فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
143 - 157
حوزههای تخصصی:
در زیباسازی شعر، چیزی شگفت آورتر از آن نیست که شاعر، با توجه به قوه خلاق و آفرینندگی خود، این قابلیت را داشته باشد که معنای دیگری را در پسِ لایه های کلام نهفته سازد. به کارگیری لفظ در این حالت به کلام برای درک معنای مقصود، معنایی عاریه ای می دهد. این کاربست، همان استعاره است؛ یکی از ویژگی های خاص ادبی در حوزه بلاغت که سبب تمایز بعضی از آثار ادبی از یکدیگر می شود؛ آن چنانکه کاربرد این سبک برجسته بیانی در شعر سعاد الصباح، شاعر معاصر کویتی، نقش خیال انگیزتری به اشعار وی داده است. خاصه آنکه بدانیم، آنچه موجب شگفتی و غافلگیری خواننده می شود؛ به ویژه در دفتر شعر«إمراه بلاسواحل»، معانی دیگری است که در ماورای کلام استعاری او نهفته است و خواننده با کشف معنای مقصود آن به لذت هنری می رسد. مقاله حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی – تحلیلی، به بررسی استعاره در اشعار سعاد الصباح می پردازد و به این سؤال اساسی پاسخ می دهد که: مهم ترین لایه های پنهان و معانی نهفته در کلام استعاری شاعر چیست؟ چنین به نظر می آید که شاعر در بخش های متعددی، از انواع مختلف استعاره بهره برده است تا هدف های نهفته گوناگونی همچون بیان اهمیت، تهکم ، شکوه ، بیان قدرت، حس آمیزی و... را در پس کلام خود جای دهد.
بازنمایی "فضای سوم" در رمان "الحفیده الأمیرکیه" نوشته انعام کجه جی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
74 - 85
حوزههای تخصصی:
پسا استعمارگرایی به عنوان یک گفتمان انتقادی شاخص، چهارچوب تحلیلی مناسبی برای بررسی وضعیت مهاجران، فضای سوم و هویت دینامیک آن ها به دست می دهد. رمان "الحفیده الأمیرکیه" به عنوان رمانی که متعلق به جهان پسااستعماری است، به هویت پسا استعماری به مثابه هویتی بی ثبات و چندمکانه می نگرد. موضوع اصلی رمان حاضر، تنشِ میان اصالت و نسبیت، و تضاد میان صورت بندی های قدیمی و تجربه های ملموس و جدید است؛ کشمکش هایی که فصل مشترک نمودهای فرهنگی و مباحث هویتی دنیای پسااستعماری به شمار می رود. این مقاله با توجه به لغزندگی هویت راوی رمان و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، درون مایه های مربوط به "هویت مهاجر"، در رمان حاضر را بررسی می کند. ازجمله نتایج به دست آمده این است که "فضای سوم" در رمان حاضر، اهمیت تازه ای به مفهوم قدیمی آوارگی می دهد و در این بین، مهاجرت به مثابه یک فضای روایتی مولّد، به خلق کنشگری می انجامد که سعی دارد کمی از هویت های سهل الوصول فاصله گرفته، تفاوت ها و تباین ها را در جهان بپذیرد، ساختارشکنی کند و به رفت و آمد تناقض ها در قلمرو هویت خود اعتراف کند.
