فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
103 - 140
حوزههای تخصصی:
محمد بن ابراهیم نُعمانی، متکلم و محدث شیعی قرن چهارم هجری است که مشهورترین و قابل اعتماد ترین و در دسترس ترین اثر وی، کتاب الغیبه اوست؛ که در اوایل دوره غیبت کبری و با به درازا کشیده شدن غیبت امام زمان Z نگارش یافته است. با توجه به اینکه بیشترین میزان روایات مهدویت و غیبت، متعلق به شخص ابوبصیر است و در کتاب الغیبه نعمانی نیز، حدود 11 راوی بیشترین میزان روایات (یعنی ۵۱ روایت) را از او به خود اختصاص داده اند، و با توجه به این تعداد زیاد روایات ابوبصیر درباره مسئله غیبت و مهدویت، سؤالاتی پیش روی ما قرار می گیرد که: چرا بیشتر روایات غیبت، از ابوبصیر هستند؟ آیا این وضعیت ارتباطی به فرقه های انحرافی ایجادشده در زمان صادقین n و مسئله غیبت و مهدویت ندارد؟ و ازسوی دیگر، آیا این روایات معتبرند؟ در نوشتار حاضر، ضمن گزارش آماری روایات ابوبصیر، به بررسی وضعیت رجالی او و راویان او در الغیبه نعمانی پرداخته شده است؛ و در انتها نتیجه گیری شده است که بیشتر روایات او، از طریق فرقه واقفیه به کتاب الغیبه سرایت نموده است؛ و این روایاتِ مهدوی، معتبر نیستند.
جایگاه امیرالمؤمنین (ع) در تقابل تاریخی حق و باطل بر مبنای تحلیل متنی دعای ندبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعای ندبه، با مضمون یاری خواستن از امام عصر (عج)، خط سیر جبهه حق را از آدم تا پیامبر خاتم، در قالب جریان نبوت، طرح و پس از آن به جریان ولایت به عنوان ادامه دهنده خط نبوت اشاره می کند. همزمان با طرح جریان ولایت در دعای ندبه، از جریان دیگری با عنوان جریان شقاوت هم پرده برداشته می-شود که ظاهراً از همان آغاز در نقطه مقابل جریان نبوت مطرح بوده است و پازل نبرد همیشگی حق و باطل را تکمیل می کند. پرسش این است که چرا این جریان از همان آغاز دعا و در امتداد جریان نبوت، آشکارا مورد اشاره قرار نمی گیرد و پس از یادکرد جریان ولایت است که پرده از این جریان برداشته می شود؟ این پژوهش با تکیه بر تحلیل استنطاقی مضامین دعای ندبه و با یاری گرفتن از روش تحلیل تاریخی، چند و چون پرسش یادشده را بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد جریان شقاوت انتظار داشته با ختم نبوت، طومار جریان حق در جهان پیچیده شود، اما ظهور خط امامت و ولایت، به قدری سردمداران این جریان را دچار اضطراب و یأس می کند که همه تعارفات و پوشش ها را کنار می نهند و با تمام قوا جهت مبارزه با این جریان وارد میدان می شوند.
اثرگذاری کمّی و کیفی اجتهاد قاریان در قرائات (با تأکید بر آثار و پیامدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از واقعیت های تاریخی در مورد قرائات قرآن، اختلاف قرائات است. پیدایش قرائات گوناگون، معلول دو گونه علت بوده است که می توان آنها را به علت های طبیعی و اجتهادی تقسیم کرد. بر پایه پژوهش صورت گرفته، یک سری از علل، به صورت طبیعی صورت گرفته اند که دانشمندان و مفسران علوم قرآنی نیز به آنها پرداخته اند و عواملی چون: اختلاف لغات و لهجه های عرب، خالی بودن کلمات از علائم، اعراب و نقطه در صدر اسلام، عدم وجود الف ممدوده در ساختار کلمات و سهل انگاری کاتبان کلام وحی در نگارش رسم الخط دقیقی از قرآن را در برمی گیرند. در مقابل مسائلی چون تعصب و خودبینی برخی از قاریان در ارائه قرائت جدید، بی-اطلاعی از قواعد عربی، چشم و هم چشمی قاریان، تحمیل قواعد صرفی و نحوی، از علل اجتهادی برخی قاریان در توسعه قرائات بوده است. با مراجعه به نصوص تاریخی کتب قرائات، می توان اثرگذاری اجتهاد قاریان بر علوم اسلامی را به وضوح مشاهده کرد.
چگونگی مواجهه متکلمان امامیه با مفاد فیزیک هیأت قدیم درباره معجزات کیهانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
5-24
حوزههای تخصصی:
علم هیأت قدیم که به دلیل شهرت بطلمیوس، با نام هیأت بطلمیوسی نیز از آن یاد می شود، از دو بخش هیأت ریاضی و هیأت فیزیک تشکیل شده است. در بخش هیأت فیزیک، طرح مباحثی مانند: امتناع خرق و التیام افلاک، ماهیت فسادناپذیری و جاودانگی افلاک، فرورفتگی و محکم شدن کواکب در افلاک باعث شده بود تا معجزات کیهانی مانند معراج، ردّ الشمس و شقّ القمر به چالش کشیده شود. بنابراین ضروری بود که مکاتب کلامی و متکلمان مسلمان، دیدگاه خود درباره تطبیق یا عدم تطبیق دیدگاه این هیأت با آموزه های اسلامی درباره معجزات کیهانی را اعلام کنند. پژوهشِ حاضر با تبارشناسی میان رشته ای و با رویکردی تاریخی به روابط دو علم هیأت قدیم و کلام اسلامی پرداخته و با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین چگونگی مواجهه متکلمان امامیه با فرضیه هیأت بطلمیوسی درباره معجزات کیهانی، پرداخته است و به این نتیجه دست یازیده است که متکلمان امامیه با توجه به رویکرد فلسفی یا غیر فلسفی خود در برابر این چالش، یکی از چهار نوع مواجهه را یعنی «سکوت»، «قبول چالش و دفاع از عقاید دینی»، «جمع بین آموزه های علم کلام و هیأت با تصرف در مباحث علم هیأت» و در نهایت «جمع بین آموزه های علم کلام و هیأت بدون تصرف در دیگری» برگزیده اند.
رهیافتی بر آسیب شناسی فهم حدیث؛ مطالعه موردی:راه های تشخیص مصب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
145 - 166
حوزههای تخصصی:
«حدیث» به دلیل جایگاه مهمی که در سپهر اندیشه مسلمانان داراست؛ همواره مورد توجه آنان بوده است. بر این اساس، فهم روشمند حدیث، که در گرو طی فرآیند فهم حدیث و توجه به آسیب های فهم حدیث است مورد اعتنا و توجه عالمان بوده است.توجه به آسیب های فهم حدیث گویای این نکته است که طی فرآیند فهم حدیث ، سبب فهم روشمند از حدیث نمی شود.یکی از آسیب های فهم حدیث، بی توجهی به «مصب حدیث» است. نگارنده در این نوشتار، به دنبال راه های دستیابی به مصب حدیث است .بر اساس پژوهش نگارنده ، تاکنون نوشتاری در باره آسیب مذکور و راه های دستیابی به مصب حدیث منتشر نشده است. این تحقیق با به کار بستن روش توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه رسید که راه های دستیابی به مصب حدیث عبارتند از: جغرافیای سخن، توجه به متکلم بودن معصوم(ع)، تکیه بر باورهای کلامی، شخصیت پرسشگر، تصریح معصوم(ع)، توجه به سیاق و رجوع به سخنان دیگر معصوم(ع).
حدیث «لا یقاس بنا أحد»؛ آموزهای کلیدی در منظومۀ امامت شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
156 - 180
حوزههای تخصصی:
قیاس ناپذیری امامان با دیگران، بر اساس حدیث معتبر «لا یقاس بآل محمد من هذه الامه أحد» یکی از شؤون امامت است. در این مقاله، این حدیث از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. مصادر حدیث، از منابع شیعه و سنی، ریشه های قرآنی و عقلی درونمایه حدیث، نتایج عملی حدیث، بیان عالمان در مورد آن، و حلّ موارد تعارض آن با قرآن و عقل، در این گفتار بررسی شده است.
تاریخ گذاری حدیث، روش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
85 - 110
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذاری عنوانی نسبتاً جدید در حوزه قرآن و حدیث است و توجه ویژه به تاریخ گذاری در این دو حوزه، از خاورشناسان آغاز شده است. در حوزه قرآن تاریخ گذاری به معنای تعیین تاریخ نزول هریک از فقره های وحی است و در حدیث با توجه به مبانی خاورشناسان، منظور تعیین تاریخ پدید آمدن یک روایت است. تاریخ گذاری قرآن زمینه ساز تفسیرهای واضح تری از قرآن خواهد شد و تاریخ گذاری حدیث که ناشی از نگاه خاورشناسان به حدیث به مثابه یک منبع تاریخی است، باعث آشنایی کامل تر با شرایط تاریخیِ وقتی است که تاریخ پدید آمدن حدیث تخمین زده می شود. روش مستشرقان در تاریخ گذاری حدیث مختص به روایات اهل سنت است و با توجه به تفاوتی که در طرق روایات عامه و شیعه به دلایل تاریخی به وجود آمده، این روش در روایات شیعه کارایی ندارد. از مقایسه تاریخ گذاری در حوزه قرآن و حدیث و نگاه به مبانی، فواید و کاستی های هریک، به نظر می رسد بتوان راه دیگری در تاریخ گذاری حدیث شیعه پی گرفت و برخی نتایج تاریخ گذاری را از آن دریافت کرد. در این روش تلاش بر آن است تا روایات حدیث شیعه به ترتیب تاریخ صدور مرتب شده و با ملاحظه روایات با این ترتیب، نتایج فقه الحدیثی و شناخت فضای تاریخ صدور آن ها بررسی گردد.
اعتبارسنجی و مسیریابی ثبت و انتقال «حدیث تردد» به روش «فهرستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه احادیث «تردّد خداوند» را که دربردارنده حدیث قدسی: «مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْ ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی مَوْتِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ» است، می توان از نمونه های بارز مشکل الحدیث دانست که قرن هاست موردبحث و گفتگوی محدثان، فقیهان، متکلمان، فیلسوفان، عرفا و مفسران شیعه و سنی قرار گرفته است. نوشتار پیش رو در پی آن است که اعتبارسنجی مجموعه احادیث «تردّد» را، بر پایه نظام اعتبارسنجی قدماییِ «کتاب محور» واکاود. هدف از اجرای این فرایند، نه فقط پی بردن به اعتبار این مجموعه از احادیث، بلکه افزون بر آن، ردیابی ورود این روایات به اولین مصادر حدیثی شیعه و جریان آن در منابع بعدی است. گردآوری مصادر اولیه دربردارنده این حدیث، می تواند باور نهفته در آن را به عنوان یک اندیشه پذیرفته شده و فراگیر در میان امامیه مطرح کند. از این رو برای دستیابی به این دو مهم، یعنی: شناسایی راویان اول و نیز کشف اولین کتب حدیثی دربردارنده حدیث تردد، با تحلیل اسناد این حدیث ارزشمند و مشهور در منابع حدیثی موجود، به ردیابی آن در مصادر حدیثی اولیه و در نتیجه، اثبات اعتبار و استحکام آن دست یافتیم.
کاربست قاعده روایت تفسیری در تفاسیر المیزان و تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
35-56
حوزههای تخصصی:
اصول و قواعد استنباط معانی قرآن، از اموری است که پایبندی به آن، مفسّر را از خطای در فهم بازداشته و مبنای درستی برای تفسیر صحیح قرآن فراهم می آورد. اغلب، مفسّران به اصول و قواعد مورد استفاده خود در تفاسیرشان اشاره نکرده اند. از همین روی، مخاطبان در بسیاری از موارد از فهم کامل محتوای آثارشان بی بهره مانده و گاهی در تعیین مقصود اصلی مفسّران به بیراهه رفته اند. بنابراین، کشف اصول و قواعد یادشده، به ویژه درباره تفاسیر مهم شیعی، از موضوعات جدید تفسیرپژوهی و گام مؤثری در جهت رفع مشکل یادشده به شمار می آید. یکی از قواعدی که آقایان طباطبایی و جوادی آملی در تفاسیر المیزان و تسنیم برای فهم دقیق تر آیات از آن بهره برده اند، قاعده «روایت تفسیری» است. از نگاه ایشان شرط استفاده از روایت، انطباق تفسیر قرآن بر آن به فرض صحّت و اعتبار حدیث است. رویکرد علامه طباطبایی در این باره، تأییدی و تکمیلی است. اما علامه جوادی آملی معتقد است در مواردی، روایت تفسیری می تواند مخاطب را به معانی عمیق تر آیه رهنمون سازد. از نگاه هر دو مفسّر، مهم ترین روابط میان آیه و روایت: «بیان مصداق آیه برای مفاهیم عام»، «بیان مراد آیه به کمک روایت تفسیری» و «توسعه و تعمیم در معنای آیه» است.
بررسی اختصار در عنوان «محمد بن الفضیل»
منبع:
پژوهش های رجالی سال ششم ۱۴۰۲ شماره ۶
5 - 26
حوزههای تخصصی:
در فرایند بررسی اتحاد عناوین مختلف در اسناد روایی، بررسی امکان اتحاد و اختصار در نسب، ضروری است؛ خصوصاً اگر عناوین مورد بررسی، از عناوین پرتکرار در اسناد روایی باشند. چنان که تعدد عناوین یک راوی، گاه به اشتباه موجب اشتراک صاحبان این عناوین با راویان دیگر می شود که چه بسا در صورت تمییز ندادن بین آنان، به اعتبار برخی اسناد روایات آسیب زند. عنوان «محمد بن الفضیل» یکی از همین عناوین پرتکرار در اسناد روایی است. در اسناد روایی، دو عنوان «محمد بن الفضیل الصیرفی» و «محمد بن القاسم بن الفضیل» وجود دارد که عنوان دوم مربوط به نوه «الفضیل بن یسار» است. از آنجا که عنوان دوم به دلیل اینکه «الفضیل بن یسار»، فردی سرشناس و دارای جایگاه ویژه ای بوده، و از سوی دیگر نام «فضیل»، نامی نادر و دارای غرابت است، امکان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم بن الفضیل» به صورت «محمد بن الفضیل» وجود دارد، ولی شاهدی برای این امر وجود ندارد و نمی توان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم» را پذیرفت. در هر حال، عنوان «محمد بن الفضیل» که بدون هیچ قیدی در اسناد روایات آمده، شخصی ثقه است؛ زیرا افزون بر صفوان و دیگر بزرگان، کلینی و صدوق که هردو از محدثان آشنا به رجال بودند نیز در کافی و فقیه، روایات فراوانی را مشتمل بر این عنوان آورده اند. بنابراین اگر امکان «اختصار در نسب» نفی شود، از جهت وثاقت «محمد بن الفضیل» اشکالی نیست؛ ولی ممکن است نتیجه بررسی جریان قاعده «اختصار در نسب»، در امور دیگری مثل شناخت طبقات راویان و ارتباط استادی و شاگردی آنها و همچنین شناخت تحریفات و تصحیفات، اثرگذار باشد.
مبانی روایات تفسیر رفتاری قرآن توسط پیامبر اعظم ص(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سنت رسول الله (ص) پس از قرآن، دومین منبع از دست مایه های تفسیری آیات قرآن عظیم الشأن است. با توجه به اینکه سنت شامل حوزه گفتار و رفتار و تقریر آن حضرت می باشد، تاکنون نگاه بیشتر در دامنه تفسیر روایی به سنت گفتاری شده و به سنت رفتاری به جز اینکه در ضمن تفاسیر روایی بیان گشته، به گونه جداگانه مورد عنایت قرار نگرفته و حتی در حد یک نوشتار تاکنون به آن توجه نشده است؛ در حالی که تفسیر رفتاری پیامبر(ص)برای آیات قرآن از حجیت و ارزش ویژه ای برخوردار بوده و عده ای از آیات قرآن با رفتارهای پیامبر اکرم(ص)تفسیر شده است. پرسش این است که تفسیر رفتاری چیست؟ مبانی آن چگونه است؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد آن است که تفسیر رفتاری را مفهوم شناسی و مبانی آن را بررسی و ارائه کند، در نتیجه تفسیر رفتاری را مفهوم شناسی نموده و در پی آن هرچند فشرده، شش مبنای تفسیر رفتاری پیامبر(ص): ضرورت تفسیر قرآن، حجیت تفسیر رفتاری، وحیانی بودن رفتار پیامبر(ص)
هم سنجی مفهوم حدیثی «ازدیاد ایمان» و نظریه «رشد ایمان» جیمز فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
روایات اهلبیت(ع)، تعبیر «ازدیاد ایمان» را درباره ی تحولاتی در انسان مطرح می کند که علاوه بر بُعد اعتقادی و عبادی، ابعاد دیگر روانی و رفتاری وی را نیز در بر می گیرند. از دیگرسو؛ نظریه ی روان شناختی «مراحل رشد ایمانِ» جیمز فاولر، چیستیِ«رشد ایمان» را در قالب «افزایش و بهبود مجموعه ای از توانایی های شناختی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی در طول عمر» به تصویر می کشد. پژوهش حاضر درپی آن است تا با جمع آوری و بررسی مفهومیِ مهم ترین روایاتِ دالّ بر تعریف«ازدیاد ایمان»، این مفهوم حدیثی را با «مفهوم رشد ایمان» در نظریه ی فاولر مقایسه کند. از بررسی روایات چنین نتیجه می شود که «ازدیاد ایمان؛ تحقق، تثبیت و تعالی اجزاء و شاخص های شناختی، عاطفی،انگیزشی، اخلاقی و اجتماعیِ ایمان در ساحت های؛ روان، رفتار و گفتار انسان است». فاولر نیز با وجود عدم التزام به متعلَّقات الهی و وحیانی ایمان و فقدان سرمشق انسانی مطلق و کامل، معتقد بود که؛ «جهت گیری رشد ایمان به سمت سطوح پیشرفته تری از ادراک، یکپارچگی، ساختنِ معنا و روابط میان فردی است».
تخریج روایات ثقلین با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما» و تأثیرگذاری آن در معنای حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
90 - 110
حوزههای تخصصی:
حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث نزد فریقین است که هیچ شبهه ای در صحت صدور آن وجود ندارد. در عین حال می توان متن روایات ثقلین را با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا» به چهار دسته کلی: «ما إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... فلن تضلوا» و «فتمسکوا بهما» تقسیم نمود. این تحقیق نشان می دهد دسته اول روایات مذکور، دارای معنای زائد بر سایر دسته هاست که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در متن حدیث می باشد. بنابراین تلاش شده است تعارض میان این چهار دسته روایات بررسی شود تا تخریج نهایی از متن حدیث حاصل گردد. حاصل تخریج نهایی در معنای حدیث آن است که حدیث ثقلین، شرط هدایت و عدم گمراهی انسان را در ظرف تمسک دائمی به قرآن و عترت (ع) تصویر می کند که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در تخریج نهایی است، در حالی که در صورت نبود این قید، هدایت صرفاً معلّق بر تمسک به آن دو شده که علی الظاهر با صدق مسمّای تمسک به قرآن و عترت، عدم گمراهی همیشگی حاصل می شود.
التطور الدلالي لكلمه (الزكاه) ومشتقاتها في الشعر الجاهلي والقرآن الكريم ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
143 - 155
حوزههای تخصصی:
یعد التطور الدلالی من أهم الموضوعات التی طرق أبوابَها الألسنییون فی مجال الدراسات التطوریه. کلمه الزکاه وجمیع مشتقاتها تعد من الکلمات الهامه التی تحمل ظلالا دلالیه خاصه فی القرآن، کما أنها تحمل نفس الدلالات والظلالات فی نهج البلاغه وزیاده، مما سنوضّحه خلال المقاله. وأما استعمال الکلمه ومشتقاتها فی الشعر الجاهلی فقلیل جدا، بحیث قلّبت الباحثه عددا کبیرا من دواوین الشعراء الجاهلیین وبعض المصادر الهامه مثل المفضیلات والأصمعیات ولکنها لم تستطع على أن تحصل على شواهد الماده إلا فی أقل من أصابع الید، فمهما یکن من أمر إن ماده زکو ومشتقاتها – بحسب ما حصلنا علیها من شواهد قلیله من الشعر الجاهلی– کانت تعنی فی تلک الردهه الطهر والنقاء ثم الزیاده والنماء وأما الدلاله الدینیه المعهوده للماده وهی إعطاء بعض المال للفقراء أو لأرباب الدیانات – وإن کانت موجوده فی بعض الشعر المنسوب إلى أمیه بن أبی الصلت- فهی دلاله تختلف عما عهدناها فی القرآن الکریم فی بعض سماته. حاولت الباحثه خلال المقاله أن تضع النور – عبر المنهج الوصفی التحلیلی - على دلالات الماده وتذکر لها شواهدها فی الشعر الجاهلی والقرآن الکریم ونهج البلاغه، مسجله الاشتراکات والافتراقات الدلالیه الموجوده فی الماده فی المصادر الثلاث. تفید نتائج الدراسه أن جذر (زکو) فی العصر الجاهلی کان یحمل معان غیر دینیه فی الأعم الأغلب، إلا أنه – وبعد أن استعمل فی القرآن الکریم ونهج البلاغه- صار یستعمل فی مضامین دینیه غالبا وفی مضامین غیر دینیه مثل النمو والطهاره فی بعض الأحیان، إلاأن دلالات الماده فی نهج البلاغه أصبحت دائرتها أکثر اتساعا من الشعر الجاهلی والقرآن الکریم، لا من حیث کثره الاستعمال،
اثر بخشی مراعات نظیر در انسجام متن دعای جوشن صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
105 - 128
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های اصلی یک متن، انسجام اجزاء و تناسب میان کلمات آن می باشد. این تناسب باعث می شود ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و یا منطقی میان جمله های متن برقرار شود. عوامل بسیاری باعث انسجام در متن می شوند یکی از این عوامل که کاربرد زیادی در متون دارد، مراعات نظیر است. دعای جوشن صغیر از این صنعت بدیعی بسیار بهره می برد که کاربرد زیاد آن باعث انسجام بخشی در متن این دعا شده است. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، دعای جوشن صغیر را با تکیه بر نقش و کارکرد صنعت مراعات نظیر مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و به انسجام حاصل از مراعات نظیر بپردازد. بدین ترتیب در ابتدا به مباحث نظری و تعریف انسجام و مراعات نظیر از منابع کتابخانه ای می پردازد سپس خلاصه ای از دعای جوشن صغیر واهداف آن ذکرمی شود و در انتها نظریه انسجام را با تکیه بر شاهد مثال های مستخرج از دعای جوشن صغیر در سایه مراعات نظیر مورد تحلیل قرار می دهد. از دستاوردهای این پژوهش این است که کاربرد کلمات، مفاهیم و موضوعات در دعای جوشن صغیر، از انسجام خارق العاده ای برخوردار است و مراعات نظیر در واژگان مربوط به انسان و زندگی اجتماعی آن نمود بارزی در متن دارد. در حوزه صفات الهی نیز مجموعه واژگانی گوناگونی یافت می شود که سهم چشمگیری را به خود اختصاص می دهند، همچنین در مورد نظام هستی و پدیده های هستی نیز مراعات نظیرهایی استخراج می شود که قابل توجه است. با بررسی این دعا مشخص می شود که تلفیق مراعات نظیر با عناصر بدیعی دیگر مانند: تضاد باعث ایجاد هماهنگی و تناسب معنایی میان الفاظ و واژگان و عبارت ها در فرازهای این دعا می شود.
بررسی سندی و دلالی روایات «اختصام در ملأ اعلی» در منابع روایی فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
71 - 102
حوزههای تخصصی:
آیه 69 سوره «ص» که حاکی از رخداد اختصام در ملأ اعلی است، به رغم وضوح سیاق با اختلاف در تفسیر مواجه شده است. آیات بعد به گفت وگوی ابلیس با خداوند و رویگردانی وی از سجده بر آدم سخن می گوید؛ اما روایات تفسیری فریقین در این زمینه، از موضوعاتی متمایز با سیاق آیات سخن می گوید. تفسیر قمی و مسند ابن حنبل قدیمی ترین منبع فریقین در نقل روایت اختصام در ملأ اعلی است. پس از جمع آوری روایات به روش کتابخانه ای و تحلیل و اعتبارسنجی آن ها، صحت اسناد و مقبولیت متون احراز نشد؛ اما توجه به تاریخ نزول سوره ص، سیاق آیات انتهایی این سوره، مجموع قدر مشترک روایات و وجود روایاتی با عبارات کلیدی مشابه، این نتیجه را محتمل می سازد که خلط و تحریف در روایات موجب ناهمخوانی آن ها با سیاق آیه و آیات بعد و درنتیجه ابهام در تفسیر روایی اختصام در ملأ اعلی باشد. همچنین، موضوع محوری روایات اختصام در ملأ اعلی، مخالفت با خلیفه تعیین شده ازسوی خداوند است که مصداق آن در یک روز حضرت آدمt و در روزی دیگر ائمه اطهارk هستند
بررسی تطبیقی احادیث اسلامی، عهد قدیم و ادبیات عامّه؛ مطالعه ی موردی یکی از قضاوت های منسوب به علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
52 - 70
حوزههای تخصصی:
در کتاب الارشاد، قضاوتی از علی علیه السلام پیرامون نزاع دو زن بر سر مادریِ یک کودک گزارش شده. پژوهش پیش رو، در پی این است که با ارائه ی شواهدی بر اساس رویکرد تطبیقی، نشان دهد این گزارش یک داستان غیر واقعی و در زمره ی داستان های فولکلور است. ابتدا با بررسی واژه «عامه و خاصه» که شیخ مفید این گزارش را به آنان نسبت داده، ادعای ادبیات عامه بودن گزارش تقویت شده. سپس نشان داده شده این داستان با همین ریخت و ساختار، در عهد عتیق که پیش از اسلام تدوین گردیده به حضرت سلیمان منتسب شده. در ادامه نیز با بررسی یک متن آلمانی، این گمانه به قوت می رسد که نسخه ی علوی داستان مانند بسیاری از نسخه های دیگر آن در ملل مختلف، داستانی عامیانه است.
سبک شناسی آوایی خطبه 34 نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
255 - 276
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای، روشی برای مطالعه رفتار زبانی افراد است. تأمّل در پنج لایه «آوایی»، «لغوی»، «بلاغی»، «نحوی» و «ایدئولوژیک» در گفتار یا نوشتار، افکار، عقاید و احساسات درونی صاحب آن را نمایان می سازد. بررسی آواشناختی، نخستین مرحله این روش است. سبک شناسی آوایی، با تشخیص و تحلیل واحدهای آوایی در بافت زبانی، زیبایی های نهفته در آوای حروف، واژگان و جملات را کشف کرده و نشان داری صاحب سخن را نمایان می سازد. نهج البلاغه با برخورداری از طیف متنوّعی از سخنان امیر سخن علی7، منبع مناسبی برای بررسی های آواشناختی است. خطبه 34 نهج البلاغه به لحاظ نکوهش ها و انتقادات عتاب آمیز آن حضرت در مواجهه با سستی کوفیان در مقابله با شامیان، شایسته توجّه است. «سجع»، «تکرار در تمامی سطوح آن (واکه، واج، بینابین و واژه)» و «تضاد»، مهم ترین عناصر آواساز این خطبه اند. «صراحت»، «تندی الفاظ»، «تکرار»، «کوبندگی» و «بسامد بالای تأکید، نفی و قسم» از ویژگی های موسیقایی این خطبه می باشند و طنین غالب بر بافت کلام، موسیقی «اعتراض» و «سرزنش» است. بر اساس این پژوهش، آوای خطبه34 در خدمت و هماهنگی کامل با محتوای آن است و اصوات تولید شده بر اثر هم آیی حروف و یا همنشینی واژگان و جملات، با معانی خود تناسب کاملی داشته و تأثیرگذاری بیشتری برای مخاطبان به ارمغان آورده است.
دراسه الكرامه الإنسانيه كحق أساسي من حقوق الإنسان، في الحكومه العلويه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
89 - 97
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در تعلیم و تربیت از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد توجه به مساله تربیت معنوی و توجه به مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. واقعیت آن است که در سال های اخیر به سبب عدم توجه به این مولفه ها که یکی از مهمترین آنها حق به کرامت انسانی می باشد آسیب های زیادی به سلامت روحی جامعه و افراد وارد شده است لذا در ترویج و صیانت از سلامت معنوی انسان، توجه به کرامت انسانی جایگاه ویژه ای دارد. پرسشی که در این مقاله مطرح می گردد این است حق کرامت انسانی به عنوان یکی از مولفه های سلامت معنوی درحکومت علوی (ع) از چه جایگاهی برخوردار بوده است در پاسخ به این پرسش، نوشتار حاضر که با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اسلامی نگارش یافته است، بر این فرض استوار است که ، حق کرامت انسانی سالها و حتی قرن ها پیش از مصطلح شدن آن در عرصه بین المللی، در حکومت علوی برسمیت شناخته شده است و آن حضرت در حکومت نه چندان طولانی خود همواره بر حفظ این حق اهتمام داشتند.
تحليل و دراسه خطبه الأشباح على أساس نظريه غرايس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
99 - 111
حوزههای تخصصی:
یعدّ علم استخدام اللغه أو التداولیه إلى جانب علم المعانی من فرعین مهمین فی اللسانیات الحدیثه، حیث یتولّى الأول دراسه معانی النصوص الأدبیه وغیر الأدبیه. بینما یختص علم المعانی بدراسه المعنى اللغوی للکلمات؛ یهتم علم استخدام اللغه بدراسه المعنى فی السیاق، ویدرس نیه القائل أو الکاتب. أحد المواضیع الأساسیه فی علم استخدام اللغه هو مسأله الإیماء أو المعنى الضمنی، التی طرحها الفیلسوف البریطانی الشهیر «بول غرایس»، معتقداً أن الناس فی محاوراتهم یتبعون مبدأ منطقیا یسمى «مبدأ التعاون»، وأن تجاهل هذا المبدأ یؤدی إلى ظهور معانٍ ضمنیه فی الحدیث. نظراً لأنّ نص نهج البلاغه یحتوی على مستویات معنویه متعدده، یسعى الباحثون فی هذه الدراسه إلى تحلیل خطبه «الأشباح» باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی، وبتطبیق نظریه غرایس، للکشف عن الإیماءات والطبقات العمیقه فی المعنى. أظهرت نتائج الدراسه أن مبدأ التعاون فی خطبه الأشباح قد تم انتهاکه، مما أدى إلى ظهور معانٍ ضمنیه هامه تتعلق بصفات الله تعالى، وتجلی آیاته وحکمته فی الوجود، ودعوه المتلقی للتأمل فی آیات الله فی کلامه.