فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
131 - 149
حوزههای تخصصی:
گیاهان از دیرباز به عنوان یکی از منابع مهمّ غذا و دارو، مورد توجّه انسان بوده است. نیاکان ما طیّ هزاران سال علاوه بر تأمین دارو، غذا و پوشاک، به شناخت بیشتری از گیاه دست یافته و از رنگ و بوی تعدادی از گیاهان، در نقّاشی، رنگرزی، عطر و آرایش استفاده کرده اند. نیل یکی از گیاهان رنگزاست که به دلیل ثبات رنگ و قدرت بالای ترکیب پذیری با طیف وسیعی از رنگ های طبیعی دیگر، مورد توجّه انسان بوده است. بازتاب گسترده این گیاه در شعر، حکایت از رونق و استفاده سالم پیشینیان از رنگ طبیعی نیل در کنار خواصّ درمانی آن دارد. در قرن ششم بنابه دلایلی؛ از قبیل رقابت، توسعه علم و یا فاضلانه گویی از سوی شاعران، کارکرد های درمانی گیاه نیز مانند اطّلاعات سایرعلوم، با کنایه و استعاره های دیریاب آمیخته شده و درک مفهوم شعر را دشوار ساخته است. این پژوهش برآن است که با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی، بازتاب نیل را از دیوان های سنایی، انوری، خاقانی و نظامی استخراج کند به بررسی و تحلیل کارکردهای طبّی، ادبی و هنری و باورهای عامّه آن بپردازد.
پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد یک ضرب المثل: «مثل چنبر دف حلقه به گوش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۷۳-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
یکی از نمودهای هر فرهنگی ادبیات عامیانه آن است و یکی از کهن ترین نمونه های ادبیات عامیانه، مَثل است. مَثل ها دربردارنده تفکرات، جهان بینی و آداب ورسوم هرقوم و ملتی هستند. ریشه پیدایش آنان به طور قطع معلوم نیست، اما مردمان در طول زمان مَثَلی را که محصول یک واقعه، افسانه، اسطوره، شعر و... است برمی گزینند و مطابق با ذوق و پسند خود آن را دگرگون می سازند. «مثل چنبر دف حلقه به گوش» از ضرب المَثل هایی است که در کتاب های مربوط به امثال ضبط شده و در این پژوهش به دنبال پیشینه، سیر دگرگونی و کاربرد آن هستیم. با روش توصیفی تحلیلی و کاربست مطالعات کتابخانه ای ابتدا زمینه های پیدایش مَثل را بررسی کردیم و سپس پیشینه آن را کاویدیم و پس از آن سیر کاربردش را در متون گوناگون تا عصر حاضر جست وجوکردیم و درنهایت دریافتیم که پیشینه این مَثل حداقل به سده ششم هجری بازمی گردد و در متون شعر بروز یافته است. گمان است که تا سده ششم مَثَلی رایج بوده که به شعر شاعران این سده وارد شده و یا از شعر شاعران این دوره خصوصاً خاقانی شروانی به ادبیات عامیانه آمده و غالباً بر مضمون بنده و خدوم بودن دف، در جایگاه لفظ مستعار تکیه داشته و رفته رفته با دگردیسی شرایط اجتماعی در عصر حاضر و تغییر نگاه عمومی نسبت به موسیقی و ساز دف به سوی ورافتادگی پیش رفته است.
فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
201 - 232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا کهن الگوی مادر را به عنوان قوی ترین و حیاتی ترین کهن الگویی که در ناخودآگاه روان تأثیر شگرفی می گذارد، به منزله مهم ترین و بارزترین کهن الگوی شعر مقاومت افغانستان، نقد و بررسی کند و پس از شناسایی نمودهای آن، نسبت آنها را با اندیشه مقاومتی شعر پایداری بکاود. روش پژوهش مقاله توصیفی- تحلیلی با رویکرد محتوایی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به صورت های گوناگون در دو دسته طبیعی (زمین، وطن، خورشید، دریا، آب و...) و واقعی (مادر، زن، حوا و...) جلوه یافته اند. نمودهای طبیعی آن سودمند و یا اهریمن خوی اند. فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به عواملی چون تجاوز روس و جنگ های درازدامن این کشور بازبسته است. شاعران در بازتاب خرابی ها، قحطی، ناباروری و زیانکاری برخاسته از جنگ، بازگویی درد و رنج ملت افغانستان و رسواسازی عاملین آنها، سیاه نمایی چهره های استعمارگرِ بیگانه و نکوهش خائنان داخلی حکومت دست نشانده، جنگ های درون مرزی، و ... سرانجام برای تشجیع مبارزان و ستایش قهرمانان و ایجاد روحیه ملی در دفاع از وطن، نیت مندانه، نمودهای کهن الگوی مادر را به کار می بندند. بررسی ها نشان دهنده آن است که کاربرد این میراث سنتی به شعر مقاومت غنا و ژرفا بخشیده است.
تحلیل تفسیری خوانش های تطبیقی از شعر پایداری بر مبنای نظریه زیباشناسی دریافت ولفگانگ آیزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
267 - 300
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین انگاره های نقد تطبیقی، نظریه تأثیر و تأثر است. این نظریه می تواند اولین پل ارتباطی میان نقد تطبیقی و نظریه دریافت باشد؛ بدین معنی که هر متن ادبی ابتدا باید دریافت شود تا بتواند تأثیر خود را بر جای بگذارد و سپس واکنش خواننده را برانگیزد. نظریه دریافت که ابتدا در آثار و آرای ولفگانگ آیزر بسط یافت، خیلی زود توانست در حوزه های گوناگون نقد خواننده محور از جمله نقد تطبییقی مورد توجه نقادان و صاحب نظران قرار گیرد. در این جستار هفت مقاله منتشرشده در نشریات علمی-پژوهشی که به بررسی تطبیقی شعرهای پایداری پرداخته بودند، به مثابه هفت خوانش انتقادی انتخاب و ویژگی های خوانش بر اساس نظریه زیبایی شناسی دریافت ولفگانگ آیزر بررسی و تحلیل شد. اساس انتخاب مقاله ها توجه به تفاوت و تنوع سبک سرایش در شاعران پارسی گوی -علیرغم وحدت در ساحت مضامین- از یک سو و انطباق نسلی شاعران دو طرف تطبیق از سوی دیگر است؛ ضمن اینکه پژوهش های منتخب، می بایست پتانسیل خوانش آیزری را نیز داشته باشند. اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه کتابخانه ای و بررسی مستقیم متون، حاصل شده است. مهم ترین یافته های برآمده از این پژوهش نشان می دهد که غالب این هم سنجشی ها در بستر مؤلفه های مفهومی بر مبنای گشتالت گرایی شکل گرفته اند و بسیار به ندرت اتفاق می افتد که پژوهشگری بر آن باشد تا این شعرها را از منظر نقدهای مبتنی بر نظریه های ادبی روشمند در ترازوی سنجش تطبیقی قرار دهد. سفیدخوانی و استفاده از شکاف های متن برای تولید معناهای تازه و تفسیرهای ایجابی یکی دیگر از شگردهایی است که در این خوانش های انتقادی مورد استفاده قرار گرفته است.
بازتاب عناصر رئالیستی جنگ و مؤلفه های آن در اشعار سلمان هراتی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
73 - 92
حوزههای تخصصی:
مکتب رئالیسم یکی از بنیادی ترین مکاتب هنری است که در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد و به سرعت گسترش یافت. پرهیز از تخیل و الهام های درونی رمانتیک ها و پرداختن به واقعیت های عالم بیرون از اساسی ترین اصول این مکتب بود که شاعران، نویسندگان و هنرمندان را به سوی خویش کشاند. به بیان دیگر رئالیسم، پیوند دهنده آثار ادبی با جامعه و مسائل اجتماعی است. همگام با حرکت های مشروطه خواهان و وقوع انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 در ایران، شاعران و نویسندگان با توصیف واقعیت های بیرونی و انحطاط و عقب ماندگی کشور، این بینش هنری را کمابیش و البته به شکلی ناقص به کار گرفتند و در خدمت اهداف انقلابی درآوردند. این دوران (مشروطه، انقلاب اسلامی) را باید نقطه عطفی در ورود شعر به حوزه زندگی مردم و مسائل جامعه و متمایل شدن آن به واقع گرایی دانست. از میان شاعران، سلمان هراتی با درک شرایط جامعه و مسائل بین الملل به واقعه های پیش آمده در کشور و حتی جهان واکنش نشان می دهد. نگارنده این پژوهش، اصول رئالیسم را در مؤلفه جنگ و زیر مؤلفه های آن در آثار سلمان هراتی بررسی کرده است. یافته های پژوهش گویای آن است که سایه شوم جنگ تحمیلی بر ملت ایران، درد و رنج مردم مناطق جنگی، بازتاب عواطف و احساسات انسانی در این دوران سخت، شهادت طلبی به عنوان هدف مقدس برای دفاع از ناموس و حس وطن پرستی در اشعار سلمان هراتی دیده شده است.
