمان رفت وبرگشت کرد. نتایج تحقیق نشان داد که در فرایند فرهنگ پذیری، پیشینه فرهنگی نومعلمان و آموزش های دانشگاهی توسط مدرسه و نظام آموزشی نادیده گرفته می شود. در اکثر شرایط مدرسه و نظام آموزشی با بهره گیری از استراتژی «کوره ذوب» به دنبال آن هستند تا نومعلمان را با فرهنگ خود همسو و سازگار نمایند. در مقابل، نومعلمان در بیشتر مواقع از استراتژی «تلفیق» استفاده می کردند تا بین فرهنگ معلمی خود و فرهنگ حاکم بر دانشگاه فرهنگیان و آموزش وپرورش اتصال برقرار کنند.
Counseling Strategies for Enhancing Self-Advocacy in Young Adults with Disabilities
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore and develop effective counseling strategies to enhance self-advocacy among young adults with disabilities. This qualitative research involved semi-structured interviews with 22 young adults aged 18 to 30 with various disabilities, including physical, intellectual, and developmental disabilities. Participants were recruited through disability support organizations, educational institutions, and social media platforms. The data collection focused on understanding participants' experiences, challenges, and strategies related to self-advocacy. Thematic analysis was used to identify key themes and patterns in the data, with the goal of achieving theoretical saturation. The analysis revealed three main themes: understanding of self-advocacy, experiences with self-advocacy, and challenges and barriers to self-advocacy. Participants highlighted the importance of self-advocacy for personal empowerment and independence. Positive advocacy experiences were linked to increased self-esteem and better outcomes in education and employment. Support systems, such as family and counselors, were crucial in facilitating self-advocacy. However, significant barriers included societal attitudes, institutional policies, and personal limitations. Assistive technology and comprehensive leadership training were identified as effective strategies for enhancing self-advocacy skills. Enhancing self-advocacy among young adults with disabilities requires targeted counseling interventions that focus on building essential skills and addressing barriers. Collaborative approaches involving family and community support are critical. Policymakers should implement inclusive policies and ensure access to assistive technologies. Future research should explore the long-term impact of self-advocacy training and consider the intersectionality of disability with other factors such as race and gender.
Effectiveness of Motivational Interviewing on Participation and Emotional Skills in Learning Disabled Adults
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۱ (۲۰۲۳) : Serial Number ۱
32-40
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effectiveness of Motivational Interviewing (MI) in enhancing extracurricular involvement and emotional self-efficacy among individuals with learning disabilities. A randomized controlled trial was conducted with 30 participants diagnosed with learning disabilities. Participants were randomly assigned to an intervention group (n = 15) receiving eight 90-minute sessions of MI or a control group (n = 15) receiving no intervention. Assessments were conducted at baseline, post-intervention, and at a five-month follow-up using the Student Engagement in Extracurricular Activities Scale (SEAS) and the Emotional Self-Efficacy Scale (ESES). Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27. The intervention group showed significant improvements in extracurricular involvement (baseline mean = 25.67, SD = 3.12; post-intervention mean = 35.78, SD = 4.23; follow-up mean = 34.45, SD = 4.01) compared to the control group (baseline mean = 24.89, SD = 3.24; post-intervention mean = 25.12, SD = 3.30; follow-up mean = 25.05, SD = 3.28). Similarly, emotional self-efficacy scores significantly increased in the intervention group (baseline mean = 55.34, SD = 6.45; post-intervention mean = 68.23, SD = 7.01; follow-up mean = 66.45, SD = 6.78) compared to the control group (baseline mean = 54.78, SD = 6.51; post-intervention mean = 55.23, SD = 6.63; follow-up mean = 54.90, SD = 6.52). The ANOVA results indicated significant main effects of group and time, and significant interactions between time and group for both variables (p < .001). Motivational Interviewing significantly enhances extracurricular involvement and emotional self-efficacy among individuals with learning disabilities. These findings suggest that MI is an effective intervention for improving participation and emotional skills in this population.
