فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۴۶۴ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
53 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر برازدواج موفق و رتبه بندی آنها از دیدگاه متخصصان با استفاده از روش تاپسیس فازی انجام شد. به این منظور، ابتدا با مطالعه ی پژوهش های مرتبط با ازدواج موفق با روش تحلیل محتوا، به شناسایی عوامل ازدواج موفق پرداخته شده است. 70 پژوهش داخلی و خارجی مرتبط با عوامل ازدواج موفق بررسی شدند و در نهایت 41 عامل مؤثر در موفقیت ازدواج استخراج گردید. سپس با استفاده از عوامل به دست آمده پرسشنامه ای با طیف هفت گانه لیکرت تدوین شد و در اختیار خبرگان حوزه ازدواج قرار گرفت. پس از کسب نظر از متخصصان حوزه ازدواج، با استفاده از روش تاپسیس فازی و نرم افزار متلب، رتبه بندی عوامل موفقیت در ازدواج انجام شد. یافته ها نشان داد که ازدواج موفق یک پدیده چند بعدی است و زوج ها برای موفقیت زناشویی نیازمند دسته ای از مهارت های میان فردی و مجموعه ای از صفات فردی هستند. همچنین یافته ها نشان داد که سلامت روان، پختگی و بلوغ فکری، اعتماد داشتن به یکدیگر، به ترتیب سه عامل مهم موفقیت در ازدواج هستند. در حالی که برخلاف باور عامه، تناسب سنی و تحصیلی آخرین ملاک های مدنظر در در بین سایر ملاک ها بودند. در نتیجه به نظر می رسد که آگاهی رسانی پیش از ازدواج در مورد این ملاک ها، به زوجین در رسیدن به ازدواجی موفق کمک کند.
عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
167 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی انجام پذیرفته است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که از میان آن ها 20 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تایید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی ای و در بخش کمی از روش نقشه شناخت فازی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی می باشد. نتیجه گیری: نشان می دهد که مهمترین عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی، برنامه ریزی و هدایت حرفه ای فرد برای دستیابی به اهداف شغلی، توانایی سازگاری با تغییرات و چالش های جدید، داشتن تجربه و مهارت های تخصصی، هماهنگی ارزش های شخصی با ارزش های سازمانی و استفاده از مشاوره و منتورینگ، می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابراز هیجانی و نوسانات خلقی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
22 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نوسانات خلقی و ابراز هیجانی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خانواده درمانی فرامهر، مسیر آرامش و یاشام شهر تبریز تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 زوج دارای تعارض زناشویی بود که به صورت نمونه گیری هدفمند و داشتن ملاک های ورود- خروج از میان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) و عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) در نسخه 24 نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات پس آزمون نوسانات خلقی و ابراز هیجانی وجود دارد. به عبارت دیگر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش میانگین مؤلفه عاطفه منفی، افزایش مؤلفه عاطفه مثبت نوسانات خلقی و افزایش ابراز هیجانی گروه مورد مداخله شده است (01 /0>P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر معنی داری بر نوسانات خلقی و ابراز هیجانی دارد. بنابراین می توان از طریق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نوسانات خلقی را کاهش و ابرازگری هیجان را افزایش داد.
وضعیت سنجی اختلالات روانی در مراجعان مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
199 - 220
حوزههای تخصصی:
وضعیت اختلالات و آسیب های روانی در افراد مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی می تواند هم نشان گر وضعیت روانی افراد جامعه و هم دیدگاه مردم نسبت به استفاده از خدمات روان شناختی و مشاوره باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف وضعیت سنجی اختلالات روانی در مراجعین مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر تهران به انجام رسید. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی بود. جامعه تحقیق شامل مراجعین مرکز خدمات روان شناختی نسیم آرامش در شهر تهران بود. حجم نمونه در این تحقیق برابر با 300 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری دردسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. ابزار پژوهش مشتمل بر آزمون اختلالات روان شناختی SCL90 بود. یافته های پژوهش نشان داد که نشانه های اختلال روانی افسردگی، وسواس اجباری، افکار پارانوئید و اضطراب بیشترین میزان شیوع را در میان مراجعان داشتند. ضمن این که زنان نسبت به مردان در مقیاس های شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و مقیاس کلی از وضعیت نامطلوب تری رنج می بردند. این نتایج گویای این است که عموم افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره در کشور ما از وضعیت روان شناختی چندان مطلوبی برخوردار نیستند و از سویی، زمانی به مراکز خدمات روانی رجوع می کنند که درگیر انواع اختلالات و آسیب-های روانی هستند و به عبارتی، رهایی از رنج های روانی نسبت به ضرورت رشد فردی در میان مراجعان مراکز روان شناختی اولویت دارد.
پیش بینی نگرش به روابط فرا زناشویی بر اساس احساس تنهایی و بخشودگی بین فردی از طریق میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
44 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش به روابط فرازناشویی بر اساس احساس تنهایی و بخشودگی بین فردی از طریق میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اهواز در سال تحصیلی 1402 بود. به این منظور 240 نفر به روش نمونه گیری در تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به روابط فرازناشویی Watley (2006)، احساس تنهایی Russell و همکاران (1980)، بخشودگی بین فردی Ehtshamzadeh و همکاران (2010) و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی Young (1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد (p<0.05). یافته ها: یافته ها نشان داد ضریب مسیر بین احساس تنهایی و نگرش به روابط فرازناشویی 0.319 =β می باشد که در سطح p<0.01 از لحاظ آماری معنی دار است. ضریب مسیر بین احساس تنهایی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 0.170=β می باشد که در سطح p<0.05 از لحاظ آماری معنی دار است. ضریب مسیر بین بخشودگی بین فردی با نگرش به روابط فرازناشویی 0.074-=β می باشد که در سطح p<0.05 از لحاظ آماری معنی دار نبود و این مسیر حذف شد. ضریب مسیر بین بخشودگی بین فردی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 0.364-=β می باشد که در سطح p<0.01 از لحاظ آماری معنی دار است. ضریب مسیر بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و نگرش به روابط فرازناشویی در سطح 0.430=β می باشد که در سطح p<0.01 از لحاظ آماری معنی دار است. نتیجه گیری: به طور کلی، مدل نهایی از برازش مطلوب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت احساس تنهایی و بخشودگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی از متغیرهای مرتبط با نگرش به روابط فرزناشویی است که نیازمند توجه و بررسی توسط مسئولین و روانشناسان و مشاوران حوزه ی خانواده می باشد.
Presenting a Model to Reduce Infidelity in Cyber Space with Phenomenological Analysis of Individual, Interpersonal and Social factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of preventive Counselling, Volume ۶, Issue ۱, March ۲۰۲۵
114 - 132
حوزههای تخصصی:
Aim: Marital infidelity is one of the important factors that threaten the marital bond between couples. Understanding the factors preventing marital infidelity is of great value in maintaining the stability and quality of marriage. The present study was conducted with the aim of explaining the effective individual, interpersonal and social indicators to reduce marital infidelity in virtual space with a qualitative approach and phenomenological method. Method: The statistical population of the research included One of the wives with a history of marital infidelity in cyberspace, referred from the family court of Urmia city in 2022, and for this purpose, a sample of 18 participants (13 women and 5 men) were selected using a non-probability and purposeful method. The tool of the current research was a semi-structured interview. The data were coded and analyzed using Brown and Clark thematic analysis . Results : the results of this research showed that there are a total of 14 sub-themes in line with the three main concepts including: individual factors with 7 sub-themes including (differentiation, avoiding extremes and excesses in common life, thinking about the consequences of uncontrolled communication, crisis management, strengthening individual competencies, having physical and mental health, and adhering to family, moral and spiritual values), Interpersonal factors with 3 sub-themes including (the ability to establish effective verbal and non-verbal communication, presence of determination in life, and dimming of interpersonal differences) and social factors with 4 sub-themes including (nature of job and economic situation, rule of strict laws, promotion of healthy lifestyle, and existence of happy and healthy programs) are effective as deterrents from extramarital relationships in the final model. Conclusion: It can be concluded that it is necessary to examine the factors that threaten the peace and stability of the family as the cornerstone of society. In the current research, it was found that a total of 14 sub-themes (including 7 sub-themes related to the individual factor, 3 sub-themes related to the interpersonal factor and 4 sub-themes related to the social factor) protect people from extramarital relationships. The results of this research can be used to help formulate preventive programs and interventions in the field of marital infidelity.
