ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
۱.

دراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التغریب الأثریه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی نبیل یاسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۸
یعدّ الإنزیاح من مصطلحات النظریات النقدیه من قبل الشکلانیین الروسیین. وهذه العملیه إحدی طرق أثریّه النص الأدبی الذی یمکن أن نعدّه الخروجَ من اللغه القیاسیه والعادیه. ویعتقد لیتش اللغوی الإنجلیزی أن أثریّه النص تنجز فی قسمین: «الإنزیاح» و«زیاده القاعده». وإنه عرّف ثمانیه أقسام من الإنزیاح. قد بحثت هذه الدراسه الإنزیاح الإیقاعی والکتابی فی شعر نبیل یاسین الشاعر العراقی بالمنهج التوصیفی التحلیلی. أبدع الشعراء المعاصرون فی اللغه والمفاهیم الشعریه عبر الإتّجاه الحداثی ونبیل یاسین واحد منهم. ونتائج الدراسه تشیر إلی أنّ الإنزیاح وزیاده القاعده أدّیا إلی الأثریّه فی أشعار نبیل یاسین. وقد تجلّی الإنزیاح الإیقاعی فی إطار الإشباع والتشدید والسکون فی شعره. ویستطیع الشاعر إنتقال المفاهیم والمشاعر إلی المخاطب عبر إختیار خاص للکلمات بسبب مشابهتها وتناغمها الأکبر مع أجزاء الکلام الأخری. وطرق الإنزیاح الکتابی فی شعره هی: إستخدام الأشکال والفصل بین حروف الکلمات والتقطیع الکلامی وإستخدام علامه التنقیط وإستخدام علامه الکتابه فی أمکنه غیر مناسبه وإستخدام الأعداد والإضافه. ولقد تمکّن إیجاد علاقه مستمره بین الکلمات والمعنی عبر الإنزیاح الکتابی. وقد تجلّی زیاده القاعده فی إطار تکرار الإسم والحرف والفعل والجمله والعبارات. وإستعمال الإنزیاح وزیاده القاعده فی شعره بهدف الأثریّه وإنعکاس الأزمات والظروف المتوتره فی العراق؛ لذلک تمتّع من هذه العملیات من أجل الإبتکار فی بنیه اشعاره ولغتها وخلق معان جدیده.
۲.

بررسی تکنیک های چند صدایی در رمان «رحیل» از جهاد الرجبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب مقاومت میخائیل باختین چندصدایی جهاد الرجبی رمان رحیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۷
چندصدایی، یکی از اصیلترین نظریاتی است که نظریه پرداز روسی، میخائیل باختین مطرح کرده و زمینه ساز پژوهشهای جدیدی در مورد پیچیدگیهای نثر رمان شده است. باختین،در ژانر رمان،ظرفیتی برای میدان دادن به صداهای متنافر می بیند که به اعتقاد او در سایر انواع ادبی یافت نمی شود. در رمان چندآوا، به دلیل عدالت موجود در فضای آن، صدای شخصیتهای مختلف به گوش مخاطب میرسد که اجازه دارند علاوه بر اظهار نظر، حتی با نظر نویسنده نیز مخالف باشند؛ همچنین بین متن رمان چندصدا و متون دیگر ارتباط و گفت وگو برقرار میشود و صدای آنها نیز به گوش می رسد. به تدریج مفهوم گفتگومداری در گستره نق د و نظریه های مطالعات ادبی پویاتر و گسترده تر ش د، ب ه گون ه ای که آراء و ملاحظ ات متکث ر و متنوعی به بار آورد. از جمله رمانهایی که ظرفیت چندصدایی در آن مشهود است، رمان «رحیل» اثر خانم جهاد الرجبی، نویسنده معاصر و فلسطینی تباری است که با اینکه نگاهی اسلامگرا به مساله مقاومت فلسطین دارد، اما دیدگاه خود را به شخصیتهای داستان تحمیل نمی کند و آنها به دلیل دموکراسی موجود در رمان به بیان ایدئولوژی و دیدگاه های خود درباره مسائل گوناگون از جمله مقاومت و تسلیم می پردازند. رمان رحیل به دلیل گفتگومداری و ابراز آزادانه جهانبینی شخصیتهای داستانی و با بهره مندی از مؤلفه های چندصدایی مطابق نظریه میخائیل باختین، مثل گفت وگو، بینامتنیت و کارناوال میتواند جزء رمان های چندصدا قرار بگیرد؛ لذا نگارنده در این پژوهش بر آنست که به بررسی تکنیک چندصدایی در رمان رحیل یکی از برجسته ترین آثار جهاد الرجبی است از منظر نقد ادبی بپردازد.
۳.