Enhancing Collaboration Between Schools and Mental Health Services
حوزههای تخصصی:
The intersection of education and mental health is a critical arena that demands robust collaboration between schools and mental health services. The importance of this collaboration cannot be overstated, as schools play a pivotal role in the early identification and intervention of mental health issues among students. This letter aims to highlight the significance of enhancing collaboration between educational institutions and mental health services, drawing on recent research and practical examples to underscore its necessity and potential benefits. Thus, enhancing collaboration between schools and mental health services is essential for addressing the complex mental health needs of students. By adopting collaborative models, empowering school personnel, addressing barriers, building social capital, and implementing reflective practices, schools can create a supportive environment that promotes student well-being. The integration of mental health services within the educational setting not only facilitates early identification and intervention but also ensures that students receive the comprehensive support they need to thrive academically and emotionally. As we continue to explore and implement strategies for effective collaboration, it is imperative that we prioritize the mental health of our students, recognizing that their well-being is fundamental to their overall development and success.
آسیب شناسی فرایند مصاحبه، گزینش و انتخاب داوطلبان ورود به حرفه معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب شناسانه فرایند مصاحبه، گزینش و انتخاب داوطلبان ورود به حرفه معلمی از طریق دانشگاه فرهنگیان انجام گردید. برای این منظور از روش پدیدارنگاری و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه موردنظر، تمامی اساتید صاحب نظر و متخصص در حوزه علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان رضوی و دانشگاه فردوسی شهر مشهد، کلیه دانشجو معلمان و دانش آموختگان دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد و کلیه مصاحبه گران گزینش سازمان آموزش وپرورش خراسان رضوی بودند که با روش نمونه گیری هدف مند، شناسایی و مورد مصاحبه قرار گرفتند. پژوهش با تعداد 20 نفر از اساتید، 10 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان، و 5 نفر از مصاحبه گران گزینش به اشباع نظری رسید. مصاحبه ها، ضبط، پیاده سازی، تحلیل، و کدگذاری گردید. در مرحله کدگذاری محوری، کدها در 21 مقوله و در کدگذاری انتخابی، آسیب های فرایند انتخاب داوطلبان ورود به دانشگاه فرهنگیان در سه بخش مصاحبه اختصاصی، مصاحبه گزینش، و معاینه پزشکی دسته بندی گردید. در پایان، پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی جهت استفاده متخصصان، مسئولین و متولیان امر مصاحبه، انتخاب، و گزینش داوطلبان ورود به حرفه معلمی ارائه گردید.
طراحی و اعتباریابی الگوی کوچینگ بر مبنای نظریۀ انتخاب و اثربخشی آن بر تعهد سازمانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی کوچینگ دانشجومعلمان در محیط آموزشی صلاحیتی کلیدی برای هر معلم است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه است. این پژوهش، از نوع آمیخته متوالی با استراتژی داده بنیاد و روش زمینه یابی است، در بخش کیفی، استادان دانشگاه طبق اشباع نظری با روش نمونه گیری هدف مند (3=N) انتخاب شدند و برای اعتباربخشی پرسشنامه طبق فرمول کوکران نمونه اکتشاف 360 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان و از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شد. همچنین، در بخش کمی، برای اثربخشی الگو، بسته آموزشی برگرفته شده از الگوی مربیگری بر روی 44 نفر مشخص شد، که به طور تصادفی انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کمی پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و ما یرز (1991) و روش مربیگری طی 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار MAXQD و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. همچنین، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی جهت پایایی پرسشنامه و الگو استفاده شد. در بخش کمی این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. نتایج نشان داد الگوی مربیگری شامل دو بُعد مربیگری شخصی و مربیگری آموزشی، 7 مؤلفه اصلی شامل کشف خود، هدف گذاری هوشمند، جست وجوگری و پیگیرماندن در کار، رابطه سازی، آموزش و ایجاد دانش، محیط سازی، اثربخشی و نفوذ است و 35 شاخص به عنوان الگوی مربیگری ارائه شد. نتایج نشان داد مربیگری در افزایش میزان تعهد سازمانی دانشجومعلمان مؤثر و در طول زمان پایداری مناسبی دارد.
