فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
57 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از استدلال هایی که بر نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی از لحظه لقاح اقامه شده، استدلالی است که به «استدلال آینده ای شبیه آینده ما» معروف است و مدافعان و مخالفان بسیاری دارد. دان مارکوس - که این استدلال بیشتر با نام او قرین است و با نام او شناخته می شود - با مسلّم انگاشتن و نادرست بودن قتل انسان ها و ضمن توجیه و تبیین این نادرستی، می کوشد تا با بیان و برجسته کردن شباهت جوهری جنین با انسان ها، نادرستی قتل را به سقط جنین نیز سرایت دهد. بر این اساس و در نگاه او، همان گونه که قتل انسان ها به لحاظ اخلاقی نادرست است، سقط جنین و کشتن آن نیز به همان دلیل نادرست خواهد بود. در این مقاله ضمن بررسی و نقد این استدلال، اشکالات دیوید بونین به آن نیز بررسی و نقد خواهد شد و در پایان تقریری تازه از این استدلال - بر مبنای انگاره های پذیرفته شده در فلسفه اسلامی - ارائه می شود.
بررسی ارتباط بین رشد اعتقادی با خودپنداره و رفتار شهروندی و مقایسه آنها در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های اندیشمندان علوم تربیتی موضوع گرایش به معنویت و اخلاق مداری دانش آموزان و به تبع آن رفتار مناسب شهروندی است، با توجه به اهمیت موضوع، هدف پژوهش حاضر، مقایسه و بررسی ارتباط بین رشد اعتقادی و خود پنداره و رفتار شهروندی در دانش آموزان دختر و پسر بود. این یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی –همبستگی و مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه یک اردبیل به تعداد 15824 در سال تحصیلی 94-95 بودند که به تعداد 380 نفر (190 دختر و 190 پسر) به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. با حضور در محل تحصیل به پرسشنامه رشد اعتقادی وخود پنداره SCQ و پرسشنامه تربیت شهروندی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها در تحقیقات متعدد تأیید شده بود.برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای تجزیه و تحلیل آماری همبستگی بین متغییر ها و ارتباط آنها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین رشد اعتقادی و متغییر خودپنداره و همچنین رفتار شهروندی ارتباط معناداری وجود دارد و از سوی دیگر این متغییر ها در بین دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادداری وجود دارند.تقویت رشد اعتقادی دانش آموزان مدرسه می تواند به تقویت خود پنداره و رفتار مناسب شهروندی دانش آموزان منجر شود.
تبیین سازگاری خودگرایی، دیگرگرایی و خداگرایی در نظام اخلاقی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همه ادیان و مکاتب الهیاتی، مدعی راهبری و هدایت انسان به سوی سعادت و کمال هستند. در این میان، توجه به گرایش ها و امیال فطری یا غریزی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خداگرایی، خودگرایی و دیگرگرایی از جمله همین گرایش ها است. با توجه به اهمیت سعادت انسان، به عنوان غایت اصلی او در زندگی و نیز نشان دادن سازگاری و عدم تعارض میان گرایش های مورد بحث، این مقاله بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی و با ارائه شواهدی از آیات و روایات در فرایند تحقیق، افزون بر تبیین این سازگاری و حل تزاحم میان این گرایش ها، جامعیت نظام اخلاقی اسلام و معارف عمیق این آیین وحیانی را در مقایسه با سایر مکاتب اخلاقی نشان دهد. نظام اخلاقی اسلام، با تعیین «قرب اختیاری به خداوند»، به عنوان ملاک ارزش فعل اخلاقی و غایت قصوای اخلاق، ضمن تأکید بر امکان جمع میان گرایش های یاد شده و با محور قرار دادن خداگرایی و توصیه به انجام هر کاری برای کسب رضایت خداوند، روش جمع معقول و مناسبی میان آنها ارائه می کند. تبیین چگونگی این جمع، هدف اصلی این پژوهش می باشد.
ویژگی های حیات معقول به عنوان هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
غایت انگاری و آینده نگری به عنوان امری فطری، همواره انسان را به پژوهش در کشف اسرار و رموز پدیده های عالم، نظام هستی و وجود خود وادار کرده است. اگر پرسشگری در ساختار ذهن انسان نبود و اگر ذهن انسان، در طلب هدف و غایت نبود، گره از هیچ مشکلی در سراسر عالم انسانی گشوده نمی شد. علامه جعفری با ارائه الگوی «حیات معقول» به عنوان هدف متعالی جامعه بشری، فلسفه هستی انسان را، انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. حیات معقول، حیات آگاهانه ای است که نیروها و فعالیت های جبری و جبرنمای حیات طبیعی را با برخورداری از آزادی اختیار، در مسیر اهداف تکاملی نسبی تنظیم می کند و شخصیت انسانی را که به تدریج در این گذرگاه ساخته می شود، وارد هدف اعلای حیات خواهد کرد. این هدف متعالی، شرکت در آهنگ کلی هستی وابسته به کمال برین است. جلوه عالی حقیقت رو به کمال، حیات آگاه نسبت به حقایق والای هستی، رهیدن از دام کمیت ها و ورود به آستانه ابدیت از ویژگی های حیات معقول هستند. هدف این نوشته، تحلیل هدف متعالی انسان و راه های وصول به آن در اندیشه این متفکر است.
بررسی موانع شناخت از دیدگاه مولانا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز هستی و حقیقت انسان، از جمله اصلی ترین تعالیم بسیاری از ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی به شمار می رود تا او را به هدف اصلی خلقت هدایت نماید. خودشناسی، امکان رسوخ بی واسطة بشر به تجلی الهی را میسر می سازد. مولانا، با الهام از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، به شیوه های گوناگون به اهمیت خودشناسی و تبیین انواع راه های ارتباطی آن با خداشناسی پرداخته است. اگرچه شناخت نفس ناطقه موجب شناخت خدا می شود، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجة تصفیه باطل و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانع شناخت را که سد تکامل نفس یا حجاب حق به شمار می آید، از میان برداشت. در این مقاله، مهم ترین موانع حجاب از منظر مولانا مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین موانع شناخت از نظر وی، عبارتند از: شهوت و هوی و هوس، حب دنیا، تقلید کورکورانه و حرص و آز.
عوامل تهذیب نفس در نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
تهذیب نفس عبارت است از پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، تطهیر، پیراستن و آراستن برای رشد، تعالی و سعادت ابدی انسان، که مورد عنایت و توجه قرآن و روایات معصومین(ع) قرار دارد؛ گر چه طى کردن این مراتب به هدایت و ارشاد الهى مشروط بوده و شامل همه افراد نمى شود بلکه تنها شامل آن انسانی مى شود که خواست خدا به آن تعلق گرفته باشد. ما در این مقاله با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلفی که پیرامون تهذیب نفس ارائه شده است، جایگاه، هدف و عوامل تهذیب نفس در نگاه و اندیشه ملاصدرا را مورد بررسی قرار داده ایم. نتیجه پژوهش این است که عوامل متعددی مانند: قرآن، انبیا و راهنمایان، علم، عمل و عبادات و تأییدات الهی، در تهذیب نفس نقشی مهم و به سزا ایفا می کنند. از جمله نافع ترین تمرین ها برای تهذیب نفس، عباداتی با هدف قطع توجه از غیر خدا به خداست، از این رو با تحقیق از آثار ملاصدرا می توان دریافت که تهذیب نفس در نظر ملاصدرا، از اهداف غائی بوده و موجبات تقرب الی الله را فراهم می سازد.
برزخ اخلاق ورزی در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
7 - 24
حوزههای تخصصی:
اخلاق ورزی در ایران معاصر مشکلاتی دارد که بی توجهی به آنها مانع از رشد و شکوفایی این عرصه می شود. امروزه شاهد رستاخیزی در عرصه اخلاق هستیم و به نظر می رسد که این رشته علمی متقاضیان جدّی دارد. با این همه، تا نگرش رایج و مسلط بر این عرصه اصلاح نشود، نمی توان انتظار چندانی داشت که این عرصه رونق گیرد. نویسنده، با این امید که این عرصه گسترش مناسب و مقبولیت عمومی پیدا کند، کوشیده است تا برخی مشکلات اندیشگی و نگرشی را در این عرصه بازشناسی و بازگو کند. برخی از معضلات اصلی این عرصه عبارت اند از انکار اصالت اخلاق و بی موضوع ساختن آن، تحویل بردن اخلاق به فقه یا عرفان، نگرش قدّیسانه به اخلاق ورزان، ورود نامتخصصان به این عرصه و رواج فرهنگ نوشتن در جزایر پراکنده.
حق حیات و سلب آن از منظر اسلام و حقوق بین الملل بشر با تأکید بر عملیات انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق حیات و ممنوع بودن سلب آن، در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر پذیرفته شده است، گرچه به دلیل وجود مبانی نظری متفاوت، تفاسیر مختلفی در این باره دیده می شود. از دیدگاه اسلام، حق حیات، حقی الهی است که به بشر عطا شده و انسان ها به حفظ آن مکلف اند. حفظ نفس از مقاصد شریعت است و محروم کردن انسان ها از این موهبت الهی، اگر به ناحق صورت پذیرد، حرام است. با این حال، در مسائلی نظیر جهاد، عملیات استشهادی، ایثار و ... ، به مسلمانان اجازه داده شده است حیات مادی خود را در معرض خطر قرار دهند. در این صورت سلب حیات، ارزشمند و بافضیلت قلمداد می شود. این در حالی است که در نگاه اسناد بین الملل عام حقوق بشر، حق حیات حقی بنیادین، مطلق و پایه سایر حقوق تلقی شده و سلب ناشدنی و اعراض ناپذیر است. از این منظر به حیات به عنوان عطای خداوندی نگریسته نمی شود. مطالعه موردی عملیات انتحاری در دو دیدگاه پیش گفته نشان می دهد چون انسان از موهبت حق حیات برخوردار است این نوع عملیات که عموماً علیه انسان های بی گناه است، ممنوع تلقی می شود. البته چون عملیات استشهادی و آزادی بخش در ماهیت و محتوا با عملیات انتحاری متفاوت اند، از این جهت مستثنا هستند.
تبیین دیدگاه معرفت شناسی علامه طباطبایی(ره) و دلالتهای آن در محتوا و روشهای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف این پژوهش، تبیین دیدگاه معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره) و دلالتهای آن در محتوا و روشهای تربیتی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، سه پرسش اصلی ذکر شده است: 1 دیدگاه علامه طباطبایی(ره) درباره معرفت شناسی چیست؟ 2 بر مبنای دیدگاه معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره) چه دلالتهایی را می توان برای محتوای تربیتی استخراج کرد؟ 3 بر مبنای دیدگاه معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره) چه دلالتهایی را می توان برای روشهای تربیتی ذکر کرد؟ نظر به اینکه هر یک از این پرسش ها به جنبه ای از جنبه های پژوهش می پردازد، روشهای تحلیل مفهومی، استنتاجی متناسب با سه پرسش در این مطالعه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد علامه طباطبایی(ره) معرفت حقیقی را علم و یقین مطابق با واقع می داند. ایشان وحی، حس، عقل و شهود را جزء منابع معرفت قلمداد می کند. این مقاله پس از تبیین دیدگاه معرفت شناختی علامه طباطبایی (با تأکید بر امکان و انواع معرفت) دلالتهایی در محتوا در دو بعد چگونگی گزینش محتوای درسی از جمله، مطابق با واقع بودن، پرورش تعقل و مانند اینها و چگونگی سازماندهی محتوا هم چون تناسب با میزان آمادگی و ویژگیهای دانش آموزان، تعادل در ارائه محتوای نظری و عملی و نظایر اینها و روشهای تربیتی مانند روش به کارگیری حواس در کسب معرفت، روش جدال احسن و مانند اینها را ارائه می کند.
گستره رذیله رفتاری تقلب، و پیامدهای آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تقلب» یکی از رذایل رفتاری است که رواج آن در یک محیط انسانی، اعم از محیط کار، تحصیل یا در سطح کلان جامعه، تبعات بسیار سنگین و جبران ناپذیری به دنبال دارد. آگاهی از پیامدهای این رذیله رفتاری، یکی از راهکارهای منع رواج این رذیله در جامعه به شمار می رود؛ رذیله ای رفتاری که ممکن است در صورت استمرار آن، به رذیله اخلاقی تبدیل شود. مهم ترین انواع تقلب در تحصیل، امور اقتصادی، مالی و تقلب در امور حاکمیتی و پست و مقام متجلی می شود. پیامدهای ناگوار آن، در دو بخش فردی و اجتماعی آشکار می گردد، به گونه ای که فرد متقلب بیش از هر کسی متحمل آن خواهد شد. در این مقاله، با روشی کتابخانه ای تلاش شد تا پیامدهای فردی و اجتماعی آن به تفکیک شناسایی و تبیین شود. در مسیر دستیابی به این مهم، از منابع قرآنی و روایی در حد امکان بهره گیری شده است.
اهل بیت و مقابله با تفویض گرایی: انتقاد از تفویض گرایی در کنار انتقاد از جبرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه عقلانی نفی جبر در شیعه، همگام با پرهیز از در غلطیدن به دره های عمیق تفویض ترویج شد و باعث تدوین یک نظام جامع و همه جانبه گشت. در مقاله پیش رو نشان داده می شود که مفاهیم ""جبر"" و ""تفویض"" با مفهوم ""سلطنت"" انسان و خداوند بر حوزه اعمال اختیاری بشر پیوند دارد. هم چنین روشن می شود که جمع میان ""سلطه خدا بر انسان مختار"" و ""سلطه انسان مختار بر حوزه اختیار خویش"" گرفتاری دیرپای بشر است. عموم آنانکه جانب سلطه خدا را می گیرند ""جبرگرا"" می شوند و عموم آنانکه جانب سلطه بشر را می گیرند ""تفویض گرا"" می گردند. در این میانه، اهل بیت:، سلطنت خدا بر انسان و سلطنت انسان بر اعمال خود را در تعارض با یکدیگر نمی دانستند و بر هر دو حوزه تأکید داشتند.
مطابق تبیین این مقاله، تفویض گرایان (به طور شاخص معتزله) هر چند در برخی حوزه های عقلانیت مانند اثبات سلطه انسان بر اعمال خود (نفی جبر) همگام با شیعه بودند، اما در برخی دیگر از حوزه های عقلانیت مانند پاسداشت از سلطنت گسترده الهی بر انسان (نفی تفویض) از شیعه فاصله گرفتند و همانگونه که بیان ""لا جبر"" اهل بیت:، شیعه را از گروه هایی همچون اشاعره متمایز کرد، بیان ""لا تفویض""، آنها را از گروه هایی همچون معتزله متمایز و دور ساخت.
در مقاله، پس از تبیین رابطه ""نفی تفویض "" با ""اثبات سلطنت الهی"" و اشاره به ضعف قدریه و معتزله در التزام به سلطنت الهی و نفی تفویض، شواهدی از روایات اهل بیت: در ضرورت مخالفت توأمان با ""جبر"" و ""تفویض"" ارائه می گردد.
بررسی تطبیقی اصل آزادی و اصل امر به معروف و نهی از منکر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
لیبرال ها در یک نگاه، به دو دسته طرفداران آزادی مثبت و طرفداران آزادی منفی تقسیم می شوند. اصل آزادی اخلاقی در اندیشه لیبرالیسم با برخی از اصول اخلاقی اسلام نظیر امر به معروف و نهی از منکر ناسازگار است. از این جهت مقایسه این دو اصل بحث برانگیز است. هدف این پژوهش، که به روش تحلیلی و رویکرد تطبیقی انجام شده، بررسی تطبیقی اصل آزادی با اصل امر به معروف و نهی از منکر می باشد. تطبیق دو اصل مذکور حاکی از آن است که پذیرش اصل امر به معروف و نهی از منکر نه تنها به دلیل ابتنا بر مبانی متقن عقلی از جمله واقع گرایی اخلاقی بر اصل آزادی ترجیح دارد، بلکه به جهت مبرا بودن از اشکالات وارد بر اصل آزادی، از آن برتر است.
اخلاق وجودی ملاصدرا و پاره ای از لوازم آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشهور است که اخلاق در نظر فلاسفه اسلامی اخلاق فضیلت محور است. این جستار در صدد بیان آن است که اخلاق از دیدگاه ملاصدرا امری وجودی است و از این جهت قلمروی گسترده دارد که شامل عقل نظری و عملی می گردد. زیرا مؤلفه های معرفتی در اندیشه وی همان مؤلفه های اخلاقی اند که خود، اصولی هستی شناختی به حساب می آیند. انسان به میزان برخورداری از وجود، اخلاقی می گردد و میزان و معیار این وسعت وجودی مطابقت با اصول عقلانی- وحیانی است، که اخلاق فضیلت محور فاقد آن است. از سوی دیگر، نوع نگاه ملاصدرا به این اصول و قواعدِ برگرفته از ساحت هستی اخلاق صدرایی را در اخلاق عمل محور محدود نمی سازد. در این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی همراه است، تلاش بر این است که ضمن نشان دادن پاره ای از مشترکات اخلاق فضیلت مدار و تکلیف مدار، با تأکید ملاصدرا بر الگوی اخلاقی یا ولایت محوری، این اخلاق را از سایر نظریات متمایز شمارد.
نقد احساس گرایی آیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی حقیقت گزاره های اخلاقی و اینکه احکام اخلاقی از سنخ قضایای واقعی است یا اعتباری؛ یکی از مسائل مهم فلسفة اخلاق است. تاکنون دیدگاه های مختلفی دربارة تحلیل گزاره های اخلاقی ارائه شده است. یکی از دیدگاه های معروف، که در زمرة دیدگاه های غیرشناختی قرار می گیرد، دیدگاه احساس گرایی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، اثبات ناکارآمدی احساس گرایی آیر است که از جمله اولین نظریه پردازان این مکتب می باشد. بی اهمیت جلوه دادن آموزه های اخلاقی، بیهوده پنداشتن تعالیم وحیانی انبیاء، نفی استدلال و مشاجرات عقلانی، نسبی گرایی و ناموجه دانستن قضاوت و داوری اخلاقی، از جمله نقدهای وارد بر این نظریه است که به واسطة انگاره بی معنایی مفاهیم و احکام اخلاقی و ذهنی انگاشتن آنها، همچنین به واسطه کارکرد صرفاً عاطفی گزاره های اخلاقی و غیرقابل انتقال بودن آن به مخاطبان به دست می آید.
ارزیابی شاخصه های اخلاق حرفه ای از منظر علامه طباطبائی در اساتید دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی از دیدگاه دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین متغیرهای موفقیت یک سازمان، اخلاق حرفه ای است. با توجه به اهمیت این موضوع در تربیت معلم، شاخصه های اخلاق حرفه ای را از دیدگاه علامه طباطبائی، بررسی نمودیم. جامعه آماری، دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و نمونه آماری، دانشجویان 11 رشتة دبیری، مشاوره و علوم تربیتی پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد، سال تحصیلی 95-96 می باشد. روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای، متناسب با حجم نمونه بود. تحقیق از نوع توصیفی به روش پیمایشی و ابزار پژوهش، پرسش نامه بومی سازی شده محقق ساخته، روایی پرسش نامه از طریق تحلیل محتوا و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ تحلیل تجمیعی داده ها در نرم افزار spss محاسبه و نتایج تفسیری آن بیان شد. نتایج، در حوزة معرفتی اساتید، از لحاظ توجه به معنویات و امر خودسازی در حد بسیار مطلوب، در حوزة رفتاری، اکثر اساتید در دو مولفة نظم و انضباط و رازداری در حد بسیار مطلوب، در حوزة گفتاری اساتید از لحاظ مولفة اجتناب از به کارگیری کلمات سخیف و طنزهای ناشایست، در حد بسیار مطلوب و در حوزة ظاهری اساتید، از لحاظ هر دو مولفة لباس و پوشش و بهداشت شخصی در حد بسیار مطلوب ارزیابی گردیدند.
لذت و معنای زندگی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در آثار ابن سینا مفهوم سعادت یا نیک بختی از جهاتی نزدیک به مفهوم معنای زندگی به مثابه غایت زندگی است. وی نیک بختی را مطلوب بالذات و غایت لذاته معرفی می کند و آن شرط لازم و کافی برای معنادار شدن زندگی است. از منظر او میان لذت و معنای زندگی ارتباطی عمیق وجود دارد. لذت، ادراک حضوری قوه مدرکه فرد است به آن چه که در نظرش کمال و خیر به شمار می آید. دیدگاه شیخ در نفس شناسی تأثیر مستقیمی بر مبحث معنای زندگی و لذت دارد. وی باتوجه به قوای ادراکی نفس، مراتب مختلفی برای نیک بختی و لذت در نظر می گیرد که از میان آن ها نیک بختی و لذت عقلانی یا روحانی نقش بسیار مهمی در رسیدن به معنا ایفا می کند. همچنین از میان قوای نفس تنها قوه عقلانی است که با مرگ از بین نرفته و در عالم آخرت معنای زندگی و لذت نهایی توسط آن رقم می خورد. او معتقد است همان گونه که معنای زندگی دارای ارزش ذاتی است، لذات عقلی و شهودی نیز دارای ارزش ذاتی است. لذت عقلی-شهودی نه تنها شرط لازم برای معناداری، بلکه شرط کافی آن نیز است. در این پژوهش معنای زندگی از نظر ابن سینا و نقش لذت در رسیدن به آن، با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
6 - 26
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر است. اخلاق تفسیر شامل کدام حوزه های معرفتی می شود؟ «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» ساحت هایی هستند که زیر چتر آموزه های اخلاقی و قلمرو دانشِ اخلاق کاربردی بالیده اند. «اخلاق تفسیر» نیز بخشی از اخلاق کاربردی است که بر اصول و ضوابط اخلاقیِ فرایند تفسیر تمرکز دارد. کنش «تفسیر» می تواند به مثابه عمل متعاقب باور تفسیریِ مفسّر ملتقای «اخلاق باور» باشد و از جهتی به مثابه فرایندی مسئله محور و دارای روش و چارچوب نظری با «اخلاق پژوهش» پیوند داشته باشد و نیز به منزله یک رشته علمی با «اخلاق علم» در ارتباط باشد؛ به این معنا که گاهی مراد از تفسیر، مدلّل نمودن باورهای مفسّر است، گاه تفسیر در مقام پژوهش قرار می گیرد و گاه در مقام علم.«اخلاق تفسیر» می تواند با هر کدام از این ساحت ها، فضای کاربرد مشابهی داشته باشد. بنابراین، فرضیه این تحقیق این است که بر اساس تلقی های گوناگون از دانش «تفسیر»، مقوله «اخلاق تفسیر» می تواند در ذیل «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» قرار گیرد. نسبت اخلاق تفسیر به هر کدام از این دانش ها مقتضی و مستلزم پیش فرض هایی است که این پژوهش عهده دار تبیین آن هاست.
غایت در فلسفه اخلاق؛ منظری قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 139
حوزههای تخصصی:
غایت در اخلاق از مهم ترین موضوعاتی است که در اخلاق هنجاری و فرا اخلاق بررسی می شود. این مقاله با تکیه بر مباحث فلسفه اخلاق غربی و آیات قرآن کریم، از رهگذر مفهوم شناسی غایت و مباحثی نظیر تعدد یا وحدت غایت و تفاوت غایت در نظریه های هنجاری، به بررسی رابطه غایات متعدد و مختلف دست یازیده و در نهایت، غایتِ مورد اشاره قرآن کریم را تحلیل کرده و شاخصه های آن را بر شمرده است. به نظر می رسد که در فلسفه اخلاقِ غرب نظام رتبی بین مصادیق غایات به «لذت» ختم می شود، اما در ادبیات قرآنی، از آنچه در فلسفه اخلاق غرب، «غایت» خوانده می شود، با واژه هایی چون «فلاح» و «فوز» تعبیر شده است. با توجه به معناشناسی فلاح و فوز، «فلاح» مقدمه فوز است که از نظر رتبی، بالاترین وآخرین غایتِ قرآنی قلمداد می شود. فلاح، جنبه رهایی و خلاصی از شُرور دارد و در مقام ارائه راهکار برای رسیدن به نتیجه مطلوب است، اما فوز همان نتیجه مطلوبی است که در پی فلاح می آید و رهایی از عذاب، نائل شدن به رحمت الهی و بهره مندی از نعمت های جاودانه بهشتی و خلود در آن را همراه دارد و بالاترین مصداقِ فوز رسیدن به مقام «رضوان الهی» است. البته، نباید از نظر دور داشت که می توان تحلیلی غیر غایت گرایانه از مباحث قرآنی نیز ارائه کرد.
نگرش قرآنی بر سیره اخلاقی امام حسین(ع) و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخصه های سبک زندگی اسلامی که در سعادت و کمال دنیوی و اخروی انسان حائز اهمیّت است، اخلاق می باشد که در دو حیطه اهتمام به فضایل اخلاقی و اجتناب از رذایل اخلاقی ترسیم شده است. جستار پیش رو با رویکرد تطبیقی بایدها و نبایدهای اخلاقی را در سبک زندگی از منظر قرآن و امام حسین(ع) مورد مداقه قرار داده است و در این باره به مهم ترین شاخصه های اخلاقی در سیره علمی و عملی(ع) امام حسین(ع) اشاره نموده است؛ نتیجه آن که: بررسی فضایل اخلاقی امام حسین(ع) و انطباق آن با آیات قرآن، از یک سو ضمن معرفی مقام والای امام حسین(ع)، الگو محوری ایشان در زندگی را تقویت می نماید و از سویی دیگر با ترسیم بایدها و نباید های اخلاقی، به ارائه شاخصه های اخلاقی سبک زندگی و نقش آن در کمال و سعادت کمک می نماید.