تأثیر معنویت درمانی بر سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر منطقه ۱۹ تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
52 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: دوره نوجوانی یکی از دوره های بسیار مهم زندگی است که با تغییرات مهم فیزیکی، عاطفی، شناختی و اجتماعی همراه است که تأثیر قابل توجهی بر رشد و توسعه شخصیت دارد. در این مرحله نوجوانان فشارهای روانی بیش از حدی را تجربه می کنند؛ بنابراین، فشارهای روانی بیش از حد و آسیب پذیری در برابر اختلالات روانی در این سنین می تواند به طورجدی بر سلامت روان آنان اثر بگذارد؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر معنویت درمانی بر سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر منطقه ۱۹ تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم (پایه دوازدهم) منطقه ۱۹ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند. ۳۶ نفر از دانش آموزان داوطلب با روش نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (۱۸ نفر) و کنترل (۱۸ نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سلامت عمومی Goldberg (28-GHQ) و برنامه معنویت درمانی گروهیRichards & Bergin (1997) بود. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که معنویت درمانی در بهبود سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر تأثیر دارد (001/0=p، 45/177=F). همچنین، نتایج نشان داد که معنویت درمانی در بهبود علائم جسمانی (001/0=p، 23/54=F)، اضطراب (001/0=p، 94/26=F)، اختلال در کنش و کارکردهای اجتماعی (001/0=p، 24/54=F) و علائم افسردگی (001/0=p، 94/91=F) مؤثر است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که معنویت درمانی می تواند روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان پیش از کنکور دانش آموزان دختر باشد. همچنین، پیشنهاد می شود که آموزشگاه های کنکور و تمامی مدارس دوم متوسطه در کنار آموزش تست زنی و دروس کنکور، جلساتی برای معنویت درمانی توسط مشاوران و روان شناسان جهت افزایش سلامت روان پیش از کنکور اختصاص دهند.
واکاوی چالش های مسیر شغلی افراد در جستجوی شغل دارای معلولیت بینایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مسیر شغلی افراد در جستجوی شغل دارای معلولیت بینایی انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی و از نوع پژوهش پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه معلولان با آسیب بینایی (به طور کامل نابینا) در استان تهران در سال 1403 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع ملاکی و تا مرز اشباع داده ها و نهایتاً انتخاب 15 شرکت کننده ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 61 مفهوم اولیه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی شد. مضامین اصلی و فرعی شامل: نقش فرد (سازه های شخصیتی، ترس ها و نقص مهارتی)؛ منزلت اجتماعی (جو منفی جامعه، کمبودهای آموزشی، محدودیت های شغلی و روابط آزاردهنده) و نقش خانواده (تعاملات سوگیرانه خانواده و عدم تمایزیافتگی) بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به شرایط منحصربه فردی که نابینایان دارند توجه به مسائل فردی و مسائل پیرامونی از جمله جامعه و خانواده در مسیر شغلی آن ها بسیار حائز اهمیت باشد. پیشنهاد میشود در بستر جامعه فعلی برنامه های آموزشی مهارت محور و مشاوره ای لازم جهت انتخاب و ثبات شغلی این گروه از افراد انجام شود.
بررسی مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
34 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی نوجوانان دختر در شهر شیراز انجام شد. پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر پایه متوسطه اول و دوم مشغول به تحصیل در شهر شیراز در سال 1402 بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی 45 نفر از دانش آموزان در سه گروه (15نفره) گروه کنترل، یک گروه آزمایش با آموزش طرحواره درمانی و گروه آزمایش با آموزش رفتار درمانی دیالکتیک طبقه بندی شدند. در جمه آوری داده ها از پرسشنامه پرسشنامه اضطراب جدایی مارو و همکاران (1997) استفاده شد. گروه های آزمایش هر کدام آموزش مربوط به خود را دیده و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی ندیدند و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. رفتار درمانی دیالکتیک بر اضطراب جدایی تأثیر مثبت معنادار داشته و موجب کاهش آن شده است، میزان تأثیر برابر با 17 درصد بود، رفتار درمانی طرحواره درمانی بر اضطراب جدایی تأثیر مثبت معنادار داشته و موجب کاهش آن شده است، میزان تأثیر برابر با 30 درصد بود. درمان مبتنی بر فتار درمانی دیالکیک و طرحواره درمانی به عنوان درمان های کاهش اضطراب جدایی در دانش آموزان استفاده شوند.
مقایسۀ نگرش به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل بالقوه اثرگذار بر صمیمیت، نگرش همسر به ابراز هیجانات است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش نسبت به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. جامعه موردپژوهش را زنان متأهل شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل می دادند. نمونه شامل ۲۰ نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند و با درنظرگیری اصل اشباع انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل آن ها با روش هفت مرحله ای پدیدارشناختی کلایزی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها به هفت مضمون اصلی در هر گروه منتهی شد. مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی بالا عبارت بودند از: «زاویه دید جامع و مثبت»، «انعطاف پذیری»، «باور به نقش عاملیت خود»، «ضرورت گفتگوهای تسهیل گرانه»، «ضرورت تعیین مرز مشترک و خصوصی»، «ضرورت تنظیم ابرازگری»، «نگرش وابسته به هیجان و عامل برانگیزاننده آن»؛ مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی پایین نیز شامل «زاویه دید محدود و منفی»، «انعطاف ناپذیری»، «خودناباوری»، «نقش عقلانیت در مدیریت هیجان»، «عدم بروز هیجان به منزله فقدان آن»، «انتظارات وابسته به جنسیت» و «برچسب ها و انتظارات شکل دهنده نگرش» بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که تفاوت های نگرشی این دو گروه غالباً مبتنی بر میزان انعطاف و واقع بینی نسبت به ابراز هیجانات همسر و نیز درنظرگیری نقش خود در این زمینه باشد.
مروری بر مداخلات مشاوره شغلی برای بیکاران؛ از مهارت تا حمایت در مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
149 - 186
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون نرخ بیکاری، مداخلات مشاوره ای شغلی می توانند نقش حیاتی در انجام اقدامات لازم جهت مقابله با این بحران ایفا کنند. علی رغم تحقیقات گسترده در مورد مداخله های مشاوره شغلی برای افراد بیکار در یک قرن گذشته در جهان، این حیطه در داخل مرزهای کشور فاقد مطالعه منظم و سیستماتیک بوده و اغلب بر نظریات محدود تأکید داشته است. جهت دست یابی به طبقه بندی و شناخت بهتر اقداماتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته، یک مرور سیستماتیک از سال های 1398 تا تیرماه 1403 و 2018 تا 2023 میلادی صورت گرفت. نتایج کمک کرد تا دیدگاه های نظری برجسته اتخاذشده در مداخلات طی این پنج سال بررسی و مهم ترین مداخلات و متغیرها شناسایی و همچنین گروه های هدف در مداخلات ویژه بیکاران مشخص شوند. این بررسی همچنین کمک کرد محدودیت های تحقیقاتی مهم را شناسایی و شکاف های پژوهشی امیدوارکننده پیشنهاد شود. با تکیه بر این بینش ها، یک دستور کار تحقیقاتی آینده ایجاد می شود که فرصت هایی را برای پیشرفت مفهومی، نظری و تجربی تحقیقات مداخلات مشاوره ای شغلی برای بیکاران برجسته می کند.
تدوین الگوی علّی تعارض کار-زندگی و غنی سازی کار-خانواده براساس تقاضا و منابع شغلی با نقش میانجی سرمایه های روانشناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
54 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی علّی تعارض کار-زندگی و غنی سازی کار-خانواده براساس تقاضا و منابع شغلی با نقش میانجی سرمایه های روانشناختی در بین افراد شاغل در شهر شیراز در سال 1402 انجام شد. روش: این پژوهش دارای طرح همبستگی با کاربست تحلیل مسیر بوده و جهت گردآوری داده برای آزمون الگوی ترسیم شده؛ از مقیاس تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (WFCS)(2000)؛ غنی سازی کار-خانواده کارلسون و همکاران (2006)؛ تقاضای شغلی دی جونگه (1993)؛ منابع شغلی باباکاس و همکاران (۲۰۰۹) و سرمایه های روانشناختی لوتاز (2007) استفاده گردید. روش تحلیل داد ه ها تحلیل مسیر بوده که پیش از آن با استفاده از برآورد شاخص ماهالانوبیس، داده های پرت شناسایی و از مجموع داده ها حذف گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد الگوی علّی تعارض کار-زندگی و غنی سازی کار-خانواده براساس تقاضا و منابع شغلی با نقش میانجی سرمایه های روانشناختی ار برازش مطلوبی برخوردار بوده است چرا که شاخص های برازش NFI، CFI، IFI، RFI، RMSEA و SRMR در محدوده قابل قبول قرار گرفتند. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی بر تعارض کار-زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی (β=0.16, P<0.05) و منابع شغلی بر غنی سازی کار-خانواده با میانجی گری سرمایه های روانشناختی (β=0.19, P<0.05) اثر غیرمستقیم معناداری داشته است. وجود رابطه معنادار بین تعارض کار-زندگی و غنی سازی کار-خانواده نیز تایید شد (r=-0.827, P<0.01). نتیجه گیری: براساس این یافته ها، اجرای مداخلاتی برای کاهش تقاضای شغلی، افزایش منابع شغلی، تقویت سرمایه های روانشناختی، ارتقای غنی سازی کار-خانواده و کاهش تعارض کار-زندگی در محیط های واقعی مانند محل کار یا برنامه های کمک به کارکنان می تواند راهگشا باشد.
مطالعۀ کیفی شرایط مؤثر در فرآیند شکل گیری تمایزیافتگی خود در خانواده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایزیافتگی خود، فرآیندی پویاست که تحت تأثیر شرایط مختلفی شکلگرفته و تجربه می شود و همچنین وابسته به بافت فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که شرایط مرتبط با شکل گیری تمایزیافتگی خود خود در خانواده ها چیست؟ برای یافتن پاسخ، از روش نظریه برخاسته از داده ها در سطح نظم دهی مفهومی بهره گرفته شد. از طریق نمونه گیری ملاکی و با توجه به اشباع داده ها با 17 نفر مصاحبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از مرحله اول شیوه کدگذاری استراوس و کوربین انجام شد. پس از تحلیل داده ها، 183 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه 48 زیرمقوله و 9 مقوله تشکیل شده و در بخش های شرایط علّی، زمینه ای و واسطه ای طبقه بندی شدند. یافته ها نشان می دهند که شرایط چالش برانگیز به همراه انگیزه به پیشرفت و تغییر افراد را به متمایز شدن سوق می دهد. علاوه بر آن شرایط علّی، چنانچه افراد در شرایط واسطه ای نظیر کسب تجربه های متفاوت در زندگی، ویژگی های خودتعیین گر و تمایل به موفقیت و همچنین شرایط زمینه ای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و همچنین جو مشارکتی و حمایتی خانواده قرار بگیرند، شکل یافتن تمایزیافتگی شان تسهیل و تسریع می شود. یافته های مطالعه حاضر علاوه بر غنی سازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهش های آتی، شناخت عمیق تر شرایط مرتبط با شکل گیری این ویژگی روان شناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که همچنین می تواند پیامدهای عملی ویژه ای نیز در مشاوره و خانواده درمانی با توجه به مبحث چندفرهنگی داشته باشد.
رابطۀ بین تجارب آسیب دوران کودکی و تنظیم فاصلۀ بینافردی با درنظرگرفتن نقش واسطه ای سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
93 - 122
حوزههای تخصصی:
فاصله بینافردی یکی از متغیرهای مهم در روابط اجتماعی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم فاصله بینافردی بر اساس تجارب آسیب دوران کودکی و با در نظر گرفتن نقش میانجی سبک های دلبستگی بوده است. در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شد و از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون سوبل و آزمون تی مستقل روابط پیشنهادی بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران بوده است که از میان آن ها تعداد 267 نمونه با استفاده از روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامهآسیب کودکی برنشتاین و همکاران (2003)، پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگ سال هازان و شیور (1987) و آزمون محقق ساخته فاصله بینافردی مطلوب، اقتباس شده از عبدولی و ذبیح زاده(1400) بوده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید مدل پیشنهادی که عبارت بوده است از پیش بینی فاصله بینافردی بر اساس آسیب های دوران کودکی با در نظر گرفتن نقش میانجی سبک های دلبستگی، حاکی از اثر مستقیم آسیب دوران کودکی بر افزایش فاصله بینافردی و سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی، و اثر مستقیم سبک دلبستگی ایمن بر کاهش فاصله بینافردی، و اثر مستقیم سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بر افزایش فاصله بینافردی بوده است. به نظر می رسد میزان آسیب دوران کودکی می تواند عاملی در تعیین سبک دلبستگی تلقی شود و سبک دلبستگی از طریق الگوی کارکرد درونی تعیین کننده میزان فاصله بینافردی در روابط اجتماعی بزرگ سالی با افراد مختلف باشد.
تاثیر گرانباری نقش بر فلات شغلی: تاملی در میانجی گری تعارض کار- زندگی و تعدیل گری ثبات عاطفی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر گرانباری نقش بر فلات شغلی با میانجی گری تعارض کار-زندگی و تعدیل گری ثبات عاطفی معلمان است. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 250 نفر از معلمان شاهین شهر بود که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 151نفر محاسبه شد. ابزار گرد آوری داده پرسشنامه استاندارد فلات زدگی شغلی بر گرفته از الن و همکاران(1999) با پایایی 7/0، ثبات عاطفی برگرفته از گلدبرگ (1999) با پایایی 832/0، گرانباری شغلی بر گرفته از اسپکتور و جکس (۱۹۹۸) با پایایی 733/0 و تعارض زندگی و کاربرگرفته از نت مه یر(1996) با پایایی(952/0) می باشد. پایایی و روایی ابزار در این پژوهش بررسی و تائید شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فلات شغلی بر گرانباری شغلی در سطح اطمینان 95 درصد تأثیرگذار است. فلات شغلی بر گرانباری نقش با نقش میانجی تعارض کار و زندگی، فلات شغلی بر گرانباری نقش با نقش تعدیلگر ثبات عاطفی و فلات شغلی بر تعارض کار و زندگی تاثیر گذار نمی باشند. نتیجه گیری: وقتی عوامل استرس زا مانند گرانباری شغلی وجود دارد، افراد با ثبات عاطفی ممکن است رویکردی پیشگیرانه و حل مسئله اتخاذ کنند، که منجر به تخصیص منابع بیشتر به حوزه کاری می شود اما منابع کمتری را در حوزه های غیر کاری ذخیره می کنند. در نتیجه، آنها تمایل دارند تضاد کار و زندگی بیشتری را تجربه کنند.
پیش بینی سازگاری اجتماعی کودکان براساس مکانیزم های دفاعی و راهبردهای مسأله محور در والدین با میانجی گری حساسیت اضطرابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی براساس مکانیزم های دفاعی و راهبردهای مسأله محور در والدین با میانجی گری حساسیت اضطرابی در دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دختران دانش آموز مقطع ابتدایی منطقه دو شهر زنجان بودند که 200 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دخانچی (1377)، پرسشنامه مکانیزم دفاعی اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا Lazarus و Folkman (1985) و حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و AMOS23 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مکانیزم های دفاعی والدین بر سازگاری اجتماعی اثر معناداری ندارد، اما راهبردهای مسأله محور در والدین حساسیت اضطرابی می تواند سازگاری اجتماعی کودکان را پیش بینی کند. راهبردهای مسأله محور در والدین و مکانیزم دفاعی والدین نیز می توانند حساسیت اضطرابی را پیش بینی کنند(0.05>p). نتایج اثرات غیرمستقیم نشان داد که حساسیت اضطرابی در بین راهبردهای مسأله محور در والدین و سازگاری اجتماعی نقش میانجی دارد (0.05>p). همچنین حساسیت اضطرابی در بین مکانیزم های دفاعی و سازگاری اجتماعی کودکان نقش میانجی دارد (0.05>p). نتیجه گیری: با توجه به اینکه یافته ها نشان داد که مکانیزم های دفاعی و راهبردهای مسأله محور در والدین و حساسیت اضطرابی نقش معناداری در سازگاری اجتماعی کودکان دارند، پیشنهاد می شوند روانشناسان و مشاوران مدارس و هسته های مشاوره در آموزش و پرورش اقدامات درمانی و آموزشی برای افزایش سازگاری اجتماعی با تأکید بر متغیرهای مذکور برنامه ریزی نمایند.
مدل یابی ساختاری گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار بر اساس جهت گیری مسیر شغلی متنوع و شخصیت پیشتاز با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار بر اساس جهت گیری مسیر شغلی متنوع و شخصیت پیشتاز با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر جزء تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، تمامی دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 350 نفر از این دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری مسیر شغلی متنوع (PCO) باروخ (2014)، پرسشنامه شخصیت پیشتاز (PP) بتمن و کرانت (1993)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS) ساویکاس و پورفلی (2012) و پرسشنامه بومی گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار، پاشا، حسینیان و پردلان (1402) استفاده شد. تمامی اطلاعات حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS نسخه 24 و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از جهت گیری مسیر شغلی متنوع و انطباق پذیری مسیر شغلی به گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار معنادار اما از شخصیت پیشتاز به گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار معنادار نیست؛ همچنین جهت گیری مسیر شغلی متنوع و شخصیت پیشتاز با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی اثر غیرمستقیم معناداری بر گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار دارند. نتیجه گیری: در این راستا تغییر و بهبود جهت گیری مسیر شغلی متنوع و شخصیت پیشتاز در کنار افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان زمینه را برای گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار ایجاد می نماید.
طراحی اولیه بسته آموزشی پیش ازدواج: شناسایی مؤلفه های کلیدی با تلفیق تحلیل مضمون کیفی و روش دلفی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی اولیه بسته آموزشی پیش ازدواج براساس مولفه های کلیدی با تلفیق تحلیل مضمون کیفی و روش دلفی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و درصدد بود با استفاده از بررسی متون علمی و مصاحبه به تدوین بسته در حیطه آموزش پیش از ازدواج اقدام نماید. از این رو، مجموعه متون علمی معتبر منتشر شده داخل و خارج کشور که در حوزه آموزش پیش از ازدواج بودند و نیز مصاحبه با ۱۵ متخصص خانواده و ۲۰ دانشجوی متأهل، مورد بررسی قرار گرفت. بسته تدوین شد و اعتبارسنجی آن با گروه های کانونی با کاربست روش دلفی فازی بررسی گردید. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به استخراج 6 مضمون اصلی (ارتباط و تعامل زناشویی، مدیریت تعارض و چالش ها، رشد و توسعه فردی و مشترک، سلامت و رفاه روانی-جسمی، برنامه ریزی و مدیریت منابع، معنویت و ارزش های مشترک) و طراحی چارچوب اولیه بسته گردید. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش نشان می دهد که آمادگی برای ازدواج نیازمند توجه به ابعاد چندگانه فردی و ارتباطی است. انتخاب دانشجویان متأهل به عنوان مشارکت کننده، امکان دستیابی به تجربیات عینی و چالش های واقعی زندگی زناشویی را فراهم کرد.
چالش های مشاوران مدرسه جدیدالاستخدام در راهبری هدایت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
37 - 75
حوزههای تخصصی:
در نظام آموزشی ایران، هدایت تحصیلی دانش آموزان جهت افزایش آمادگی تحصیلی/شغلی و همچنین دست یابی به موفقیت در مدرسه و پسامدرسه، از جمله وظایف مشاوران مدارس است. این مطالعه با هدف بررسی چالش های مشاوران مدرسه جدیدالاستخدام در راهبری هدایت تحصیلی دانش آموزان، به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام شده است. در این مطالعه هشت نفر از مشاوران مدارس با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، بر اساس روش تحلیل مضمون براون و کلارک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده پنج مضمون اصلی به دست آمد که عبارتند از: چالش های مرتبط با برنامه هدایت تحصیلی، مشکلات دانش آموزان در انجام موفق هدایت تحصیلی، عدم آماده سازی مشاوران قبل از اشتغال در مدرسه، موانع عملکرد حرفه ای مشاور حین اشتغال در مدرسه و چالش های هویت حرفه ای مشاوران. شناخت و بررسی چالش های مشاوران تازه کار پیرامون برنامه هدایت تحصیلی، به تأثیرگذاری بیشتر آنها و همکاری هر چه بیشتر با معلمان، مدیران و خانواده ها در جهت بالابردن سطوح رشدی دانش آموزان خواهد انجامید. نتیجه ی این بررسی ها در حوزه های رشد تحصیلی، شغلی و شخصی/اجتماعی دانش آموزان به طور موفقیت آمیزی نمایان خواهد شد.
اثربخشی آموزش ویژه هدایت تحصیلی-شغلی بر دانش و مهارت مشاوران مدارس متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
105 - 134
حوزههای تخصصی:
هدایت تحصیلی-شغلی در دوره متوسطه اول، زیر نظر مشاور مدرسه رقم می خورد و میزان آگاهی و مهارت مشاوران در اجرای صحیح این فرایند و سرنوشت دانش آموزان تعیین کننده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش هدایت تحصیلی_شغلی بر دانش و مهارت مشاوران مدارس متوسطه اول صورت پذیرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشاوران مدارس متوسطه اول شاغل در سال تحصیلی1401-1400 مناطق 21گانه شهرستان های استان تهران بودند که تعداد30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیش از هرگونه مداخله پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش 8 جلسه مداخله آموزش هدایت تحصیلی-شغلی را دریافت نمودند و درپایان از هردو گروه پس آزمون اخذ شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته سنجش دانش و مهارت مشاوران در زمینه هدایت تحصیلی بودکه با توجه به عدم وجود پرسشنامه مناسب این پژوهش، طراحی شده و پس ازکسب اطمینان از روایی و پایایی، توزیع شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کوواریانس بوده و یافته های پژوهش حاکی از این بود که آموزش ویژه هدایت تحصیلی-شغلی، بطور معناداری باعث بهبود دانش و مهارت مشاوران مدارس متوسطه اول شهرستانهای استان تهران شده است. لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش ویژه هدایت تحصیلی-شغلی ارائه شده در این پژوهش می تواند بر بهبود دانش و مهارت مشاوران اثربخش واقع شود و مورد استفاده متولیان تربیت مشاور مدرسه در نظام آموزش عالی و نظام آموزش و پرورش ایران قرار گیرد.