فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیرى نظام هاى هوشمندى کسب و کار به عنوان یک مزیت رقابتى و ابزارى اجتناب ناپذیر براى تصمیم گیرى در سازمان ها بدل شده اند. شناسایى عوامل مؤثر بر اثربخشى هوشمندى کسب و کار در یک سازمان موجب مدیریت موفق تر و سرمایه گذارى مطمئن تر بر آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف بررسى رابطه بین ابعاد اخلاق کارى در سازمان با سطح بلوغ نظام هاى هوشمند کسب و کار انجام شده است. پژوهش از نوع علّى پیمایشى بوده و در بین کارکنان 37 سازمان از صنایع مختلف، که به طور مشخص سیستم هاى هوشمندى کسب و کار را به کار گرفته اند، صورت گرفته است. نمونه آمارى به صورت تصادفى از مدیران و کارکنان متعلق به جامعه آمارى انتخاب شده و شامل 465 نفر مى باشد. براى آزمون فرضیه ها از تست علّیت گرانجرى و آزمون تجزیه واریانس استفاده شده است. از جمله نتایج پژوهش مى توان به وجود رابطه علّى یک طرفه و تأثیر رعایت مسائل اخلاقى از قبیل حفظ مالکیت، تعهد، محرمانگى و مسئولیت پذیرى بر سطح بلوغ سیستم هاى هوشمندى کسب و کار اشاره کرد.
تحلیل تطبیقی دیدگاه اسلامی و آرای مارتین هایدگر در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه اسلامی (با تأکید بر قرآن و نهج البلاغه) و اگزیستانسیالیسم (با تأکید بر آرای هایدگر)، در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای مختلف آن بر سبک زندگی با هدف شناخت دقیق وجوه تشابه و تفاوت دو نظریه می پردازد. پژوهش از نوع تحلیلی تطبیقی و از نوع تحلیل محتوای کیفی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیلی تطبیقی و از نوع قیاس نظری است. در دیدگاه اسلامی، مرگ آگاهی پیامدهای گوناگونی بر سبک زندگی انسان همچون بهره گیری صحیح و متعادل از امکانات دنیا، آمادگی برای زندگی جاودانه و اخروی، هدفمندی زندگی، رشد اخلاقی و معنوی و دستیابی به کمال و سربلندی در دنیا و آخرت دارد. در مقابل، استفاده مناسب از امکانات، اتتخاب آزادانه، تابع صرف دیگران نبودن، هویت بخشی به خویشتن و سرگرم مشغولیات روزمره نشدن بدون توجه به زندگی جاودانه و اخروی نیز پیامدهایی است که از آرای هایدگر منتج می شود. هر چند در نگاه نخست بین پیامدهای هر دو دیدگاه، مشابهتهایی ظاهری دیده می شود، این تشابهات، صرفا لفظی و ظاهری است. در اندیشه هایدگر مرگ اندیشی موجب رهایی از غفلت و دوری از امور بی اهمیت است، اما بی پاسخ گذاشتن مخاطب در رابطه با فرجام حیات زندگانی و حلقه مفقود بین زندگی دنیوی با زندگی اخروی، عدم اعتقاد به جاودانگی و روز رستاخیز به عنوان اساس و بنیاد معنی داری زندگی، خلأ انگیزه در سطح وسیع و همگانی برای رفتار انسانی، نبود معیار واضح و هدفمندی به نوعی یاس و پوچ گرایی در فلسفه هایدگر، و سبک زندگی در پرتوی چنین فلسفه ای است
امام علی (ع) و مدیریت عواطف در خطبه های «شقشقیه» و «جهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
هوش هیجانی یا «EQ» و به زبان عربی «الذکاء العاطفی» مبحثی روان شناختی است که به شناخت و کنترل عواطف و هیجان های انسان می پردازد. این اصطلاح برای اولین بار در دهة 1990 از سوی روان شناسی به نام «سالووی» برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، هم دردی با احساسات دیگران و توانایی کنترل صحیح خلق و خو به کار رفت. عاطفه، به منزلة پل ارتباطی میان روان شناسی و ادبیات، از مهم ترین عناصر چهارگانة ادبی به شمار می رود که در آثار ادبی نقشی حیاتی دارد. نهج