بررسی کاربردهای فناوری هولوگرام سه بعدی در زمینه ی آموزش تاریخ به دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: از آن جایی که تحقیقات نشان می دهد، فناوری هولوگرام سه بعدی، در کیفیت آموزش درس تاریخ تاثیر گذار است و می تواند به دانش آموزان کمک کند تا درک خود را از مباحث تاریخی بهبود ببخشد و هر مبحث تاریخی را به شکل واقعی و اصلی اش همانطوری که هزاران سال پیش ساخته شده است ببینند. هدف این پژوهش، شناسایی کاربردهای فناوری هولوگرام سه بعدی در زمینه ی آموزش درس تاریخ به دانش آموزان است. روش: محقق در این پژوهش، از روش کتابخانه ای یا مطالعه ای، برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده، هولوگرام های سه بعدی را می توان در زمینه ی آموزش شخصیت های تاریخی ویافته های باستان شناسی، در زمینه ی تدریس تاریخ از راه دور، تبادل معلم تاریخ بین مدارس و جلسات آموزشی معلمان تاریخ، به عنوان دستیار آموزشی برای معلمان تاریخ در کلاس درس، زنده کردن باستان شناسان ومعلم های تاریخ مشهور گذشته برای حضور در کلاس و بررسی مومیایی ها توسط دانش آموزان به صورت سه بعدی استفاده کرد. نتیجه گیری: استفاده از هولوگرام سه بعدی در کلاس درس تاریخ می تواند برای ایجاد علاقه و انگیزه ی بیشتر دانش آموزان برای یادگیری تاریخ، تقویت تفکر فضایی و مهارت های استدلال تاریخی دانش آموزان، نقشی اساسی ایفا کند.
مقایسهٔ تأثیر آموزش بازسازی شناختی و راهبردهای یادگیری خودگردان بر سبک های اسناد دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
221 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعهٔ حاضر، مقایسهٔ تأثیر آموزش بازسازی شناختی و راهبردهای یادگیری خودگردان بر سبک های اسناد دانش آموزان است. این مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعهٔ آماری از دانش آموزان پسر متوسطهٔ دوم شهر بجنورد در سال تحصیلی 140۱-140۰ بودند که 45 نفر آن ها با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامهٔ سبک های اسناد سلیگمن و همکاران (1982) بود. به گروه های آزمایش به تفکیک هشت جلسهٔ 60دقیقه ای رویکرد بازسازی شناختی و راهبردهای یادگیری خودگردان آموزش داده شد. درحالی که گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش بازسازی شناختی و راهبردهای یادگیری خودگردان بر سبک های اسناد بود (0/001>P). هر دو رویکرد، موجب کاهش اسناد منفی و افزایش اسناد مثبت در دانش آموزان شد. آموزش بازسازی شناختی هم در پس آزمون و هم در دورهٔ پیگیری پیش از آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان اثربخش بود (0/05>P). بر همین اساس، می توان از این دو روش در زمینهٔ اصلاح سبک های اسناد دانش آموزان در مدارس استفاده کرد.
واکاوی فرهنگ کیفیت در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فرهنگ کیفیت در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان براساس نظریه داده بنیاد می باشد. این مطالعه به روش کیفی، با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. محققان در این پژوهش با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند، 18 نفر از اساتید،کارمندان، مدیران گروه ها، دانشجویان، رئیس دانشکده و معاون دانشکده ها در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان را انتخاب و بصورت عمیق مصاحبه انجام دادند؛ همچنین در کنار مصاحبه ها برنامه راهبردی دانشگاه و نشریه الکترونیکی روابط عمومی دانشگاه، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های کیفی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج گویای آن است که 154 گزاره مفهومی اولیه، با 25 مقوله فرعی و13 مقوله اصلی در قالب ابعاد 6 گانه، مدل پارادایمی به دست آمد. این مدل، متشکل از شرایط علّی؛ «فرهنگ آکادمیک، مدیریت آموزش عالی و عوامل ساختاری در دانشگاه»، پدیده اصلی ؛ «کیفیت آموزش عالی»، شرایط مداخله ای؛ «عوامل مرتبط با شرایط محیطی»، شرایط زمینه ای؛ «موقعیت خاص دانشگاه، ارتباطات و تعاملات بین اعضا و میزان مشارکت بین اعضا در سازمان»، راهبردها شامل؛ «بهبود فرایند کار دانشگاه، راهبردهای توسعه دانشگاه و توانمند سازی اعضا» و پیامدها شامل؛ «رضایت ذینفعان، تعالی سازمانی و پاسخگویی به جامعه» شناسایی و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی اشتراس و کوربین ترسیم و ارائه شد.