Metaphor and its Application in Language Teaching and Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
185 - 233
حوزههای تخصصی:
Metaphor, as a conceptual and cognitive tool, plays an important role in language learning and teaching. It was once thought to be a stylistic problem, but now it is recognized as an essential part of both ordinary and specialist language and, more significantly, as a basic process of how people conceptualize the world. The use of metaphor in language, thought and communication has been examined in second language (L2) learning. The present paper examines roles of using metaphor in language learning and teaching. First and for most, this paper aims at shedding light on a new facet of Gardner’s (1983) multiple intelligence that is metaphoric intelligence. Second, it focuses on the overall history of its utilization in language learning and teaching. Third, a plethora of strategies and activities for its implementation will be discussed in details. Last but not the least, some problems of its application and justification of its implementation will be touched upon.
جستاری بر دلالت های تربیت اخلاقی در مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب بر اساس روابط چهارگانه انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
84-115
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی دلالت های تربیت اخلاقی در مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب بر اساس روابط چهارگانه انسان می باشد. این تحقیق بر مبنای روش کمی-کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. به دلیل سنخیت زیاد با موضوع از جلد پنجم این مجموعه (حاوی داستان هایی از قرآن) و هشتم (حاوی داستان های از ائمه اطهار علیهم السلام) صرفه نظر شد. بنابراین واحد زمینه تحقیق شامل همه داستان های شش جلد باقی مانده از این مجموعه در قالب 130 داستان در 951 صفحه و واحد تحلیل شامل نیمی از داستان های شش جلد مشتمل بر 64 داستان در 421 صفحه بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب و فهرست وارسی تحلیل محتوا بود. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوای جهت دار (قیاسی) مبتنی بر نظریه مایرینگ استفاده شد. روایی مقوله های شناسایی شده مرتبط با مؤلفه های ارتباطی بعد از بازبینی چند باره توسط متخصصین، تایید شد. پایایی مقوله های شناسایی شده نیز با بهره گیری از ضریب اسکات، 92/77 % به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مرکز توجه نویسنده در انتخاب داستان ها بیشتر بر خودشناسی و مردم شناسی بوده است و به جنبه های خداشناسی هم به طور مستقل در دو جلد پنج و هشت پرداخته شده است؛ لذا برای جبران نقصان این مجموعه در ارتباط با خلقت، تألیف کتب داستانی مربوط، ضرورت دارد. در نهایت استفاده از این مجموعه داستانی در تألیف و تدوین سایر مجموعه های داستانی و به خصوص کتب درسی پیشنهاد می گردد
کارکرد صنعت هجو در دستگاه اندیشگی خاقانی و مجیرالدین بیلقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو به کارکردهای صنعت هجو و ذکر دلایل مختلف آن در اشعار خاقانی و مجیر بیلقانی پرداخته و شگردهای هنری، بلاغی و ادبی را در هجویات آنان تحلیل و بررسی کرده ایم و به شیوه ی منبع پژوهی پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. زبان خاقانی و مجیرالدین در هجویات زبانی عفیف و دور از ابتذال است. هجویات آنان بیشتر بیان اوصاف اخلاقی و جسمانی موردهجو است و اغلب خصم را ازنظر خصوصیات خَلقی و خُلقی به حیوانات تشبیه کرده اند. هر دو شاعر با بهره گیری از مضامین بکر و تازه که حکایت از نازک خیالی های آنان دارد و پیش گرفتن راه های خاص در تشبیه و درهم تنیدگی آن با سایر تناسب های لفظی و معنوی ، به صورت غیرمستقیم بدخواهان و رقیبان خود را با تهورّ و جرئتی که رنگ گستاخی دارد، مورد سخت ترین هجویه ها قرار داده اند. هدف از هجو برای دو شاعر به سبب انگیزه ی روانی ، حس انتقام گیری، فخر، غرور، تکبر، بدبینی، میدان تنگ رقابت و تشفی خاطر بوده؛ امّا این انگیزه ها در اشعار هجوی خاقانی به خاطر روحیه ی حساس، زودرنج و شرایط خانوادگی شاعر بارزتر و قوی تر از اشعار هجوی مجیرالدین است. ازنظر معنایی هجویات آنان بازنمود اوضاع فرهنگی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است؛ پس هجویات آنان علاوه بر شگردهای هنری و بلاغی ازلحاظ معنایی درخور توجه است.
