فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
67 - 89
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادب فارسی است که نگاه پژوهشگران زیادی را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده است. شاهنامه به سبب وجوه مختلف ادبی، زبانی و بلاغیِ آن همواره فراتر از یک متن منظوم و متن های مشابه خود در همین قالب می باشد و زبان حماسی این اثر و استفاده از الگوهای مشترک نحوی در ابیات آن از مهم ترین مؤلفه های این تمایز و برجستگی محسوب می شود. جایگاه منحصربه فرد قافیه در مصراع و بیت، چه از نظر موسیقیایی و چه از جهت سبک شناسی، بررسی و تحلیل آن را در تاریخ تحولات گوناگون شعر فارسی نه تنها توجیه می کند، بلکه ضروری می نماید. با بررسی این عنصر بسیار اثرگذار در بیت، می توان به نتایج ارزشمندی در تحلیل ابیات و شیوه بیت سازی فردوسی در شاهنامه دست یافت. در تمام تحقیقاتی که در خصوص قافیه صورت پذیرفته، یکی از نکاتی که هرگز به آن توجه نشده است، این موضوع است که آیا قافیه می تواند بر الگوی نحوی بیت تأثیر عمیقی بگذارد؟ با توجه به اینکه بیت سازی فردوسی در شاهنامه بر مبنای الگوهای دستوری مشخصی صورت گرفته است، به نظر می رسد که این الگوها شیوه بیت سازی او را در این اثر معین می کند. در پژوهش پیش رو کوشیده شده است تا با بررسی و دسته بندی ابیاتی با قافیه «نام و کام» در پنج منظر معنایی، که اساس تقسیم بندی آنها بر مبنای نقش های دستوری مختلفی است که در بیت آمده، به الگوهای نحوی مشترک این ابیات دست پیدا کنیم. نتایج به دست آمده از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که می توان با تقسیم بندی قافیه ها و با توجه به نقش نحوی آنها به درک درست تری نسبت به تأثیر قافیه بر نحو جمله داشت.
آذربایجان و ترکان در آینل سه متن از قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم تاریخی زبانی در دوره اسلامی ایران حضور ترکان در آذربایجان و رواج زبان ترکی در این بخش از ایران است. این نظریه مهم که مردم آذربایجان پیش از رواج ترکی به یکی از زبان های ایرانی شاخه شمال غربی سخن می گفته اند، امروزه به اصلی خدشه ناپذیر در تاریخ زبان های ایرانی تبدیل شده و دانشجویان این حوزه از مطالعات ایرانی آن را در آغاز کار می آموزند. بااین حال، گرچه می دانیم نخستین بار ترکان سلجوقی بودند که به شمال غرب ایران وارد شدند و اندک اندک با تشکیل گروه های جمعیتی زبان خود را نیز در آنجا درگستردند، امّا ترسیم تاریخ نفوذ تدریجی ترکان و زبان ترکی در آذربایجان از زمان ورود سلجوقیان تا تشکیل حکومت صفویّه در قرن دهم، می تواند روند تغییر زبان را در این بخش از ایران روشن تر کند. از همین روی، ما در این مقاله با تکیه بر شواهدی از سه متن فارسی در قرن هفتم هجری که دو تای آن ها از حوزه جغرافیایی آذربایجان و یکی نیز از شیراز برگزیده شده است، نشان می دهیم در این قرن نیز گرچه ترکان گروه های جمعیتی بیشتری در آذربایجان و ارّان تشکیل داده اند، امّا همچنان مردم آذربایجان در بین خودشان و ترکان هیچ پیوندی متصور نبوده اند و ترک و ترکی را بیگانه می دانسته اند.
جامعه شناسی قدرت کیانی کیخسرو با رویکردی بر نظریه پیر بوردیو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پادشاهی کیخسرو یکی از روایات مبتنی بر قدرت است که توانمندی او را برای رسیدن به جامعه آرمانی نشان می دهد. هدف این جستار، عرضه عملکرد کیخسرو در میدان قدرت و تبیین عاملیت انواع سرمایه و عادت واره یا منش، از دیدگاه پی یر بوردیو و تشکیل جامعه به واپایش قدرت و پرهیز از ظلم ستیزی است. نوشتار حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی سعی دارد، با ارایه قدرت کیخسرو و تلفیق آن در روابط کنشگران، نشان دهد که او چگونه می تواند فرهنگ استطاعت را در اجتماع افزایش داده و به جامعه آرمانی دست یابد؟ از آنجا که همگونی خرد در اندیشه فردوسی و بوردیو برجسته است، مقابله خردمندانه با رویدادهای اجتماعی درکامیابی کیخسرو مؤثر است. قدرت تأثیرگذار منوط به فضایلی است که سبب می شود کنشگر از محور اخلاقی عدول نکند و با در دست داشتن سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، آن را جهت رفاه افراد جامعه استفاده نماید و کیخسرو با رهیافت اولویت بندی و بهره وری انواع سرمایه و درک درست عادت واره ها موقعیت خود را در جامعه تثبیت می کند.
بررسی درهم تنیدگی- مهاجرت در آثار نویسندگان زن نسل سوم کارائیبی-آمریکایی: جامائیکا کینید و الیزابت نونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
289 - 314
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن تبعیض ها و محرومیت های افراد مهاجر، این مطالعه موارد نابرابری و بی عدالتی مهاجرین را بررسی می کند. نظریه اینترشکشنال- دیاسپورا برای بررسی نقش همپوشانی عوامل دخیل در طرد اجتماعی، درحاشیه قرارگرفتن، تبعیض و نابرابری شغلی، تبعیض طبقاتی، جنسیت و جایگاه اجتماعی شخصیت های زن در آثار دو نویسنده زن مهاجر کارائیبی جامایئکا کینکید و الیزابت نونز مطرح می شود. نظریه اینترسکشنالیتی، بررسی شکل دهی هویت افراد مهاجر در بافت دیاسپورا و نقش اینترسکشنال عوامل متعدد که منجر به در حاشیه قرارگرفتن این گروه وهمچنین نحوه ایجاد و خنثی کردن بی عدالتی و نابرابری اجتماعی توسط سیستم های قدرتهای مسلط را امکان پذیر می سازد. چندین شاخص در دو روایت مشابه برای نشان دادن پتانسیل سیاسی و ضد هژمونیک نظریه اینترسکشنالیتی مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه به این نتیجه رسیده است که مفاهیم دوگانه قدیمی سفیدپوست/سیاهپوست، اربابی/برده گی و مرد/زن جای خود را به ابعاد متعدد درهم تنیده ای داده اند که هویت دیاسپوریک را برافراد مهاجر تحمیل می کنند. در مقایسه دو روایت، مشخص می شود که هر دو هویت دیاسپوریک کارائیبی در اینترسکشن وپیوستگی سلسله مراتب های اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و جنسیتی بوجود آمده اند که در جایگاه یک مهاجر لاجرم تجربه هایی از قبیل عدم تعلق، غرابت، در حاشیه قرارگرفتن ، بی عدالتی و نابرابری اجتماعی خواهند داشت. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که وقتی حس عدم تعلق به مکانی که به عنوان خانمان (وطن) تصور می شود رخ می دهد، مفاهیم تغییر، جایگاه سیال و دگرگونی هویتی به طرز محسوسی پدیدار می شوند.
Variations Linguistiques Intergénérationnelles : un Obstacle A l’Intercompréhension Au Cameroun(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Avec sa triple centaine de langues, le Cameroun apparaît comme étant un pays au contexte sociolinguistique hyper-complexe. Dans un tel contexte, les contacts entre les individus ne peuvent qu’engendrer l’appropriation des langues utilisées dans les interactions. Et dès lors, l’hétérogénéité s’installe, avec en prime les variétés de langues qui leur confèrent de nouvelles idiosyncrasies. Un recours à la sociolinguistique variationniste et celle développementale permet de comprendre que ces entreprises sont en général l’apanage des jeunes, qui de fait créent un écart avec les autres générations, entravant ainsi progressivement la communication qui assure pourtant le passage du témoin d’une génération à l’autre. Le but de la présente contribution est de tenter de cerner les caractéristiques définitoires de l’intercompréhension et de la variation intergénérationnelle, ainsi que leurs applications dans le contexte camerounais actuel. Il est en outre question d’analyser les paramètres qui impactent les variations qui naissent, ainsi que les façons dont elles sont accueillies et les opinions communes que les groupes cibles font d’elles et de leurs locuteurs respectifs. La fin du travail est consacrée aux préconisations qui pourraient dépolluer l’atmosphère et permettre un vécu ou une gestion plus réussie des variations en contexte Camerounais.