بررسی نقش اخلاق حرفه ای مدیران و تکیه گاه های شغلی بر فلات محتوایی شغلی کارکنان با میانجیگری توانمندسازی روان شناختی کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
73 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل تأثیر اخلاق حرفه ای مدیران و تکیه گاه های شغلی بر فلات محتوایی شغلی کارکنان با بررسی نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در بین کارکنان دانشگاه ارومیه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 596 نفر از کارکنان این دانشگاه ارومیه که 220 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است که جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده (1392)، پرسشنامه تکیه گاه های شغلی شین (1990)، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و پرسشنامه فلات شغلی میلیمن (1992) استفاده شد. روایی (محتوی، همگرا واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامه ها نشان دادند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردارند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آزمون t و ضرایب مسیر (β) نشان داد که بین متغیرهای پژوهش روابط قوی و محکمی حاکم هست. از طرفی توانمندسازی روان شناختی می تواند نقش میانجی گری را در رابطه بین اخلاق حرفه ای و تکیه گاه های شغلی با فلات محتوایی شغلی ایفا کند و از طرف دیگر اخلاق حرفه ای و تکیه گاه های شغلی می توانند به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر منفی که توانمندسازی روان شناختی بر فلات محتوایی شغلی دارد را ارتقاء دهد.
ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
200 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، استخراج ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری بوده است. بدین منظور از روش کیفی تحلیلی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و اندیشه های فلسفی -تربیتی شهید مطهری است. از آ ن جا که در این تحقیق کلیه آثار مورد تحلیل قرار گرفته، نمونه گیری انجام نشده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی دو دسته ویژگی حرفه ای و شخصیتی در اندیشه شهید مطهری برای مربیان قابل استنباط است. از جمله ویژگی های حرفه ای می توان به تربیت یافتگی، دغدغه و انگیزه، شناخت نظام تربیتی، بصیرت و انتخاب، و مهارت و توان اشاره کرد. در کنار ویژگی های حرفه ای مربی که در تعامل با متربی معنا می یابد، اکتساب ویژگی های شخصیتی نه تنها در فرایند تربیت موثر است که بدون در نظر گرفتن عمل تربیت نیز کمال محسوب شده و موجب رشد و تعالی مربی است. بندگی و عبودیت، خلوص و خیرخواهی، صداقت و تقوا، تواضع و خشوع برخی از ویژگی های شخصیتی مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری هستند.
پیش بینی پایداری تحصیلی براساس باورهای هوشی دانشجویان: نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه میان باورهای هوشی با پایداری تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها تعداد 360 نفر (257 زنو 103 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های پایداری تحصیلی کلارک و ملکی (2019)، نظریه های ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس (2006) و انگیزش تحصیلی لپر (2005) پاسخ دادند. نتایج نشان داد رابطه باور هوشی افزایشی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی معنادار است اما بین باور هوشی ذاتی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. همچنین، رابطه انگیزش تحصیلی درونی با پایداری تحصیلی مستقیم و معنادار است اما بین انگیزش تحصیلی بیرونی با پایداری تحصیلی رابطه معنادار مشاهده نشد. به علاوه، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخورداراست و مؤلفه ی باور هوشی افزایشی می تواند پایداری تحصیلی را به طور مستقیم و معناداری پیش بینی نماید و انگیزش تحصیلی درونی دارای نقش واسطه ای در رابطه میان باور هوشی افزایشی با پایداری تحصیلی است. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تقویت باور هوشی افزایشی دانشجویان میتواند موجبات افزایش انگیزش تحصیلی درونی آنها را فراهم آورد و از این طریق منجر به افزایش پایداری تحصیلی آن ها گردد.
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
175 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر افزایش کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها است. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بوده و با استفاده از سنتزپژوهی و فراترکیب انجام شده است. در این راستا چند پایگاه داده بر مبنای روش شش مرحله ای ساندلوسکی و بارسو بررسی شد و 66 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد.یافته ها بر پایه بازکاوی داده های آماری، عوامل آموزش، دانش، مهارت و سنجش از بعد پداگوژی عمومی و عوامل تفکر خلاقانه، تفکر طراحانه، تفکر نقاد و تفکر تأملی از بعد تفکر و عوامل تفاوت های شناختی، روان شناسی یادگیری و توانایی فردی از بعد روان شناسی نوجوان بیشترین تأثیر را بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری داشته و بازدهی آموزش را افزایش می دهند.نتیجه گیری و پیشنهادات: یافته های این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی و یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح می دهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند؛ بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیت های یادگیری جذاب می باشد. یافته های این مطالعه دستاوردهای کاربردی مناسبی را به منظور بهبود یادگیری هنرجویان ارائه داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.نوآوری و اصالت: مطالعه میان رشته ای و شناسایی مضامین کیفیت بخش بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری در سه حوزه متفاوت و ترکیب آن ها.
مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
206 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مطالعه کیفی وضعیت آموزش مناطق محروم با تأکید بر مقطع ابتدایی انجام شده است.روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و با شیوه های توصیفی- کیفی، اعم از مطالعه کتاب خانه ای و سندکاوی و نیز مصاحبه کیفی، داده های لازم گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: به طورکلی، نتایج مربوط به عوامل دروندادی عبارت بود از سیاست ها و برنامه های متمرکز، ضعف تخصص و تجربه، کمبود امکانات فیزیکی و منابع مالی. عوامل فرآیندی شامل مواردی از قبیل آموزش یکنواخت، روش های منسوخ آموزش و یادگیری و عدم مشارکت و تعامل سازنده بین ذی نفعان بوده است. بروندادها عبارت بود از عملکرد نامطلوب تحصیلی، سواد غیرکاربردی، ضعف آگاهی و اطلاعات عمومی و عوامل محیطی نیز شامل مواردی همچون عدم اولویت آموزش، فقر و دورافتادگی و پراکندگی بود.نتیجه گیری و پیشنهادات: در کل، می توان گفت مشکلات آموزش و پرورش با مواردی نظیر نیروی انسانی، برنامه ها و امکانات آموزش و پرورش، آموزش یکنواخت، شرایط جغرافیایی، فقر و سبک زندگی در ارتباط است. در پایان، پیشنهاداتی نظیر ضرورت برنامه ریزی منطقه ای و توزیع عادلانه امکانات، کاربردی ساختن آموزش ها، استقرار سازوکارهای تشویقی، ایجاد مجمتع های آموزشی مجهز، آموزش نیازمحور، طراحی و اجرای برنامه های فرهنگی و هوشمندسازی مدارس ارائه شد.نوآوری و اصالت: انتظار می رود که مطالعه و ترسیم وضعیت آموزش در مناطق محروم، شناخت وضع موجود و ارائه راهکارهای بهبود وضعیت آموزش را در این مناطق در پی داشته باشد.
بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
253 - 271
حوزههای تخصصی:
هدف: ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه باید به گونه ای انعطاف پذیر و متناسب با تحولات علمی و نیازهای جامعه باشد تا به ارتقای کیفیت آموزش و مهارت های دانشجویان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر، بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه بود.روش شناسی: رویکرد تحقیق کیفی و از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان تحقیق اساتید دانشگاه کردستان و دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از این استادان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تا رسیدن به مقوله اشباع نظری جایی که داده های جدیدی توسط محقق کسب نگردید، ادامه یافت. داده ها پس از پیاده سازی به شیوه کدگذاری دو مرحله ای باز و محوری گلاسر مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهشی، ۴ مقوله اصلی را به عنوان مؤلفه های مدل ذهنی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه از جمله تأکید بر یادگیری و ایجاد دانش، تشویق گفت وگو و همکاری، حمایت از توسعه شخصی و انعطاف پذیری و سازگاری را نمایان ساخت. همچنین ۴ مقوله اصلی به مثابه آرمان های مشترک در آموزش عالی از جمله پشتیبانی رهبری، بازخورد و ارزیابی عملکرد، نوآوری و خلاقیت و تفکر سیستمی احصاء گردید.نتیجه گیری و پیشنهادات: تغییر ساختار بروکراتیک دانشگاه به ساختار یادگیرنده موجب بهبود ساختارهای فعلی دانشگاه های ایران خواهد شد.نوآوری و اصالت: تاکنون مطالعه ای با موضوع بازکاوی ساختار برنامه آموزشی و سازمانی دانشگاه با توسل به تئوری سازمان یادگیرنده پیتر سنگه در ایران صورت نگرفته است.
Barriers And Problems In The Implementation of Educational Strategies From The Point of View of School Administrators(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
Research aims to identify barriers and problems in educational strategies implementation in schools. The current study is qualitative with an interpretive phenomenological approach. For the interview, the participants were selected by the purposive sampling method. The criteria for participating in the interview were managers' willingness to express their opinions on the research subject. The sampling process ended when data saturation was reached during the interview. Paul Colaizzi's method was used for data analysis. First, analysis data collection was continued until saturation. Several vital sentences were extracted and formulated. Participants' opinions were kept, making data reliability and their ability to be verified possible. After analyzing the findings, school problems and barriers were categorized into four categories: financial and credit, human resources, system problems, and multiple tasks. Components: lack of per capita, wear and tear of buildings, equipment, a debt of energy carriers, lack of allocation of specialized teachers, new teachers, reduction of cooperation and assistance of parents, forced teaching of administrative staff, the unwillingness of students, lack of allocation of staff based on the organizational chart, The number of sites and their continuous changes, textbook registration system, pre-registration, the existence of various projects and ceremonies, repetitive and voluminous circulars, intervention of unrelated organizations and departments were among the most critical challenges of school management
Design And Validation of Brain Compatible E-Learning Environment Model of School Student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the current research was to design and validate an electronic learning environment model based on educational neuroscience (knowledge of the mind, brain and education). The method of this mixed research was an exploratory design. First, various sources were examined and the components of the cognitive educational model were determined using the content analysis method. Then, using the Delphi method and the opinions of the judges, the components were finally approved. The statistical population in the content analysis section consisted of experts in the field of educational neuroscience, written and electronic documents and resources from domestic and foreign databases, and in the Delphi section, experts in the field of educational technology and distance learning. To search for and find all the articles related to e-learning based on neuroscience, a systematic review method was used to identify, review, evaluate and analyze the articles. This systematic review was carried out using the prism method.The selection of samples in both sections was purposeful and in the content analysis section there were 22 specialists and experts for interviews and in the Delphi section there were 15 specialists from different universities and institutions in Iran, the Netherlands and AmericThe analysis of the data obtained from the qualitative interview was also done using the inductive content analysis method and in the Delphi section using descriptive and inferential statistical methods. According to the content analysis, six categories of attention, Generation and communication, Emotion, Spacing learning, Individual-environmental factors and social factors were obtained. Also, 17 sub-components were extracted for the main classes. After analyzing the content and extracting the codes, the components and sub-components were presented in the form of a template. The results of internal validation based on experts' opinion have shown that the provided educational model has high internal validity and has the necessary effectiveness for teaching fifth grade students
