فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام در دنیای کنونی برابر جهان کفر قرار دارد و بسیاری از دشمنان اسلام از شوکت و عظمت اسلام و مسلمانان در هراس هستند. این دشمنان درصدد هستند که هر از گاهی از عظمت مسلمانان بکاهند و مهم ترین راهکار آن ها کاستن قدرت و تعداد نفوس مسلمانان است. به همین منظور، تلاش می کنند تا از تعداد مسلمانان بکاهند و آنان را در اقلیت قرار دهند. بنابراین، لازم است که مسلمانان با فرهنگ اصیل اسلامی نسبت به فرزندآوری آشنا شوند و همچنین ظاهر برخی از آیات و روایات که بر نکوهش از فرزندآوری دلالت دارند، مورد بررسی قرار گیرند و راهکارهای حل آن ها ارائه شود. در نوشتار حاضر با استفاده از شیوه تحلیلی انتقادی و با بهره گیری از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت^، به آسیب شناسی روایات فرزندآوری پرداخته ایم. به این نتیجه رسیده ایم که ظاهر برخی از روایات بیانگر وجود موانع و مشکلاتی برای فرزندآوری است. از جمله این موارد می توان به این اشاره کرد که مال و فرزند زیاد را تکاثر یا فتنه بیان کرده، خواستار افزایش فرزند برای دشمنان شده و یا کثرت عیال را مانع آسایش و راحتی دانسته اند. همچنین، برخی روایات بیانگر این است که در صورت کثرت اولاد، تربیت آنان سخت و دشوار است و نیازمند امکانات مادی و اقتصادی است که ممکن است فراهم نباشد. علاوه بر این، بیان کرده ایم که استنباط این موانع از روایات صحیح نیست و نتیجه نوعی نگرش سطحی به روایات است. تدبر در روایات نشان می دهد که این روایات دلالت بر موانع فرزندآوری ندارند.
بررسی تطبیقی عوامل و گونه های شجاعت در احادیث امام علی ع و کلام رهبر معظم انقلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
231 - 258
حوزههای تخصصی:
شجاعت یعنی قوت قلب که یکی ازمهمترین فضایل نفسانی واز اصول چهارگانه فضایل اخلاقی است.تفریط در شجاعت ، جبن و افراط در آن تهور نامیده می شود که از انحراف شجاعت به وجود می آیند. شناخت عوامل شجاعت و حوزه ها و گونه ها آن در سیره وسخنان امیرالمومنین علیه السلام و همچنین بررسی عوامل و گونه های این فضیلت در اندیشه های رهبر معظم انقلاب که شخصیتی عالم و مفسر و مدیر است و حاکمیت جامعه را برعهده دارند اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. با توجه به بررسی تطبیقی درسیره و سخنان امیرالمومنین (ع) و همچنین مقام معظم رهبری ،شجاعت دارای عوامل و گونه ها ی متعددی است. برخی عوامل ایجادی شجاعت عبارتند از باورمندی به یاری الهی ، توکل به خدا و شریعت اسلام . در مورد گونه های آن نیز می توان شجاعت در عدالت و ظلم ستیزی، شجاعت در اقدام ، شجاعت در صبر و شجاعت در فهم صحیح را نام برد.روش این تحقیق، توصیفی_تحلیلی بر اساس مطلعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی است .
موانع رفتاری پیشرفت اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
86 - 109
حوزههای تخصصی:
پیشرفت از اصلی ترین دغدغه های اجتماعی بشر می باشد به گونه ای که هر جامعه ای با ترسیم ضوابط، تعیین معیارها، به کارگیری عوامل کارآمد، فراهم سازی شرایط مساعد و شناسایی موانع در صدد پیشرفت اجتماع خویش است، اسلام دینی وحیانی مشتمل بر آموزه های قرآن و احادیث معصومین (ع) می باشد که راهنمای انسان برای کسب سعادت دنیوی و اخروی و از جمله پیشرفت می باشند، پژوهش پیش رو از یک سو با تحلیل نهج البلاغه به عنوان مهمترین منبع شناخت اسلام بعد از قرآن و احادیث نبوی، موانع پیشرفت یک جامعه را بررسی کرده و نشان داده مهمترین موانع کنشی (رفتاری) پیشرفت اجتماعی از منظر نهج البلاغه را برشمرده است: بی عدالتی، عدم الگو دهی مناسب در اجتماع، بی نظمی اجتماعی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ترک رعایت حقوق متقابل، بزرگ نمایی و بیان رفتار های نا مطلوب اجتماعی، ترک تشویق رفتار های مطلوب اجتماعی، سستی و بی تفاوتی جامعه، شیوع فسق و گناه در جامعه، فشارها و ظلم های اجتماعی، تحقیر، نقص سنت های اجتماعی پسندیده.
