مطالعات آموزش بین المللی زبان فارسی
مطالعات آموزش بین المللی زبان فارسی دوره 10 پاییز و زمستان 1403 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مطابقت فعل و فاعل در نوشتار فارسی آموزان غیرفارسی زبان بر اساس پارامترهای نظریه دستور جهانشمول است. این پژوهش با استفاده از تحلیل نمونه های نوشتاری زبان آموزان سطوح مبتدی و پیش میانی از ملیت های مختلف، تلاش می کند تا میزان انطباق فعل ها با فاعل ها را ارزیابی کند. تحلیل داده ها نشان می دهد که بسیاری از مشکلات رایج، از جمله ناهمخوانی شخص و شمار، ترتیب نادرست واژگان، و حذف و افزودن نابجای فاعل، اغلب ناشی از انتقال منفی زبان مادری و تفاوت های پارامتری میان زبان فارسی و زبان اول زبان آموزان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زبان آموزان بسته به ویژگی های دستوری زبان مادری خود، چالش های متفاوتی را در فراگیری این مقوله زبانی تجربه می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به بهبود روش های آموزش دستور زبان فارسی به غیرفارسی زبانان کمک کند و پیشنهادهایی برای طراحی راهبردهای آموزشی مؤثر ارائه دهد. از جمله این پیشنهادها، تأکید بیشتر بر آموزش صریح تطابق فعل و فاعل و استفاده از تمرین های مبتنی بر مقایسه میان زبان فارسی و زبان اول فارسی آموزان است.
واکاوی محتوای خوانداری مجموعه درسنامه های پارسا و پرفا بر پایه ی انگاره ی نیل اندرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن یکی از نیازهای اساسی فارسی آموزان و مهم ترین منبع دریافت درونداد برای یادگیری زبان فارسی محسوب می شود. براساس پژوهش های مختلف کسانی که بیشترمی خوانند بهتر می نویسند و راحت تر صحبت می کنند. پژوهش حاضر واکاوی محتوای خوانداری مجموعه درسنامه های پارسا و پرفا براساس انگاره نیل اندرسون(1994-1999) است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام پذیرفته است. دراین تحقیق، محتوای خوانداری دو مجموعه درسنامه ی پرفا و پارسا براساس شاخص های انگاره نیل اندرسون مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. یافته های پژوهش این دو مجموعه نشان داد که نویسندگان در متون خوانداری هر دو مجموعه درسنامه از سه اصل گنجینه واژگان (پرفا با فراوانی کلی 197 و پارسا 224)، آموزش درک (پرفا با فراوانی کلی83 و پارسا91) و دانش پیشین (پرفا با فراوانی کلی 36 وپارسا21) بیشترین استفاده و از سه اصل افزایش سرعت خواندن، تأیید راهبردها وارزیابی پیشرفت هیچ استفاده ای نکرده اند.
ارزیابی کتاب مینا (1) بر اساس تلفیقی از انگاره مک دانو و کانینگزورث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های آموزشی از مهم ترین بخش های هر مجموعه آموزش زبان به شمار می روند. با توجه به نقش کلیدی کتاب در پیشرفت زبان آموزان، کیفیت و محتوای آن بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین مدرس زبان باید ویژگی های هر کتاب آموزشی را بررسی کند و با توجه به نیازهای دوره و زبان آموزان خود، مناسب ترین کتاب را برگزیند. بررسی و نقد کتاب های آموزشی یک زیرشاخه مغفول از زبان شناسی کاربردی قلمداد می شود. هدف آن بررسی کتاب های درسی به عنوان تولیدات آموزشی فرهنگی است که معانی مهمی را از راه محتوا و صورت بندی خود انتقال می دهند. بررسی های میان رشته ای و چندگانه می توانند نشان دهند که چگونه مطالب متنی و تصویری و یا صوتی در کتاب های درسی، افراد، مکان ها و زبان ها و فرهنگ را به نمایش می گذارند؛ همچنین می توانند درک فراگیران و دیدگاه آنها را به موارد یادشده شکل دهند. مجموعه کتاب های مینا تألیف شده در بنیاد سعدی برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ازجمله کتاب های آموزش زبان فارسی هستند که در مراکز گوناگون به کار می روند. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی صورت گرفته بر آن است تا ویراست اول از کتاب نخست این مجموعه را بررسی کند تا با دریافت ویژگی ها و نقاط قوت و ضعف آن، نخست به مؤلفان در فرایند چاپ ویراست های جدید کمک کند و مطالبی را که از نظر دورمانده روشن سازد، سپس مدرسان زبان فارسی را در گزینش محتوای مناسب زبان آموزان یاری رساند. مؤلفان بالقوه کتاب های آموزشی نیز می توانند با بهره گیری ازاین دست پژوهش ها، اقدام به تألیف کتاب هایی پیراسته از اشکال کنند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در کنار فواید کتاب مینا (1) اشکالاتی در آن مشهود است که مهم ترین آنها عبارت اند از: اشکالات آموزشی فراوان در بخش دستور زبان و کشف قاعده های دستوری، اشکالات متعدد نگارشی و ویرایشی که در کتاب آموزش زبان اهمیت دوچندان دارد، الگوهای نادرست در تمرین های کتاب و مغایرت های فرهنگی کتاب با فرهنگ ایرانی و اسلامی.
ارزیابی مجموعه پارسا فارسی عمومی بر اساس بازبینه ی ارزیابی منابع آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی مجموعه سه جلدی «پارسا فارسی عمومی» منتشرشده به سفارش دانشگاه مجازی جامعه المصطفی(ص) العالمیه در سال 1400 پرداخته است. ارزیابی براساس چهار مقوله شامل «ویژگی های فیزیکی و طراحی، مهارت های زبانی، موضوع و محتوا و ملاحظات کلی» انجام شد. پایایی بین ارزیاب ها تأیید و نتایج براساس آن تحلیل شد. نتایج نشان داد که این مجموعه از نظر طراحی و سازماندهی در سطح متوسط است، هرچند جلد سوم طراحی بهتری نسبت به جلدهای دیگر دارد. مهارت گفتاری در هر سه جلد خیلی خوب ارزیابی شد. در بخش شنیداری جلدهای اول و دوم در سطح خوب بودند، اما جلد سوم به دلیل فقدان فایل صوتی عملکرد ضعیفی داشت. مهارت نوشتاری در تمامی جلدها ضعیف بود و کاستی هایی چون نبود آموزش اصول نگارش و فقدان تمرین های متنوع مشاهده شد. مهارت خوانداری در جلد سوم با عملکرد خیلی خوب و در جلدهای اول و دوم در سطح متوسط تا نسبتاً خوب ارزیابی شد. از نظر واژگان هر سه جلد عملکرد خوبی داشتند، اما ضعف هایی در آوانویسی و یادآوری واژگان وجود داشت. دستور زبان در سطح خوبی قرار داشت، اما مرور مستقیم نکات در درس های بعدی مشاهده نشد. تلفظ در جلد اول ضعیف و در جلدهای دوم و سوم خیلی ضعیف بود. از نظر محتوا جلدهای دوم و سوم عملکرد خیلی خوبی داشتند و جلد اول در سطح خوب بود؛ به طور کلی این مجموعه در بسیاری از بخش ها عملکرد رضایت بخشی دارد، اما نیازمند بهبودهایی در مهارت های شنیداری، نوشتاری و تلفظ است تا به عنوان منبع آموزشی مؤثری در آموزش زبان فارسی به کار رود.
بررسی هم معنایی و تضاد معنایی و شیوه آموزش آنها در مجموعه کتاب های «زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی دو رابطه معنایی مهم هم معنایی و تضاد معنایی و شیوه ی آموزش آنها در مجموعه کتاب های آموزش زبان فارسی پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش تشخیص و شناسایی شیوه ی آموزش روابط معنایی در این مجموعه آموزش زبان فارسی و ایجاد بستری برای غنی سازی کتب آموزشی زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. با توجه به اینکه در زمینه ی روابط معنایی و شیوه ی آموزش آنها درکتاب های آموزش زبان فارسی پژوهش های زیادی وجود ندارد، نگارندگان پژوهش خود را در این حوزه و به طور مشخص در مجموعه ی چهار جلدی " زبان فارسی" نوشته ی دکتر احمد صفارمقدم انجام داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به افزایش تدریجی درک روابط معنایی فراگیران و همبستگی آن با آموزش این روابط در فرایند تدریس، محتوا و ترتیب آموزشی واژگان در قسمت های هم معنایی، تضاد معنایی در جلد اول کتاب متناسب نیست ولی به تدریج در جلدهای دوم، سوم و چهارم این ضعف پوشش داده شده است. مطابق انتظار، کاربرد روابط معنایی از جلد اول به تدریج در جلدهای بعدی افزایش پیدا می کند، زیرا بیشتر مطالب آموزشی در جلد اول کتاب در زمینه ی تلفظ حروف، واژگان بسیار ساده و اندک و بخش مختصری از دستور زبان فارسی است. نمونه های تضاد معنایی در جلد اول و موارد هم معنایی در جلد سوم بیشتر است. در مجموع هم معنایی با تعداد 188 مورد و 83/48 درصد و تضاد معنایی با تعداد 197 مورد و 16/51 درصد به کاربرده شده است . کاربرد روابط معنایی در قالب های هم معنایی و تضاد معنایی در این مجموعه، به منظور ایجاد زمینه ی درک کلمات، تفهیم و شکل گیری مفاهیم و اصطلاحات در ذهن زبان آموز، همچنین در برقراری ارتباط و درک متقابل نقش عمده ای را ایفا کرده و از دشواری آموزش کاسته است .
کارکرد فرایندهای واجی در زبان محاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی آواشناسی است که یکی از بحث های مهم در رابطه با نظام زبان است. بدین صورت که آواهای زبان هنگامی که تلفظ می شود و به صورت صدا در برقراری ارتباط ظاهر می شود، دارای قوانین و باید و نباید های مخصوص به خود است. یکی از این قوانین " فرایند های واجی" است و منظور از آن تغییراتی است که بر روی نوع، محل و تعداد واج ها یا ساختمان هجاهای واژگان زبان اثر می گذارد. گاهی باعث افزایش یک واج یا هجا می شود و گاهی برعکس. گاهی واج ها را در یکدیگر ادغام می کند و گاهی آنها را تبدیل به یکدیگر می نماید. در این مقاله ابتدا با استفاده از منابع مکتوب، داده ها جمع آوری شده است به این صورت که پنج فرایند ابدال، ادغام، حذف، افزایش و قلب را از کتب مختلف استخراج و سپس شاهد مثال های هر مورد را در زبان محاوره بیان می نماییم که به صورت کلی " نمود فرایندهای واجی" را در زبان محاوره بررسی می نماییم. نتایج پژوهش بیان می کند که فرایندهای واجی در مقوله هایی چون حذف، افزایش، قلب، ابدال، ادغام، همگون سازی، و ... ظاهر می شوند. از آنجا که نمود آواها در زبان گفتار و محاوره چشم گیرتر است، لذا فرایند های واجی نیز در زبان محاوره باید بسی بیشتر از زبان معیار و مکتوب و رسمی باشد.
بررسی و آموزش حرف اضافه «با» در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بهره گیری از روش های کلاسیک نمی توان راهکاری مناسب در زمینه یادگیری و آموزش درست حروف اضافه فارسی به زبان آموزان نشان داد و مشکلات آنها را برطرف کرد؛ از این رو کمک زیادی به یادگیری مانا و معنادار حروف اضافه نشده است. «با» یکی از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی است که نقش های دیگری از جمله ادات صفت و نقش وندی را نیز می پذیرد. پژوهش حاضر مطابق با نظریه حوزه ها و طرحواره های تصویری به ارائه یک طرح درس آموزشی مبتنی بر دیدگاه معناشناسی شناختی جهت آموزش و یادگیری معانی مختلف حرف اضافه فارسی «با» برای غیرفارسی زبانان می پردازد. این رویکرد آموزشی، تلاشی برای تکمیل نظریه های معناشناسی معاصر است و افزون بر آن، ساختار نقش کاربردی زبان در پیوند با معنا را نیز در نظر دارد؛ از این رو، نخست براساس معیارهای تایلر و معنای اولیه و معانی متفاوت این حرف اضافه را مشخص کرده، سپس جمله ها و عبارت هایی را که دارای این حرف اضافه بودند در کتاب های درسی غیرفارسی زبانان بررسی کرده است. شیوه آموزشی پیشنهادی، مدل ترکیبی متن و تصویر (با کمک پاورپوینت و پوستر) برای آموزش ساختار معنایی این حرف اضافه با توجه به معنای مرکزی و معانی دیگر آن است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از تصاویر حاوی تجربیات حسی و ادراکی فارسی آموزان می تواند ارتباط معناداری میان دانش جدید و پیشین آنان برقرار کند. فرایند این تحقیق و نتایج آن، راهکارهای مؤثری را در امر آموزش و یادگیری ماندگار این حرف اضافه پیشنهاد داده است.
دگردیسی زبان در فضای مجازی و تأثیر آن بر آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداخل و آمیختگی زبان ها، پدیده ای فرهنگی و طبیعی در روند ارتباطات جهان مدرن است که این روابط موجب نفوذ و رسوب واژگان و قواعد دستوری از یک حوزه زبانی به زبان دیگر می شود. در دوران معاصر که از آن با عنوان «دوران پست مدرن» یاد می شود، فضای مجازی و اینترنت جهانی ساختار تازه ای به این تعاملات زبانی بخشیده اند. در این بستر، نوعی گفتمان نوظهور شکل گرفته که باعث تولید یا دگرگونی سریع زبان معیار شده و این تغییرات نه تنها فرم آوایی و نوشتاری زبان را دگرگون کرده، بلکه نظام دستوری و نحوی زبان را نیز تحت تأثیر قرار داده است و واژگان تازه ای را وارد چرخه زبانی کرده اند؛ واژگانی که گاه معنایی متفاوت از ظاهر نوشتاری خود دارند و در حوزه کاربردی شان نیز با زبان معیار فاصله دارند. تداخل میان زبان مجازی و زبان رسمی جامعه، به ویژه در حوزه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، چالش هایی ایجاد کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که فضای مجازی چه نقشی در بروز اختلالات زبانی و شکل گیری بحران در فرایند آموزش ایفا می کند. همچنین تلاش می شود تا ابعاد این تداخل زبانی بررسی شده و تهدیدهای آن در سه سطح واژگانی، آوایی و نحوی تحلیل و دسته بندی گردد.
کاربست شاهنامه در آموزش زبان فارسی برپایه ی تلفیق نظریه هلیدی و پریستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش زبان فارسی به دلیل آشنا شدن زبان آموزان با سبک زندگی و افکار مشاهیر بزرگ آن اهمیت دارد. آموزش بهینه بر پژوهش کاربردی استوار است. فردوسی خداوندگار سخن پارسی است، پس می توان در آموزش زبان غیرفارسی زبانان از شاهنامه نیز بهره جست و التذاذهای ادبی اش را فهمید و فهماند. پژوهندگان درروشی توصیفی-تحلیلی کوشیده اند که با جستار در تناسب بین ابیات شاهنامه و فعل های کتاب های آموزش زبان فارسی نوین بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی، دریابند که در کدام سطوح از آموزش این مجموعه آموزشی، کاربست شاهنامه کارآمد است. همچنین، به طور تلفیقی، کاربرد گفتمان های عاشقانه شاهنامه را در افزایش سطح یادگیری زبان دوم بر اساس نظریات پرستون، نیز بررسی نموده اند زیرا هر دو در افزایش علاقه مندی به درک مفاهیم زبانی و ارتباطی بین انسان ها در زبان آموزان مؤثرند. گفتمان های غنائی شاهنامه را به دلیل محظوظ شدن روح و جان زبان آموز از عاشقانه ها در این اثر حماسی برگزیده اند و بعد، آن ها را در آموزش سطوح مختلف کتاب های مذکور، روشمند و علمی معرفی نموده اند. این تحقیق نشان می دهد که این گفتمان ها به دلیل انطباق فعل های به کار گرفته شده در بیت ها با فعل های انواع فرایندهای نظریه هلیدی در حوزه معانی، می تواند در سطوح آغازین، میانی و پیشرفته ی یادگیری، به کار گرفته شود و به علت دربرداشتن عناصر نظریه کنش متقابل زبانی پریستون در افزایش سطح یادگیری نیز، کارآمد است.
بررسی تأثیر انگاره های آموزش تلفیقی بر رضایت و پیشرفت فارسی آموزان در یادگیری واژه های کاربردی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثر سه انگاره آموزش تلفیقی (کلاس معکوس، چرخش ایستگاه و مجازی غنی شده) را بر رضایت و پیشرفت فارسی آموزان در یادگیری واژه های کاربردی در محیط های برخط ارزیابی کرد. این مطالعه با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و گروه های مستقل، روی ۴۵ فارسی آموز سطح مقدماتی مؤسسه حیات النفوس (ملیت عراقی) صورت گرفت. فارسی آموزان به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب و به طور مساوی در سه گروه تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون واژه های کاربردی و پرسش نامه استاندارد رضایت از یادگیری برخط (بولیگر و هالوپا، ۲۰۱۲) بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، آزمون تعقیبی توکی و محاسبه اندازه اثر تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر سه انگاره موجب پیشرفت معنادار در یادگیری واژه ها شدند، اما انگاره چرخش ایستگاه با بالاترین میانگین نمرات پس آزمون (M=21.80) و بیشترین میزان رضایت (M=88.5) بر سایر انگاره ها برتری داشت. آزمون ANOVA وجود تفاوت معنادار بین گروه ها در متغیر رضایت را تأیید کرد و اندازه اثر آن بزرگ برآورد شد (η²=0.344). اما تفاوت پیشرفت در یادگیری واژه ها بین گروه ها کوچک و غیرمعنادار بود. در مجموع، یافته ها نشان می دهد که طراحی تعاملی و مرحله محور در انگاره چرخش ایستگاه نه تنها موجب افزایش رضایت فارسی آموزان می شود، بلکه زمینه ساز پیشرفت در یادگیری واژه های کاربردی زبان فارسی در محیط های برخط است.
بررسی و تحلیل نظرات مدرسان آزفا در باب برنامه و کتاب های درسی آزفا: با رویکرد روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت پژوهی یکی از روش های پژوهش کیفی و به دنبال کشف روایت ها و تجربه های فقط شخصی افراد است. روایت نیز تجربه زیسته ما از زندگی است و شامل انواع مختلفی مثل زندگی نامه، تاریخچه زندگی، تاریخ شفاهی و ... است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل روایت های مدرسان درباره آموزش زبان فارسی (آزفا) درباره برنامه و کتاب های آزفا است. روش این پژوهش کیفی، نوع آن توصیفی تحلیلی و رویکرد آن آموزشی است. جامعه آماری مدرسان آزفا است و حجم نمونه شامل 20 نفر از آنان بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه نیمه ساختارمند بوده که از طریق کُدگذاری تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدرسان به برنامه و کتاب موقعیت محور و چند رسانه ای توجه بیشتری داشته، در حوزه پداگوژی معتقد به استفاده از نظریه، برنامه، انگاره و الگو بوده و مشکلات اصلی برنامه و کتاب های موجود را زبان غیر طبیعی، گرته برداری و عدم تناسب با سطح زبان آموزان دانسته اند. موضوعات پیشنهادی آنان در سطوح مبتدی تا پیشرفته نیز نظم و منطق خاصی نداشته است و درباره چگونگی کاربرد مهارت های چهارگانه زبانی به صورت جدا یا پیوسته، نظر یکسانی داشته اند.
بررسی رابطه بین رمزگردانی و بازداری و نمود آن در فارسی آموزان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تعداد افراد دو یا چندزبانه ها از تعداد افراد تک زبانه بیشتر است. به هنگام تولید گفتار همه واژگانی که یک فرد چندزبانه به زبان های مختلف می داند در ذهن او فعال می شود؛ از این رو فرد به کمک فرایندی شناختی به نام بازداری مانع تولید واژه های ناخواسته می شود. این فرایند به ویژه در زمان گردش از یک زبان به زبان دیگر که به آن زبان گردانی گویند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی بازداری و کنش رمزگردانی در تولید گفتار در فارسی آموزان غیرایرانی چندزبانه انجام گرفت؛ بدین منظور در این پژوهش بیست شرکت کننده زن (15 نفر) و مرد (5نفر) در سه آزمون تکلیف نامیدن، آزمون سایمون و رنگ و جوهر بررسی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد رابطه معناداری بین بازداری و رمزگردانی در فارسی آموزان غیرایرانی چندزبانه وجود دارد؛ همچنین هرچه سن زبان آموز کمتر باشد بازداری بیشتر یا به عبارتی قوی تر.