تاملی بر آموزش «دستور زبان فارسی» و رویکرد دانشجومعلمان رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی در تدریس آن
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در یادگیری زبان و ادبیات فارسی، آموزش دستور زبان است. هدف از این پژوهش، تحلیلی بر آموزش دستور زبان فارسی در دوره کارورزی و چگونگی تدریس آن از سوی دانشجومعلمان رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان است. برای تحقق این هدف، این پژوهش تاثیر اجرای طرح ها و اجراهای آموزشی با موضوع دستور را از منظر توسعه حرفه ای کارورزان رشته، مورد تامل قرار می دهد. لذا، از شیوه پژوهش کیفی به صورت مطالعه موردی، با استفاده از متن گزارش کارورزان و ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته بهره برده شد. نمونه گیری، هدفمند بود؛ هشت نفر از دانشجویان دختر ورودی سال های 91و92 مرکز آموزش عالی شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان تهران مشارکت داشتند. داده ها با روش «تحلیل محتوای مضمونی» مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج اولیه نشان داد که موضوع دستور زبان در اولویت نخست طراحی های آموزشی دانشجویان قرار نداشت؛ اما این اجراهای آموزشی فرصت های یادگیری دستور را برای فراگیران ایجاد کرد. چالش های کارورزان در تدریس مباحث دستور زبان: پایین بودن دانش مرتبط، عدم قابلیت، ناتوانی در به خدمت گرفتن مهارت های حرفه ای مناسب در تدریس دستور، عدم تطابق طراحی ها و اجراهای آموزشی با محتوای مباحث دستور بود. کارورزان، برای آموزش موضوعات دستور زبان، باید از فرصت های موجود در کارورزی بهره بیش تری ببرند.
بررسی رابطه ی بین آموزش مجازی و خلاقیت شناختی با نقش واسطه ای رضایتمندی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر فیروزآباد
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش حاضر که با هدف بررسی رابطه ی بین آموزش مجازی و خلاقیت شناختی با نقش واسطه ای رضایتمندی تحصیلی انجام شد، روش شناسی پژوهش:این تحقیق از جمله ی پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 4470 نفر بود که از بین آنها و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 350 نفر دانش آموز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خلاقیت راودسپ (1999)، پرسشنامه ی آموزش الکترونیکی اوزتکین، زنیو و ازگور (2011) و پرسشنامه ی رضایت تحصیلی هیوبنر (2001) استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از تحلیل گویه و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان خلاقیت شناختی دانش آموزان، بالا تر از حد متوسط می باشد. همچنین، نشان داد که بین آموزش مجازی و خلاقیت شناختی دانش آموزان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد. بین آموزش مجازی و رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد. بین رضایتمندی تحصیلی و خلاقیت شناختی دانش آموزان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد. به طور کلی، بین آموزش مجازی و خلاقیت شناختی با نقش واسطه ای رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان رابطه ی آماری معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: . مسئولان آموزش و پرورش با برنامه های شاد و متناسب با نیاز و علاقه مندی دانش آموزان می توانند زمینه های خلاقیت آنان را فراهم نمایند.
ارزیابی و سنجش سطح خوانایی کتاب درسی تفکر و پژوهش ششم ابتدایی با استفاده از روش آنتروپی شانون
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین و اساسی ترین عنصرهای انتقال پیام های آموزشی در زمینه تعلیم و تربیت، کتاب های درسی هستند. از جمله مهم ترین ویژگی های کتاب های درسی، سازگاری محتوای آن با وضعیت رشد شناختی مخاطبین پایه خاص خود است. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش سطح خوانایی کتاب درسی تفکر و پژوهش ششم ابتدایی با استفاده از روش آنتروپی شانون است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و جامعه پژوهش، محتوای کتاب درسی تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی است. روش شناسی پژوهش: در این مطالعه از روش تحلیل محتوا، بر اساس ماهیت از روش های عینی - کمی و از روش «آنتروپی شانون» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، متن هایی که بر اساس روش های مک لافلین و گانینگ فوگ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند، از نظر سطح توانایی کلاسی در سطحی بالاتر از پایه ششم ابتدایی قرار دارند؛ همچنین یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به شاخص فصل چهارم(269/0) و کمترین آن ها مربوط به شاخص فصل اول(233/0) است. نتیجه گیری: از این روی؛ جهت بهبود کارایی و اثربخشی کتاب های درسی و دستیابی به هدف های آموزشی، باید محتوای آن را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد.