فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
منظر و محوطههای بیمارستانی باوجود تاثیرگذاری مثبت فراوان بر سلامت جسمی و روانی بیماران و کارمندان خود، جایگاه درخوری در پژوهشهای طراحی محیط بیمارستانها ندارد. پژوهش در این حوزه درگرو شناسایی و ارزیابی صحیح از شرایط فعلی آن است. کمبود ابزارهای ارزیابی استانداردسازی شده -همچون پرسشنامهها و چکلیستها برای کَمیسازی نگرش و رفتار کاربران- مشکل را دوچندان مینماید. هدف اصلی پژوهش پیشرو، شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت کالبدی منظر بیمارستانی، کاستیها و نقاط قوت آنها است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با انجام مرور سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus،PubMed و Web of Science، دوازده ابزار ارزیابی شناسایی شد. سپس ساختار، روش تولید، ابعاد موردسنجش و نحوهی تأمین روایی و پایایی ابزارها مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای شناساییشده دارای ساختاری سلسلهمراتبی با رویکرد ارزیابی ترکیبی (روانتنی و شناختی) هستند. درمجموع 13 بُعد کیفیت محیط در ابزارها مشخص شد. چهار بُعد «نوع فعالیت و استفاده»، «امکانات رفاهی و مبلمان»، «فضا و چیدمان آن» و «ایمنی محیط»، بیشترین گویهها را در هر ابزار شامل میشوند که مبنای امتیازدهی به گویهها بهصورت مشاهدهای و بر اساس ادراک کاربر از قابلیت محیط در تأمین این ابعاد هستند. تمامی ابزارها روایی محتوایی قابل قبولی دارند، اما گزارش آزمونهای پایایی و روایی ساختاری برای تمامی ابزارها در دسترس نیست. عدم توجه به بحث گونهشناسی منظر در روند تولید ابزارها، باعث ضعف در قابلیت اجرا آن در طیف وسیعی از مراکز درمانی میشود. همچنین نبود تعریف استاندارد از منظر و محوطه بیمارستانی و کاربست آن در ابزارها، سبب مشکل در تکرارپذیری ابزار و مقایسه بین یافتههای ابزارها با هم میشود. همچنین کاستیهایی در ارتباط با ساختار گویهها، چندبعدی بودن گویهها، محدوده و مبانی نظری، تعیین مدتزمان لازم برای آموزش ارزیاب و انجام ارزیابی توسط وی، نشان میدهند. یافتههای این پژوهش نشان از ضرورت توسعه ابزارهایی جدید با پایه نظری قویتر همراه با گزارشهایی از میزان پایایی و ثبات نتایج دارد. ابزار H-GET بهعنوان الگوی اولیه برای تولید ابزارهای آتی میتواند استفاده شود.
مطالعه تطبیقی هنر پیکرنگاری درباری محمدعلی دولتشاه حاکم کرمانشاه در دوره قاجار (1237-1167) با آثار دوره فتحعلی شاه قاجار (1212-1250)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
73 - 91
حوزههای تخصصی:
محمدعلی دولتشاه، حاکم کرمانشاه فرزند ارشد فتحعلی شاه قاجار است. او در دوره حکم فرمایی بر کرمانشاه اقدامات و خدمات ارزنده ای از خود برجای گذاشت. در دربار او، هنر مانند دربار تهران فعال بوده و تنوع آثار هنری مانند سنگ نگاره و نقاشی و غیره دیده می شود. موضوعات این آثار رسمی و درباری و متأثر از مکتب تهران است. هدف این پژوهش مطالعه آثار به جای مانده از دربار محمدعلی دولتشاه که شامل سنگ نگاره، نقاشی و تمثال نقاشی شده است. همچنین پی بردن به وجوه شباهت آثار دربار دولتشاه با دربار پدرش فتحعلی شاه است و از تطبیق آثار مشخص می شود، دولتشاه با هدف تأکید بر شباهت های تصویری خویش و فتحعلی شاه، به اعتراض بر عدم انتخاب ولیعهدی با کشف ارزش و اهمیت تصویر پرداخته است. سؤال های پژوهش عبارت اند از: 1. چه ارتباطی میان آثار دربار دولتشاه با آثار هنری دوره فتحعلی شاه دیده می شود؟ 2. وجوه تشابه آثار دربار دولتشاه و فتحعلی شاه قاجار در چیست؟ روش تحقیق مطالعه پیش رو پژوشی بنیادین است و در راستای شناخت بهتر آثار مربوط به محمدعلی دولتشاه است؛ نوع پژوهش به روش تطبیقی با ماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و فیش برداری انجام شده است. با توجه به موضوع مطالعه چند نمونه به روش تصادفی انتخاب و موردبررسی قرارگرفته اند که به وسیله ی معیارهای مرتبط به روش منطقی و قیاسی مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند و شیوه تحلیل آثار بر مبنای روش کیفی است. شیوه تحلیل آثار بر اساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کاررفته، در ویژگی های ظاهری آثار تجسمی و بر اساس تحلیل منطقی و قیاسی آثار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ آثار هنری به جای مانده از دوره دولتشاه متأثر از هنر رسمی و پیکرنگاری درباری از این دوره بوده و به عنوان سندی تاریخی برای ثبت و نمایش قدرت او و در اعتراض به عدم ولیعهدی به کار می رفته است. در تمامی تصاویر او با هیات فتحعلی شاه دیده می شود و بر مشروعیت خود برای رسیدن به سلطنت تأکید دارد.