تحلیل چگونگی تطبیق روایت های تأویلی داستان ابراهیم (ع) در قرآن بر اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
349 - 380
حوزههای تخصصی:
هنگام مواجهه با روایتهای تفسیری اهلبیت(س) ذیل آیات مربوط به قصه ابراهیم(ع) شاهد تطبیق تأویل آیه به اهلبیت(س) هستیم. این پژوهش برای دستیابی به ارتباط بین ظاهر الفاظ آیه و معانی پنهان آن با استفاده از منابع کتابخانهای به روش توصیفیتحلیلی الفاظ آیه را با تطبیقهای واردشده در روایتهای تأویلی مورد بررسی قرار داده و به این نتایج دست یافته است که: 1. برخی عناصر قصه که مفهوم مفرداتی به آن اشاره دارد ـ مانند اهل، ثمرات، ابن، طائفین و کلمات ـ به دلالت مطابقه بر مصادیق متعددی صدق میکند که مصداق اکمل آن اهلبیت(س) هستند و ارتباط بین معنای ظاهری و باطنی بسیار نزدیک است؛ 2. در مواردی مفهوم ترکیبی ـ مانند شیء پنهان، قضاء تفث و ذبح عظیم ـ در لایههای عمیقتری از معنای باطنی همچنان به دلالت مطابقه بر امام صدق میکند؛ 3. در تأویل نقلشده از بیماری ابراهیم(ع) ابتدا به دلالت التزام به وجود علت پی میبریم و سپس به دلالت مطابقه آن علت را بر مصیبت امام حسین(ع) تطبیق میدهیم. همچنین سرد شدن آتش که بر فرد خارجی تطبیق داده نشده بلکه به یک امر کلی تطبیق داده شده است، نیاز به مقدمات و استدلال دارد؛ درنتیجه از موارد دلالت التزامی غیر بیّن است. این مورد نیز از لایههای عمیقتری از باطن یک امر کلّی خبر میدهد که تأمل عقلی بیشتری نیاز دارد تا فهم کلام معصوم(ع) در رابطه با آیه روشن گردد.
بررسی نقش عوامل اقتصادی در رونق تولید از منظر روایات فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاستی تولید و بهره نبردن از منابع اقتصادی، یکی از مشکلات اقتصادی در کشورهای گوناگون به ویژه کشورهای اسلامی است. برای بر طرف نمودن این مشکل تا کنون بیشتر به نظریات و راهکارهای اقتصاددانان و متخصصان عرصه تولید که مبتنی بر علوم انسانی است تکیه شده و کمتر به مبانی و آراء و برنامه های اقتصادی اسلام توجه شده است. با مروری بر آموزه های قرآنی و روایی ، می توان به راهکارهای رفع موانع و رشد و رونق تولید دست یافت. در این نوشتار عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع روایی فریقین مورد توجه قرار گرفته و به این پرسش پاسخ می دهد که « نقش عوامل اقتصادی در رونق تولید از منظر فریقین چیست؟». در بررسی صورت گرفته می توان گفت« اهتمام به کار و تلاش»؛ «توجه به فراهم سازی سرمایه»؛ «بهره گیری از زمین» و «توجه به زراعت و معدن» از عوامل مهم و تأثیرگذار در رونق تولید است. نوشتار حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با استناد به آیات قرآنی و منابع روایی فریقین گردآوری شده است هدف از تدوین این نوشتار نیز بازخوانی و تبیین نقش عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع فریقین است.
بررسی شخصیت حواریون از نگاه مفسران فریقین
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
21 - 47
حوزههای تخصصی:
در آموزه های اسلامی، شاگردان حضرت عیسی(ع) با عنوان «حواریون» شناخته می شوند. قرآن کریم پنج بار از آنان نام برده و دست کم در شش آیه به آنان اشاره کرده است. با توجه به جایگاه محوری حواریون در دین مسیحیت، بررسی دیدگاه اسلام درباره آنان می تواند در تعاملات بینادینی و نقد کتاب مقدس نقش بسزایی داشته باشد. ازآنجاکه قرآن منبع اصلی آموزه های اسلامی است و فهم آن متکی بر تفاسیر مفسران می باشد، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی، پس از مروری کوتاه بر شخصیت دوازده شاگرد مسیح در کتاب مقدس، به بررسی دیدگاه های مفسران قرآن درباره حواریون می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اتفاق نظری واحد در این زمینه وجود ندارد؛ برخی مفسران احتمال نبوت آنان را مطرح کرده اند، درحالی که برخی دیگر در اصل ایمان آنان تردید نموده اند. بااین حال، دیدگاه غالب، نگاهی مثبت به حواریون است؛ آنان اگرچه به مقام نبوت و عصمت نرسیده اند، اما به عنوان برگزیدگان از میان پیروان حضرت عیسی(ع) مورد پذیرش قرار گرفته اند.
واکاوی رابطل طغیانگری و غنا با تکیه بر روایات امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
براساس برخی روایات رسیده از امام علی(ع) غنا عامل طغیانگری معرفی شده که نقطه مقابل احادیثی دیگر، با مضمون مدح غناست. سخن امام علی(ع) درخصوص طغیانگری مال با توجه به آیه شریفه «کلّا إنَّ الإنْسانَ لِیَطْغی» در سوره علق قابل توجه است. در نگاه اول، این قبیل روایات دارای تعارض ظاهریاند. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی، چالش پیش رو را بررسی کرده است. مبتنیبر این روش پژوهش، «احساس بینیازی از خداوند» و «خود و مال خویش را مستقل از خدا دیدن»، عامل طغیان است؛ یعنی مادام که این احساس، ثمره عملی داشته و آدمی در زندگی دنیوی خویش، ثروت را که بهمثابه نعمت الهی است، به نقمت تبدیل کرده، عامل سرکشی و طغیان او خواهد بود. شایان ذکر است این مسئله در مورد افراد مختلف و با تواناییهای مختلف مالی متفاوت است و چهبسا فردی با مال اندک طغیان نماید و فرد دیگری با مال فراوان هم طغیان نکند. چنین نگاهی مبتنیبر تعریفی از فقر و غناست که ماهیتی روانشناختی دارد. به این نکته نیز باید توجه نمود که براساس روایتی دیگر مال، سکرآور است و غنا بهعنوان عامل طغیانگری رابطه معناداری با میزان تربیت نفس انسان دارد. در متون روایی به راههای پیشگیری از طغیان نیز اشاره شده که ازجمله آن، شکر و ادای حق است؛ یعنی مال را ازسوی خدا دیدن و نه ازسوی خویش. بدینسان در بررسی و تحلیل چنین روایاتی عامل روانشناختی در انسان هم قابل توجه است.
آوازخوانی زن در روایات شیعی: تحلیل صدوری و فقه الحدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
23 - 39
حوزههای تخصصی:
از دیرباز محققان، محدثان و فقیهان برای تشخیص احادیث سره از ناسره با استفاده از مطالعات رجالی و صدوری و تحلیل متن به پالایش روایات مبادرت ورزیده و با پژوهش های فقه الحدیثی به تنقیح مراد و مقصود احادیث همت گماشته اند. با این همه تا کنون پژوهش مستقلی در روایات مرتبط با آواز خوانی زنان صورت نگرفته است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی احادیثی را که فقها مستند صدور حکم نهی یا جواز آوازخوانی زنان قرار داده اند دسته بندی کرده و آنها را از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی مورد تحلیل قرار داده ایم تا پاسخ گوی این سؤال اصلی تحقیق باشد: روایات شیعی در باب آوازخوانی زنان از نظر صحت صدور و دلالت فقه الحدیثی چگونه است؟نتیجهٔ این تحقیق نشان می دهد اولاً در میان دو دسته روایت های دلالت کننده بر جواز و عدم جواز احادیث معتبر کم نیست و ثانیاً در میان این دو دسته تعارض مفهومی وجود ندارد و ثالثاً این احادیث بر حکم آوازخوانی صرف نظر از امور دیگر دلالتی ندارد.
واکاوی لزوم بررسی طرق شیخ طوسی به صاحبان کتب در مشیخه تهذیبین
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
151 - 168
حوزههای تخصصی:
در اعتبارسنجی روایات، همیشه نیاز به بررسی همه رجال واسطه در سند نیست. دست کم در برخی منابع، با تکیه بر قراینی، ثقه بودن راویان هیچ تأثیری در اعتبار حدیث نخواهد داشت. از مواردی که احتمال چنین قاعده ای درباره آن مطرح شده، واسطه های بین شیخ طوسی و صاحبان کتب در تهذیبین است. دراین باره برخی بررسی وثاقت راویان را لازم دانسته اند؛ برخی بین کتب مشهور و غیرمشهور تفصیل داده، و برخی هم مطلقاً این کار را لازم ندانسته اند. با توجه به شواهدی از مقدمه تهذیب الاحکام، سخن شیخ طوسی در سرآغاز مشیخه، روش تعامل شیخ طوسی با روایات و نیز اختلاف نسخ کتب، این نتیجه به دست می آید که بررسی رجالی واسطه ها بین شیخ طوسی تا صاحبان کتب لزومی ندارد و فرقی بین کتب مشهور و غیرمشهور نیست؛ ازاین رو وثاقت راویان بین شیخ طوسی و صاحبان کتب تأثیری در اعتبار روایت ندارد.
در جستجوی اطلاق جامعیت بر مشیخه ابن محبوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
جامع نویسی از جمله شیوه های رایج تدوین حدیث از طریق گردآوری و تبویب احادیث است که سابقه آن به قرون نخستین باز می گردد. در طول تاریخ می توان کتاب های حدیثی را یافت که لفظِ "جامع" را در عنوان خود دارند و برخی دیگر بدون اینکه لفظ "جامع" در عنوان بیاید به لحاظ محتوا و ویژگی های کتاب، جامع حدیثی تلقّی شده اند. "مشیخه ابن محبوب" از جمله کتاب هایی است که نجاشی آن را جامع نامیده است. سوگمندانه این کتاب به دست ما نرسیده است، ولی با وجود عدم دسترسی به نسخه اصلی این کتاب، با چنین ادعایی مواجه شده است که مشیخه ابن محبوب جزء کتاب های جامع یعنی با توجه به ویژگی هایی که در محتوا داشته یکی از جوامع حدیثی شیعه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است تا با شناخت ماهیت مشیخه ابن محبوب، صحّت ادّعای مطرح شده درباره جامعیت کتاب را مورد بررسی قرار دهد. هر یک از نسخ تصحیح شده این اثر یک مجموعه مستقل به شمار می آید. مقاله پیشِ رو درنهایت بیان می کند که با توجه به معیارهای ساختاری و محتوایی در تعریف جوامع حدیثی و همچنین نظر به شیوه مشیخه نویسی محدّثان شیعه، نمی توان کتاب ابن محبوب را جامع حدیثی به شمار آورد.
بررسی دلایل روایی عدم طرح ملکات در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
65 - 92
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش فقه و اخلاق یکی از مباحث مهم و تأثیرگذار بر مباحث میان رشته ای این دو دانش است. دیدگاه های متفاوتی در خصوص این نسبت وجود دارد که می توان آن ها را در سه دسته اتحاد، تنافر، و تعامل طبقه بندی کرد. طرفداران تمایز، چه در معتقد به تنافر و چه تعامل، یکی از تفاوت های اساسی میان فقه و اخلاق را در موضوع می دانند: موضوع فقه به رفتار انسانی مربوط می شود، در حالی که اخلاق به ملکات و منش ها می پردازد. این پژوهش به بررسی دلایل روایی که امکان دارد ملکات و منش ها را از حوزه فقه خارج کنند و داخل در علم اخلاق کنند، می پردازد. روش تحقیق به صورت جمع آوری و تحلیل دلالی گزاره های نقلی بوده است. نتایج نشان می دهد که سه دلیل روایی ممکن برای عدم موضوعیت ملکات در فقه، از قوّت کافی برخوردار نیستند. در پایان هم یک دلیل عقلی و انسان شناسانه که دست به تأویل روایاتِ دالِ بر حرمت رذایل اخلاقی زده، بررسی و نقد شده است.
بایسته های تطبیقی جدایی ناپذیری قرآن و عترت با ابتناء بر حدیث ثقلین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حدیث ثقلین از احادیث مورد اتفاق امت اسلامی است که به صورت متواتر از پیامبر اکرمk نقل شده است. بر اساس این حدیث، پیامبر بزرگوار اسلامk در نبود خود از وجود دو گوهر گران بها گزارش می دهد که در میان امت باقی می مانند. این حدیث از زمان صدور تاکنون همواره مورد توجه محدثان، متکلمان، مفسران و مورخان بوده است. دانشمندان اسلام بارها در شرح و تبیین آن و بررسی اسناد و مدارک مربوط به آن سخن گفته اند. بی تردید این حدیث، همانند سایر کلمات حکیمانه پیامبرk، دارای معانی عمیق و دلالت هایی است که می تواند حقایق بزرگی را آشکار سازد. در این مقاله، با نگاهی نو و تطبیقی به الزامات و بایسته های جدایی ناپذیری این دو گوهر از منظر بزرگان فریقین پرداخته می شود. جانشینی این دو از پیامبرk در هدایت امت، همسانی و هم رتبگی آنها در قدر و منزلت، لزوم تبعیت از هر دو، بقاء و حجیت هر دو، و عصمت و مصونیت آنها از خطا، از جمله استلزامات این حدیث است که دانشمندان فریقین به آن تصریح کرده اند.
نقش شیعه در پیدایش و گسترش مدرسه حدیثی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
66 - 89
حوزههای تخصصی:
همزمان با آغاز سده سوم هجری، جمعیت یکدست شیعى قم، تعداد نسبتا زیاد عالمان و محدّثان، دور بودن از ستمگرى های حاکمان عبّاسى وپدیدارى روحیه دانش گسترى، باعث شد که فعالیت حدیثی عالمان این شهر روزبه روز پر فایده تر شود به طورى که حرکت رو به کمال خود را تا پایان سده چهارم، در حدود 200 سال، ادامه دهد و در این بازه زمانى به یکى از اصلى ترین حوزه هاى حدیثى مکتب تشیّع تبدیل شود. تعداد راویان و محدثان قمى تا زمان شیخ طوسی و نجاشی نزدیک به 400 نفر است که 36 تن از آنها از مشاهیر و شخصیت هاى بزرگ هستند. این راویان و عالمان پرشمار امّا تألیفات و نگاشته هاى حدیثى بسى فراوان تر داشته اند چرا که گاهى یکى از آنها ده ها کتاب تألیف کرده است. در کتاب رجال نجاشى 67 عالم و محدّث قمى معرفى شده اندکه 537 کتاب را تألیف کرده اند. البته تعداد واقعى نگاشته هاى آنها بیش از این مقدار است. برخى از آن آثار تا زمان ما باقى مانده است و در جهت نشر معارف اهل بیت(ع) نور افشانى مى کند. همچنین تشکیل بیوتات و خاندان های علمی نشانه دیگری بر رونق علم و حدیث در این شهر در آن دوران است.
بررسی نظرات نیومن درباره علل اخراج احمد بن محمد بن خالد برقی از قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 180
حوزههای تخصصی:
نیومن در کتاب دوره شکل گیری تشیع دوازده امامی؛ گفتمان حدیثی میان قم و بغداد در ضمن مباحث خویش به بررسی موضوع اخراج برقی پرداخته و معتقد است این اقدام ریشه در باورهای مذهبی آن جامعه مبنی بر ظهور زودهنگام امام عصرZ در آینده ای نزدیک داشته و لذا عدم احساس نیاز به نگارش چنین تألیفاتی، آن هم ازطرف یکی از موالی خاندان اشعری را علت اصلی این تصمیم می داند و با ترسیم فضای بوم شناسی جامعه قم، استقبال از بازگشت برقی را پس از عدم تحقق باورهای اعتقادی جامعه و به تبع آن درک اهمیت کار برقی را، از دلایل نظریه خویش می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به شواهد تاریخی و روایات موجود درزمینه آگاهی بخشی مسئله غیبت توسط معصومینk، غیرعلمی بودن نظریه نیومن مشخص خواهد شد و درنتیجه می توان تفاوت های بین مبانی فکری، سیاسی و اقتصادی بین اشعری و برقی را زمینه ساز و از علل اصلی این قضیه دانست؛ عواملی که به زعم اشعری باعث بر هم زدن یکپارچگی جریان اعتقادی و سیاسی جامعه قم بوده که پس از فهم اشتباه خویش، برای جبران آن اقدام نموده است.
نقد دیدگاه آیت الله سیستانی در حوزه اعتبار و اعتباربخشی کامل الزیارات
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
5 - 30
حوزههای تخصصی:
گواهی ابن قولویه در مقدمه کتاب کامل الزیارات، ریشه پیدایش سه دیدگاه کلان در توثیق روایان این کتاب شده است: برخی آن را دلیل بر وثاقت تمام راویان دانسته اند؛ برخی دیگر وثاقت مشایخ بی واسطه را با آن اثبات کرده اند؛ و بعضی مثل آیت الله سیستانی نیز معتقدند این مقدمه، دلالتی بر وثاقت مشایخ ابن قولویه ندارد؛ چه مشایخ باواسطه، و چه مشایخ بی واسطه. ازاین رو در این نگاه، شهادت مذکور فایده ای رجالی را به دنبال ندارد. ولی این دیدگاه خلاف ظاهرِ شهادت ابن قولویه است؛ چه اینکه این مقدمه ظهور در وثاقت دارد و دست کم می تواند به عنوانِ قرینه ای قوی، در حوزه اعتباربخشی، نقش آفرین بوده و وثاقت راویان بی واسطه را به اثبات رساند؛ گرچه این مهم، حتی بدون توجه به مقدمه کتاب، با توجه به جایگاه ابن قولویه و فقاهت ایشان نیز قابل اثبات است. از سوی دیگر از آنجا که در باور آیت الله سیستانی افزون بر سند، متن روایت هم باید با روح شریعت هماهنگ باشد، ایشان اعتبار برخی از روایات این کتاب را به لحاظ مضمونی، قابل تأمل دانسته است. ازاین رو ایشان برخی از روایات طولانی درباره ثواب زیارت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) را نامعتبر، و مجعول با انگیزه های خیرخواهانه می داند. اما این سخن نیز استواری لازم را ندارد؛ چون نه تنها چنین روایاتی در دیگر کتب نیز آمده است؛ بلکه هیچ گونه غرابتی که موجب عدم اعتبار شود، وجود ندارد.
تحلیل دلالت روایات تفسیری لیل و نهار بر تکامل تدریجی تاریخ و عصر ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
103 - 124
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم سکون در شب را در مقابل طلب فضل خداوند در روز بیان کرده است؛ اما براساس منابع اسلامی، تاریکی شب، موعد مناجات و درخواست از خداوند است. به همین سبب، فضل را به رزق و سکون را به آرامش تفسیر کرده اند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تفسیر رواییِ ابتغاء فضل پرداخته و با استفاده از قرینه تقابل و نیز بر پایه روش تفسیر قرآن با قرآن، مراد از سکون در شب را تبیین نموده و حکمت جعل آن برای شب را برمی رسد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برخی روایات تفسیری، در مقام بیان بطن آیات، لایه های درونی واژگان لیل، نهار و سکون را به حکومت طاغوت، حکومت حق و بهره مندی اندک از ولایت اهل بیتk معنا کرده اند. نتیجه حاصل از چنین بیانی دست یافتن به حکمت چنین تقابلی است که به نوعی پرسش چرایی پدیداری حکومت های ظلم را پاسخ می دهد و بر کارکرد آن حکومت ها در نظام احسن خلقت و تکامل تدریجی تاریخ در بستر آن ها دلالت دارد.