البلاغه نیز یادگار امام علی (ع)، سرچشمه و آبشخور فصاحت و بلاغت است که به عنوان اثر علمی و ادبی بسیار مهم شناخته شده است. بررسی خطبه های نهج البلاغه نشان می دهد که علی (ع) از هر دو شایستگی فردی و اجتماعی هوش عاطفی برخوردار بوده است؛ زیرا شناخت و کنترل هیجانات و مدیریت آن برای پیش برد امور در تدابیر، اندرزها و شکوه های ایشان کاملاً مشهود است. بررسی هوش عاطفی و مدیریت هیجانات امام علی (ع) در دو خطبة «شقشقیه» و «جهاد»، به عنوان مشتی نمونه از خروار، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه در مدیریت هیجانات خویش و کنترل صحیح آن ها موفق بوده است
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
سالم سازی جامعه از آلودگی های اخلاقی در حکایات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
بر اساس حکایات قرآنی، سالم سازی جامعه از آلودگی های اخلاقی، تعالی و تکامل جامعه را به دنبال خواهد داشت و جوامعی که جوّی سالم نداشته باشند، در سراشیبی سقوط و اضمحلال قرار خواهند گرفت. پرسش اصلی در این نوشتار پژوهشی این است که راهکار عملی برای سالم سازی جامعه از انحرافات و آلودگی های اخلاقی در حکایات و داستان های قرآن چیست؟ روش پژوهش، کتابخانه ای و با بهره گیری از نتایج دستاوردهای پژوهشی و تحقیقات صورت گرفته در این موضوع می باشد. هدف اصلی، پاسخگویی به چگونگی شیوة سالم سازی جامعه در حکایت های عبرت آموز قرآن می باشد. نتیجة اصلی مستخرج از مقاله عبارت است از اینکه با حرکتی تدریجی، انقلابی فرهنگی، گسترش امر به معروف و نهی از منکر، مجازات منحرفان، طرد عوامل فساد و تباهی و نیز بهره جستن از شیوه های تربیتی گوناگون می توان جامعه را از آلودگی های اخلاقی زدود.
خشم و مدیریّت آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خشم یکی از اساسی ترین و فراگیرترین هیجان ها در وجود آدمی است و نقشی بسزا در حفظ موقعیّت، عزّت نفس و صیانت از او در هنگام تهدید دارد. خشم، قدرت و انرژی فرد را به سمت غلبه کردن بر موانع ناموجّه یا اصلاح آنها هدایت می کند. امّا اگر تحت مدیریّت عقلانی و اخلاقی قرار نگیرد، به مشکلی روانی و رفتاری تبدیل می گردد که سامان فکری، عاطفی و رفتاری وی را ویران می سازد. بنابراین، آنچه در مقولة خشم باید بیشتر مورد توجّه قرارگیرد، شناخت گونه های مثبت و منفی و مدیریّت آن با ضوابط عقلانی و اخلاقی است. مقالة حاضر در پی تبیین آموزه های قرآنی در شناخت هیجان خشم، انواع آن و ارائة تکنیک های مدیریّت این هیجان فراگیر و خطیر است. قرآن کریم و به تبع آن، احادیث شریف به عنوان کامل ترین نسخة هدایت بشری با نگاهی کلّی به موضوع خشم، آن را مفهوم شناسی کرده اند و با بیان انواع، راه های صحیح ابراز، مراتب و آثار آن، راهکارهایی ارزشمند، گاه به شکل مستقیم و در قالب امر و نهی و گاه غیرمستقیم و در لابه لای داستان های زیبا وحکیمانه، در راستای مدیریّت این پدیدة روانی ارائه فرموده اند.
نقد دیدگاه مسکویه درباره شاخصه انسانیت و رابطه آن با فضیلت و سعادت بر مبنای قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مسکویه «عقل» را ذات و جوهر نفس مجرد انسان می داند و «فضیلت» را حاکمیت عقل بر قوای نفس و اعمال آن، ذکر می کند که نتیجه ی آن، آزادی عقل در پرداختن به تأملات نظری است و ره آورد این تأملات که عبارت است از «حکمت»، همان «سعادت» نفس است. بنابراین سعادت، مستند به جنبه نظری عقل است، و فضیلت که حاصل شأن عملی عقل است، نقشی مقدمی برای آن دارد.
اما در آیات و روایات، فضیلت و سعادت انسان از طرفی ریشه در عقل دارد و از طرف دیگر اراده و انتخاب گری انسان میان فجور و تقوا، موجب تزکیه (فضیلت) و در نتیجه فلاح (سعادت) است. از این رو حوزه معنایی عقل در لغت و لسان دین، و همچنین شاخصه محوری فضیلت و سعادتِ انسان در قرآن، سؤالات کلیدی این تحقیق بوده اند که پس از تعیین «انسان به منزله عامل انتخابگر» به عنوان آن شاخصه محوری، و بازشناسی معنای عقل و اذعان به منشأ بودن آن در فضیلت و سعادت از طریق تمییز میان حق و باطل و تدبیر و عاقبت اندیشی، به این نتیجه رسیدیم که بر خلاف رأی مسکویه، فضیلت نقش مقدمی برای سعادت ندارد بلکه ملاک فضیلت و سعادت یک چیز است و آن اتخاذ «تقوا» است.
مؤلفه ها، ابعاد و مدارج تحول اخلاقی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به یک نظریه رشد و تحول اخلاقی متناسب با مبانی فکری و فلسفی اسلامی است که بتواند تمام مولفه های موثر در تخلق به اخلاق را تحت پوشش قرار دهد و ارتقای اخلاقی را مرتبه بندی کند. روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها نشان داد که رشد اخلاقی دارای پنج مولفه اساسی است که به نوبه خود مشتمل است بر چهار مولفه رشد شخصی ( معرفت، عواطف، ایمان و ملکات اخلاقی) و یک مولفه زمینه ساز( جامعه صالح و الگوهای اخلاقی) و رشد همه این مؤلفه ها شرط لازم برای رشد و تحول اخلاقی است. سپس مدارج سه گانه تحول اخلاقی ( مرتبه اخلاق انسانی، مرتبه اخلاق دینی متعارف و مرتبه اخلاق دینی عرفانی) تبیین و تشریح شد و در نهایت، بر اساس یافته ها، پیشنهادهایی برای بهبود برنامه های تربیت اخلاقی ارائه گردید.
دیدگاه فخر رازی درباره معیار حسن و قبح در گستره افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت شناسانه اخلاق الهی و بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
علامه طباطبایی را می توان از جمله مدافعان تقریر سنّتیِ نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی دانست. ایشان، طرح واره ای از استعدادها و ظرفیت های انسان را که به صورت طبیعی در وجود انسان ها قرار داده شده است را بنیان نظام اخلاقی خود دانسته و ضمن توجّه به اصل هدایت عمومی یا تکوینی، در چهار گام اساسی نظامی از اخلاق را بر اساس داشته هایِ طبیعی انسان ترسیم نموده است. این اندیشمند فرزانه، در گام اوّل نیازهای طبیعیِِ انسان را تحلیل نموده و در گام دوم، در جهت برطرف ساختن نیازها، کدهایی را به عنوان امیال و استعدادهای درونیِ انسان و یا جهازات تکوینی مشخص ساخته و تلاش می کند تا زمینه را برای اخلاق مبتنی بر امیال طبیعی و بنیادینِ انسان فراهم سازد. در گام سوم، برای این امیال، غایتی مشخص می کند تا تمام این امیال در مراتب مختلف، بسوی آن جهت یابند و در گام چهارم به جهت اینکه طبیعتِ انسان را معجونی از امیال و گرایش های افسارگسیخته حیوانی و انسانی دانسته، در دو مرحله از عاملی سخن می گوید که بر مسیر امیال نظارت داشته و این امیال را در راستای غایتی مشخّص جهت دهی می کند. این مقاله تلاش نموده تا بر اساس روشی تحلیلی و استنادی، با توجّه به مبانیِ اخلاقیِ علّامه، تقریری از اخلاقِ مبتنی بر طبیعت را در آراء ایشان مورد تبیین قرار دهد. واژگان کلیدی: طبیعت انسان، ارزش اخلاقی، ساختار وجودی، عقلانیّت، علامه طباطبایی.
نسبت کمال عقلانی (اتحاد با عقل فعال) با کمالات اخلاقی از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژه ای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان می دهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینه ساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر صدرایی و با نگرش به مبانی ایشان، به نظر می رسد این دو یک هویت واحده هستند که نفس انسان در حرکت جوهری، به طی مراحل آن ها، متناظر با یک دیگر می پردازد به گونه ای که به تلازم و اتحاد معرفت و فضیلت می توان اذعان کرد. درمجموع، اهمیت و ارتباط دو سویة هر کدام از دو جنبه غیر قابل انکار است و هیچ یک به تنهایی قادر به ایصال انسان به سعادت حقیقی نیستند
بخشایش و پدیدارهای مشابه؛ تعریف بخشایش براساس وجه سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشایش در نیمه دوم قرن بیستم به بعد، یکی از فضیلت های اصلی شمرده می شود که با سرشت جائزالخطا و لغزش پذیر بودن بشر ارتباطی تنگاتنگ دارد. هرچند تا حدودی اجماع وجود دارد که بخشایش، دائرمدار خطای اخلاقی است، به دلیل گستردگی ابعاد و انواع آن، دیدگاه های مختلفی در خصوص چیستی بخشایش ارائه شده است. اشتراک این دیدگاه ها در آن است که بخشایش را بر محور خطای اخلاقی می دانند و می کوشند تا مرز میان بخشایش را با پدیدارهای مشابه تعین یافته و تعین نایافته در علم اخلاق مشخص کنند. هرچند این دیدگاه ها در وجه سلبیِ تعریف بخشایش، اشتراک زیادی با یکدیگر دارند، در وجه ایجابی اغلب از هم فاصله می گیرند و گونه های مختلفی را در تعریف بخشایش و تبیین ماهیت آن عرضه می کنند. در این مقاله می کوشیم تا بخشایش را براساس دو وجه سلبی و ایجابی تعریف کنیم.c
بررسی فصل مقوّم انسانیّت در آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، اوّلاً انسان با دیگر موجودات در سه موضوعِ ادراک، کشف جهان، جاذبه هایی که بر او احاطه دارد و کیفیّتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبه ها تفاوت های ماهوی دارد. ثانیاً انسان موجودی است که با حفظ ظاهر انسانی، هم می تواند به رفیع ترین قلّه های وجودی صعود نماید و هم می تواند از محدوده انسانیّت خارج شود و به پست ترین مراتب وجودی تنزّل کند. ثالثاً عوامل خروج انسان از انسانیّت، هم به زمینه های ادراکی و شناختی او مرتبط است و هم رابطه ای تنگاتنگ با ملکات نفسانی او دارد. عقل عنوان جامعی است که شامل تمام چیزهایی می شود، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد.
شرایط عنایت خداوند به شیعیان و حفظ آنان از خطرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرحى است بر کلام معصوم علیه السلام در باب صفات شیعیان توسط استاد علّامه مصباح. عنوان «شیعه» از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، جایگاه، منزلت و قداست خاصى دارد. شیعیان از نظر اهل بیت علیهم السلام، داراى ویژگى هاى ممتازى هستند. ازجمله صفاتى که موجب مى شود شیعیان در پناه خدا از آفات و خطرات دشمنان در امان بمانند، عبارتند از: 1. به اصلاح رابطه با خدا بپردازند؛ 2. ارتباط خود را با امامشان اصلاح کنند؛ 3. به وظایف خویش در قبال برادران دینى عمل کنند.
از ویژگى هاى شیعیان اینکه پارساترین و باتقواترین مردمانند، با متانت و آرام سخن مى کنند، عقده گشانى نمى کنند، در ستایش پیشوایان معصوم، زیاده روى نمى کنند، با دوستان اهل بیت علیهم السلام با رفاقت رفتار مى کنند. با گمراهان همنشینى نمى کنند، دشمن اهل بیت را دوست نمى دارند. همچنین در روایاتى متانت، خوشرفتارى، ناآزمندى، نداشتن گمان بد به دیگران، در برخورد با دیگران مهربان، عامل به وظایف خود و عزت نفس، از مهم ترین ویژگى شعیان واقعى شمرده شده است.
کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه از منظر علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تربیت به منزله یکى از زیرساخت هاى مهم اجتماعى و مورد توجه ادیان و مکاتب گوناگون در طىاعصار و قرون متفاوت شناخته شده است. نظریه پردازان تعلیم و تربیت با نگاهى همه جانبه به مقولهتربیت، آن را در ساحت هاى متنوعى طبقه بندى کرده اند که مهم ترین بعد آن، تربیت اجتماعىمى باشد. هدف این پژوهش، بهره گیرى از آثار علّامه طباطبائى به منظور بررسى و تبیین دیدگاهایشان در ارتباط با کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه و استنباط اصول و روش هاى آن برمبناى تألیفات علّامه است. با مراجعه به آراى اجتماعى علّامه طباطبائى مى توان به راه حل جامع ومناسبى در این زمینه دست یافت. ازاین رو، این مقاله با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد به اینپرسش پاسخ گوید که علّامه چه کارکردها و اهدافى را براى تربیت اجتماعى صحیح و کارآمد درجامعه مدنظر دارند؟ یافته هاى پژوهش حاکى از آن است که هدف نهایى تربیت اجتماعى مؤثر درجامعه دستیابى به سعادت و قرب الهى و داشتن جامعه اى بر مبناى قوانین الهى مى باشد.
بررسى تطبیقى نظریات «عدالت» شهید صدر و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عدالت» مفهومى است که بشر همواره به دنبال آن بوده و نظریه پردازان آرمان شهر، جامعه ایده آل خود را بر پایه آن بنا کرده اند. قرآن عدالت را هدف بعثت انبیا مى داند. یکى از مهم ترین ابعاد عدالت، «عدالت توزیعى» یا «عدالت اقتصادى» است. یکى از این اندیشمندان جان رالز، با طرح نظریه «عدالت به مثابه انصاف» کوشیده است مفهوم «عدالت» را در بستر لیبرالیسم تبیین کند که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اسلام نیز به «عدالت توزیعى» توجه ویژه نشان داده و اندیشمندان مسلمان از جمله، شهید صدر، عدالت توزیعى را یکى از سه رکن مکتب اقتصادى اسلام مى داند و با طرح نظریه «توازن»، عدالت توزیعى را از دیدگاه اسلام، تبیین کرده است. این پژوهش به روش تحلیلى و تطبیقى این دو نظریه را بررسى کرده و تبیین نموده است که با وجود شباهت ظاهرى دو نظریه، در موضوعاتى همچون توجه به عدالت توزیعى و جایگاه فقرا، تمایزهاى مهمى میان این دو وجود دارد؛ مثل تمایز در منشأ عدالت، تمایز در مبانى، و تمایز در قلمرو. این پژوهش بیان مى کند که نظریه رالز با توجه به مبانى آن، قابل طرح و اجرا در جوامع مذهبى و غیرلیبرال نیست.
رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، که رویکردی به تربیت نَفْس از دیدگاه متون اسلامی است به بررسی عملکرد نَفْس در حالات، مراتب و موقعیتهای مختلف و در ترکیب با سایر ابعاد وجودی انسان مانند روح، عقل، قلب و فطرت می پردازد. این مطالعه، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این سؤال است که نَفْس چگونه به ایفای نقش می پردازد. با بررسی اسناد، کتابها و متون دینی، مشخص شد که نَفْس تحت تأثیر نیروهای درونی و بیرونی انسان در موقعیتهای گوناگون، حالات مختلفی می یابد و بر اساس نظریه ای به نام نظریه زمینه ای، رویکرد تربیتی نَفْس در حالات امّارگی، لوّامگی و مطمئنگی به ترتیب تذهیبی/ تزکیه ای، تأدیبی و تعالی گرایانه است و کارکرد ریزشی، پایشی و رویشی/ پرورشی خواهد داشت.
بررسی تأثیر تربیتی «دعا» و تلاش در شئونات زندگی
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از مقوله های بسیار زیبا و جذّابی است که همواره در زندگی بشر دارای جایگاهی بس والا و مقدّس بوده است. دعا، معمولاً به پیوندی ماورائی اطلاق می شده که با کسب انرژی از عوامل ِعالم بالا و بازنمود آن در اوامرِ عالم ِسفلی، مطالبات و انتظاراتِ خاصّی را پاسخ می داده است. این که تأثیر دعا، حاصل ِفرآیند تلقیناتِ درونی است یا تمهیداتِ بیرونی، جای بحث و گفت وگو دارد. باید گفت آن چه در دل این پدیده انسانی نهفته است، همان اثرات تربیتی سازنده آن است که در صورت برآورده شدن یا نشدن، هیچ گاه قابل انکار نیست. دعا درواقع با جهت دادن به نوع نگاه انسان، چراغ امید را روشن مى سازد و وجه دیگری از عبادت را ترسیم می کند تا فراتر از ارتباطات روش مند و محدود به مکان و زمان، از قبیل نماز،حج، روزه و ... با ندای دل خویش، فارغ از همه هستی، همیشه همنشین خدا باشیم. مقوله مورد توجّه در این جستار، تحلیلی است از سه نوع تعامل ِدعا و تلاش با عناوین: 1. همنشینی 2. جانشینی 3. خانه نشینی، در عرف و یا اجتماع. در اثر باور به هرکدام از این موارد، کارکرد و تأثرات ویژه ای از دعا مورد انتظار خواهد بود.