الأسلوبیه اللغویه وصوره الوجع العراقی فی روایه حلم وردی فاتح اللون للکاتبه العراقیه میسلون هادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأسلوبیه اللغویه الوجع العراقی روایه حلم وردی فاتح اللون میسلون هادی السردانیه العربیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۳
إنّ الروایه کوسیله فنیه تشکل تمثیلاً سردیاً یستحضر الواقع ویروی قصه المجتمعات والأفراد. وفی سیاق الروایه العراقیه الجدیده، تکمن أهمیه هذا التمثیل السردی فی تصویر الوجع العراقی وتجسیده بأسلوب یلامس الواقع والمشاعر الإنسانیه، وتتجلّى اللغه کأداه رئیسه فی تصویر الواقع العراقی، فمن هذا المنطلق تأتی خطوره المنهج الأسلوبی لاعتباره النصّ الأدبی عملاً لغویاً ذا وظائف مختلفه. شکلت الروایه العراقیه جزءاً هاماً من السرد العربی المعاصر، وتحظى بمکانه مرموقه وبارزه فی الساحه الأدبیه العربیه. کما شهدت السنوات الأخیره ظهور روایات تناقش مشاکل یعانى منها المجتمع. وبناء على ذلک، تأتی هذه الدراسه محاوله بیان صوره الوجع العراقی انطلاقاً من الأسلوبیه اللغویه على ضوء روایه "حلم وردی فاتح اللون" لمیسلون هادی، کما یحاول إبراز مکامن التمیز الأسلوبی للکاتبه ولروایتها موضوع الدراسه. تتحدد مشکله الدراسه فی تحدید ممیزات الروایه العراقیه بعد عام 2003م، وذلک من خلال تحلیل الأسلوبیه اللغویه فی روایه "حلم وردی فاتح اللون" للکاتبه میسلون هادی، والترکیز بشکل خاص على الوجع العراقی فی هذه الروایه. اعتمدت الدراسه علی المنهج الوصفی-التحلیلی المعتمد علی التحلیل الأسلوبی المتمثل فی المستویات الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه لمکانتها المهمه فی التحلیل الأسلوبی للسرد. أظهرت النتائج أنّ الروائیه العراقیه تمکنّت من إبراز قدرتها الفنیه والإبداعیه فی التعبیر عن تجاربها الشخصیه والاجتماعیه، وذلک من خلال استخدام مجموعه متنوعه من التقنیات الأسلوبیه. وبالتحلیل اللغوی للروایه نجد أنّها تتمیز بأسلوب لغوی فرید، حیث تسهم الأسالیب الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه فی خلق تجسید لغه الوجع والحزن والخوف مما یعکس واقعاً مأساویاً یعانی منه الشعب العراقی جراء الحروب والاحتلال والصراعات السیاسیه والاجتماعیه.
۴.

الاستلاب الاجتماعيّ في رواية «كانت السماء زرقاء» في ضوء البنيويّة التكوينيّة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت السماء زرقاء إسماعیل فهد إسماعیل الاستلاب الاجتماعی البنیویه التکوینیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۰
شاهد العراق فی حقبه الستینیّات الفوضی والدَّمار والاضطراب الاجتماعی بسبب وجود عوامل سیاسیّه ودینیّه وثقافیّه. فحاول الکاتب إسماعیل فهد إسماعیل یجسّد هذا الواقع المجتمعی المزری فی أوّل منجزاته الأدبیّه وهو روایه " کانت السماء زرقاء ". من ثمَّه، قامت الدَّراسه بتبیین أسباب الاستلاب الاجتماعی الّتی ولّدت الشعور بالکراهیّه والنُّفور وعدم الرغبه بقیم المجتمع الثقافیّه والسیاسیّه والاجتماعیّه والدینیّه واللاموالاه فی البطل عبر نظریه البنیویه التکوینیه. هذا لأنَّ الاستلاب الاجتماعی یمثّل ظاهره من الظواهر الاجتماعیّه، والمهمّه الّتی یقوم بها المنهج البنیوی التکوینی هی ربط الأدب بالمجتمع المنتج له من خلال فهم البنیه الاجتماعیّه الواقعیّه بعد القیام بقراءه تاریخیّه مکثَّفه حولها ثمَّ کشف البنیات الدّاله علیها فی النّص. فیظهر هذا النوع من التحلیل الأدبی مدی تطابق العالم الروائی الخیالی مع العالم الواقعی. فهدفت الدَّراسه إلی کشف البنیه الدّاله عبر تفکیک وتحلیل العناصر المکوِّنه للنَّص وتبیین ارتباطها بالواقع الثقافی والاجتماعی فی العراق، وأیضاً تبیین کیفیه تجسید الروائی الواقع المجتمعی العراقی فی الروایه بتتبّع الخطوات الإجرائیه للمنهج الوصفی التحلیلی. ویدلُّ مضمون الروایه علی صراع فکری بین الطبقات الاجتماعیّه فی العراق والمحاوله لإعاده تنظیمه، والأداء اللغوی فیها مبنی علی السلاسه فی الکلام وغالباً ما یکون انتقادیّاً. وتوصَّلت الدَّراسه إلی أنَّ الکاتب استطاع عبر تقنیات السرد ولا سیَّما تقنیتی الوصف والمشهد، واتّخاذ أسلوب الاستفهام الذاتی والموجَّه للغیر والاستدراجی واستخدام الألفاظ والتعابیر الملائمه للموضوع وفی بعض المحطّات بتوظیف اللغه الرمزیه والتشبیه یکشف عن الواقع المجتمعی العراقی فی الستینیّات؛ وکانت البنیه الدّاله المستخرجه من أجزاء النَّص دالّه علی عدم وجود ثبات وانسجام ووحده واستقرار فی المجتمع العراقی بسبب التفکّک والانحطاط الطبقی آنذاک.
۵.