بررسی تطبیقی کنایات زبان تالشی شمالی با کنایات زبان سیستانی و فارسی
حوزههای تخصصی:
کنایه ها از مهم ترین گونه های ادبی در ادبیات شفاهی هستند که گوینده مشخصی ندارند و می توان آن ها را در گفتگو مردم جوامع مختلف جست وجو کرد، کنایه ها اجتماع و فرهنگ و آداب و رسوم جوامع خود را به خوبی نمایان می کنند. بدین گونه کنایه ها جملات و کلماتی هستند که در زبان مردم جاری هستند و مردم با به کارگیری کنایه ها در گفتارشان باعث ماندگاری آنها در زبان شده اند. کنایه ها به کلام زیبایی می بخشند و جست وجوی معنی اصلی در آن ها دارای لذّتی خاص است. بنابراین بررسی کنایه های موجود در گویش های ایرانی اهمیّت ویژه ای دارد، در این پژوهش کنایات زبان تالشی شمالی که در کناره های دریای کاسپین جاری است را با کنایات اقوامی در جنوب شرقی ایران که در سیستان و بلوچستان زندگی می کنند تطبیق داده شده است، و با کنایات زبان فارسی مقایسه شدند. در این نوشتار سعی کرده ایم نمونه های برجسته و قابل توجهی از کنایات هر سه زبان را با هم تطبیق دهیم تا اشتراکات زبانی مشخص شود. این پژوهش نشان داد که بین فرهنگ تالشان، سیستانیان و فارس ها سابقه طولانی داد و ستدها وجود دارد و آبشخور این فرهنگ ها و زبان ها از یک منبع نشأت گرفته اند هرچند که زبان فارسی به عنوان زبان معیار در ایران گسترش یافته و زبان نوشتاری در سراسر ایران بوده است.
بررسی واژگان غیرمستعمل امروزی در اشعار رودکی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
واژگان زبان بنا به فراخور زمان، پدیدار می شوند، رشد می یابند و در طی دوران دچار تحولات و تغییراتی می گردند. گاهی به زبان دیگر منتقل می گردند و ظاهری نو با معنای نو می یابند یا به دست زوال گذر زمان سپرده می شوند. از این رو یکی از شیوه های آشنایی با آداب، رسوم و سنت های اقوام و قبیله های گذشته، بررسی آثار ادبی بزرگانی است که از آن روزگاران به یادگار مانده است. در واقع زبان بهترین نمودار شناخت چگونگی فرهنگی، اقتصادی، دینی و دیگر مظاهر اجتماعی یک ملت است. در این میان دیوان رودکی نیز به عنوان اثری ماندگار، تکه هایی از تاریخ دوران سامانیان را در خود دارد. از این رو ضمن تحقیقی کتابخانه ای، به بررسی واژگان مرده زبان فارسی در دیوان اشعار رودکی پرداخته ایم. آنچه از این تحقیق دریافت می شود، این است که اسامی و پس از آن فعل ها، بیشترین واژگان متروک در آثار این شاعر بزرگ بوده است و بسیاری از فعل های ساده با فعل های مرکب جانشین شده اند. همچنین به کارگیری واژ گان دارای ارتباط مستقیمی با نحوه زندگی و تلقی مردم از واژه مورد استفاده بوده است.
تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در فرهنگ بهار عجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
1-23
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم کتاب های فرهنگ، استفاده از شاهد مدخل و نقل قول برای تأیید معنا و کاربرد واژه یا ترکیب توسّط دیگران است. فرهنگ های نوشته شده در شبه قاره نیز به این موارد پرداخته اند. بهار عجم یکی از این فرهنگ هاست که دارای 19729 مدخل و دربردارنده واژه ها، ترکیبات، امثال و شعرهای فراوانی از سبک خراسانی تا هندی است. این پژوهش پس از مطالعه کامل و دقیق این فرهنگ، به تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در آن پرداخته و نشان داده است که شاهدهای مدخل در این فرهنگ به سه دسته شعری، نثری و مثالی قابل تقسیم است. تعداد زیاد شاهدهای شعری به دلیل غلبه شعری فرهنگ های فارسی تا زمان تألیف فرهنگ بهار عجم و توجّه بیشتر فارسی آموزان شبه قاره به مقوله شعر بوده و شاهدهای نثری نشان دهنده اهمّیت منابع این گونه شاهدها در بازه زمانی تألیف بهار عجم و حرکت بیشتر فرهنگ-نویس به سمت رونویسی نکردن از فرهنگ های شعری پیشین بوده است. همچنین شاهدهای مثالی بر جنبه آموزشی این فرهنگ دلالت دارد. در بخش دوم، روش های دوازده گانه نقل قول در فرهنگ بهار عجم با ذکر نمونه آمده است. این روش ها از جهتی نشانه حسّاسیت لاله تیک چند نسبت به مواد فرهنگ بهار عجم و از جهتی دیگر برای آموزش و اطمینان دادن به مراجعان این فرهنگ است که بیشتر آموزش بینان زبان فارسی بوده اند.
زیبایی شناسی در اشعار رابعه قزداری
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 184
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی قابلیتی است برای درکِ بهتر ادراکات و پدیده های هنری مانند موسیقی. برخی سعی کرده اند زیبایی را در امور عینی جستجو کنند مانند آثار هنری، اشیاء، جلوه ها و مظاهر طبیعت و موضوعات دیگر؛ ولی ارزش زیبایی شناختی یک اثر هنگامی قابل ادراک می شود که به عنوان یک هنر مستقل ذهن مخاطب را درگیر کند و آن را به فعالیت وادارد. از آنجا که زیبایی شناسی در زبان زیرمجموعه زبان شناسی قلمداد می شود، این تحقیق با هدف بررسی عناصر زیبایی شناسانه اشعار رابعه قزداری انجام شد. هم چنین کارکردهای این عناصر بر محتوای اشعار و تأثیر آن ها در برجستگی مضامین شعری و القای معانی به مخاطب از دیگر اهداف پژوهش بود. بحث محوری پژوهش عوامل زیبایی، نحوه درک ما، و تحلیل آن ها در اشعار رابعه است. پژوهش توصیفی تحلیلی است که از روش کتابخانه ای برای گردآوری مطالب بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان داد که قزداری هیچ گاه وزن را بر محتوا و مضمون ارجحیت نداده است. استفاده از صنایع بدیعی از شاخصه های زیباشناسی اشعار رابعه قزداری است که در جهت القای مفاهیم و محتوا به کار گرفته شده اند. نگارنده در این مقاله با بررسی صنایع بدیعی به زیبایی اشعار او می پردازد.
خوانشی نقادانه بر کتاب رازهای جدایی: سینمای اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعید عقیقی در کتاب رازهای جدایی: سینمای اصغر فرهادی فیلم های فرهادی را از اولین فیلم سینمایی او تا «فروشنده» مورد ارزیابی قرار می دهد. او بر معرفی و تحلیل الگوهای روایی داستان ها و نقد نحوه شخصیت پردازی و همچنین مقایسه آثار فرهادی با سینمای کلاسیک و واقع گرا متمرکز شده است. در کنار آن به صورت مختصر، نیم نگاهی به عناصر بصری، اصول فیلمسازی و همچنین برخی تحلیل های روانشناختی و خصوصاً جامعه شناختی مرتبط با فیلم های اصغر فرهادی نیز دارد. عدم وجود انسجام، خصوصاً در حجم بالای توصیفات و پراکندگی مطالب تحلیلی در کنار ایرادات فنی تخصصی از جمله رعایت نکردن اصول روزآمد نگارش کتاب، متغیر بودن دستور زبان نوشتاری و بکارگیری اصطلاحات تخصصی نابجا در کنار غیرعلمی بودن تئوری ها و فرضیات پژوهشی، و همچنین فقدان مبانی نظری، نقدهای این کتاب را از سطحی مابین تعدادی نقد ژورنالیستی نسبتاً خوب و تعدادی تحلیل تخصصی ناقص فراتر نمی برد. مشکل دیگر کتاب، تمرکز نویسنده بر بحث درون مایه، روایت، شخصیت پردازی وغیره است به گونه ای که مطالب مرتبط با نحوه ارائه بصری فیلمساز از کمیت و کیفیت لازم برخوردار نیستند و به نظر نمی رسد مخاطب جویای این مباحث را راضی کند.
