ادبیات پایداری

ادبیات پایداری

ادبیات پایداری سال 16 پاییز و زمستان 1403 شماره 31 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی سبک زبان زنانه و مردانه در دو خاطره نگاشت برجسته دفاع مقدس«پایی که جا ماند» و «من زنده ام»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایی که جا ماند خاطره نگاری زبان و جنسیت سبک زبان زنانه و مردانه من زنده ام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
موضوع زبان و جنسیت یکی از مسائل مطرح در زبان شناسی امروز است که نخستین بار از سوی فمینیست های موج دوم مطرح شد و پس از آن بیشتر از همه مورد توجه زبان شناسان اجتماعی قرار گرفت. رابطه زبان و جنسیت یکی از ویژگی های مهم و قابل توجه در بررسی نوشتار زنان و مردان است. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته می شود، بررسی تفاوت سبک زبان زنانه و مردانه به  شیوه سبک شناسی لایه ای در دو خاطره نگاشت برجسته دفاع مقدس «پایی که جا ماند» اثر سید ناصر حسینی پور و «من زنده ام» اثر معصومه آباد، در تطابق با آرا و نظریات زبان شناسان حیطه جنسیت به ویژه لیکاف است. از این رو نوع خاطره موضوع پژوهش قرار گرفت که زبان آن به زبان طبیعی و سبک جنسیتی نویسنده نزدیک تر است. هر دو اثر در چهار سطح واژگانی، نحوی، بلاغی و کاربردی و در ۲۰ مؤلفه زبانی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفتند. در بررسی این مؤلفه ها مشخص شد در 9 مؤلفه کاربرد واژگان زنانه، رنگ واژه ها، دشواژه ها، تشدید کننده ها، قطع جملات، جمله های امری تعدیلی و استفاده از آرایه های تشبیه و استعاره، نتایج با آرای زبان شناسان حوزه زبان و جنسیت به ویژه لیکاف مطابقت داشته و زنانه نویسی در کتاب «من زنده ام» رعایت شده است و در ۱۱ مؤلفه دیگر عدم تطابق یافت شد. نتایج به دست آمده، نشان دهنده این موضوع است که عوامل مختلفی همچون سن، جنسیت، شرایط فرهنگی، اجتماعی و به ویژه قالب نوشته، تاثیر بسزایی در تفاوت سبک زبان زنانه و مردانه در این دو اثر دارد.
۲.

مبانی پایداری در آثار منثور وکنش گری های سیاسی ملک الشعرا بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملک الشعرا بهار ادبیات پایداری استبداد داخلی استعمار خارجی روزنامه نوبهار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ملک الشعرا بهار، از ابتدای مشروطیت به جرگه آزادی خواهان پیوست. از ابتدای تحوّلات مجلس دوم، به امر روزنامه نگاری پرداخت. در عمرکوتاه مدّت مجلس سوم، برای نخستین بار به نمایندگی مجلس انتخاب گشت و در تحوّلات ایران، از جنگ جهانی اوّل تا به سلطنت رسیدن پهلوی اوّل در عرصه سیاست ایران ،حضوری فعّال به هم رسانید. او متأثر از فضای سیاسی پرالتهاب زمانه، به تبعیت از مضامین فکری مشروطه، به مبارزه با استعمار و ممانعت از رشد استبداد در کشور پرداخت. در این میان به جز عرصه شاعری، در جایگاه روزنامه نگار، نماینده مجلس و فعّال سیاسی، به مقوله مقاومت و پایداری نیز توجّه داشت. پژوهش حاضر، برآن است تا با روش تاریخی و با رویکرد تحلیلی-توصیفی به بررسی جلوه های گوناگون مبانی پایداری در آثار منثور با تأکید برکتب تاریخی، روزنامه، مذاکرات مجلس و کنش گری های سیاسی ملک الشعرا بهار بپردازد. نتایج تحقیق، نشان می دهد که در تمامی آثار و فعالیت های سیاسیِ بهار، مصادیق فراوانی چون مقابله با حکومت استبدادی، بیان جنایت ها و بیدادگری های عوامل حکومت پهلوی اوّل، دعوت به مبارزه و مقابله، عدم همراهی و همکاری با حکومت غاصب و بیگانه ستیزی، مبرهن است. تمامی موارد یادشده، بازگوکننده جلوه هایی از ادب پایداری در آثار منثور و رویه سیاسی ملک الشعرا بهار است.
۳.

تحلیل طرح واره حرکت افقی در اشعار پایداری دهه شصت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات پایداری استعاره مفهومی زمان افقی طرح واره افقی طرح واره حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
طرح واره حرکت افقی، مفهوم سازیِ استعاری بر پایه تجربه بدن مندِ حرکت است که بر روی یک خطِّ مستقیم، تصویر می شود و موقعیت های انتزاعی را به مثابه حرکت در مسیرِ افقیِ زمان ترسیم می کند. این طرح واره در اشعار پایداری دهه شصت، مفهومِ «ملّت-امّت» را به منزله یک هستیِ رَوَنده در حرکت رو به جلو نشان می دهد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و واحد تحلیل، سروده های دارای طرح واره حرکت افقی است. اطلاعات به شیوه کتابخانه ای جمع آوری می گردد و نمونه های استخراج شده بعد از طبقه بندی موضوعی بر پایه مبانی استعاره مفهومی تبیین خواهندشد. استعاره مفهومی از طریق نگاشت «غیرفیزیکی به مثابه فیزیکی» ساختار استنباط و استدلال درباره حوزه عینیِ حرکت افقی را برای شناخت حوزه های انتزاعی به کار می برد. عناصرِ مفهومی در پژوهش حاضر، بر مبنای استعاره مفهومی «وطن به مثابه ردّپا» در سه نقطه مبدأ، مسیر و مقصد، مکان مند و جهت مند می شوند؛ به این صورت که حرکتِ پیش رونده ملّت از نقطه «من» شروع می شود و به کمک راهنمای سفر که مفهومِ هدایتگری را برجسته می کند به نقطه «ما» می رسد. استعاره «من-ما» در یک خوانش رویداد محور با ارزش گذاری میان «ماندن» و «رفتن» به تقدّس مفهومِ شهادت می انجامد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کلان استعاره «شهادت راه ابدی است» تعالی را به صورتِ یک سفر گروهی در بسترِ زمانِ «گذشته»، «اکنون» و «آینده» ارزش گذاری می کند. زمانِ گذشته، وقایعِ تاریخی را به مثابه مسافتِ طی شده نشان می دهد؛ زمانِ کنونی، مسیر دوراهی است و زمانِ آینده، به مثابه مسافتِ پیشِ رو معطوف به یک افقِ روشن تصویرسازی می شود. افقِ آینده به زبان استعاری، پایان دوران جهل و ستم را به مثابه «نزدیک شدن» و «رسیدن به» صبح موعود، نشان می دهد.
۴.

کاربست مفهوم «مرز» در تحلیل گفتمان جنگ؛ بررسی رمان «لم یزرع» با تکیه بر آرای لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه رمان لم یزرع مرز جنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمانی انتقادی و با بهره گیری از نظریه لاکلا و موفه، به بررسی نقش جنگ و مرز در رمان «لم یزرع» می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، واکاوی چگونگی بازنمایی این دو مفهوم در رمان و همچنین نقش آن ها در ساختار گفتمانی و شکل گیری هویت ها است. برخلاف دیدگاه های سنّتی که زبان را ابزاری برای بازتاب واقعیت می دانند، این پژوهش براین باور است که زبان، خود سازنده واقعیت است و از طریق گفتمان های مختلف، معانی و هویت ها را شکل می دهد. با تمرکز بر مفاهیم کلیدی نظیر «مفصل بندی»، «گره» و «هژمونی»، نشان داده می شود که چگونه مرز به عنوان یک گره کانونی در شبکه گفتمانی رمان، در ارتباط با مفاهیمی چون جنگ، مقاومت و هویت، مفصل بندی شده و گفتمان های مسلّط پیرامون مرز را به چالش می کشد. پرسش های پژوهشی، حول محور بازنمایی عشق و مرز، گفتمان های رقیب موجود و ارتباط عشق و مقاومت شکل گرفتند. فرضیات نیز بر نقش عشق در ایجاد تنش و پارادوکس، و به عنوان یک گره کلیدی متمرکز است. روش تحقیق، کیفی با تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. نتایج، نشان داد که عشق و مرز در رمان، نه تنها مفاهیم شخصی، بلکه سازه های گفتمانی هستند که می توانند معانی متفاوتی را خلق کنند و هویت ها را شکل دهند. مرز به عنوان یک سازه گفتمانی پیچیده، نه تنها عامل جدایی، بلکه عامل اتصال و ایجاد هویت های جدید معرفی شد. به طورکلّی، این پژوهش نشان می دهد که رمان لم یزرع با بازنمایی خاص خود از مفهوم مرز، به چالش کشیدن ساختارهای مسلّط می پردازد و فضایی برای اندیشیدن به معانی جدید و هویت های متفاوت فراهم می کند.
۵.

وجه حماسی در شعر دفاع مقدس با تکیه بر سروده های محمدرضا عبدالملکیان و عبدالجبار کاکایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر پایداری شعر دفاع مقدس وجه حماسی عبدالجبار کاکایی محمدرضا عبدالملکیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
ادبیات پایداری شاخه ای از ادبیات معاصر ایران  است که با رویدادهای مهم تاریخ معاصر از جمله انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ تحمیلی گره خورده است. اما بی گمان، هشت سال دفاع مقدس بیشترین و گسترده ترین آثار ادبی را در حوزه ادبیات پایداری، برای ادبیات فارسی به ارمغان آورده است. بدیهی است که در هر حمله ای که به خاک یک کشور می شود؛ مقاومت و دفاع نیز در برابر آن شکل می گیرد. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مردم کشورمان جلوه های حماسی گوناگون و عمیقی از این مقاومت و دفاع را پدید آوردند که شرح و توصیف آن در آثار گوناگون هنری و ادبی از جمله شعر آمده است. این اشعار که اغلب وجه و رویکردی حماسی دارند به نام شعر دفاع مقدس شناخته می شوند. در این مقاله نمادهای وجه حماسی و مفاهیم برخاسته از آن در اشعار دفاع مقدس عبدالجبار کاکایی و محمدرضا عبدالملکیان بررسی گردید. عبدالجبار کاکایی و محمدرضا عبدالملکیان در اشعار دفاع مقدس خود افزون بر تشریح و توصیف فضای جبهه ها و فداکاری مردم و رزمندگان، به تبیین آرمان دفاع مقدس و شهدا نیز پرداخته اند. همچنین در کنار بُعدِ ستایشی، به نکوهش و نقد کسانی پرداخته اند که راه شهدا و آرمان آنان را فراموش کرده و گرفتار امور دنیوی شده اند. این پرداخت در شعر دفاع مقدس دو شاعر نام برده، با رویکرد حماسی انجام شده است. یعنی ویژگی ها و ساختار نوع ادبی حماسه را ندارد اما از منظر درون مایه و سیاق سخن، از وجه حماسی برخوردار است.
۶.

تحلیل محتوایی نمادهای رنگی غنایی در شعر پایداری معاصر افغانستان (مطالعه موردی اشعار قهار عاصی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر افغانستان ادبیات غنایی شعر پایداری قهارعاصی نمادهای رنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
شعر پایداری معاصر افغانستان پس از کودتای هفتم اردیبهشت سال 1357ش، زمینه ساز شکل گیری جریان های متفاوت شعری شد و هر یک از شاعران، شعر را بر مبنای اندیشه های آرمان گرایانه سیاسی و اجتماعی خویش تعبیر نموده اند و از نمادهای رنگی به منظور بیان احساسات و عواطف شخصی خویش بهره جسته و در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم واقعی برای بیان زیبایی های حسی و نظر به وجه نمادین آن ها معنای انتزاعی و کنایی را در اشعار خویش ترسیم کرده اند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل محتوایی نمادهای رنگی اشعار قهارعاصی است. روش جمع آوری داده های این تحقیق، کتابخانه ای است که با روش توصیفی‑تحلیلی سامان یافته است. داده های تحقیق، حاکی از این است که در شعر قهار عاصی، رنگ های سرخ، زرد، ارغوانی، سیاه، خاکستری و سفید بسامد بیشتری دارد و با توجه به درونمایه پایداری اشعارش، می توان نتیجه گرفت که هر کدام از رنگ ها به صورت نمادین، القاکننده معانی و مفاهیمی است: رنگ های سرخ به معنای شهید، شهادت و نابسامانی های اجتماعی؛ رنگ زرد و ارغوانی به مفهوم یأس و ناامیدی؛ رنگ سیاه، خاکستری و سفید، به ترتیب، انزجار جدی شاعر از فضای استبداد، وحشت، ویرانی، و تمایل به صمیمیت، بی گناهی و پاکی را نشان می دهد. همچنین روشن شد که رنگ ها در بازتاب دهی احساسات شاعر نسبت به سرنوشت مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۷.

جلوه های پایداری در رمان «نام کوچک من بلقیس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی ادبیات پایداری حضور زنان در جنگ بلقیس سلیمانی شهرستان رابر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در قرن معاصر، دوران جدیدی را در حوزه ادبیات پایداری در کشور، به وجود آورد. این انقلاب که بر آموزه های مکتبی، دینی، آیینی و توانمندی های مردم تکیه داشت، بدون بهره گیری از کمک و مساعدت قدرت های آن زمان، فضای جدیدی را بر این کشور حاکم کرد، که در بین انقلاب های جهان معاصر بی سابقه بود؛ و توانست با ایجاد گفتمان های مقاومت و پایداری در برابر قدرت های زورمدار و ستم پیشه با الهام از اندیشه های ناب مکتب نبوی (ص) و ائمه اطهار (ع) و در رأس آن ها مکتب عاشورا، حرف تازه ای در سطح جهان به گوش مردم آزادی خواه و جوامع ضد استبداد برساند. در این راستا، سخنوران با الهام از تمام ویژگی ها ادبیات پایداری سعی داشته اند در این نوع ادبی، آثار قابل توجّهی از خود به یادگار بگذارند و یا در دل نوشته های خود، از دفاع مقدّس وجان فشانی های زنان و مردان مبارز بنویسند و به این مهم، بپردازند. از جمله این سخنوران، خانم بلقیس سلیمانی است که در بیشتر آثار خود، به موضوع ادبیات پایداری پرداخته است و از روحیه انقلابی مردم زادگاهش - شهرستان رابر- و از تلاش و سهم مردم آن سامان، در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس برای نسل های آینده نوشته است و موضوع موردنظر در رمان نام کوچک من بلقیس ، به صورت توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
۸.

تیپ شناسی شخصیّت در سه گانه نمایشی «خاکِ شیرین» از حامد مکملی (بر مبنای الگوی انیاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انیاگرام بال دفاع مقدس شخصیت نمایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
شخصیّت به عنوان اساسی ترین رکن نمایشنامه، انگاره ای پیچیده است که درک آن، متضمّن فهم یک کنش کامل و مستقل است و جز با تحلیل نشانه های کلامی، رفتاری و فیزیکی امکان پذیر نیست. انیاگرام جدیدترین الگوی شناخت شخصیّت در روان شناسی نوین است که به مدد آن می توان تیپ شخصیتی هر فرد را از میان الگوهای نُه گانه بازشناخت. تئاتر دفاع مقدّس به دلیل ماهیّت منحصربه فرد جنگ ایران و عراق، گونه ای متمایز از نمایش های جهان است و توجّه صحیح به چگونگی پرداخت شخصیّت خواهدتوانست جهانیان را متوجّه آرمان های متفاوت این نبرد کند. کتاب خاکِ شیرین مشتمل بر سه نمایشنامه «این عکسی که می ماند، کمین ژاله، و خاک شیرین» از حامد مکمّلی، در زمره آثاری است که به دلیل تسلّط نویسنده بر بازیگری و کارگردانی، موفّق به کسب جوایز متعدّد در حوزه ادبیّات دفاع مقدّس شده است. پژوهش حاضر، به شیوه توصیفی تحلیلی، چهارده شخصیّت این سه نمایشنامه را از منظر انیاگرام کاویده است. حاصل آنکه مکمّلی برای الگوسازی، از دو شخصیّت فرمانده و معلّم در تیپ کمالگرا استفاده کرده است و غالب شهدا را نیز با این بال تقویت کرده، امّا برای باورپذیری بیشتر، تیپ ریاست مآب را برای بیشتر شخصیّت ها برگزیده که بروز آن در نیروهای دو جبهه متفاوت است. به دلیل درونمایه جنگی و فضای بحرانی،کنش اغلب شخصیت ها با خود واقعی شان در تعارض است و با بالاترین درصد در سه گانه غریزه گرا جای گرفته اند. فراوانی بسیار زیاد بال آرامشی، نشانگر آن است که در این نمایشنامه، دفاع مقدّس باعث تهذیب و تعالی اخلاقیِ اشخاصِ آن شده است. نیمی از شخصیّت ها نیز در سالم ترین سطح سلامت روان، ایفای نقش می کنند. مکمّلی برای باورپذیری بیشتر در حد امکان کوشیده  تا  شخصیّت های نمایش، پیش و پس از جنگ همسو باشند.
۹.