ارزیابی برگردان تضمین های قرآنی در فعل های متعدی به حرف «الی»؛ مطالعه موردی ترجمه های شعرانی، صفوی، گرمارودی و صفارزاده

کلیدواژه‌ها: ترجمه قرآن حرف جر «الی» تضمین نحوی بلاغت تضمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۰
یکی از چالش های مهم مترجمان در ترجمه قرآن کریم، انتقال صحیح حروف جر به زبان مقصد است. این چالش به دلیل لزوم توجه به مثلث حرف جر، متعلق و مجرور، همراه با قرائن لفظی و مقامی از جمله بافت کلام است. با توجه به مثلث مذکور، پدیده زبانی به نام تضمین مطرح می شود. تضمین نحوی به معنای گنجاندن یک معنای حدثی در یک واژه دیگر به منظور ایجاز بلاغی است که بر قرائن مختلف از جمله حرف جر متکی است. عدم توجه به این پدیده می تواند منجر به ترجمه و تفسیر نادرست شود. پژوهش حاضر که با استفاده از الگوی دادز انجام شده، به روش توصیفی - تحلیلی میزان توجه ترجمه های شعرانی، صفوی، گرمارودی و طاهرزاده به پدیده تضمین در برگردان حرف جر «الی» و متعلقش و نیز بلاغت آن را ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشتر ترجمه ها در یافت تضمین و انتقال آن در حرف «الی» به زبان فارسی دچار لغزش های فراوان شده اند و عملکرد موفقی نداشته اند. بلاغت تضمین نیز پدیده ای فراموش شده است که ترجمه ها ظرفیت کافی برای انتقال آن را ندارند.
۶.

عناصر تيار الوعي في نجوم الأوريغامي في رواية «أدركةا النسيان» للكاتبة سناء شعلان بناءً على نظرية ويليام جيمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیار الوعی أوریغامی السردانیه العربیه سناء شعلان ویلیام جیمز الفضاء العقلی أدرکها النسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۲۴
تیار الوعی یعد من أسالیب السرد الحدیثه والمتطوره التی تحظى بشعبیه كبیره فی الأدب الروائی المعاصر. تكمن أهمیه هذه التقنیه فی قدرتها على تمثیل التدفق الداخلی للأفكار والمشاعر فی عقل الراوی وشخصیات الروایه بشكل واقعی وعمیق. أما الأوریغامی، أو فن طی الورق، فإنه یعود إلى قرون عده حیث نشأ منذ حوالی ألفی عام، وكان فی بدایاته یُستخدم كوسیله ترفیهیه وفنیه تعتمد على طی الورق لخلق أشكال وهیاكل مجسمه. ومع مرور الزمن، تطور هذا الفن لیصبح أداه تعبیریه فی ید الفنانین المعاصرین الذین استخدموه فی أعمالهم لتوجیهه نحو الفن المفهومی القابل للتنفیذ. قصه "أدرکها النسیان" التی كتبتها الكاتبه المعاصره سناء شعلان تُعد نموذجًا لدمج تیار الوعی مع الأوریغامی، حیث تتناول القضایا الاجتماعیه والنفسیه التی یعانی منها المجتمع المعاصر. تتألف القصه من ثلاثین فصلاً، یبدأ كل فصل منها بصوره أوریغامی تمثل نجمه، مما یضیف بعدًا رمزیًا إلى السرد. یهدف هذا البحث إلى دراسه تیار الوعی فی هذه القصه من خلال تقنیه الأوریغامی فی بدایه كل فصل، استنادًا إلى نظریه ویلیام جیمز حول الوعی، باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی. تُظهر النتائج أن هذه التقنیه توفر مساحه لبحث مواضیع مثل الحوار الداخلی، الشعریه، التداعی، السمات النفسیه، تجاهل الجمهور المعتاد، الحدیث مع الذات، الرمزیه، والزمن، وتتیح الاستفاده منها لتجسید التوترات النفسیه لشخصیات القصه بما یتماشى مع الفهم النفسی لویلیام جیمز.
۷.

ما بعد الإستعمار في حكاية كفاح ضد الإستعمار بناء على ضوء نظرية إدوارد سعيد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ما بعد الإستعمار إدوارد سعید مصر نتیله راشد حکایه کفاح ضد الإستعمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۲
یسعى خطاب ما بعد الإستعمار إلى الکشف عن السیطره الشامله للغربیین على البلدان الآسیویه والإفریقیه و یشرح کیفیه إستعمار الغرب لهذه البلدان وأثره علیها. ومن أبرز منظری نقد ما بعد الإستعمار هو إدوارد سعید، الذی قام فی کتابه، الإستشراق، بالتحلیل التفصیلی للمواجهه بین الشرق والغرب و ذکر و تحلیل وطریقه تفکیر المجتمعات الغربیه تجاه الأمم الشرقیه. إن دراسه هذه القضیه مهمه لأنها تکشف الوجه الزائف الذی رسمه الغربیون لأمم المشرق. نتیله راشد إحدى الکاتبات المعاصرات المصریات ذوات الفکر السیاسی القریب من جمال عبد الناصرالتی قامت بشرح تاریخ مصر أثناء الإستعمار البریطانی و قدمت فکره نقدیه لعواقب الإستعمار، مؤلفه کتاب حکایه کفاح ضد الإستعمار فی بشکل سیره عبدالناصرالذاتیه الروائیه. یحاول هذا البحث بإستخدام الأسلوب الوصفی التحلیلی و تطبیق مکونات نقد ما بعد الإستعماری فی هذا العمل معتمدا على منهج إدوارد سعید النقدی؛ وتشیر نتائج البحث إلى الدور المهم لخیانه العوامل الداخلیه فی تکوین الإستعمار البریطانی علی مصر و كذلك تشکیل و تقویه النظره الذرائعیه والدونیه للبریطانیین تجاه الشعب المصری آنذاك و تشیر النتائج أیضاً إلی عدم إعتقاد الغربیین بإستقلال الشعب المصری.
۸.