نقد و بررسی برگردان روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با تکیه بر رویکرد بوطیقای ترجمه هِنری مِشونیک 1972 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه پردازان حوزه ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعه روش های نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائه ترجمه مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کرده اند. یکی از نظریه پردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده می شود، به قول مشونیک نوعی نظریه ترجمه متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همان طور که نقاشی به ساختارهای تصویری می پردازد؛ چراکه زبان شناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمه مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی می باشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمه هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است به خوبی در ترجمه خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجار های رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیه شده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمه قابل قبول، نشانه های فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
واکاوی ویژگی های زبانی منظومه های علی نامه ربیع و خاوران نامه ابن حسام خوسفی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
125 - 149
حوزههای تخصصی:
منظومه علی نامه، نخستین منظومه حماسی شیعه که در سال های اخیر کشف و معرفی شده است دریچه های تازه ای را در پژوهش های ادبی حوزه حماسه دینی بر روی پژوهشگران گشود. خاوران نامه نیز یکی دیگر از آثار مهم حماسه دینی در ادبیات فارسی است. در این پژوهش، سعی شده است این دو اثر منظوم ازلحاظ زبانی بررسی و مقایسه تطبیقی شوند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، علی نامه ربیع به تصحیح رضا بیات و ابوالفضل غلامی و خاوران نامه ابن حسام خوسفی است که به دلیل چاپ نشدن منظومه کامل آن، از تازیان نامه (خلاصه خاوران نامه) به تصحیح حمیدالله مرادی استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که هر دو منظومه در سطح زبانی، در زمینه انتخاب واژه ها اشکالات مختصری دارند؛ ولی تنوع زبانی و ترکیب سازی در خاوران نامه بیشتر بود. بسامد زیاد کلمات عربی، ترکیب سازی، عبارات تکراری نیز از ویژگی های مشترک دو منظومه بود. در سطح آوایی هم، در هر دو منظومه ایرادات مختصری در زمینه قافیه و وزن دیده شد. ویژگی های سبک خراسانی هم در علی نامه بیشتر از خاوران نامه بود. در سطح نحوی هم هر دو منظومه، هنجار گریزی های مختصری داشتند.
بررسی تطبیقی ساختارهای اجتماعی در آثار زیدری نسوی و نجیب محفوظ براساس نظریات ساختارگرایانه گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
567 - 595
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی تکوینی در جامعه شناسی ادبیات، یکی از شاخه های نوین در پژوهش های ادبی معاصر است که فیلسوفان جامعه شناس و ادیبی چون لوسین گلدمن و رهبر فکری او یعنی جورج لوکاچ، بدان محور متکی بوده اند و بر طبق آن دیالکتیک نگرش حاکم بر مؤلف و فضای تاریخی، اجتماعی همراه با اقتصاد سیاسی، معیارهای کلی گرایانه ای را به لحاظ ساختار گرایی تکوینی و جامعه شناسی ادبی مطرح می شود.
نفثه المصدور اثر زیدری نسوی یکی از آثار مهم ادبی و جزیی از اسناد تاریخی، اجتماعی در ادبیات فارسی است که از قرن هفتم مصادف با اواخر دوران خوارزمشاهیان و اوایل دوران مغول برجای مانده است. آثار نجیب محفوظ نویسنده معروف مصری و برنده جایزه نوبل ادبی در سال 1988 نیز درباره نوع زندگی اجتماعی مردم زمانه و سلطه بیگانگان بر کشورش و فقر اقتصادی و فرهنگی است.
در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و پژوهش بر أساس مکتب تطبیقی به بررسی و تحلیل تطبیقی آثار زیدری نسوی بالأخص نفثه المصدور و نجیب محفوظ با نگاه ساختارگرایانه گلدمن پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زیدری نسوی و نجیب محفوظ در آثارشان نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه عصر خود بی تفاوت نبوده و سعی داشته اند تا با نشان دادن مشکلات اجتماعی و هم چنین با استفاده از قدرت قلم خود واقعیت های جامعه را در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی به تصویر بکشند.
نقد و بررسی تصحیح نظم جواهر اثر ضمیری جاجرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
87 - 105
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به برتری و تأثیرگذاری کلام منظوم نسبت به سخن منثور در تعلیم و آموزش پی برده و با به کارگیری وزن و قافیه، آثار فراوانی را در این زمینه خلق کرده اند. «نظم جواهر» یکی از همین آثار است که با هدف تسهیل حفظ معنی لغات قرآن کریم، به همّت «ملاعلی جاجرمی» متخلص به «ضمیری» در سال 1205ه.ق. به رشته نظم کشیده شده است. ضمیری لغات قرآنی را در سی قصیده مطابق با سی جزء قرآن آموزش داده است. وی در سرودن این منظومه از نصاب الصبیان ابونصر فراهی تقلید کرده است. از کتاب نظم جواهر سه نسخه خطی در دست است؛ یکی از این نسخه ها در کتابخانه ملی و دو نسخه دیگر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. این اثر در سال 1401ه.ش. بر اساس نسخه موجود در کتابخانه ملی، تصحیح و از طرف انتشارات مرکز ملی تحقیقات حلال چاپ شده است. پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی توصیفی و با استناد به نسخ خطی اثر، به بررسی و نقد این تصحیح اختصاص دارد. بررسی نسخه چاپی و مصحَّح نظم جواهر نشان می دهد که اغلاط و کاستی هایی در این کتاب وجود دارد که ناشی از ضعف نسخه اساس، خطای مصححان محترم در خوانش متن و نادیده گرفتن نسخه های بدل است.
بن مایه شناسی نمادین مرگ در غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
263 - 292
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی یکی از ویژگی های مهم و برجسته غزل اجتماعی معاصر است. در این اشعار برخی از بن ما یه ها به دلیل چندمعنا بودن از نقش بن مایه صرف فراتر رفته و به نماد تبدیل شده اند. با توجه به اهمیت نمادها و بن مایه ها در تحلیل آثار ادبی و مطالعات سبک شناسی، شناخت درست این بن مایه های نمادین ما را با زاویه دید شاعر، ذهنیت و روحیه او، سطح فکر و اندیشه و وضعیت سیاسی- اجتماعی دوره تاریخی زندگی او آشنا می کند. یکی از کهن ترین موتیف هایی که به دلیل تأثیرگذاری عمیق آن بر انسان، از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده مرگ است و هنرمندان، آثار هنری فراوانی درباره موتیف مرگ خلق کرده اند. از مجموع 1236 غزلی که در بین سال های 1350 تا 1384 سروده و در کتاب غزل اجتماعی معاصر گردآوری شده اند، بن مایه 308 غزل یعنی 25 درصد غزلیات، «مرگ» است. طبق بررسی های سبک شناختی، واژه های «شب»، «روز و صبح»، «خاموشی و سیاهی»، «بهار»، «خزان و زمستان»، «درخت»، «باغ»، «باد»، «خاک»، «آتش» و «خورشید و آفتاب» بن مایه هایی هستند که از طبیعت گرفته شده و به دلیل تکثر معنایی، کارکرد نمادین پیدا کرده و به نماد تبدیل شده اند. این مقاله می کوشد این بن مایه های نمادین را با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و معنای آن ها را در بخشی از غزل های اجتماعی معاصر بیان کند.کلیدواژگان: بن مایه شناسی، بن مایه نمادین، غزل اجتماعی معاصر، مرگ، موتیف، نماد
النسق الأنثوي المضمر لصوره المرأه الغجریه في روایه "لعنه کین" لفوزي الهنداوي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
النقد الثقافی علی عکس النقد الأدبی لا یبحث عن جمالیات النص ووظائفه، کما أنه لایکترث بتناغم الجنس الأدبی وانسجامه، بل یحاول الکشف عن مضمرات النص، والمعنی الکامن خلف جمالیاته، والمخبوء تحت نمق الأحرف، ویبحث عن المعانی التی تقطن خلف النص الظاهر، لکی یبیّن مدی تأثیر التراث الممتد من أعماق التاریخ الرحب حتّی یومنا هذا. إن شأن المرأه وحقوقها اقترن بقواعد الحداثه، والأدب الحدیث انتهز هذه الفرصه للمناشده بقضیه المرأه کی تصبح هی وحقوقها من أهم القضایا المعاصره التی تتّجه إلیها أقلام الأدباء ویتطرق لها النُقّاد بحثاً عن حریتها وتأمین أمنها لحیاه کریمه. لذا هدفنا الأسّ فی هذا البحث هو أن ندرس روایه "لعنه کین" ونحلّل الأنساق الثقافیه المضمره لصوره المرأه الغجریه ونبیّن دورها فی النص الظاهر والمضمر، ونسفر عمّا یحجبه الروائی خلف مفرداته وادّعاءاته التی جاءت منمّقه بشکل نص روائی. إذ عالجنا مسأله المرأه الغجریه لأنّها قد عاشت التذبذب بین نظریات المنظرین والخلفیه الثقافیه للمجتمع العراقی، وکانت الأقوال والکتابات تختلف عمّا یشهده المرء فی الشارع العراقی. هذا البحث وفق المنهج التوصیفی-التحلیلی یسعی إلی کشف النسق المضمر فی روایه "لعنه کین" وقد اتّضح لنا من خلال دراستنا لهذه الروایه، أنّ هناک نسقین یسیطران تماماً وبشکل ملموس علی تسلسل أحداث الروایه: النسق الأنثوی حیث ظهر بصوره: المرأه فریسه الرجل الشرقی، والمرأه الأمیه والجاهله فی روایه لعنه کین، وضعف المرأه وانعدام الأمن، وجسد المرأه الشبق عند الرجل الشرقی. وکما جاء فی النتائج أنّ الروائی من خلال مخیلته من اللاوعی، کشف لنا عمّا یجول جوف نهاه ویحدق بمخیلته، وتاثیر الثقافه الذکوریه علی المجتمع العراقی والمفردات التی سبق مفهومها مصطلحها، ممّا ساعدنا علی إبداء المضمر وإظهار المکنون فی نص الروائی.
واکاوی تجربه های عرفانی انفسی در دیوان غزلیات شمس بر مبنای نظریه هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۱
177 - 205
حوزههای تخصصی:
تصویرگریهای نشأت گرفته از تجربه عرفانی انفسی در غزلیات مولوی، تا کنون به طور اختصاصی و مستقل، یکجا و منتظم کاویده نشده است؛ اگرچه به نحوی کلی و کلان، اقسام و شاخه های خیال بندیها و تصویر آفرینی های مولوی در چرخه پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش مدعی است که مولوی در غزلیات شمس توانسته است تصویرهای ناب برجوشیده از تجربه درونی و شهودی خود را، که عموماً غیرقابل توصیف است به زنجیر بیان بکشد و این رخدادی است نادر که مولوی آن را پشت سر نهاده و موفّق شده است انتزاعی ترین تجربه ها را به زبان بیاورد. در این پژوهش، که بر اساس شیوه توصیفی-تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و استنادی و در چارچوب نظری هرمنوتیک گادامر انجام شده است، پس از مروری بر نظریات پژوهشگران مختلف درباره جداسازی تجربه عرفانی، آن دسته از غزلیات دیوان شمس که به طور خاص، نمودهایی از تجربیات عرفانی انفسی مولوی به شمار می رود بر اساس احساس جاری در غزل به چهار دسته تفاخر و هشدار، بازخواست و ملامت، ضرورت بازشناسیخویشتن و شوق و بخشایش تقسیم بندی شده و برای نمونه، غزلی از هر کدام از این دسته ها، بررسی و تحلیل قرار شده است.