بررسی تأثیر افکار قرمطیان بر شعر متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
19 - 32
حوزههای تخصصی:
متنبی از جمله شاعران بزرگ قرن چهارم بود که آوازه اشعارش در عصر عباسی طنین افکن بود. دیوان او بیانگر این است که، زندگی شعری این شاعر بزرگ، به چهار دوره تقسیم شده است . در این ادوار، متنبی ملازم امیران و بزرگان بسیاری بود که آنان بر زندگی شعری وی، تاثیر گذار بودند. او دراین دوران به علت حضور در بادیه، با فرقه قرمطیان آشنا شد و دراین میان در خدمت ، امیرانی بود که خود به فرقه قرمطیان گرایش داشتند . اما باید مدایحی از وی را در این دوران از بقیه مدایح وی، استثناء کنیم . و برای دستیابی به این مهم از طریق این پژوهش سعی شده است با استدلال و دلایل عقلی و نقلی و با مراجعه به دیوان وی به بررسی شواهدی از اشعار او، پرداخته شود. و نتیجه حاصله بر این شد که تاثیرات قرمطیان بر افکار متنبی ، در غالب ادعای نبوت توسط رهبران و پیروان این فرقه و اعتقاد به حلول روح امام در وجود رهبران و باور به وجود ائمه مستور و .. بر شعرش نمایان شده است.
واکاوی اسطوره ای کهن در شعر ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردانه ی اساطیر در کشورهای دنیا چنین معرّفی شده که در آن ها مادر را به عنوان عنصری خالق، بازتاب داده اند. در اسطوره های متقدّم به وضوح پدیدار است که قدرت های بالاتر از آن زنان است؛ امّا با ایفای نقش بیشتر در جامعه از سوی مردان، در مقایسه با زنان، گردانه ی اساطیری نیز به آهستگی تغییر گردش داده و به سمت عنصر مذکّر چرخیده که این عامل در اشعار شاعران دوران باستان نیز پدیدار شده است؛ اما گذشته از دوران کهن، در شعر شاعران ادوار بعدی نیز می توان چنین موردی را مشاهده کرد. شاعر مورد پژوهش در این مقاله، ناصرخسرو است. روش پژوهش: در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به سنجش اشعار ناصرخسرو پرداختیم و با اساطیر ایران، یونان، مصر و هند که در این اسطوره ها قدرت از مؤنث به مذکّر رسیده است، تطبیق دادیم تا به بررسی ریشه شناختی این ابیات در بین اساطیر سایر کشورها نیز بپردازیم. یافته ها: با استفاده از پژوهشی که انجام شد، شواهدی از بین اشعار ناصرخسرو -که حاکی از بازتاب اسطوره ای بس کهن در اساطیر دنیاست- استخراج شد. این ابیات معلوم می دارد که در دیوان ناصرخسرو به عنوان یکی از معدود شاعران ادبیات فارسی، باوری بسیار قدیمی که در بین تمدّن های فراموش شده وجود داشته، بازتاب پیداکرده است. نتایج: با انجام این پژوهش، آشکار شد که ناصرخسرو سخنانی را در دیوان اشعار خود مطرح کرده است که از دیدگاه اسطوره شناسی، این ابیات حاکی از اساطیری است که به عنوان اولین مظاهر اسطوره سازی در دنیای انسان ها و اوّلین ریشه های دین داری در بین تمدّن های دنیا مطرح شده است.
ترس در داستان «شاخه های شکسته» اثر جمال میرصادقی: تحلیلی شناختی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی سازوکارهای شناختی استعاره و مجاز در مفهوم سازی احساس ترس در داستان کوتاه «شاخه های شکسته» اثر جمال میرصادقی (1354) است. برای این هدف، همه شواهد استعاری و مجازی بیانگر مفهوم ترس از اثر یادشده استخراج و در چارچوب نظریه استعاره های مفهومی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که در شاخه های شکسته، از 12حوزه مبدأ استعاری (دیدن فرد غریبه، شی ء بُرنده، تاریکی، موجود فراطبیعی، شنیدن صدا، تنها ماندن، ماده درون ظرف، مرگ، دیدن سایه، خون، حریف و دیدن چهره نامتعارف) و 16 واکنش بدنمند و رفتاری مجازبنیاد (بازماندن دهان، درخشندگی چشم ها، ناتوانی در حرکت، شنیدن صدای تنفس، تکان های جسمانی، ناتوانی در فکر کردن، گشاد شدن چشم ها، غش کردن، عرق کردن کف دست، قرمزی چشم ها، فرار، نگاه کردن به پشت سر، حفظ سکوت، خواندن دعا، مخفی شدن و رفتار حیوانی) برای صورت بندی مفهوم ترس استفاده شده است. نتیجه نهایی حاصل از بحث این است که استعاره های مفهومی و به ویژه استعاره های ساختاری برای بیان علت پیدایش ترس به کار رفته اند و واکنش های بدنمند و رفتاری مجازبنیاد، بر بازنمایی تأثیر ترس بر شخصیت ها تأکید داشته اند تا دلهره بیشتری عینی سازی شود. نوآوری این پژوهش، تأکید بر جداسازی نقش استعاره های مفهومی و مجاز در بازنمایی ترس است و از این نگاه، نتایج به دست آمده با سایر پژوهش ها متفاوت است.
بررسی کارکرد هجو در اندیشه کمال الدین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
41 - 58
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو می کوشد تا کارکردهای صنعت هجو را با انگیزه ها و دلایل مختلف آن در اندیشه ی کمال الدین اسماعیل اصفهانی بررسی و تحلیل کند. شیوه ی کار منبع پژوهی است که پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. از مهم ترین دلایل و انگیزه های کمال الدین به سروده های هجوی، عوامل اجتماعی، مسکنت و فقر، طماعی و گدامنشی، حرص و آز، تعلل ممدوح در اعطای صله، بخل و امساک منعمان، درخواست و تقاضا، محرومیت شاعر از کسب معیشت و رسیدن به مال و منال بوده است. رعایت نکردن عفت کلام در بسیاری از سروده های کمال الدین اسماعیل از یک طرف و عوامل سیاسی و اجتماعی زمان شاعر ازطرف دیگر باعث شده که وی از شگردهای هنری و بلاغی نهایت بهره را ببرد. کمال الدین با استفاده از وجاهت ادبی مانند موسیقی کناری، کنایه و تعریض، تهکم، افتنان، و ذم شبیه به مدح، غیرمستقیم و پنهان مهجویان خود را هجو کرده است. وی توانسته با بهره از این شگردها از زشتی و رکاکتی که مختص سخنان هجوگونه است، بکاهد و بر ارزش ادبی و هنری سروده های خود بیفزاید. وی با استفاده از این شیوه، سخنان و تصاویر بکر و نو آفریده که حکایت از نازک خیالی و خلاق المعانی بودن شاعر دارد. ازلحاظ فکری هجویات کمال الدین بازنمود اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است.
بررسی و تحلیل وجه جمله در بخش اول و دوم تذکرة الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجه مقوله ای نحوی است که نگرش گوینده را درباره موضوع سخن نشان می دهد. در این مقاله شرح حال دو عارف از بخش اول (جنید بغدادی و بایزید بسطامی) و دو عارف از بخش دوم (ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر) از کتاب تذکرهالاولیا از منظر وجهی بررسی شده است. ابتدا وجه در دو دسته کلی وجه خبری و غیرخبری بسامدگیری، بررسی و تحلیل شده است. به طورکلی، بسامد وجوه غیرخبری در هر چهار بخش تفاوت معناداری ندارد و این موضوع را می توان ازلحاظِ سبک نثر تصوف و نیت گوینده و مؤلف تحلیل کرد. در بخش بعد، از میان وجوه غیرخبری بسامد وجه های امری، پرسشی و شرطی بررسی و مقایسه شده است. از این نظر بین دو عارف بخش اول و دو عارف بخش دوم تفاوت های معناداری وجود دارد. همچنین، دو عارف بخش اول ازلحاظِ به کارگیری انواع وجه شباهت تام دارند و دو عارف بخش دوم علاوه بر تفاوت با بخش اول، با یکدیگر نیز متفاوت اند و می توان آنها را ازنظرِ گفتمانی و سبک شناسانه تحلیل کرد. از منظر گفتمانی، در بخش دوم در مقایسه با بخش اول قدرت بیشتری جریان دارد. در بخش ذکر ابوسعید بیشترین میزان قدرت گوینده و نویسنده در مقایسه با مخاطب دیده می شود. بخش های ذکر ابوالحسن، جنید و بایزید در رتبه های بعدی قرار می گیرند. ازنظرِ سبکی نیز تفاوت های موجود در قسمت های بررسی شده و دیگر مؤلفه های جانبی بررسی شده نشان دهنده سبک متفاوت بخش اول و دوم تذکره است و گمان الحاقی بودن بخش دوم تذکره را تقویت می کند.
بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
گزاره های منطق گریز و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم گزاره های منطق گریز و نقش آنها در زبان و تجربه های شهودی می پردازد. این گزاره ها که از قواعد منطقی پیروی نمی کنند، در حالت هایی خارج از آگاهی معمولی به کار می روند و معنایی متفاوت از معنای قراردادی کلمات دارند. براین اساس، استدلال می شود که این گزاره ها نه برای متکلم و نه برای مخاطب اعتباری ندارند؛ زیرا در حالت آگاهی پدید نیامده اند و بر معنی معینی دلالت نمی کنند که اهل زبان از آن برداشتی یکسان داشته باشند. در این پژوهش همچنین به تفاوت های بین دیدگاه های پیشامدرن و پست مدرن اشاره می شود. در نگاه اول، معنی یگانه ای برای متن های مرکب از این گزاره ها وجود دارد که تنها برای خواص دست یافتنی است؛ درحالی که پست مدرن ها هیچ حقیقت یگانه ای را قبول ندارند و معتقدند که هر فرد می تواند حقیقت خود را از متن استخراج کند. به لحاظ روش شناختی، پژوهش حاضر با اتکا بر نظریه هلیدی، به نقش های کاربردی زبان و تقسیم بندی آنها می پردازد که شامل نقش اندیشگانی، بیناشخصی و متنی است. این نقش ها، کلمات را به عنوان نشانه هایی سمبلیک معرفی می کنند که بر معنای قراردادی دلالت دارند و برای ساماندهی زندگی اجتماعی ضروری هستند. درنهایت، به تجربه های شهودی ای پرداخته می شود که در آنها زبان برای بیان تجربه هایی به کار می رود که نه به عالم عین مربوط است و نه در آگاهی و هشیاری صورت می گیرد. این تجربه ها شامل شعر غنایی، رؤیاها و تجربه های روحانی هستند که همگی در تعطیل عقل و حس تجربه می شوند.
بررسی ظرفیت ویژگی های خصیصه نمای روایت مدرن در خلق روایت های جنایی با تمرکز بر رمان آبی تر از گناه اثر محمد حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات جنایی با انواعی همچون معمایی، پلیسی (کارآگاهی) و تریلرهای جنایی یکی از انواع ادبی (ژانرهای) محبوب ادبیات داستانی محسوب می شود که طرفداران بی شماری دارد. به رغم وجود تفاوت های اساسی میان انواع مختلف این نوع، همگی آنها از نگاه تمرکزشان بر دو ویژگی خلق معما و ایجاد تعلیق شبیه یکدیگرند. در نمونه های قدیمی تر روایت های جنایی که بیشتر با محوریت راوی دانای کل و پیرنگ خطی نوشته می شد، ویژگی های تعلیق و معماگونگی بیشتر در سطح محتوا نمایان می گردید. یعنی نویسندگان تلاش می کردند تا از طریق خلق محتوایی پیچیده، خوانندگان را تا انتهای داستان با خود همراه سازند. این درحالی است که تغییرات ایجادشده در ادبیات داستانی تحت تأثیر ظهور مدرنیسم در اوایل قرن بیستم، امکانات جدیدی را به ویژه در سطح فرم برای نویسندگان ژانر جنایی فراهم ساخت. تغییراتی اساسی در عناصری همچون پیرنگ و شخصیت که خاستگاه اصلی آن، تحولات رخ داده در نوع تلقی انسان مدرن از واقعیت بود. روی گردانی از راوی دانای کل و گرایش به راویان اول شخص، استفاده از شیوه های جریان سیال ذهن و تک گویی درونی در روایتگری، به هم خوردن نظم منطقی و خطی رویدادها در پیرنگ و همچنین امکان پرداختن به شخصیت های ضدقهرمان عمده ترین این امکانات بودند. با توجه به این پیش فرض در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با تمرکز بر متن رمان «آبی تر از گناه» از محمد حسینی، به این سؤال پاسخ داده شود که امکانات یادشده تا چه اندازه فرآیند نگارش روایت های جنایی را تسهیل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که نویسنده رمان با عدول از پیرنگ کلاسیک معمول در رمان های پلیسی و گزارش وقایع به شکل درهم تنیده و بدون نظم خطی و نیز استفاده از راوی ضدقهرمان و اغفال گر که رویدادها را به شکل جریان سیال ذهن روایت می کند، تمامی امکانات رمان مدرن را به درستی در اختیار خلق روایتی جنایی به کار گیرد.
Literary Disability Studies in John Steinbeck’s Of Mice and Men(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
131 - 148
حوزههای تخصصی:
Disability has an omnipresence in our daily lives, from our encounters with people with disabilities in real-life experiences to encountering them in novels, movies, and video games. After the Vietnam War was pursued by movements like Civil Rights and social discourses revolving around race, gender, and sexuality gained momentum in the 1970s, there was an urge for a civil rights-based model for disability. Previously, disability was considered a physical or mental deviance in the individual, an affliction to be cured or eliminated. This medical model gave its place to a social model, in which the social, political, and cultural environment rendered people with impairments disabled. Recently, some theorists have denounced drawing lines between the social and medical models and instead propose a liminal cultural model, believing that this mixed paradigm is the only model that does justice to the lived experiences of people with disabilities. The present study aims at analyzing John Steinbeck’s novella, Of Mice and Men. It investigates how Lennie, a person with a cognitive disability, is treated and the challenges he faces, grounded on Garland-Thomson’s cultural theorization of disability through three concepts of feminism, otherness, and disability.
بررسی فرهنگی استعاره های ساختاری خشم در گویش دشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
173 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی ساختار مفهومی استعاره هایی است که مقوله عاطفی خشم را در گویش روزمره منطقه دشتی مفهوم سازی می کنند. بنیان های نظری این مطالعه در بررسی و تحلیل استعاره ها رویکردی است که لیکاف و جانسون (1980) درباره ساختار مفهومی استعاره ها و همچنین کوچش (2005) درخصوص نقش الگوهای فرهنگی در مفهوم سازی استعاری مطرح می کنند. این مطالعه از روشی بهره می گیرد که استفانویچ (2006) تحت عنوان تحلیل الگوی استعاری پیشنهاد می دهد. بدین منظور از طریق گفت و گو با تعداد 45 نفر از گویشوران (40 ساله و بالاتر) منطقه دشتی و همچنین مشاهده طبیعی رفتارهای زبانی گویشوران این منطقه، عبارت های زبانی ای که ساختار مفهومی حوزه مقصد خشم را به دست می دهند، فراهم شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که هر چند ساختار مفهومی خشم در گویش دشتی عمدتاً تحت تأثیر عواملی است که مربوط به زمینه های مشترک همگانی است، با وجود این، کاربرد حوزه های مبدأ متفاوت و تفصیل های متمایزی که در موارد قابل توجهی از مفهوم خشم در این گویش به دست داده می شود، تأثیر عواملی را به روشنی نشان می دهد که از تجارب اقلیمی و فرهنگی گویشوان این منطقه برمی خیزد.
بازخوانی انواع هنجارگریزی معنایی در کلیله و دمنه
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 182
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهم ترین ماده ادبیات و اساسی ترین وسیله ارتباط، نقش انکارناپذیری در خلق آثار ادبی دارد. شاعران و نویسندگان برای بهره گیری از قدرت زبان و غنای اثر ادبی از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که هنجارگریزی معنایی یکی از آن هاست که بهره گیری از آن در نثر، جلوه گری و شعرگونگی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به کاربرد زیادِ عناصر خیال انگیزی در کلیله و دمنه نصرالله منشی بررسی شیوه های هنجارگریزی معنایی در این اثر در شناخت اسلوب زبانی و ادبی نثر قرن ششم اهمیت ویژه ای دارد که تاکنون به آن توجه شایانی نشده است. در این پژوهش با بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی و نیز مطالعات کتابخانه ای، ضمن تکیه بر الگوی ارائه شده توسط فرزان سجودی برای دسته بندی انواع هنجارگریزی معنایی، نخست به هنجارگریزی معنایی تعریف، و انواع آن توضیح داده شد، سپس بسامد تک تک آن ها از کلیله و دمنه استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که نصرالله منشی برای خیال انگیزی بیشتر و استفاده بهتر از زبان، از هنجارگریزی معنایی بهره گرفته است. هنجارگریزی معنایی به روش انسان پنداری بیشتر به کار رفته و بسامد آن در قیاس با انواع دیگر هنجارگریزی معنایی بیشتر است که در واقع یکی از ویژگی های سبکی کلیله و دمنه به شمار می رود. نصرالله منشی به همه حیوانات که شخصیت های اصلی داستان ها هستند، مشخصه ها و ویژگی های انسانی بخشیده است و این موضوع می تواند در مطالعات سبک شناسانه این اثر و مقایسه آن با سایر آثار هم دوره اش مورد توجه قرار گیرد.
پاییزانه و پاییزسرایی در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
216 - 230
حوزههای تخصصی:
فصل پاییز و پدیده ها و عناصر پاییزی، از موضوعات محوری در شعر کودک به شمار می آیند. در این نوشتار، رویکرد شاعران کودک و انگیزه های آنان در بهره مندی از جاذبه های دیداری و قابلیت های طبیعی و زیستی فصل پاییز بررسی و تبیین شده؛ هم چنین، چگونگی بهره مندی شاعران کودک از ظرفیت های نمادین و اساطیری پاییز در جهت دستیابی به اهداف شعر کودک، تشریح و تحلیل گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بعضی از اشعاری که با موضوعیت پاییز در حوزه شعر کودک آفریده شده اند، در ایجاد پیوند عاطفی و هنری، میان مظاهرِ فصلِ پاییز و مخاطبان کودک موثر بوده؛ هم چنین در آشناساختن خوانندگان با محیط پیرامون و دگرگونی هایی که به واسطه رسیدن فصل پاییز در طبیعت و نیز در حیطه زندگی انسانی رخ می دهد، نقش ایفا می کنند؛ دیگر این که اشعار پاییزی کودکان بر اساس نمونه های مورد رجوع در این پژوهش، قابل تفکیک به چند گونه کلی با عناوینِ «رویکرد تصویری»، «رویکرد کلاسیک»، «رویکرد تصویری- شناختی» و «رویکرد عام» توانند بود و هر یک از این گونه ها دارای ماهیت و مختصاتی مستقل بوده و برآیند نگرش، سبک و شیوه بیانی خاصی هستند که شاعران کودک از آن برخوردارند.
روایت هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان: سطحی از روایت یا کنه آن
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای بررسی ابزارهای روایت در امتداد هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان تا جنبه های هنری روایت را روشن نماید. سبکی از سفرنامه نویسی برای بازگویی خاطرات پدری از جنگ مورد تقلید قرار می گیرد. این بازگویی تحت عنوان جاده ی باریک به اعماق شمال نوشته می شود تا هم تقلیدی از شیوه ی نوشتن و هم تلمیحی به اثر ادبیات کلاسیک ژاپن به قلم باشو باشد که ویژگی اصلی آن بهره گیری از هایکوها می باشد. این هایکو ها همچون عکس نوشته هایی بازنمایی می شوند که امکان بازگو شدن را دارند. استفاده از هایکوها و دیگر فنون روایت بستری را برای نویسنده فراهم می کنند تا بازنمایی ای شخصی خود، که به آسانی دیده نمی شود، را نیز ارائه دهد. دگربودگی به شیوه ای که باختین آن را تعریف می کند این ادعا را قوت می بخشد چرا فضا برای چند صدایی مهیا می شود. این طبیعت هایکو است که راه برای بررسی فراتر از سطح اولیه را فراهم می کند.
تحلیل گفت وگو: تداعی ، تاویل و دلالت واکاوی بخشی از پاره گفتار رمان شازده احتجاب
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفت وگو به عنوان یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، دربردارنده نکات و جزئیاتی است که در واکاوی متون بسیار راه گشا است. در گفت وگوها، رابطه طرفین گفت وگو و طرح مسئله به صورتی است که شخصیت ها بیشتر خود را نمایندگی می کنند و صورتبندی آن به شیوه ای است که جهانبینی، منظر و رویکرد شخصیت ها و بسیاری از ویژگی های دیگر به صورت نسبتاً بی واسطه نمایان می شود. در این پژوهش که بخشی از گفت وگوی پایانی متن انتخاب شده است، به شیوه تحلیلی - توصیفی، مؤلفه هایی چون شیوه تعامل طرفین گفت وگو، آغاز و پایان گفت وگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفت وگوها و مواردی از این دست بررسی شده و لایه های پیدا و پنهان گفت وگو را با توجه به این موارد تحلیل کرده است. از آن جا که واژه ها و متون در بافت-های متفاوت مجموعه ای از معانی و تعابیر را به همراه دارند، به جنبه های دیگری از دلالت و معنا دست یافته است که در نگاه اول برای مخاطب صورتی آشکار ندارد. بر این اساس، در این پژوهش نسبت ها در طرفین گفت-وگو، شیوه بکارگیری و گزینش واژگان و تعامل شخصیت ها با توجه به جایگاه و سطح اجتماعی آن ها از لحاظ گفتمانی بررسی و خوانشی دلالت مند از متن ارائه شده است. نتیجه این که لایه های دیگری از متن با توجه به بافت و معنا آشکار شده و اهمیت نقش و جایگاه طرفین در مدیریت گفت وگو و کنش های متقابل، بررسی شده است.
خوانش کهن الگویی رؤیاها در رساله «بدوّالشّأن» ترمذی از منظر نماد شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 163
حوزههای تخصصی:
رؤیا گاه تجلی گاه ناخودآگاه فردی و جمعی بشر و بستر ظهور کهن الگوها، درقالب رمز و سمبل، است. یونگ، پیرو استادش فروید، به رؤیاها اهمیت زیادی می داد اما منشا آنها را «ناخودآگاه جمعی» می دانست. روایت خواب ها و مکاشفات عرفا نیز که مشتمل بر محتویات ضمیر ناخودآگاه آنهاست از متون قابل تفسیر و تطبیق با نمادشناسی یونگ است. بخشی از رساله «بدوّالشأن»، زندگینامه خودنوشت حکیم محمدبن علی ترمذی، روایت رؤیاهایی است که وی دیده یا دیگران، بویژه همسرش، درباره او دیده اند. در این پژوهش، به شیوه توصیفی تحلیلی، این رؤیاها که برطبق نظر یونگ برآمده از ضمیر ناخودآگاه و دارای محتوایی نمادین است، تفسیر شده است. نتایج نشان می دهد این رؤیاها با نمادهای کهن الگویی یونگ قابل تطبیق و تفسیر است و کهن الگوهایی همچون فرایند فردیت، خویشتن، سایه، آنیما، پیر خردمند در آنها نمود یافته اند. تجربه سفر به خانه خدا در رؤیاهای ترمذی نمادی از سفر درونی وی است. برخی از کهن الگوهای یونگی همچون پیر خردمند، در بدوّالشّأن، در قالب پیامبر، پیرمرد سفیدمو، فرشته و امیر، در نقش راهنمای ترمذی، ظاهر شده اند. مواجهه با خویشتن یا «فرامن» نیز با نماد گیاهان، اشکال هندسی، صخره، پرنده و درخت تجلی یافته است. ترمذی با راهنمایی های این نمادها باید از دشواری های راه سلوک بگذرد و به خودآگاهی و کمال برسد. همسر ترمذی نیز که بیشتر خواب ها درباره ترمذی از او روایت شده، نمادی از آنیمای عارف است که او را در شناساندن سایه ها (نفس امّاره و امورات دنیوی) و رسیدن به خویشتن و فردیت یاری می دهد.