دراسه مقارنه للرؤی النسائیه فی روایه "الروایه المستحیله" لغاده السمان و"مرتفعات مهب الریاح" لإیمیلی برونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن وجهات النظر النسائیه غاده السمان إمیلی برونتی الرمان المعاصر السردانیه العربیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۵
دخل الأدب النسائی مرحله جدیده بعد تزاید عدد النساء فی مجال الأدب فی القرنین الأخیرین، واستخدام المرأه لغه خاصه فی الدفاع عن حقوقها. ولهذا النوع من الأدب مکانه خاصه؛ لأنّ المرأه من خلال اهتمامها بخصائصها الشخصیه واعتمادها على عناصر الحبّ والموده، تتأثر أیضاً بالضغوط الکبیره الّتی تواجهها دائماً فی المجتمع، فتعکس أجزاء من قضایاها الخاصه فی أعمالها الأدبیه، ومن أشهر هؤلاء النساء، السوریه غاده السمان، مؤلفه "الروایه المستحیله"، وإیمیلی برونتی مؤلفه روایه "مرتفعات مهبّ الریاح". وقد توصّل هذا البحث الّذی أجری بالمنهج الوصفی التحلیلی، وبالاعتماد على المدرسه الأمریکیه، إلى أنّ الزواج وحقّ المرأه فی اختیار الزوج والحجاب والتعلیم والعمل والنشاط الاقتصادی والاجتماعی کانت من الأفکار الشائعه لهاتین المؤلفتین؛ وکان حجاب النساء فی "الروایه المستحیله" إسلامیاً غربیاً وفی "مرتفعات مهب ّالریاح" من النوع التقلیدی؛ وقد أکّدت کلتا المؤلفتین على تعلیم المرأه فی روایاتهما.
۹.

الصراع في مسرحية "يا طالع الشجرة" لتوفيق الحكيم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الصراع یا طالع الشجره النص المسرحی توفیق الحكیم السردانیه العربیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۲۱
یعتمد الكاتب عند إیراد الأحداث علی الصراع الذی یعتبر المحرك الرئیس للعمل الروائی، فالصراع من العناصر الرئیسه للمسرحیه وهو یلعب دوراً مهماً فی تطویر الأحداث داخل النص المسرحی، وهو الاختلاف الناشئ من تناقض الآراء ووجهات النظر بالنسبه لقضیه أو فكره ما بین شخصیات المسرحیه، ولذلك قیل: النقاد لا مسرح بلا صراع. فمن هذا المنطلق، یهدف هذا البحث المعتمد علی المنهج الوصفی_ التحلیلی إلى دراسه الصراع فی مسرحیه «یا طالع الشجره» أنموذجا للصراع فی النصوص المسرحیه لتوفیق الحكیم؛ وهذه المسرحیه هی من أول المسرحیات التی كتبت بأسلوب عبثی فی الأدب العربی، وهی تتحدث عن الحوادث بطریقه عبثیه، أهم النتائج التی توصل إلیها البحث ما یلی: قدمت مسرحیه یاطالع الشجره مفهوماً جدیداً للصراع الداخلی والرؤیه العالمیه المحدده لشخصیاتها. یبدو أن الحكیم فی هذه المسرحیه اهتم كثیراً بالبعد السیكولوجی للشخصیات، وهذا الأمر من خصائص مسرح اللامعقول. استخدم الحكیم كل أنواع الصراع فی مسرحیه یا طالع الشجره بمهاره وإن كان الصراع الداخلی أكثر وضوحا فیها. استمراریه الصراع تظهر بشكل متواصل غیرمنقطع فی هذه المسرحیه، ویتم متابعته بمهاره جیده من بدایه المسرحیه، إلى نهایتها. لم یكن الصراع فی هذه المسرحیه بین إرادات إنسانیه، بل كان صراعاً بین مواقف وأفكار ذهنیه مجرده جاءت فی شكل ثنائیات متناقصه تمثلت فی الحلم والواقع، والخیال والحقیقه، والخلود والفناء، وهذه الأفكار المتضاربه انبثقت من فكره الحیاه والفن.
۱۰.

واکاوی ترادف و تفاوت معناشناختی واژه «بئر» و «جب» در قرآن کریم از منظر زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم کتاب مقدس بئر جب تفاوت و ترادف معناشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۰
از جمله مترادف های قرآنی که مفسران تفاوت معناشناختی خاصی برای آن ها قائل نشدند، واژگان «بئر» و «جب» به شمار می رود. واژه «بئر» یکی از تکامدهای قرآنی است که در آیه 45 سوره مبارکه حج آمده است اما واژه «جب» دو مرتبه و صرفا در سوره شریفه یوسف به کار رفته است. لغت شناسان و عالمان قرآنی معتقداند این دو کلمه دارای ریشه عربی می باشد و تفاوت صرفا در میزان عمق آن هاست؛ اما به نظر می رسد حقیقت امر خلاف این مدعی باشد. این مسأله موجب شد تا جستار پیش رو ریشه واژگان مذکور را در خانواده زبانی سامی (عربی، عبری و آرامی) مورد بحث قرار داده و با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و استناد به وقایع تاریخی دینی به بررسی این واژگان پردازد. یافته ها حاکی از آن است که واژه «بئر» جزء واژگانی است که در زبان های سامی کاربرد دارد اما دقیقا مشخص نیست از کدام یک از گروه زبانی سامی وارد سایر گروه ها شده است؛ اما واژه «جب» مشخصا دارای ریشه آرامی بوده و دلیل این که پروردگار جهانیان در سوره یوسف از یک واژه آرامی الاصل استفاده می کند این است که براساس شواهد تاریخی، ابراهیم نبی و تمامی نوادگان او اهل حران بودند و گفته می شود زبان آن ها یا به طور مشخص آرامی بوده و یا به زبان اکدی متاثر از آرامی سخن می گفتند.
۱۱.

وظائف القرية في شعر محمّد عفيفي مطر، دراسة سرديّة في مجموعاته الشعرية الکاملة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الشعر المصری المعاصر السرد القریه محمد عفیفی مطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۹۳
تحتلّ القریه مکانهً شاهقهً فی حرکه الخطاب السردیّ المعاصر ویزهر استدعاؤها السردیّ فی رحاب مضامین القصائد وبؤره صورها المغریه. تمسک القریه بشحنات مفهوماتیه مختلفه تتطوّر وظائفها فی شتّی المواقف علی أساس نوع تعامل الشاعر ومدی علاقاته مع مواضیع ترتبط بالمکان ارتباطاً واقعیاً أو حلمیاً. بین ألوان الأمکنه المفتوحه، اخترنا القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر لما تخفیه من قُوّه إیحائیه لمعرفه طیات حیاته وخاصّه ما یعود إلی ذکریاته السعیده والمصاعب الّتی تخطر بباله طوال تجاربه الشعریه المختلفه ویدعوه إلی مزید من التجاوب والانفعال. تمتاز القریه فی شعره بتقابلها مع المدینه وما تضمّه من مواقف ثنائیه جدیده تساعد الشاعر علی تحقیق أسلوب التقاطب المکانیّ فیها؛ لأنّ الشاعر ما زال یسعی أن یقدّم إدراکاً أوسع وأشمل لمعانیها التقلیدیه العابره الّتی تسجّلت فی ذهن القارئ وینظر إلیها بنظره ذات بصمات انزیاحیه جدیده. ینظر الشاعر إلی القریه بوصفها مکاناً فیه آلیات وملامح سردیه مرفقه بدلالات ومعانٍ درامیه ثریه ویولی أهمیه قصوی لمشاهد قریه مسقط رأسه وحاجات أبنائها أو جوده توظیفها فی نطاق الصور الفنّیه. الوظائف السردیه الّتی تتمیز بها القریه فی شعره جعلت القارئ یلتقی بمجموعه من الأحداث الواقعیه أو غیر المتناسقه مع الواقع الملموس وتدعوه إلی المزید من التعاطف والمشارکه فی مسار السرد. تبتغی هذه الدراسه باتّباعها النهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیه القریه فی شعر محمّد عفیفی مطر وتدلّ حصیلتها علی أنّ الشاعر یعمل فی وصف القریه دور سارد عالم یحضر فی مسیره أحداثها حضوراً فاعلاً ویقدّمها فی ثلاث محاور أساسیه یمکن تتبّعها فی نوستالجیا القریه الّتی تخصّ طفوله الشاعر وماضیه، ثمّ التعبیر عن یوتوبیا القریه الّتی تعمد إلی صور متفائله من طبیعتها الفاتنه ومظاهرها الثریه البکره والنقیه، وفی النهایه صوره مأساویه قاتمه تتعلّق عادهً بنوع حیاتها الطبیعیه والاجتماعیه وقحوله أرضها وعَوَز أبنائها وجوعهم.  
۱۲.

ارزیابی ترجمه فارسی رمان فی قلبی أنثی عبریة بر پایه الگوی کارمن گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ترجمه کارمن گارسس خوله حمدی فی قلبی أنثی عبریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهم ترین زمینه های مطالعاتی بر پایه بنیان های پژوهش های علمی به شمار می رود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت می پذیرد. لازمه این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهش های زبان شناختی نظریه پردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است. یکی از مهم ترین الگوهای ارزیابی در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی ترجمه کارمن گارسس است. پژوهش پیش رو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهره گیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریه» از خوله حمدی با ترجمه اسماء خواجه زاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمه ها پیشنهاد می دهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژه ساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانه گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژه ساختی پرداخته و به این نتیجه می رسد که برجسته ترین مؤلفه های سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژه ساختی، برجسته ترین مؤلفه ها را ترجمه تحت اللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل می دهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگی های مثبت و منفی آن سنجیده می شود و هرچه تعداد ویژگی های مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، می توان گفت ترجمه خواجه زاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
۱۳.

قراءة عرفانية لقصة النبي إبراةيم (ع) في ديوان ابن الفارض ومثنوي مولوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النبی إبراهیم (ع) مقام الخله الحقائق ابن الفارض مولوی السردانیه العربیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۱۹
النبی إبراهیم (ع) بالإضافه إلى مقام النبوه، یظهر كسالك عارف یجتاز مراحل السلوك ومجاهده النفس التی تتجلى بأشكال مختلفه مثل "نفی آزر، تضحیه الابن، نار نمرود الروح" بنجاح، ویصل من مرحله الفناء فی الله إلى مقام البقاء بالله وخلیل الله. تتناول هذه المقاله بمنهج وصفی-تحلیلی مع التركیز على المدرسه الأمریكیه للأدب المقارن، من خلال التأمل فی أشعار ابن الفارض المصری ومولانا جلال الدین محمد البلخی، اللذین یبلغان قمه العرفان النظری والعملی، القراءه العرفانیه لقصه النبی إبراهیم (ع). فی هذا البحث، تم أولاً تحلیل أوجه التشابه فی أشعار هذین العارفین البارزین فی ثلاثه أقسام: "إبراهیم (ع) والطیور"، "إبراهیم (ع) ونار نمرود"، و"إبراهیم (ع) والنجوم"، ثم تم توضیح أوجه الاختلاف لكل منهما فی مراحل مقام النبی إبراهیم (ع)، إبراهیم (ع) وآزر وتضحیه الابن. تشیر النتائج إلى أن ابن الفارض، على عكس مولوی، لا ینظر إلى الطیور بتأویل. فی نقاش نار نمرود، یعتبر سبب إطفاء النار وتحولها إلى بستان هو وصول النبی إبراهیم (ع) إلى مقام الجمع والبقاء بعد الفناء. لكن مولوی یعتبر نار نمرود نار النفس التی تتحول إلى زهور وریحان بعد اجتیازها. ابن الفارض یعتبر الاهتمام بالنجوم ظهور الحق، لكن یرى مولوی بأنّه لم یبلغ الأنبیاء إلى مرحله التوحید منذ البدایه ویعتبرون للمخلوقات وجوداً مستقلاً. ابن الفارض یتناول الأسرار الباطنیه وتأویل أعمال الحج ویعتبر مقام إبراهیم ولایه خاصه، ومكه حضره إلهیه، والزائر ظهور حضره غیبیه فی الأركان الأربعه. ومولوی یعتبر آزر وتضحیه الابن تحرراً من تعلق النفس والطبیعه.
۱۴.

المرأة العاملة في روايات خولة حمدي (رواية أحلام الشباب... يوميّات فتاة مسلمة، أن تبقى، ياسمين العودة أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الروایه العربیه الصوره المرأه خوله حمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
إنّ المرأه کیان کلّ أمّه وکلّ حضاره ولها قدسیّه مثل الرجل من حیث المکانه والصوره، وإنّها منبت البشریّه ومنشئه أجیالها وللمرأه دور مهم تؤدّیه فی المجتمع، خصوصا إذا تعلّقت قضیّتها بالروایه. فهی بمثابه أیقونه، لا یمکن الاستغناء عنها لاسیّما فی الروایه العربیّه، لأنّ الکاتب یعالج المرأه ظاهریّاً وباطنیّا؛ یصفها من الخارج ویحلّل نوازع شخصیتها من الداخل. للمرأه حضور بارز وحیویّ ومهم فی الروایه العربیّه، وهی محور من المحاور، التی استخدمها الکتّاب والکاتبات فی رسم صورتها للتعبیر عن مختلف أفکارهم وتصوّراتهم، کما أنها تمثل منطلقاً فکریّاً للبوح عن مختلف همومهم وأفکارهم ومعتقداتهم وواقعهم الاجتماعی والاقتصادی، وکذلک القضایا الإنسانیّه المختلفه. لذا کانت قضیّه المرأه من أهمّ القضایا، التی شغلت بال الکاتبه الروائیّه التونسیّه، خوله حمدی، وإنّ الکاتبه قد حاولت ألّا تتجاهلها أیّا کانت الظروف والأجواء المحیطه بأحداث الروایه. فقرّر البحث أن یسلّط الضوء على دراسه الجوانب المختلفه لحیاه المرأه العامله، وظروف عیشها فی روایات خوله حمدی، التی تمّ اختیارها میداناً للبحث. الهدف من هذا البحث هو استجلاء رؤیه الکاتبه حمدی فیما یخصّ المرأه العامله بحالاتها المتعدّده فی روایاتها وعرض صوره واضحه عن مستوى براعه الکاتبه فی ذلک، عبر وصف الشخصیات، وتحلیل الأحداث المتخیّله، والتعریف عن الوضع الذی تمرّ به المرأه العربیّه العامله فی المجتمع العربیّ وغیره، وفق المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ. وقد توصّلنا، عبر هذه الدراسه، إلى أنّ المرأه الأدیبه ألا وهی الکاتبه الروائیّه حمدی تمکّنت من تحقیق ذاتیّتها الإبداعیّه المؤثّره فی الفکر والأدب التونسیَّینِ. فجاءت المرأه العامله فی روایاتها امرأه واثقه بذاتها وعارفه بحقها وبمکانتها، کما تجلّت لنا معاناتها فی الجمع بین مهامها الأسریّه والمهنیّه، وتبیَّن لنا اهتمامها الکبیر بنشاطها المهنی وتفانیها فی عملها، وبهذا تمّ الکشف عن عوالم المرأه العامله فی روایات خوله حمدی.
۱۵.

سيميائية العتبات النصية ودلالاتةا في رواية سجين المرايا لسعود السنعوسي وفقا لنظرية جيرار جينيت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السیمیائیه الدلاله العتبات النصیه جیرار جینیت سعود السنعوسی سجین المرایا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
لقد أصبحت هناک أسس نظریه معرفیه تتوجّه إلى الکشف عن الجزئیات والتفاصیل المحیطه بالنص أو ما یسمّى بعتبات النص، منها نظریه جیرار جینیت الذی یعدّ أحد أقطاب النقد والشعریه فی فرنسا، والّذی انخرط فی تیّار النقد الجدید، واهتمّ بالعتبات النصیه خلال بحثه فی دائره الشعریات. لقد اهتمت السیمیائیه الحدیثه بدراسه الإطار الذی یحیط بالنص، کالعنوان، واسم المؤلف، والتعیین الجنسی، والغلاف، والعتبات الواقعه داخل النص نفسه، من إهداء، ومقدمات، وعبارات توجیهیه، وتنبیهات، وهوامش، وتذییلات، وغیر ذلک من النصوص التی أُطلق علیها عنوان النصوص الموازیه. کلّ ذلک لأن النصوص المعاصره ارتبطت بعصرها بروابط ثقافیه ومعرفیه جدیده، تناولتها من النهضه التکنولوجیه والإعلامیه. ومن هنا، ینطلق هذا البحث بالسعی للولوج إلى دراسه أهمّ العتبات النصیه التی تستحق التحلیل بمثابه أبواب تدخلنا فی غیاهب النص، ثم تطبیق تقنیاتها على روایه سجین المرایا لسعود السنعوسی، وتقدیم تصوّر مبدئی لتمظهرات المناص، مستخدماً المنهج الوصفی التحلیلی. وتشیر نتائج البحث إلی نجاح الروایه فی ترسیم المناص، بدءاً من الغلاف، بما فیه من صوره طوبوغرافیه فی مرآه دالّه على طور المرآه فی تکوین شخصیه الإنسان، کما یدلّ شکلها الهندسی على العزله والانطوائیه، والعنوان الذی اختاره الروائی جامعاً الوظائف التعیینیه، والوصفیه، والإیحائیه، والإغرائیه، للدلاله على مَن قد سجن نفسه فی ماضیه وآلامه، ویعیش منعزلاً عن الناس، هکذا باستهلاله القیم من قبل الکاتب الواقعی، روبندرونات طاغور، وختاماً بغلافه الخلفی الذی یشیر إلی نص نوستالوجی من الروایه جامعاً معناها بشکل رمزی ومختصر للمتلقی.
۱۶.

تحلیل مؤلفه های کارناوالی در رمان « عزازیل» یوسف زیدان با تکیه بر نظریه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد اجتماعی چندصدایی کارناوال یوسف زیدان رمان عزازیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۰
میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.
۱۷.

تغليب المذكر على المؤنث نحوياً والواقع اللغوي(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: المذکر المؤنث التغلیب الخطاب اللغوی الخطاب القرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۱
التغلیب ظاهره لغویه متمیّزه، تلجأ إلیها اللغه بعض الأحیان لاعتبارات متعدده، لا تخرج عن إطار اللغه، أی لا تحمل قیما غیر لغویه، بل تجری ضوابطها حسب القوانین اللغویه. والتغلیب المقصود هو تغلیب المذکر على المؤنث أو التغلیب النحوی الذی یُذیب المؤنث فی المذکر، ویخفیه، حیث لا یُرى منه شیء. ومنهج البحث هو المنهج الوصفی. أما هدف البحث، فهو إثبات أنّ مسأله تغلیب المذکر على المؤنث غیر موجوده فی الخطاب النحوی العربی، ولا تعدو أن تکون من اختراع النحاه الذین تأثّروا بمؤثّرات من خارج اللغه، غافلین عن الصیغه العامه التی یشترک فیها المذکر والمؤنث ولا رجحان لأحدهما على الآخر. ولتحقیق هذا الهدف، تناول البحث بعض العناوین بالدراسه، من قبیل: النحو العربی بین الوصفیه والمعیاریه، والصیغه العامه، والنظره الدونیه للمرأه بما فی ذلک وأد البنات، وقیمومه الرجل على المرأه، والخطاب القرآنی. وقد خرج البحث بنتائج، أهمها: أنّ التغلیب النحوی غیر موجود فی العربیه، بل الموجود هو صیغه عامه یندمج فیها المذکر والمؤنث، وأنّ أهمّ أسباب التغلیب هو الاختصار أو التسهیل أو ما یسمّى بقانون السهوله والیسر الذی نراه متفشّیا فی کثیر من الظواهر اللغویه. وهناک حاجه ملحه لتمحیص الدرس النحوی وتنقیته، مما علق به من علوم غیر لغویه وتغییر نظره النحو العربی من المعیاریه إلى الوصفیه.  
۱۸.

تحليل الوظائف اللغوية في رواية "بقايا" لروشا داخاز في ضوء نظرية التواصل لرومان جاكوبسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السردانیه العربیه الوظائف اللغویه جاكوبسون روشا داخاز روایه "بقایا"

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۱
تُعدّ نظریه التواصل اللغوی من أهم النظریات الحدیثه، ویعدّ رومان جاكوبسون من روّاد مدرسه براغ. وهو الذی أدخل العناصر اللغویه ووظائف اللغه فی نظریته اللغویّه لیعبّر عن الوظیفه الأساسیه للغه وهی التواصل، التی تتمثّل فی ستّه عناصر (المرسل، المرسل إلیه، الإرسالیّه، السیاق، الشفره، الصله أو القناه) فی عملیّه الاتصال. اهتمّ هذا اللسانی بقضایا البنیّه اللسانیّه فی المسائل الشعریه، إذ قسّم البناء اللغوی والتواصل بین اللغه والأفراد على ستّه عناصر لعملیه اتصال وستّ وظائف للغه؛ وهی التعبیریه، والإفهامیه، والمرجعیه، والشعریه، والمیتالغویه؛ والانتباهیه. فالروایه الحدیثه من أحد المواضیع الأدبیّه لدراسه الباحثین والنقاد؛ لأنها متكونه من الحوار والسرد. نحاول فی هذا البحث معالجه بنیه اللغه ووظائفها الأساسیه التواصلیه فی روایه "بقایا" لروشا داخاز من خلال التركیز على بنیه اللغه والوظائف الأساسیّه لها وإحداث التواصل بین المبدع والمتلقی من منظر آراء جاكوبسون. نعتمد فی هذه الدراسه على المدرسه الإمریكیه فی الأدب المقارن بناءً على المنهج الوصفی – التحلیلی حیث نتطرق من خلاله إلى دراسه الروایه بعرض النماذج التی نشاهد فیها استخدامها الدقیق لتعبیر الوظائف. فلاحظنا من خلال هذا البحث أنّ المرجعیه الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه أكثر الوظائف اللغویّه استعمالاً فی روایه "بقایا" من حیث أنّ التطورات والتحولات مهیمنه على كلّ الروایه؛ تدور حول الأحداث فی عصر الحرب والتغییر السیاسی. أما الوظیفه التعبیریه فتأتی الكاتبه فیها باستخدام صیغ المتكلم وبیان العواطف والسیره الذاتیه لشخصیات الروایه. استعملت الكاتبه فی الوظیفه الإفهامیه ضمائر الخطاب وأسالیب الأمر والنهی والنداء والاستفهام لجذب انتباه المخاطب وهنا یمكن أن نقول بأنّ ضمیر الخطاب وصیغه النهی أكثر استخداماً بالنسبه للنداء والأمر. أصبحت الوظیفه الشعریه والمیتالغویه فی هذه الروایه أقلّ استعمالاً مقارنه بوظائف اللغه الأخرى؛ لأنّ التركیز فی هذا النص على الفكر وتحلیل الواقع.
۱۹.

البنية السردية في رواية الشوك والقرنفل ليحيى السنوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السردانیه العربیه البنیه السردیه یحیى السنوار الشوك والقرنفل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۱
إنّ الروایه تضم الشخصیه والحدث والفضاء، فالأولى أن تتم دراستها بناء على النظریه السردیه ویرجع الهدف من هذه الدراسه وفق البنیه السردیه هو إضفاء شیء جدید لحقل الدراسات السردیه، وروایه الشوك والقرنفل أرضیه خصبه لتلك الدراسه بصفتها الأبرز لما كُتب وأشد وقعًا وتأثیرًا فی نفس القارئ؛ لأنها تحكی الواقع المریر والظلم للشعب الفلسطینی. ویرجع سبب اختیارنا لهذه الروایه إلى بیان التاریخ المأساوی للقضیه الفلسطینیه، ونعتمد فی هذا المقال على المنهج البنیوی لما تحوی الروایه من نصوص یوجب تفكیكها وتفصیل ما تضم بین سطورها من عناصر سردیه، ومن هذا المنطلق نحاول أن نکشف عن مدی مقدره السنوار فی توظیف هذه العناصر أداهً للتعبیر عن واقع فلسطین المأساوی. وتوصّل البحث إلى أن السنوار حسن استعمال مكونات البنیه وأجاد توظیف تلك العناصر السردیه، قاصدًا - عبر إمتاع القارئ بالدور الذی تتخذه الشخصیه من ثانوی، وأساسی، الذی لا یمكن حذفها والتنازل عنها بوصفها الشریان النابض للروایه، والعصب الحی للعملیه السردیه برمّتها- أن یسرد فترات من تاریخ المقاومه وکفاح الشعب الفلسطینی للحریّه والتحریر وصمودهم أمام الظلم، وبالتالی أدّی مهمته تجاه أرضه ووطنه.
۲۰.

التمثّل الاجتماعی للسلطه البطریارکیه فی روایتی نحیب الرافدین وکان لفریدون ثلاثه أبناء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التمثل الاجتماعی السلطه البطریارکیه السردانیه العربیه عبدالرحمن مجید الربیعی عباس معروفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۳
یهدف البحث إلى الکشف عن التمثلات الاجتماعیه للسلطه البطریارکیه فی الروایه العراقیه المتمثله (نحیب الرافدین) لعبد الرحمن مجید الربیعی(1939) ومقارنتها بالروایه الفارسیه لعباس معروفی (1957) (کان لفریدون ثلاثه أبناء). إنّ الدراسه غیر معنیه بالمستوى الجمالی فی البنیه السردیه. وإنما معنیه بالمنطقه الثقافیه وتسرّباتها فی النص السردی. وحین نقرأ التمثلات فهذا یعنی سنرکز على التمثل بوصفه تقمصّاً واعیاً یقوم على التبنی الخطابی الفاضح للظواهر المجتمعیه والثقافیه، وحین یحمل العنوان ثیمه السلطه البطریارکیه فلأنها تعنی تلک السلطه الأبویه التی شاعت فی سبعینیات القرن الماضی فی الدراسات النسویه والذی یعنی هیمنه السلطه الذکوریه على المجتمع فی ظل عوامل مرجعیه تراکمیه. وتترکز أهمیه الموضوع فی الکشف عن مفهوم الأبویه المهیمنه بکل تجلیاتها وممارساتها بوصفها سلطه (أب، وشیخ عشیره، الحاکم، وسلطه الدوله وغیرها، والکشف عن العلاقه بین الروایه العراقیه والإیرانیه فیما یخص التوجه الروائی نحو فضح السلطه البطریارکیه بکونها ظاهره من الظواهر الثقافیه السائده فی المجمتعین) بالمنهج الثقافی المقارن حسب المدرسه الأمریکیه عن الأنساق المضمره والظواهر الثقافیه المتمثله فی النص الجمالی. وتشیر النتائج المستخلصه إلى أن التمثل الاجتماعی للسلطه البطریارکیه تظهر فی عده محاور منها الفضاء الزمکانی المشترک للنساء وبالتالی الأحداث الاجتماعیه المشترکه التی تتشابه إلى حد کبیر جداً فی الروایتین کذلک المظاهر المارکسیه والتی تتمثل بالاغتراب والفقر فی الروایه. فی روایه نحیب الرافدین یشیر الراوی إلى المصریین فی العراق وأیضاً ظاهره الطبقیه، بینما رکز معروفی على الفقر خارج الفضاء البلد وبتأثیر مباشر من الفکر المارکسی السیاسی، أمّا عن العلاقات العاطفیه فرکز الروائیان على مسأله الغریزه الحسیه وبصراع سلطه اجتماعیه متداخله وکشف الربیعی ذلک بصراع اجتماعی و دینی فی فضاء شرقی، ولکن معروفی أشار إلى السطه الاجتماعیه أکثر فی الفضاء الغربی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان