فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصرالله یکی از شخصیت های متعهد و برجسته ادبیات مقاومت فلسطین است که به مدد شگردهای هنری و بلاغت تصویر، روشنگر تجربه های انسانی می شود و روایتی از عشق و مبارزه، رنج و اندوه، پایداری، امید و هر آنچه را که بر انسان فلسطینی می گذرد در اختیار مخاطب آثارش قرار می دهد. وی در این راستا از ظرفیت های بالقوه زبان و ادبیات برای تأویل پذیری و جانداری شعر بهره برده تا به نیاز مخاطب خویش پاسخ دهد. این پژوهش، به روش توصیفی، تحلیلی و آماری با تکیه بر تصاویر بلاغی به بررسی دیوان «الأعمال الشعریه» نصرالله می پردازد تا به این مهم دست یابد که تصویرپردازی در اشعار این شاعر، چگونه در راستای انتقال اندیشه های وی به مخاطب به کار رفته است؟ بررسی حاکی از این است که ابراهیم نصرالله، آگاهانه از طیف گسترده ای از تصاویر در راستای زیباسازی شعر و در نتیجه القای اندیشه ها و عواطف خود نسبت به مردم دردمند فلسطین بهره برده است. تصویرپردازی در اشعار وی بازنمود قدرت معناآفرینی و خیال پردازی شاعر در انتقال عواطف نسبت به فلسطین و در خدمت ارزش های والای انسانی و در نتیجه تاثیرگذاری بیشتر در مخاطب است، از همین رو به رونق و زیبایی بلاغی و محتوایی شعر وی انجامیده است.
دراسه مقارنه لمبادئ علم اللغه المعرفیه من منظور عبد القاهر الجرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
131-154
حوزههای تخصصی:
کان عبدالقاهر الجرجانی أحد أبرز علماء اللغه والأدب والنحو والبلاغه فی القرن الخامس الهجری، وله آراء فی البلاغه العربیه، وقد لعب دوراً هاماً فی تطویر علوم البلاغه الإسلامیه. وقدّم أعمالاً مهمه کدلائل الإعجاز ، وهو یتضمن معانی النحو، و کتاب أسرار البلاغه الذی یشتمل علی مباحث فی المجاز والتشبیه والتمثیل والاستعاره. لقد صاغ الجرجانی وجهات نظر البلاغیین من قبله، آخذاً بعین الاعتبار السیاق والحالات النفسیه للمتکلم والمخاطب على شکل بناء نحوی، وقدم منظوراً جدیداً أشار إلیه باسم «معانی النحو»، یعنی التقدیم والتأخیر والذکر والحذف والقصر والحصر والفصل والوصل والتعریف والتنکیر. نظر عبد القاهر إلى اللغه والبلاغه من معظم الزوایا الممکنه، لدرجه أن وجهات نظر اللغویین والفلاسفه الغربیین مثل ریتشاردز وسوسور ومایکل هولیدای وبلومفیلد وتشومسکی وجورج لیکاف وبنیامین لی ویرف وغیرهم، تتسم بشمولیه أقلّ مقارنه بوجهات نظره. فی هذه المقاله، قمنا بمقارنه وتحلیل آراء اللغویین المعرفیین مع المنظورات اللغویه لعبد القاهر. یعتبر کل من المعرفیین وعبد القاهر أنّ اللغه من القوى الإدراکیه التی لها منشأ تجریبی ونفسی واجتماعی. والنحو یتبع المعنى والمفهوم، ویتأثر معنى اللغه بوجهه نظر الفرد وموقعه ومعرفته وتطبیقها الموضوعی.
تحلیل نقدی لمکانه قضیه نقص العقل فی الأنثروبولوجیا الجنسیه للأنثى، مع الترکیز على تقییم آراء المفسرین المعاصرین حول آیه القوامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
235-258
حوزههای تخصصی:
تعتبر آیه القوامه واحده من الآیات الأساسیه فی القرآن الکریم والتی تدور حول مکانه المرأه فی الأسره والمجتمع. وتؤثر الأسس الأنثروبولوجیه للمفسرین کثیراً على تفسیر هذه الآیه وأحکام الفقه والحقوق والقوانین الاجتماعیه والاقتصادیه والسیاسیه. وتختلف وجهات النظر حول مفهومی «لقوامه» و «الفضل» ونطاقهما فی الآیه. وتتمثل وجهه النظر البارزه حول معیار الفضل فی قضیه «العقل». تتناول هذه الدراسه الأسس التی أرسى علیها المفسرون المعاصرون أسس وجهات نظرهم حول الاختلاف بین العقل لدى الرجال والنساء، وذلک بالاستعانه بالمنهج التحلیلی الوصفی على أساس المبادئ الأنثروبولوجیه، وبعد تقییم النتائج، خلصتْ إلى أنه لا یوجد أی نقص فی العقل الذاتی للمرأه؛ بل هی فی جوهرها مماثله للرجل. ویکمن الفرق فی نوع العقل والتعقل فی البعد التنفیذی. وتمثل العقبات الطبیعیه والبیئیه تأثیراً لا یمکن إنکاره فی شده هذه القوه وضعفها، ونتیجه لذلک، تتجاوز الطبیعه الذکوریه الطبیعه الأنثویه فی مجال التعقل.
قَصِیدَهُ الشَّیخِ صَالِحِ الکَوَّازِ الحِلِّی فِی رِثَاءِ السَّیدَهِ الزَّهْرَاءِ (علیها السلام) دراسه أسلوبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
75 - 90
حوزههای تخصصی:
لا ریب فی أنّ للشعر العربی أسراراً وجمالیات فنیه مقصوده. فالشاعر ینسجُ أفکاره فی القصیده نسجاً محکماً ویضعها وضعاً دقیقاً. فإن هذه الدراسه تسعى إلى الکشف عن أوجه الجمالیات الکامنه فی قصیده بحقّ مولاتنا فاطمه الزهراء ( J ) للشاعر صالح الکواز الحلّی (ت1291ه .ق)، ورصد الظواهر الأسلوبیه فیها على المستویات الثلاثه: الصوتی والصرفی والترکیبی. وقد استفادت هذه الدراسه من المنهج الأسلوبی؛ لما له من مزایا تتعلّق باستنتاج الدلالات من الظواهر اللغویه الوارده فی النص؛ ووجدنا على المستوى الصوتی أنَّ استعمال الأصوات المجهوره الشدیده أکثر من المهموسه الرخوه، دلاله على الإجهار بالحزن وبیان الظلم الذی وقع على بضعه رسول الله وآله ( G )؛ وأمّا على المستوى الصرفی فإنَّ استعمال الشاعر لصیغه "فعَّل" فی ستّه مواضع یدل على المبالغه والتکثیر، فقد حمله ذوقه الخاص إلى مثل هذه الاستعمالات لیُفصح عمَّا یُرید إبرازه من بیان عظمه هذا الأمر وأهمیته، فجاءت هذه الصیغه مناسبه للجوّ العام للقصیده؛ وأما على المستوى الترکیبی فنلاحظ أنَّه أکثر من التوکید بصورٍ متنوعه؛ لتثبیت الوقائع التاریخیه التی جاءت فی النصّ من قبل أعداء الرسول وآله.
دراسه سوسیولوجیه فی المجموعه القصصیه قبل الغروب للأدیبه القطریه أمینه العمادی علی ضوء نظریه لوسیان غولدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
183-206
حوزههای تخصصی:
تتطرّق الدراسه السوسیولوجیه إلی قضایا عدّه فی العمل الأدبی، ولمّا یکون العمل الأدبی مجموعه قصص لکاتب ما، فإنّ الرابط الاجتماعی هو الکفیل بنظم الدراسه فی النقد الاجتماعی، فی المجموعه القصصیه "قبل الغروب" تطرّقت الکاتبه القطریه أمینه العمادی إلی عنصر مقدّس فی حیاه البشر ألا وهو عنصر الأسره وتطرّقت إلی معالجته اجتماعیاً ونفسیاً ومزجت مجموعتها القصصیه بسوسیو-سیمیوطیقه العناوین التی اختارتها لقصصها الثمانیه فی مجموعتها القصصیه قبل الغروب وهی تتعمد هکذا تسمیات لبیان الإقناع القصصی فی هذه المجموعه القصصیه، هذا البحث یهدف إلی النقد الاجتماعی فی المثاقفه السوسیولوجیه فی هذه القصص الثمانیه، وذلک تحت إطار المنهج الوصفی-التحلیلی، ومن النتائج التی توصل إلیها البحث یمکن الإشاره إلی مزج الکاتبه بین سوسیو-سیمیوطیقه العناوین ومضمونها، الترابط بین البنیات اللغویه، وعلی رؤیه غولدمان ترکزت هذه المجموعه القصصیه علی الأسره والمرأه علی وجه الخصوص حیث تکثر فیها معالجه قضایا المرأه، والزوجه المضطهده، والزوجه المسترجله کما بیّنت لنا الواقع المزری فی عدم التکافوء فی الحیاه الأسریه فنلاحظ أنها تطرقت إلی الوفاء، والفقر، والانتحار، واللامبالاه وغیرها من القضایا الاجتماعیه وذلک برؤیه اجتماعیه معتدله تهدف إلی کشف رؤیه الکاتبه وطبقتها الاجتماعیه فی مجموعتها القصصیه من خلال العالم الخارجی والسیاق الثقافی.
سبک شناسی نحوی تشبیهات بلیغ در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه بلیغ از زیباترین و پربسامدترین تشبیهات بکار رفته در خطبه های نهج البلاغه است؛ به گونه ای که حدود دوسوم تشبیهات خطبه ها را دربرمی گیرد، و ازآنجایی که نحو پایه و اساس کلام است و تشبیهات بلیغ در ساختارها و شیوه های متنوع نحوی ارائه شده است و هر یک کارکرد و دلالت ویژه ای را دربردارد، ازاین رو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به سبک شناسی تشبیهات بلیغ خطبه های نهج البلاغه در لایه نحوی می پردازد. ساختمان جملات تشبیهات بلیغ در خطبه های نهج البلاغه در مواضع مختلف، با توجه به مقتضای کلام و نقش مشبه به در پنج اسلوب نحوی واقع شده است. در بیشترین بسامد مشبه به مفعول مطلق نوعی واقع شده است که به دلیل جناس اشتقاق موجود در آن موسیقی دل انگیزی دارد. در ساختارهای بعدی به ترتیب کاربرد، مشبه به خبر، اضافه تشبیهی، مفعول به دوم و حال واقع شده است. کاربرد فراوان ساخت های همپایه در تشبیهات بلیغ جمع، یکی از ویژگی های سبک نحوی امیر مؤمنان (ع) است که بستر برخی از صنایع بدیعی مانند تکرار، سجع، تقابل، موازنه و ... شده است و همین مسئله سبب ارتقای ارزش هنری و به ویژه ارزش موسیقایی تشبیهات گردیده است.
بررسی گفتمان انتقادی در اشعار منسوب به امام سجاد
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
73 - 94
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی ساختارگرایانه خطبه 87 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه بعد از قرآن کریم از ارزشمندترین متون دینی به شمار می آید و پژوهشگران سعی در بررسی آن از ابعاد مختلف علمی وادبی نموده اند، زیرا این کتاب در بردارنده سخنان گرانبهای امام علی (ع) است که در اوج فصاحت وبلاغت قرار دارد وموضوعات مختلفی را در قالب بهترین الفاظ وبه صورتی هنرمندانه بیان کرده است. خطبه 87 نهج البلاغه یکی از زیباترین خطبه هایی است که از محبوب ترین بندگان خداوند وتوصیف ویژگی های آنان سخن می گوید ووجه تمایز شان رابا فاسقان وجاهلان بیان می دارد. در این مقاله سعی بر این است به شیوه توصیفی– تحلیلی واز منظر سبک شناسی ساختارگرا به بررسی خطبه 87نهج البلاغه در سطحهای فکری، آوایی، نحوی، بلاغی(دلالی) بپردازد و زیبایی های سبک امام (ع) را در بیان اندیشه هایش نشان دهد. یافته های پژوهش بیانگر این است که سطوح سه گانه آوایی، نحوی وبلاغی به صورتی منسجم وبه هم پیوسته افکار واندیشه های امام (ع) را بیان می کند ودر راستای سطح فکری در حرکت هستند. سطح آوایی با موسیقی ای که به واسطه تکرار حروف وسجع وجناس ایجاد کرده است از یک سو سبب انتقال این مفاهیم شده است واز سوی دیگرسطح نحوی با جمله های خبریه و فزونی جمله فعلیه وتتابع اضافات وادات همپایه ساز سبب بیان معنا ومقصود مورد نظر امام علی (ع) به مخاطب گردیده است؛ همچنین سطح بلاغی نیز با صنایع لفظی وبدیعی به زیباتر شدن کلام ودرک معنای مورد نظر امام (ع) کمک کرده است ولفظ در خدمت معنای مورد ایشان قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی مضامین سیاسی مشترک در شعر محمدتقی بهار و سید قطب
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
69 - 90
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر فارسی و عربی در دو سطح محتوایی و ساختاری شباهت های قابل توجهی دارد و مراحل و تحولات ادبی مشابهی را پشت سر گذاشته است. محمدتقی بهار و سید قطب هردو نماینده یک دوره تاریخی مشابه در ایران و جهان عرب و از شاعران و ادبای نام آور دوره اول شعر معاصر فارسی و عربی به شمار می رود و تشابه بارزی میان مضامین شعری آن ها به چشم می خورد؛ مهم ترین این تشابهات، تشابه در مضامین سیاسی می باشد چراکه هم سید قطب و هم محمدتقی بهار در کنار فعالیت ادبی، از فعالان سیاسی دوره خود بوده اند و این فعالیت سیاسی بازتاب ویژه ای در دفتر شعری آن ها دارد، خاصه آنکه هردو شاعر از شرایطی سیاسی مشابه و جور استبداد حاکم در زمانه خود رنج برده اند و حتی هردو به زندان هم افتاده اند. هر دو شاعر محل بحث ما، متعلق به دوره نخست شعر معاصر پارسی و عربی هستند و شعر آن ها در موضوعات سیاسی تشابهات بسیاری دارد، مقاله حاضر به شیوه تطبیقی به بررسی مضامین سیاسی مشترک در شعر ملک الشعرای بهار و سید قطب می پردازد؛ از مهم ترین مضامین مشابه می توان به ستایش آزادی، میهن دوستی، دعوت به اتحاد و یکپارچگی، انتقاد از جهل مردم، دعوت به جهاد در برابر دشمن و انتقاد از بی عدالتی حاکمان اشاره کرد که در متن مقاله با شواهد شعری تحلیل و تبیین شده است
اللغه بین الورقیه والرقمیه أنموذجیّه لقصّه ربع مخیفه للکاتب أحمد خالد توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
85 - 100
حوزههای تخصصی:
الأدب الرقمی التفاعلی هو نصّ متعدّد العلاقات لا یقف فقط عند البُعد اللفظی، فهو نصّ الصوت والصوره،والموسیقى و ... , تکون القصه الرقمیه التفاعلیّه شکلا من أشکال التعبیر الجدید الذی یزاوج بین الإبداع المبنی فی أساسه على الکلمه من جهه، وعلى الحاسوب المتّصل بالإنترنت من جهه أخرى، حیث اتّخذ المبدعون من بیئه الحاسوب والإنترنت مجالا للتصمیم والتشکیل. تُعد قصّه ربع مخیفه لأحمد خالد توفیق بالنسبه إلى الفنّ والتقنیات المحدّده خیارا ممتازا للبحث والتحقیق من منظور الأدب التفاعلی الرقمی. نحاول فی هذا البحث وفقا لمنهج التلقّی، إلقاء الضوء على تقنیه الکاتب أحمد خالد توفیق من خلال هذه القصه محاولین إزاحه الستار عن تقنیاتها الجدیده فی إعداد النص الرقمی التفاعلی. النتائج التی حصلنا علیها هی:فی قصه ربع مخیفه لن تکون الکلمه سوی جزء من کل، فبالإضافه إلى الکلمات، یجب أن نکتب بالصوره و المشهد والحرکه؛ وتهتم القصه اهتماما بالغا بنحت لغتها الخاصه؛ وتکون الصوره فی قصه ربع مخیفه عنصر من عناصرها الأدبی وحضورها ضروری وأساسی کما هی فی الأدب التفاعلی، فإنها تعبر عن الخوف الذی تخمّر فی الأنسان بمکان الروایه؛ والروابط التشعبیه التی حاکمت على النص قد أضفت بُعدا جمالیا على صعید الإنتاج والتلقی.
هنجارگریزی و برجسته سازی در سوره طه از دیدگاه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم یا صورت گرایی یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر در حوزه های بررسی ادبیات است که درنیمه اول قرن بیستم در روسیه به وجود آمد. برجسته سازی از مباحث مهم مطرح در این نظریه و مبتنی بر هنجارگریزی(قاعده کاهی) و توازن (که از طریق قاعده افزایی به وجود می آید) است. از این رو می توان زبان قرآن را در قالب زبان معیار، یک زبان هنجارگریز نیز دانست. اما باید توجه داشت که هنجارگریزی در قرآن بدین معنا نیست که کلام خداوند برخلاف قاعده و قیاس است بلکه شیوه بیان آن متفاوت است. به عقیده فرمالیستها آشنایی زدایی یک امر نسبی است و با مرور زمان، متن ادبی عادی و تکراری می شود. اما از آنجایی که زیبایی های ادبی وعلمی قرآن پایان ناپذیر است، پژوهشگران قرآنی پیوسته با تأمل و تدبر در آن می توانند بخش های تازه ای از آن را آشکار سازند و غبار کهنگی و عادت را از آن بزدایند. نگارندگان در این مقاله با تکیه بر نظریه فرمالیسم و با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بیان برجسته سازی(هنجارگریزی و توازن) از منظر لیچ در سوره طه پرداخته و ارتباط و تناسب ساختار آیات با محتوا و نام سوره را بررسی نموده اند.
دینامیه المعنى والسیاقات الدلالیه فی شعر ابن لُبّال الشریشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
إنّ دراسه دینامیه المعنى والسیاقات الدلالیه للنص الشعری منهج نقدی یتناول دراسه السیاقات والرؤى التشکیلیه التی اختارها الشاعر لتفجیر الدلالات فی شعره. فصله المعنى بالعناصر الدلالیه فی الشعر صله وثیقه؛ لذا نرى أن کلّ شاعر یتطرق إلیها فی شعره. تهدف هذه المقاله إلى دراسه الأثر اللغوی وبنیاته الإیحائیه فی شعر ابن لُبّال فتعالج معتمده على المنهج الوصفی التحلیلی، الظواهر الدلالیه التی ظهرت فی شعر الشاعر بجلاء. وتوصّل البحث إلى أن ابن لبال استخدم التکرار لیجسد عمق السرور والفرح، کما نجد فی شعر ابن لبال عدداً عدیداً من عناصر إبلاغیه المعنى وتأثیر السیاق من خلال الألفاظ المتنوعه التیقد تجلّت أیضا فی قسم من أشعاره. فیعمد ابن لبال إلى توظیفها لتنسجم مع المعنى المستفاد، وصولا إلى إنتاج الدلالیه اللازمه، مثلاً الکراهه من منصب قضاء بلده. ولا شک أنّ ظاهره الترادف الإشاری احتلّت حیّزا مهما فی شعر ابن لُبّال؛ إذ تقوم على التأکید والتقریر بما یدور فی باله. أیضا التلاعب بالکلمات، وشبکه التساؤلات، وبؤره الدلاله، وإیجابیه اللُغَز، والنهج الاستهلالی، تقنیات اعتمد الشاعر علیها فی تحسین شعره وتفعیل دینامیه المعنى وتخزینه بمعانٍ متنوعه یتفاعل معها الشاعر ویخاطب بها عقلیه المتلقی فی کشف المعنى.
الأفعال الکلامیه التعبیریه فی الخطاب القرآنی (لیت من أسلوب التمنی نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التداولیه تقوم بدراسه اللغه وعلاقتها بمستعملیها فی ظروف معیّنه، ونظریه الأفعال الکلامیه من أهم النظریات فی التداولیه التی أرسى دعائمها أوستن، مؤکدا أننا حین نتلفظ بجمله ما، نقوم بثلاثه أفعال: فعل القول والفعل المتضمن فی القول والفعل التأثیری. وقسّم الأفعال إلى الحکمیات والتنفیذیات والوعدیات والعرضیات والتعبیریات، والأخیره تدل على إراده المتکلم للتعبیر عن مشاعره وخلجاته النفسیّه. یقوم هذا البحث بدراسه أسلوب التمنی (لیت نموذجا) فی ضوء الأفعال الکلامیه التعبیریه بالاعتماد على المنهج الوصفی- التحلیلی؛ بغیه إدراک مدى تحقق الفعل الکلامی فی التمنی. وتکمن أهمیه البحث وضرورته فی الکشف عن الانفعالات النفسیه لدى الأشخاص وکیفیه التعبیر عنها بأسلوب التمنی، ومدى توفر شروط الملاءمه فی تحقق الفعل الکلامی(لیت). وأهم ما توصّل إلیه البحث أن شروط الملاءمه لم تکتمل عند أوستن وسیرل؛ ولذلک یمکن أن یضاف إلیها شرطا الزمان والمکان. أما التمنی فی القرآن الکریم فهو یتعلق بمواقف الدنیا عند المؤمنین وغیرهم، وتتجلّى قوته الإنجازیه فی إظهار التوبه والندامه والتحسر على فوات الفرصه، والاسترحام والاستغفار، وخوف الفتنه والإنکار، والتلهف والتأسف، کما أنه یتوافر فی مواقف القیامه ؛ للتعبیر عن الانفعالات النفسیه للظالمین والکفار؛ لما عاینوا من أهوال القیامه ونار الجحیم؛ مما أدى إلى أن یعتریهم خوف ورهب، وإظهار الندامه تأثیرا على المخاطب؛ لیتخلّصوا من الواقع الألیم. أما شروط الملاءمه فقد توفرت فی کثیر من کلام المتکلمین إلا أن شرطی الزمان والمکان لم یتحققا فی جمیع المواقف؛ مما أدى إلى إخفاق الفعل الکلامی فی التمنی، وذلک فی تمنی الکفار والظالمین یوم القیامه فی ما یرتبط بالعوده إلى الدنیا وتعویض ما فاتهم من عمل الصالحات والخیرات.
واکاوی تکنیک های طنزآفرینی در مقامه ی اصفهانیه ی بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
158 - 174
حوزههای تخصصی:
طنز در آثار ادبی به شکل های مختلفی نمود می یابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیک های متعددی استفاده می کنند؛ به کارگیری بازی های زبانی، ایجاد موقعیت های خنده آور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری به وسیله کلمات، شخصیت پردازی های کُمیک، کوچک نمایی، بزرگ نمایی و ... ازجمله این تکنیک ها می باشد. بدیع الزمان همدانی توانسته است، در مقامات خود از این تکنیک ها بهره ببرد و در قالب طنز، مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه خویش را به چالش بکشد. مقامه اصفهانیه، داستان کوتاهی است که همدانی در آن، رواج باورهای خرافی، عقب ماندگی عوام و تعصبات دینی را در قالب ریشخندی انتقادی بیان کرده است. تحقیق حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگردهای طنزآفرینی بدیع الزمان همدانی در این مقامه بپردازد. آنچه ضرورت انجام این پژوهش را تبیین می سازد: اهمیتِ توجه به مقامات به عنوان میراث ادبی و بررسی آن، از ابعاد مختلف است و می توان آن را به عنوان شاهکاری ادبی و الگویی طنزآلود از ادبیات قدیم، به طنزپردازان عصر حاضر معرفی کرد. نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد: در این مقامه، تکیه همدانی در طنزآفرینی، بر تکنیک های موقعیت محور و شخصیت محور بوده است. وی توانسته در قالب ریشخندی انتقادی و بدون آزار مخاطب، کاستی های جامعه و سنت ها و باورهای غلط مردمان زمانه خویش را بیان کند.
رثاء الإمام الحسین (ع) فی أشعار الصنوبری والشریف الرضی دراسه أسلوبیه إحصائیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرتبط الأسلوب بالنظام اللغوی. والمنهج الإحصائی أحد المناهج اللغویه فی التحلیل الأسلوبی. قد استحسن کثیر من الباحثین دخول الدراسه الإحصائیه فی علم الأسلوب. من هذه الأسالیب الإحصائیه تلک التی اقترحها لأوّل مرّه الباحث الألمانی بوزیمان فعرفت باسمه. هذه المعادله تدرس عدد الأفعال والصفات التی یستفید الکاتب أو الشاعر فی إبداعه الأدبی. والعدد الذی یحصل من نسبه الأفعال إلى الصفات یشیر إلى انفعالیه الأدیب أو علمیته. فإنّ ارتفاع هذه النسبه یدلّ على انفعالیته کما أن انخفاضها یدلّ على علمیته. تستهدف هذه المقاله دراسه المراثی الحسینیه فی شعر الشاعرین الصنوبری والشریف الرضی على أساس معادله بوزیمان دراسه أسلوبیه إحصائیه. ودراسه الأس لوب على أساس هذه الطریقه هی دراسه کمیه ولیست کیفیه، وأسلوب الشاعرین على أساس هذه المعادله أدبی والدرجه الانفعالیه تختلف فی مراثیهما. أهمّ النتائج التی انتهى إلیها البحث تدلّ على أنّ مراثی الصنوبری الحسینیه أکثر انفعالاً بالنسبه لمراثی الشریف الرضی الحسینه، لأنّ العاطفه لها دور هامّ فی ارتفاع نسبه الفعل إلى الصفه. یعتبر الحزن والفرح والغضب و ... من العواطف والأحاسیس. یوجد الحزن وذکر المصائب الوارده على الإمام 7 وإظهار الغضب على أعدائه فی مراثی الصنوبری الحسینیه أکثر نسبیاً من مراثی الشریف الرضی الحسینیه ویلعب التکرار والصور الخیالیه خاصّه الجناس دوراً مهما فی کونه أقرب إلى الانفعال. وأمّا المسأله الهامّه التی أدّت إلى أنّ مراثی الشریف الرضی الحسینیه تکون أقلّ أدبیه بالنسبه إلى ما نجده عند الصنوبری من هذا اللون الشعری فهی تعدّد الکلمات وتنوّعها عند الشریف الرضی الذی دفعه إلى الفکر العمیق وتنقیح الأفکار، وهذه الموضوعات المذکوره ترجع إلى الصیاغه. ومن المؤثرات التی ترجع إلى المضمون هی (العمر)، وهو یؤثّر على ارتفاع ن ف ص، عند الشاعرین.
تحلیل شیوه های بازنمایی زبان و مضامین قرآن در داستان های کودک کامل کیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد پیوند و هم صدایی میان داستان کودک و آیات قرآن منوط به تبحر نویسنده در استفاده به جا و مناسب از زبان و مفاهیم قرآن است. «کامل کیلانی» از نویسندگان موفق این عرصه و از پیشگامان ادبیات کودک در کشورهای عربی به شمار می آید. او در جهت قوام بخشیدن داستان ها بهره های متنوع و فراوانی از آیات قرآن برده و توانسته است تناسب کارآمدی بین زبان و محتوای داستان ها با آیات قرآن ایجاد نماید. استفاده از آیات قرآن به شکل های مختلف و در دل داستان هایی خیالی و جذاب که به هیچ وجه ظاهری تربیتی و ارشادگونه ندارد نشان از مهارت نویسنده و آشنایی کامل او با روحیات کودکان دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی و واکاوی ساختار و محتوا، شیوه های اثرپذیری داستان های کامل کیلانی از قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهد. از مهم ترین این روش ها می توان به وام گیری گزاره ای اشاره کرد. نویسنده با بهره مندی از آیات قرآن علاوه بر اینکه به غنای معنایی و ادبی متن می افزاید، به آهنگ کلام و موسیقی متن نیز توجهی خاص دارد. از دیگر شکل های متداول تجلی آیات قرآن در داستان ها می توان به وام گیری واژگانی، اثرپذیری تلمیحی، تصریحی و الهامی اشاره کرد که متناسب با بافت کلام و محتوای آن مورد استفاده قرار گرفته اند.
التحلیل الروائی فی روایه «فی قلبی أنثی عبریه» لخوله حمدی وفق نظریه رولان بارت (الشفرات الخمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایه «فی قلبی أنثى عبریه» لخوله حمدی الکاتبه التونسیه، هذه الروایه مستوحاه من قصه حقیقیه وقعت أحداثها فی تونس وجنوب لبنان، وتتمحور حول المقاومه الفلسطینیه والإسلام واعتناق الشخصیات له؛ مما أدى إلى اهتمام الشباب بها. عمل رولان بارت فی قصه سارازین على التحلیل النصی بالاعتماد على الشفرات الخمس التی تشمل الشفره التأویلیه، وشفره الأحداث، والشفره الرمزیه، والسیمیه، والثقافیه، وبالترکیز على فتح مغالیق النص بإبداعه الفنی. ومن هذا المنطلق فإن البحث یهدف إلى تحلیل هذه الروایه وفق منهج بارت باختیار نماذج من الروایه؛ لیکشف عن الدلالات الصریحه والضمنیه فی النص وألغازه وأحداثه الهامه. وتتجلى أهمیه البحث وضرورته فی إلقاء الضوء على روایه معاصره وخاصه أنها لم تتطرق إلیها دراسه مستقله وفق منهج بارت. ومن خلال المنهج الوصفی- التحلیلی توصل البحث إلى نتائج، منها: تتوافر جمیع الشفرات فی الروایه، إلا أنّ الشفره التأویلیه وشفره الأحداث تحتل حیزا کبیرا من الروایه، وهذا أمر بدیهی؛ لأن بنیه الروایه معتمده على الألغاز والأحداث أکثر من غیرهما. أما الشفره الرمزیه فهی تتجلى فی التعارضات الثنائیه کالإسلام والیهود، والحجاب الإسلامی وغطاء الرأس الیهودی، والظلام والنور وتصرفات سالم المسلم وجورج المسیحی، وراشیل وسونیا. والشفره السیمیه تظهر فی الدلالات الضمنیه، منها شخصیه ریما، وهی تدل على المسلمین فی فلسطین الذین استضعفوا فی أرضهم وهیمن علیهم الکیان الصهیونی، بینما المسلمون فی البلاد الأخرى سیطر علیهم السکوت والخمود. والشفره الثقافیه بدت ملامحها فی الطقوس الدینیه الإسلامیه والیهودیه، وتعالیمهما الخاصه، کما تمثلت فی التعالیم الدینیه عند المسلمین والیهود والمسیحیین، والمقاومه الفلسطینیه والجهاد فی سبیل الوطن والحریه.
تقنیات السرد فی روایه " ادفع بالتی هی أحسن" لجمیل عبد الله الکنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۱ الشتاء ۱۴۴۱ شماره ۱
260-277
حوزههای تخصصی:
روایه "ادفع بالتی هی أحسن" لجمیل عبدالله الکنوی روایه ذاع صیتها فی الأدب النیجیری، وهی عباره عن تحلیل بعض المشاکل الاجتماعیه، حیث أخبر فیها عن حیاه أحد الشباب الذی یسمى "بشیراً" من إحدى الولایات الشَّمالیه، الذی أرسل إلى ولایه إبادن لأداء الخدمه الوطنیه وترک محبوبته ساره، فخدعها أحد أصدقائه وتزوج بها، ولما انتهى من الخدمه وعاد إلى بلده وسمع ما حدث وجرى، حزن حزنا شدیدا وأخیرا تحمَّل وصبر وعامل ذلک الصدیق الخائن بما هو أحسن. یهدف هذا البحث إلى استخراح التقنیات السردیه فی هذه الروایه وتحلیلها، وتظهر أهمیه البحث فی معرفه الماده السردیه المتوفره فی الروایه، ومبنِیّاً على المنهج الوصفی- التحلیلی. توصل البحث إلى نتائج کثیره أهمها: إن الروایه تتضمن بعض التقنیات السردیه فیها: المشهد، والخلاصه، والاستراحه، والحذف، والوصف، والاسترجاع، والاستشراف. وامتازت الروایه بکثره الشخصیات، وباستخدام الشخصیه البطله المدوره، والشخصیه المسطحه التی لا یُسْمَع لها صوتٌ ولا تصدر عنها حرکهٌ. واستخدمت الروایه الوصف التفسیری التوضیحی المزیج بالسرد.
سوره یونس(ع)؛ دراسه صوتیه دلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الدراسات الأسلوبیه تنظر إلى النص الأدبی على أنه وحده متجانسه ومتلاحمه ولا یمکن عزل أجزائها بعضها عن بعض. وهذه المقاله تدرس سوره یونس A من منظارها الصوتی، وهو أحد مواضیع الدراسه الأسلوبیه وتهدف إلى کشف العلاقه بین الصوت والمعنى فی السوره ومدى التلاحم والتناغم بین الأصوات ودلالاتها. تعمدت الدراسه إلى المنهج الإحصائی فی کیفیه توزیع الأصوات الموجوده فی السوره وتحلیلها ودلالتها. واتّضح لنا أن التعبیر القرآنی وظّف الأصوات فی السوره تعبیراً یشعرنا بدلاله السیاق عن طریق إیحاءات الأصوات.ولوحظ أن لهذه السوره وحده ایقاعیه نوعاً ما، بحیث غلب علیها میلها إلى الأصوات المجهوره والشدیده، وأیضاً کثره تکرار الأصوات التی تتصف بالوضوح کأصوات المدّ واللین والأصوات البینیه، وهذا ما نراه مطّرداً فی الکلام العربی، وهی بذلک لم تخالف قواعد اللغه، وإنما سارت على خُطاها. وهذا الإیقاع المنتشر فی السوره سَلِس مَرِن رزین، وقلّما نراه تعلو نبره أصواته أو تخفى کثیراً جداً. جاءت الأصوات فیها متناسقه مع مضامین وغرض الآیات الوارده فیها، بحیث لا یمکن استبدال أصواتها بغیرها وتبقى الآیه على ما هی علیه من الدلاله والجمال.
لایه های پنهان استعاره در دفتر شعر «إمراه بلا سواحل» اثر سعاد الصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
143 - 157
حوزههای تخصصی:
در زیباسازی شعر، چیزی شگفت آورتر از آن نیست که شاعر، با توجه به قوه خلاق و آفرینندگی خود، این قابلیت را داشته باشد که معنای دیگری را در پسِ لایه های کلام نهفته سازد. به کارگیری لفظ در این حالت به کلام برای درک معنای مقصود، معنایی عاریه ای می دهد. این کاربست، همان استعاره است؛ یکی از ویژگی های خاص ادبی در حوزه بلاغت که سبب تمایز بعضی از آثار ادبی از یکدیگر می شود؛ آن چنانکه کاربرد این سبک برجسته بیانی در شعر سعاد الصباح، شاعر معاصر کویتی، نقش خیال انگیزتری به اشعار وی داده است. خاصه آنکه بدانیم، آنچه موجب شگفتی و غافلگیری خواننده می شود؛ به ویژه در دفتر شعر«إمراه بلاسواحل»، معانی دیگری است که در ماورای کلام استعاری او نهفته است و خواننده با کشف معنای مقصود آن به لذت هنری می رسد. مقاله حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی – تحلیلی، به بررسی استعاره در اشعار سعاد الصباح می پردازد و به این سؤال اساسی پاسخ می دهد که: مهم ترین لایه های پنهان و معانی نهفته در کلام استعاری شاعر چیست؟ چنین به نظر می آید که شاعر در بخش های متعددی، از انواع مختلف استعاره بهره برده است تا هدف های نهفته گوناگونی همچون بیان اهمیت، تهکم ، شکوه ، بیان قدرت، حس آمیزی و... را در پس کلام خود جای دهد.