بازخوانی محتوایی نقوش سفالینه های زمینه نخودی نیشابور سده سه و چهار هجری، با محوریت آیین مزدیسنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
6 - 13
حوزههای تخصصی:
سفال یکی از تولیدات هنری است که با مطالعه آن می توان به شرایط اجتماعی، طرز معیشت، فرهنگ و مذهب جامعه موردنظر پی برد؛ چراکه پیوند نزدیکی با زندگی مردم دارد. با توجه به اکتشافات انجام شده، سفال های سده سه و چهار هجری قمری را می توان از خلاقانه ترین مصنوعات اوایل دوره اسلامی برشمرد. آثاری که نه در ادوار قبل شناخته شده بودند و نه در سده های بعد استمرار تولید داشتند. نمونه های سفالی بسیار متنوعی در نیشابور، کشف شده است که نظریات متفاوتی درباره نقوش آن ها مطرح شده است، اما هیچ کدام در حد تفصیل به ذکر مدارک و دلایل معتبر و کافی نپرداخته اند. سؤال پژوهش این است که نقوش سفالینه های زمینه نخودی نیشابور سده سه و چهار هجری از چه مضامینی الهام گرفته اند؟ آیا آن ها متأثر از فرهنگ و اندیشه های پیشااسلامی هستند؟ با مطالعه کتب تاریخی و مشاهده بخش وسیعی از نقوش سفال های نیشابور و بررسی آن ها، به تحلیل و تفسیر مفهومی نقوش سفالینه ها پرداخته شده است. این پژوهش دارای نظامی کیفی و راهبردی و براس اس هدف، از نوع تحقیق های بنیادی و از نظر روش تحقی ق، از نوع تحقیق های تاریخی است. روش پژوهش به شیوه استقرایی انجام شده است. این مقاله، با روش توص یفی - تحلیلی، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. در این دوره، شاهد تجدید نگارش منابع آیین مزدیسنا هستیم. مشاهده نشانه های اجتماعی و آیینی کهن در سفالینه های زمینه نخودی شهر نیشابور، بستر مناسب را برای جست وجو در این زمینه فراهم کرده است. به نظر می رسد آیین مزد یسنا بیشترین تأثیر را بر نقوش سفالینه های مذبور داشته اند.
دادوستد تئاتر با کشورهای مشترک المنافع با استفاده از قابلیت فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
9 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه آگاهانه تئاتر به کشورهای همسایه و همسود با بهره گیری از محیط مجازی بر اساس پیدایی نیازهای نو و دگرگونی در روابط کسب وکار در موقعیتی به نام بازار با عنوان «دادوستد تئاتر با کشورهای مشترک المنافع با استفاده از قابلیت فضای مجازی» است. روش این تحقیق توصیفی وبه منظور بررسی محیط داخلی و محیط بیرونی نیز از تکنیک راهبردی، خبره گی یا سوات (SWOT)، به شیوه نمونه گیری هدفمند با حجم نمونه 40 نفر از افراد متخصص استفاده گردیده است. همچنین اعتبارسنجی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از طریق آلفای کرونباخ در محیط نرم افزار (SPSS) انجام و میزان اهمیت و شدت (الویت) گویه ها به ترتیب بر اساس پیوستار 5 سطحی لیکرت و طیف 4 سطحی تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد میانگین های حاصل از عوامل داخلی: شامل؛ اثربخشی ابداع و نوآوری در جذب، ضعف بهره گیری از تجارب مدل های بازاریابی موفق، دولتی ماندن حوزه تئاتر، ضعف مخاطب پروری برای تئاتر و عوامل بیرونی: شامل؛ اثر سواد رسانه ای برای تئاتر، ضرورت طراحی های جذاب تبلیغی در شبکه های اجتماعی همراه، ناآشنایی مدیران و مجموعه های تئاتری با بازارهای آنلاین و شبکه ای، از چالش های مورد توجه است. نتایج حاصل از خروجی ماتریس ها نیز بر اساس توصیف و تحلیل یافته ها شامل؛ تمرکز بر قوت ها و فرصت ها به عنوان یک استراتژی مطلوب و کاهش ضعف و تهدیدات با رویکرد توسعه بازارهای مشترک تئاتر از طریق فضای مجازی (علاوه بر شیوه های کنونی ارائه تئاتر) است.
بازشناسی عوامل احیای معنا در بازارهای ایرانی بر اساس نظریه ساخت یابی، مورد مطالعه: بازار بروجرد و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار در طول تاریخ، نقشی معنابخش در نظام شهری ایران داشته است که در معماری و شهرسازی معاصر، این معنا مخدوش شده است. ناظر بر این موضوع، هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری معنا در بازارهای ایرانی است و برای این مهم از «نظریه ساخت یابی» بهره گرفته شده است. این مقاله پژوهشی، توصیفی- تحلیلی با روش آمیخته یا تلفیقی است. داده های پژوهش به دو گروه کیفی و کمی تفکیک می شوند. گردآوری داده های کیفی به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخت انجام شد. در فرآیند تحلیل داده، شاخص های داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استخراج و بر اساس آن ها پرسشنامه محقق ساخت تدوین شد. در گام بعد پرسشنامه به وسیله روش تحلیل عاملی ارزیابی و رابطه متغیرهای سازنده «عاملیت» و «ساخت» با «معنا» در بازارهای بروجرد و تهران تحلیل شد. در گام بعد برای تحلیل فضایی بازارها نیز از روش نحو فضا به صورت «محوری» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر برای ایجاد معنا در بازارهای ایرانی ذیل دو معیار «عاملیت» و «ساخت» مطابق نظریه گیدنز قابل طبقه بندی است و آن ها با «معنا» رابطه معنادار دارند. در تحلیل فضایی نیز مشخص شد، با افزایش میزان متغیر «انتخاب» نقش «عاملیت» در بازار ایرانی افزایش پیدا می کند؛ اما پیش بینی نسبتِ «معنا» در بازارهای مورد مطالعه با تحلیل نحو فضایی، ممکن نیست. تطبیق داده های نحو فضایی با ادراک «معنا» در فضاهای مختلف بازارهای بروجرد و تهران نشان دهنده رابطه روشنی در این مورد نیست. علاوه بر این، تحلیل فضایی بازارهای تهران و بروجرد نشان داد، متغیر «همپیوندی» در محورهای مجاور شبکه معابر شهری، بالاتر است؛ اما این تفاوت، «احساس معنا» در محورهای مرکزی بازارهای مورد مطالعه را دچار اختلال نکرده است.
نقش نمایش تعزیه در تعدیل روابط شاه و مردم در دوره ناصرالدین شاه قاجار (1264-1313ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
رابطه حاکمیت با مردم، در طول تاریخ و در همه سرزمین ها، با همه تفاوت هایی که ویژگی های تاریخی و سرزمینی می تواند در آن ایجاد کند حاصل شبکه هایی پیچیده در ساختار جوامع بشری است که خصوصیتی عام و فراگیر دارد. این شبکه های پیچیده که حاصل روابطِ قدرتِ بین انسان هاست به گونه ای تاریخی در سطوح مختلفِ روان فردی و اجتماعی انسان درونی شده است و کنش های روزمره بین حاکم و مردم را مدیریت می کند؛ کنش هایی که در نقش میانجی هایی تعدیل کننده این روابط را پایا و تحمل پذیر می کند. تعزیه، مهم ترین و منسجم ترین گونه نمایشی در ایران، ورای نقش های تثبیت شده برای یک فعالیت هنری مذهبی، چون بروز اعتقادات مذهبی و بازنمایی زندگی اولیاء دین و بزرگداشت آنان، نقشی تعدیل کننده در روابط شاه و مردم داشته است. در این مقاله تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه شخصیت فروید در حکم ساختار نظری، نشان دهد که چگونه تعزیه نقشی تعدیلی در روابط شاه و مردم داشته است. بازه زمانی این تحقیق دوره حکمرانی ناصرالدین شاه قاجار است که دوران اوج نمایش تعزیه در ایران به شمار می آید. به نظر می رسد که نمایش مذهبی تعزیه نقشی قابل توجّه در تعدیل روابط شاه و مردم در این دوره داشته است؛ نقشی که در مورد هر یک از دو طرف رابطه برخاسته از انگیزه های متفاوت بوده است. در این پژوهش سعی شده است، تا با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با تکیه بر ساختار نظری پیش گفته، دلالت متون تاریخی درباره تعزیه، در بستر روابط شاه و مردم، توصیف و سپس تحلیل و تبیین شود.
شناسایی و دسته بندی الگوهای ذهنی متخصصان با تاکید بر کاهش افسردگی بیماران در طراحی فضاهای درمانی با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
127 - 140
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامتی یک مساله چند بعدی است که علاوه بر بعد جسمی، دارای ابعاد روحی- روانی است. هدف از طراحی فضای درمانی، علاوه بر ارایه خدمات درمانی، باید تامین نیازهای روحی و روانی کاربران باشد که هنوز به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته است. اخیرا بیماری افسردگی علاوه بر افراد عادی، در بین بیماران جسمانی مانند کرونا، بیماران قلبی، ریوی، دیابت و ... نیز بسیار شایع شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی ویژگی های کالبدی مؤثر بر کاهش میزان افسردگی در طراحی فضاهای درمانی و تعیین الگوی غالب در میان اساتید متخصص حوزه معماری و روانشناسی انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. شناسایی عوامل مؤثر کاهش میزان افسردگی در سه بخش 1- تحلیل محتوای اسنادی؛ 2- پیمایش دلفی طی دو مرحله و 3- تحلیل عاملی اکتشافی از نوع کیو جهت شناسایی و دسته بندی الگوی ذهنی متخصصان انجام گرفته است. در پیمایش دلفی از میان متخصصان فعال در حوزه معماری و روانشناسی، تعداد 15 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. در گام پیمایش دلفی جهت دستیابی به الگوهای ذهنی افراد متخصص، پرسشنامه در میان 20 نفر متخصص توزیع و تحلیل عامل اکتشافی از نوع کیو و با استفاده از نرم افزار SPSS، انجام شد. در نهایت شش الگوی ذهنی غالب از نظر متخصصان شامل توالی منطقی، فضای طبیعت گرا، فضای متنوع، فضای اجتماع پذیر هدفمند، فضای امن و آسایش بصری استخراج گردید که معمار از این عوامل در طراحی فضاهای درمانی استفاده می کند و در اثر نهایی او منعکس می گردد.
مطالعه تطبیقی تصویر درخت در تابلوهای نقاشی و اشعار دیوید جونز از منظر آیکونولوژی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوید جونز شاعر-نقاش مدرن بریتانیایی، از عناصر طبیعت به ویژه موضوع درخت در زبان کلامی و بصری خود بهره برده است؛ از این رو پژوهش حاضر با گزینشی هدف مند و با تمرکز بر تصویر درخت در تابلو های نقاشی و اشعار «این پرانتز و آناتماتا» جونز، به مطالعه تطبیقی و بینارشته ای این تصاویر بر مبنای نظریه آیکونولوژی پانوفسکی پرداخته است؛ نتیجه پژوهش نشان می دهد، جونز به عنوان یک مدرنیست «ضد مدرن»، عصر مدرن را عاملی مضر برای افول اجتماعی و فرهنگی می داند و به نقد آن می پردازد، او با پیوند دادن مصائب مسیح با مصائب انسان مدرن، انحطاط فرهنگی مدرن و امکان تجدید معنوی را یادآور می شود. او با بهره گیری از تکنیک های متنوع نقاشی و شعر مدرن، با رویکردی مشابه به آیکون درخت در تصاویر نقاشی و شعری پرداخته است و در این تصاویر درخت با توجه به کیفیت وجودی آن، با تمام گذشته پربار اسطوره ای، تاریخی و مذهبی خود ظاهر می شود و ارزش نمادین می یابد و در برجسته ترین شکل نمادین، درخت به صلیب و صلیب به بدن رنجور مسیح قلب می گردد و این بدن مجروح درخت، شالوده نشانه شناسی آیکونیک جونز را ایجاد می کند.
ارائه مدل پیش بینی کننده تحلیل احساسات داده های چندوجهیِ شهری با بهره گیری از یادگیری عمیق، بررسی موردی: کلان شهرهای رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 103
حوزههای تخصصی:
تحلیل احساسات شهری با استفاده از داده های فضای مجازی، یکی از روش های نسبتاً نوین برای تحلیل احساسات در شهر است. هدف مقاله حاضر، ارائه مدلی پیش بینی کننده برای تحلیل احساسات داده های متنی-تصویری (چندوجهی) رسانه اجتماعی توئیتر درباره شهر است. روش پژوهش کمی و رویکرد پژوهش یادگیری عمیق نظارت شده است. تحلیل داده ها با زبان برنامه نویسی پایتون و در فضای ابری گوگل کولب انجام شده است. نمونه مطالعاتی، داده های شهری چندوجهی مربوط به 8 کلان شهر رسمی ایران در بازه ای 10 ساله (فرودین 1390 تا اسفند 1400) است. برای آموزش داده های متنی از الگوریتم هیبریدی طراحی شده (مبتنی بر شبکه عصبی سی.ان.ان.) استفاده شده که دقت آن، 77٪ بوده است. برای آموزش داده های تصویری از الگوریتم های: شبکه عصبی، شبکه از پیش آموزش دیده دنس نت121 و شبکه وی.جی.جی.19 استفاده شد که دقت شبکه سوم با 88٪، از دو الگوریتم دیگر بهتر بوده است. الگوریتم ترکیبی برای تحلیل داده های متنی-تصویری، مبتنی بر ترکیب مدل های از پیش آموزش دیده وی.جی.جی.19 و مدل ترکیبی طراحی شده برای متن بوده که دقت آن 81٪ بوده است. براساس نتایج، می توان با ارائه داده های متنی-تصویری مربوط به سایر شهرها، احساسات کاربران نسبت به شهر را براساس موقعیت داده های ورودی تعیین کرد؛ این امر می تواند به برنامه ریزان و مدیریت شهری کمک نماید تا پهنه های نامناسب و مناسب ازمنظر کاربران را براساس داده های ثبت شده آن ها در فضای مجازی به دست آورند و نسبت به بهبود فضاهای نامناسب اقدام نمایند.
گونه شناسی روش پژوهش در ریخت شناسی شهری در راستای افزایش عدالت اقلیمی با رویکرد کاهش مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
22 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: افزایش شهرنشینی باعث افزایش جزایر حرارتی در شهرها شده که باعث ایجاد بحران تغییرات اقلیمی به ویژه تغییر در شکل شهری می شود.هدف: هدف تبیین مفهوم سازی ریخت شناسی شهری و تاثیر آن بر میزان مصرف انرژی و نتیجه ی آن بر شکل گیری الگوهای اقلیمی از طریق بررسی روش شناسی پژوهش های مشترک بین دو نظریه عدالت اقلیمی و ریخت شناسی شهری با رویکرد کاهش مصرف انرژی میباشد. لذا پاسخ به سوال اصلی چگونگی فرآیندهای روش شناختی و روش های کاربردی در دو بخش گردآوری اطلاعات و تحلیل های آماری در مطالعات این حوزه ضروری است.روش: یک بررسی از طریق راهبرد پژوهشی فرا روش برای تعداد 30 مقاله و رساله ی معتبر داخلی و خارجی بررسی شده (بین سال های 2015 و 2022) از دستور العمل PRISMA انتخاب و از روش تحلیل محتوا بر اساس طبقه بندی پیاز پژوهشی به صورت جداگانه کدگذاری و تحلیل شدند. با توجه به دو نظریه موجود در تلفیق با رویکرد کاهش مصرف انرژی میتوان به ظهور دسته بندی روش تحلیل های مشترک دست یافت. جریان اصلی روش شناسی با توجه به هدف پژوهش بر پایه مطالعات کمی چند روشی با تکیه بر راهبردهای آزمایشی و پیمایشی است که برای دسته بندی و کدگذاری متون از فنون تحلیل کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و تحلیل محتوا و از فنون تحلیل کمی برای دستیابی به انواع ضریب ها و شاخص ها استفاده گردیده است.یافته ها: یافته ها نشان میدهد که عدالت اقلیمی میتواند با بکارگیری عدالت توزیعی منافع اقتصادی و اجتماعی بعنوان یکی از زیر معیارهای مبحث عدالت اقلیمی و ایجاد اصول و سیاست های کاهشی مصرف انرژی جهت جلوگیری از ایجاد و انتشار گازهای گلخانه ای در سطوح میانی و شهری به ارائه الگوهای پایدار اقلیمی در مقیاس شهری دست یابد.نتیجه گیری: نتایج این مقاله حاکی از آن است که رابطه ی بین مورفولوژی و بحث عدالت اقلیمی امکان آن را دارد تا فراتر از مقیاس ها و رویکرد ها و روش های تک رشته ای به دیدگاهی یکپارچه و پویا دست یابد. در نتیجه از طریق تحلیل های آماری پارامتریک و غیرپارامتریک مقایسه ای و رابطه ای روایی و پایایی داده های نرمال شده بررسی و نتیجه به کل جامعه تعمیم داده شده است.