نقد و بررسی برخی اشکالات ابن تیمیه بر حدیث یوم الدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
297 - 318
حوزههای تخصصی:
حدیث یوم الدار یکی از کهن ترین منابع اثبات ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین علی (ع) است که در منابع متعدد روایی، تفسیری و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است. ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه، آن گونه که مبنای اوست، به انکار اصل حدیث و ایراد و اشکالات متعدد سندی و دلالی بر آن پرداخته است. عدم نقل حدیث در کتب معتبر، ضعف عبدالغفار بن القاسم از راویان حدیث یوم الدار در تاریخ طبری و پاره ای اشکالات دیگر ازسوی او مطرح شده است. بررسی منابع حدیثی اهل سنت مانند مسند احمد بن حنبل، خصائص نسایی و منابع تاریخی مانند تاریخ طبری و تاریخ دمشق و مصادر تفسیری مانند تفسیر ابن ابی حاتم رازی و ثعلبی و بغوی نشان می دهد ادعای ابن تیمیه فاقد پشتوانه علمی است؛ منابع فوق به ویژه تاریخ طبری داستان یوم الانذار را به تفصیل آورده اند. تعدد و تنوع منابع در کنار قدمت زمانی آن، ادعای انکار اصل حدیث را نفی می کند. ابن تیمیه در کنار انکار حدیث یوم الدار، چند اشکال دلالتی نیز گرفته که به صورت گذرا مورد بحث قرار گرفته است.
نقد و بررسی روایت «اِسقونی شربة من الماء» از منظر دانش های حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
121 - 152
حوزههای تخصصی:
براساس منابع تاریخی روایی، یکی از سخنان به جای مانده از امام حسینR در آستانه شهادت ایشان در روز عاشورا، عبارت «اسقونی شربه من الماء» به منظور «درخواست آب» توسط آن حضرت از دشمنان خود است. با وجود این، برخی در صحت انتساب این سخن به امام تردید کرده و آن را موضوع خوانده اند؛ چه اینکه ایشان این سخن را با روحیه عزتمند آن بزرگوار که در عباراتی همچون «هیهات منا الذله» تبلور یافته، در تضاد دانسته اند. در رفع تعارض پیش آمده قابل ذکر است که این سخن در قریب به اتفاق منابع معتبر فریقین، به ثبت رسیده است. ابن سعد در طبقات، نخستین بار آن را با عبارت «عطش الحسین فاستسقى »، سپس دینوری با تعبیر «و عطش الحسین فدعا بقدح من ماء» و دیگران با دیگر عبارات مشابه، در آثار خود آورده اند تا سرانجام معاصران فراوانی ازجمله سید نعمت الله جزایری در الانوار النعمانیه و شیخ عباس قمی در نفس المهموم با اتباع از سید بن طاوس آن را نقل کنند. نظر به اینکه درخواست آب در راستای انجام تکلیف و رسالت الهی بوده و عزت و ذلت در اطاعت و یا نافرمانی از دستورات خداوند است، نیز بر مبنای استوارِ شیعی «لطف بودن وجود امامR» و «وجوب حفظ نفس» گرچه تا زمانی اندک و متوقف بودن این دو بر آب طلبیدن توسط امام برهان مخالفان روایت بودن سخن مذکور ناتمام می نماید؛ از دیگر سو، این روایت با عرضه به سنتی فعلی و قولی از رسول خدا2 که مفید مضمون فوق است، تأیید می شود؛ چه آنکه رسول خدا2 در این روایت به دنبال تشنگی خود و یاران، طلب آب کرده و فرموده است: «...هَلْ مِنْ مُغِیثٍ بِالْمَاءِ...» همچنین در سنجش این روایت با دلیل عقل درمی یابیم که نه تنها هیچ تضادی بین این دو وجود ندارد، بلکه عقل مستقل به واسطه اینکه این روایت خود حاوی اتمام حجت و هدایت بدین واسطه برای دین خداست، بر آن صحه می گذارد؛ آن سان که در سیره عقلا آب طلبیدن برخلاف دیگر درخواست ها امری آمیخته با ذلت نیست.
اعتبارسنجی داده های رجالی امامیه در پرتو منابع غیر رجالی غیرشیعی: مطالعه موردی إسحاق بن محمّد الأحمر نَخَعی بَصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
90 - 115
حوزههای تخصصی:
بررسی راویان و اَسناد روایات یکی از معیارهای محدثان مسلمان درارزیابی احادیث بوده است که این امر، موجب تولید داده های انبوه رجالی و به تبع شکلگیری دانش رجال درمیان دانش های حدیثی شده است. دردوران معاصر گاه درواقع نمایی ارزیابی های عالمان رجالی درباره راویان تشکیک شده است. این تردیدها زمانی تشدید می شود که میان مضمون روایات برجای مانده از راوی و داده های رجالی تناقض وجود داشته باشد. اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی یکی از راویان شیعی است که از سوی رجالیان متقدم عمدتاً به دلیل فساد مذهب و انتساب او به جریان غُلات تضعیف شده است. بنابر داده های رجالی متقدم، این گرایش های غالیانه به مضمون ومحتوای کتاب های تألیفی او نیز راه یافته بود، تا آنجا که موجب شد روایات او به سبب ناهمگونی با اندیشه های اصیل امامیه، جعلی و خود او کذّاب و دروغگو معرفی شود. این نوشتار می کوشد بااستناد به داده های موجود درمنابع غیررجالی همچون آثار فِرق نگاری و تألیفات مسلمانان غیرشیعی و نیز تحلیل داده های فرارجالی، ایده بهره گیری ازاین منابع درارزیابی میزان واقع نمایی گزارش های رجالیان درباره اسحاق احمر را مورد سنجش قرار دهد. ثمره این مطالعه، تأیید داده های رجالی با واقعیت های تاریخی سده های میانه است. باتوجه به داده های فرارجالی درباره اسحاق، صحّت واعتبار اطلاعات رجالی درکتاب های رجالیان متقدم درباره تضعیف وی و گرایش های غالیانه منسوب به او نتیجه گیری می شود.
تفسیر تطبیقی روایی آیه «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
287 - 306
حوزههای تخصصی:
در دوران جاهلیت و حتی در ابتدای اسلام، عده ای در ایام حج از درب اصلی خانه های خود وارد نمی شدند. قرآن کریم ورود به خانه ها از پشت آن ها را نیک نمی داند. با اینکه انسان به طور عادی از درب خانه وارد می شود، خداوند به صورت ارشادی فرموده است: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» یعنی از درب خانه ها وارد شوید. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به این سؤال می پردازد که منظور از خانه ها و درب های آن چیست و چرا خداوند امر کرده است که از درب آن ها وارد شویم. مقاله پس از بررسی روایات و تفاسیر مختلف به این نتیجه رسیده است که این آیه فراتر از درب و خانه های عادی، اصلی جامع و کلی را بیان می کند و انسان را راهنمایی می کند که در هر کاری از راه شایسته آن وارد شود. روایات معصومان^ درباره مصادیق این خانه ها و درب ها مطالبی بیان کرده اند. در مجموع می توان این مصادیق را به سه گروه تقسیم کرد: 1. گروه اول خانه را خدا و راه ورود به آن را اهل بیت^ می دانند؛ 2. گروه دوم خود اهل بیت را مصداق خانه معرفی می کنند و راه ورود به خانه اهل بیت، اذن گرفتن از آنان می باشد؛ 3. گروه سوم خانه را علم و حکمت و راه دستیابی به آن را اهل بیت^ می دانند. در نوشتارهای پیشین و تفاسیر سابق، معنای اول بیشتر مورد توجه قرار گرفته و معنای دوم مغفول مانده و معنای سوم به عنوان تفسیری برای این آیه بیان نشده است.