فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
136 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی فیلم "ملی و راه های نرفته اش" از منظر تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس رویکرد فرکلاف است. این پژوهش به روش توصیفی_تحلیلی و با مطالعه دیالوگ های فیلم در تلاش است تا به شیوه بروز قدرت و تاثیر جنسیت بر آن و تاثیر تفکرات سنتی و تعصبات جاهلانه بر کلام شخصیت های فیلم بپردازد. باتوجه به تحلیل ها، شخصیت های فیلم بر اساس تحکم و انعطاف موجود در گفتار خود ازطریق رفتارهای پرخاشگرایانه، لحن های خشونت آمیز و در شرایط عدم اعتمادبه نفس و احساس عدم امنیت به ترتیب، قدرت یا ضعف کلامی خود را آشکار می سازند که معرف ایدئولوژی و دیدگاه جنسیتی شخصیت های فیلم است. نتایج حاکی از آن است که تعصبات حاکم بر خانواده، سنت گرایی افراطی و استراتژی های کلامی شخصیت ها که برگرفته از جنسیت آن هاست بر قدرت زبانی اثر گذار است. به گونه ای که وجود قدرت زبانی برای مردان و فقدانش برای زنان متجلی و مشهود است. فرکلاف زبان و ایدئولوژی را در کنار هم به مثابه ابزاری جهت تحلیل انتقادی گفتمان می شمارد. بررسی ها مطابق دیدگاه وی، نشان می دهد که چگونه گفتار شخصیت های مذکر فیلم در بافت های خانوادگی و اجتماعی مختلف، توانسته است نقش تثبیت کننده جایگاه قدرت را ایفا کند. این پژوهش، گفتمان حاکم و غالب مردانه را با مناسبات قدرت به گونه ای تبیین می نماید که سعی دارد زبان و صدای زنانه را تحت سیطره خود درآورد. در این میان بستری وجود دارد که بستر اجتماعی جامعه و خانواده سنتی است که درحال گذر به جامعه مدرن است و این مناسبات قدرت را به چالش می کشد. سرانجام این جدال به شکل گیری آنچه می انجامد که محققان در مقاله به آن رسیده اند.
شباهت لفظی اشعار حافظ شیرازی و میر کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میر کرمانی از شاعران قرن هشتم اندکی قبل از حافظ شیرازی چشم به جهان گشود. این دو شاعر در زمان حکومت امیر مبارزالدین محمد باید تجربه های سیاسی و اجتماعی مشترکی را تجربه کرده باشند. دوران پیری میرکرمانی مصادف با اوان زندگی حافظ بوده است. میر که تحت تأثیر کلام دلربای سعدی بوده، توانسته به ذهن و زبان او نزدیک شود و از جهت دیگر در جریان تحول غزل تلفیقی که آمیخته ای از عشق و عرفان است، گام هایی برداشته و این جریان شعری که مورد پسند حافظ بوده، هم سانی های لفظی و معنایی در اشعار او و میر کرمانی پدید آورده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که اشعار میر کرمانی و حافظ شیرازی تا چه اندازه از جهت لفظی به هم نزدیک هستند و آیا تصاویر مشترک این دو شاعر در سنّت های شعری فارسی نمونه هایی دارد؟ این پژوهش از جهت هدف، کاربردی، از جهت گردآوری داده ها، توصیفی و از جهت نوع، کیفی است و از نظریه «بینامتنیت»، جهت تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است. بررسی ها حاکی از این است که از جهت معانی و مضامین، مشترکات بسیاری در شعر این دو شاعر وجود دارد؛ هرچند سحر کلام حافظ مضامین را زیباتر و شکوه مندتر جلوه داده است.
ریخت شناسی تحلیلی آیین نمایشی بومی «بازار مدینه»، در فرهنگ سوگواری زنان بوشهر با رویکرد انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
195 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و ریشه شناختی حضور زنان بوشهر در آیین نمایشی «بازار مدینه» با رویکرد تفسیری براساس نظریه انسان شناسی کلیفورد گیرتز است. در فرهنگ مذهبی بوشهر، زنان با مشارکت مردان، هرساله در بیستمین روز از ماه صفر، آیین نمایشی «بازار مدینه» را با شیوه ای تأمل برانگیز به شکل یک نمایش میدانی برگزار می کند. در این مقاله آیین نمایشی مذهبی «بازار مدینه» با تأکید بر انسان شناسی تفسیری مبتنی بر شناخت نمادهای فرهنگی، در دو ساحتِ اساسی: 1)تفسیر نمادهای فرهنگی مذهبی در آیینِ نمایشی «بازار مدینه»؛ 2)واکاوی تأثیر حضور زنان در آیین نمایشی «بازار مدینه» از رهگذر دانش تأویل و تفسیر در انسان شناسی نمادین بررسی شده است. روش پژوهش، میدانی (مشاهده مشارکتی و مصاحبه) و نیز با بهره گیری از منابع کتابخانه ای بوده است. اطّلاعات گردآوری شده، به شیوه توصیفی و تحلیلی و براساس نظریه تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز تحلیل محتوای کیفی شده و به پرسش های بنیادینی مانندِ عناصر کلیدی در آیین نمایشی «بازار مدینه»، جایگاه زنان در نظام باورهای اعتقادی و خاستگاه تاریخی و فرهنگی این آیین نمایشی در فرهنگ سوگواری در بوشهر پاسخ داده است. یافته ها حکایت از آن دارد که زنان در بوشهر، شبیه خوانِ نقش زنان اهل بیت(ع) هستند و حضورشان بر سه نکته در نظام نمادین دینی دلالت دارد: 1)جان پنداری؛ 2)انسجام بخشی جمعی؛ و 3) بازآفرینی باورهای دینی.
بررسی جایگاه جراید برلنی ها در مهندسی زبان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث انگیزترین اصلاحات در فرآیند مدرن سازی اصلاح زبانی است؛ ازاین رو، مهندسی زبان یکی از بخش های مخاطره آمیز آزمایشگری اجتماعی سیاسی در هر کشور به شمار می آید. در ایران، برلنی ها برای اولین بار اصلاحات زبان فارسی را مطرح کردند. این حلقه فصل مهمی از تاریخ روشنفکری در ایران محسوب می شوند. آنان در زمانی کوتاه با فعالیت های خود در ایران و در اروپا، با انتشار مجله ها و رساله ها و با تشکیل محافل بحث و گفت وگو، مهم ترین گروه فعال روشن فکران مهاجر ایران را در دوره معاصر پدید آوردند. بررسی جراید برلنی ها اتخاذ رویکرد آسیب شناسانه آنها را در مسائل زبانی درکنار راهکارهای عملی و اصلاحی در این عرصه نشان می دهد. جراید برلنی ها با طرح چالش های زبان فارسی و پرهیز از افراط و تفریط و اتخاذ مشی اعتدالی به انتقاد از شیوه های پاک سازی و اصلاح زبان فارسی پرداختند. با توجه به جایگاه مؤثر برلنی ها و جراید آنها در فرآیند اصلاحات زبانی ایران، مقاله پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین جایگاه این جراید در مهندسی زبان در ایران می پردازد.
آیین طلب باران در بین اقوام استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
107 - 141
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزههای مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیینهای رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی آنهاست. آیین ها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون مراسمهای مختلفی را برگزار می کنند که بررسی آن ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبه خود منحصربه فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانهای و مصاحبه میدانی کوشش شد به بررسی آنها پرداخته شود تا ضمن شناسایی آیین باران خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آنها تبیین شود. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی آیین طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم بارانخواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آنها دیده می شود؛ اعمالی مانند عروسک گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آنها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشه اسطورهای ریشه دارد. در اجرای این آیین نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین بارانخواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می کردند، به آن باور قلبی داشتند.