تحلیل قالیچه لیلی و مجنون با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
81 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کشف و تبیین مناسبات و روابط بینامتنی و برگرفتگی از عناصر و نشانه های پیش متن درمتن انتخابی است که در فرآیند مطالعه یک قالیچه تصویری با موضوع لیلی و مجنون براساس بیش متنیت ژنتی با متون درون رشته ای (قالیچه های پیش متن و بیش متن) و میان رشته ای (سه نگاره)، مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بدین روی، پرسش اصلی پژوهش این است که: برگرفتگی از متون درون رشته ای و میان رشته ای چگونه قابل تبیین است و این که نشانه های کلامی و تصویری موجود درآن، برچه چیزی دلالت دارد؟ مهم ترین یافته های این پژوهش چنین است: طراحان قالیچه های لیلی ومجنون از منابع پیشین هم چون پیش-متن های ادبی و تصویری درطراحی این آثار هم برمبنای همان گونگی(تقلید) و تراگونگی(تغییر)، و مهم تر خلق نشانه ها(نقوش) و صحنه های روایی پیرامونی و حاشیه ای برمبنای خلاقیت و نوآوری فردی، بهره برده اند. قالیچه مورد مطالعه در برگرفتگی از پیش-متن های درون رشته ای توأمان دارای تقلید و انواع تغییرات شکلی و فرمی و هم چنین تغییرات (گونه افزایشی) است.هم چنین در ارتباط با پیش متن های میان رشته ای(نگاره ها)، نیز نقاش ضمن وفاداری به منابع ادبی پیشین، سعی درایجاد خلاقیت و آفرینش فضایی مثالی و آرمانی از داستان لیلی ومجنون است. این پژوهش ازنوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و جستجو درپایگاه های معتبر اینترنتی است.
ویژگی های مشترک در ترکیب بندی های نگاره های کمال الدین بهزاد و قاب بندی سینما براساس نظریات آندره بازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
21 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه یکی از مهم ترین شاخه های نظری هنر را مطالعات تطبیقی شکل می دهد. این عرصه، پنجره ای تازه بر شناخت نسبت به نزدیکی یا افتراق رویکردها، شیوه ها و جریان های هنری گشوده و بعضاً نتایج منحصر به فردی را در بر داشته است. این نوشتار نیز تلاش کرده است تا با این نگاه به تطبیق دو رویکرد به ظاهر کاملاً مجزای فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و حتی رسانه ای بپردازد و نزدیکی و قرابت جوهری آنها را به نمایش بگذارد و در همین راستا، کوشش داشته است تا دو حوزه متفاوت نگارگری ایرانی و مؤلفه های بنیادین سینما (از منظر آندره بازن) را به یکدیگر نزدیک سازد. درونمایه بنیادین این نوشتار را قاب و قاب بندی در هنرهای تجسمی و سینما تشکیل می دهد. در همین راستا، نگارندگان تلاش کرده اند تا قاب بندی در آثار کمال الدین بهزاد و کارپرداخت قاب بندی در رسانه فیلم را تجزیه و تحلیل و وجوه اشتراک و دیدگاه مشابه میان آنها را ارائه کنند.هدف پژوهش: اگرچه ممکن است قرابت این دو حوزه برای خوانندگان اندکی مهجور به نظر برسد؛ با این حال، با گذری به برخی آرای نظریه پرداز سینما، آندره بازن، می توان به رهیافتی برای این انگاره و مؤلفه های مشترک دیگر دست یافت. هدف این پژوهش اثبات این ادعا است که حتی در میان برخی از نگارگران ایرانی-اسلامی نیز نوعی نگاه تصویری مدرن نظیر سینما وجود داشته است.روش پژوهش: این نوشتار یک پژوهش بنیادی و کیفی است که از مدل مفهومی بهره می برد. در نگارش آن از شیوه کتابخانه ای و بررسی تطبیقی استفاده شده است.نتیجه گیری: نزدیکی و قرابت بسیار زیادی میان قاب بندی در سینما (از منظر بازن) و بسیاری از آثار بهزاد وجود دارد و نگاره های او را می توان با رویکردی کاملاً سینمایی تحلیل و ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، بهزاد نوعی دیدگاه و ذائقه سینمایی دارد.
