مقالات
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه هورامی، اکنون همچون نوعی ادبی و مستقل، در ادبیات هورامی مشخصات خود را دارد و نمی توان سهم این گونه را در توسعه ی زبان هورامی نادیده گرفت. ژانر مورد نظر، نقشی تأثیرگذار در ابراز تجربه ها، احساسات و نمایاندن دغدغه های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه ی هورامان داشته است. از یک سو پرچمدار پاسداشت فرهنگ و مفاهیم ملی کُردی بوده و از دیگرسوی سدی استوار و نگهبانی راستین در برابر جریان های معارض بوده است. اکنون هم بدل به بخشی بنیادین در پیوند با گذشته ی فرهنگی هورامان گشته است. نویسندگان این داستان ها با ترسیم اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هورامان در داستان کوتاه، برای بیداری توده و هشدار وضع فرهنگی موجود تلاش کرده اند. در این پژوهش سعی شده است ضمن تعریف داستان کوتاه، عوامل جریان ساز آن مورد بررسی قرار گیرد. به سبک دوره ی برخی داستان ها اشاره و برخی عوامل فرعی پیدایش این ژانر ادبی که تأثیری مثبت یا منفی در تعریف نوع خاستگاه تاریخی و شیوه ی رشد آن داشته اند، مورد کنکاش قرار گیرد. از این نظر، تحلیل ادبیات معاصر هورامی با رویکردی علمی، خوانشی در چارچوب نقد ادبی مدرن می باشد. هدف چنین خوانشی، دستیابی به عوامل مؤثر، ماهیت مفاهیم و شیوه ی صحیح برخورد با آن هاست. بررسی روند تحولات و برخی اتفاقات تاریخی جغرافیای هورامان و خارج از آن، یکی از پیکره های بنیادین این پژوهش می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد پدیده ی جنگ، مهارجت هورامی ها به خارج زادبوم خویش، اینترنت، رسانه های کُردی، شبکه های اجتماعی و همایش داستان کوتاه هورامی محرکی مؤثر در پیدایش این نوع ادبی تلقی می شوند.
تعامل روایی در شاهنامه فردوسی با تکیه بر بخش های اسطوره ای و حماسی (تحلیلی گفتمانی)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از آثار ادبی - روایی زبان فارسی است که در طول دوره های تاریخی، خود را به عنوان یک اثر ماندگار تثبیت کرده است. این اثر ادبی روایی از عناصری برای انتقال مفاهیم خود بهره برده است و از طریق آن ها سعی می کند با خواننده تعامل برقرار کند. تعامل روایی در شاهنامه فردوسی، الگوها و شاخصه های خاص خود را دارد که بسته به موضوع و امر خاصی که بازنمایی می کند از سوی خالق آن انتخاب شده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی در پی تبیین تعامل روایی در شاهنامه فردوسی با تکیه بر بخش های اسطوره ای و حماسی است و قرائتی گفتمانی از آن ارائه می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد: فردوسی را نباید به عنوان راوی اصلی و بنیادی شاهنامه دانست. فردوسی را باید در مقام راوی نیابتی در نظر گرفت که با تکیه بر روایت های پیش از خود به روایت شاهنامه و انسجام و وحدت بخشی آن دست زده است. قدرت دخل و تصرّف او در اظهارگری و تفسیرگری پاره های روایتی در قالب شکست روایی کاملاً مشهود است و گاهی به صورت واضح و روشن، خطاب به روایت شنو خود، گفتمان روایی مد نظر خود را بیان می کند.
حافظه، هویت و مقاومت: تحلیل گفتمان پاد آرمانشهری رمان هرگز رهایم مکن اثر کازو ایشیگورو
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه هرگز رهایم مکن (2005) نوشته کازوئو ایشی گورو را می توان در ادبیات پادآرمان شهر انتقادی دسته بندی کرد. این مطالعه از ویژگی های اصطلاح ادبی پادآرمان شهر انتقادی استفاده می کند که برای اولین بار توسط لیمن تاور سارجنت (1994) معرفی شده است. متون علمی تخیلی اغلب از سبک های نوشتاری آرمان شهری و پادآرمان شهری استفاده می کنند تا اهداف خاصی را دنبال کنند، مانند اشاره به مسائل مشکل زای دنیای کنونی با رویکردی بسیار متفاوت. به سادگی می توان این اصطلاحات، یعنی آرمان شهر و پادآرمان شهر را اینگونه تعریف کرد: آرمان شهر یک شکل ادبی است که یک جامعه ی خیالی ایده آلیستی غیر واقعی را می سازد (غیر واقعی است چون برخی از آن ایده ها دست نیافتنی هستند) و برخلاف تصور رایج، با در نظر گرفتن پادآرمان شهر به عنوان نقطه مقابل آرمان شهر، پادآرمان شهر یک دنیای خیالی غیر واقعی بسیار ناخوشایند است که در آن به طرز محسوسی بدتر از دنیایی است که خوانندگان (خوانندگانِ اثر) در آن زندگی می کنند. در هر دو مورد، افرادی هستند که مخالف اتفاقات غالبِ در آن محیط هستند، یا بهتر است بگوییم، از این که آن ها را کاملاً آرمان شهر یا پادآرمان شهر بنامیم، جلوگیری می کنند. در چنین محیط هایی، اصطلاحاتِ آرمان شهر یا پادآرمان شهر، اهداف ما را برآورده نمی کنند، بلکه آرمان شهر انتقادی و پادآرمان شهر انتقادی آن ها را برآورده می کنند. متقابلاً، همانطور که بوکر (1994) استدلال می کند، آشنایی زدایی یکی دیگر از تکنیک های اصلی داستان های پادآرمان شهری است. آشنایی زدایی، که یک مفهوم فرمالیستی روسی است،
تحلیل رمان سمفونی مردگان بر مبنای مؤلفه های روان شناسی اجتماعی (تحلیل گفتمانی رمان سمفونی مردگان)
حوزههای تخصصی:
داستان یک گونه ادبی جهان شمول است که دارای قابلیت های فراوانی است، از جمله آن ها می توان گفت که، کنش های ژرفای روح و روان انسان را نشان می دهد؛ چرا که داستان ها، با تجربیات درونی، افکار، احساسات و درون نگری های افراد سر و کار دارند. کنش ها و واکنش های بینافردی برآمده از واقعیت های اجتماعی در جامعه اند. از مطالعه گفتمان ها، تک گویی های ذهنی و زبانی شخصیت ها و از میان باورها، رفتارها و خاطرات و طرز نگرش و تلقی های افراد داستانی برای پژوهش در نظام رفتاری جامعه می توان استفاده کرد. برای تشریح اوضاع روانی و رفتاری یک جامعه به کارگیری روان شناسی اجتماعی که مبتنی بر شناخت روابط بینافردی است مفید است. در این پژوهش به کمک مؤلفه های روان-شناسی اجتماعی از جمله؛ همرنگی با جماعت، توجیه خود، پرخاشگری انسان و... به تحلیل منطقی چگونگی بازتاب آن ها، در رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی پرداخته شده و مشخص شده است که، کدام یک از آن ها حضور پررنگ تری در رمان دارد. مبانی نظری این پژوهش بر اساس نظریات الیوت ارونسون و دیوید مایرز از صاحب نظران حوزه روان شناسی اجتماعی شکل گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که، مؤلفه های روان شناسی اجتماعی هر یک به گونه ای در رفتار اجتماعی شخصیت های رمان برای مثال؛ همرنگی با جماعت با استفاده از متابعت از مراجع قدرت، تقلید، درونی کردن. تصورات قالبی و پیش داوری ها با استفاده از نگرش های قالبی مردسالارانه جامعه و..در رمان بازتاب یافته اند. از میان مؤلفه های روان شناسی اجتماعی، پرخاشگری حضور پررنگ تری نسبت به سایر مؤلفه ها در رمان دارد، به طوری که داستان حول محور آن می چرخد.
تحلیل گفتمان بوم گرایانه رمان کُردی شاماران
حوزههای تخصصی:
نقد بوم گرا سعی در رمزگشایی رابطه پیچیده میان ادبیات و طبیعت دارد، این نظریه رویکردی در نقد ادبی است که سعی می شود از طریق آن مفاهیم ادبی در زمینه مسائل زیست محیطی تجزیه و تحلیل شود. این رویکرد علیرغم غنی تر ساختن درک ما از ادبیات، همچنین منجر به شکل گیری تأملاتی درباره بحران های زیست محیطی و مسئولیت های اکولوژیکی (ecological) ما می گردد. ادبیات کودک به عنوان یک نوع ادبی می تواند زمینه را برای بازنمایی محیط زیست و آموزش زیست محیطی در متن فراهم کند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان به بررسی نحوه بازنمایی گفتمان زیست محیطی، ساختارهای زبانی، روایی و ایدئولوژیک در رمان کُردی شاماران پرداخته است. این پژوهش نشان می دهد که چگونه مفاهیم محیط-زیستی و فرهنگی در ارتباط با اسطوره ها و ضرب المثل های محلی تقویت شده اند. همچنین رمان به عنوان بازآفرینی اسطوره ای کهن، از عناصر زبانی، نمادها و کهن الگوها برای خلق گفتمانی از تعامل انسان و طبیعت بهره گرفته است. یافته ها بیانگر نقش برجسته مار و درخت به عنوان نمادهای اسطوره ای و محیط زیستی در ساخت گفتمانی از همزیستی و مسئولیت پذیری اکولوژیک است. این تحلیل گفتمان نشان می دهد که چگونه زبان و روایت های بومی می توانند آگاهی زیست محیطی و ارزش های فرهنگی را به نسل های جدید منتقل کنند.
متن مقدس و تحلیل گفتمان: طبقه بندی متون مقدس یارسان بر اساس تحلیل گفتمان پیکره بنیاد
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و طبقه بندی انواع متون مقدّس در آیین یارسان بر اساس زبانشناسی پیکره ای است. در این راستا، روشی ترکیبی (کیفی و کمی) برای تحلیل متون مذکور مورد استفاده قرار می گیرد. به عبارت دیگر، ابتدا ساختار گفتمانی و روایی متون مورد نظر با تکیه بر روش تحلیل گفتمان تبیین شده، و سپس فهرست کلمات پربسامد و همچنین فهرست کلمات کلیدی هر متن با کمک زبانشناسی پیکره ای استخراج می شود. نتایج نشان می دهد که عمده متون کلامی را می توان به چهار گروه متفاوت تقسیم کرد. گروه اول شامل متونی است که کلام های روایی نامیده می شوند. یک کلام روایی عمدتاً شامل تعدادی مرمو (یک بند که شامل کلامی مستقیم توسط یک شخصیت مقدس است) است که اپیزودهای یک گفتمان روایی را تشکیل می دهند. این گروه به دو دسته فرعی قابل تقسیم است. متون گروه دوم که متون گواهی محور نامیده می شوند عمدتاً در راستای ارائه گواهی و شهادت درباره تجلی ها و تناسخات ذوات مقدس در تاریخ است. هر مرمو در این متون نشانگر یک گواهی توسط یک شخصیت مقدس است. یافته ها نشان می دهد که این گونه از متون (که توسط برخی کوچ نیز نامیده می شود) از کانونی ترین متون در آیین یارسان است. گروه سوم نیز که به صورت متون آیینی-اجرایی نامگذاری می شوند شامل متونی هستند که عمدتاً در مراسمات مذهبی و آیینی اجرا می شوند. در نهایت، گروه چهارم حاوی متون خاصی است که در هیچ کدام از گروه های فوق قرار نمی گیرند و به صورت متون مستقل سبک شناختی ظاهر می شوند. در پایان، کارکرد و سرشت فرهنگی هر گروه تبیین خواهد شد.