تاریخ نگارگری ایران به مثابه تابعی از تاریخ ادبیات فارسی: خوانش نگاره های نسخه هفت اورنگ براساس تغییر گفتمان ادبی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 45
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه بخش عمده نقاشی ایرانی پس از اسلام، در خدمت کتاب آرایی و مصورسازی متون قرار داشته است و عمده متونی که مصورسازی شده، کتب ادبی اند و با توجه به نقش ویژه شعر و ادبیات در تاریخ اندیشه ایران، به عنوان یک نظام دانایی و معرفتی، موضوعی که مطرح می شود این است که در ایران، نسبت میان تاریخ نگارگری و تاریخ ادبیات چگونه بوده و تغییر گفتمان های ادبی چه تأثیری بر تاریخ نگارگری داشته است؟ برای روشن شدن ابعادی از موضوع در این مقاله، تلاش شده است تا به برشی از یک مقطع زمانی پرداخته شود که در آن، تاریخ ادبیات دچار گسست و تغییر گفتمان ادبی شده است. در این راستا، نگاره های نسخه هفت اورنگ جامی که در دربار سلطان ابراهیم میرزا مصورسازی شده، مورد خوانش قرارگرفته است. در این بررسی از آموزه های نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو و مفاهیم مطرح در ترجمه بینانشانه ای بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که با تغییر گفتمان ادبی از زمان جامی تا ابراهیم میرزا، نگارگری نیز در ساحت فرم و محتوا دچار دگرگونی شده است. برخلاف جامی، هفت اورنگ برای سلطان ابراهیم میرزا نه ابزاری برای انتقال مفاهیم صوفیانه، بلکه متنی ادبی و هنری بوده و جنبه های ادبی و زیباشناختی اثر در اولویت اول او قرار داشته است. این جنبه های ادبی و زیباشناختی نیز براساس نگرش ها و مفاهیم مکتب وقوع شکل گرفته است.
مادّه تاریخ در قطعات و رباعیات میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به حروف الفبا برای ترتیب و تنظیم مادّه تاریخ و محاسبات نحوی به حساب جمّل و حروف ابجد از دیرباز مورد توجه و استفاده بوده است. استفاده از حروف الفبا برای انعکاس و بیان موّاد تاریخ نیازمند به هنرمندی و تسلّط خاصی است. یکی از شاعران صاحب ذوق که در دیوان ارزشمند خود به آن نظر داشته است میرزا سیّد یحیی مدرّس متخلّص به فدایی یزدی (ف 1282ه.ق)از شاعران دوره بازگشت است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی با تاریخچه مادّه تاریخ، سپس محاسبه آن در دو قالب قطعه و رباعی با ذکر مثال هایی از آن در دیوان فدایی یزدی است. این پژوهش به شیوه تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده و محدوده مورد مطالعه آن در قالب قطعه از نسخه خطّی معتبری به خط خود شاعر محفوظ در کتابخانه شخصی سیّد یحیی مدرّسی وامق و در قالب رباعی از نسخه خطّی معتبر در کتابخانه آیت الله مرعشی استفاده شده است. فدایی یزدی در تاریخواژه های منظوم خود از اشکال کاربرد مادّه تاریخ به ذکر تاریخ درجمله ها و واژه های معنی دار پرداخته و آن را برای بیان موضوعاتی چون ولادت، ساخت بنا، تألیف کتاب، ذاکری و ارتحال اشخاص به کار برده است که در این میان نخست مادّه تاریخ درباره ارتحال اشخاص به خصوص فوت علما و بعد ولادت بسامد بالایی دارد. وی از مجموع 88 قطعه، در 32 قطعه به آوردن مادّه تاریخ نظر داشته و کاربرد آن در قالب رباعی اندک است.
گفتمان شناسی تصانیف ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
87 - 104
حوزههای تخصصی:
تصنیف، گونه ای از شعر است که همراه با موسیقی ارائه می شود. این گونه ادبی همواره در طول تاریخ وجود داشته است؛ ولی تا قبل از انقلاب مشروطیت، مضمون آن عشق و عواطف درونی بود. با ظهور نهضت مشروطه و همراه با تحولات ابعاد گوناگون جامعه، تصنیف نیز درون مایه اجتماعی به خود گرفت و در خدمت بیان اندیشه های روشن فکران قرارگرفت. سخن کاوی یا تحلیل گفتمان نوعی مطالعه میان رشته ای است که به تجزیه و تحلیل کلام می پردازد و منجر به خوانش عمیق آثار ادبی می شود. این پژوهش بر مبنای تحلیل گفتمان از نوع انتقادی آن سعی بر این دارد تا به بررسی و تحلیل تصانیف ملی میهنی ملک الشعرای بهار و انتقادها و روشنگری های وی در جریان نهضت مشروطه بپردازد. این گفتمان با مؤلفه های لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم، پارلمانتاریسم و دموکراتیسم، سوژه سیاسی خود را می یابد و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش می کشد. گفتمان ناتورالیسم و لیبرالیسم محوریت تمام تصانیف را دربرمی گیرد. در سؤال اصلی این پژوهش چگونگی تأثیر تصانیف ملک الشعرای بهار در جنبش مشروطیت مردم ایران مطرح است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده های آن با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و کتابخانه ای و سندکاوی، بررسی شده است.
بررسی تطبیقی سیمای سه عنصر عشق، عاشق و معشوق در دیوان صائب تبریزی و بیدل دهلوی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
119 - 143
حوزههای تخصصی:
عشق شاخصه اصلی بسیاری از اشعار و داستان های ادبیات جهان و یکی از محوری ترین موضوعات ادبیات فارسی، به ویژه ادبیات غنایی است. عنوانی پرشور که در دوران مختلف حیات بشر شاعران، نویسندگان و اندیشمندان بسیاری به آن پرداخته اند. در این میان صائب تبریزی و بیدل دهلوی دو شاعر بزرگ سبک هندی نیز به این شاخصه مهم و همراه همیشگی آن معشوق توجه داشته و در دیوان شعری خود آن را به کار برده اند. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی دیدگاه صائب تبریزی و بیدل دهلوی در مورد عشق و بیان ویژگی های ظاهری و اخلاقی معشوق به مقایسه غزلیات دیوان این دو شاعر پرداخته است و نتیجه به دست آمده نشان می دهد؛ برخلاف آن که دیوان صائب تبریزی را دیوان امثال و حکم می نامند، وی عشق را جاری در تمام اجزای هستی و عناصر طبیعی جهان می داند و از موضوعات قابل توجه در دیوان صائب تبریزی است و در مقابل غزل های بیدل در چارچوب عرفان، اخلاق و فلسفه قرار داشته و گاهی در یک غزل تنها یک بیت عاشقانه وجود دارد و در بیشتر موارد عشق مطرح شده؛ عشق عرفانی و خدایی است.
مقایسه تصویرسازی عاشقانه نزار قبانی و سیمین بهبهانی با استفاده از صفات و حالات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی و سیمین بهبهانی، از شاعران پر آوازه و صاحب سبک در ادب عربی و فارسی هستند. این دو شاعر برجسته به سبب گرایش به سبک رمانتیک از حالات و صفات کودکان به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و عواطف خود بهره برده اند. نزار کودکی را کلید شخصیت و زندگی ادبی خود می داند و در اشعارش شادی ها و تجربه های شیرین کودکی را بیان می کند، و هرگز خود را جدای از حالات کودکی نمی بیند. اما سیمین دوران کودکی تلخی را سپری نموده و این تلخی ها در اشعارش انعکاس یافته است، با آنکه خاطرات کودکی دو شاعر، یکی شیرین و دیگری تلخ است هر دو با هنرمندی تمام از صفات و حالات کودکان چون عشق به بازی، عشق به مادر، معصومیت، زیبایی و لطافت، صداقت و بی ریایی و... برای تصویر سازی های عاشقانه خود استفاده کرده اند. در این مقاله نشان داده ایم که با وجود تفاوت های بسیار این دو شاعر از جهت جنسیت و ملیت، به سبب احساسات مشترک انسانی، حالات و صفات کودکان را محملی جهت بیان احساسات و عواطف عاشقانه خود قرار داده اند.
معرفی و ضرورت تصحیح شرح لمعات عراقی موسوم به معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
137 - 164
حوزههای تخصصی:
معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق در زمره متون عرفانی قرار می گیرد. نویسنده آن فردی به نام میرپادشاه است و در دست نویسش خود را از نوادگان میر حیدر کسبی معرفی می کند که از شیوخ فرقه نقشبندیه است و مزار او امروزه در ولایت نخشب (قرشی کنونی) زیارتگاه است. او از نزدیکان خواجه سعد است و علاوه بر معارف الحقایق، کتاب دیگری به نام ایضاح الاصطلاحات و تفصیل المقامات دارد. معارف الحقایق شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی است که در سال 1003 هجری قمری و در زمان عبدالله بهادرخان به تشویق و تحریض فردی به نام میرک صوفی نوشته است. در ابتدای کتاب مؤلف به شرح و توضیح اصطلاحات عرفانی می پردازد و پس از آن ضمن نوشتن کلام عراقی که او را مصنف می نامد، شرح خود را به آن می افزاید. کلام عراقی را به رنگ شنگرف و توضیحات خود را با رنگ سیاه می نویسد. از این نسخه هیچ پیشینه ای اعم از مقاله، پایان نامه و کتاب موجود نیست؛ اما شروح موجود از عراقی به عنوان پیشینه بیان شده است. توضیحات مفصل شارح درباره اصطلاحات عرفانی همچون پیشگفتار در نسخه و پیش از متن اصلی آمده است که در دیگر شروح نیست و نوآوری آن محسوب می شود. این نسخه، بدل ندارد. به خط مؤلف است، افتادگی کمی دارد و خواناست. این شرح به دلیل دارا بودن ویژگی هایی همچون شرح مبسوط متن لمعات به همراه توضیحات مفصل اصطلاحات عرفانی، کلام فاخر و فصیح، استفاده از آرایه های ادبی همچون تشبیه، تناسب، اطناب، تنسیق الصفات و اطلاعاتی از فرقه نقشبندیه و نمونه ای موفق از نثر در دوره موسوم به انحطاط نثر فارسی، حائز اهمیت است. تسلط بر مباحث عرفانی و پیوستگی کلام مؤلف، شرح لاهیجی بر گلشن راز شبستری را به یاد می آورد. از همین رو تصحیح آن ضروری است تا علاوه بر غنای ادب عرفانی، شرحی جامع از لمعات را در دسترس مخاطبان قرار دهد.
خاستگاه ترکیب کنایی (درفشی شدن / کردن) با تکیه بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» در معنای «انگشت نماشدن/ کردن برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است و در آثار منظوم و منثور پیش از آن سابقه ای ندارد. پرسش هایی که هنگام رویارویی با این ترکیب پدید می آید، این است که چه ارتباطی میان واژگان ترکیب (معنای حقیقی) و مفهوم کنایی آن وجود دارد؟ در آفرینش این ترکیب کنایی، فردوسی چه استنباطی از درفش داشته است و حضور آن را در میادین نبرد چگونه می دیده که سبب شده است مفهوم کنایی «انگشت نمایی» را بیافریند؟ یافته های مقاله حاضر نشان می دهد به کارگیری «نیزه» به صورتی ویژه در میدان نبرد، به منظور اجرای فنی از فنون پهلوانی، خاستگاه آفرینش ترکیب کنایی «درفشی شدن/ کردن» بوده است که هم معنای حقیقی یعنی «به شکل و هیأت درفش درآمدن» و هم مفهوم کنایی، یعنی «انگشت نماشدن و رسوایی» را به درستی منتقل می کند. فردوسی برای آفرینش این ترکیب کنایی، جهان عینی حماسه را در ذهن و زبان خویش بازآفریده و تصویری که خود دریافته را با مناسب ترین واژگان برای مخاطب درک کردنی ساخته است.
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
بررسی دستوری شدگی قیود تشدید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید تشدید، جزئی زبانی است که با استفاده از آن درجه، شدت و یا مقدار عناصر دیگر زبانی مثل افعال، صفات و قیود مشخص می شود. دستوری شدگی نیز فرآیندی است که طی آن اجزای واژگانی به صورت امکانات دستوری درمی آیند و یا عناصر دستوری، دستوری تر می شوند. معمولاً مسیر دستوری شدگی اجزای دستوری مختلف تفاوت هایی با یکدیگر دارد و منابع واژگانی اولیه آنها نیز متفاوت است. این امر در مورد قیود تشدید نیز صادق است. زبان شناسان بر اساس تحقیقات بر روی زبان های مختلف، منابع واژگانی معینی برای قیود تشدید مشخص کرده اند. هدف پژوهش حاضر توصیف مشخصه های ممیز، شناسایی و بررسی شیوه تکوین این نوع قیود از منظر دستوری شدگی در زبان فارسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبنای اصلی این تحقیق، پیکره ای است که از پنجاه تارنمای فارسی زبان کشور ایران تشکیل شده است. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که منابع معنایی قیود تشدید در زبان فارسی چه منابعی هستند و آیا این قیود تشدید از رهگذر دستوری شدگی وارد زبان فارسی می شوند؟ در این تحقیق علاوه بر مشخص نمودن مسیر دستوری شدگی قیود تشدید به منابع واژگانی قیود تشدید فارسی توجه خاصی شده است. شواهد موجود مبین آن است که منابع اصلی واژگانی قیود تشدید در زبان فارسی ناظر بر مفاهیمی چون: «وسعت»، «بزرگی» و یا «فراوانی» (کمیت) هستند.
مفهوم سازی ارزش فرهنگی احترام، مطالعه موردی«عذرخواهی» در شاهنامه فردوسی در چهارچوب زبان شناسی فرهنگی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 156
حوزههای تخصصی:
شاهنامه را سند هویت ایرانیان دانسته اند؛ مفاهیم و ارزش های والای انسانی در لابه لای روایت داستان ها و جنگ ها دیده می شود. در این پژوهش تلاش می شود بیان گردد که فردوسی در این اثر فاخر ادبی چگونه هویت و فرهنگ ایرانیان را با تمرکز بر احترام و "عذرخواهی" به عنوان عناصر هویت ساز و فرهنگ ساز، ضمن روایت ها به تصویر کشیده است. پرسش پژوهش این است که "عذرخواهی" چگونه در زبان شاهنامه مفهوم سازی شده است. با استفاده از "چهارچوب زبان شناسی فرهنگی" (برگرفته از دیدگاه شریفیان) مفهوم سازی ارزش فرهنگی اجتماعی"عذرخواهی" در قالب طرح واره های کاربردشناسی، تک مفهوم و تک کنش فرهنگی در تمامی و تک تک ابیات شاهنامه (حدود50000 بیت) شناسایی و به صورت کنش های کلامی و غیرکلامی مقوله بندی شدند. سپس با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی متغیرهای سن و موقعیت اجتماعی بررسی شد تا آشکار گردد که مفهوم سازی فرهنگی این ارزش اجتماعی در کتاب شاهنامه چگونه نمود یافته است. نتیجه اینکه مفهوم سازی عذرخواهی در زبان ادبی شاهنامه به دو صورت کنش کلامی مانند "پوزش آوردن"، "آفرین کردن" و "بستودن"؛ و کنش غیرکلامی مانند " گنج فرستادن"، "بر پای خاستن" و "نماز بردن" نمود یافته است که کنش کلامی در تعامل اجتماعی افراد با موقعیت بالا به پایین، و کنش غیرکلامی در تعامل اجتماعی پایین به بالا بیشتر به کار رفته است.
بررسی جایگاه صورت های فلکی منطقة البروج در آیین ها و باورهای عامیانه ی مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در اعتقادات و باورهای اقوام گوناگون، جز با کنکاش در اسطوره ها و آیین های اولیه ی آن ها کامل و جامع نخواهد بود. تمدن های کهن با نگاه ویژه ی خود در جهت توجیه حوادث طبیعی پیرامون خود برمی آمدند. منطقه البروج و صورت های فلکی آن نیز به عنوان گروهی از اجرام سماوی در فرهنگ ایران، همواره به عنوان عناصر و عواملی برای انتقال سرنوشت بشر از آسمان به زمین تلقی می شده است. این باور را می توانیم در متون پهلوی به جای مانده بیابیم و امتداد آن در متون تنجیمی و یا احکام نجوم در دوره ی اسلامی نیز قابل پیگیری است. در این متون نمادهای متفاوتی را به بروج دوازده گانه منتسب کرده اند و از آن ها نتایجی را برای اعمال روزمره ی مردمان گرفته اند و یا پیشگویی هایی را برای موارد مختلف از آن ها استنتاج کرده اند. به علاوه در برخی از باورها و رسومات عامیانه نیز ردپای صورت های فلکی منطقه البروج و اعتقادات بیرونی آن قابل تشخیص است. این پژوهش با رویکرد کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی با استفاده از داده های کتابخانه ای و تصاویر مرتبط صورت گرفته است.
پذیرش سعدی در انگلستان: تبیین حضور سعدی از رهگذر ترجمه های مستشرقان در سده هجدهم و نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله، زمینه های پذیرش و حضور سعدی در انگلستان عصر نئوکلاسیسم رااز منظر ترجمه های مستشرقان کمپانی هند شرقی تبیین و تحلیل می کند و نشان می دهد چگونه این مستشرقان به معرفی سعدی و پذیرش آثار او در جامعه انگلیسی کمک کرده اند. تحلیل عمدتاً بر روش توصیفی-تبیینی استوار است. سعدی و دیگر شاعران ایرانی با ویژگی های جهانی و انسان محور آثار خود، توانستند در دوره های مختلف تاریخ اروپا، به ویژه دوران روشنگری و رمانتیسم، تأثیرگذار باشند. همچنین، مقاله به نقش فارسی دوستی در تحولات تاریخی غرب اشاره می کند و تأکید دارد غرب از فارسی دوستی به مثابه ابزاری برای بازتعریف هویت و گذار از اسکولاستیک به انسان گرایی بهره برده است. در این فرایند، ترجمه آثار فارسی به زبان های غربی نقش اساسی در انتقال مفاهیم انسان محور و غیرمسیحی ایفا کرده است. یافته ها نشان می دهند انسان گرایی جهانی، ویژگی خاص آثار ترجمه شده فارسی، به ویژه سعدی، است و همین ویژگی باعث تمایز آثار فارسی از دیگر آثار ادبی، به ویژه ادبیات انگلیسی، شده است.
بازنمایی سویه های تئوری صدق ابن طباطبا، در دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی؛ با تکیه بر کتاب "عیار الشعر"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
24 - 1
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و به منظور ارائه نوشتاری جامع در منظومه اندیشه فلسفی و ادبی ابن طباطبا، سویه های تئوری صدق را در مهم ترین اثر دوران ساز او، یعنی کتاب "عیار الشعر"، در دو بافتار معرفت شناختی و زیبایی شناختی، بازنمایی و تحلیل کند؛ بنابراین، ابتدا به جهت روشن شدن جغرافیای موضوع، مبانی نظری معرفت شناسی، تئوری ها و رویکردهای صدق را بازاندیشی می کند؛ سپس سویه های هنری، اخلاقی، تاریخی و تصویری صدق را در منظومه معرفتی ابن طباطبا، با عنایت به تفکیک دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد. رهاورد پایانی این جستار بیانگر این است که از نظرگاه معرفت شناختی؛ نظریه شناخت ابن طباطبا، با نظریه کلاسیک حوزه معرفت شناسی؛ یعنی تئوری مطابقت صدق همسویی و همگرایی دارد؛ ازاین رو، موجّه، معرفت بخش و واقع نما است و صلاحیت داوری گزاره ها را نیز دارا است؛ اما ازآنجایی که اثر هنری فربه تر از آن است که تنها در ترازوی سنجش صدق و کذب پذیر معرفت شناختی بگنجد؛ بلکه سنجه زیبایی شناختی نیز باید آن را محک زند؛ نظریه شناخت ابن طباطبا از نظرگاه زیبایی شناختی نمی تواند چندان معرفت بخش، واقع نما و دارای عینیت باشد؛ در نتیجه صلاحیت داوری گزاره های ادبی را که ذاتاً منطق گریز و آشنازدا است، نیز ندارد.
بازنگری در دسته بندی قالب های شعر فارسی و معرّفی برخی قالب های نوساخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالب های شعریِ زبان فارسی در تمامی دوره های تاریخی و ادبی تا به امروز تغییرات و تحوّلاتی داشته اند؛ این تغییرات در دو حیطه محتوا و ساختار بوده است. هنجارشکنی در زبان و مفاهیم اشعار سبب پیدایش شیوه ها و قالب هایی نو در زبان فارسی شده است، امّا با کاوش در بسیاری از آثار این شاعران، روشن می شود که هنوز قالب های جدیدی در آثار بسیاری از شاعران معاصر وجود دارد که ناشناخته مانده اند و در دسته بندی ها نام خاصّی بر آن ها اطلاق نشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و قالب های جدید در آثار پنج شاعر منتخب معاصر (نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، نادر نادرپور، و محمّدرضا شفیعی کدکنی) برگزیده و سپس نام گذاری و بررسی شده است. قالب هایی جدید شامل ترکیب بند نو، مسمّط نو، سه پاره، قطعه پیوسته، رباعی پیوسته و دوبیتی پیوسته به قالب های «نوکهن» و «نوواره» به قالب های نوین افزوده شد.