تحلیل گفتمان پسااستعماری شعر «باز برمی خیزم» از مایا آنجلو با تأکید بر مؤلفه های مقاومت و بازسازی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مایا آنجلو ادبیات آفریقایی - آمریکایی نقد پسااستعماری ساختارگرایی تکوینی مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
این پژوهش با هدف تحلیل شعر «باز برمی خیزم» سروده مایا آنجلو، شاعر سیاه پوست آمریکایی، به بررسی نقش عناصر بلاغی و ساختاری در بازنمایی مؤلفه های مقاومت و بازسازی هویت پرداخته است. رویکرد نظری پژوهش، بر تلفیق نقد پسااستعماری و ساختارگرایی تکوینی استوار است و تلاش دارد تا ارتباط میان زبان، قدرت و گفتمان رهایی را در متن آشکار سازد. پژوهش با روش کیفی و تحلیلی، از طریق خوانش دقیق و تفسیر درون متنی و بینامتنی شعر، در سه مرحله انجام شده است: استخراج مضامین کلیدی چون مقاومت، هویت و امید؛ بررسی مؤلفه های پسااستعماری مانند نفی دیگری سازی، استعمارزدایی زبانی و بازیابی صدای تاریخی؛ و تحلیل ساختارهای درونی شعر همچون ریتم، ترجیع بند و قافیه در پیوند با زمینه های اجتماعی و تاریخی. این پژوهش با تأکید بر پیوند ناگسستنی میان فرم و محتوا، می کوشد نشان دهد که چگونه شعر آنجلو، به مثابه گفتمانی فرهنگی، ظرفیت مقاومت را از سطح تجربه فردی به سطح آگاهی تاریخی و جمعی ارتقا می دهد. یافته ها نشان می دهد که آنجلو با استفاده از تکنیک هایی چون تکرار، استعاره، تصویرسازی و تشبیه، هویتی پویا و رهایی بخش را بازآفرینی کرده و سوژه زن سیاه پوست را از جایگاه انفعال به عاملی فرهنگی و مقاوم ارتقا می دهد. ترجیع بند «برمی خیزم» نه تنها بیانی شاعرانه از تاب آوری فردی، بلکه پژواکی از صدای جمعی تاریخی است که در دل حافظه استعمار و تبعیض طنین انداز می شود. در نهایت، این شعر با هم نشینی فرم و محتوا، از سطح یک متن ادبی، فراتر رفته و به بیانیه ای فرهنگی و سیاسی بدل می شود که در آن، ادبیات، ابزار بازتعریف قدرت، هویت و عاملیت به شمار می آید.
۱۰.

بررسی نسبت رئالیسم جادویی و مفهوم پایداری در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم جادویی ادبیات پایداری ادبیات داستانی مدرنیته رمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
عصر جدید، دوران گذار از روایت ها و برداشت های رئالیستی از جهان است. گذار از این سطح بیش از هرچیز به معنای انتقاد از عقلانیتی است که در تحقق شعارها و آرمان های خود شکست خورده بود؛ بر این اساس، چندان دور از انتظار نبود که ضدروایت های بسیاری در برابر روایت های رئالیستی قرار گیرند. در این میان ادبیات و مشخصاً رمان، میدانی بود برای تقابل با عقلانیت جدید و پیامدها و نتایج آن و در مرحله بعد واژگونی یا دست کم تضعیف ساختارهای تاریخیِ به اشتباه طبیعی انگاشته شده. در مقاله حاضر ضمن پرداختن به رئالیسم جادویی در ادبیات به مثابه ابزاری برای پایداری و مقاومت در برابر تهاجم غرب استعمارگر، ادبیات داستانی معاصر فارسی از این منظر خاص واکاویده شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، یک تحقیق بنیادی است که با رویکرد کیفی انجام می شود. جامعه آماری تحقیق، رمان هایی است که در حوزه رئالیسم جادویی در ادبیات معاصر فارسی نوشته شده است؛ نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. نتایج برآمده از تحلیل شاخص ترین متون ادبیات داستانی معطوف به رئالیسم جادویی، نشان می دهد این آثار در چند محور از جمله تاکید بر فرهنگی های بومی و سنّت های محلی، به مثابه نوعی مقاومت فرهنگی در برابر سلطه استعمارگران و مشخصاً سیاست های ناظر بر تعلیق فرهنگ های محلی به نفع فرهنگ جهانی، برجسته سازی نابرابری های اقتصادی به مثابه اعتراض به نظام های اقتصادی تولید کننده، نابرابری و بهره کشی های ظالمانه در جهان دو قطبی، نقد مادی گرایی از مسیر برساختن عناصر جادویی در برابر عقلانیت مادی محور و در نهایت بازنمایی منفی غرب در صورت های نمادین و استعاری، در برابر سلطه استعمار ایستادگی و پایداری کرده اند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۰