سلطه اللغه وصناعه الحقیقه فی فلسفه ما بعد الحداثه (قراءه فی مجموعه «تنبّأ أیها الأعمی» لأدونیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهتمّ ما بعد الحداثه بسلطه اللغه کأساسٍ لفهم القیم وصناعتها، وتؤکد أنّ اللغه وکل ما یصدر عنها هی رموز ثقافیه خارجه عن نطاق "المطلقیه". وهذا الاهتمام أدّی إلی فرض "النسبیه" و"الفردیه" علی المبادئ الشامله. وتعتمد هذه الظاهره علی تحریر الدال من مدلوله أی من تبعیته معنیً محدداً، فأصبحت اللغه مجموعه دوال طلیقه وحره، لا تستقر فی میناء ولا تدور حول محور مرکزی. هذا ما تقدمت به ما بعد البنیویه بخطوه أولیه وانتهت إلیه التفکیکیه. یقوم هذا البحث بدراسه ظاهره سلطه اللغه وصناعه الحقیقه فی مجموعه «تنبأ أیها الأعمی» لأدونیس، علی أساس المنهج الوصفی – التحلیلی، بغیه إدراک کیف أنّ أدونیس وظف اللغه کی یکشف عن تلک السلطه التی تتمیز بها فی اختلاق الحقیقه وتغییر الواقع. فأدونیس نادی بسلطه اللغه، دون أن یرتبک، بل أخذت ملامح رفض المرکزیه المعنائیه تبدو واضحه فی شعره. فهو أظهر، أنّ اللغه مجموعه علامات لها مدلولات لا نهائیه، وأنّ هذه العلامات هی التی تشکلّ الاختلاف الذی نادی به "جاک دریدا"، وهی التی تجعل مصیر المعانی مفتوحاً علی دیمومه مستمره تصل إلی تجربه تعددیه المعنی. والأهم من ذلک، أنّ هذه الأسس الفکریه الموجوده لدى أدونیس وشعره متأثّره بأفکار جان جاک دریدا تذهب بالقارئ إلى أن یعتقد أنّ الحقیقه نسبیه والمطلق لیس إلا وهماً من صناعه اللغه، وهی الفکره التی أسفرت عن کثیر من التحدیات فی مواجهتها مع الفکره الإسلامیه ما یؤدّی إلی أزمه کبیره فی قراءه الشعر العربی الحدیث وفهمه ویسبب نوعا من الأزمه فی النقد الأدبی الحدیث.
الوصف فی السرد العربی القدیم: منظر صید لعبد الحمید الکاتب أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
115 - 136
حوزههای تخصصی:
یدرس هذا البحث الخطاب الوصفی، وموضوعه، وأسلوبه، ولغته المتسمه بالشعریه فی رساله فی الصید لعبد الحمید الکاتب، ویهتم بالنظام الداخلی للوصف، ومنطقه الخاص فی البناء والترتیب، ویحاول أن یثبت أن الوصف یتجاوز النظر إلیه على أنه مجرد ظاهره فنیه ودلالیه تثقل النص الأدبی، وتهدد بنیته بالحشو الذی لا یضفی جدیداً إلى عدّه فاعلاً فی إنتاج هذه الرساله، وتولید معناها، وصناعه صورتها؛ لذا سیمهد البحث لمصطلح الوصف قدیماً وحدیثاً، وینظر إلى بناء الرساله على الوصف، وإسهامه فی تشکیل عناصرها الفنیه والدلالیه، وسیبحث فی نظام الوصف، ومنطقه الخاص، والوحده الوصفیه، وخصائصها. وقد تبین لنا أن هنالک تلازماً بین الخطابین الوصفی والحجاجی فی الرساله، وأن ثمه لجوءاً إلى التکثیف الوصفی، وهو تکثیف یلائم الخطاب الإعلامی الرسالی، والخطاب الوصفی خطاب معرفه، یأتی مشبعاً بذاتیه الواصف، ولا یقتصر الوصف على الرؤیه البصریه فقط، وتأتی أهمیته من الجانبین المعرفی الإخباری والفنی الجمالی. وقد تبین لنا أن هنالک تلازماً بین الخطابین الوصفی والحجاجی فی الرساله، وأن ثمه لجوءاً إلى التکثیف الوصفی، وهو تکثیف یلائم الخطاب الإعلامی الرسالی، والخطاب الوصفی خطاب معرفه، یأتی مشبعاً بذاتیه الواصف، ولا یقتصر الوصف على الرؤیه البصریه فقط، وتأتی أهمیته من الجانبین المعرفی الإخباری والفنی الجمالی.
من القاهره إلى طهران:استقبال الأدب المقارن العربی فی إیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
105-140
حوزههای تخصصی:
القسم الأول من هذه المقاله یتطرق إلى تاریخ نشأه الأدب المقارن وتطوره فی العالم العربی مسلطاً الضوء على قراءه جدیده للأحدث التطورات فی العالم العربیکالربیع العربی أو الربیع الإسلامی فی ضوء التجربتین العربیه والإسلامیه فی الدرس المقارن للأدب. أما القسم الثانی فیتتبع کیفیه خروج الأدب المقارن العربی من هامش الأدب المقارن الغربی واحتلاله مرکز الأدب المقارن فی العالم الإسلامی، کما یبین کیفیه ومدى تأثیر الأدب المقارن العربی فی نشأه الأدب المقارن وتطوره فی الأدب الفارسی. المقاله تنتهی بنظره نقدیهحول الکتب النظریه والتطبیقیه العربیه المترجمه إلى الفارسیه وکذلک أهم النتائج التی وصل إلیها المؤلف من خلال قرائته لهذه المصادر. منها: تمیز الأدب المقارن العربی بکثره المؤلفات والمترجمات فی مجال الدرس المقارن للأدب، وبسعیه الحثیث لتأسیس مدرسه عربیه أو إسلامیه فی مجالات البحث فیه، وکذلک بلعب دور الوسیط الذی أداه بین محافل الأدب المقارن الغربی والأدب المقارن الفارسی، وأخیرا الدور المؤثر الذی أداه فی نشأه الأدب المقارن وتطوره فی إیران من خلال الکتب المترجمه من العربیه إلى الفارسیه.
جلوه های خمر در شعر مصطفی وهبی التل (مطالعه موردی (دیوان عشیات وادی الیابس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصطفی وهبی التل متخلص به عرار، پرآوازه ترین شاعر، ادیب، روشنفکر و فرهیخته اردن است، در شعر وی مضامینی همچون عشق، شراب، مستی و هستی و نیستی، زندگی و مرگ، عیاشی و خوشگذرانی را می توان دید البته خمریات از مهمترین مضامینی است که در دیوان(عشیات وادی الیابس ) به صورت های گوناگونی به کار می رود تا جایی که او را در خمریات، همپایه أَبونواس، أَعشی وأَخطل می دانند، باده گساری، شراب و مستی از مهمترین موضوعاتی است که در دیوان وی به وضوح مشاهده می شود. این پژوهش به این نتیجه رسیده که خمریات این شاعر، با مضمون جلوه های خمری از جمله«عیاشی و خوشگذرانی، بی مبالاتی به دنیا و متعلقات آن، اضطراب و بیم از مرگ و اغتنام فرصت، بکار بردن می و انگور واقعی و درمان و دعوای بیماری» همراه و با روش پژوهشی توصیفی – تحلیلی بررسی شده است و به این سؤال پاسخ دهد که جلوه های خمر در شعر مصطفی وهبی التل چگونه به کار رفته است؟ و بر این فرض استوار است که؛ عیاشی و خوشگذرانی و در پی آن غنیمت شمردن فرصت ها، نتیجه تفکر او در مورد شراب است. این پژوهش در پی این هدف است که باده و خمر از مهمترین اغراض شعری شاعر است و حضور آن در شعر وی انکار ناپذیر است.
تماثلات الحدث فی مسیر السبایا یوم الأربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۱ الشتاء ۱۴۴۱ شماره ۱
302-318
حوزههای تخصصی:
لقد کُتب الخلود لثوره الإمام الحسین علیه السلام لأسباب عدّه منها: الدور الذی مارسته بقیه البیت الحسینی الذی تعرّض للسبی حیث کان الأداه الإعلامیه الرائده التی اضطلعت بحمل رساله عاشوراء ونشرها للعالم. فالنصّ السردی المأثور عن السیده الحوراء زینب بنت علی علیها السلام وسائر حرائر الرساله یحدّثنا أنّ المعسکر الأموی بات عاجزاً عن مجاراه خطاب السبایا الذی أزاح القناع عن وجه السلطه الکالح. تحاول هذه الدراسه أن تستعرض بعض الجوانب من هذا الخطاب وتحلیل تماثلاته. یبحث العمل عن بنیه الحدث وتماثلاته فی النص، محاولاً أن یفید من دراسه (تودوروف) للأنساق، والتی حُدّدت بثلاثه أنماط هی: (التضمین والتناوب والتتابع). تتعلّق الإشکالیه بالکشف عن مکامن النص الروائی الإبداعی عن طریق المنهج البنیوی، وذلک لفتح أفق جدید أمام تحلیل النصّ الروائی، ما یکسب النص فعالیه أکثر.
ضالَّه الشُّعراء بین الإبداع والتّلقّی حتّى نهایه القرن الخامس الهجریّ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
127 - 146
حوزههای تخصصی:
ضالَّه هذا البحث المعرفه؛ وأداته السُّؤال، ونهجه ال مُناقَدَهُ؛ فَثَمَّ یتجاوز التَّکرار، والأحکام العامَّه، و یتوخَّى قتل التَّالد علماً، لیسهم فی الکشف عن الطَّارف؛ ولذا ینتحی هذا البحث سمت حفریَّات المعرفه؛ فینقِّب عن ضالّه الشّعراء، وما یدور فی فلکها الدّلالیّ من قیم وصفات، فی دیوان الشّعر العربیّ القدیم، ومدوَّنه التُّراث النَّقدیِّ حتّى نهایه القرن الخامس الهجریّ؛ لعلَّه یکشف عن طبقاتٍ غیر معروفهٍ من اللَّطائف والأسرار الخفیَّه فی صنعه الشِّعر، والغایات البعیده الَّتی تحدو رکاب الإبداع؛ جاعلاً مادَّتَه تنافُس الشُّعراء العرب فی بلوغ الدَّرجات العُلَى من الشَّاعریَّه التی یحفز إدراکها إلى نشدان ما یعلوها، ورؤى النُّقَّاد فی تفاضُل أشعار الفحول، وتعاظُمِ الفضل، واستئنافِهِ غایهً بعدَ غایهٍ، وصولاً إلى ضالَّه الشُّعراء فی الصَّنعه البِکْرِ النّادره الغریبه الغامضه المُطْمِعَه، وإصابه الغایه القصوى فی الإبداع، والتّفوُّق الفنّیّ، والخِلابه، والسِّحر، والإعجاز الفنّیّ.
مبانی روان شناختی آفرینش ادبی از نگاه عزالدین اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزالدین اسماعیل از جمله ناقدانی است که با رویکرد روان شناختی در نقد ادبی معاصر عرب شناخته می شود و از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مهم ترین اثر وی در این زمینه کتاب "التفسیر النفسی للأدب" است. مطالعات او در سه حوزه ی تحلیل اثر ادبی، تحلیل شخصیت هنرمند و بررسی فرآیند ابداع اثر ادبی صورت گرفته است. از آنجا که امروزه مبانی روان شناختی موثر در فرآیند خلاقیت ادبی و همچنین تحلیل روان کاوانه شخصیت ادیب، در مطالعات نقد ادبی اهمیت ویژه ای دارد، بررسی دیدگاه های عزالدین اسماعیل به عنوان ناقد و ادیبی صاحب نظر در این خصوص ضروری می نماید. به این منظور این پژوهش کوشیده است تا با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاه های عزالدین اسماعیل را در این زمینه بررسی کند و به این سوال پاسخ دهد که از نظر عزالدین اسماعیل، محرک های روانی تا چه حد در خلاقیت ادبی تاثیرگذارند؟ و تحلیل روان کاوانه ی شخصیت ادبی از نظر وی چه فوایدی در بر دارد؟ نتیجه این پژوهش نشان داد که وی با استفاده از علم روان شناسی در نقد آثار ادبی به این باور رسیده است که برخی از محرک های روانی همچون: نِوروز، خودشیفتگی، نبوغ، جنون، خیال و ... تا حدی در خلق اثر ادبی مؤثرند و از دیدگاه او، تحلیل شخصیت ادیب، به فهم اثر ادبی کمک می کند، به طوری که مثلا، با تحلیل روان کاوانه ی شخصیت شاعران قدیم عرب، می توان به برخی از عوامل ضعف نوع ادبی نمایشنامه در ادبیات قدیم عربی پی برد.
جستاری بر مکانیسم "جبران" و فرایندهای آن در آینه ادبیات ادونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
18 - 34
حوزههای تخصصی:
از میان روان شناسانی چون آدلر 1 ، یونگ 2 ، فروید 3 ، اریک فروم 4 ، لاکان 5 و... که تحلیلی روانکاوانه به ادبیات و هنر داشته اند، می توان گفت که رویکرد روان شناختی آدلر به این دو مقوله، با استناد به محوریت تأثیر "احساس نقص" در شکل گیری ادبیات یک شاعر، از جامعیت بالاتری برخوردار بوده است. آدلر رویکرد فکری خود را بر مبنای احساس حقارت بنا نهاد؛ بد ین معنا که شکل گیری بسیاری از مؤلفه های هنری و ادبی به نوعی برخاسته از احساس نقصی سرکوب شده است که با تکیه بر مکانیسم جبران به منصه ظهور رسیده اند. در حوزه ادبیات، ادونیس و شاملو از جمله سرایندگان بنام معاصر ند که تأثیر بسزایی بر روند تصویر و معنا در حوزه شعر داشته اند. آن ها گرایش سنت گرا به شعر را مردود دانسته و با تکیه بر شناختی جامع از مسیر ذهنی انسان امروزی به موسیقی و مفهوم شعر جهت گیری خاصی داده اند که با رنگ و لعابی روان شناختی همراه بوده است. جستار پیش رو می کوشد تا با تکیه بر نقد تطبیقی، گفتگو مندی متن و روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی روان شناسی فردی دو شاعر پرداخته، سپس محورهای حاصل از احساس حقارت موجود در ادبیات آن ها را در قالب فرایندهایی چون "جابجایی" 6 ، "آرمان گرایی" 7 و "انکار" 8 موردبررسی و واکاوی قرار دهد. قدر مسلم اینکه، دوران کودکی و افت وخیزهای فردی دو شاعر، ضمن ایجاد ذهنیتی منحصربه فرد در آن ها، رویکرد ادبی خاصی از آن ها به جای گذاشته و همین مسئله، زمینه شکست هنجارهای ساختاری و معنایی را در زمینه هنری شان ایجاد کرده است. این جستار، بر مبنای مکتب آمریکایی، اصالت اشتراک موجود در متن هنری دو شاعر را با محوریت مکانیسم جبران، مطمح نظر قرار داده است
دلالیه البطل فی شعر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
75 - 84
حوزههای تخصصی:
إن البطل بخصائصه ومیزاته یشکل عماداً للشعر الفلطسینی کعنصر فعال فی الدفاع عن قضیه الاحتلال. وسمیح قاسم بوصفه من أکبر شعراء المقاومه کانت له مساهمات عدیده فی قضیه الاحتلال. وقد تجلّت فی شعره ملامح البطوله کمرآه للمتغیرات السیاسیه والاجتماعیه التی طرأت على رؤیه الشاعر بالنسبه لقضیه الاحتلال. فمن هنا، تتمّ معالجه دراسه دلالیه البطل کمحور أساسی فی شعره، کرکیزه لشعر المقاومه، ویتمّ رصد تحولاته عبر شعره فی المراحل المختلفه من حیاته. فهذه الدراسه التی اتخذت رؤیه توصیفیه تحلیله، اعتمدت على النص الشعری لرصد تحولات البطل معتمده على المنهج السیاقی فی الخروج برؤیه موضوعیه. وقد توصلت إلى أن البطل کنعصر محوری قد اکتسب دلالات مختلفه تبعاً للمراحل التی مرّ بها الشاعر، ففی البدایه تغلب الدلاله الأسطوریه على الموضوعیه، وفی المرحله الثانیه یأخذ البطل جانباً سلبیاً کدلاله على الضیاع وفقدان الهویه وتأخذ شیئاً فشیئاً الدلاله الموضوعیه والتعایشیه فی الغلبه على الدلاله المقاومه وتتراوح دلالیه البطل فیما بین الخذلان والسلبیه والحیره، وقد یضاف إلى دلالاته الجانب الثقافی المتمثّل فی التناقض والتشوّش الفکری. وبصوره عامّه مالت دلالیه البطل من السلبیه المقاومه إلى الإیجابیه المتسالمه والقائله بالحوار کرکیزه أخیره لحلّ القضیه.
دراسه الفکر الفلسفی لنجیب محفوظ حول العلم الحدیث فی خطابه السردی شخصیه «عرفه» فی أولاد حارتنا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
311-335
حوزههای تخصصی:
روایه «أولاد حارتنا» لنجیب محفوظ، روایه رمزیه تعید کتابه تاریخ حیاه البشر علی محوریه حیاه الأنبیاء الکبار فی قالب سردی ولکنها فی الحقیقه أقرب الی بیان فلسفی، خاصهً فی الجزء الأخیر منها حیث تدخل شخصیه «عرفه» فی الروایه وتدور کل الأحداث حولها رمزا للعلم الحدیث. قام محفوظ بتوظیف هذه شخصیه لعرض فکره الفلسفی حول العلم الحدیث وصراعه مع الدین وخضوعه أمام حکم السلطه وتکمن ضروره البحث فی أن هذا الفکر الفلسفی حول العلم هو فکر غربی فی بدایته فکیف أثّر علی کثیر من منوری الأفکار و الکتّاب فی العالم الإسلامی وصاروا مبلغین لهذه الفکره مستخدمین الفنون الأدبیه ولذلک یهدف هذا البحث بالمنهج الوصفی التحلیلی و باستقراء تام لعناصر القصه فی قسم عرفه، تسلیط الضوء علی هذا الجانب من الروایه لتبیین المظاهر الغربیه للعلم والتی رمز بها محفوظ فی عرفه ولنبیّن أنّ محفوظ یمثّل فی شخصیه عرفه فکرا فلسفیا خاصا بالنسبه للعلم من حیث موطنه وتضاده بالدین و استخدامه السیئ من قبل السلطات الحاکمه وقد أصبح عرفه فی خطاب محفوظ السردی، أفضل تمثیل للعلم الذی نهض بخلوص لیخدم البشریه بسحره مغایرا بعض الأحیان ما جاء فی الأدیان السماویه، فالنتیجه التی یصورها محفوظ لهذا القیام لیست الّا العلمانیه القائله بموت الإله وخضوع العلم أمام السلطویه وتضحیه العواطف البشریه.
شروط الاستثناء کمخصّص فی علمی النحو والأصول دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
37 - 50
حوزههای تخصصی:
یعدّ الاستثناء من الأسالیب الشائعه فی اللغه العربیه، حیث قد حظی باهتمام وافر لدى الألسنیین وخاصه علماء النحو والأصول لتبیین دلالاته فی صمیم اللغه. ومما یدل علیه هذا الأسلوب هو تخصیص المستثنى بالحکم، ولا یفید الاستثناء هذا المعنى حتى تتوفر له شروط. ترمی هذه الدارسه إلى تبیین هذه الشروط وتقییمها معتمدا على المنهج الوصفی والتحلیلی، کما یوظف المنهج المقارن لدراسه آراء النحویین والأصولیین فیما یتعلق بهذه الشروط. تدل نتائج البحث على أنّ القدامى من النحاه لم یتعرضوا إلى دراسه الاستثناء کمخصص، بینما عالجه المتأخرون متفقین على إفاده الاستثناء معنى التخصیص متأثرین بالأصولیین فی هذا الموضوع. فوجهات نظر النحویین والأصولیین تکون متشابهه فی بعض شروط الاستثناء، لکنها تختلف فی بعض آخر منها. وقد کان لعلماء الأصول دور فی عدد من هذه الشروط کقصد المتکلم والانفصال الزمنی بین المستثنى والمستثنى منه، وهناک شروط أخرى کمقدار المستثنى وجنسه، وهذه الشروط وإن استمدت حجتها من کتب النحو، إلا أنّها اکتست بطابع فقهی میزها عمّا وجد فی کتب النحو. فمثل هذه الشروط تکون محل النزاع بین الفریقین.
واکاوی سبک شناسانه سوره مبارکه فجر
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی ارتباطات غیرکلامی در رمان «النبطی» اثر یوسف زیدان
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
بررسی متون مختلف از منظر ارتباطات غیرکلامی، که زنجیرهایی از نشانه های گ سترده اس ت، می تواند به خوانشی ت ازه از متن منجر شده و از لایه های معنایی متعدد آن پرده برداری نماید. استفاده از نشانه ها و رمزها، به عنوان ابزاری نیرومند و مؤثر در تمامی ابعاد زندگی در حال افزایش روزافزون است؛ به طوری که کارکرد اصلی نشانه ها، انتقال معنا از طریق نظام پیام ها در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، در عصر بمباران نشانه ها، یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین روش ها در تحلیل انواع متون و آثار ادبی و هنری، تحلیل نشانه شناسی آنها است. رمان النبطی اثر یوسف زیدان، نویسنده معاصر مصری است که بیانگر زندگی شخصی راوی داستان یعنی ماریه است و به ورود اسلام به سرزمین مصر پرداخته شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نشانه شناسی ارتباطات غیرکلامی در این رمان بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در قالب حوزه های معنایی مختلف مانند: محبت و مهربانی، ترس، شادمانی و خوشحالی، حیرت و تعجب و ... از دال های مختلف برای بیان مدلول های متنوع بهره برده و بدین گونه قدرت خویش را در استفاده از ارتباطات غیرکلامی نشان داده است.
تحلیل مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان «الهؤلاء» از مجید طوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
با انقلاب پست مدرنیسم در ادبیات تغییر و تحولاتی صورت گرفت که از جمله آن ها می توان به داستان هایی اشاره کرد که بر طبق قاعده و اصول روایت نگارش نشده اند بلکه در طول روایت، به شیوه های مختلف بر داستانی بودن آن ها تأکید می شود. این نوع از ادبیات علاوه بر تثبیت جایگاه خود در بین نویسندگان غربی، به ادبیات داستانی عربی نیز راه یافته است و بسیاری از نویسندگان عرب توانسته اند در روایت های خود، آن مؤلفه ها را به خوبی به کار گیرند. از جمله آن نویسندگان، مجید اسحاق طوبیا نویسنده مصری با اثر خود، رمان «الهؤلاء» است. در این رمان، شیوه های به کار رفته است که آن را در زمره آثار پست مدرنیسم قرار می دهد. این پژوهش درصدد آن است با رویکرد توصیفی- تحلیلی به شگردهای مختلفی که طوبیا برای خلق داستان پست مدرن خود از آن ها بهره جسته، اشاره کند. یافته های پژوهش نشان می دهد طوبیا توانسته است مؤلفه هایی چون ساختگی و وهمی بودن شخصیت ها، تخیلی بودن راوی که در اصل خود نویسنده است، فرجام های چندگانه و فراواقعیت را در این رمان برای خواننده به معرض نمایش بگذارد. دیگر نکته مهم این رمان، ویژگی معکوس کردن است و این وارونگی را می توان در معکوس کردن اسم مجید طوبیا به صورت«أیبوط دیجم»و در طرح گردش زمین بر خلاف عقربه های ساعت و در پایان داستان، جهت مخالف حرکت قطارها مشاهده کرد.
مطالعه نشانه شناسانه اشعار وطنی شوقیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز گسترده و گوناگون شعر احمد شوقی، نشان از قدرت تخیّل و میزان پویایی آن دارد. نشانه های خودنما، آرزوهای قلبی شاعر را به نمایش می گذارد و عاطفه ی خواننده را بر می انگیزد. این نشانه ها همراه با تصویرهایی آکنده از دل تنگی، برای القای پیام وطن دوستی و ملی گرایی و در بیان تأثرات ذهنی شوقی به مخاطبان پویانمایی می کنند. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه هایی از حس ملی گرایی شاعر را در چهار محور نشانه های زیبایی شناختی کلام، نشانه های زمانی و مکانی، نشانه های مربوط به هنجار گریزی نحوی و تحلیل متن به اعتبار محور افقی و عمودی بررسی کند. این نشانه ها نه تنها به قصد هنرنمایی ادبی و آفرینش تصاویر شعری، بلکه در جهت تولید معنا، برجسته سازی افکار و تجارب روحی و عاطفی شاعر به کار گرفته شده اند. این نشانه های معنایی باعث افزایش عاطفه در کلام، تصویر آفرینی، جلوه گری کلام و برانگیختن حس نوستالژی، و درنتیجه باعث ایجاد خوانش های متعدد در ذهن مخاطب خواهد شد.
آلیات التوثیق فی رحلات أبی حامد الغرناطی "تحفه الألباب" نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ألّف أبوحامد الغرناطی رحلتین علی صعید أدب الرحله العربی؛ الأولی منهما " تحفه الألباب ونخبه الإعجاب " والثانیه " المعرب عن بعض عجائب المغرب ". السِمه الممیِّزه فیهما کلتیهما هی العجائبیهُ، أی یسعی الرحاله أن یأتی بالحوادث العجیبه ویرکّز علی المشاهد التی تثیرُ فینا الاستغراب. وانطلاقاً من هذا نجده یسمّی رحلتیه مستخدماً کلمه "العجائب" فی صیاغه العنوان. هذا المنحی لدی الغرناطی یجعل المتلقی یقف أمامها ویعتبرها قصصاً خرافیه لیست لها أرضیه واقعیه. الغرناطی المعجَب بذکر المشاهدات المدهشه طیله سفره قد فطن لهذا الأمر واستخدم آلیات عدیده لیطمئن القارئ ویصطنع عالماً حقیقیاً إلی جانب تطرّقه إلی القصص العجیبه. دراستنا هذه تهدف إلی معالجه آلیات التوثیق وأدواتها وغایاتها فی رحله تحفه الألباب عبر المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ. وتشیر النتیجه إلی أنّ هذه الآلیات مع ما لها من أدوات قد تجلّت فی رحلته بطرق مختلفه، منها: النقل مشاهدهً وسماعاً من الثقات، والتدقیق فی ضبط مصادر المنقولات ورُواتها، والمنطقیه فی الحکی والسرد. والجدیر بالذکر أنّ هناک أخباراً فی الکتاب لم یعرضها المصنّف بأسلوبٍ مُوحٍ بالثقه فیبدو أنّها تفتقر إلی أدوات الثقه. وقد یعود السبب إلی أن الرحاله ینوی أن یعوّد القارئ بالتدریج من خلال ما یقدِّمه من مستندات علی أسلوبه الموثّق. إلّا أنّ هذه الأمور قلیله والأسلوب الممیّز فی منهج الغرناطی السردی هو تطبیق الطریقه التوثیقیه.
آموزه های قرآنی در دیوان جواهری
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
145 - 160
حوزههای تخصصی:
استقصاء الممتنع وفلسفه الامتناع فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
275-298
حوزههای تخصصی:
استفاد الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام فی نهج البلاغه من الفنون البیانیه المتعدده لتجسید المفاهیم المعنیه حسب مقتضی الظاهر وعقلیه المتلقی؛ فالامتناع من أهمّ التقنیات التی وظّفها الامام (ع) فی نصه الدینی؛ الفن الذی یستفاد منه حینما جزم المتکلم علی أمر وقطعَ بانتفاء الشیء، فالأداه التی یستعین بها المتکلم لإیصال المقصود تتراوح علی العموم بین (إن، لو ولولا جازمتین وغیر جازمتین). وتقصّی خطب نهج البلاغه من هذا المنظور یدعونا إلی الاعتقاد بأنّ الامتناع ببعده الحجاجی الرّصین جاء لتجسید مختلف الموضوعات متراوحاً بین امتناع الله وامتناع الإمام وامتناع الملائکه. علی ضوء حضور مکثّف لأشکال الامتناع فی بنیه نص نهج البلاغه ودور هذا الأسلوب البیانی فی الرساله الّتی یرید صاحب النص إیصالها إلی القارئ وأهمیته فی فهم نهج البلاغه، تتعاطی هذه المقاله بمنهجها الوصفی- التحلیلی موضوع الامتناع فی خطب هذا الکتاب القیّم. من المستنبط أنّ إشاره الإمام علی (ع) إلی عدد لابأس به من الامتناع انتهی إلی تنویر ذهن المتلقی تجاه الموضوعات العدیده دینیه کانت أو غیر دینیه، ثم إنّ ما یمکن أن نستشفّه من دراسه الموضوع هو أنّ الخطبه القاصعه هی أکثر خطبه توظیفاً للامتناع، هذا وإنّ الامتناع الصادر من الله تعالی مرتبط فی الکثیر بالأنبیاء والبیت الحرام.