بررسی صوت شناختی فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در گویش اردبیلی و شناخت یکپارچگی ساختاری در نگارگری مکتب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
154 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی صوت شناختی (آکوستیکی)، فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی که یکی از گویش های ترکی آذربایجانی است، می پردازد. هدف این پژوهش بررسی واج یا واج های جایگزین شده و تمایز آن با واج یا واج های اصلی ازنظر ماهیت هست. برای این منظور در حوزه های دیرش، شدت صوت، سازه های اول (F1)، دوم (F2) و سازه سوم (F3) تحلیل صوت شناختی (آکوستیکی) صورت گرفته است. به منظور تجزیه وتحلیل صوت شناختی (آکوستیکی)، با استفاده از نرم افزار پرت گفتار شش گویشور مورداستفاده قرارگرفته است. بررسی های صوت شناختی (آکوستیکی) هرکدام از آواها در بافت های همگون در موقعیت پایانه هجا انجام یافته و ویژگی های به دست آمده در بافت همگون با ویژگی های صوت شناختی (آکوستیکی) همان آواها در بافت غیرهمگون مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (همخوان) در گویش اردبیلی، همگونی صوت شناختی (آکوستیکی) در حوزه های دیرش، شدت، سازه اول، دوم و سازه سوم می باشد. مسئله دیگری که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته یکپارچگی ساختاری در مکتب نگارگری تبریز و مختصات آن است.اهداف پژوهش:بررسی صوت شناختی (آکوستیکی) فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی.بررسی یکپارچگی ساختاری در نگارگری مکتب تبریز.سؤالات پژوهش:صوت شناختی (آکوستیکی) فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی چگونه است؟یکپارچی ساختاری در نگارگری مکتب تبریز چگونه است؟
بررسی تصویر آرایی پیامبران در دیوان انوری و نسخه مصور قصص الانبیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
294 - 313
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی دیوان انوری به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران زبان فارسی در سده ششم هجری بر آن است که میزان، نوع و انگیزه توجه او را به اساطیر سامی و اسلامی به ویژه قصص انبیای الهی و شگردهای مضمون سازی ادبی او نشان دهد. این مطالعه از نظر تعیین سطح زبانی و ادبی اشعار و مضمون سازی او بسیار مهم به نظر می رسد. از این رو، ضمن پرداختن به سبب های بهره گیری انوری از اساطیر، شاخص ترین شخصیت های دینی و اسطوره ای عربی و سامی را که دست مایه مضمون آفرینی شاعر شده اند، به صورت آماری بررسی و تحلیل کرده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی روشن می سازد که انوری به سبب داشتن تحصیلات وسیع مدرسه ای تلاش داشته که از مضامین اساطیر سامی در خلاقیت های ادبی سود جوید و تاحدود زیادی موفق به آفریدن مضامین تازه و جذاب شده و از میان اساطیر سامی مربوط به پیامبران به اسطوره سلیمان، عیسی، موسی، نوح و یوسف بیشترین توجه را نشان داده است. قصص الانبیاء نیز ازجمله آثاریست که به صورت واضح به روایت گری داستان پیامبران پرداخته است. اهداف پژوهش:بررسی آشنایی انوری در بهره مندی از اساطیر سامی و اسلامی در بیان مفاهیم ذهنی.بررسی تصویرپردازی از داستان های پیامبران در نسخه مصور قصص النبیاء. سؤالات پژوهش:آشنایی و موفقیت انوری در بهره مندی از اساطیر سامی و اسلامی در بیان مفاهیم ذهنی و ارائه مضامین نو و تصاویر شاعرانه چه کمیت و کیفیتی داشته است؟تصویرپردازی از داستان انبیاء چه جایگاهی در نسخه مصور قصص الانبیاء داشته است؟
بررسی چهره نگاری تصاویر نسخه مصور تشریح منصوری محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
657 - 672
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چهره نگاری هشت تصویر از نسخه مصور تشریح منصوری محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی با شماره ثبت س .س 403 گردآوری و تدوین شده است. چهره نگاری در وضعیت های تمام رخ و سه رخ، که مورد اخیر با مهارت و دقت بیشتری طراحی شده و ترسیم کننده ما بین چهره جنس مذکر و مؤنث تفاوت قائل شده است. این تحقیق پس از ارائه مختصری از پیشینه چهره نگاری، به شناخت، بررسی و تحلیل چهره نگاری تصاویر این نسخه خطی می پردازد. در تصویرگری نسخه های خطی پزشکی مصور، موضوع غالب به شکل تشریح و کالبدشناسی بود. البته تصویرگری موضوعات دیگری ازجمله گیاهان، حیوانات، ابزارآلات و روش های مختلف پزشکی (فصد و حجامت) و دندانپزشکی نیز به چشم می خورد که اندک است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نتایج بررسی نشان می دهد تصویرگری در این کتاب منطبق با سبک و شیوه نسخه های ادبی نبوده است و مصورسازان این نسخه خطی پزشکی معمولاً مؤلفین کتب و کاتبان و کم تر نگارگران بوده اند. همچنین به نظر می رسد، منشاء این تصاویر به هنر هلنیستی بازگردد. این تحقیق می تواند برای استفاده دانشجویان هنر و پزشکی مفید باشد. اهداف پژوهش:بررسی چهره نگاری در تصویرگری نسخه مصور تشریح محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی.برررسی سبک و مهارت تصویرگران نسخه مصور تشریح منصوری.سؤالات پژوهش:کار تصویرگری نسخه مصور تشریح منصوری توسط چه کسانی انجام شده است؟آیا تصویرگری های نسخه مصور تشریح منصوری بیانگر مهارت و سبک خاصی بوده است؟
نماد خورشید در باورهای باستانی و انعکاس مفاهیم آن در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
331 - 348
حوزههای تخصصی:
خورشید ارزش و احترام و تقدسی زیادی نزد مردمان باستان داشت و عنوان خدایی به آن اطلاق می کردند. این ارزشمندی سبب شده است تا به کرات در آثار ادبی و هنری ایرانیان نماد خورشید کاربرد داشته باشد. هدف از نگارش این سطور دریافت اندیشه ها و باورهای آن مردمان در زمینه این پدیده عظیم آسمانی و بررسی تطبیقی آن اعتقادات در شعر سهراب می باشد؛ از این رو نگارنده ابتدا دریچه ای به فراسوی اندیشه های باستانی گشوده و آنگاه به مانایی برخی از آن افکار در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا پرداخته است. سهراب به عنوان شاعری طبیعت گرا که جلوه الهی را در پدیده های آفرینش می بیند، خورشید را به اعتبار رستنگاهش با ادیان مشرق زمین پیوند می زند. توجه خاصی به خورشید و آفتاب دارد و در این توجه به آیین های میترائیسم و بودیسم چشم عنایتی داشته است؛ خصوصاً مهر و نیلوفر. اطلاق نام گردونه، کاشف معدن صبح و مرغ آفتاب نشانه ای از توجه او به آیین های مهر و مزدیسنا می باشد. در این جستار، جایگاه خورشید در ادیان ایران باستان و بازتاب آن اعتقادات در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا به روش تطبیقی تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.اهداف پژوهش:آشنایی با باورهای ادیان باستان در زمینه خورشید و واکاوی آن در شعر سهراب سپهری.بررسی نقش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی.سؤالات پژوهش:علت تقدس و ارزشمندی و اعتبار خورشید، در میان آریاییان و شعر سهراب چیست؟نقوش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی چه بازتابی یافته است؟
تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
612 - 624
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه یکی از مباحثی است که پیوسته متکلمان به آن توجه داشته اند. تشبیه در لغت به معنای شبیه کردن، شبیه دانستن و اعتقاد به شباهت دو چیز با یکدیگر است و تنزیه به معنای منزه و مبراکردن، منزه و مبرادانستن و اعتقاد به نزاهت و مبرابودن چیزی از نقص و کمبود و مانند آن است. بحث ها و اختلاف نظرهای بسیاری در موضوع تشبیه و تنزیه موجب اختلافات بسیاری شده که چگونگی و میزان تأثیر تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران یکی از موضوعاتی است که باید برای محققان مشخص گردد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و کوشش می شود که با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی– تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، داده ها به حصول نتیجه برسد. از یک سو، اهل حدیث و اشاعره و از سوی دیگر، معتزلیان با قرائت های کاملاً متفاوتی بدین آموزه نظاره کرده اند. گروه اول به سمت تشبیه و گروه دوم به سمت تنزیه سوق یافته اند. باتوجه به اینکه باورها و اعتقادات در شکل گیری هنر اسلامی ایران تأثیرگذار بوده اند، بنابراین این هنر در ادوار تاریخی گوناگون به یکی از این دو رویکرد نزدیک شده یا از آن فاصله گرفته است. سال های اولیه اسلام در ایران این هنرها به باورهای تنزیهی نزدیک تر و کم کم به سمت باورهای تشبیهی حرکت کرده است و در نهایت، بهترین شیوه همان تعادل بین تشبیه و تنزیه است.اهداف پژوهش:1. بازشناسی دیدگاه ها و نظرات مختلف در مورد تشبیه و تنزیه.بررسی تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران.سؤالات پژوهش: چه دیدگاه ها و نظریاتی درباره تشبیه و تنزیه وجود دارند؟چگونه هنر اسلامی ایران تحت تأثیر تشبیه و تنزیه قرار گرفته است؟
مطالعه ای بر جایگاه و گونه شناسی نمایشگاه گردان در بستر گالری های هنر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
29 - 47
حوزههای تخصصی:
کیوریتوری به عنوان یک حرفه و اصطلاح از نیمه ی سال های 1380 در صحنه ی هنر تهران، به ویژه در گالری های خصوصی مطرح شد، اما کیوریت کردن و تولید نمایشگاه ها مقوله ای است که از شکل گیری اولین گالری ها در سال های 1320 شمسی قابل مشاهده است. با این حال، تقریباً پس از دو دهه آشنایی جامعه ی هنری تهران با مقوله ی کیوریتوری، کیوریتور هنوز به عنوان رکنی ثابت در گالری ها قلمداد نشده و جایگاهش در سلسه مراتب سازمانی این اماکن نامشخص است. بدین لحاظ، این پژوهش قصد دارد با مد نظر قرار دادن گونه های کیوریتوری، که فعالیت آنها به نوعی در ارتباط با نهاد ها است، یعنی «کیوریتور سازمانی»، «مستقل»، «هم-وابسته» و «هنرمند-کیوریتور» به بررسی جایگاه کیوریتور در سطح گالری های تهران بپردازد. پرسش هایی که این پژوهش به دنبال پاسخ گویی است بدین ترتیب هستند: جایگاه کیوریتور در سسله مراتب سازمانی گالری های هنر تهران چیست؟ و آیا ارتباطی میان گونه های کیوریتوری فعال در گالری ها و تثبیت نشدن جایگاه سازمانی کیوریتور وجود دارد؟ این تحقیق از نوع توصیفی و کیفی است و در راستای پاسخ به این پرسش ها داده ها را به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری کرده و روشی تاریخی-تحلیلی را به کار می گیرد؛ بدین صورت که نخست شرحی از کیوریتور و گونه های آن ارائه می گردد و سپس با ارائه تاریخچه ای از گالری های تهران از سال های 1320 و فعالیت های کیوریتوری اجرا شده در آنها، گونه ها و جایگاه کیوریتور را مشخص می سازد. یافته ها نشان می دهند که گونه ی هنرمند-کیوریتور بیشترین حضور را در فضای گالری ها داشته و فعالیت گالری داران/ هنرمندان در نقش کیوریتور مستقل و حتی شبه هم- وابسته، به تثبیت نشدن جایگاه کیوریتور در سطح این نهادها کمک کرده است.
بررسی تطبیقی هنجارگریزی در دو جریان شعری حجم گرا و رمانتیک معاصر فارسی و تبیین هنری آن (بیژن الهی و حمید مصدق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 158
حوزههای تخصصی:
شاعران برای برجسته کردن اثر خود با خروج از هنجارهای معیار، دست به هنجارگریزی ادبی می زنند. این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و با روش کتابخانه ای و اسنادی، سروده های دو شاعر، براساس مؤلفه های هنجارگریزی از نظر (لیچ)، معرفی و بررسی گردید. بر این مبنا، بعد از معرفی شش عنصر برجسته سازی و هنجارگریزی (نحوی، زمانی، معنایی، واژگانی، سبکی، نوشتاری، گویشی، آوایی) به تحلیل مؤلفه های هنجارگریزی در اشعار شاعران مذکور پرداخته شد که ملاک این انتخاب، میزان برخورداری از این مؤلفه ها، تکرار و بسامد پرکاربرد و برجسته آن ها بود. شاعرانی که این مؤلفه های هنجارگریزی در سروده های آن ها مورد تحلیل و پژوهش قرارگرفته اند، عبارت اند از: بیژن الهی و حمید مصدق. این شاعران در بهره گیری از یک یا چند مؤلفه از عناصر هشت گانه ازنظر (لیچ)، تعمد و یا تبحر داشته اند که در سروده هایشان نمود و جلوه یافته است. بر این اساس، هنجارگریزی های معنایی، نحوی و زمانی بیش از هنجارگریزی های دیگر در سروده های این شاعران کاربرد داشته است که این مؤلفه ها به تفکیک در اشعار شاعران مذکور بررسی گردید. کاربرد این هنجارگریزی با تکیه بر زیبایی بخشی در ماهیت بر جنبه هنری این اشعار افزوده است.اهداف پژوهش:بررسی مؤلفه های هنجارگریزی در سروده های بیژن الهی و حمید مصدق و تبیین هنری آن.معرفی شش عنصر برجسته سازی و هنجارگریزی به تحلیل مؤلفه های هنجارگریزی در اشعار شاعران مذکور.سؤالات پژوهش:شاعران به چه دلیل، دست به هنجارگریزی ادبی می زنند؟مؤلفه های هنجارگریزی در سروده های بیژن الهی و حمید مصدق و تبیین هنری آن چگونه بوده است؟
مطالعه مقایسه ای نقوش کتیبه ای بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان در گستره مضامین نهفته و مکان قرارگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
538 - 557
حوزههای تخصصی:
در سردر بناهای تاریخی به ویژه مساجد و مدارس، عموماً مفاهیم مختلف به دو صورت نمادین و نوشتاری مورد استفاده قرار می گرفت. شکل های نمادین، گره ها و نقوش هستند و نوشتاری از خطوط گوناگون استفاده کرده اند که یکی از پرکاربردترین آن، خطوط بنایی است. بررسی پژوهش های تاریخ معماری مدارس شهر اصفهان نشان می دهد، کم تر به بررسی ویژگی های خطوط بنایی در معماری مدارس پرداخته شده است. گستره مضامین نهفته و مکان قرارگیری، عرصه ای است برای دسته بندی ویژگی های نقوش کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان که شباهت ها و تفاوت های آن را آشکار می سازد. این پژوهش، از لحاظ هدف بنیادین است و از بُعد زمان، گذشته نگر است. شیوه مطالعه نیز، تاریخی- تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است و به گونه ترکیبی کمی و کیفی است. در گام نخست، با مشاهدات میدانی، از۲۳ نمونه موجود مدارس تاریخی شهر اصفهان، پنج نمونه به صورت هدفمند که در سردر آن ها تزیینات کتیبه ای با خطوط بنایی به کار رفته، انتخاب شده است. یافته اندوزی این پژوهش، مبتنی بر منابع اسنادی و مطالعات میدانی است. تهیه عکس از کتیبه های بنایی و ترسیم آن ها با نرم افزار دوبُعدی AutoCAD و سه بُعدی 3ds Max است. درنهایت، نمونه ها براساس پنج فاکتور (مکان قرارگیری کتیبه ها، فرم زمینه، مضامین به کار رفته، نوع خطوط مورد استفاده و میزان سطح اختصاص داده شده به این تزئین) مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج تحلیل ها، آشکار ساخت که وجوه مشترک و افتراق آشکاری در جنبه های مضامین نهفته و مکان قرارگیری کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان می توان مشاهده کرد. عمده ترین ویژگی های شاخص در جنبه های شکل گیری و مضامین آن، مکان قرارگیری، نوع خطوط مورد استفاده و میزان سطح اختصاص داده شده به این تزئین است.اهداف پژوهش: بررسی ویژگی های نقوش بنایی به کار رفته در حوزه مضامین نهفته در مدارس تاریخی شهر اصفهان.بررسی مکان قرارگیری کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان.سؤالات پژوهش:زمینه های نقوش کتیبه بنایی پرتکرار در کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان کدام اند؟آیا شباهت خاصی از لحاظ نسبت سطح اختصاص داده شده به کتیبه خطوط بنایی در سردر مدارس وجود دارد؟