مطالب مرتبط با کلیدواژه

رمان لم یزرع


۱.

تحلیل انتقادی گفتمان رمان لم یزرع بر اساس رویکرد فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل انتقادی گفتمان رمان دفاع مقدّس رمان لم یزرع فرکلاف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
در ادبیات معاصر، مقارن با  جنگ ایران و عراق گونه ای به نام ادبیات دفاع مقدس در انواع و قالب های مختلف ازجمله «رمان» پدیدار شده و تا به امروز که چهار دهه از جنگ می گذرد، به رشد و ماندگاری خویش ادامه داده است. در رمان های دفاع مقدس، همسو با تغییراتی که در فرایندهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه صورت گرفته است، شاهد تحول تدریجی و پیدایش گفتمان های تازه ای هستیم. رمان لم یزرع محمدرضا بایرامی ازجمله این رمان ها است که با  طرح گفتمانی کاملاً متفاوت نسبت به آثار پیشین، در دهه نود به نگارش در آمده است. این جستار در پی آن است که با بازخوانش رمان لم یزرع در قالب رویکرد انتقادی نورمن فرکلاف به شیوه توصیفی-تحلیلی، گفتمان های موجود در آن را مورد کاوش قرار دهد و پاسخگوی این پرسش باشد که آیا گفتمان حاکم بر فضای داستان در خدمت حفظ روابط قدرت ایدئولوژیک در لایه های ساختار اجتماعی صورت بندی شده یا در جهت تضعیف و دگرگونی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده رمان لم یزرع با بازنمایی تحولات ناشی از هژمونی گفتمان اعتدال در سطوح سیاسی- اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران در دهه نود به ویژه تغییر در مرکز ثقل فرهنگی جامعه، درصدد انتقاد از نظام معنایی مسلط بر دوران جنگ و تضعیف روابط قدرت موجود در لایه های ساختار اجتماعی این دوره برآمده است. در این میان، مهم ترین مؤلفه ای که در گفتمان لم یزرع برجسته سازی شده و دیگر مؤلفه ها به حول آن مفصل بندی شده، اجتناب از ایدئولوژی های متعصبانه است که در هر شکل و در هر سطحی زاینده تنش و جنگ شناخته شده اند.
۲.

کاربست مفهوم «مرز» در تحلیل گفتمان جنگ؛ بررسی رمان «لم یزرع» با تکیه بر آرای لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه رمان لم یزرع مرز جنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمانی انتقادی و با بهره گیری از نظریه لاکلا و موفه، به بررسی نقش جنگ و مرز در رمان «لم یزرع» می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، واکاوی چگونگی بازنمایی این دو مفهوم در رمان و همچنین نقش آن ها در ساختار گفتمانی و شکل گیری هویت ها است. برخلاف دیدگاه های سنّتی که زبان را ابزاری برای بازتاب واقعیت می دانند، این پژوهش براین باور است که زبان، خود سازنده واقعیت است و از طریق گفتمان های مختلف، معانی و هویت ها را شکل می دهد. با تمرکز بر مفاهیم کلیدی نظیر «مفصل بندی»، «گره» و «هژمونی»، نشان داده می شود که چگونه مرز به عنوان یک گره کانونی در شبکه گفتمانی رمان، در ارتباط با مفاهیمی چون جنگ، مقاومت و هویت، مفصل بندی شده و گفتمان های مسلّط پیرامون مرز را به چالش می کشد. پرسش های پژوهشی، حول محور بازنمایی عشق و مرز، گفتمان های رقیب موجود و ارتباط عشق و مقاومت شکل گرفتند. فرضیات نیز بر نقش عشق در ایجاد تنش و پارادوکس، و به عنوان یک گره کلیدی متمرکز است. روش تحقیق، کیفی با تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. نتایج، نشان داد که عشق و مرز در رمان، نه تنها مفاهیم شخصی، بلکه سازه های گفتمانی هستند که می توانند معانی متفاوتی را خلق کنند و هویت ها را شکل دهند. مرز به عنوان یک سازه گفتمانی پیچیده، نه تنها عامل جدایی، بلکه عامل اتصال و ایجاد هویت های جدید معرفی شد. به طورکلّی، این پژوهش نشان می دهد که رمان لم یزرع با بازنمایی خاص خود از مفهوم مرز، به چالش کشیدن ساختارهای مسلّط می پردازد و فضایی برای اندیشیدن به معانی جدید و هویت های متفاوت فراهم می کند.