فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.
چکیده پایان نامه ها
مقایسه طرح واره های ناسازگارانه اولیه بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه طرح واره های ناسازگارانه در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی، بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی انجام شد.
روش: در یک طرح پژوهشی مقایسه ای- مقطعی، نمونه ای 63 نفر متشکل از 16 بیمار افسرده اقدام کننده به خودکشی ، 22 بیمار افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و همچنین 25 نفر از جمعیت غیربالینی که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، بااستفاده از پرسشنامه طرح واره های یانگ (YSQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس یک طرفه چندمتغیره با روش تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار نمره طرح واره ها در سه گروه شرکت کننده در پژوهش بود. به این ترتیب که دو گروه بالینی در تمامی طرح واره های ناسازگارانه اولیه با گروه غیربالینی تفاوت داشتند (001/0p<)، ولی دو گروه بالینی فقط در سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری در مقابل صدمه و بیماری با یکدیگر تفاوت معنا دار داشتند (05/0p<). این تفاوت ها مستقل از شدت افسردگی بیماران بود) 074/0>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش فوق، با یافته های پژوهش های مشابه همسو و حاکی از تفاوت ساختار شناختی در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی است. این یافته ها همچنین تاییدکننده نظریه شناختی و نشان دهنده اهمیت انجام مداخلات درمانی بر سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی در مقابل صدمه و بیماری است.
بررسی تاثیر سیری شناختی بر روی واکنش شکست و رابطه آن با حالتهای کنترل عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مطالعه واکنش شکست، نظریه هایی که به بررسی فرایند «کنترل عمل» می پردازند جایگاه محوری تری را در تحقیقات روانشناسی آلمان به خود اختصاص می دهند. در این پژوهش یکی از مهمترین نظریات کنترل عمل یعنی نظریه یولویس کول، مورد نقد قرار می گیرد. بر اساس این نظریه، تفاوت واکنش شکست به واسطه حالت کنترل عمل فعال شده توضیح داده می شود. اما بر اساس مفروضات این پژوهش، تعامل انسان با محیط بطور اعم و واکنش شکست بطور اخص، توسط متغیر «میزان سیری شناختی» تعیین می شود. این متغیر، تاثیر مستقیم بر الویت بندی «فرا-اهدافی» دارد که افراد از به انجام رساندن عمل، آن را دنبال می کنند. رجحان هر یک از فرا-اهداف که توسط میزان سیری شناختی درک شده، تنظیم می گردد، زمینه را برای نوع خاصی از واکنش شکست مهیا می سازد. به منظور تقسیم آزمودنی ها به دو گروه وضعیت گرا و عمل گرا مقیاس SSI-K مورد استفاده قرار گرفت و جهت تقسیم آزمودنی ها به دو گروه گرسنگی و سیری شناختی به آزمودنی ها تکلیفی واحد اما با دستورالعمل های متفاوت جهت انجام، ارایه گردید. برای ایجاد حس شکست و ضبط متغیرهای وابسته مورد نظر، نرم افزار شبیه سازی، خاص این پژوهش توسط مهندسین برنامه نویس ساخته و بکار گرفته شد. متغیرهای وابسته شامل «انتظار مربوط به نقش عمل در راستای تحقق قصد»، «واکنش شکست» و «دامنه تمرکز» بود. هر یک از این متغیرها به کمک شاخص هایی عینی تعریف عملیاتی شدند. تنها یافته های مربوط به شاخص های متغیر اول، بطور هماهنگ فرضیه پژوهش را تایید می کنند.
رابطه بین ادراک از محیط یادگیری ساختن گرای اجتماعی، سبک های تفکر با رویکرد عمیق به یادگیری و بازنده ها یا پیامدهای یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر مقالات: رابطه ی افکار اضطرابی با باورهای فراشناختی در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا اختلال اض
تاثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد یادگیری مشارکتی در دهه حاضر از نظر گاه ها ی مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است . بررسی این نظر گاه ها منجر به ارائه الگویی شده که در تحقیق حاضر به اجرا درامده است . جامعه تحقیق دانش آموزان پایه پنجم نواحی هفت گانه شهر مشهد بوده است . با استفاده از روشهای نمونه گیری تصادفی ، تعداد 132 نفر انتخاب شدند آزمون رشد و مهارت های اجتماعی و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ابزارهای اساسی تحقیق بوده اند . به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس استفاده شده است . نتایج حاکی از تایر قابل توجه روش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دختران و پسران بوده است . نتایج تحقیق با بسیاری از نظر گاه های ارایه شده و تحقیقات انجام شده همخوانی دارد . به منظور اجرای موثر روش یادگیری مشارکتی همکاری نویسندگان کتابهای درسی ، تصمیم گیرندگان آموزشی ، معلمان و والدین ضروری است .
اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی افراد افسرده (غیربالینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش کیفیت زندگی در افراد افسرده غیربیمار است.
روش: در این پژوهش، از روش نیمه آزمایشی آزمون- بازآزمون برای دو گروه آزمایشی و شاهد استفاده شد. بدین منظور از میان تقریباً یک هزار نفر دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 150 نفر به طور تصادفی و از بین این افراد به حکم قرعه 30 دانشجویی که نمراتشان در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود، انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی 5/1 تا 2 ساعته تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. گروه شاهد هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد. آزمودنی های دو گروه پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه افسردگی بک را در دو نوبت (پیش از درمان و پس از درمان) تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون، و برای بررسی اثر درمان از آزمون t مستقل استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان می دهند که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، کیفیت زندگی را افزایش و افسردگی را کاهش می دهد.
جمع بندی: به نظر می رسد تمرین های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با افزایش آگاهی افراد از لحظه حال از طریق فنونی مثل توجه به تنفس و بدن، و توجه دادن آگاهی به اینجا و اکنون، بر نظام شناختی و پردازش اطلاعات اثر می گذارد. لذا با توجه به مؤثر واقع شدن این نوع آموزش و با در نظر گرفتن سودمندی های این روش در زمینه درمان افسردگی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده گسترده از آن توصیه می شود.
نظریه سازنده گرایی و کاربرد آن در آموزش
حوزههای تخصصی:
گوش کن چون حلقه اندر گوش کن (جلوه هایی از هدف های گوش دادن در برنامه ی زبان آموزی پیش دبستان)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی بر اساس جهت گیری هدف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی اهداف پیشرفت سه گانه (تسلط، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) در زمینه پیشرفت تحصیلی و آگاهی فرا شناختی بود. نمونه انتخاب شده برای انجام پژوهش حاضر شامل 392 دانشجو کارشناسی پسر (237) و دختر (155) دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه های هدف گرایی تحصیلی و آگاهی فرا شناختی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، روش آماری رگرسیون چند گانه (به شیوه ی همزمان) به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که هدف تسلط قادر به پیش بینی پیشرفت تحصیلی نمی باشد. هدف عملکرد گرایشی پیش بینی کننده مثبت و هدف عملکرد اجتنابی پیش بینی کننده منفی پیشرفت تحصیلی بود. همچنین تحلیل های آماری نشان داد که هدف تسلط به صورت مثبت و معنادار، آگاهی فراشناختی را پیش بینی می کند، در حالی که هیچ یک از اهداف عملکردی (گرایشی و اجتنابی)، قادر به پیش بینی آگاه فرا شناختی نمی باشند.
مقایسه اثربخشی تدریس مبتنی بر نظریّه طرح واره و روش سنتی در درس زبان انگلیسی سال اول دبیرستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تدریس مبتنی بر نظریه طرح واره و روش سنتی در درس زبان انگلیسی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان منطقه 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1386- 1385 مشغول به تحصیل بوده اند. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش، یک دبیرستان از بین نوزده دبیرستان دخترانه منطقه 5 شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شد. دبیرستان انتخاب شده شامل دو کلاس سال اول بود که مجموع دانش آموزان این دو کلاس (56 نفر) نمونه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. با توجه به آزمایشی بودن روش پژوهش، ابتدا از دانش آموزان دو کلاس، یک پیش آزمون از درس دوم کتاب زبان انگلیسی سال اول دبیرستان به عمل آمد. تحلیل آماری، تفاوت معناداری را بین نمرات دانش آموزان دو کلاس نشان نداد. لذا، به صورت تصادفی، یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. سپس، به گروه آزمایش براساس نظریه طرح واره و گروه گواه به روش سنتی، درس دوم کتاب زبان انگلیسی سال اول دبیرستان تدریس شد. در پایان تدریس، از دانش آموزان هر دو گروه، پس آزمون یکسانی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در سطح 05/0a= تفاوت معناداری وجود داشت. دانش آموزانی که براساس نظریه ی طرح واره آموزش دیده بودند، در مقایسه با دانش آموزانی که به روش سنتی آموزش دیده بودند، در پس آزمون، نمرات بالاتری کسب کردند. این نتایج می تواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله حاضر به آن پرداخته می شود.
باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه ، عدالت رفتاری ، عدالت در ارزیابی و استرس منفی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه، عدالت رفتاری و عدالت در ارزیابی معلمان با استرس منفی دانش آموزان راهنمایی در مدرسه در شهر اصفهان به مرحله درآمد. برای دستیابی به اهداف پژوهش از بین دانش آموزان راهنمایی، 467 نفر طی نمونه گیری دومرحله ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه هفت سؤالی باور به دنیای عادلانه شخصی، پرسشنامه چهار سؤالی باور به دنیای ناعادلانه، پرسشنامه سه سؤالی عدالت در ارزیابی معلمان، پرسشنامه تک سؤالی عدالت رفتاری معلمان و پرسشنامه استرس منفی دانش آموزان بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفتند. شواهد حاصل از بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش نشان داد که باور به دنیای عادلانه با باور به دنیای ناعادلانه (145/0-=r) و استرس منفی دانش آموزان در مدرسه (232/0-=r) دارای رابطه منفی و معنادار، اما با عدالت در ارزیابی (302/0=r) و عدالت رفتاری (208/0=r) دارای رابطه مثبت و معنادار است. باور به دنیای ناعادلانه با عدالت در ارزیابی (139/0-=r) و با عدالت رفتاری (105/0-=r) دارای رابطه منفی بود. عدالت در ارزیابی نیز با عدالت رفتاری دارای رابطه مثبت و معنادار (457/0=r) و با استرس منفی (308/0-=r) دارای رابطه منفی و معنادار بود. عدالت رفتاری نیز با استرس منفی دارای رابطه منفی و معنادار (346/0-=r) بود. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی نشان داد که با کنترل سن، وضعیت مردودی و جنسیت، به ترتیب عدالت رفتاری و باور به دنیای عادلانه قادر به پیش بینی استرس منفی دانش آموزان هستند. در پایان نیز مشخص گردید که جنسیت رابطه عدالت رفتاری با استرس منفی در دانش آموزان را تعدیل می نماید. یعنی رابطه عدالت رفتاری با استرس منفی دانش آموزان دختر نیرومندتر از این رابطه در پسران بود.
بررسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس ابعاد روان نژندی گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، بررسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس ابعاد شخصیتی روان نژندی گرایی و برون گرایی می باشد.
روش: ابتدا 725 نفر از دانشجویان پسر، نسخه فارسی تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیسنک را تکمیل نمودند. سپس، 140 نفر از آنها بر اساس نمره های انتهایی توزیع در دو بعد روان نژندی گرایی (N) و برون گرایی (E) در قالب چهار گروه برون گرا، درون گرا، روان نژندی گرا و پایدار هیجانی (هر گروه 35 نفر)، به عنوان آزمودنی های اصلی انتخاب و به وسیله پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که افراد روان نژندی گرا در برخورد با تجربه منفی، بیشتر از راهبردهای ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، دیدگاه پذیری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، و افراد پایدار هیجانی از راهبردهای تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی استفاده می کنند. راهبردهای رایج در افراد برون گرا، تمرکز مجدد مثبت، دیدگاه پذیری و ارزیابی مجدد مثبت بود. ضمن اینکه، افراد درون گرا بیشتر از راهبردهای ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، فاجعه سازی و ملامت دیگران استفاده می کردند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، می توان گفت که صفات شخصیتی نقش مهمی در انتخاب راهبردهای تنظیم هیجان ایفا می کنند و نوع راهبردهای تنظیم هیجان متناسب با صفات شخصیتی مسلط در فرد می باشد.
گفتگو با ناتومی شیمیزو استاد زبان ژاپنی دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی: